جستجو در تک بوک با گوگل!

تابعيت پايگاه تك بوك از قوانين جمهوري اسلامي ايران

اهمیت و ارزش علم و دانش از نظرگاههاى حکماء

428

بازدید

لقمان :
لقمان حکیم به فرزند خود مى گوید: ((فرزند عزیز! دیدگان بصیرت خود را در انتخاب مجالسى که در آنها شرکت مى کنى کاملا باز کن و به گزین باش . اگر دیدى مجلسى از مردمى متشکل شده است که با دل و جان و زبان ، خدا را یاد مى کنند، در آن مجلس شرکت کن ؛ زیرا اگر عالم و دانشمند باشى علم و آگاهى تو در چنین مجلسى به مدد تو برمیخیزد و به تو سود میرساند و خاطر ترا نسبت به علم تجدید مى نماید. و اگر جاهل و نادان باشى آنان به تو علم مى آموزند، و با شرکت در آن مجلس سرانجام ، به علم و بصیرتى دست مى یابى . بنابراین باز هم شرکت تو در چنین نشستى ، درخور و مناسب تو مى باشد، و این امید هم وجود دارد که خداوند، شرکت کنندگان در این مجلس را زیر سایه لطف و رحمت خود قرار دهد، و از طریق ، چنین لطف و مرحمتى ضمنا شامل حال تو نیز گردد.
 آنگاه که با گروهى از خدابى خبر مواجه شوى و ببینى که در مجلسى ، افرادى شرکت دارند که از خدا یاد نمى کنند، بلکه او را بدست فراموشى سپردند، با آنان نشست و برخاست نکن ؛ زیرا اگر خود، از علم و آگاهى برخوردار باشى ، علم تو در طى مجالست با آنها به تو سودى نمى رساند. و اگر جاهل و نادان باشى همنشینى تو با آنها، جهل و بى خبرى و غفلت ترا فزاینده تر مى سازد. علاوه بر این ممکن است خداوند متعال آنانرا به کیفر جهل و غفلت دچار سازد و این کیفر، ترا نیز دربرگیرد)) (۱۲۴) .توراه :
 در توراه آمده است که موسى (علیه السلام ) فرمود: ((علم و حکمت و استوارمندى در اندیشه و گفتار و کردار را، بس شگرف و عظیم برشمار و از آن تجلیل کن ؛ زیرا اگر من نیروى حکمت و صواب اندیشى را در قلب کسى برقرار مى سازم صرفا بدین منظور است که مى خواهم او را مشمول رحمت و آمرزش  خویش قرار دهم .
 اى موسى ! حکمت آموز باش و رفتار خویش را بر موازین حکمت منطبق ساز و آنرا به دیگران بیاموز تا در این رهگذر به کرامت من در دنیا و آخرت دست یابى )).
زبور:
خداوند متعال در کتاب زبور به داود پیامبر(علیه السلام ) مى فرماید: ((داود! به احبار و دانایان و علماء بنى اسرائیل و رهبانان (صومعه نشین ) هشدار ده که با مردمان پرهیزکار، گفتگو و مجالست و بحث و مذاکره نمائید. اگر در محیط خود؛ با مردم تقوى پیشه و پرهیزکار برنخوردید با علماء و دانشمندان به بحث و مذاکره بنشینید. و اگر در جمع افراد محیط و پیرامون خود، دانشمندى را نیافتید با عقلاء و بخردان نشست و برخاست و گفتگو کنید؛ زیرا پرهیزکارى و دانش ‍ و خردمندى عبارت از سه مرحله و درجه اى است که هدف من از سپردن هر یک از این سه مرحله به مردم ، اینست که مى خواهم بشر دچار سقوط و نابودى نگردد)). (و هر کسى گمشده خویش یعنى تقوى و علم و عقل را در جوامع بشرى بیابد. و از هر یک از گروه پرهیزکاران و دانشمندان و خردمندان ، بهره خویش را بازگیرد تا جامعه انسانى احساس فقر و کمبود نکرده و دچار انحطاط و سقوط نگردد).
درباره مطلب فوق ، این سؤ ال پیش مى آید که چرا خداوند در طبقه بندى این مراحل ، تقوى و پرهیزکارى را بر سایر مراتب دیگر مقدم داشته است ؟
پاسخ چنان سؤ الى این است که تقوى و پرهیزکارى ، با علم و دانش به گونه اى پیوند و همبستگى دارد که تقواى بدون علم ، قابل تصور و امکان پذیر نیست . و چنانکه قبلا نیز یادآور گشتیم خشیت و بیم از خداوند صرفا در سایه علم و دانش امکان پذیر است . لذا خداوند در طبقه بندى مراتب سه گانه مذکور، علم و دانش را بر عقل و خرد مقدم نموده است ؛ زیرا هر عالم و دانشمندى ، ناگزیر باید عاقل و خردمند باشد تا به مرحله علم ارتقاء یابد.
انجیل :
خداوند متعال در سوره هفدهم انجیل مى فرماید: ((واى بر کسى که نام و عنوان علم و دانش بگوش او برسد و از آن جویا نگردد. او چگونه حاضر است ، با نادانان محشور شود و در آتش جهنم با آنان همنشین گردد؟
مردم ! پویاى علم باشید و آنرا بیاموزید؛ زیرا علم و دانش اگر فرضا موجبات سعادت و نیکبختى شما را فراهم نیاورد باعث تیره روزى و بدبختى شما نمى گردد. اگر علم و دانش ، مقام شما را رفیع نگرداند، سبب پستى و فروهشتگى منزلت شما نمى شود. اگر شما را بى نیاز نسازد، تهى دستى را براى شما به ارمغان نمى آورد. اگر به شما سودى نرساند، زیانبخش نخواهد بود.
این سخن را بر زبان جارى نسازید: که مى ترسیم عالم و دانشمند شویم و نتوانیم به مضمون علم و آگاهى خود عملا پاى بند باشیم ؛ بلکه باید بگوئید: امیدواریم که عالم و دانشمند گردیم و طبق آگاهى و علم خود عمل کنیم .
علم و دانش به مدد عالم و دانشمند برمیخیزد، و از او شفاعت و وساطت مى کند، و بصورت قدرتى درمیآید که با عالم و دانشمند همیارى مى نماید. بنابراین حقا نباید خداوند، عالم و دانشمند را در روز قیامت ، فرومایه و ذلیل سازد.
اى گروه علماء و دانشمندان ! درباره پروردگار خود چگونه مى اندیشید؟ آنها مى گویند: فکر و گمان ما درباره پروردگار ما این است که ما را مشمول رحمت و آمرزش خویش قرار دهد. خداوند به آنان مى گوید: من هم به اندیشه و درخواست و امید شما عمل کردم ؛ زیرا من حکمت و دانش و استحکام و استوارمندى در تفکر و رفتار را به شما سپردم و هدف من از این کار، چنین نبود که بدخواه شما بودم ؛ بلکه نسبت به شما اراده خیرخواهى داشتم . بنابراین – زیر سایه لطف و رحمت من – همراه بندگان شایسته من به بوستان بهشت و سراى نیکبختى من درآئید)).
مقاتل بن سلیمان مى گوید: در کتاب ((انجیل )) به این مطلب برخوردم که خداوند متعال به عیسى (علیه السلام ) فرمود:
((دانشمندان را گرامى دار و دربزرگداشت آنان دریغ مکن ، و اهمیت و ارزش مقام و مرتبت والاى آنانرا بشناس ؛ زیرا من دانشمندان را از لحاظ مقام و منزلت بر تمام آفریدگانم – بجز پیامبران و رسولان خود – مزیت و برترى بخشیدم ، مزیت و برترى آنان بر مخلوقات ، همانند مزیت و برجستگى آفتاب بر ستارگان ؛ و همسان برترى آخرت بر دنیا، و همچون برترى من بر تمام پدیده هاى هستى مى باشد)).
و از سخنان مسیح (علیه السلام ) است که فرمود:
((اگر کسى به زیور علم و دانش آراسته گردد، و رفتار خود را با موازین علمى خویش منطبق سازد، یعنى به علم خود عمل کند، او همان کسى است که در ملکوت آسمان ها به عنوان شخصیتى عظیم و شکوهمند و انسانى بزرگ نامبردار بوده و از او به عظمت یاد کنند)).
و – سخن فرزانگان دین و دانش درباره علم و علماء و دانشجویان
ابى ذر غفارى :
((هر باب و درى از علم که فراسوى ما گشوده مى شود و آن را فرامى گیریم از دیدگاه ما از هزار رکعت نمازى که استحبابا و با هدف طاعت از امر غیر واجب انجام مى شود، محبوب تر و خوش آیندتر است )) (۱۲۵) .
ابوذر غفارى مى گوید: از رسول خدا (صلى الله علیه و آله ) شنیدیم که مى فرمود: ((اگر مرگ دانشجوئى – همزمان با تحصیل و دانشجوئى او – در رسد به عنوان شهید و سرباز جان باخته در راه خدا محسوب مى گردد)).
وهب بن منبه (۱۲۶) :
(تحصیل و تاءمین بسیارى از مزایا در خود دنیا نیز رهین علم و آگاهى انسان مى باشد)؛ زیرا علم و دانش منشاء بسیارى از مزایا است و این مزایا از علم سر برمى آورند، آرى علم است که به شخص فرومایه ، منزلت ، و به انسان ذلیل و خوار، عزت و سرفرازى ، و به اشخاص فراموش شده و نادیده انگاشته و بدور از انظار، قرب و منزلت ، و به افراد تهى دست و بى چیز، غناء و بى نیازى ، و به انسانهاى گمنام ، شهرت و نام آورى ، و به افراد فاقد شخصیت و نفوذ اجتماعى ، هیبت و شکوه (۱۲۷) ، و به افراد بیمار و سست مزاج ، نیرو و تندرستى مى بخشد)).
سخن عارفان در مزایاى علم :
یکى از عرفاء مى گوید: ((مگر نه چنین است که اگر از بیمار، غذا و نوشیدنى و دارو را دریغ دارند آن بیمار مى میرد؟! قلب و دل آدمى نیز (به غذا و دارو نیازمند است ). اگر دل و جان انسان از دانش و تفکر و حکمت محروم گردد چنین دل و جانى از کار مى افتد و دچار مرگ و نابودى مى شود)).
آثار نیک همنشینى با دانشمندان :
عارفى دیگر مى گوید: ((اگر کسى در حضور عالم و دانشمندى بنشیند و نتواند از اندوخته هاى علمى او مایه اى ذخیره کند و در صیانت و حفظ کردن و از بر نمودن سخنانش احساس عجز و ناتوانى نماید (علیرغم چنین محرومیت و ناتوانى ، صرف همنشینى با عالم و دانشمند و شرفیابى از محضر او) هفت کرامت و فضیلت ، نصیب او مى گردد:
۱- به فضیلت و پاداشى – که (در تعالیم و فرهنگ دانش پرور اسلامى ) براى شاگردان و دانش آموختگان منظور شده است – دست مى یابد.
۲- مادامى که در محضر عالم و دانشمند بسر مى برد از گناهان و معاصى مصونیت دارد (و قهرا از تیررس جرم و نافرمانى خدا بدور است ).
۳- و آنگاه که در جهت پویائى از علم و دانش اندوختن ، از خانه خویش بیرون مى آید – تا آنگاه که در سراى عالم و مجلس درس او حاضر شود – مشمول لطف و رحمت الهى است .
۴- وقتى که در میان حلقه درس و در حضور عالم و دانشمند، جلوس مى کند – نظر به اینکه سایه رحمت الهى ، چنین حلقه اى را زیر پوشش خود قرار میدهد – او را از این بارش رحمت ، نصیبى خواهد بود.
۵ – مادامى که او به درس و سخنان عالم و دانشمند گوش فرامى دهد، همین گوش فرادادن ، به عنوان طاعت او به شمار آمده و در پرونده اعمال او ثبت و ضبط مى گردد.
۶- و اگر او علیرغم استماع سخنان استاد، احساس کند که چیزى از گفتار او را درک نکرده و به خاطر چنین احساسى ، اندوهگین گردد، همین اندوه و تنگدلى ، وسیله اى براى قرب او به پیشگاه خدا مى شود؛ چون خداوند متعال فرموده است :
(( ((انا عندالمنکسره قلوبهم )) ))
من در دلهائى که (به خاطر من ) درهم شکسته و فرو ریخته است ، جاى دارم .
۷- چنین شخصى با حضور خود در حوزه درس عالم و دانشمند – با وجود اینکه نمیتواند از لحاظ دانش اندوزى ، طرفى ببندد – این حقیقت را در مى یابد که مسلمانان به عالم و دانشمند دینى ارج مى نهند، و فاسقان و گناهکاران را تحقیر و تقبیح مى نمایند. درک این حقیقت موجب مى شود که قلبش از فسق و گناه ، متنفر و روى گردان شده و سرشت و طبیعتش به علم و دانش ، گرایش و آمادگى یافته ، و روحش با علاقه و دلبستگى به علم و معرفت ، آمیخته و عجین گردد. به همین جهت رسول گرامى اسلام (صلى الله علیه و آله ) به مردم فرمان میدهد که با افراد صالح و مردمى که کاملا آراسته و پیراسته اند مجالست و نشست و برخاست نمایند)).
آثار متفاوت همنشینى با طبقات مختلف :
و نیز همان عارف گفته است : ((مجالست و همنشینى با هفت فرقه ، موجب فزونى هفت خصلت مى گردد:
۱- مجالست با اغنیاء و دولتمندان ، موجب فزونى دلبستگى به دنیا و ازدیاد
گرایش و تمایل عصبى انسان به مسائل دنیوى مى شود.
۲- نشست و برخاست با تهى دستان و فقراء، سبب ازدیاد رضاى درونى و شکر و سپاس انسان در برابر همان مقدارى از نعمتها مى گردد که خداوند نصیب او ساخته است .
۳- همدمى با پادشاهان ، مایه فزایندگى قساوت و سخت دلى و باعث ازدیاد تکبر انسان مى شود.
۴- همنشینى با زنان بر مراتب جهل و بى خبرى و هوسرانى آدمى مى افزاید.
۵ – مجالست با کودکان و خردسالان موجب فزایندگى جراءت و جسارت انسان نسبت به گناه و باعث تاءخیر و مسامحه در توبه و تعویق در بازگشت به خدا مى شود.
۶- مخالطت و شدآمد انسان با افراد صالح و شایسته ، بر گرایش انسان در طاعت از خداوند متعال ، فزونى مى بخشد.
۷- رفت و آمد و مجالست با علماء و دانشمندان بر علم و آگاهى انسان مى افزاید)) (و فرد از این رهگذر، اندوخته هاى علمى خود را غنى تر مى سازد(۱۲۸) ).
هر علم و فنى راه گشاى نیکبختى انسان است :
((خداوند متعال ، هفت چیز را به هفت نفر آموخت :
۱- اسماء اعظم (و رمزهاى گشایشگر و نمایانگر حقایق ) را به آدم ابوالبشر (علیه السلام ) تعلیم داد.
۲- فراست و هوشمندى ژرف بینانه اى به خضر(علیه السلام ) اعطاء کرد.
۳- تعبیر رؤ یا و خواب گزارى را به یوسف (علیه السلام ) تعلیم داد.
۴- فن و هنر زره سازى را به داود (علیه السلام ) آموخت .
۵ – زبان مرغان و پرندگان را به سلیمان (علیه السلام ) تعلیم داد.
۶- عیساى مسیح (علیه السلام ) را به توراه و انجیل آشنا و آگاه ساخت .
قرآن کریم در این باره مى گوید:
(( ((و یعلمه الکتاب و الحکمه والتوراه و الانجیل (۱۲۹) )) ))
خداوند متعال به عیسى (علیه السلام ) کتاب و حکمت و توراه و انجیل را تعلیم میدهد.
۷- به (خاتم الانبیاء) محمد (صلى الله علیه و آله ) شریعت و قوانین الهى و آئین یگانه پرستى را آموخت )). و منظور از تعلیم کتاب و حکمت به پیامبر گرامى اسلام (صلى الله علیه و آله ) (که در آیات قرآنى به چشم میخورد) همین آگاهیهاى مربوط به قوانین الهى و آئین یکتاپرستى است .
نتیجه :
الف – علم و آگاهى آدم ابوالبشر (علیه السلام ) به اسماء و حقایق الهى ، سبب گشت که فرشتگان در پیشگاه او به سجده افتند و رفعت مقام و منزلت انسان بر همه موجودات ، محرز گردد.
ب – هوشمندى و فراست و ژرف بینى خضر (علیه السلام ) موجب شد که موسى و یوشع (علیهماالسلام ) همچون شاگردان مکتب او گردند، و سرانجام موسى را ناگزیر کند که در برابر او سخت فروتنى نماید؛ چنانکه این حقیقت از لابلاى آیات مربوط به داستان موسى و خضر(علیهماالسلام )، استفاده مى شود.
ج – علم به تعبیر رؤ یا و خواب گزارى یوسف (علیه السلام ) زمینه اى براى او فراهم ساخت که خاندانى آبرومند تشکیل دهد، و ریاست مملکت و کشورى را بدست گرفته و به گونه اى تمکن یابد که به عنوان فرد شاخص و برگزیده اى در میان خاندان یعقوب و تمام خاندان بشرى بدرخشد.
د – مهارت و کارآئى فنى داود (علیه السلام ) در امر زره سازى ، موجب ریاست و والائى مقام او گشت .
ه‍- سلیمان (علیه السلام ) از رهگذر درک زبان مرغان ، توانست بلقیس را بیابد و بر حکومت او (یعنى حکومت ابرقدرت زمان ) چیره شود.
و – اطلاع عیسى (علیه السلام ) بر حقایق توراه و انجیل ، موجب گشت که لکه هاى تهمت را از دامن مادر پاکدامن خویش بسترد.
ز – بصیرت و آگاهى حضرت خاتم الانبیاء محمد (صلى الله علیه و آله ) به راه و رسم زندگانى انسانى و قوانین الهى و آئین یکتاپرستى ، این افتخار را نصیب او ساخت تا از امت خود در روز قیامت ، شفاعت کند)).
راه بهشت و سعادت جاوید در دست چه کسانى است ؟
((راه بهشت و نیکبختى جاوید در دست چهار کس قرار دارد: عالم ، زاهد، عابد، و مجاهد:
۱- اگر عالم و دانشمند در دعوى خویش ، راستین باشد، حکمت و دانائى و ژرف اندیشى بدو ارزانى مى شود.
۲- زاهد و پارسا (در سایه زهد و پارسائى خود) از رفاه و امنیت روحى و آرامش درونى برخوردار مى شود، و در روز قیامت از عذاب دوزخ ایمن است .
۳- عابد و نیایشگر درگاه الهى ، از نعمت خوف و بیم از خداوند بهره مند مى گردد.
۴- مجاهد و کوشاى در راه خدا (که همه هم خویش را به راه خدا مى نهد و در اعلاء کلمه حق ، فرسایش ناپذیر و نستوه است ) از ستایش و تکریم خدا و خلق برخوردار مى شود)) (و گامهایش در راه حق ، استوارتر مى گردد).
طبقه بندى دانشمندان و تفاوت درجات آنها: علماء، حکماء و کبراء:
یکى از محققان مى گوید: دانشمندان ، سه دسته اند:
الف – کسانى که خداشناس اند، و در عین حال به احکام و دستورات او آگاهى دقیق ندارند، اینگونه دانشمندان ، بندگانى هستند که معرفت و بینش الهى بر دلهایشان چیره گشته است . لذا در مشاهده انوار جلال و کبریاء پروردگار، مستغرق اند و براى دانش اندوزى و کسب علم در مورد احکام و دستورات خداوند – جز در مسائل مبتلابه و حداقل احکامى که ناگزیر از فراگرفتن و عمل به آنها هستند – مجال و فرصتى نمى یابند و در آن توفیقى ندارند.
ب – گروهى دیگر از دانشمندان ، به اوامر و احکام الهى وقوف و آگاهى عمیق دارند؛ ولى نسبت به خود خداوند، فاقد چنین آگاهى ژرف بینانه اى هستند. اینان همان دانشمندانى هستند که حلال و حرام و دقائق احکام فقهى را عمیقا شناسائى کرده اند؛ لکن در شناخت اسرار الهى گرفتار قصور و نارسائى علمى مى باشند.
ج – سه دیگر، دانشمندانى هستند که در عین علم و آگاهى ژرف بینانه نسبت به خداوند، واجد بصیرت و بینش فقهى در مورد اوامر الهى هستند. چنین دانشمندانى در مرز مشترک میان جهان معقولات ، و جهان محسوسات جاى دارند. آنها گاهى از جهت حب الهى و قرب به خداوند، با خود او ماءنوس و دلخوش اند. و گاهى از رهگذر پیوند و ارتباط با محسوسات ، از طریق شفقت و رحمت به بندگان خداوند، با آنها انس و الفتى برقرار مى سازند.
آنگاه که اینگونه دانشمندان ، حاجت روحى و درونى خود را از طریق پیوند با خدا برآورده ساختند، نظر خویش را سوى خلق خدا معطوف داشته و بدآنها مى پیوندند و آنچنان با بندگان خداوند، اتحاد و همبستگى مى یابند که بصورت اندامهائى از پیکره آنها درمى آیند که گوئى خداى را نمى شناسند.
اما آنگاه که خلق خدا مى برند و در جهت همبستگى با پروردگار خود با وى خلوت مى کنند چنان سرگرم یاد خدا و خدمت به او مى گردند که گوئیا خلق خدا را نمى شناسند.


نويسنده / مترجم : -
زبان کتاب : -
حجم کتاب : -
نوع فايل : -
تعداد صفحه : -

 ادامه مطلب + دانلود...

استخوان ها و ماهیچه ها

413

بازدید



نويسنده / مترجم : -
زبان کتاب : -
حجم کتاب : -
نوع فايل : -
تعداد صفحه : -

 ادامه مطلب + دانلود...

تغذیه ورزشهای زمستانی

288

بازدید



نويسنده / مترجم : -
زبان کتاب : -
حجم کتاب : -
نوع فايل : -
تعداد صفحه : -

 ادامه مطلب + دانلود...

دانلود کتاب خاتمیت ، امامت و مهدویت

39,460

بازدید

دانلود کتاب خاتمیت ، امامت و مهدویت ۴٫۱۵/۵ (۸۳٫۰۰%) ۲۰ امتیازs

کتاب خاتمیت ، امامت و مهدویت

دکتر عبدالکریم سروش در تابستان گذشته در دانشگاه سوربن در میان جمعی از ایرانیان و دانشجویان این دانشگاه، در سخنانی با عنوان ” تشیع و چالش مردم سالاری” نظراتی را درباره ی بحث خاتمیت، امامت و مهدویت مطرح نمودند. ایشان در نظرات اخیر خود، تفکر و اندیشه ی امامی و مهدوی را عامل رقیق کننده مساله خاتمیت نامیدند. از آنجا که نظرات ایشان در محافل علمی، بخصوص مراکز دینی، بحث های فراوانی را به دنبال داشته، صاحب نظران مختلفی به بیان دیدگاه های خود و نقد نظر ایشان پرداخته اند که به تبع آن دکتر سروش نیز در مقام تبیین دیدگاه جدید خود، پاسخ برخی از این مقالات را نیز ارائه نموده است. کتاب حاضر مجموعه ای از مقالات نوشته شده، پیرامون مساله اخیر می باشد.

 



نويسنده / مترجم : باشگاه اندیشه
زبان کتاب : فارسی
حجم کتاب : 730 كيلوبايت
نوع فايل : exe
تعداد صفحه : -

 ادامه مطلب + دانلود...



هو الکاتب


پایگاه اینترنتی دانلود رايگان كتاب تك بوك در ستاد ساماندهي سايتهاي ايراني به ثبت رسيده است و  بر طبق قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند و به هیچ ارگان یا سازمانی وابسته نیست و هر گونه فعالیت غیر اخلاقی و سیاسی در آن ممنوع میباشد.
این پایگاه اینترنتی هیچ مسئولیتی در قبال محتویات کتاب ها و مطالب موجود در سایت نمی پذیرد و محتویات آنها مستقیما به نویسنده آنها مربوط میشود.
در صورت مشاهده کتابی خارج از قوانین در اینجا اعلام کنید تا حذف شود(حتما نام کامل کتاب و دلیل حذف قید شود) ،  درخواستهای سلیقه ای رسیدگی نخواهد شد.
در صورتیکه شما نویسنده یا ناشر یکی از کتاب هایی هستید که به اشتباه در این پایگاه اینترنتی قرار داده شده از اینجا تقاضای حذف کتاب کنید تا بسرعت حذف شود.
كتابخانه رايگان تك كتاب
دانلود كتاب هنر نيست ، خواندن كتاب هنر است.


تمامی حقوق و مطالب سایت برای تک بوک محفوظ است و هرگونه کپی برداری بدون ذکر منبع ممنوع می باشد.


فید نقشه سایت


دانلود کتاب , دانلود کتاب اندروید , کتاب , pdf , دانلود , کتاب آموزش , دانلود رایگان کتاب

تمامی حقوق برای سایت تک بوک محفوظ میباشد

logo-samandehi