جستجو در تک بوک با گوگل!

تابعيت پايگاه تك بوك از قوانين جمهوري اسلامي ايران

دانلود کتاب اندروید آخرالزمان شرایط ظهور باطنی ترین بعد هستی

3,885

بازدید

دانلود کتاب اندروید آخرالزمان شرایط ظهور باطنی ترین بعد هستی ۴٫۲۵/۵ (۸۵٫۰۰%) ۱۲ امتیازs

دانلود کتاب اندروید آخرالزمان شرایط ظهور باطنی ترین بعد هستی

مقدمه :

۱- شرایط ظهور حضرت مهدی(عج) به‌قدری عجیب و عظیم است که اندیشه‌های زیادی را جهت درک آن شرایط به خود مشغول می‌کند تا انسان متوجه شود چگونه با ظهور آن حضرت، ابعاد پنهان و باطنی عالم به ظهور می‌آید و سنگ و درخت با یاران مهدی(عج) سخن می‌گویند.



نويسنده / مترجم : اصغر طاهرزاده
زبان کتاب : فارسی
حجم کتاب : 2.2 مگابایت
نوع فايل : APK
تعداد صفحه : -

 ادامه مطلب + دانلود...

دانلود کتاب نامه های جوانان به امام زمان – نسخه موبایل

1,470

بازدید

دانلود کتاب نامه های جوانان به امام زمان – نسخه موبایل ۴٫۵۷/۵ (۹۱٫۴۳%) ۷ امتیازs

دانلود رایگان کتاب نامه های جوانان به امام زمان

عناوین اصلی کتاب نامه های جوانان به امام زمان نسخه موبایل شامل:
مقدمه ؛ اگر او را ببینم به او می گویم(۱)؛ مولای ما کی خواهد آمد؟؛ ابا صالح ؛ آرزوهای سپید؛ از راه می رسی…؛ از قنوت عارفان ؛ اشک ها و گریه ها؛ زمزمه های انتظار؛ آمدنم دور نیست ؛ امروز امیر در میخانه تویی، تو!؛ امشب از شمع رخت سوخته ؛ انتظار؛ ای گنجینه آخرین!؛ ای فرزند هاشم!؛ آفتاب حقیقت ؛ نامه رسمی به امام زمان علیه السلام ؛ با کدام چشم و گوش؟؛ باز هم جمعه غروب کرد امّا…؛ برات شهادت در جوانی!؛ خلوت دل ؛ یا صاحب الزمان! …؛ نسل انتظار؛ ندبه های دلتنگی ؛ نجوا با مولا؛ درد و دل با امام ؛ نامه ای به امام زمان علیه السلام ؛ ناجی تمام خوبی ها؛ من هم می خواهم ظهور کنم!؛ ماه پری چهره ؛ سینه سینا؛ سلام مرا ضرب در یاس ها کن ؛ در طلب خورشید؛ در خلوت تاریکی ؛ تذکر پایانی



نويسنده / مترجم : محمد تقی اکبرنژاد
زبان کتاب : فارسی
حجم کتاب : 4.5 مگابایت
نوع فايل : APK
تعداد صفحه : -

 ادامه مطلب + دانلود...

دوران ظهور

1,536

بازدید

دوران ظهور ۵٫۰۰/۵ (۱۰۰٫۰۰%) ۱ امتیاز
پیشگفتار:
پیامبران ازآدم (ع)تا حضرت خاتم (ع),وهمه اولیاءالله آرزوی دورانی داشته اند که انسانییت به اوج برسدوضدانسانیت محوگرددوحکومت حق والهی برجهان حاکم شود وتمامی تلاش خودرا برای این عقیده وآرمان به کاربستندودراین راه سختیهای فراوانی رامتحمل شدندوتا حدودی موفق گشتند ولی موفقیت کامل وچشمگیرهمه صالحان وخوبان بنا به وعده الهی درزمان ظهورحضرت مهدی(ع)صورت می پذیردواحادیث پیامبراسلام(ص)درروایات پیشوایان معصوم اهل بیتش(ع) گویای همین مطلب است, به طوری که تعداد احادیث روایت شده ازمرزشش هزار۱میگذرد وبه ندرت دیده میشود که درباره یک مساله اسلامی این تعدادحدیث نقل شود.
    روایت مصرانه مؤیدآن وعده قرآن مقدس اندکه ایجادوتشکیل جامعه ای بدون ظلم ومملو از ایمان و نیز پیشرفت در این دنیاوبرپایی حکومت جهانی حق برروی کره زمین را نوید می دهد, روزی می آید که ولایت الله مطلق در جهان حاکم میشود آری آن روز, روز ظهور منجی عالم بشریت است.
    ظهوروفرج, یعنی پایان همه دردها ونابسامانیها انحراف مسیرهای انسان وگشودن هرعقده ای به دست منجی آسمان.۲
ظهورامام غایب, برای سامان دادن به زندگی هاست, واز میان بردن همه ستم ها وتباهی ها وپایان دادن به روزگارسیاه جهل, گرسنگی, بندگی غیرخدای بزرگ وبه وجود آوردن عقیدهای واحد, در سراسر گیتی وحکومت دادن به یک قانون, وبرداشتن حدومرزهای میهنی نژادی, وتاسیس حکومت واحد جهانی, وتشکیل یک خانواده, از همه افراد بشر, وپرورش وتربیت انسان, درهمه جنبه های انسانی, وپدید آوردن صورت کمال یافته اجتماعی درقلمروزیست انسان, یعنی همان اجتماعی که پیامبران وفلاسفه میخواستند وادیان همگی واسلام به خصوص برای پدید آوردن آن, به پا خواستند.۳
    طلایه داراین انقلابب جهانی ورهبراین عملیات رهایی بخش ودگرگونی همه جانبه, مردی است ازخاندان پیامبر اسلام حضرت محمد بن عبدالله(ص)که ازپیامبراکرم فقط ده پدرفاصله دارد. 
    آری, همانا اوحضرت محمد بن الحسن المهدی(ع)است: راه وروش او,راه وروش پیامبران است.   
اوست که آرمانهای تمامی ادیان الهی راتحقق می بخشد .
امام صادق(ع)میفرماید:
۱: حسن موسی صفار محمد علی مجیدیان امام مهدی امید ملتها       چاپ دوم  ص۴۶و۴۷
۲: محمد حکیمی-چاپ نهم   درفجرساحل ص۸
۳: درفجرساحل ص۳۱

         ان القائم اذا خرج دخل المسجدالحرام فیستقبل الکعبه, ویجعل ظهره الی المقام, ثم یصلی رکعتین, ثم یقول فیقول:
یا ایها الناس! انا اولی الناس بآدم
یا ایها الناس انا اولی الناس بابراهیم
یا ایها الناس! انا اولی الناس باسماعیل
یا ایها الناس! انا اولی الناس بمحمد(ص)…  1
چون مهدی به درآید, به مسجدالحرام رود, ورو به کعبه وپشت به مقام ابراهیم بایستد, ودورکعت نمازگذارد, آنگاه فریاد برآورد: ای مردمان ! منم یادگارآدم, ویادگار ابراهیم ویادگار اسماعیل ویادگار محمد(ص)…
   درحدیث دیگری امام باقر(ع)می فرماید:
   والقائم یومئذ بمکه عنارالکعبه مستجیرا بها یقول انا ولی الله انا اولی بالله وبمحمد(ص)…
  یقول: فمن حاجنی فی آدم فانا اولی الناس بآدم, ومن حاجنی فی نوح فانا اولی الناس بنوح, ومن حاجنی فی ابراهیم فانا اولی الناس بابراهیم, ومن حاجنی فی محمد فانا اولی الناس بمحمد, و من حاجنی فی النبیین فانا اولی الناس با لنبیین ان الله تعالی یقول ان الله اصطفی آدم ونوحا وآل ابراهیم وآل عمران علی العالمین دریه بعضها من بعض و الله سمیع علیم فانا بقیه آدم وخیره نوح ومصطفی ابراهیم وصفوه محمد الا ومن حاجنی فی کتاب الله فانا اولی الناس بکتاب الله الا ومن حاجنی فی سنه رسول الله فانا اولی ۲
    قائم درآن روز(روزظهور)درمکه است ودرخانه کعبه وبه مردم میگوید: من ولی خدایم, من وارث خدا ووارث محمد(ص) می باشم.
    آن کس که ازآدم سخن گوید, من وارث آدمم, وآن کس که ازنوح سخن گوید من وارث نوحم, وآن کس که ازابراهیم سخن گوید من وارث ابراهیمم, وآن کس که از محمد سخن گوید من وارث محمدم (ص),وآن کس که ازپیامبران سخن گویدمن وارث ویادگارپیامبرانم…
    همانا خدای تعالی میگوید: به درستیکه خداوند برگزید آدم ونوح وآل عمران رابرتمام عالم نسلی بعدازآنها ازبعض دیگر وخداوند شنونده وداناست پس من (مهدی)باقی مانده آدم وخیره نوح وانتخاب شده ابراهیم وبرگزیده محمدم.
    آگاه باشید وکسی که ازکتاب خدا سخن گوید من وارث کتاب خدایم آگاه باشید وکسی که ازسنت
۱٫بحار جلد۵۱ ص۵۹
۲٫بحار جلد۵۲ ص۳۰۵
رسول الله سخن گوید پس من وارث آنم.
    آری, مهدی موعود سلاله وعصاره نیکان وپاکان وبرگزیدگان عالم است.
هرچه خوبان دارند توتنها داری.
ازاین درسلام به امام موعود آمده است (السلام علیک یا بقیه الله فی ارضه: سلام به یادگارپیامبران وصالحان وذخیره خدا درزمین).این تعبیر روشنگر راه ورسالت امام موعود(ع)است که وارث پیامبران ویادگار رسولان الهی است ونتیجه نهایی آموزشها وتعالیم آنان.واین ذخیره ویادگارهمه
نیکان وصالحان واولیا الهی است که درخطی که خدا ترسیم کرده است گام برمیدارد ودرسراسر زمین خواستها وآرمانهای همه درس آموزان مدرس وحی را تحقق میبخشد۱
    از امام صادق (ع)سؤال شد:
    قلت جعلت فداک: کیف یسلم علیه. قال:تقول: السلام علیک یا بقیه الله فی ارضه ثم قرا:(بقیه الله خیر لکم ان کنتم مومنین)
   …راوی میگوید به امام صادق(ع)گفتم: فدایت شوم: به هنگام سلام دادن به قائم چه بگوییم؟
   امام صادق فرمود: همه باید بگویند: (السلام علیک یا بقیه الله)پس امام این آیه را تلاوت کرد: بقیه الله خیر لکم ان کنتم مومنین: بقیه الله(ذخیره الهی), برای شما مردم, اگر مومنین باشید ازهر چیزوهر کس دیگر بهتر است.
   ازاینروبررسی ویژ گیهای حکومت حضرت مهدی(عج)بررسی ویژگیهای حکومتی است که تحقق آن در زمین وعده الهی است, تامل دراین حکومت بشریت رابه اداره شایسته وبایسته نظامهای اجتماعی وجامعه ای قرین به عدالت وهمبر با حیات طیبه رهنمون خواهد شد, تحقیق وژرف اندیشی در حوزه وپیرامون حکومت مهدی(عج)ترسیم الگویی است برای اذاره جامعه به گونه ای که انسان را به کمال لایقش برساند پس فرصت را مغتنم شمردم وبرای پایان نامه سطح دوی حوزوی موضوع ویژگیهای حکومت حضرت مهدی(عج)راانتخاب نموده, درحد توان غورخردورزی وتحلیل مساله پرداختم, آنچه دربخش یکم آوردهام فلسفه تاریخ است ودرپایان به بررسی دیدگاه قرآن ومعارف اسلامی درخصوص فلسفه تاریخ پرداختم ضمنا اشاره ای به فلسفه تاریخ وسیر زندگی بشردر دعای ندبه داشته ام دربخش دوم, ویژه گیهای فردی حضرت بقیه الله الاعظم را ازجهت ظاهری وباطنی وسپس پایتخت, مدت وکارگزاران دولت حضرتش را به بحث نشسته ام در بخش سوم دیدگاهی جامعه شناسانه به نظامهای اجتماعی دولت کریم داشته سازماندهی نظامهای اجتماعی رابراساس الگوی مدیریت حضرت بقیه الله الاعظم مطرح نموده ام ودرپایان رجاء واثق میرود که مشمول عنایات وافر حضرتش گردم ان شاءالله.
۱٫محمدحکیمی عصرزندگی وچگونگی آینده انسان واسلام چاپ پنجم ۱۳۸۱ موسسه بوستان کتاب قم ص۳۰۹
فصل دوم
دیدگاه قرآن درباره فلسفه تاریخ:
   آنگاه که خداوند خلقت آدم ابوالبشررا برای فرشتگان نقل می کند, فرشتگان, به آدم به عنوان موجودی که شرمحض است می نگرد, مانند نظریه گروه اول مادی گرایان که آنها نیز انسان را ذاتا شرمیدانند وخداوند متعال درمقام پاسخ به فرشتگان وجود چنین غرایزی رادربشر رد نمیکند وعلاوه بر آن که آن را تصدیق میکند, درادامه میفرماید: من چیزهایی رادر این موجود میبینم که شما نمی بینید, ضمن اینکه انسان دارای غرایزی چون شهوت وغضب است, غرایز وصفات وجودی دیگری را دارد که باعث امتیاز اومیگردد.
    قرآن کریم انسان راموجودی دوطبیعتی ودو سرشتی میداند, موجودی است که خدای متعال درآن شهوت وعقل راترکیب کرده است, و بنابراین طبق طبیعت بشری درطول تاریخ بین حق وباطل ,خیر وشرنزاع وجود داشته ولی معتقد است که پیروزی نهایی وواقعی باحق است,خیرونوراصل است وباقی وظلمت وبشر بالعرض وموقتی میباشند مانند سایه ونور, یاظلمت ونور که هردو هستند ولی ظلمت درمقابل نور اصالتی ندارد, یعنی مادوواقعیت نداریم که ازدو منشاءمختلف سرچشمه گرفته باشند,یکی نور باشددیگری ظلمت: بلکه اصل نوراست وآنجا که نورنیست ظلمت است نه اینکه آنجا که نورنیست چیزدیگری ضد نور وجود دارد:ظلمت همان نبودن نور است پس معلوم شدکه باطل اصالتی درجهان ندارد به همین دلیل دوام هم ندارد آنچه که دوام دارد حق است, درعین حال باطل یک گسترش ظاهری چشمگیری دارد که اگر چشم حقیقت بین نباشد انسان اصالت را به باطل میدهد وفکرمیکند که حق چیز کوچکی است درمقابل باطل.
    قرآن مجیدمبارزه حق وباطل وسرانجام آنها رادرآیات زیادی مطرح کرده است, تشبیهات بسیار جالب وقابل فهمی ازاین دوارائه داده است که به بعضی ازآنها اشاره میشود:
     1.  باطل کف روی آب است
    درسوره مبارکه رعد, آیه شریفه ۱۷میفرماید:
    (انزل من السماء ماء افسالت اودیه بقدرها فاحتمل السیل زبدارا بیا وما یوقدون علیه فی النار ابتغاء حلیه اومتاع زبد مثله کذلک یضرب الله الامثال. فاما الزبد فیذهب جفاءاو اماما ینفع الناس فیمکث فی الارض کذلک یضرب الله الحق والباطل.
    خداوند ازبالا آبی میفرستد این آب صاف پاک باران, بر قله ها برکوهها: ریزش میکند وبعد دروادیها دره ها, رودخانه ها جریان پیدا میکند درمسیر خودش آلودگیها رابا خود حمل میکند.
   آب کم کم تشکیل سیل میدهد, دراثر برخورد اجزاء آب با سنگها وحمل آشغالها کف تولید میشود به طوریکه اگر کسی نداند وقتی به این رودخانه عظیم مینگرد میپندارد که هرچه هست کف است ونمیداند آنچه هست آب است یعنی اساس آب است که آن نیرو وحرکت راایجاد کرده وکف به وجود آورده است وکف در عین آنکه هست به طفیل آبست ولی آنچنان گسترش دارد که روی آب را گرفته است.
     بعد میفرماید: ومما یوقدون علیه فی النار ابتغاء حلیه اومتاع زبد مثله.
    یعنی نظیرآن هم درذوب فلزات است.هنگامیکه میخواهند فلزی رابرای زیور ذوب کنند, چنین حالتی به وجود می آید, کف هایی برروی آن پدیدار میگردد.
   کذلک یضرب الله الحق والباطل .این مثل حق وباطل است.ویا به قول بعضی ازمفسرین :این چنین تحقق میبخشد ونمودار میگردد.یعنی وجود حق ازقبیل آب صاف پاک است وآن فلز قیمتی ووجود باطل همچون کف روی آب است.
    واما الزبدفیذهب جفاء. طولی نمیکشد که کف زائل میگردد فوت وفانی میشود.
    واما ماینفع الناس فیمکث فی الارض, وآنچه که به جان مردم مفید است یعنی حق, باقی میماند.
    آب زیرکف که در رودخانه جاری است به مزارع جاری گشتند وزمینها را سیراب میکند وثمرات مفیدی میدهد وآن فلز قیمتی است که باقی میماند وبه صورت ابزار ویازیور درمی آید ومورد بهره برداری قرار میگیرد.۱
    2.باطل مثل یک درخت خبیثه بدون میوه وریشه است.
    خداوند متعال درسوره مبارکه ابراهیم آیه ۲۴-۲۶میفرماید:
    الم ترکیف ضرب الله مثلا کلمه طیبه کشجره طیبه اصلها ثابت وفرعها فی السما توتی اکلها کل حین باذن ربها ویضرب الله الامثال للناس لعلهم یتذکرون.ومثل حکمه خبیثه کشجره خبیثه اخبثت من فوق الارض ما لها من قرار.
    لفظ (کلمه)گاهی درقرآن به معنای حقایق مثلا درباره عیسی میفرماید: (کلمه الله).
   درآیه مورد بحث عقیده حق وعقیده باطل راتعبیربه کلمه فرموده است وبرای هریک مثلی آورده است میگوید:مثل کلمه حق مانند یک درخت سالم پاک میوه دار است که ریشه آن درخت درزمین فرو رفته است وشاخه هایش سربه بالا کشیده است ومیوه وبرگ دارد, ومیوه اش فصلی نیست بلکه درختی است که درهمه فصل میوه میدهد وباصطلاح همیشه بهار است توتی اکلها کل حین
۱٫آشنایی باقرآن (۲)ص۱۱۶و۱۱۷

باذن
ربها درختی است که هرچه میوه اش رابچیند بازهم میوه می دهد.
    واما عقیده باطل مثل یک درخت پلیدی است که بی میوه وبی ریشه است.گاهی اوقات بوته هایی دربعضی جاها میروید که هیچ گونه ثمری ندارد ووقتی دقت میکنیم ریشه هم ندارد ولذا بنیاد است.
    همینکه مختصرنسیمی بوزد ازجا کنده شده ودور میافتد ومانند همان کف که درآیه پیشین بود نمودش زیاد است ولی بودش کم است.
۳٫باطل نابود شدنی است.
   درسوره مبارک انبیاء, آیه شریفه ۱۸ میفرماید:
   (بل نقذف بالحق علی الباطل فیدمخه فاذا هوزاهق ولکم الویل مما تصفون).
   آیات قبل ازاین آیه مربوط به اصل خلقت است یعنی با آن فکرمادی مبارزه میکند که جهان را پوچ وهیچ میداند.
  زندگی انسان وجامعه انسان تابع اصل خلقت است اگراصل خلقت اساسش برلهو ولعب وبازی وپوچی باشد انسان که یکی ازمظاهر خلقت جهان است وجودش پوچ وجامعه اش هیچ وباطل میباشد اما قرآن کریم می فرماید:(ما خلقنا السما والارض وما بینهما لا عبین).
    ما این جهان به این عظمت را آفریدیم وبازیگر نبودیم .ما نمیخواستیم مانند کودکان که بازی میکنند وبرای سرگرمی, میسازند ودوباره خراب میکنند, کاری کرده باشیم بعد میفرماید(بل نقذف بالحق…)
     این آیه گویی جواب سوال متعددی است که کسی سوال کند اگر عالم اساسش برلعب وبازی وپوچی نیست, پس اینهمه باطل ها که درجامعه بشر وجود دارد چیست ؟مگر درعالم دروغ وخیانت وجود ندارد؟مگر ظلم وتعدی وخونریزی وفساد نیست؟پس اینهمه عقائد باطل ومسلکهای پوچ که درجامعه وجود داردچیست؟
    قرآن در پاسخ این پرسش میگوید:اینها وجودهایی طفیلی هستند وقتی حق پدیدارمیگردد, به حکم ضرورت درطفیل وجود حق اینها پدید میآیند ولی دوام ندارند وبزودی ناپدید میشوند .
   (قذف)وقتی است که چیزی را بگیرند وباقوت پرتاب کنند, مثلا سنگی رابردارند وحکم برانسانی یاشیشه ای بکوبند. قرآن میگوید:(بل نقذف بالحق علی الباطل)گویی چنین تعبیر میکند که مااز حق گلوله ای میسازیم ومحکم برباطل میکوبیم وآن راخرد وخمیر میکنیم وقتی میروی سراغش را بگیری می بینی اصلا هیچ چیز نبوده وازبین رفتنی بوده است (فاذا هوزاهق)نه اینکه اول زاهق نبود حالا چنین شدخیر بلکه چیزی بودکه تاحق بجنگش نیامده بود به نظر مهم می آمد, همینکه حق به جنگش آمد, باطنش معلوم شدکه اصلا چیزی نبوده است بلکه مثل بادباکی بوده که بادش کرده باشد وحالا خالی شده است.
    درسوره مبارکه اسرا, آیه شریفه ۸۱میفرماید:
   (وقل جاءالحق وزهق الباطل ان الباطل کان زهوقا)
    بگو حق آمد, باطل تباه شد, ولی خیال نکنید که باطل قبلا عینیتی داشت وواقعیتی بود وحالا که حق آمد جان اورا گرفت وپرکرد, خیر:(ان الباطل کان زهوقا).
   باطل ازبین رفتنی بود, یعنی یک صورت ویک اندام محض بود نه یک واقعی یعنی ازنظر قرآن جنگ حق وباطل جنگ یکی هستی با هستی دیگر نیست بلکه در واقع جنگ هستی ها, با نیستی هاست, جنگ نقص ها باکمال هاست .چون تمام باطل ها به نقص برمیگردد ظالم اگر ظالم است, به خاطر نقص اوست کمال او نیست! یعنی مثلا ازجهل ویا ازاحساس حقارت اوست که بدینوسیله میخواهد جبران کند.
   خلاصه اینکه قرآن مجید باوجوداینکه قائل به جنگ حق وباطل است درعین حال برای باطل اصالتی قائل نیست برخلاف مادیین که یا اصولا بشر راموجودی شروربالذات میدانند ویا برای بشر فطرتی قائل نبوده واورا تابع تحولات ابزار تولیدمیدانند وقهرا آنان مدینه فاضله هم ندارند ونمیتوانند داشته باشندواگر هم ازآن دم بزنند برخلاف مکتب آنهاست, زیرا پیشنهاد (مدینه فاضله)را که یک پیشنهاد اسلامی است کسی می تواند بکند که بشر را قابل اصلاح بداند.
   قرآن مجید سرنوشت اقوام وتاریخ تمدنهائی راذکر میکند وبانقل آنها این حقیقت رابیان می نماید که هرجامعه ای که درآن شرغلبه کندوباطل حکومت کند, آن جامعه محکوم به فنا ونیستی است وآنچه که باقی است جامعه ای است که برآن حق حکومت نماید.

فصل سوم:سیر زندگی بشردردعای ندبه:
قبل از ورودبه بحث مورد نظردرفرازهای دعای ندبه, به سندشناسی آن پرداخته میشود برای این دعا, دوسند ذکرشده است, که سند موثق مورد بحث قرار میگیرد.
سندی که برای دعای ندبه, ازخلال کتاب های روایی به دست می آید, سندی است که مرحوم مجلسی دربحارالانوار نقل میکند۱ :قال محمد بن المشهدی فیالمزار الکبیر:قال محمد بن ابی قره:
نقلت من کتاب ابی جعفر محمد بن الحسین بن سفیان البزوفری…
محمد بن مشهدی درکتاب مزار خویش – مزارکبیر- چنین گفته که دعای ندبه رامحمد بن ابی تره ازکتاب ابی جعفرمحمد بن الحسین بن سفیان البزفری, نقل کرده است.
الف-کتاب مزار کبیر:مزارمحمد بن مشهدی, کتابی است که درمورد زیارت های واردشده برای پیامبر گرامی اسلام (ص)وخاندان نورانی آن حضرت نوشته شده است.
مرحوم مجلسی دربحارالانوار, ازاین کتاب باعنوان (مزارکبیر)یادکرده است.۲
مرحوم مشهدی فقط روایاتی راکه به سند قابل اعتمادوازروایان موثق به دست آورده, نقل کرده است.۳
ب-آشنایی بامحمد بن مشهدی:
وی شخص قابل اعتماد مورد وثوق وجلیل القدری است که توصیف ومدح وی درکتب رجال آمده است.۴
ج-آشنایی با محمد بن علی ابی قره.
ایشان ازجمله روایان صاحب کتاب مورد اعتماد است.
د-آشنایی با محمد بن الحسین بن سفیان البزوفری.
ازآن جا که مرحوم شیخ مفید ازوی روایت نقل کرده میتوان گفت که ایشان ازمشایخ مرحوم مفید نیز بوده است.۵
ه-معنای (انه الدعاءلصاحب الزمان(ع)).۶
بعدازروشن شدن وثاقت موجود درسلسله سند,به عبارت(انه الدعاءلصاحب الزمان صلوات الله)
۱٫سیدمهدی میرباقری مروری بردعای ندبه انتظار شماره۱ سال اول پاییز ۱۳۸۰ چاپ دوم قم ص۲۵۱
۲٫بحا الانوار ج۹۹- ص۱۱۰٫
۳٫انتظار ص۲۵۴٫       4.همان ص۲۵۵٫             5.انتظار ص۲۵۶٫       6.انتظار ص۲۵۶تا ۲۷۰

علیه)می پردازیم, دراین عبارت دواحتمال وجودداردکه عبارتند از:
۱)این دعای شریف, دعایی است که ازجانب امام زمان (ع)انشاءشده است.
۲)این دعا, دعایی است که برای وجود مقدس امام زمان(ع)انشاءشده است, نه اینکه انشاءاین دعااز
طرف آن حضرت صورت گرفته بود.اما از آن جاکه مرحوم (ابن بزوفری)درادامه میفرماید:
ویستحب ان یدعی به فی الاعیادالاربعه.
مستحب است که این دعادرعیدهای چهارگانه خوانده شود.
معلوم میگردد که درنگاه مرحوم (ابن بزوفری)انشاءاین دعای شریف از جانب کسی غیرازامام معصوم (ع)نبوده است به دودلیل وقرینه:
۱)این که میفرماید: (یستحب) (مستحب است خواندن این دعا).وظاهراین کلمه می رساندکه این دعا ازجانب معصوم صادرشده است زیرامحکوم کردن هرکدام ازافعال واذکار به هریک ازاحکام خمسه (وجوب وحرمت, استحباب, کراهت, اباحه)از امور توقیفیه می باشد که فقط بایدازجانب اولیای خدا صورت گیرد.
۲)این که برای قرائت این دعا, زمان خاص (اعیاداربعه۱)بیان شده ودعایی که ازجانب غیرمعصوم انشاء شده باشد, نمیتواند ازچنین ویژگی برخوردارباشد.حال این سؤال مطرح است که دعای ندبه انشاء کدام امام معصوم (ع)است؟
دواحتمال وجود دارد :
۱)ازظاهر عبارت مرحوم (ابن بزوفری)آشکارمیشود که این دعا ازامام زمان (ع)است.دراین صورت باید بگوییم :این دعاء نیز ازتوقیعاتی است که ازجانب حضرت صاحب الامر (ع)برای مرحوم ابن بزوفری که در زمانی نزدیک به غیبت صغری می زیسته, صادرشده است همانند توقیعاتی که برای مرحوم شیخ مفید صادرشده اند.
احتمال دوم این است که این دعا ازسوی امام صادق (ع)صادرشده باشد همان طورکه مرحوم مجلسی درکتاب (زادالمعاد)فرموده است.
اما به هرحال آنچه ازسند دعای ندبه معلوم می شود, این است که این دعا, دعای غیرماثور نیست بلکه دعایی است که ازجانب یکی ازائمه هدی(ع)نقل شده است.علاوه بر این با دقت درمتن این دعای شریف به آسانی آشکارمیشودکه چنین مضمون بلند وملکوتی خودازجمله تاییدات غیر قابل انکار برصدور دعای ندبه ازسوی امام معصوم (ع)است.
فرازهای دعای ندبه وبررسی فلسفه تاریخ بشریت:
این دعامجموعه ای منظم ومنسجمی را تشکیل میدهد که درآن نگاه معتقدان به ماورای ماده وپذیرفتگان ولایت الهی رابررسی میکند وهمانطورکه نظرقرآن راجع به خلقت بشر ومبارزه ونزاع مداوم حق وباطل وپیروزی وغلبه حق وخیربرشربیان شد, این دعای صادره از معصوم (ع)نیز به بیان ربوبیت الهی که باحمدرب العالمین درابتدای دعاشروع میشود وبه ولایت الهی درسراسرتاریخ با بعثت انبیاء اولوالعزم می انجامد اشاره دارد به همان سیرتکاملی بشریت که منجر به غلبه حق میگردد.
میتوان این دعا را به چهارفرازتقسیم کرد:
فراز اول:این دعا باحمدوثنای رب العالمین شروع می شود که به ربوبیت خداوند برتمام جهان وهستی اشاره دارد که در نتیجه, ولایت الهی رابه دنبال خواهد داشت .
وبا عبارت وصلی الله علی سیدنا محمد نبیه وآله وسلم تسلیما به مجرا ومحورآن ربوبیت وولایت می پردازد که خداوند ولایتش رابر هستی, ولایت اللهی, را ازطریق حضرت محمد وآلش(ع)ولایت ولی اللهی, درجهان طنین انداز نموده است.
فراز دوم:ثنای برقضاءاولیای الهی اللهم لک الحمد علی ماجری به قضاؤک فی اولیاءک الذین…
که خداوند راحمد وستایش می نمایدبرآنچه که براولیاءش که وجود آنها رابرای خود خالص گردانیدی وبرای تبلیغ دینش مخصوص گردانیدی بعدازآن که اولیای الهی به میثاقی که خداوند از آنها گرفت وفادار ماندند وبرتمامی ابتلائات الهی فائق آمدند به درجه ای رسیدند که هم خود مقرب درگاه حضرت حق گشتند وهم باعث هدایت سایرمخلوق های او.
فراز سوم:که طولانی ترین فرازاست به بیان تفصیلی مراحل تکامل تاریخ بشریت ازخلقت حضرت آدم (ع)وپیامبری اومی پردازدوبه رسالت هریک ازانبیای الوالعزم ومهمترین حادثه ای که درطول تاریخ رسالت آنها رخ داده است اشاره دارد.به عبارتی این فراز به سرحلقه هایی اساسی تکامل تازیخ بشزیت که همان بعثت انبیای اولوالعزم است, می نگرد, زیراکه هریک ازاین انبیا عظام پیوند بین خدای متعال (حق)وجامعه بشری بودند وباعث بروزحق وخیرگشته اند وپیروزی ربوبیت وولایت الهی بررب النوع های ساختگی وطاغوتهای زمان گرچه درمنطقه ای اززمین بودند.



نويسنده / مترجم : -
زبان کتاب : -
حجم کتاب : -
نوع فايل : -
تعداد صفحه : -

 ادامه مطلب + دانلود...

حکومت جهانی امام مهدی (عج)

1,080

بازدید

حکومت جهانی امام مهدی (عج) ۲٫۶۷/۵ (۵۳٫۳۳%) ۳ امتیازs
مقدمه
مژده به ظهور اماه مهدی (عج) از همان سالهای آغازین ظهور اسلام آغاز شد و پیامبر گرامی اسلام (ص) در هر فرصت و مناسبتی که پیش می آمد مردم را به ظهور عدالت گسترموعود در آخر الزمان بشارت می دادند و آنها را از نسل و تبار، تولد و نسبت، ویژگی های ظاهری نشانه های ظهور، شاخصه های قیام رهایی بخش و مولفه های حکومت جهانی آن حضرت آگاه می ساختند. تا آنجا که امروز ما صدها روایت که از طریق شیعه و اهل سنت از آن حضرت نقل شده مواجه ایم.
تعابیر بسیار بلندی از همه انبیا از ازل تا خاتم (ص) راجع به حضرت حجت (ع) رسیده و تقریباً جز اجتماعی ترین موضوعات، بین همه ادیان الهی و ابراهیمی، بشارت موعود و وعده منجی است و همه گفته اندکه کار نیمه تمام و نا تمام انبیا(ع) و ا دیان، به دست این مرد بزرگ، کامل خواهد شد.
گفته اند که بزرگترین تکلیف تاریخ، کار بزرگ ترین مرد تاریخ است. مکاتبی که الوهیت زدایی و الهیت زدایی شده اند باز به نوعی و به نحوی به این مسئله اندیشیده اند، وگر چه نام ایشان را نبرده اند اما همه ظهور ایشان را بشارت داده اند و حتی مکاتب الحادی چون مارکسیسم نتوانسته اند به مسئله آخرالزمان، بی تفاوت بمانند.
بودیزم مسیحیت و یهودیت نیز که غالب بشریت را زیر پوشش گرفته اند، در این خصوص، اعلام نظر کرده اند. یهود، هنوز منتظر مسیح (ع) است و مسیحیت منتظر ظهور مجدد مسیح (ع) است. همه انبیا همه مذاهب و ادیان و فرق منتظر گشایش بزرگ در آینده یا در پایان تاریخ هستند و اشاره خواهم کرد که حتی امروز مکتبی که چد دهه برای نفس پایان تاریخ و نفس «غایت» از تاریخ دست و پا زد و مدعی شد که تاریخ بشر منتهای روشن ندارد و مهبت اصولی خاصی بر آن حاکم نیست، یعنی «لیبرالیزم» که در واقع پنجاه، شصت سال تئوری بافت که تاریخ غایت نداشته و ندارد؛ آخرین نظریه پرداز انشان چون فوکویاما از «پایان تاریخ» نطق می گویند، منتها پایان تاریخ به روایت خودشان که تثبیت و تبلیق قطام لیبرال سرمایه داری است.
در روایت از حضرت مهدی (عج) به «بهار روزگاران» تعبیر شده است و در سلامهایی که به محضر حضرت عرض می شود آورده اند: «السلام علی ربیع الانام و نضره الایام» درود بر بهار بشریت، بهاران تاریخ و طراوت روزگاران.
کسانی که ایشان را دیده اند توصیفاتی از شمایل ظاهریی ایشان کرده اند. پیامبر اکرم (ص) و ائمه (ع) تیراین بزرگوار را توصیف کرده اند و در آثار محققان چنین منعکس شده است: چهره اش گندمگون، ابروانش هلالی و کشیده، چشمانش سیاه، درشت، جذاب و مدهوش کننده است.
امام ابوالقاسم محمدبن الحسن مهدی، منجی این امت و امید جهانیان که خداوند با او حق و عدالت را زنده می سازد و آزادی و کرامت را به آن باز می گرداند و زمین را پس از غوطه ور شددن در ظلم و جور، پر از قسط و عدل و داد می کند. در نیمه شعبان سال ۲۵۵ تقریباً یک ماه پیش از به خلافت رسیدن معتمد عباسی قدم به عرصه وجود گذارد و آنچنانکه در بیشتر روایات آمده آنگاه که پدرشان وفات یافت آن حضرت تنها پنج سال داشت که خداوند حکمت و دانش را در او نهاد و وی را آیتی برای جهانیان و رهبری برای مسلمانان قرار داد همان گونه که عیسی بین مریم را در گهواره، به پیامبری مبعوث کرد.
برخی روایات حکایت از آن دارد که حکیمه عمع امام حسن عسکری (ع) روزی پیش از ولادت امام حجه بن الحسن (ع) به دیدار برادر زاده خود (امام حسن عسکری) رفتند و هنگامی که می خواست برود حضرت از او خواست آن شب را در خانه بماند و به اطلاعش رساند که همسرش نرجس مولود مبارک را وضع حمل خواهد کرد در حالیکه هیچ نشانه بارداری بر آن زن پیدا نبود. پس از گفتگوی طولانی میان حکیم و امام (ع) بالاخره بنا به آنچه روایات نقل کرده اند، حکیم آن شب را کنار همسر آن حضرت ماند و اندکی پیش از سپیده نمیه شعبان نجرس از خواب بیدار شد و احساس خستگی و رنجوری نمود. و سرانجام نیز کار زایمان به کمک حکیم عمه امام حسن عسگری (ع) انجام شد و امام به ابوعمربن عثمان بین سعید دستور داد تعدادی گوسفند قربانیش کند و تعداد زیادی گوشت و نان بخرد تا آنها را میان مستمندان پخش کند و دستور اجرا شد. حضرت حجه بن الحسن پدرش امام حسن عسکری و مادرش زنی رومی به نامهای، سوسن، نرجس، ریحانه، صقیله بود که به احتمال زیاد میان افرا خانواده امام بر نرجس شهرت داشت و امام نیز بیشتر به همین نام صدایش می کرد و گفته می شود که امام هادی یکی از فاضلان خود را به بغداد جایی که غنایم جنگی در معرض فروش قرار می گرفت فرستاد و او را خریداری کرد و به عقد ازدواج پسرش حسن (ع) در آورد و گفته شده که او دختر حکیم خواهر امام هادی (عج) بوده که او را به ازدواج برادرزاده اشت امام حسن عسکری (ع) در آورد. و روایات متعددی در این زمینه گفته و پرداخته شده ولی آنچه که میان روایات موثق متفق القول است اینکه او از هامان بازاری که اسیران را در آن می فروختند بریا امام حسن عسگری (ع) خریداری شد و زنی پاکدامن و عابد بوده و بارداریش از حضرت مهدی حتی از بیشتر کسانی که در تماس با او بودند پنهان ماند و خداوند مقدر کرده بود که او مادر گرامی ترین مولودی باشد که گروهی را شیفته خود و گروهی دیگر را دو عقلشان را به گمراهی کشانده است و جز مومنان به رسالت جد گرامی اش و پدران ارجمندش ائمه اطهار به او ایمان نمی آورند و روزی که خدایش بخواهد بیرون می آید و زمین را پر ا ز عدل و داد می کند همان گونه که پیش از آن از طلم و ستم پر شده بود.
عصر ظهور و حکومت جهانی امام مهدی (عج)
ما از این که درباره محقق زمان ظهور به طور قطع سخن بگوییم نهی شده ایم ولی در نزد شیعه ملاقاتی برای ظهور است که پیامبر (ص) و ائمه (ع) آنها را ذکر کرده اند، آنطور که ما فهمیدیم این علامات نزدیک هستند و الان ما درعصر ظهور هستیم اما تعیین وقت ظهور ممکن نیست.
من معتقدم تمرکز سیاست جهانی در عراق مسئله مهمی است. عصر ما با هر عصری فرق می کند، چرا که انقلاب ایران پرونده شیعه در جهان امروزی را باز کرده و نشان داده است که در سیاست جهانی چیز جدیدی است حوادث و اتفاقاتی که در این عصر افتاده است نزد شیعه از علامات ظهور است. از ماه رجب تا ماه محرم حوادثی پیش می آید (۶ ماه قبل ازظهور) ما روایاتی هم در این زمینه داریم، که مثلا در رجب یمانی و سفیانی می آید یا اینکه خداوند متعال در یک شب عمرش را ظاهر می کند و همچنین داریم  که ایشان در هشت ماه به طور خیلی سریع، بر مناطق اسلامی جهان تسلط می یابد، و همچنین داریم که ایشان در هشت ماه به طور خیلی سریع، بر مناطق اسلامی جهان تسلط می یابد، و همچنین از عقاید شیعه  است که اتفاقاتی می افتد که شهرها و حکومتهای اسلامی طی آن حوادث به بن بست می رسند، این بن بست و گره فقط به دست حضرت (ع) باز می شود، پس حوادثی که منجر به ظهور حضرت می شوند زیاد هستند مثلا در تفاسیر ذیل آیه «سنریهم آیاتنا فی آفاق و فی انفسهم» آمده است که ممکن است منظور از «آیاتنا فی آفاقِ» علاماتی مختلف مثل باد و… باشد. همچنین در شهرها حکامی وجود دارند که از اطلاعات حضرت سرباز می زنند.
و محدود کردن ویژگیها و خصائص حکومت حضرت سخت است اما آنچه که هست این است که همه چیز جدید است همه حکومت حضرت جدید است. من معتقدم که حکومت، دنیا، زندگی، شناخت، و نظام همه چیز جدید است، همه حکومت حضرت جدید است، ما به هیچ عنوان نمی توانیم حکومت حضرت را با آن چیزی که الان از حکومتها می دانیم مقایسه کنیم و حتی نمی توانیم حکومت حضرت را توصیف کنیم. برای مثال: قوانین، وزارت داخلی، وزارت خارجی، آزادی همه اینها در حکومت حضرت به طور دیگری هستند. مثلا وضع اقتصادی کاملا فرق می کند، تعاملات، فهم مردم، شناختشان، همه اینها جدیدند و در مورد ویژگیهای اقتصادی زندگی در دوران ظهور امام ما نمی توانیم اقتصاد را با اقتصاد حکومت حضرت مقایسه کنیم، ببینید، مثلا داریم که در آن زمان زمین هر چه دارد بیرون  می ریزد، طلاها و گنج ها از زمین خارج می شوند دیگر در زمین نباتاتی وجود ندارد، وضع اقتصادی، علمی، رفت و آمد در زیرزمین و در آسمانها همه چیز جدید است. مثلا داریم که در راه بین عراق و حجاز رودها و سرسبزیهایی است ولی الان صحرا است.
و در مورد دوران قبل از ظهور علائم دقیقا مثل الان ـ آن شاء ا… مسلمانها به یک راه بسته می رسند، نظامهای جهانی همه شان شفاف می شوند، زمین پر از ظلم و جور می شود حتی ظلم و ستم آمریکا را در خانه هایمان حس می کنیم. مردم از دین فرار می کنند و در اینجاست که یک توجه عمیقی به دین می شود و مردم پیوسته نام حضرت را می برند و نام او را به نیکی یاد می کنند.
وقتی حکومت حضرت به پا می شود شیعیان، حاکمان در روی زمین می شوند، اما کدام شیعه؟
خیلی از شیعه ها مخالف حضرت می شوند و خیلی از غربیها با امامند، و با او همراهند، پس اینجا ما یک تغییری در حرکت شیعه داریم، اما کسانی که شیعه هستند که در ماههای اول دورایشان جمع می شوند، اینها همان حاکمان جهان هستند، تبعا ۳۱۳ نفر هستند، اینها کسانی هستند که خداوند آنها را از اقصی نقاط دنیا انتخاب می کند. روایاتی که می گویند از تهران ۵ نفر، از گیلان ۵ نفر ازمجرین فلان مقدار و… اصلا سند ندارند. روایاتی هم که شهرهای اینها را مشخص می کند اصلی شنید. حتی برای یکی از علمای شیعه این چیزها ثابت نشده است، و نص روایی قطعی که ما داریم این است که خداوند آنها را جمع می کند در یک شب از اطراف دنیا.
این ۳۱۳ نفر زبان امام را می فهمند،  او را می شناسند، و به او اعتقاد دارند، و فدایی او هستند، درجه اخلاقشان بسیار بالاست. و چون خداوند آنها را انتخاب کرده است برای حضرت مهدی (ع) اصحاب حضرت مثل انبیاء هستند که خداوند آنها را نتخاب می کنند و تا آن روز کسی آنها را نمی شناسد، به یک شب در مکه جمع می شوند. در مورد حکومت حضرت که در روایتی آمده است که ایشان ۷ سال حکومت روم واسطه  می شوند، رومیها ۷ سال به صلح پایبندند، ولی بعد از ۷ سال آن را نقض می کنند.
ترد ما علمای شیعه حکومت حضرت بسیار طول می کشد نمی شود قبول کرد که ایشان ۷ سال فقط حکومت می کنند، آنچه که مهم است این است که حکومت حضرت صدها سال طول می کشد و بعدش در عالم وضع دیگری به وجود می آید.
و بعد از حکومت حضرت روایاتی صحیح وجود دارند مبنی بر رجعت امام حسین (ع) و همچنین پیامبر اکرم (ص) و امیر مومنان حضرت علی (ع) نه، ما اعتقاد نداریم که همه شان بر می گردند.
امام حسین (ع) اولین کسی است که بر می گردند، بعد پیامبر، بعد امیر مومنان و بعد برخی از مردم، چه خوب و چه بد بر می گردند.
در روایات داریم وقتی که حکومت حضرت می آید اول جنگ را داریم بعد صلح را. بعد از مدتی حکومت می کنند بعد از این مدت رجعت انجام می شود؟!
اما در نزد ما محاکمه است نه جنگ، فقط در زمان حضرت. جنگ دجال را داریم، در اول، ۸ ماه اسلام جهان را فرا می گیرد، پس حضرت مسیح ظهور می کند و صلحی بین او و بین مردم برقرار می شود، صلح ۷ سال طول می کشد بعد جنگی پیش می آید، پس حضرت مسیح ظهور می کند و صلحی بین او بین مردم برقرار می شود، صلح ۷ سال طول می کشد بعد جنگی پیش می آید، جنگ با روم پیش می آید، بعد تمام حاکم را می گیرد و بعدش دجال ظهور می کند و بعد از دجال دیگر به عقیده شیعه جنگی وجود ندارد. شیعه معتقد است که دجال بعد از ظهور حضرت پیدایش میشود، و سنی ها برخی شان معتقدند قبل از ظهور و برخی می گویند باحضرت می آید. اهل سنت خیلی دجال را بزرگ کرده اند و از آن اسطوره ای ساخته اند، در شیعه اینطور نیست دجال یک شخصیتی حقیقی است که یهودی است و پیروان او ناصبی هستند.
در آن زمان علم تغییر پیدا می کند و رشد پیدا می کند. او از گوناگونی علمها استفاده می کند و همچنین از شعبده و سحر و حرکتی ضد امام را ‎آغاز می کند.
و اهل سنت او را با آمریکا و اسرائیل تطبیق دهند. اما شیعه این را قبول ندارد. دجال بعد از امام است نه قبل از آن. در میان اهل سنت نظر واحدی وجود ندارد، بعضی ها می گویند که دجال وجود دارد. و الان در مصر است اسمش هم عبدا… بن ساعد است.
 اختلاف شیعه وسنی درباره رهبر موعود
شیعه معتقد است رهبر موعود، محمد بن حسن عسگری است که سال ۲۵۶ ق متولد شد و پدرش امام حسن عسکری بر امامت وی تصریح کرده است. پس به اذن خدا، او غیبت صغری و کبری مانند عیسی نمود. غیبت صغری هنگامی بود که خدا، وی را از نیرنگ حکومت عباسی نجات داد. وی از هنگام تولد، مخفی می زیست و پدرش او را از دیده ها پنهان می کرد، پس از وفات پدرش در سال ۲۶۱ ق شیعیان را توسط وکیلانش نواب اربعه راهنایی می کرد. نیابت اینان ۶۹ سال ۲۶۱ تا ۳۳) ق به طول انجامید. غیبت کبری، پس از وفات نایب چهارم علی بن محمد السمیری آغاز شد به هنگام وفات وی به شیعه گفت نایبی خاصی پس از او نخواهد بود تا خدای متعال، ولی اش را در آخر زمان ظاهر کند.
سنی ها معتقدند مهدی هنوز متولد نشده است و در آخر زمان به دنیا می آید.
تفصیل سخن در اختلاف شیعه و سنی درباره ولادت رهبر موعود و این که وی فرزند امام حسن عسکری است یا در آینده متولد می شود، با تحقیق در این مسئله ممکن است. پیامبر جانشین و اوصیایی معصوم دارد و نقل سخن پیروان از امامانشان پذیرفته می شود؛ زیرا مانند پیروان مذاهب دیگرند که به نقل از رهبران مذهبی خود، مسایل فقهی و تاریخی را روایت می کنند. تمامی شیعه بر بیان امامت الهی اهل بیت توسط پیامبر «حدیث ثقلین» و «حدیث سفینه» است. دلیل شیعه بر شما را امامان، حدیت اثنی عشره است و گواه بر این که نخستین امامان الهی، حضرت علی (ع) پس حضرت امام حسن، بعد حسین اند، «حدیث غدیر» و «حدیث منزلت) و «حدیث کسا» و «حدیثت الحسن و الحسین بسط من الاسباط» است که همگی در احادیث معتبر سن روایت شده اند گواه امامت نه فرزند امام حسین، احادیث وصیت در کتابهای معتبر شیعه است، مانند فرمایش امام باقر (ع) که کلینی روایت کرده است نه امام از فرزندان حسین بن علی اند، که نهمی قائم است.
امام صادق (ع) فرمود: آیا می پندارید اوصیای ما هر که را بخواهند وصی می کنند نه. والله! این عهد و گفته ای به جا مانده از رسول الله (ص)درباره امامی پس از امام دیگر است تا به وی مهدی موعود (ع) پایان پذیرد.
در خبری دیگر است: تا به صاحب الامر ختم شود.
مشخصه سیر ائمه نه گانه، در اختیار داشتن کتابهای «جامعه» و «جفر» است که امام علی به نقل از پیامبر. در دیدارهای خصوصی داشتند نوشت و اخبار غیبی و کراماتی که از امامان دیده شد که جز از برگزیدگان مورد تایید خداوند ساخته نیست. برادران اهل سنت کوشیده اند ادعای نام بردن امامان و نخستین امام؛ یعنی حضرت علی (ع) توسط پیامبر را رد کنند. اینان می گویند: احادیث نبوی که گواه ادعای شیعه است، دلالت ندارد یا شد آن ضعیف است اما علمای شیعی با سنی ها مناقصه کرده و اشتباه اهل سنت را بیان کرده اند.
برخی فرقه های شیعی به ویژه زیدیه، امامت دوازده امام را نپذیرفته اند، اما علمای شیعی بدانان پاسخ داده اند. برخی نویسندگان معاصر نیز می گویند: مهدی متولد شده است؛ زیرا فقط یک فرقه از دوازده فرقه پیرو حسن عسکری، معتقد به ولادت مهدی اند. این مطالب را نوبختی در کتاب فرقه الشیعه و اشعری شیعه در المقالات و الفرق گفته اند.
جواب اینان را به تفصیل در کتاب حول امامه اهل بیت و وجود المهدی داده ام.
شیعه در مورد نحوه مرگ یا شهادت حضرت مهدی (عج) معتقد است که حکومت ایشان آن قدر طول کشید تا اینکه از پیری ابروهای شان به پایین    می کند طبیعی است که می میرند.) و روایتی نزد شیعه که ایشان کشته می شوند وجود ندارد و اگر هم روایات یا روایات مرسله هم باشند یا سندی ندارند و یا اینکه از مصادر اهل سنت هستند. ممکنه ایشان به طور طبیعی بمیرند و اما آن حدیثی که می فرماید « امامها یا شهید شدند یا مسموم » ممکنه بگوئیم، امام از این حدیث مستثنی هستند.
صبح روشن در شب انتظار
منتظران، چشم به راه سپید :تاریخ اند.
با بصیرت و جهاد، ظلمت شب ظلم را می شکافد و رها از تعلقات خود را برای « شهادت » در رکاب مولا اماده می سازند.
انتظار درختی است که جز « اقدام » و « اصلاح » میوه ای نمی دهد.
انتظار فلسفه مقاومت است، نه عام تسلیم !
عصر ظهور، رجعت دوباره بعثت در حراو امامت در غدیر است.
غیبت دوران « انتظار » جوشش دوباره غدیر عاشورایی در نینوای تاریخ است.
در بستری از فرات ظهور و علقهه نور !
منتظران واقعی سلاح بر دوشان شهادت طلبند که « استقامت » جدال و نشانشان است و ایمان ره توشه حرکتشان و توکل تکیه گاه همیشگی شان.
یاران حضرت مهدی (ع) را باید در میان سلاح بر دوشان و کفن پوشان و جان برکفان و مبارزان و سنگرنشینان و خدمتگزاران به انقلاب و تقویت کنندگان سپاه دین و حرمت گزاران به خون و خانواده شهیدان یافت، نه در ساکتان و بی تفاوتان و نه در رفاه زدگان و عافیت طلبان.
آن خورشید پنهان، کعبه مقصود و قبله موعد امتهاست. غیبت کبری، دوره آزمایش است. تا منتظران راستین از مدعیان انتظار، باز شناخته می شوند و ملاک در این بازشناسی، « شناخت تکلیف » و عمل به وظیفه در عصر غیبت است.
حضرت مهدی (ع) خورشیدی است که در دل منتظران، امید زیستن را همواره روشن و گرم نگاه می دارد. هیچ «حضور» هم چون «غیبت» او لحظه لحظه زمان و تاریخ را نیا کنده است.  حاضرترین حاضران بر گرپاسی «صفور غایبانه» اش نمی رسند. او معنای حضور در  غیبت است.
مفهوم غیبت حاضر است. مجمع شهود و غیبت است. او «وارث» دین حضرت محمد (ص) و خط سرخ شهادت است. او «قائم» است، ایستاده و استوار و پابرجا، تا جهانی را به قیام حق طلبانه وا دارد.
او منتقم است، خونخواه حادثه کربلا و انتقام گیرنده خون شهیدان و خون سید الشهداء.
هم هادی است و هم مهدی
راه شناسی خبیر و راهبانی است بصیر و راهنمایی است مطمئن و دلسوز. او «صاحب الزمان» و «صاحب الامر» است. زمین و زمان، امر و فرمان، جان و جهان در اختیار اوست. سلام بر حضرت مهدی (ع) انتظار سبز دورانها ! آرمان مجسم عدالتخواهان، چلچراغ روشن شبان تاریخ، روشگر زمین و زمان، مرد برگزیده اعصار، ذخیره جاودان الهی و… نوید بخش صبح در شب انتظار
افزون بر ۳۰ روایت از امام رضا (ع) در زمینه باور مهدی و فرهنگ انتظار نقل شده که هر یک از آنها را با بعدی از ابعاد بیکران شخصیت امام مهدی (ع) و قیام رهایی بخش و عدالت گستر آن حضرت آگاه می سازد.
نام و نسب امام مهدی (ع)
با توجه به لزوم شناخت امام دوازدهم و لزوم جلوگیری از حیرت و سرگردانی شیعه در شناسایی منجی موعود، امام رضا (ع) در ا حادیث متعددی، گاه به نقل از پدران و اجداد طاهرینش رسول گرامی اسلام (ص) و گاه بدون نقل از ایشان به معرفی سلسله نسب آن امام می پرداختند. از جمله در یکی از روایتهایی که امام رضا (ع) به واسطه پدران بزرگوار خود رسول گرامی اسلام (ص) نقل می کنند، چنین آمده است:
من سرور آفریده های خدای عزوجل هستم، من از جبرئیل، میکائیل، اسرافیل، حاملان عرش، همه فرشتگان مقرب خدا، و پیامبران مرسل خدا برترم؛ من صاحب شفاعت و حوض شریف [ کوثر ] هستم. من و علی دو پدر این امتیم؛ هر کس که ما را شناخت خدای عزوجل را شناخته است و هر که ما انکار کرد، خدای عزوجل را منکر شده است. دو بسط این امت و دو سید جوانان اهل بهشت، ا مام حسن و امام حسین (ع) از [ فرزندان ] حضرت علی (ع) هستند. و از نسل حضرت امام حسین نه امامند که پیروی از آنان پیروی از من و نافرمانی از آنها نافرمانی از من است. نهمین نظر از این امامان، قائم  (بر پا دارنده) و مهدی آنان است.
آن حضرت در روایت دیگری می فرماید: آن جانشین صالح از فرزندان ابو محمد حسن بن علی است و  او صاحب الزمان و حضرت مهدی (ع) است. در روایت دیگری امام رضا (ع)، پس از آنکه « دعبل » در پیشگاه آن حضرت قصیده معروف خود را در وصف اهل بیت می خواند و در آن از قیام آخرین امام یاد می کند، می فرماید: ای دعبل ! امام پس از من فرزندم محمد پس محمد فرزندش علی و پس از علی فرزندش حسن و پس از حسن فرزندش  حجت قائم است. همان که در غیبتش انتظار کشیده می شود و در ظهورش اطاعت می گردد. اگر از [ عمر ] دنیا یک روز بیشتر باقی نمانده باشد خداوند عزوجل آن روز را از عدل و داد پر می کند و آن روز آنقدر طولانی م کند تا او قیام کنند. هم چنانکه از جور و ستم پر شده بود.  
معنای حیات اجتماعی شیعه
معنای زندگی باید ارزشمند باشد. در مقیاس جوامع نیز همین امر صادق است. معنای زندگی برای برخی افراد و تمدن ها لذت طلبی است. برخی جوامع فقط در پی بهتر خوردن، بهتر آشامیدن، بهتر خوابیدن و بیشتر لذت بردن هستند. این معنای زندگی شایسته حیوانات است نه انسان ها. امام  علی (ع) می فرماید من آفریده شده ام همانند حیواناتی که همتشان علفشان است. خوردنی های لذیذ مرا به خود مشغول سازد. کسی که همتش خوردن و شهوترانی کردن باشد، در دورترین حالت از خداوند قرار دارد. واقعیت این است که اینها امور ارزشمندی نیستند که بتوانند معنای زندگی انسان باشند. خداوند آفرینش را برای انسان آفرید و انسان را برای خودش. حال اگر انسان و همه آفرنیش است، خداوند است. خدا عالی ترین معنا برای زندگی است؛ معنایی ارزشمند بلکه ارزشمندترین، و پایدار بلکه تنها مفهوم پایدار هستی و بی زیان بلکه سراسر خیر و برکت. برای رسیدن به خدا و خدایی شدن است که انسان به دنیا می آید و زندگی می کند و به خاطر آن تلاش می کندن  و در آن راه قدم می گذارد و به همین خاطر همه سختی ها را تحمل می کند و حتی حاضر است جان دهد. به همین جهت جامعه اسلامی و به خصوص جامعه شیعه موفق ترین جوامع در معنایابی است. لذت طلبی و قدرت طلبی نهایت معنایی است که جوامع مادی برای خود دارند؛ مفاهیمی ناچیز و ناپایدار و چه درد از این رو چنین جامعی «عاقبت ندارند، به خلافت جامعه اسلامی که عاقبت از آن آنان است. خدا، معنایی است عام که مفاهیم خود وکلان زیادی در طول آن و زیر مجموعه  آن قرار می گیرند. وقتی خدا، معنای زندگی قرار گرفت، هر آنچه خدایی باشد می تواند به نوعی معانی جزی برای حیات فردی و اجتماعی بشر باشند و انتظار و ظهور حضرت مهدی (ع) معنای حیات برای جامعه شیعه در دوران غیبت است. بدون این مفاهیم زندگی برای شیعه بی معنا و مفهوم است. حیات اجتماعی شیعه به عنوان یک جامعه مستقل و پویا، در گرو اندیشه مهدویت شیمی است؛ اگر این معنا از جامعه شیعی گرفته شود، هویت مستقلی نخواهد داشت. شیعه به خاطر ظهور زندگی می کند، و به سمت ظهور حرکت می کند و اینجاست که مفهوم «انتظار» شکل می گیر د. معنای حیات انتظار را به وجود می آورد و به آن «جهت» می دهد و آن را دستیابی و       به پویایی و تحرک تبدیل می کند. همچنین شیعه به خاطر مهدی و ظهور او همه سختی ها و ناملایمات را تحمل می کند. مهدی و ظهور او همه سختی ها و ناملایمات را تحمل می کند.مهدی و ظهور او حضور او و دولت او، ارزش های والایی هستند که می توان به خاطر آن همه دشواری ها را تحمل کرد. حضرت مهدی معنای بلندی است که کشته شدن در رکابش برترین آرزوی آزادگان است. شیعه به خاطر مهدی زنده است و به خاطر مهدی زندگی می کند. و به خاطر مهدی تلاش می کند و به خاطر مهدی همه سختی ها را تحمل می کند و حتی حاضر است به خاطر مهدی جان خویش را فدا کند. در طول تاریخ غیبت چه رنج هایی که یعنی متحمل شده، اما هرگز هویت و حیات اجتماعی خویش را از دست نداده است. آنچه شیعه او را در میان این همه مشکلات زنده و بالنده نگه داشته، این است که مهدی معنای زندگی اوست؛ در غیر این صورت، شیعه می بایست سال ها و بلکه قرن هایش نابود و در فرهنگ های دیگر هضم شده باشد. جالب اینجاست که حتی در زمان دیگر معصومین نیز آنچه حیات و هویت اجتماعی شیعه را حفظ می کرد، ظهور و انتظار مهدی (ع) بود. این که امامان معصوم (ع) پیش از تولد و غیبت حضرت مهدی (ع) شیعه را به ظهور او و عدالت گستری اش نوید می دادند. به همین جهت بوده است. نه تنها در دوران غیبت بلکه و در زمان حضور دیگر معصومین (ع) نیز یاد و نام مهدی (ع) معنا بخش حیات بوده است. نام و یاد مهدی (ع) امیر دل ها، قوت قلب ها. و توان بدن ها برای حرکت به سوی آرمان الهی بشریت است.
و مساله مهدویت و ظهور امام زمان از ابعاد مختلفی مورد بررسی قرار گرفته و یا قابل بررسی است یکی از ابعادی که در این موضوع قابل طرح است و شاید کمتر به آن توجه شده باشد مساله معنای حیات است که بحث در این زمیه را نوشتار کنیم. 
معرفت امام (عج) و فلسفه آفرینش
 پرسش از فلسفه آفرینش، پرسش همیشگی آدم خاکی بوده و این موضوع همواره ذهن انسانها را به خود مشغول داشته است :
روزها فکر من این است و همه شب سخنم   که چرا غافل از احوال دل خویشم
از کجا آمده ام، آمدنم بهر چه بود        به کجا می روم آخر،    بی وطنم
اهیمت این پرسش موجب شده است که قرآن کریم و روایات معصوم (ع) در موارد متعددی به تشریح و تحلیل فلسفه آفرینش انسان بپردازد. یکی از مهم ترین موضوعاتی که در آیات و روایات به عنوان فلسفه خلقت مطرح شده، رسیدن به معرفت نیازمند بحث تفصیلی است، اما در یکی از روایتهای که از وجود مقدس حضرت اباعبدالله الحسین (ع) نقل شده چنان زیبا و در کوتاه ترین عبارات به این موضوع پرداخته شده که ما را از بسیاری مباحث تفصیلی بی نیاز می سازد. آن حضرت در این روایت می فرماید:
هان ای مردم ! همانا خداوند ـ بزرگ باد یاد او ـ بندگان را نیافرید مگر برای این که او را بشناسد، پس هر گاه او را بشناسد او را بپرستند و هرگاه او را بپرستند، با پرستش او از بندگی هر آنچه جز خداست بی نیاز کردند. مردی سوال  کرد: ای فرزند رسول خدا، پدر و مادرم فدایت معرفت خدا چیست؟ حضرت فرمود: این است که اهل هر زمانی، امامی را که باید از او فرمان برند، بشناسد.
آری، فلسفه آفرینش انسان رسیدن به مقام معرفت خداست، اما این معرفت حاصل نمی شود مگر به معرفت امام و حجت عصر (ع)؛ چرا که امام آئینه تمام حق و واسطه شناخت خداست. چنان که امام صادق (ع) فرمودند:
ما دانایان (برپادارندگان) به امر خدا و دعوت کنندگان به راه او هستیم. به واسطه ما خدا شناخته و پرستیده می شود. ما راهنایان به سوی خدا هستیم و اگر ما نبودیم خدا پرستیده نمی شد. 
خانه حضرت مهدی (ع) کجاست؟
 پنهان زیستی حضرت مهدی (ع) نه تنها چگونگی زندگی آن حضرت را در هاله ای از اسرار فرو برد. که بسیاری از موضوعات مربوط به حیات آن حضرت را نیز جز و امور پنهان نظام هستی قرار داده است.
یکی از مهم ترین این امور پنهان، محل زندگی آن حضرت در طول غیبت ایشان است. از این رو بسیاری علاقه مندند بدانند که خورشید پنهان در کدامین بخش از این کره خاکی به گذران عمر میپردازد و به بیان دیگر کدامین قسمت از زمین این منزلت را دارد؟
میلیونها انسان عاشق و شیفته صدها سال است که در هر پگاه آدینه زبان به توبه می گشایند و این گونه می سرایند: ای کاش می دانستم در چه جایی منزل گرفته ای و چه سرزمین و مکانی تو را در بر گرفته است. آیا در کوه رضوایی و یا جای دیگری و یا دردی هستی؟  دشار است بر من که مردمان را ببینم و تو دیده نشوی.
حال برای رشن کردن این موضوع، پای به گلستان کدام معصومین (ع) می گشاییم و با سیری در کلام نورانی ایشان از آن انفاس قدسی برای حل این معما استهداد می طلبیم.
با یک نگاه کلی در این بوستان پر طراوت به چهار دسته روایت در این موضوع بر می خوریم که هر یک محل زندگی آن حضرت را در دوره الی از حیات پر برکت ایشان تصویر کشیده است. اگر چه در مورد برخی دوره ها صراحت و روشنی بیشتری وجود دارد و برخی از دوره ها بنا بر عللی به اجمال و ابهام پاسخ داده شده است.
این دوره عبارتند از:
۱-    دوران زندگی با پدر بزرگوار خود امام حسن عسکری (ع) (۲۵۵ ـ ۲۶۰ق): شکی نیست که آن امام همام در شهر سامرا و در خانه پدرش امام حسن عسکری (ع) دیده به جهان گشود و تا پایان عمر شریف پدر خود در کنار آن حضرت می زیست این دوراتن بنا بر قول مشهور از نیمه شعبان سال ۲۵۵ ق آغاز و در هشتم ربیع الاول سال ۲۶۰ ق پایان یافت.
۲-    دوران غیبت صغراد (۲۶۰ تا ۳۲۹ ق): غیبت صغری عبارت است از دوران پنهان زیستی کوتاه مدت حضرت مهدی (ع) که طبق نظر مشهور با شهادت امام حسن عسکری (ع) (سال ۲۶۰ ق) آغاز شده و با رحلت چهارمین نایب خاص آن بزرگوار سال ۳۲۹ ق به پایان رسیده است که مجموعا ۶۹ سال می شود.
امام صادق (ع) در این زمینه نقل شده است که فرمود:  برای حضرت قائم دو غیبت است یکی کوتاه و دیگری طولانی در غیبت اول جز شیعیان مخصوص از جای آن حضرت خبر ندارند و در غیبت دیگر جز دوستان مخصوصش از جای او خبر ندارند.
در دوران غیبت صغرا، از سفیران چهارگانه (نواب صفوی) کسی نزدیک تربه آن حضرت ذکر نشده است و ایشان هم تماما در عراق و همواره با حضرت در ارتباط بوده اند و توقعات فراوانی حضرت به دست آنها شرف صدور یافته است. بنابراین می توان گفت بخشی از عمر آن حضرت در این دوران در عراق سپری شده است.
و در بعضی از روایات نقل شده است که در دوران غیبت در مدینه منوره سپری کرده اند.
۳-    دوران غیبت کبرا: اصطلاحا غیبت کبری به مدت زمان پنهان زیستی حضرت مهدی (ع) گفته می شود که با وفات آخرین نایب خاص در سال ۳۲۹ ق آغاز و همچنان ادامه دارد و تنها خداوند متعال است که پایان آن را می داند.
روایاتی در این باره به محلهای مختلفی اشاره کرده اند که برخی از آنها از این قرارند:
الف: مدینه طیبه (منوره)
ب: ناصیه ذی طوسی: در یک فرسخی مکه و داخل حرم قرار دارد و از آنجا خانه های مکه دیده می شود. برخی از روایات آن محل را به عنوان جایگاه حضرت مهدی (ع) در دوران غیبت معین کرده اند.
در برخی دیگر از روایات ذکر شده است که حضرت مهدی (ع) قبل از ظهور در ذی طوسی به سر می برد و آن گاه که اراده الهی بر ظهور آن حضرت تعلق گیرد از انجا وارد مسجد الحرام می شود.
امام باقر (ع) در این باره فرمودند: قائم (ع) در میان گروهی به شمار اهل بدر – سیصد و سیزده تن از گردنه ذی طوسی پائین می آیند تا آن که پشت خود را به حجر الاسود تکیه دهد و پرچم پیروز را به اهتراز در می آورد.
ج: دشتها و بیابانها
این نامعلوم بودن محل زندگی آن حضرت در دوران غیبت کبرا سبب شده تا عده ای به گمانه زنی هایی بعضا گشت و واهی بپردازند. و به طرح محلهایی که اثبات انها کاری بس مشکل است روی آورند.
افسانه جزیره خضرا یا مثلث بومودا و مانند آن حکایتهایی است که در تاریخ پر فراز و فرود این اعتقاد رخ نموده است ولی همواره روشنگران این مذهب حق، مردم را از لغزش در این بیراهه ها برخور داشته اند.
۴ ـ دوران ظهور و حکومت مهدی (ع): دوران ظهور که درخشانترین فراز تاریخ و بهترین دوران حیات انسانی است، ویژگیهای فراوانی دارد که از جمله مهم ترین آنها حاکمیت آخرین معصوم و محبت الهی است. درباره محل زندگی حضرت مهدی (ع) و حکومت آن حضرت در عصر ظهور، روایات فراوانی وجود دارد. عمدتا در این روایات، مسجد محله را منزل آن حضرت و شهر کوفه را به عنوان پایگاه حکومتی آن حضرت معرفی کرده اند.
مسجد   شر افت بسیاری دارد؛ از جمله در روایات ذکر شده که در این مسجد، هزاران پیامبر به نماز ایستاده اند. امام صادق (ع) در مورد مسجد سهله فرمودند: به درستی که مسجد سهله منزل صاحب ماست آنگاه که [ پس از قیام ] تا با اهل خود در آنجا فرود آید و همچنین آن حضرت به ابابصیر فرمود: ای ابامحمد گویا حضرت قائم را در مسجد سهله می بینم که با زن و فرزندانش در آن نازل می شوند. ابوبصیر پرسید: آیا مسجد سهله خانه اش خواهد بود. حضرت فرمود: آری این مسجد منزل ادریس است. خداوند هیچ پیامبری را بر نینگیخت، مگر آن که در این مسجد نماز گزارد هر کس در این مسجد بماند  مانند آن است که در خیمه رسول خدا (ص) اقامت کرده است. هیچ مرد و زن مومنی نیست، مگر آن که دلش به سوی  آن مسجد پر می کشد. روز و شبی نیست مگر آن که فرشتگان به این مسجد پناه می برند و در آن به عبادت خدا می پردازند.
مهدی منتظر (ع) و پایان سیر تاریخ
بیشتر فلاسفه پوزیتولیست به ویژه مارکیتها در سده نوزدهم و بیستم، درباه سنتها و مرحله های تاریخ به بحث پرداخته اند. بهترین دستاورد که مارکسیسم، به اندیشه بشری تقدیم کرد. اصل تاریخی و کوشش برای کشف سنتها و مراحل تاریخ. نیز اهمیت شناخت قوانین آن برای پیش بینی مسیر حرکت تاریخ و پیامدهای آن بود. مارکسیم درباره شناخت سنتهای تاریخ و نقش آن در ارتقای بینش و آگاهی انسان و تاثیر فعالیتهای مثبت در رویکرد مرحله تاریخی که انتظار آن می رود نیز کاوش می کند.
اما مارکسیم با انکار وجود خدای متعادل و تعریف دین الهی در برخورد و تعامل با پیامبران، گرفتار لغزش شد که پیامبر آن عدم موفقیت در کشف مراحل کلی حرکت تاریخ و شاخت سنتهایی است که مقطع کنونی و گذرا را به مرحله آینده انتقال می دهد و در پایان محتومی نگه می دارد.
اندیشه بشری از راه افکار مارکسی در سده ۱۹ میلادی، جبر تاریخی را درک کرد و به کشف مراحل و مقاطع جبری تاریخ  و قوانین  کلی آن پرداخت اما در کشف خود به راه اشتباهی رفت. در مقابل اندیشه نبوی از آغاز پیدایش در بیش از هزار سال پیش تصور خود از حرکت جامعه بشری را بر اساس جبر تاریخی نهاد و اندیشه ای روشن از سنتها مراحل تاریخ را تقدیم کرد.
میراث دینی یهودیان و مسیحیان و مسلمانان، نصوص مشترکی را درباره سنتهای تاریخی به گزارش پیامبران در بر دارد. و پژوهشگران می توانند بگویند باور دینی به سنتهای تاریخی، از مهم ترین و اساسی ترین اعتقادات مشترک میان ادیان سه گانه اسلام یهودیت و مسیحیت است.
بنابراین، در برابر ما فقط اندیشه مشترکی درباره نهایت تاریخ بر اساس آن پایه ریزی می شود.



نويسنده / مترجم : -
زبان کتاب : -
حجم کتاب : -
نوع فايل : -
تعداد صفحه : -

 ادامه مطلب + دانلود...



هو الکاتب


پایگاه اینترنتی دانلود رايگان كتاب تك بوك در ستاد ساماندهي سايتهاي ايراني به ثبت رسيده است و  بر طبق قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند و به هیچ ارگان یا سازمانی وابسته نیست و هر گونه فعالیت غیر اخلاقی و سیاسی در آن ممنوع میباشد.
این پایگاه اینترنتی هیچ مسئولیتی در قبال محتویات کتاب ها و مطالب موجود در سایت نمی پذیرد و محتویات آنها مستقیما به نویسنده آنها مربوط میشود.
در صورت مشاهده کتابی خارج از قوانین در اینجا اعلام کنید تا حذف شود(حتما نام کامل کتاب و دلیل حذف قید شود) ،  درخواستهای سلیقه ای رسیدگی نخواهد شد.
در صورتیکه شما نویسنده یا ناشر یکی از کتاب هایی هستید که به اشتباه در این پایگاه اینترنتی قرار داده شده از اینجا تقاضای حذف کتاب کنید تا بسرعت حذف شود.
كتابخانه رايگان تك كتاب
دانلود كتاب هنر نيست ، خواندن كتاب هنر است.


تمامی حقوق و مطالب سایت برای تک بوک محفوظ است و هرگونه کپی برداری بدون ذکر منبع ممنوع می باشد.


فید نقشه سایت


دانلود کتاب , دانلود کتاب اندروید , کتاب , pdf , دانلود , کتاب آموزش , دانلود رایگان کتاب

تمامی حقوق برای سایت تک بوک محفوظ میباشد

logo-samandehi