جستجو در تک بوک با گوگل!

بازدید
عصمت در انبیا و حضرات معصومین علیهمالسلام به چه معنایى است و خصوصیّات و محدوده و شرایط و احکام آن کدام است؟
ادعاى نوشته حاضر این است که حقیقت وجودى عصمت که موهبتى الهى است براى بعضى ذاتى است و زمینههاى علمى و عینى دارد و دست غیر بر آن نمىرسد با آن که قابل وصول است و مىشود فردى بر اثر کشش و کوشش بر آن دست یابد یا ظرف تنزیلى آن چنین است و ظروف عالى آن بسیط است و در تیررس غیر نمىباشد و عصمت همانطور که به انتخاب است، انحصار را دارد.
نسبت به این امر این است که حضرات انبیا و ائمهى معصومین علیهم السلام و حضرت زهرا علیه االسلام همه معصوم مىباشند و از هر گونه احتمال خطا و عصیانى بدور هستند؛ همچنان که اعتقاد شیعه در این امر چنین است و بسیار نیز بجا و محکم مىباشد و براى تثبیت و تحقّق آن مدارک نقلى و دلایل عقلى فراوانى از کتاب، سنت، تفکّر و اندیشهى سالم و سلیم وجود دارد که در این جهت، هرگونه توهّم و ایرادى را از خود بدور مىدارد که ما در صدد بیان آن نیستیم.
البته، مطلبى که در این جهت باقى مىماند و داراى اهمیّت بسیارى مىباشد و نوع برخورد با آن آسان نیست، متشابهات فراوانى است که در قرآن و روایات به چشم مىخورد که ظاهر تمامى آنها با عصمت حضرات انبیاى الهى علیهمالسلام سازگار نیست و یا دستکم نسبت به این امر، توهّم و شبههاى ایجاد مىنماید که در جهت برطرف سازى آن باید کوشید.
بازدید
«ابن سینا» از بزرگترین مشاهیر فلسفه، اطباى نامى و اعاظم حکماى اسلامى در اوایل قرن پنجم هجرى است که آثار علمى ایشان در تمام علوم و فنون گوناگون؛ اعم از فلسفه، طب، علوم غریبه، طلسمات و غیره موجب اشتهار وى گردید و از همین رو جزو معدود نوابغى است که توانست گوى سبقت را در جهات مختلف از دانشمندان معاصر خود برباید.
ابن سینا با همهى قدرت و احاطهاى که به فلسفهى ارسطو داشت و با تمام تبحّرى که در شرح و تفسیر اقوال و آراى آن حکیم یونانى به کار برد، در اواخر عمر خود به حکمت اشراق توجه خاصى پیدا کرد و از این راه به عرفان ـ که یکى از ریشههاى اصلى حکمت اشراق است ـ متمایل گردید.
دربارهى رابطهى شیخ الرّئیس و عرفان در میان دانشمندان اسلامى معاصر تا حدّى اختلاف است، به نحوى که بعضى وى را یک عارف و صاحب مقامات مىدانند که در اواخر عمر خود تحوّل فکرى براى او پدید آمده و بهسوى عرفان روى آورده است و برخى دیگر نیز چنین نمىاندیشند. به تعبیر دیگر، کلام در این است که آیا ابن سینا در رابطه با مقامات عارفان تنها به عبارتپردازى پرداخته و یا وى خود نیز اهل راه بوده است؟ البته، بحثى در این نیست که شیخ، عارف به این معنا نبوده که عمرى را در سلوک و عرفان گذرانده باشد و به قول ما چکیدهى عرفان باشد؛ بلکه همان گونه که بیان شد، وى فیلسوف و طبیب ماهر و دقیقى بوده که در اواخر عمر بر اثر خستگى از فلسفه به عرفان روى آورده و چسبیدهى به عرفان است؛ هرچند داراى سوز و گداز و شور و اشتیاق نیز بوده است، و این ترنّم او نسبت به عرفان از نحوهى بیان وى در کتاب «الاشارات والتنبیهات»؛ بهویژه در «مقامات العارفین» در مقایسه با شفا و کتابهاى دیگر او بهطور کامل مشهود است.
این کتاب در حقیقت ارمغانى گرانبها و ارزشمند است که ابن سینا مسایل اساسى منطق، فلسفه و عرفان را با زبان رمز و اشاره و با زحمت فراوان و تلاش بسیار وافر براى شیفتگان راه حق و حقیقت در آن فراهم نموده است.
این کتاب در سه جلد تنظیم شده و متن آن از انضباط و انسجام بالایى برخوردار است که علاوه بر ده نهج که مسایل آن مربوط به منطق است و همچنین ده نمط که به مسایل حکمت طبیعى و الهى و عرفان اختصاص دارد، داراى فصول کوچک خاصى نیز مىباشد که بهطور اجمال به آن اشاره خواهد شد.
بازدید
مهمترین آسیب هایى که هر جامعه اى را در درازناى تاریخ خود با چالشهاى بسیار اجتماعى روبه رو کرده ، شراب ، مواد مخدر ، موسیقىهاى ناهنجار ، رقصهاى گناه آلود و قمارهاى خانمان برانداز است. بدیهى است براى به سامان رساندن اخلاق جمعى و فردى، شناخت آسیبها از اهمیت ویژهاى برخوردار است. همچنین هر فردى براى در امان ماندن از گزند هرگونه آسیبى ناچار از شناخت آسیبها و پرهیز از آن است.
البته همانگونه که پزشکان با شناخت بیمارىها به بیمارى آلوده نمىگردند و بیماران را درمان مىنمایند، بر عالمان دین و اولیاى امور دینى است که همهى مفاسد، تباهىها و گناهان را مورد شناسایى قرار دهند و به آسیبشناسى اخلاق فردى و جمعى اهتمام ورزند. کتاب حاضر، رسالت گفته شده را بر عهده دارد. این کتاب، محصول دوران نوجوانى نگارنده مىباشد و به گاه ۱۳۴۳ شمسى به نگارش در آمده است.
شناسایى انواع آسیب هاى عمده اى که اخلاق فردى و جمعى هر جامعه اى را تهدید مىکند؛ مانند شراب، مواد مخدر، موسیقى، رقص و قمار، با تأکید بر ضرورت شناخت تباهىها براى عالمان و متولیان امور دینى
همچنین توضیح اجمالى و متناسب اینگونه مفاسد نسبت به اصل و خصوصیتها و آثار هریک از آن به ضرورت طرح میگردد.
بازدید
هر چند عالم هستى حیران حق است، رجوع به حق هرگز مورد غفلت کسى و چیزى قرار نمیگیرد و توجه به دو سیر نزول و صعود آدمى و تمام موجودات و ذرات جهان موجود هر اندیشمندى را به فکر فرو میبرد و هیچ متفکرى نمیتواند نسبت به آن بیتفاوت باشد؛ چنانچه کلام ملکوتى «إنّا للّه و إنّا إلیه راجعون» به این دو معنا توجه میدهد.
اصل معاد و حیات دوباره ى آدمیان و بازگشت آنها به عالم آخرت یا پیوستگى سیر وجودى انسان و جهان در همه ى دوره ها و عوالم وجودى، حقیقتى ملموس است که گذشته از آن که مورد انکار و فراموشى قرار نمیگیرد، سرنوشت کلّى همه ى مردمان نیز به آن بستگى دارد و آدمى نمیتواند نسبت به آن بیتفاوت باشد.
اصل وجود جهان و انسان، خود دلیل گویایى بر پیدایش دوبارهى زندگى در عالم آخرت میباشد؛ همانطور که از گذشته هاى بسیار دور نیز این اندیشه با چهره هاى گوناگون در میان همه ى آدمیان با هر فکر و اندیشه و عقیده و مرام و مسلکى، آشنا، ملموس و رایج بوده است و هر دسته و گروهى به فراخور اندیشه و موقعیت مرام و مسلک خود از آن بهگونه اى یاد کرده و آن را دنبال مینموده است.
بازدید