جستجو در تک بوک با گوگل!

بازدید
دانلود کتاب سیم آخر و فلسفه
مقدمه مترجم : ” دانش ها همیشه در مسیر سلب انسانیت کردن از موضوع های خود ، پیش می روند . در پهنه هنر ، وضع درست واژگونه است . هدف نهایی هنر ، انسان گون کردن است ” .
بازدید
کتابی که پیش روی شماست مجموعه درس های شهید آیت الله دکتر بهشتی است . رهیافت برگزیده در این کتاب شیوه بحث فلسفی به دور از پیچیدگی هایی است که تنها اهل فن به آن اگاهی دارند .
بازدید
بخشی از کتاب گمراهه های کاوشگری [ پاره اندیشه های گدازنده ] :
ما رد پای ” امت سانی و همگونه ” بودن خود را با آنانی که روزی روزگاری در کنارشان بودیم ، زمانی درمی یابیم که از جمع آنها می گسلیم و منفرد می شویم . انسانی که تک می افتد ، خیلی سریع حس تنهایی و نا امیدی بر وجودش مستولی می شود . درست در لحظات سستی و تک افتاده گیهاست که ” آزادی و اسارت ” در روان و مغز ما با یکدیگر روبرو می شوند . ما دوست داریم در تک صدایی خود ، بازتاب میلیونی و گسترده ی روزهای تعلق به ” امت ” را تجربه کنیم با همان پژواکها و مست بودنهای مالیخولیایی . ولی تک صدایی ما بدون هیچ بازتابی باعث می شود که به رخوت و گوشه گیری و سرخورده شدن درغلتیم . خطر هیچ و پوچ شدن زندگی ما در همین لحظات است که در برابر چشمانمان به رقص در می آیند و ما را از تک افتادن ، می ترسانند . ولی هیچ رودخانه ای به پا نمی شود ، مگر اینکه قطره ها به جوی ها تبدیل شوند و جوی ها به هم بپیوندند و رودخانه ای به وجود آید . همینطور هیچ جنگلی به وجود نمی آید ، مگر اینکه تخمه ی تک تک درختان شکوفا شوند و برای بالنده گی خودشان تلاش کنند . ناامیدیهای ما از تک افتادن و نوستالوژی امت بودن ، بحرانهای ناپیگیری ما را در آنچه می جوییم و آرزو می کنیم و دوست می داریم با طنز و تمسخری خنده دار رسوا می کنند . به ” گوشه و کنار افتاده گان از ملت ” همان امتداد ” امت ” هستند که خود نمی دانند چرا سرگردان و نا امیدند .
بازدید
تعریف فلسفه
فلسفه، تلاشی است برای وحدت دادن به حیات، وزندگی را درکل نگرسیتن.
تعریف فوق بوسیله تعدادی از فیلسوفان والبته نه همه آنها مطرح شده است. به عنوان مثال پیازه فلسفه را به شرح زیر تعریف نموده است.
‹‹ فلسفه به بررسی همزمان بسیاری از نمایه های واقعیت می پردازد تا تصویری کلی از جایگاه انسان درجهان ودرک مقصد زندگی ارائه دهد. درک واقعیت ها به روش های گوناگونی امکان پذیر می باشد ومهمترین رهیافت، تفکر منطقی است. فیلسوف نمایه های متنوعی از واقعیت مشاهده می نماید. آنها را ارزیابی می کند وبعد از تفکری دقیق وسیری عقلانی به موقعیتی فلسفی از جوهره واقعیت طبیعت انسان دست می یابد. روش ورهیافت ضمن کلی بودن، ذهنی می باشد.
کلمه فلسفه از دو کلمه یونانی Philia به معنای دوست داشتن وSophia به معنای خرد، حاصل آمده که به معنای دوستدار خِرد است.
بی شک تفاوت اساسی میان خرد وعلم وجود دارد. خرد راه وروش منطقی وانتقادی فکر کردن است. خردمند کسی است که از قوه قضاوت صحیح برخوردار است ودراظهار نظر دلایل لازم وکافی ارئه می دهد. خردمندانی را می توان یافت که از دانش بسیار بهره ندارند. عشق به خرد جنبه عاطفی وعقلانی راپیوند می زند وفیلسوف از این ویژگی برخوردار است. فیلسوف برای شناخت جهان، هستی: انسان وارزش ها، تلاش می نماید ودربرخورد با هر مسأله ای دردمند می شود وتا شناخت آن؛ سراز پای نمی شناسد.
مقوله های فلسفی
متا فیزیک یا هستی نفاسی
پرسش: چه چیز واقعی است ؟ علت وجودی آموزش وپرورش چیست؟
معرفت شناسی
پرسش: چه چیز حقیقی است؟ آیا می توان انسان را آموزش وتعلیم داد؟
ارزش شناسی
۱- زیبایی شناسی
پرسش: چه چیز زیباست؟ آیا آموختن وآموزش امری زیبا ومحبوب است؟
۲- اخلاق
پرسش: چه چیز درست است؟ آیا عملکرد انسان نشان دهنده آموزش پذیر بودن آن است؟
سوألات متافیزیک عقلانی ونظری هستندوبیشترجنبه تئوری دارندتا ماهیت ‹‹ عملی ››. پرسش های معرفت شناسی که با این سوأل آغاز می شود ‹‹ چگونه می دانیم؟ ›› جنبه تحلیلی داشته وروش دستیابی به پاسخ های متافیزیک وارزش شناسی درهردو زمینه زیبائی شناسی واخلاق، دستوری هستند. آنها قوانینی برپا دارند که براساس آن قضاوت صورت می گیرد.
ارزش شناسی، پرسش هایی درحیطه درستی ونادرستی، زیبایی ونازیبایی مطرح می کند. سوالات مطرح شده درهر سه مقوله به یکدیگر وابسته اند .
مکاتب فلسفی
مکتب های عمده فلسفی به شرح زیر است:
ایده الیسم، رئالیسم، تامیسم جدید( نئوتامیسم) ، پراگماتیسم و اگزیستانیالیسم.
پنج مکتب فلسفی که برگزیده شده است.
نمایندگان مکتب های قدیم وجدید بوده، تجربی وعقلانی می باشند. فلسفه ایده آلیسم انتخاب شده، زیرا یکی از مکتب های کلاسیک ودر عین حال عقلانی (ذهنی) است . رئالیسم برگزیده شده، زیرا این مکتب بیانگر فلسفه ی کهن، کلاسیک واز سوی دیگر نشانگر دیدگاه های علمی وتجربی است . نئوتامیسم، انتخاب شده، زیرا گویای ترکیبی از مقولات تجربی، عقلانی، عقلانی ومعنوی است . پراگماتیسم نشانگر مکتب فلسفی مدرنی است که به سوی تجربه به خصوص علم انسانی درحرکت است. درحالی که اگزیستانسیالیسم مکتبی جدید با جهت گیری به سوی عقل آگاهی وعواطف است .
فلسفه تعلیم وتربیت
سه نوع رابطه بین فلسفه وتعلیم وتربیت می توان بیان کرد.
۱- فلسفه، تعلیم وتربیت دو موضوع مجزا ومستقل تلقی شده وارتباط بین این دو رشته بدین صورت برقرارمی شود که یا معلم ضمن تدریس رشته های مختلف علمی مثل فیزیک وشیمی نظریه های فلسفی را درمورد انسان وجهان مورد بررسی قرار می دهد واساس معرفت وچگونگی تشکیل آن را نیز مطرح می کند ویا دربرنامه ریزی های درسی درهنگام تعیین محتوا، از طریق گنجانیدن موادی مانند: فلسفه، متافیزیک، منطق واخلاق یادگیرندگان را درجریان آموزش با این موضوعات آشنا می سازد.
۲- روش دوم: اجرای روش های فلسفی یا فعالیت های فلسفی، دربرخورد با مسائل تربیتی مورد توجه قرارمی گیرد. دربحث ها، معلم ویادگیرندگان می توانند از روش های دیالتکپی، استقرائی، قیاسی ویا حل مسئله استفاده کنند، کوشش برای گسترش خصوصیات روح فلسفی که شامل جامعیت، تعمق وقابلیت انعطاف پذیری می باشد، از هدف های اساسی تعلیم وتربیت است . دکتر فیلیپ ج اسمیت درکتاب ذهنیت فلسفی درمدیریت آموزش چنین می نویسد:
جامعیت
الف- نگریستن به موارد خاص درارتباط با زمینه ای وسیع (تفکراسترانژیک ) .
ب- ارتباط دادن مسائل حاضر به هدف های بلند مدت.
ج- به کاربردن قدرت تعمیم.
د- داشتن سعه صدر.
تعمق
الف- زیر سوأل بردن امور بدیهی واضح.
ب- کشف وبیان امور ساسی، فرضیه ها ومفاهیم ونظریه ها.
ج- حساسیت نسبت به اشارات، معانی تلویحی وبررسی جنبه های اساسی درهرموقعیت.
د- استفاده از روش فرضیه ای- قیاسی.
قابلیت انعطاف
الف- رهایی از جمود فکری.
ب- ارزش سنجی افکار بدون توجه به منبع آنها.
ج- توجه به جنبه های گوناگون مسائل وارئه فرضیه های جدید.
د- پذیرفتن قضاوت های موقتی ومشروط وتلاش برای کسب حقایق.
۳- روش سوم: فلسفه به عنوان نظریه وتعلیم وتربیت به عنوان عمل تلقی می شود. فلسفه از لحاظ نظری ما را باجهان وانسان آشنا می سازد که درشخصیت ما تأثیر می گذارد وگرایشی خاص درما بوجود می آورد. تقویت این تمایل کار تعلیم وتربیت یا قسمت عملی فلسفه را تشکیل می دهد . فلسفه تعلیم وتربیت را می توان رشته ای مستقل فرض نمود که درآن اساس تعلیم وتربیت، رابطه تعلیم وتربیت با دیگر رشته های معرفت انسانی، روش های تربیتی ونحوه برخورد با مسائل ومشکلات تربیتی مورد بحث واقع می شوند.
فلسفه تعلیم وتربیت
موجب فعالیت های قابل انعطاف می شود.(انتخاب فردی)
از تناقضات وفعالیت های بدون هدف جلوگیری می کند.
فلسفه های تربیتی
از فلسفه تعلیم وتربیت چهار الگی تأیید شده نمایان شده است.
پایدار گرایی، اساس گرایی، پیشرفت گرایی، بازساختار گرایی.
بازدید
بازدید