جستجو در تک بوک با گوگل!

بازدید
مقدمه
سرخس در فاصله ی ۱۸۵ کیلومتری شمال شرقی مشهد قرار دارد و از حیث وجود منابع ارزشمند گاز طبیعی و تاسیسات پالایشگاه خانگیران وسایر قطبهای اقتصادی و نیز به دلیل مجاورت از شمال و همسایگی با ترکمنستان وقرارداشتن در مسیر جاده ابریشم از جایگاه ویژه ای برخوردار است .
سرخس در گذشته جلوه مراتع سرسبز آن به مثابه نگین در خشانی بر پهنه وسیع ایران می درخشید. اما اینکه این چهره تابناک به دلیل بهره برداریهای بی رویه ، گرد آلود وخسته ازقهر طبیعت و سیلی دوست گشته است در تیرماه سال ۸۵ این شهرستان به دفعات مورد تهاجم طوفانهای شن قرار گرفته و تنها در دی ماه حداقل ۵ نوبت طوفانهای سهمگین شن شرایط زیستن را برای مردم سرخس در روستاهای گنبد لی ، الله نظر ، ابمال ، یازتپه و … به طورکامل مختل نموده است .
و علاوه بر آن خسارات زیادی به اماکن اقتصادی منطقه به ویژه چاه های گاز خانگیران ، منطقه ویژه اقتصادی سرخس یا روستا های منطقه و مناطق مسکونی وارد نموده است . در سالهای اخیر گام های مثبتی در چند نقطه سرخس از جمله صمد آباد، گنبد لی و … با هدف مقابله با فرسایش بادی برداشته شده است ولی با توجه به حجم و شدت طوفانهای جاری اقدامات به عمل آمده کافی نبوده و با توجه به وضعیت به وجود آمده اثر بخشی خود را به تدریج از دست داده است.
عومل موثر در ایجاد و تشدید فرسایش بادی (طوفانهای شن )
۱ عوامل طبیعی :
۱- ارتفاع از سطح دریا : سرخس با ارتفاع ۲۵۰ تا ۲۵۶ متر از سطح دریا در یکی از پست ترین نقاط ارتفاعی استان واقع گردیده است.
ب – مکان یابی مناطق برداشت
بادهای فرساینده که ازسمت شمال و از روی دشت قره قوم واقع در جمهوری ترکمنستان می آیند در این منطقه از سرعت آنها کاسته شده و باعث ایجاد شنزار و تپه های ماسه ای در این منطقه می شوند. همچنین دشت ابرفتی که توسط رودهای جاری در منطقه ایجاد گردید. به علت نداشتن پوشش گیاهی مناسب مکان مناسبی برای برداشت ماسه های روان گردیده است .
بنابر این برخی از ماسه های روان منطقه از کشور ترکمنستان به کشور ایران می آیند که لزوم همکاری مشترک در این زمینه کاملا احساس می گردد.
بررسی های انجام شده نشان میدهد که برخی از رخساره های منطقه نقش بیشتری در تولید ماسه و ایجاد فرسایش بادی دارند به همین دلیل مکان یابی مناطق برداشت به کمک عوامل مطالعاتی و به شرح زیر صورت گرفت .
بررسی و شناسایی رخساره های ژئو مورفولوژی با تاکید بر موفودینامیک باد
رخساره های موثر در این منطقه عبارتند از : دشت سرپوشیده که مکان بسیار مناسبی برای کشاورزی می باشد در این رخساره هر جا که ازنظر پوشش گیاهی فقیر است ، بسیار حساس به فرسایش شده و منشاء بسیار مهمی از نظر تامین ماسه های روان گردیده است . همچنین دشت قره قوم و رخساره های حساس آن از دیگر رخساره های برداشت و تامین ماسه برای این منطقه تحت تاثیر فرسایش بادی محسوب می شود.
عوامل بیابانی شده و ایجاد طوقان شن :
۱- عوامل طبیعی : شامل اقلیم شهرستان ، جنس خاک ، نوع پوشش ، عوامل جغرافیایی و فیزیوگرافی عومل زمین شناسی ،ارتفاع از سطح دریا.
۲- عوامل انسانی : شامل ازدیاد جعیت و عدم وجود مشاغل مناسب در منطقه که باعث تخریب مراتع منطقه توسط مردم و تبدیل زراعت های دیم کم بازده شخم و شیار مرتعی به صورت تخریب مراتع ، چرای مفرط دام ، قطع درختچه ها و بوته کنی
برای شناسایی منشاء رسوبات بادی در منطقه تحت تاثیر فرسایش بادی سرخس از روش مکان یابی مناطق برداشت می باشد استفاده گردیده است .
الف ) جهت یابی مناطق برداشت
برای تشخیص جهت حرکت باد غالب و همچنین محل برداشت ماسه های روان ازشکل تپه های ماسه ای ، مطالعه رژیم باد و شناسایی بادهای فرساینده و موثر و نیز اطلاعات محلی که از طریق پرسشنامه بدست آمده کمک گرفته شده است.
جمع آوری اطلاعات منطقه ای از طریق پرسشنامه های محلی
اطلاعات بدست آمده از شهرستان سرخس و روستاهای واقع در منطقه و نیز کارشناسان مجرب منابع طبیعی سرخس و همچنین پرسشنامه های تکمیل شده در منطقه از اهالی محل حاکی ازآن است که در این منطقه یک باد فرساینده واصلی از سمت شمال به جنوب می وزد و نیز یک باد فرعی با جهت جنوب شرقی به شمالغربی وجود دارد که از فرسایندگی کمتری برخوردار بوده و خیلی نقش در فرسایش بادی منطقه ندارد.
بررسی مورفولوژی عمومی واحد تپه های ماسه ای منطقه
تپه های ماسه ای در این منطقه به طور کامل شکل نگرفته اند و هنوز در مراحل اولیه شکل گیری می باشند و مرجع خوبی برای تشخیص نمی باشند ولی از روی ریپل مارک های ایجاد شده و نیز نبکاهایی که در پای بوته ها ایجاد گردیده می توان تا حدودی جهت باد را حدس زد . جهت باد به وسیله GPS و شکل نبکاهای موجود بدست آمد که شامل یک باد غالب اصلی ازسمت شمال به جنوب و یک باد فرعی که از جنوب شرقی به شمال غربی می وزد می باشد.
شناسایی و بررسی منشا ء رسوبات بادی منطقه تحت تاثیر فرسایش بادی سرخس
این منطقه دارای مساحتی بالغ بر ۱۷۶۰۶۲ هکتار می باشد که در مختصات جغرافیای تا عرض شمالی و تا طول شرقی واقع شده است که سرخس و اراضی و تاسیسات اطراف آن را در برمی گیرد. این منطقه در نقشه توپوگرافی با مقیاس ۲۵۰۰۰۰ : ۱ سرخس به شماره NI41-13 قرار دارد.
از کل مساحت منطقه تحت تاثیر فرسایش بادی مساحتی برابر ۱۱۰۶۸۷ هکتار آن جزو مناطق برداشت (O) می باشد که از این سطح ۲۴۱۸۷ هکتار جزو مناطق برداشت با شدت زیاد (O1) ، ۵۴۷۰ هکتار آن در منطقه برداشت با شدت متوسط (O2) و مابقی آن به مساحت ۳۱۷۵۰ هکتار جزو مناطق برداشت با شدت کم (O3) می باشد.
وسعتی برابر ۳۱۳۷۵ هکتار از این منطقه در منطقه حمل ( تماما با شدت زیاد (T1) و ۳۴۰۰۰ هکتار مابقی جزو منطقه رسوب می باشد که از این سطح ۱۲۴۳۷ هکتار تپه های ماسه ای فعال (S1) ، ۱۵۶۲۵ هکتار آن تپه های ماسه ای نیمه فعال (S2) و مابقی به مساحت ۵۹۳۷ هکتار جزو تپه های ماسه ای با فعالیت کم ، بدون فعالیت (S3) می باشند.
شناسائی کانون های بحرانی فرسایش بادی در شهرستان سرخس
این شهرستان دارای سه کانون بخرانی فرسایش بادی به نام های کانون بحرانی فرسایش بادی یازتپه و پاسگاه مرزی خانگیران ، کانون بحرانی فرسایش بادی گنبدلی و آب مال و کانون بحرانی فرسایش بادی صمد آباد می باشد. در ۵ سال اخیر شدت فرسایش بادی در این شهرستان بسیار شدید بوده و مشکلات عدیده ای برای مردم منطقه مخصوصا اهالی گنبدلی و وسلیل نقلیه عبوری از جاده ترانزیت مشهد – سرخس و تصویب آن و اجرای بخشی از پروژه های پیش بینی شده در آن شامل ، مالچ پاشی ، نهال کاری و بذر کاری تا اندازه ای از مشکلات منطقه کاسته شده ولی این فعالیت ها کافی نبوده و پروژه های پیش بینی شده در طرح باید به طور کامل اجرا شود تا مشکل فرسایش بادی در منطقه حل گردد.
کل مساحت کانون های بحرانی فرسایش بادی در این شهرستان طبق بررسی ها و برآوردهای انجام شده ۵۹۶۸۶ هکتار است که از این سطح ۴۲۵۰۰ هکتار آن دارای شدت زیاد (C1) و مابقی به مساحت ۱۷۱۸۶ هکتار دارای شدت متوسط (C2) می باشد. از این سطح ۲۴۱۸۷ هکتار آن در منطقه برداشت با شدت زیاد (O1) ، ۲۳۱۲ هکتار آن در محدوده برداشت با شدت متوسط (O2) ،۱۲۴۳۷ هکتار آن در منطقه رسوب با فعالیت زیاد (S1) ،۱۵۶۲۵ هکتار درمنطقه ریوب با فعالیت نیمه فعال (S2) و ۵۱۲۵ هکتار آن در منطقه رسوب با فعالیت کم (S3) واقع شده است.
طبق بررسی های به عمل آمده کل خسارت وارده به منابع اقتصادی ، زیستی ، راه های مواصلاتی و اماکن سالیانه حدود ۵۴۱۵۷۱۷ هزار ریال می باشد.
۱- اصول اولیه هواشناسی
باد یا حرکت هوانسبت به سطح زمین اصولا تفاضل گرمای خورشیدی هوا در مناطق مختلف سطح زمین می باشد این نفاضل باعث می شود که ستون هوا در هریک از این مناطق دارای ارتفاع متفاوتی باشد. بنابر این نقاط هم ارتفاع فشارهای متفاوتی وجود دارد که باعث نیروهای افقی شده و متعاقبا حرکت افقی هوا را ایجاد می کند. این حرکت نیروهای دیگری مانند نیروی انحرافی یاکسریولیس( در اثر دوران زمین ) و نیروهای بازدارنده ( اصطکاک سطح زمین و هوا ) را بوجود می آورد. در حالت یکنواخت حرکت هوا باباقیمانده ای از نیروهای گرادیان فشار ، که یولیس ، گریز از مرکزو اصطکاک مشخص می گردد. نیروهای باد مورد نظر در طراحی سازه ها به وسیله ی دو سیستم بزرگ مقیاس ( مانندگردبارهای بسیر گرم ) و بادهای محلی (مانند بادهای خون ، اثرجت ، برا و تورنادو ) به وجود می آیند.
– ظهور ابرهای سیرواستراتوس علامت نزدیک شدن هوای طوفانی بوده این ابرها به شکل گلوله ی پشمی هستند که به علت شفا فیت خورشید و ماه و ستارگان از پشت آنها قابل رویت هستند.
۳ – موقعیت جغرافیایی : شهر سرخس در همسایگی جنوب صحرای بزرگ قره قوم ترکمنستان قرارا دارد و از این رو شدیدا تحت تاثیر عوامل حاکم بر توسعه کویر قرارا دارد و منطقه از نظر طبیعی استعداد پرورش را دارد که همجواری با کویر قره قوم آن را تشدید کرده و اقلیم خشک و سرد را به وجود آورده و فراسایش باد در آب و هوای خشک متداول تر است که بهره وری از زمین شرایط خشک شدن آن را تشدید می کند .
در این رابطه می توان از نامه رئیس اداره هوا شناسی سرخس تحت مضمون زیر یاد کرد :
احتراما به استحضار می رساند در حالیکه رویداد طوفان گرد و خاک به عنوان یک شاخص عدم آسایش در شهرستان سرخس طبق دوره آماری دارز مدت سالنه ۴۵ مورد اتفاق می افتد از ساعت ۳ بامداد امروز ۳۰/۱۰/۸۵ وزش باد شدید در منطقه آغاز شده که به علت دوام آن بیشترین سرعت دیده بانی شده ی این باد در ساعت ۱۲:۳۰ ظهر بالغ بر ۶۱ کیلو متر در ساعت رسید و دیدافقی را کاملا محدود نمود و بدیهی است اینگونه طوفنها با توجه به جنس خاک می تواند به حرکت شنهای روان و کندی تردد یا توقف در حمل و نقل جاده ای منجر شود . طوفان روز جاری شهر سرخس یک پدیده محلی خرد مقایس است که روی نقشه های همدیدی استاندارد جوی مرکز پیشبینی شب گذشته خراسان رضوی از قبل جهت صدور اطلاعیه قابل ردیابی و پیشبینی نبوده است شکل گیری این سیستم کاهش قابل ملاحظه ی ۱۳ هکتو پاسکال ر فشار هوا طی ۲۴ ساعت گذشته و افزایش ۴ درجه ای در حداقل دمای صبح امروز رابه دنبال داشته است.
۴- بارندگی : میانگین بارندگی در مدت ۱۸ سال از ۶۴ تا ۸۱ به میزان ۹/۱۸۵ میلی متر گزارش شده است که پراکنش ان در فصل بهار به اندازه ۵۵ میلیمتر ، تابستان ۲/۱، پاییز ۸/۲۹ و زمستان ۹/۹۹ می باشد. ضمنا میزان بارندگی در سال ۸۴ به میزان ۱۳۰ میلیمتر می باشد ۹/۵۵ میلی متر از میان گین دوره کمتر است حداکثر رطوبط نسبی مربوط به ماه های دی و بهمن به میزان ۷۰ درصد است.
تغییر در بارندگی و الگوهای دما باعث می شود که محصولات کشاورزی به سختی رشد کنند و پوشش گیاهی به صورت پراکنده و تنگ مشاهده می شود. در نتیجه فرسایش خاک شدید تر می شود فعالیت انسان اغلب اثر فرسایش باد بر خاک را افزایش می دهد. ترکیب کوتاه مدت خشکسالی و عملیات زراعی مخرب ،یکی از بلایای طبیعی است که در نهایت ممکن است با طوفتنی ماسه ای خطرناکی همراه شود. حداقل مطلق دما در دوره آماری مذکور به میزان ۶/۱۸- و حداکثر مطلق دما به میزان ۶/۴۶ درجه سانتیگراد می باشد. میانگین حداکثر درجه حرارت گرمترین ماه های سال ۹/۳۷ و میانگین حداقل سردترین ماه های سال ۱ درجه سانتیگراد گزارش شده است.
مجموع ساعات آفتابی ۵/۲۹۱۹ ساعت در سال است که کمترین ساعات آفتابی در دی ماه و بیشترین در تیر ماه است دوره آب و هوای خشک سرخس از اوایل ماه اردیبهشت شروع و در اول آذز ماه پایان می یابد و حدود ۷ ماه طول می کشد .
۶ – باد : با بررسی گلباد منطقه باد غالب دارای رژیم شمال غربی – جنوب شرقی می باشد که در فصول بهار ، تابستان ، پاییز و زمستان باد محلی موسوم به باد قبله در جهت عکس ، از جنوب و جنوب شرق به سمت شمال و شمال غرب جریان دارد . بر اساس میان گین آمر فصل ماهانه پاییز دارای بیشترین درصد باد آرام و از میانگین سرعت ۶/۱ متر بر ثانیه بر خوردار است و ماهای خرداد، تیر،مرداد، نیز دارای بیشترین درصد فراوانی وزش باد می باشد میانگین سرعت باد ۳ متر بر ثانیه و بیشترین درصد فراوانی باد غالب از جهت شمال غربی قرائت شده و در این ماه ها سرخس تحت تاثیر بادهای ۱۲۰ روز سیتان نیز واقع می شود .
تغییرات درجه حرارت در منطقه بسیار زیاد است و حداکثر آن در تیر ماه است روند کمی باده در منطقه شمالی – جنوبی است ولی بادهای فصبی شرقی – غربی در تابستان و غربی – شرقی در زمستان جریان دارد . علت بادهای تابستانی جابه جایی هوا از مراکز پر فشار صحرای قره قم در ترکمنستان ( موافق جهت حرکت عقربه ساعت ) به طرف مناطق کم فشار ایران (مخالف عقربه های ساعت ) می باشد ، در زمستان عکس این حالت صورت می گیرد و انتقال بادها از طرف مراکز پر فشار ایران به طرف مراکز کم فشار است. ذکر این نکته ضروری است که بادهای غربی – شرقی دارای سرعت زیادی بوده و قادرند که مقادیر زیادی از رسوبات دانه ریز را با خود حمل کرده و موجب تخریب خاکهای سطحی گردند. لذا تشکیل تپه های بادب و حرکت آنها و حرکت آنها در دشت سرخس بیشتر در فصول انتنقال صورت می گیرد ( اواسط پاییز ، اواخر زمستان و اوایل بهار) و عامل اصلی توسعه تپه ها بادهاب سریع شرقی – غربی است هرجند که حرکت بادهای شرقی – غربی نیز در گسترش تپه ها مؤثر است که انرژی بادی دارای فرایا و معاسی به شرح زیر می باشد :
بازدید
در طبیعت شکل سلول اولیه در بلور کانیهای مختلف تفاوت دارد . به طور کلی شش نوع سلول اولیه در نتیجه شش نوع بلور کانی وجود دارد . هر یک از این شش نوع بلور متعلق به یک دستگاه بلور شناختی است . دستگاههای بلور شناختی عبارتند از مکعبی ٬مربعی ٬راست لوزی ٬تک شیب ٬سه شیب ٬. شش وجهی .
در دستگاه مکعبی هر سه محور ( سه جهت فضایی ) یا هم مساوی و بر هم عمود هستند مانند بلورهای نمک طعام و سولفید آهن .
دستگاه مربعی
:فقط دو محور با هم مساوی هستند اما اندازه محور سوم با آنها یکی نیست . این سه محور نیز بر هم عمود هستند . در این دستگاه ساده ترین بلور به شکل منشور است که سطح قاعده آن مربع است مانند بلورهای اکسید قلع و اکسید تیتان .
دستگاه راست لوزی
:محورها نا مساوی اما بر یکدیگر عمود هستند . ساده ترین بلور در این دستگاه منشوری است که قاعده آن به شکل لوزی یا مستطیل است . مانند بلورهای گوگرد و کربنات کلسیم .
دستگاه تک شیب
:سه محور نابرابرند و دو تا از آنهابر هم عمودند مانند بلورهای میکا٬ تالک و گچ آبدار.
دستگاه سه شیب
:سه محور نابرابرند و هیچیک بر هم عمود نیستند . در بلور ساده سه شیب همه وجه ها متوازی الاضلاع هستند . مانند بلورهای گروهی از فلدسپاتها .
دستگاه شش وجهی
:چهار محور وجود دارد که طول سه محور آن برابر است . این سه محور در یک صفحه قرار دارندو با هم زاویه ١٢٠ درجه می سازند . محورچهارم عمود بر آنهاست مانند بلورهای کوارتز .
در هر یک از دستگاهها ٬ بلورها را بر اساس تقارن موجود در آنها به رده هایی تقسیم
می کنند . در شش دستگاه بلور شناختی ٣٢ رده بلوری تشخیص داده شده است .
هنگام تشکیل بلورها ٬ اگر فضا و زمان و شرایط مناسب وجود داشته باشد بلورهای درشتی بوجود می آیند . این بلورها را بصورت تک بلور می توان مشاهده و بررسی کرد و رده و دستگاه بلور شناختی آنها را مشخص کرد . اگر شرایط مناسب نباشد ٬ بلورها به اندازه های کوچکتر و بصورت مجموعه ها و توده های ریز تشکیل می شوند . گاهی بلورها به قدری ریزهستند که نمی توان آنها را با چشم دید و برای مطالعه آنهاازذره بین ٬
میکروسکوپهای نوری و الکترونی و اشعه ایکس استفاده می شود .
خواص بلورها
مقدمه
در بلورها پراکندگی و فاصله اجزا ٬ دارای نظم هندسی ویژهای است که معمولا” در تمام جهتها یکسان نیست. برخلاف بلورها در جامدهای بی شکل یا غیر بلورین پراکندگی و فاصله اجزای سازنده آنها در همه جهتها یکسان است. از اینرو بعضی از خواص فیزیکی جامدهای غیر بلورین ٬ مانند رسانایی گرمایی ٬ انتشار نور و رسانایی الکتریکی نیز در همه جهتها یکسان است. به این جامدهای غیر بلورین همسانگرد (ایزوتروپ) میگویند. چون خواص فیزیکی بیشتر جامدهای بلورین در جهتهای مختلف متفاوت است به آنها ناهمسانگرد میگویند. تنها بلورهایی که در دستگاه مکعبی متبلور میشوند مانند اجسام غیر بلورین عمل میکنند، چون در سه جهت فضایی دارای ابعاد مساوی هستند.
کاربرد ناهمسانگردی
پدیده ناهمسانگردی سبب پیدایش خواصی در بلورها میشود که کاربردهای مختلف و مهمی در صنعت دارند. مثلا” اگر بلورهایی مانند کوارتز و یا تورمالین را از دو طرف بکشیم و یا فشار دهیم در جهت عمود بر فشار یا کشش دارای بار الکتریکی مخالف یکدیگر میشوند. اگر جهت این فشار یا کشش را عوض کنیم نوع بار الکتریکی تغییر میکند، به این پدیده پیزوالکتریک میگویند.
گرما در بعضی از بلورها الکتریسته ایجاد میکند و سبب میشود یک سوی آنها بار مثبت و سوی مقابل بار منفی بیابد. در نتیجه میان این دو سو اختلاف پتانسیل الکتریکی بوجود میآید. همچنین اگر به این بلور جریان الکتریکی متناوب وصل کنیم، بلورها به تناوب منبسط و منقبض میشوند و بر اثر ارتعاش ٬ صوت تولید میکنند. از این خاصیت برای تولید صوت ٬ ماورای صوت ٬ نوسانهای الکتریکی ٬ ساختن میکروفونهای بلوری و سوزن گرامافون استفاده میشود.
خواص نیم رسانایی
بعضی از بلورها مانند بلور عنصرهای ژرمانیم ٬ سیلیسیم و کربن خاصیت نیم رسانایی دارند و تا اندازهای جریان الکتریکی را از خود عبور میدهند. اگر بلورهای نیم رسانا را گرما دهیم و یا در مسیر تابش نور قرار دهیم٬ مقاومت الکتریکی آنها کم میشود و الکتریسیته را بهتر عبور میدهد. نیم رساناها در صنایع الکترونیک و مخابرات بصورت دیود و ترانزیستور و قطعههای دیگر الکترونیکی بکار میروند. دیود یا یکسو کننده از دو قطعه بلور نیمه رسانا ساخته میشود و برای یکسو کردن جریانهای متناوب بکار میرود. ترانزیستور از سه قطعه بلور نیم رسانا تشکیل میشود و برای تقویت جریانهای ضعیف و یکسو کردن جریان متناوب بکار میرود. دیودها و ترانزیستورها از قسمتهای اصلی گیرندهها و فرستندههای رادیو و تلویزیون هستند.
پدیده دو شکستی
بعضی از بلورها نور را به دو دسته پرتو تقسیم میکنند، بر اثر این پدیده در کانیهای شفاف ٬ مانند کربنات کلسیم شکست مضاعف ایجاد میشود. اگر نوشتهای را زیر کربنات کلسیم قرار دهیم بصورت دو نوشته دیده میشود.
بعضی از بلورها خاصیت جذب انتخابی دارند. مانند بلور تورمالین که پرتوهای نور را به دو دسته تقسیم میکند. یک دسته آنها را جذب میکند و دسته دیگر را از خود عبور میدهد. از این خاصیت برای ساختن فیلمها و عدسیهای قطبنده (پلاریزان) و برای کاهش شدت نور چراغهای اتومبیل استفاده میشود. عدسیهای قطبنده را در ساختن ابزارهای نوری مانند میکروسکوپهای قطبنده (پلاریزان) را از ورقه نازک پولاروید (ورقه شفاف و نازک نیترات سلولز) میپوشانند.
خواص ساختاری
بعضی از ویژگیهای بلورها به نوع و موقعیت پیوند بین مولکولهای آنها بستگی دارد. مثلا” هر چه پیوند اجزای یک بلور قویتر باشد نقطه ذوب آن بالاتر و سختی و مقاومت آن بیشتر است، مانند بلورهای الماس و گرافیت که از نظر ترکیب شیمیایی یکسان هستند و هر دو از کربن تشکیل شدهاند، اما به دلیل تفاوت در پیوند شیمیایی میان اتمهای آنها سختی و مقاومت گرافیت کم ، اما سختی و مقاومت الماس بسیار زیاد است. بعضی از بلورها به سبب شکل پیوندهای داخلی ٬ در امتدادهای معینی به آسانی میشکنند، مانند بلور نمک طعام و بعضی به آسانی ورقه ورقه میشوند، مانندبلورهای میکا. از خاصیت سختی و مقاومت بلورها در ساختن انواع کاغذها و تیغههای سمباده و همچنین در ساعت سازی استفاده میکنند.
بلور شناسی
نگاه اجمالی
بلور شناسی ، علم مطالعه بلورهاست. با ارائه روشی برای توضیح چگونگی تعیین خواص فیزیکی ماده از روی سطح آن ، یعنی اصل تقارن بلور شناسی بصورت علمی مستقل در آمد. در دهه ۱۸۸۰ ، فیزیکدانان شواهد کافی گرد آورده بودند که پدیدههای مختلفی از قبیل در شکستگی ، انبساط گرمایی ، وقف الکتریسیته و پیزو الکتریسیته را باید با استفاده از شکل بلور توضیح داد. برای مطالعه بلورها روشهای مختلفی وجود دارد که از مهمترین آنها بلور شناسی توسط اشعه ایکس و روشهای پراش الکترون.
سیر تحولی و رشد
مطالعه بلورها به دوران یونانیها و رومیها و مطالعات کوارتزهای گوناگون ، توسط ننوفراستو و پلینیو ، باز میگردد. در سده هفدهم نخستین تلاشها برای توصیف نظم ساختاری بلورها به عمل آمد. رابرت هوک اظهار داشت که مشکل کوارتز را با فرض این که کوارتز از آرایش تناوبی کرههایی تشکیل شده باشد، میتوان توضیح داد. کریستیان هویگنس به منظور توصیف پدیده دو شکستی نور ، فرض کرد که کلسیت از آرایش تناوبی بیضیهای دوار تشکیل شده است. در سال ۱۷۸۴ ، ژنه ژوست هادی این فرض را مطح کرد که در بلورها مولکولها در گروههایی به شکل متوازی السطوح قرار گرفتهاند. در آرایش فضایی این گروهها میتواند شکل بلوری ماکروسکوپیکی مشاهده شده را توضیح دهد.
در سال ۱۸۲۷ اوگوست کوشی معادله مربوط به کشسانی را بدست آورد و با این مطالعات و با استفاده از بیست و یک پارامتر توانست شرح دهد، چگونه جسم جامد تحت اثر کنش خارجی معلوم کرنش میکند. او به مطالعات خود ادامه داد و دریافت که برای توصیف بلورها با توجه به طبیعت شبکهای آنها به پارامترهای کمتری نیاز است. پنج سال بعد توانست ارنست نویمن این نتیجهها را برابر مطالعه برهمکنش میان نورد ماده بر اساس مکانیک بکار برد. او فرض کرد که نور از ذرات خردی درست شده است. دانشجوی وی والدر سار فوگست که بعدها استاد دانشگاه کوتینگتون شد، نخستین کسی بود که تمام اطلاعات و دستاوردهای مربوط به ارتباط میان خواص فیزیکی و ساختار بلورها را در تناوبی گرد آورد.
بلورشناسی نوین
در سال ۱۹۱۲ ، بلورشناسی نوین متولد یافت. در آن سال ماکس و گروهش تصویری از پراش پرتوهای ایکس توسط بلور ۳ns بدست آوردند. این آزمایشها سرشت موجی پرتوهای ایکس را ، که ویلهم کنراد رونتگن در اواخر سده نوزدهم کشف کرده بود و همچنین آرایش تناوبی خوشههای اتمها را در دوران بلور به اثبات رساند. ویلیام لارش براک و پدرش ، ویلیام هنری براگ در همین زمینه به پژوهش پرداختند و معادله مشهور زیر را بدست آوردند:
۲sinӨ = nλ
که در آن d فاضله میان صفحهای خانواده معینی از صفحههای بلوری ، n که مرتبه بازتاب نامیده می شود، عدد طبیعی λ طول موج ایکس مورد استفاده و Ө زاویه فرود و زاویه بازتاب باریکه است. این معادله میگوید که کدام زاویه برای بازتاب با طول موج و خانواده صفحههای خاص مناسب است، بازتابهایی که از لحاظ هندسی مجازند در طبیعت یافت میشوند.
بلور شناسی با پرتو ایکس
اگر نمونهای از تک بلور را با استفاده از پرتوهای سفید ایکس ، پرتوهایی که نه یک طول موج ، بلکه گسترهای از طول موجها را در بردارد مورد مطالعه قرار دهیم. نقش خون لاوه بدست میآید تحت این شرایط در معادله ۲dsinӨ = nλ میتواند مقادیری زیاد داشته باشد. اما Ө زاویهای میان پرتو فرودی و صفحه ، برای یک خانواده صفحات خاص مقداری ثابت است. معمولا طول موجی مانند λ وجود دارد که در معادله براگ صدق میکنند و بازتاب رخ میدهد.
اگر نمونهای را با فیلم عکاسی یا آشکارسازی جدید دیگری احاطه کنیم. در نقاط مختلف روی فیلم لکههایی بدست می آوردیم که به پرتوهای بازتابیده از خانوادههای مختلف صفحات بلور مربوط میشوند. با پردازش این دادهها به طریق ریاضی به آنچه نقش پراشی را بوجود میآورد میتوان پی برد. در نتیجه ، ساختار میکروسکوپی بلور را معین میکند، یعنی میتوان فهمید شبکه بلوری این ساختار چگونه است و چه اتمهایی در تلاقی شبکهای قرار دارند.
روش پودری
برای مطالعه بلور شناسی توسط اشعه ایکس روشهای استاندارد دیگری هم وجود دارند که در این میان روش پودر از همه رایجتر است. در روش پودر بجای تک بعدی از نمونهای استفاده میشود که بصورت بلورهای کوچکی به ابعاد ۱µm یا کمتر خرده شده است. در این روش باریکه تک فام از پرتوهای ایکس به نمونه تابیده میشود. و در این حال برای هر خانواده خاصی از صفحات تعداد زیادی بلورک با سمتگیری مناسب پیدا میشوند که بازتاب براگ فرودی است. اما تند چتری که هر تکه از پارچه آن با دسته چتر زاویهای یکسان میسازند. باریکههای بازتابیده روی مخروطی قرار میگیرند که گشودگی آن دو برابر گشودگی مخروط قبلی است. زیرا باریکه بازتابیده نسبت به باریکه اولیه زاویه ۲Ө میسازد و این در حالی است که زاویه بین صفحه و باریکی اولیه برابر Ө است.
اگر فیلم عکاسی را در راه باریکه خروجی قرار دهیم، از تلاقی مخروط اخیر با صفحه عکاسی یک دایره بدست میآید: فیلم عکاسی را معمولا به شکل نوار باریک دایرهای در میآوردند و آنرا روی صفحهای که شامل باریکه خروجی است قرار میدهیم. فیلم را سوراخ میکنند تا باریکه بتواند به نمونه برسد. از تلاقی مخروطهای بازتابشی مربوط به صفحههای مختلف بلور فیلم نقش پراشی خطی بدست میآید.
بلور شناسی به روش پراش الکترون
در آغاز دهه ۱۹۹۰ روشهای جدیدی پیدا شدند که مشاهده مستقیم سطحهای بلورین را امکان میسازند. درک تغییرات ریخت شناسی که هنگام رویاندن بلور برای کاربردهای الکترونیک روی میدهند. با استفاده از پراش الکترون بجای پرتو ایکس و تحت زاویهای کم از سطح بلورها حاصل شده است. با استفاده از میکروسکوپ تونلی روبشی برای نخستین بار ، امکان مشاهده مستقیم ساختار شبکهای بلورها از طریق مشاهده اتم منفرد فراهم شد.
ساختار بلوری
!مقدمه
با نگاه کردن به ساختار داخلی بلورها ، دانشمندان امروزه میدانند که بلورها به این دلیل همیشه شکلهای منظم و قابل شناسلیی دارند که اتمهای داخل آنها همیشه به شکل الگوهای مشخصی که شبکه نام دارند در کنار یکدیگر قرار میگیرند. خواص یک بلور به شبکه آن بستگی دارد. به عنوان مثال الماس به این دلیل بسیار سخت است که اتمهای آن با پیوندهای بسیار قوی به هم متصل شدهاند و یک شبکه مستحکم را بوجود آوردهاند. دانشمندان شبکه بلورها را با استفاده از اشعه ایکس مطالعه میکنند. این مطالعات آشکار ساخته است که همه بلورها را میتوان فقط به هفت ساختار پایه طبقه بندی کرد، که با ساختار شبکه هر بلور تعیین میشود.
تاریخچه
در پی کشف پراش اشعههای ایکس توسط رونتگن و انتشار یک رشته محاسبات و پیشبینیهای ساده و موفقیت آمیز در مورد ویژگیهای بلورین ، بررسی ساختارهای بلوری بصورت دقیقتر شروع گردید. ناظرهای اولیه با توجه به نظم شکل خارجی بلورها به این نتیجه رسیدند که بلورها از تکرار منظم سنگ بناهای همانند بوجود میآیند. زمانی که بلوری در شرایط محیطی ثابت رشد میکند، شکل آن در حین رشد تغییر نمیکند، گویی سنگ بناهای همانند بطور پیوسته به آن افزوده میشوند. این سنگ بناها ، اتمها یا گروههایی از اتمها هستند، که بلور یک آرایه متناوب سه بعدی از اتمهاست. این موضوع با این کشف کانی شناسان در قرن هیجدهم که اعداد شاخص جهتهای تمام وجوه بلور اعداد درستند، آشکار شد.
بازدید
مواد معدنی ، زیربنای اقتصاد و صنعت هر جامعه را تشکیل میدهند. بشر از همان آغاز آفرینش خود و در طول تاریخ ، بر حسب نیازمندیها و شناخت ، از مواد معدنی استفاده کرده است. اکنون نیز انسان ، از تمامی مواد معدنی به حالتها و شیوههای گوناگون ، بهرهبرداری مینماید. به عبارت دیگر ، همین مواد معدنی هستند که پاپه و اساس تمدن را تشکیل میدهند. زمین شناسی اقتصادی ، پایه و شالوده اکتشافات معدنی و کاربرد مواد حاصل از آن را تشکیل میدهد.
تاریخچه
از آغاز آفرینش ، انسان همواره از مواد پوسته زمین در جهت رفع نیازمندیهای زندگی و دسترسی به رفاه بیشتر استفاده کرده است. سنگها و کانیهای غیر فلزی اولین موادی هستند که انسان اولیه آنها را به کار برده است. آثار بدست آمده از کاوشهای باستان شناسی حاکی از آن است که انسانهای اولیه از فلینت ، چرت و دیگر سنگهای سخت برای ساختن اسلحه و کندن غارها استفاده نمودهاند و همچنین خاک رس و سنگ را برای ساختن ظروف گلی و اهرام شگفت انگیز مورد استفاده قرار دادهاند.
ظهور انسان و اشیای دست ساز بشری در عصر پارینه سنگی (Paleolithic old stone age) در ۷۵۰ هزار سال پیش از میلاد آغاز گشته است. بر اساس مطالعات باستان شناسی ، طلا Au نخستین فلزی بوده که بشر به صورت خالص از رودخانهها جمع آوری نموده و مس نیز نخستین فلزی است که انسان قادر به ذوب آن شده است. در مورد تاریخ استفاده از مس نظرات ضد و نقیضی دیده میشود. گروهی استفاده از آن را در حدود ۲۰ هزار سال پیش از میلاد ، و عدهای تاریخ استفاده آن را به حدود ۱۲ هزار سال پیش از میلاد و به کشور مصر نسبت میدهند.
سیر تحولی و رشد
• بر طبق نوشتههای هرودت ، یونانیان در سالهای ۴۲۰ تا ۳۸۴ قبل از میلاد از رگههای کوارتزی برای کشف ذخایر طلا استفاده نمودهاند.
• ابو علی سینا ، فیلسوف و دانشمند ایرانی ( ۱۰۳۷ ـ ۹۸۰ میلادی ) اولین کسی به شمار میرود که مواد معدنی را تقسیم نموده است. این رده بندی شامل سنگها ، فلزات ، سولفورها ، نمکها و ترکیبات دیگر میباشد.
• اولین نظریه در مورد منشأ مواد معدنی توسط جورج اگزیکولا در سال ۱۵۵۶ ارائه شد. این دانشمند به کمک مطالعات دقیق انجام شده روی ناحیه معدنی ارزبرگ آلمان ، چگونگی تشکیل این ذخیره را به طور سیستماتیک بیان نمود. در قرن هیجدهم مجددا پژوهشهایی در زمینه چگونگی تشکیل مواد معدنی به خصوص در منطقه ارزبرگ آلمان توسط دلیاس ( ۱۷۷۰ ) ، هنگل (۱۷۲۵) ، زیرمن (۱۷۴۶) انجام شد.
• در اواخر قرن هیجدهم ، ورنر از آلمان و جیمز هاتن از اسکاتلند ، دو نظریه متفاوت در مورد منشا مواد معدنی ارائه دادند و بحثهای زیادی در این باره آغاز گردید. ورنر در سال ۱۷۷۵ نظریه نپتونیست را ارائه نمود. بر طبق این نظریه سنگهای رسوبی و سنگهای آذرین و حتی رگهها از طریق تهنشینی در اقیانوس به وجود آمدهاند. هاتن نیز در سال ۱۷۷۸ نظریه پلوتونیست را پیشنهاد کرد. وی ضمن رد کردن نظریه ورنر ، معتقد بود که سنگهای آذرین و مواد معدنی مذاب از اعماق زمین منشا گرفتهاند.
• در اواخر قرن نوزدهم ، دانشمندان آمریکایی و اروپایی در مورد نحوه تشکیل مواد معدنی نظریههای مختلف دیگری ارائه دادهاند. مطالعه و پژوهشهایی که تا کنون در زمینه منشا و چگونگی تکشیل کانیها توسط دانشمندان انجام شده موجب ارائه تئوریهای جدید شده که اکتشاف مواد معدنی را در تمامی مراحل کم هزینهتر ، آسانتر و با موفقیت آمیزتر نموده است.
برخی ساکنان اولیه ایرانیان را نخستین ذوب کنندگان و استفاده کنندگان از فلز مس تصور میکنند و تاریخ آن را به حدود ۹ هزار سال پیش از میلاد میدانند. با این حال ، به نظر بسیاری از باستان شناسان استخراج و ذوب مس توسط ساکنان اولیه ایران و در محلی به نام تل ابلیس صورت گرفته است. بر اساس شواهد باستان شناسی و معدن کاری قدیمی ، مرکز ، شرق و شمال ایران دارای کهنترین پیشینه فلزگری میباشند. اواخر هزاره هفتم در ایران را مرحله گذر از عصر نو سنگی به عصر فلزات میدانند، در حالی که عصر نو سنگی در اروپا تا هزاره چهارم ادامه داشته است.
رده بندی کانسارها
امروزه سه رده بندی برای کانسارها مودر استفاده قرار میگیرد که ممکن است با توجه به شرایط خاص یک کانسار ، یکی بر دیگری ترجیح داده شود. این رده بندیها بصورت زیر میباشد:
• رده بندی نیگلی کانسارها ( ۱۹۲۹ ):
o کانسارهای نفوذی
o کانسارهای آتشفشانی
• رده بندی کانسارها توسط اشتایدرون:
o کانسارهای نفوذی و ماگمایی
o کانسارهای پنوماتولیتی
o کانسارهای گرمابی
o کانسارهای حاصل از گازها و بخارات درونی که به مناطق سطحی راه مییابند.
• رده بندی کانسارها توسط لیندگرن:
o تجمع کانیها در اثر انجام واکنشهای شیمیایی
o تغییرات و تجمع مکانیکی مواد معدنی
کاربرد مواد معدنی
مواد معدنی به حالتهای مختلف به مصرف میرسند که مهمترین آنها عبارتند از:
• بصورت عنصر
• بصورت کانی
• بصورت بلور
• بصورت سنگ
زمین شناسی اقتصادی در ایران
تاریخچه استفاده از فلزات در ایران :
در مورد تاریخ استفاده از مس نظرات ضد و نقیضی دیده می شود. گروهی استفاده از آن را در حدود ۲۰ هزار سال پیش از میلاد، و عده ای تاریخ استفاده آن را به حدود ۱۲ هزار سال پیش از میلاد و به کشور مصر نسبت می دهند. برخی ساکنان اولیه ایران را نخستین ذوب کنندگان و استفاده کنندگان از فلز مس تصور می کنند و تاریخ آن را به حدود ۹ هزار سال پیش از میلاد می دانند. با این حال، به نظر بسیاری از باستان شناسان استخراج و ذوب مس توسط ساکنان اولیه ایران و در محلی به نام تل ابلیس صورت گرفته است.
براساس شواهد باستان شناسی و معدن کاری قدیمی، مرکز، شرق و شمال ایران دارای کهن ترین پیشینه فلزگری می باشند. اواخر هزاره هفتم در ایران را مرحله گذر از عصر نوسنگی به عصر فلزات می دانند، در حالی که عصر نوسنگی در اروپا تا هزاره چهارم ادامه داشته است.
در سال ۱۹۶۶ در فرانسه مجسمه گوسفندی از فیروزه ساخته شده بود و در موزه ای به عنوان هنر ۷۰۰۰ ساله ایران، به تماشای همگان گذاشته شد و این موضوع نشان از آن دارد که تاریخ استخراج و به کارگیری فیروزه در ایران، به بیش از ۷۰۰۰ سال پیش می رسد. همچنین کوره های قدیمی ذوب فلزات و سرباره های باقیمانده آنان، در دامنه رشته کوه های زاگرس و البرز تا کویر یزد، کرمان ، قم ، کاشان ، خراسان و همچنین در دامنه رشته کوههای بلوچستان مانند سرباره های معدنی مس چهل کوره و معادن متروکه سرب و روی بین ناحیه خارستان و بید ستر تفتان حاکی از مهارت نیاکان ما در امر استحصال فلزات از مواد معدنی دارد.
وجود کلمه aios به معنی فلزات در زبان هند و اروپایی، نشان دهنده این است که تمدن هند و اروپایی پیش از مهاجرت، به عصر فلزات رسیده اند. این کلمه در لاتین aes به معنی مفرغ و مس و در سانسکریت به ayas یعنی آهن تبدیل شده است. واژه آهن در زبان پارسی مشتق از آسن asen (در زبان کردی) می باشد که واژه های آیزن eisen (آلمانی) و آیرون iron (انگلیسی) از آن مشتق شده است.
از آغاز هزاره سوم پیش از میلاد، در نوشته های دوره های پادشاهی سومری، بابلی و ایلامی اغلب از پیشرفت های ایرانیان در زمینه صنعتی ، معدنی و بازرگانی یاد داشته است. در این مراکز صنعتی، فلزگرایی و سفالگری – صنعت سنگ صابون و سنگ مرمر، رونق فراوانی داشته است و همچنین در کارگاههای آنها سنگ های نیمه قیمتی چون عقیق ، سنگ لاجورد و فیروزه تولید، شده است.
آغاز عصر مفرغ (برنز) در ایران، درست همزمان با ۲ هزار سال پیش از میلاد بوده است. کشف مفرغ موجب ساخت بیشتر اشیای فلزی و تقاضای روزافزون مواد خام شد. احتمال می رود که معدن قلع ده حسین در نزدیکی شازند در این زمان شناخته شده باشد. بین سالهای ۱۰۰۰ تا ۲۰۰۰ میلادی، فلز آهن نیز در ایران به کار گرفته شد. کاربرد عمومی فلز آهن، در جنگاوری و کشاورزی، اوضاع تجارت را در آغاز هزاره اول تغییر داد زیرا این تجارت بر پایه خرید و فروش مس و فلزاتی بود که با مس ترکیب می شوند. احتمال می رود که کانسارهای آهن شاه بلاغ (جنوب زنجان)، ماسوله و گل گهر در این برهه از زمان شناخته شده اند.
در نیمه دوم هزاره اول پیش از میلاد، با تاسیس دولت نیرومند هخامنشی، شناخت زمین و بهره برداری از ثروت های نهفته آن، روبه گسترش نهاد و استخراج مس، طلا، نقره، سرب، روی و دیگر فلزات به فراوانترین حد خود رسید. ایرانیان در این زمان، از آهن در تهیه پولاد استفاده می کردند و در تهیه جنگ افزار و ساختن پل استفاده می نمودند و سپس این پل ها را با قیر اندود می نمودند که هنوز هم بدون زنگ زدگی باقی مانده اند. همچنین برای استحکام ساختمان های تخت جمشید و پاسارگاد، از آهن و سرب استفاده شده است. در این دوره طلا و نقره نیز کاربرد فراوانی داشته است و تصور می شود که معادن طلای زرشوران تکاب، زرین اردکان یزد، کوه زر دامغان، کوه زر تربیت حیدریه، قلعه زری بیرجند، سرب و روی کوه سورمه فیروزآباد، آهن نیریز و فیروزه نیشابور در این دوره ایجاد شده اند.
در دوره ساسانیان کانسارهای سرب، روی، مس، طلا و آهن زیادی شناخته شده اند. یشتر اشیاء و ابزار فلزی که در حفاریهای باستان شناسی به دست آمده، متعلق به دوره ساسانی می باشد و از جمله معادنی چون سرب و نقره نخلک، سرب و نقره خارستان و سرب و نقره آهنگران ملایر قابل اشاره است.
با حمله اعراب به ایران، فعالیت های معدنی زمانی را به انحطاط گذراند. اما در سده های سوم و چهارم که به نام دوره رنسانس اسلام نامیده شده است، صنایع فلزی و معدن کاری بتدریج رونق نهاد.
در دوره صفویان استخراج از معادن زیرزمینی انجام گرفت و در این دوره قلع در این یافت نمی شد اما آهن و فولاد، طلا و نقره به مقدار زیادی استخراج می شد. در دوره قاجاریه و به ویژه زمان امیرکبیر، اقداماتی برای بهره برداری از معادن طلا به عمل آمد. از معدن طلای موته در نزدیکی دلیجان در این دوره نیز بهره برداری شده است.
آرسنیک به مقدار زیادی به صورت زرنیخ زرد و قرمز در کردستان و حوالی قزوین دیده شد. همچنین گوگرد، نمک طعام، شوره و زغال سنگ به صورت معادن روباز یافت شدند. در این دوره نفت و سنگ نمک از جزیره قشم، گل اخری در جزیره هرمز و ابوموسی، گوگرد در شرق و غرب بندرلنگه و فیروزه در نیشابور یافت شدند.
در اوایل سده چهاردهم هجری خورشیدی، با پیدایش ثبات اوضاع سیاسی در ایران، برنامه هایی در جهت صنعتی شدن کشور انجام گرفت مانند احداث مجتمع ذوب آهن و ذوب مس و کارخانه های بافندگی، قندسازی و سیمان
نخستین فعالیت های معدنی از سوی دولت در حدود ۱۳۱۳ در مناطق انارک و شمشک آغاز گشت. در سال ۱۳۱۶ معدن زغال سنگ گلندرود (در استان مازندران) گشایش یافت. همچنین معادن سرب و روی در حوضه های انارک – اصفهان – یزد، معادن مس عباس آباد و زنجان نیز مورد اکتشاف و بهره برداری قرار گرفتند. در سال های بین ۱۳۴۰ – 1332 مطالعات زمین شناسی توسط شرکت های نفت در پهنه های رسوبی تمرکز یافت و امکان وجود نفت و گاز در آنها مورد ارزیابی قرار گرفت.
آنومالی ها و موارد استفاده از آنها
در زمین شناسی اقتصادی با عنایت به روشهای ژئوفیزیکی، ژئوشیمیایی و با تجزیه مواد معدنی، آنومالی ها Anomalys شناسایی می شوند. موارد استفاده این گرایش در:
• جستجو برای یافتن منابع نفت ، آب و گاز .
• جستجو برای یافتن کانسارهای فلزی و غیرفلزی
• بررسی مسائل زیست محیطی مرتبط با پروژه های اکتشافی می باشد.
با گذشت زمان نیاز به اکتشاف توده های کانساری عمیق و پنهان بیشتر شده و در این صورت می توان گفت که افزایش قیمت فلزات مورد نیاز در صنعت، کانسارهای با عیار پایین به صورت اقتصادی در می آید.
به عنوان مثال در حدود چند دهه پیش کانسارهای مس کمتر از ۵/۱% در تن اقتصادی نبودند اما با گذشت زمان کانسارهای مس تا حدود ۵۴/۰% نیز اقتصادی تلقی می شوند.
این عوامل بستگی مستقیم با عرضه، تقاضا و قیمت فلزات و غیرفلزات و منابع نفت و گاز در بازار جهانی دارد و در مدت زمان کوتاهی قابل تغییر است.
پی جویی و اکتشاف منابع طبیعی مختلف اهمیت زیادی دارد زیرا هنگام بالا بودن تقاضا، می توان استخراج بیشتری از مواد معدنی را داشت.
با آغاز جنگ جهانی دوم و دهه ۱۹۵۰ در کانادا و ایالات متحده امریکا روشهای مدرن ژئوشیمیایی در اکتشاف مورد استفاده قرار گرفت.
علت گران بودن هزینه اکتشاف در ایران
در کشور ما گران ترین بخش اکتشاف، حفاری است و گاه قیمت اکتشاف در کشور ما، از کشورهای غربی گران تر تمام می شود.
علت این مسئله این است که ماشین آلات حفاری، همگی تولید خارج است و معمولا در کشور تولید نمی شود. با این حال به نظر می رسد که مسایلی چون وقت کشی در هنگام حفاری ، نبود تجربه کافی و تجربه اندک کاردانان و کارشناسان حفاری، نقش بیشتری در افزایش هزینه حفاری داشته باشد.
در زمینه اکتشاف، از نظر نیروی متخصص و تحصیل کرده و پژوهشگر در بخش زمین شناسی و اکتشاف مشکل اساسی وجود ندارد و تقریبا تمامی روش ها و مدل های جدید اکتشافی را متخصصان و پژوهشگران این بخش به خوبی فرا گرفته اند و به صورت نظری در دانشگاه ها تدریس می شود.
اما آنچه که امروزه در این بخش در ارتباط با علم روز کمبود داریم، نبود نقشه های فلز زایی است که خطوط کلی اکتشاف را مشخص می کند و نبود یک مرکز سازمان یافته از پژوهشگرانی که مسایل کلی اکتشاف را طراحی کرده و نقاط ضعف و قوت آن را نقد و ارزیابی کنند و همچنین نبود بانک اطلاعات معدنی و زمین شناسی که همه اطلاعات موجود را در یک مرکز جمع آوری کند.
همچنین ابزارهای اکتشاف شامل نرم افزارها و سخت افزارهای جدید اکتشافی و نیز به روش ماهواره ای، تجهیزات رایانه ای، ژئوفیزیکی و نیز دستگاه های آزمایشگاهی برای تجزیه نمونه های معدنی و نیز وجود نیروی متخصص و ماهر برای استفاده از دستگاه های خریداری شده، از نیازهای ضروری ایران است که از این لحاظ، با کشورهای معدنی دنیا فاصله زیادی دارد. در همین راستا، دانش وضعیت تولید فروکروم، فرومنگنز و فرومولیبدن موجود است.
در ایران با توجه به ان که بسیاری از ذخایر فلزی دیگر مانند تیتانیم ، کروم، آنتیموان و … وجود دارد، هنوز دانش فنی و صنعت استحصال آنها در کشور وجود ندارد و یا بین نسبت تولید و میزان ذخایر ارتباط منطقی دیده نمی شود.
همراه با پیشرفت های فناوری، عیار اقتصادی بهره برداری در حال پائین رفتن است.
دانش ما با جایگزین کردن مواد، تغییر در حالت تبلور، بالا بردن ویژگی های فیزیکی از بار مصرف مواد خام به شدت کاسته می شود.
گذر از لامپ و خازن به IC، ریز پردازشگر و پس از آن مواد هوشمند و یا علم سرامیک و رشد بلورها، همه نشان دهنده تلاشی در راه ناهمسان کرده رشد فناوری و مصرف مواد دارند.
اغلب کالای معدنی، اکنون در مقایسه با تورم جهانی بسیار ارزان تر از هر زمان دیگر به فروش می رسد.
به طور کلی طی سالهای متمادی، بهای بیشتر مواد معدنی با تورم پیش نرفته است.
تنها بهای گاز طبیعی، طلا ، کبالت ، الماس ، گوهرها، ورمیکولیت ، احتمالا نیکل ، منگنز و آرسنیک بین سالهای ۱۹۶۰ تا ۱۹۹۵ از تورم پیشی گرفته اند.
در حقیقت، قیمت کالای معدنی تابعی از تغییرات کوتاه مدت عرضه و تقاضا بوده و غالبا از آن به عنوان تقاضا بوده و غالبا از آن به عنوان تقاضای حاشیه ای یاد می شود.
اثرات کوتاه مدت می تواند ناشی از اتفاقات می باشد که باعث جایگزینی مصرف مواد در یک کاربرد مهم شده و یا در نتیجه تغییر دولت در یک کشور عمده تولید کننده باشد.
همین روندهای دراز مدت، این واقعیت ها را از نظر پنهان می کند.
به طور کلی، کانسارهایی که تا ژرفای حدود ۲۰۰ – 100 متری قرار دارند، با توجه به نوع کانسار و میزان ذخیره و دیگر ویژگی های معدنی به روش روباز و کانسارهای موجود در ژرفای بیشتر، با روش های زیرزمینی استخراج می شود.
کانسار هایی که در آنها کانه و باطله مخلوط است، با استفاده از روش های کلی، ولی مناطق غنی از کانه، غالبا با روش های گزینشی استخراج می شود.
در روش های روباز به طور معمول فرصت استفاده از روش های انتخابی کمتر پیش می آید. به طور کلی، هر چه ژرفای معدن کاری بیشتر شود، هزینه ها و دشواری آن افزایش می یابد.
به طور کلی در شرایط کنونی، حجم تولید روزانه از عوامل مهم اقتصادی می باشد. برای بالا رفتن مقدار تولید، معدن کاری روباز توسعه می یابد. در ایران ، معادن آهن (چغارت، چادر ملو، سنگان و …) اغلب معادن بزرگ و فعال سرب و روی (انگوران، کوشک، ایران کوه، عمارت و…)، معادن مس پورفیری و همچنین بسیاری از معادن دیگر و همه ذخایر غیرفلزی، به روش روباز استخراج می شود و اغلب معادن کوچک فلزی و زغال سنگ کشور، به روش زیرزمینی استخراج می گردند و معدن کاران ایرانی، تجربه خوبی در استخراج معدن روباز و زیرزمینی دارند.
بازدید
ما و منابع طبیعی
امروزه بحث منآبع طبیعی و محیط زیست از جمله مسائلی است که در بسیاری از محافل علمی جهان و حتی مجلات و روزنامه ها به وفور دیده و شنیده می شود و در اکثر موارد هشدارها جدی و در مورد تخریب منآبع طبیعی و محیط زیست و به خطر افتادن قآبلیت سکونت کره زمین است . پژوهشهایی که در چند ساله اخیر صورت گرفته و تغییرات عظیمی که در شرایط طبیعی کره زمین به وقوع پیوسته بیانگر آن است که کره زمین در حال گرم شدن و جنگل های آن در حال نآبودی است. لایه ازن که کره زمین را از گزند اثرات زیانبار اشعه ماورآئ بنفش خورشید محفوظ می دارد روز بروز نازکتر می شود و احتمال بروز انواع سرطانها را افزایش می دهد. قدرت تولید مواد غذایی در سطح جهان به علت فرسایش خاک و بهره برداری بی روبه از زمین و آب در حال کاهش است. بسیاری از شهرهای بزرگ جهان از جمله تهران هوایی فوق العاده آلوده دارند، هوایی پر از اکسید کربن و ترکیبات سرب و گوگرد که همگی برای سلامتی انسان مضرند. فراوانی و تشدید سیلابها بویژه در سالهای اخیر حکایت از بروز اوضاع نابسامانی دارد که بر سر منابع طبیعی تجدید شونده آمده است. این در حالی است که هر سال تقریباً ۱۷ میلیون هکتار از جنگل های جهان یعنی منطقه ای برآبر مساحت اطریش از بین می روند. در حالیکه این جنگل ها سهم قآبل توجهی در تولید اکسیژن، پالایش هوا، جلوگیری از فرسایش خاک و بروز سیلاب دارند.
جنگلها و سیلاب :
جنگل، مادر چشمه ها و رودخانه ها ست
امروز با داشتن جمعیتی بالغ بر 65 میلیون نفر نظاره گر نابودی نه تنها باغها و کشتزارها بلکه شاهد از بین رفتن خانه و کاشانه و احشام و حتی جان مردم بوسیله سیلابهای مهیبی هستیم که کمتر سابقه داشته است. با نگاهی به گذشته نه چندان دور در می یابیم بسیاری از مناطقی که زمانی بوسیله درخت و درختچه و بوته و گیاهان علوفه ای پوشیده شده بود، امروز بر اثر قطع بی رویه درختان، درختچه ها و بوته کنی و چرای مفرط و آتش سوزی حتی آثاری از درختان و درختچه های بومی در بعضی از استانها به چشم نمی خورد ، حال چه انتظاری غیر از این وقایع تلخ و ناگوار می توان داشت، که گفته اند هر کسی آن درود، عاقبت کار، که کشت.
با روندی که از سالها قبل در مورد قطع درختان در جنگل های شمال و جنگل های حفاظتی و حمایتی سایر نقاط کشور وجود داشته و کماکان نیز شاهد هستیم، اکنون نظاره گر بروز سیلابهای خطرسازی شده ایم که دست کم تا کنون در استانهای سرسبز شمال کشور مشاهده نشده است. این حوادث ناگوار در مناطق سرسبز شمال کشور که روزگار درازی به برکت وجود پوشش جنگلی انبوه، بارشهای منظم و کافی، خاکهای عمیق و حاصلخیز و تعادل پایدار اکوسیستم، بعنوان جزیرههای امن و مصون از آفات و بلایای طبیعی همچون سیل محسوب میشد بصورت وحشتناکی عیان شده است. سیل مرداد ۱۳۸۰ فقط در منطقه مینودشت و کلاله) استان گلستان) بیش از 300 کشته و 270 مفقود و ۶۰۰ میلیارد ریال خسارت بجای گذاشت ( [۱]). می توان گفت هر چند سیلابها ناشی از بارندگی هستند ولی آنچه بیشتر موجب بروز سیلابها شدهاند، عمل متقابل و قانونمند طبیعت در برابر بهرهبرداریهای بیرویه انسان، کاربریهای نادرست اراضی و استفادههای نابخردانه انسان از منابع بیکران آن است. طبیعت بویژه مناطق کوهستانی بنا به ماهیت خود شکنندهاند و فشارهای جمعیت رو به رشد انسان و استفادههای نامعقول آنها را بر نمیتابند به همین دلیل با آهنگی سریع رو به تخریب گذاشتهاند و برای انسان پیامدهای ویرانگری نظیر سیل به بار میآورند.
اهمیت جنگلها و مراتع:
۱ـ کنترل آبهای سطحی و تغذیه آبهای زیرزمینی:
عرصه جنگلها و مراتع در اثر فعالیت جانوران و ریشه دواندن گیاهان و درختان به داخل آن دارای منافذ متعددی است و قادر است مقدار زیادی آب را در خود نفود داده و ذخیره کند. میزان آب نفوذی بر حسب نوع جنگل ۵۰۰ تا ۲۰۰۰ متر مکعب در سال و در هر هکتار برآورد می شود که این مقدار به مراتب بیشتر از زمینهای غیر جنگلی است [۱][۱]. به طور مثال برای نفوذ یک لیتر آب در اراضی جنگلی پهن برگ ۷ دقیقه و ۴۰ ثانیه، در زمین کشاورزی ۴۶ دقیقه و ۴۶ ثانیه و در محیط خارج از جنگل ۴ ساعت و ۲۶ دقیقه و ۴۰ ثانیه وقت لازم است. در عرض یک ساعت در زمین جنگل پهن برگ ۴/۸ لیتر، در زمین کشاورزی ۲۹/۱ لیتر و در محیط خارج از جنگل ۲۲/۰ لیتر آب وارد خاک می شود یعنی خاصیت نفوذپذیری خاک جنگل های پهن برگ ۴۰ برآبر بیشتر از خاک زمین غیر جنگلی می باشد. برای روشن شدن مطلب چنانچه حوضه آبخیز سدی پوشیده از جنگل باشد ضمن اینکه مانع از فرسایش و حمل مواد معدنی به داخل سد می شود از غیر اقتصادی شدن آن جلوگیری می کند (مشکلی که برای بسیاری از سدهای ایران بویژه برای سد منجیل وجود دارد) چنانچه مساحت این ناحیه ۱۰۰ کیلو متر مربع باشد و فرض کنیم از ۱۰۰۰ میلی متر بارندگی سالانه ۲۰۰ میلی متر آن در خاک نفوذ کند در حوضه آبخیز این سد نزدیک به ۲۰۰ میلیون متر مکعب آب ذخیره می شود [۲]. از طرفی درصد تبخیر در سطح زمینهای جنگلی بعلت خنکی هوا و بالا بودن رطوبت و کمتر تآبیدن نور آفتآب و نبودن باد شدید بسیار کمتر از منطقه غیر جنگلی می باشد. البته چون درختان مقداری از آب ذخیره شده را مصرف می کنند توصیه می شود در نواحی گرمسیری از کاشتن درختانی که آب زیادی احتیاج دارند و باران بیشتری را در خود نگه می دارند خودداری شود و به جای آن برای تثبیت خاک و بهبود وضع آب و هوا درختچه بکارند که با دارا بودن خواص یک جنگل، آب کمتری مصرف می کنند. ارزش جنگل در ذخیره کردن آب مخصوصاً برای کشورهای صنعتی و کشورهائی که جمعیت آن بسرعت رو به افزایش است بسیار مهم می باشد و قآبل مقایسه با وظایف دیگر جنگل نیست. در آمریکا ارزش سالانه جنگل های دولتی را از لحاظ ذخیره آب ۳۰۰ میلیون دلار و درآمد آنرا از محل گردشگاهها و پارک های جنگلی ۴۰ میلیون دلار تخمین می زنند در صورتیکه از محل فروش چوب سالانه فقط ۲۳ میلیون دلار بدست آمده است ( ناگفته نماندکه این ارقام مربوط به سه دهه گذشته می باشد ولی از نظر مقایسه وظایف جنگل کاملاً گویا است) به طور کلی جنگلها و مراتع موجب میگردند که نزولات آسمانی فرصت و امکان نفوذ در خاک را پیدا نموده و از جاری شدن آب در سطح زمین کاسته شود و بدین وسیله در کنترل آبهای سطحی نقش موثری دارند.
۲ـ اثر جنگل در تعدیل آب و هوای یک منطقه:
وجود رسنتی ها، بخصوص جنگل در تعدیل حرارت محیط موثر است و حرارت فعلی و روزانه سطح زمین را متعادل می کند و باعت اعتدال آب و هوا می گردد، زیرا در تآبستان قسمتی از انرژی حرارتی خورشید را جذب نموده و باعث تقلیل حرارت زمین میگردند و در زمستان به منزله روپوشی برای آن به شمار رفته و مانع از دست دادن حرارت آن می گردند. بنا به اصل فوق پوشش یک جنگل با مقایسه نقاطی که عاری از درخت می باشد باعث پایین آوردن ماکزیمم حرارت و بالا بردن مینیمم آن می گردد و چون در دو جهت مخالف صورت می گیرد، در معدل کلی حرارت تغییری حاصل نمی شود، بلکه آب و هوای محیط را متعادل می سازد [۳] از این گذشته تبخیر ناچیز و بالا بودن رطوبت نسبی هوا در جنگل نیز به این امر کمک می کنند.
۳ـ نقش جنگل ها و مراتع در مبارزه با آلودگی هوا:
آلودگی هوا چه درمناطق شهری بوسیله وسایل دود زا و کارخانجات وسایر منآبع آلوده کننده و چه در مناطق بیآبانی در اثر حرکت و جآبجائی ماسه ها و گرد و غبار بوسیله باد وجود دارد. مواد سمی موجود در هوای شهرها فقط از لوله اگزوز ماشینها و یا دودکش کارخانه های داخل شهر خارج نمی شود بلکه بادهایی که از اطراف می وزند سبب می گردند که گرد و غبار و گازهای کارخانههای اطراف را هم وارد شهر نمایند و به غلظت مواد سمی هوای مناطق مسکونی بیافزایند. درختان در جلوگیری و کاهش آلودگی هوا که در بالا ذکر شد نقش اساسی دارند. بطور مثال یک درخت صد ساله راش با ۲٫۵ تن وزن (وزن چوب خشک) در طول عمر خود ۱۲٫۵ میلیون متر مکعب گاز کربنیک هوا را جذب کرده است تا بتواند این مقدار چوب را تولید کند. همچنین درختان باد حامل ذرات ریز را شانه می کنند و میتوانند در هر هکتار جنگل تا ۶۸ تن گرد و غبار را هر بار در خود رسوب دهند [۱]. این موضوع برای مناطق بیآبانی و شهرهایی که مورد تهاجم شن های روان قرار میگیرند. بسیار حائز اهمیت است چون با ایجاد کمربند سبز میتوان از ورود گرد و غبار بداخل شهر جلوگیری کرد. همگام با شانه کردن گرد و غبار هوا، جنگل مقدار زیادی از باکتریها و میکروبهای معلق در هوا را در لای شاخ و برگ خود رسوب می دهد. مقدار باکتریهای موجود در هوای جنگل به مراتب کمتر از مناطق غیر جنگلی است.
طبق بررسیهای دانشمندان روسیه درختان کاج، گردو، پیسه آ، آبیس سیبری، بلوط، فندق، اوکالیپتوس، ارس، افرا، بید، زبان گنجشک و داغداغان از خود موادی در هوا پخش می کنند که باعث از بین رفتن بسیاری از باکتریها و قارچ های تک سلولی و برخی از حشرات مضر می شود این ماده را توکین ( Tukin ) در سال ۱۹۵۶ فیتونسید نامیده است. به طور مثال اگر پشه و یا مگس را زیر سرپوشی قرار دهیم که در آن برگهای خرد شده اکالیپتوس و با زبان گنجشک وجود داشته باشد حشره فوق پس از مدتی می میرد. برای مبارزه با بیماری سل افراد مبتلا را در روسیه برای استراحت به مناطقی که جنگل های کاج وجود دارد می فرستند. با توجه به آنچه ذکر شد متوجه میشویم که اهمیت جنگل فقط در تصفیه هوا از گرد و غبار نیست، بلکه در ضد عفونی هوا هم نقش موثری دارد و این مسئله ایجاد فضای سبز در اطراف و داخل شهرها و اطراف بیمارستانها، مدارس و اماکن عمومی را بخوبی گویا می سازد.
مراتع نیز در مناطق بیآبانی همچون پوششی روی خاکها و ماسهها را گرفته و اجازه حرکت به آنها نمی دهند و در مناطقی که حرکت خاک وجود داشته باشد مقادیر زیادی از آن را در پای بوتهها رسوب می دهد.