557
بازدید
تاثیرات تمرینات ورزشی بر روی لیپیدها و لیپروتئین ها خون در کودکان و نوجوانان
خلاصه
هدف مقاله زیر توصیف آن چه که در مورد تاثیرات تمرینات ورزشی در کودکان و نوجوانان در لیپیدها و لیپوپروتئین های خون زیر می دانیم می باشد: مجموع کلسترول (TC) کلسترول لیپوپروتئین با چگالی بالا (HDL-C) ، کلسترول لیپوپروتئین با چگالی پایین (LDL-C) و تری گلیسیرید (TG). تنها تحقیقاتی که حالت، توالی، طول دوره و شدت ورزش را توصیف می کنند در این بررسی گنجانده شده اند. نتایج تحقیقات بررسی شده دو پهلو بوده اند. قطعا تاثیرات تمرینات ورزشی بر روی سطح لیپید و لیپوپروتئین خون کودکان و نوجوانان نورمولیپیدمیک دو پهلو بوده است. از چهارده تحقیق بررسی شده، ۶ تحقیق شاهد یک تغییر مثبت در نمایه لیپید و لیپوپروتئین خون بوده اند و ۴ تحقیق شاهد هیچ گونه تغییری در نمایه لیپید و لیپوپروتئین خون نبوده اند و یک تحقیق شاهد یک تاثیر منفی بر روی HDL-C بود اما شاهد ارتقای کلی در نمایه لیپید و لیپروپروتئین به خاطر کاهش در نسبت TC/HDL بود. به نظر می رسد که مشکلات روش شناسی موجود در بخش اعظم تحقیقات تمرینات ورزشی توانایی ارایه یک نظر جامع و مبتنی بر شواهد در مورد تاثیری که تمرینات ورزشی بر روی سطوح لیپید خون در کودکان نورمولیپیدمیک دارد را سلب می کند. بخش اعظم نواقص طراحی تحقیق را می توان به یک یا دو مورد از موارد زیر ارتباط دارد: تعداد کم سوژه ها در هر تحقیق، تعداد کم دختران یا عدم وجود آن ها، گنجاندن دختران و پسران در گروه سوژه ها، گنجاندن دختران و پسران در مراحل بلوغ متفاوت در سوژه ها، تمرینات ورزشی که به طورکافی شدت ورزش را کنترل نمی کردند، دوره های تمرین ورزشی که بیش از هشت هفته به طول نمی انجامید و مطالعات تمرین ورزشی که یک حجم ورزشی کافی برای ایجاد تغییر نداشت. در حالت ایده ال تحقیقات آتی باید بر روی مطالعات بلندمدتی تمرکز کند که تأثیرات تمرین ورزشی از سال های دبستانی تا بزرگسالی را بررسی کند.
کلمات کلیدی: عوامل خطرزای قلبی وعروقی، کودکان، نوجوانان، تمرینات ورزشی هوازی.
مقدمه
بیماری قلبی، قلبی عروقی (CHD) یکی از مهم ترین عوامل تاثیر گذار در میزان مرگ و میر در کشورهای صنعتی می باشد و در نتیجه عامل صرف هزینه های قابل ملاحظه توسط سیستم های پزشکی برای درمان CHD و علایم آن بوده است. اکنون به خوبی پذیرفته شده است که ریشه CHD در کودکی است. علیرغم این واقعیت که علایم بالینی بیماری تا بزرگسالی ظاهر نمی شوند. از سال ۱۹۹۸ اکادمی بیماری های کودکان آمریکا اعلام کرده است که افزایش سطح کلسترول در کودکان و نوجوانان خطر CHD در زندگی را افزایش می دهد اگرچه خطر دقیق ناشناخته باقی می ماند. در پاسخ به افزایش بروز CHD در بزرگسالان، انجمن قلب آمریکا و دیگر هیئت های ناظر بر تاکید خود بر اهمیت ورزش در کودکی به عنوان ابزار اجتناب از CHD در بزرگسالی ادامه می دهند. چند تحقیق برجسته به طور مکرر سبک زندگی ساکن را به عنوان یک عامل خطرزای عمده برای ابتلا به CHD در بزرگسالی شناسایی کرده اند. متاسفانه بر خلاف تحقیقات مربوط به بزرگسالان، نقشی که ورزش منظم بر روی عوامل خطرزای CHD در کودکان و نوجوانان دارد نامشخص باقی میماند. هدف این بررسی توصیف آنچه که در مورد تأثیرات تمرینات ورزشی در کودکان و نوجوانان بر روی لیپیدها و لیپوپروتئین های خون زیر دانسته می شود می باشد: مجموع کلسترول (TC )، کلسترول لیپوپروتئین باغلظت بالا (HDL-C)، کلسترول لیپوپروتئین با غلظت پایین (LDL-C) و ترگلیسیریدها (TG) . پاراگراف زیر به صورت مفصل تحقیقاتی که حالت، توالی، طول دوره و شدت ورزش را توصیف می کنند را به طور مفصل شرح می دهد اگر چه گیلیام و همکاران (۱۹۷۸) این معیارها را براورده نکردند به این خاطر گنجانده شده اند که یکی از اولین تحقیقات ورزشی را انجام داده اند که به طور انحصاری دختران را در سوژه ها گنجانده و تاثیرات تمرین ورزشی بر روی لیپیدها و لیپوپروتئین های خون را بررسی کرد.
به علاوه، بررسی محدود به تحقیقاتی است که فقط تاثیرات تمرینی ـ ورزشی در کودکان و نوجوانان سالم را بررسی می کرد.
جدول ۱ به طور واضح نشان میدهد که تاثیر تمرین ورزشی بر روی لیپیدها و لیپوپروتئین های خون دو پهلو است. گیلیام و بورک (۱۹۷۸) یک تحقیق ۶ هفته ای شامل ۱۴ دختر سنین ۸ تا ۱۰ سال را گزارش کرد. سوژه ها در فعالیت های هوازی مختلفی به مدت ۳۵ دقیقه در هر جلسه شرکت می کردند. نتایج نشان دهنده یک افزایش معنادار در سطح HDL-C بود و هیچ گونه تغییری در سطوح TC را نشان نمی داد. هیچ متغیر دیگری گزارش نشد. نقص اصلی در این تحقیق فقدان گروه کنترل بود. به علاوه شدت به عنوان “شدید” توصیف شد اما سنجیده نشده است، طول تحقیق کوتاه (۶ هفته) بود و توالی جلسات ورزشی گزارش نشده است.
در سال ۱۹۸۰ گیلیام و فریدسون یک تحقیق دیگر ورزشی بر روی ۱۱ دختر با سنین ۷ تا ۹ سال را انجام دادند. این بار آ» ها یک گروه کنترل را افزدوه و طول تحقیق به ۱۲ هفته اضافه شد. بعد از یک برنامه ورزشی ۴ روز در هفته با شدت “نسبتا بالا” هیچ گونه تغییری در TC یا TG گزارش نشد. متغیر دیگری نیز گزارش نشد. فقدان یک گروه کنترل دقیق در شدت ورزش تفسیر این تحقیق را مبهم ساخته است.
لیندر و همکاران (۱۹۸۳) تاثیر یک برنامه پیاده روی ۸ هفته ای بر روی شدت ضربان قلب (HR) 80 درصد اوج HR در ۲۹ پسر سنین ۱۱ تا ۱۷سال را بررسی کردند. هیچ گونه تاثیری برری TG ، LDL-C ، HDL-C ، TC مشاهده نشد. مشکل ذاتی این تحقیق گنجاندن پسرانی بودن که در مراحل بلوغ متفاوت قرار داشتند.
برنامه پیاده روی و دو سویچ و همکاران (۱۹۸۶) با پسران ۸ تا ۹ ساله منجر به هیچ گونه تغییری در TC یا HDL-C یا LDL-C بعد از تحقیق یازده هفتگی نشدد. با این حال آنها یک ارتقای کلی در نسبت TC/HDL را خاطر نشان کردند.
ایگنیگو و ماهون (۱۹۹۵) تاثیرات یک برنامه تمرین ورزشی ده هفته ای بر روی TC ، HDL-C ، LDL-C و TG در پسران و دختران بین سنین ۹ تا ۱۰ سال را بررسی کرده اند. ۱۸ کودک در یک برنامه ورزشی شرکت کردند و ۱۰ کودک به عنوان کنترل عمل کردند. برنامه ورزشی شامل ۶۰ دقیقه فعالیت هوازی، سه بار در هفته با شدتی بود که ضربان قلب ۱۶۰ تا ۱۸۰ را ایجاد می کرد. TG تنها متغیری بود که بعد از ده هفته ورزش تغییر کرد. مجددا کنترل برای شدت ورزش نامشخص است. اگرچه نویسندگان استفاده از مانیتورهای ضربان قلب را ذکر کرده اند، آ» ها هم چنین ذکر کرده اند که میزان ضربان قلب با شمارش نبض تحت نظارت قرار گرفته است و مشخص نیست که در هر بار چند سوژه از مانیتورهای ضربان قلب استفاده کرده اند. به علاوه گنجاندن هم پسران و هم دختران در یک انداز نمونه نسبتا کوچک ممکن است منجر به تاثیری شود که مستقل از مداخله ورزشی است.
تحقیق تمرینی ۱۶ هفتگی بلسینگ و همکاران (۱۹۹۵) یکی از طولانی مدت ترین تحقیقات تا به حال است با این حال شدت به طوردقیق توصیف نشده است و به درستی کنترل نشده است. سوژه های آن ها ۲۵ دختر و پسر بوده اند که در سنین ۱۳ تا ۱۸ سال قرار داشتند. برنامه تمرینی ۱۶ هفتگی شامل ۴۰ دقیقه فعالیت های هوازی متخلف با شدتی بود که حدود ۹۰ درصد ظرفیت کاری اوج قبلا تعیین شده بود. شدت با به دست آوردن یک نبض شعاعی سوژه ها اندازه گیری می شد. نتایج نشان دهنده یک تغییر مثبت در سطوح TC ، HDL-C ، LDL-C ، TC/ HDL-C بعد از ۱۶ هفته تمرین ورزشی بود. مشکل ذاتی این تحقیق گنجاندن دختران و پسران در یک تحقیق بود. به علاوه دامنه سنی ۱۳ تا ۱۸ سال به خاطر مراحل بلوغ متفاوت این گروه بیش از حد وسیع است.
رولند و همکاران (۱۹۹۶) یک تحقیق ۱۳ هفتگی را انجام دادند که به ۳۴ دختر و پسر سنین ۱۰ تا ۱۳ سال در آ» شرکت داشتند. در ابتدا گروه کنترل وجود نداشت. در عوض سوژه ها به عنوان کنترل خود برای آزمایش و به حداقل رساندن تاثیرات ژنتیکی قابلیت تمرین بین سوژه ها عمل می کردند. با این حال این طرح تحقیق تاثیرات رشد و بلوغ که ممکن است بر روی متغیرهای اندازه گیری شده داشته باشد را کنترل نمی کرد. ثانیا اگر چه از مانتیورهای میزان تپش قلب برای اندازه گیری شدت ورزش استفاده شد اما فقط ۷ سوژه از مانیتورها در هر جلسه ورزشی استفاده کردند و در نتیجه شدت ورزش فقط در هر سوژه برای یک جلسه از سه جلسه ورزشی در هفته اندازه گیری می شد. یک بار دیگر منبع پایانی خطا دو جنسه بودن می باشد. همان طور که قبلا ذکر شد گنجاندن دختران و پسران نوجوان در مجموعه سوژه ها تفسیر تغییرات لیپید و لیپوپروتئین خود را مشکل می سازد.
استرژیولاس و همکاران (۱۹۹۸) تاثیری که تمرین ورزشی بر روی سطوح HDL-C در ۱۸ پسر بین سنین ۱۰ تا ۱۴ سال داشته ات را بررسی کرده اند. سوژه ها از یک گروه هزار سوژه یونانی که در یک تحقیق انجام شده در سال ۱۹۹۳ شرکت کرده بودند انتخاب شدند. سطوح HDL-C بعد از برنامه تمرینی ۸ هفتگی افزایش قابل ملاحظه ای داشت. چند مشکل ذاتی در این تحقیق وجود داشت. اول این که تشخیص چگونگی اندازه گیری شدت ورزش مشکل است. آن ها اعلام کردند که ورزش در ۷۵ درصد ظرفیت کاری فیزیکی که میزان قلبی ورزشی ۱۷۰بود تعیین شده است. با این حال مشخص نیست که آیا قبل از مداخله ورزشی یک تست اوج ورزش انجام شده است یا خیر یا این که اطلاعات مربوط به اوج ضربان قلب از نتایج تحقیق ۱۹۹۳ گرفته شده است. اگر میزان ضربان قلب ورزشی تخمین زده باشد ان گاه این موضوع زیر سوال است که یک میزان ضربان ۱۷۰ برای پسران دارای دامنه سنی ۱۰ تا ۱۴ سال صحیح باشد. ثانیا ًنویسندگان توصیف نمی کنند که آیا میزان ضربان قلب در طی جلسات ورزشی اندازه گیری شده است یا خیر. منبع نهایی خطا نامتجانس بودن سوژه ها است. اگر چه تنها پسران در تحقیق شرکت داشتند اما سطح بلوغ آن ها ارزیابی نشده است. ارزیابی سطح بلوغ مهم است زیرا احتمال زیاد تفاوت های معناداری در پسرانی که در سنین بین ۱۰ تا ۱۴ سال قرار دارد وجوددارد و همان طوری که قبلا ذکر شد نشان داده شده است که تستوسترون تاثیر نامطلوبی بر روی نمایه لیپید و لیپوپروتئین خون پسران دارد.
استرژیولاس و همکاران (۲۰۰۶) یک تحقیق دیگر با پسران ۱۰ تا ۱۴ ساله انجام داده اند. در این تحقیق تمام سوژه ها، تست های اوج ورزش برای تعیین اوج HR تکمیل کردند. سوژه ها ۴ جلسه تمرینی در هفته با ۸۰ درصد اوج Hr به مدت ۸ هفته را کامل کردند. در پایان ۸ هفته برای تمام متغیرها تغییرات معنادار و مثبتی مشاهده شد. با این حال مجددا باید خاطر نشان شود که تفاوت های بلوغ احتمالی در بین سوژه ها تفسیر صحیح داده ها را مشکل می سازد.
استودفالک و همکاران (۲۰۰۰) طولانی مدت ترین تحقیق تمرین ورزشی کنترل شده را برای بررسی تاثیرات تمرین ورزشی بر روی دختران ۱۳ تا ۱۴ ساله بعد از قاعده گی انجام دادند. تحقیق ۲۰ هفته ای ۲۰ سوژه آزمایشی و ۱۸ سوژه کنترلی را در خود گنجانده بود. تمام سوژه ها برای تعیین حداکثر مقدار hr تحت تست های اوج ورزش قرار گرفتند. سوژه ها سه بار در هفته به مدت ۲۰ دقیقه روی نوار گردان یا نیرو سنج دوچرخه ای ورزش کردند. شدت ورزش در ۷۵ تا ۸۰ درصد حداکثر HR تحت نظارت مانیتورهای HR حفظ شد. در گروه ها هیچ گونه تغییر معناداری در TC ، HDL-C ، LDL-C ، TG مشاهده نشد.
ولسمن و همکاران (۱۹۹۷) تاثیر دو حالت جداگانه ای که تمرین هوازی بر روی سطوح TC در ۳۵ دختر سنین ۹ تا ۱۰ سال داشت را بررسی کردند. مداخله ورزشی ۸ هفته به طول انجامید و شدت ورزش تقریبا در ۸۰ درصد اوج HR تعیین شده بود. برای تعیین مقادیر اوج HR تمام سوژه ها تحت تست های اوج ورزش قرار گرفتند. در گروه ها هیچ گونه تغییری در TC یا HDL-C مشاهده نشد. سوژه هایی که در نیرو سنج دوچرخه های ورزش می کردند از مانتیورهای میزان ضربان قلب استفاده می کردند به طوری که شدت ورزش بتواند به درستی اندازه گیری شود. سوژه هایی که در برنامه رقص هوازی شرکت می کردند برای تعیین این که چه برنامه هاییی به طور منظم ضربان قلب بالای ۱۵۰ ایجاد می کند تحت یک تحقیق تجربی قرار گرفتند. ضعف اصلی این تحقیق این بود که فقط ۸ هفته به طول انجامید. به علاوه اگر سوژه ها در گروه رقص هوازی کاهش در Hr کمتر از ماکزیمم را نسبت به برنامه رقص تجربه کرده باشند ممکن است این ورزش به اندازه کافی شدید نبوده است تا سطوح Hr 150 در هفته های بعدی تحقیق را ایجاد کنند.
تولفری و همکاران (۱۹۹۸)یک تحقیق به خوبی کنترل شده با ۴۸ دختر و پسر به بلوغ نرسیده انجام دادند که از آن ها ۲۸ سوژه یک مداخله تمرین ورزشی را تکمیل کردند. با استفاده از مانتیورهای HR و از طریق تشویق دائم شدت ورزش کنترل شد و آن ها قادر بودند تا تمام سوژه ها را وادار کنند تا شدت ورزش ۷۹ درصد اوج HR را حفظ کند. سوژه ها سه بار در هفته به مدت ۱۲ هفته روی نیروسنج های دوچرخه ای رکاب زدند. نتایج نشان داد که برای TC و TG بین دو گروه در طول زمان تفاوتی به وجود نیامد. با این حال گروه ورزش کنننده افزایش در HDL-C و کاهش در LDL-C را تجربه کردند. تغییرات در نمایه لیپید خون مستقل از تغییرات در اوج بود در حقیقت گروه کنترل با یک اوج بالاتر شروع کرد و تا پایان تحقیق اوج بیشتر را حفظ کرد که این حاکی از آن بود که تمرین ورزشی است که به طور مستقیم بر نمایه لیپید خون تاثیر می گذارد و نه اوج . این اولین تحقیقی بود که به طور کافی شدت ورزش را کنترل کرد و اگر چه انتظار تداوم ورزش با یک شدت ثابت، و انجام حالت مشابهی از ورزش خارج از یک موقعیت آزمایشی توسط کودکان غیر منطقی است اما تحقیق دانش ما در مورد تاثیرات یک برنامه تمرین ورزشی ساختار بندی شده ب رروی لیپیدها و لیپوپروتئین های خون در کودکان قبل از بلوغ را افزایش داد. عمده ترین نقص طراحی گنجاندن دختران و پسران به طور همزمان در تحقیق بود. به علاوه همان طور که در بالا ذکر شد، تحقیقات معدودی بیش از ۱۲ هفته به طول انجامیده اند و مشاهده این که ایا یک دوره تمرینی بلندمدت تر منجر به تغییرات قابل ملاحظه تر می شود یا خیر می تواند مفید باشد.
خلاصه
هدف مقاله زیر توصیف آن چه که در مورد تاثیرات تمرینات ورزشی در کودکان و نوجوانان در لیپیدها و لیپوپروتئین های خون زیر می دانیم می باشد: مجموع کلسترول (TC) کلسترول لیپوپروتئین با چگالی بالا (HDL-C) ، کلسترول لیپوپروتئین با چگالی پایین (LDL-C) و تری گلیسیرید (TG). تنها تحقیقاتی که حالت، توالی، طول دوره و شدت ورزش را توصیف می کنند در این بررسی گنجانده شده اند. نتایج تحقیقات بررسی شده دو پهلو بوده اند. قطعا تاثیرات تمرینات ورزشی بر روی سطح لیپید و لیپوپروتئین خون کودکان و نوجوانان نورمولیپیدمیک دو پهلو بوده است. از چهارده تحقیق بررسی شده، ۶ تحقیق شاهد یک تغییر مثبت در نمایه لیپید و لیپوپروتئین خون بوده اند و ۴ تحقیق شاهد هیچ گونه تغییری در نمایه لیپید و لیپوپروتئین خون نبوده اند و یک تحقیق شاهد یک تاثیر منفی بر روی HDL-C بود اما شاهد ارتقای کلی در نمایه لیپید و لیپروپروتئین به خاطر کاهش در نسبت TC/HDL بود. به نظر می رسد که مشکلات روش شناسی موجود در بخش اعظم تحقیقات تمرینات ورزشی توانایی ارایه یک نظر جامع و مبتنی بر شواهد در مورد تاثیری که تمرینات ورزشی بر روی سطوح لیپید خون در کودکان نورمولیپیدمیک دارد را سلب می کند. بخش اعظم نواقص طراحی تحقیق را می توان به یک یا دو مورد از موارد زیر ارتباط دارد: تعداد کم سوژه ها در هر تحقیق، تعداد کم دختران یا عدم وجود آن ها، گنجاندن دختران و پسران در گروه سوژه ها، گنجاندن دختران و پسران در مراحل بلوغ متفاوت در سوژه ها، تمرینات ورزشی که به طورکافی شدت ورزش را کنترل نمی کردند، دوره های تمرین ورزشی که بیش از هشت هفته به طول نمی انجامید و مطالعات تمرین ورزشی که یک حجم ورزشی کافی برای ایجاد تغییر نداشت. در حالت ایده ال تحقیقات آتی باید بر روی مطالعات بلندمدتی تمرکز کند که تأثیرات تمرین ورزشی از سال های دبستانی تا بزرگسالی را بررسی کند.
کلمات کلیدی: عوامل خطرزای قلبی وعروقی، کودکان، نوجوانان، تمرینات ورزشی هوازی.
مقدمه
بیماری قلبی، قلبی عروقی (CHD) یکی از مهم ترین عوامل تاثیر گذار در میزان مرگ و میر در کشورهای صنعتی می باشد و در نتیجه عامل صرف هزینه های قابل ملاحظه توسط سیستم های پزشکی برای درمان CHD و علایم آن بوده است. اکنون به خوبی پذیرفته شده است که ریشه CHD در کودکی است. علیرغم این واقعیت که علایم بالینی بیماری تا بزرگسالی ظاهر نمی شوند. از سال ۱۹۹۸ اکادمی بیماری های کودکان آمریکا اعلام کرده است که افزایش سطح کلسترول در کودکان و نوجوانان خطر CHD در زندگی را افزایش می دهد اگرچه خطر دقیق ناشناخته باقی می ماند. در پاسخ به افزایش بروز CHD در بزرگسالان، انجمن قلب آمریکا و دیگر هیئت های ناظر بر تاکید خود بر اهمیت ورزش در کودکی به عنوان ابزار اجتناب از CHD در بزرگسالی ادامه می دهند. چند تحقیق برجسته به طور مکرر سبک زندگی ساکن را به عنوان یک عامل خطرزای عمده برای ابتلا به CHD در بزرگسالی شناسایی کرده اند. متاسفانه بر خلاف تحقیقات مربوط به بزرگسالان، نقشی که ورزش منظم بر روی عوامل خطرزای CHD در کودکان و نوجوانان دارد نامشخص باقی میماند. هدف این بررسی توصیف آنچه که در مورد تأثیرات تمرینات ورزشی در کودکان و نوجوانان بر روی لیپیدها و لیپوپروتئین های خون زیر دانسته می شود می باشد: مجموع کلسترول (TC )، کلسترول لیپوپروتئین باغلظت بالا (HDL-C)، کلسترول لیپوپروتئین با غلظت پایین (LDL-C) و ترگلیسیریدها (TG) . پاراگراف زیر به صورت مفصل تحقیقاتی که حالت، توالی، طول دوره و شدت ورزش را توصیف می کنند را به طور مفصل شرح می دهد اگر چه گیلیام و همکاران (۱۹۷۸) این معیارها را براورده نکردند به این خاطر گنجانده شده اند که یکی از اولین تحقیقات ورزشی را انجام داده اند که به طور انحصاری دختران را در سوژه ها گنجانده و تاثیرات تمرین ورزشی بر روی لیپیدها و لیپوپروتئین های خون را بررسی کرد.
به علاوه، بررسی محدود به تحقیقاتی است که فقط تاثیرات تمرینی ـ ورزشی در کودکان و نوجوانان سالم را بررسی می کرد.
جدول ۱ به طور واضح نشان میدهد که تاثیر تمرین ورزشی بر روی لیپیدها و لیپوپروتئین های خون دو پهلو است. گیلیام و بورک (۱۹۷۸) یک تحقیق ۶ هفته ای شامل ۱۴ دختر سنین ۸ تا ۱۰ سال را گزارش کرد. سوژه ها در فعالیت های هوازی مختلفی به مدت ۳۵ دقیقه در هر جلسه شرکت می کردند. نتایج نشان دهنده یک افزایش معنادار در سطح HDL-C بود و هیچ گونه تغییری در سطوح TC را نشان نمی داد. هیچ متغیر دیگری گزارش نشد. نقص اصلی در این تحقیق فقدان گروه کنترل بود. به علاوه شدت به عنوان “شدید” توصیف شد اما سنجیده نشده است، طول تحقیق کوتاه (۶ هفته) بود و توالی جلسات ورزشی گزارش نشده است.
در سال ۱۹۸۰ گیلیام و فریدسون یک تحقیق دیگر ورزشی بر روی ۱۱ دختر با سنین ۷ تا ۹ سال را انجام دادند. این بار آ» ها یک گروه کنترل را افزدوه و طول تحقیق به ۱۲ هفته اضافه شد. بعد از یک برنامه ورزشی ۴ روز در هفته با شدت “نسبتا بالا” هیچ گونه تغییری در TC یا TG گزارش نشد. متغیر دیگری نیز گزارش نشد. فقدان یک گروه کنترل دقیق در شدت ورزش تفسیر این تحقیق را مبهم ساخته است.
لیندر و همکاران (۱۹۸۳) تاثیر یک برنامه پیاده روی ۸ هفته ای بر روی شدت ضربان قلب (HR) 80 درصد اوج HR در ۲۹ پسر سنین ۱۱ تا ۱۷سال را بررسی کردند. هیچ گونه تاثیری برری TG ، LDL-C ، HDL-C ، TC مشاهده نشد. مشکل ذاتی این تحقیق گنجاندن پسرانی بودن که در مراحل بلوغ متفاوت قرار داشتند.
برنامه پیاده روی و دو سویچ و همکاران (۱۹۸۶) با پسران ۸ تا ۹ ساله منجر به هیچ گونه تغییری در TC یا HDL-C یا LDL-C بعد از تحقیق یازده هفتگی نشدد. با این حال آنها یک ارتقای کلی در نسبت TC/HDL را خاطر نشان کردند.
ایگنیگو و ماهون (۱۹۹۵) تاثیرات یک برنامه تمرین ورزشی ده هفته ای بر روی TC ، HDL-C ، LDL-C و TG در پسران و دختران بین سنین ۹ تا ۱۰ سال را بررسی کرده اند. ۱۸ کودک در یک برنامه ورزشی شرکت کردند و ۱۰ کودک به عنوان کنترل عمل کردند. برنامه ورزشی شامل ۶۰ دقیقه فعالیت هوازی، سه بار در هفته با شدتی بود که ضربان قلب ۱۶۰ تا ۱۸۰ را ایجاد می کرد. TG تنها متغیری بود که بعد از ده هفته ورزش تغییر کرد. مجددا کنترل برای شدت ورزش نامشخص است. اگرچه نویسندگان استفاده از مانیتورهای ضربان قلب را ذکر کرده اند، آ» ها هم چنین ذکر کرده اند که میزان ضربان قلب با شمارش نبض تحت نظارت قرار گرفته است و مشخص نیست که در هر بار چند سوژه از مانیتورهای ضربان قلب استفاده کرده اند. به علاوه گنجاندن هم پسران و هم دختران در یک انداز نمونه نسبتا کوچک ممکن است منجر به تاثیری شود که مستقل از مداخله ورزشی است.
تحقیق تمرینی ۱۶ هفتگی بلسینگ و همکاران (۱۹۹۵) یکی از طولانی مدت ترین تحقیقات تا به حال است با این حال شدت به طوردقیق توصیف نشده است و به درستی کنترل نشده است. سوژه های آن ها ۲۵ دختر و پسر بوده اند که در سنین ۱۳ تا ۱۸ سال قرار داشتند. برنامه تمرینی ۱۶ هفتگی شامل ۴۰ دقیقه فعالیت های هوازی متخلف با شدتی بود که حدود ۹۰ درصد ظرفیت کاری اوج قبلا تعیین شده بود. شدت با به دست آوردن یک نبض شعاعی سوژه ها اندازه گیری می شد. نتایج نشان دهنده یک تغییر مثبت در سطوح TC ، HDL-C ، LDL-C ، TC/ HDL-C بعد از ۱۶ هفته تمرین ورزشی بود. مشکل ذاتی این تحقیق گنجاندن دختران و پسران در یک تحقیق بود. به علاوه دامنه سنی ۱۳ تا ۱۸ سال به خاطر مراحل بلوغ متفاوت این گروه بیش از حد وسیع است.
رولند و همکاران (۱۹۹۶) یک تحقیق ۱۳ هفتگی را انجام دادند که به ۳۴ دختر و پسر سنین ۱۰ تا ۱۳ سال در آ» شرکت داشتند. در ابتدا گروه کنترل وجود نداشت. در عوض سوژه ها به عنوان کنترل خود برای آزمایش و به حداقل رساندن تاثیرات ژنتیکی قابلیت تمرین بین سوژه ها عمل می کردند. با این حال این طرح تحقیق تاثیرات رشد و بلوغ که ممکن است بر روی متغیرهای اندازه گیری شده داشته باشد را کنترل نمی کرد. ثانیا اگر چه از مانتیورهای میزان تپش قلب برای اندازه گیری شدت ورزش استفاده شد اما فقط ۷ سوژه از مانیتورها در هر جلسه ورزشی استفاده کردند و در نتیجه شدت ورزش فقط در هر سوژه برای یک جلسه از سه جلسه ورزشی در هفته اندازه گیری می شد. یک بار دیگر منبع پایانی خطا دو جنسه بودن می باشد. همان طور که قبلا ذکر شد گنجاندن دختران و پسران نوجوان در مجموعه سوژه ها تفسیر تغییرات لیپید و لیپوپروتئین خود را مشکل می سازد.
استرژیولاس و همکاران (۱۹۹۸) تاثیری که تمرین ورزشی بر روی سطوح HDL-C در ۱۸ پسر بین سنین ۱۰ تا ۱۴ سال داشته ات را بررسی کرده اند. سوژه ها از یک گروه هزار سوژه یونانی که در یک تحقیق انجام شده در سال ۱۹۹۳ شرکت کرده بودند انتخاب شدند. سطوح HDL-C بعد از برنامه تمرینی ۸ هفتگی افزایش قابل ملاحظه ای داشت. چند مشکل ذاتی در این تحقیق وجود داشت. اول این که تشخیص چگونگی اندازه گیری شدت ورزش مشکل است. آن ها اعلام کردند که ورزش در ۷۵ درصد ظرفیت کاری فیزیکی که میزان قلبی ورزشی ۱۷۰بود تعیین شده است. با این حال مشخص نیست که آیا قبل از مداخله ورزشی یک تست اوج ورزش انجام شده است یا خیر یا این که اطلاعات مربوط به اوج ضربان قلب از نتایج تحقیق ۱۹۹۳ گرفته شده است. اگر میزان ضربان قلب ورزشی تخمین زده باشد ان گاه این موضوع زیر سوال است که یک میزان ضربان ۱۷۰ برای پسران دارای دامنه سنی ۱۰ تا ۱۴ سال صحیح باشد. ثانیا ًنویسندگان توصیف نمی کنند که آیا میزان ضربان قلب در طی جلسات ورزشی اندازه گیری شده است یا خیر. منبع نهایی خطا نامتجانس بودن سوژه ها است. اگر چه تنها پسران در تحقیق شرکت داشتند اما سطح بلوغ آن ها ارزیابی نشده است. ارزیابی سطح بلوغ مهم است زیرا احتمال زیاد تفاوت های معناداری در پسرانی که در سنین بین ۱۰ تا ۱۴ سال قرار دارد وجوددارد و همان طوری که قبلا ذکر شد نشان داده شده است که تستوسترون تاثیر نامطلوبی بر روی نمایه لیپید و لیپوپروتئین خون پسران دارد.
استرژیولاس و همکاران (۲۰۰۶) یک تحقیق دیگر با پسران ۱۰ تا ۱۴ ساله انجام داده اند. در این تحقیق تمام سوژه ها، تست های اوج ورزش برای تعیین اوج HR تکمیل کردند. سوژه ها ۴ جلسه تمرینی در هفته با ۸۰ درصد اوج Hr به مدت ۸ هفته را کامل کردند. در پایان ۸ هفته برای تمام متغیرها تغییرات معنادار و مثبتی مشاهده شد. با این حال مجددا باید خاطر نشان شود که تفاوت های بلوغ احتمالی در بین سوژه ها تفسیر صحیح داده ها را مشکل می سازد.
استودفالک و همکاران (۲۰۰۰) طولانی مدت ترین تحقیق تمرین ورزشی کنترل شده را برای بررسی تاثیرات تمرین ورزشی بر روی دختران ۱۳ تا ۱۴ ساله بعد از قاعده گی انجام دادند. تحقیق ۲۰ هفته ای ۲۰ سوژه آزمایشی و ۱۸ سوژه کنترلی را در خود گنجانده بود. تمام سوژه ها برای تعیین حداکثر مقدار hr تحت تست های اوج ورزش قرار گرفتند. سوژه ها سه بار در هفته به مدت ۲۰ دقیقه روی نوار گردان یا نیرو سنج دوچرخه ای ورزش کردند. شدت ورزش در ۷۵ تا ۸۰ درصد حداکثر HR تحت نظارت مانیتورهای HR حفظ شد. در گروه ها هیچ گونه تغییر معناداری در TC ، HDL-C ، LDL-C ، TG مشاهده نشد.
ولسمن و همکاران (۱۹۹۷) تاثیر دو حالت جداگانه ای که تمرین هوازی بر روی سطوح TC در ۳۵ دختر سنین ۹ تا ۱۰ سال داشت را بررسی کردند. مداخله ورزشی ۸ هفته به طول انجامید و شدت ورزش تقریبا در ۸۰ درصد اوج HR تعیین شده بود. برای تعیین مقادیر اوج HR تمام سوژه ها تحت تست های اوج ورزش قرار گرفتند. در گروه ها هیچ گونه تغییری در TC یا HDL-C مشاهده نشد. سوژه هایی که در نیرو سنج دوچرخه های ورزش می کردند از مانتیورهای میزان ضربان قلب استفاده می کردند به طوری که شدت ورزش بتواند به درستی اندازه گیری شود. سوژه هایی که در برنامه رقص هوازی شرکت می کردند برای تعیین این که چه برنامه هاییی به طور منظم ضربان قلب بالای ۱۵۰ ایجاد می کند تحت یک تحقیق تجربی قرار گرفتند. ضعف اصلی این تحقیق این بود که فقط ۸ هفته به طول انجامید. به علاوه اگر سوژه ها در گروه رقص هوازی کاهش در Hr کمتر از ماکزیمم را نسبت به برنامه رقص تجربه کرده باشند ممکن است این ورزش به اندازه کافی شدید نبوده است تا سطوح Hr 150 در هفته های بعدی تحقیق را ایجاد کنند.
تولفری و همکاران (۱۹۹۸)یک تحقیق به خوبی کنترل شده با ۴۸ دختر و پسر به بلوغ نرسیده انجام دادند که از آن ها ۲۸ سوژه یک مداخله تمرین ورزشی را تکمیل کردند. با استفاده از مانتیورهای HR و از طریق تشویق دائم شدت ورزش کنترل شد و آن ها قادر بودند تا تمام سوژه ها را وادار کنند تا شدت ورزش ۷۹ درصد اوج HR را حفظ کند. سوژه ها سه بار در هفته به مدت ۱۲ هفته روی نیروسنج های دوچرخه ای رکاب زدند. نتایج نشان داد که برای TC و TG بین دو گروه در طول زمان تفاوتی به وجود نیامد. با این حال گروه ورزش کنننده افزایش در HDL-C و کاهش در LDL-C را تجربه کردند. تغییرات در نمایه لیپید خون مستقل از تغییرات در اوج بود در حقیقت گروه کنترل با یک اوج بالاتر شروع کرد و تا پایان تحقیق اوج بیشتر را حفظ کرد که این حاکی از آن بود که تمرین ورزشی است که به طور مستقیم بر نمایه لیپید خون تاثیر می گذارد و نه اوج . این اولین تحقیقی بود که به طور کافی شدت ورزش را کنترل کرد و اگر چه انتظار تداوم ورزش با یک شدت ثابت، و انجام حالت مشابهی از ورزش خارج از یک موقعیت آزمایشی توسط کودکان غیر منطقی است اما تحقیق دانش ما در مورد تاثیرات یک برنامه تمرین ورزشی ساختار بندی شده ب رروی لیپیدها و لیپوپروتئین های خون در کودکان قبل از بلوغ را افزایش داد. عمده ترین نقص طراحی گنجاندن دختران و پسران به طور همزمان در تحقیق بود. به علاوه همان طور که در بالا ذکر شد، تحقیقات معدودی بیش از ۱۲ هفته به طول انجامیده اند و مشاهده این که ایا یک دوره تمرینی بلندمدت تر منجر به تغییرات قابل ملاحظه تر می شود یا خیر می تواند مفید باشد.
نويسنده / مترجم : -
زبان کتاب : -
حجم کتاب : -
نوع فايل : -
تعداد صفحه : -
ادامه مطلب + دانلود...