جستجو در تک بوک با گوگل!

بازدید
با وجود اینکه اقامه نماز به عنوان سنتی دینی در جوامع اسلامی قدمتی بس دیرینه دارد، برای بسیاری از مسلمانان هنوز هم پرسش های بسیاری درباره این فریضه وجود دارد که یا بی پاسخ مانده اند و یا پاسخ آنها به زبانی بیان نشده اند که اندیشه های جستجوگر را اقناع کند. براستی چرا باید نماز بخوانیم؟
بازدید
کتابی که پیش روی شماست به دلیل شیوایی قلم نگارنده آن و آراسته بودن آن به زبان فطرت ، همواره با استقبال فراوان از سوی کسانی که به دنبال درک معنا ، مفهوم ، جایگاه و صورت و سیرت نماز به عنوان زیباترین شعار یکتاپرستان هستند روبرو بوده است .
بازدید
احمد بن سعید عابد گفت : پدرم براى من نقل کرد که در زمان ما، در کوفه جوان خداپرستى بود – بسیار خوش صورت و زیبا اندام – همواره در مسجد جامع حضور داشت و اندک وقتى بود، که در مسجد نباشد.
زن زیبا و خردمندى چشمش بر او افتاد و دلباخته اش شد. پس از مدت ها که رنج کشید و روزها بر سر راه آن جوان ایستاد، یک روز، هنگامى که جوان به مسجد مى رفت . زن خودش را به او رسانید و گفت : اى جوان ! بگذار یک کلمه با تو سخن بگویم ، آن را بشنو، آنگاه هر چه خواستى بکن . جوان به آن زن بى اعتنایى کرد و با او سخن نگفت . و به راه خود رفت هنگامى که از مسجد به قصد منزل مى رفت آن زن دوباره سر راهش آمد و گفت : اى جوان ! مى خواهم یک جمله با تو سخن بگویم ؛ به سخنم گوش کن
جوان سر خود را پایین انداخت و گفت : این جا، جاى تهمت است و من خوش ندارم در موضع تهمت باشم . زن گفت : اى جوان ! من تو را کاملا مى شناسم و اینجا که ایستاده ام از آن جهت نیست که تو را نشناخته باشم . معاذ الله ! که کسى از این موضوع اطلاع پیدا کند. خودم آمدم تا در این موضوع با تو صحبت کنم . گرچه مى دانم اندکى از این مطالب ، نزد مردم بسیار بزرگ مى باشد و شما عابدها و زاهدها همانند شیشه مى باشید که کمترین چیزى آن را معیوب مى سازد.
بازدید
یکی از القاب امام چهارم علیه السلام، "زین العابدین" است. با وجود اینکه اهل بیت علیهم السلام همگی، از پیامبر خدا صلی الله علیه و آله تا حضرت مهدی علیه السلام، همگی زینت عابدین هستند، اما این صفت در نظر و گفتار مردم برای این امام بازگو شد و برای مردم جلوه نمود. از این جهت یاد کردن از حضرت سجاد علیه السلام میتواند زمینه تحول را در نحوه عبادت کردن ما فراهم آورد.
بازدید
هنگامى که على علیه السّلام در جنگ صفّین سرگرم نبرد بود، در میان هر دو صف کارزار، مراقب حرکت و وضعیّت خورشید بود (تا ببیند چه وقت به وسط آاسمان مى رسد تا نماز ظهر را بخواند).
ابن عبّاس عرض کرد: ((یا امیرالمؤ منین ، این چه کارى است که مى کنید ؟))
حضرت فرمود: ((منتظر زوال هستم تا نماز بخوانیم .))
ابن عبّاس گفت : ((آیا حالا وقت نماز است با وجود اینکه سرگرم پیکار هستیم ؟))…..
بازدید
بازدید
بازدید
عید فطر بزرگترین عید مسلمانان
:«اللهم ربنا انزل علینا مائده من السماء تکون لنا عیدا لاولنا و آخرنا و آیه منک» (6)در تفسیر نمونه ذیل این آیه گفته شده است: «عید در لغت از ماده عود به معنى بازگشت است، و لذا به روزهایى که مشکلات قوم و جمعیتى برطرف مىشود و بازگشتبه پیروزیها و راحتیهاى نخستین مىکند عید گفته مىشود، و در اعیاد اسلامى به مناسبت اینکه در پرتو اطاعتیک ماه مبارک رمضان و یا انجام فریضه بزرگ حج، صفا و پاکى فطرى نخستین به روح و جان باز مىگردد، و آلودگیهایى که بر خلاف فطرت است، از میان مىرود، عید گفته شده است. و از آنجا که روز نزول مائده نیز، روز بازگشتبه پیروزى و پاکى و ایمان به خدا بوده است، حضرت مسیح(ع) آن را عید نامیده است. همان طور که در روایات وارد شده، نزول مائده در روز یکشنبه بوده و شاید یکى از علل احترام روز یکشنبه در نظر مسیحیان نیز همین بوده است.روایتى که از على(ع) نقل شده: «و کل یوم لا یعصى الله فیه فهو یوم عید» هر روز که در آن معصیتخدا نشود، روز عید است، نیز اشاره به همین موضوع دارد، زیرا روز ترک گناه، روز پیروزى و پاکى و بازگشتبه فطرت نخستین است. (۷)از«سوید بن غفله» نقل شده است: در روز عید بر امیر المومنین على(ع) وارد شدم و دیدم که نزد او نان گندم و خطیفه (۸) و ملبنه (۹) است; پس به آن حضرت عرض کردم: روز عید و خطیفه؟!.آن حضرت فرمود: «انما هذا عید من غفر له» این عید کسى است که آمرزیده شده است. (۱۰)و نیز در یکى از اعیاد، آن حضرت فرمود:«انما هو عید لمن قبل الله صیامه، و شکر قیامه، و کل یوم لا یعصى الله فیه فهو یوم عید» امروز تنها عید کسى است که خداوند روزهاش را پذیرفته و عبادتش را سپاس گزارده است; هر روزى که خداوند مورد نافرمانى قرار نگیرد، عید راستین است.در روایات اسلامى براى اعیاد – بویژه اعیاد مذهبى، از جمله عید فطر – آداب و رسوم خاصى مقدر شده; در حدیثى از معصوم(ع) آمده است.«زینوا اعیادکم بالتکبیر»عیدهاى خودتان را با تکبیر زینتبخشید.«زینوا العیدین بالتهلیل و التکبیر و التحمید و التقدیس» عید فطر و قربان را با گفتن ذکر لا اله الا الله، الله اکبر، الحمد لله و سبحان الله، زینتبخشید.عید فطر یکى از دو عید بزرگ اسلامى است که درباره آن احادیث و روایات بیشمارى وارد شده است. مسلمانان روزهدار که ماه رمضان را به روزه گذرانده و از خوردن و آشامیدن و بسیارى از کارهاى مباح دیگر امتناع ورزیدهاند، اکنون پس از گذشت ماه رمضان در نخستین روز ماه شوال اجر و پاداش خود را از خداوند مىطلبند; اجر و پاداشى که خود خداوند به آنان وعده داده است.امیر المومنین(ع) در یکى از اعیاد فطر خطبهاى خواندهاند و در آن مومنان را بشارت و مبطلان را بیم دادهاند:خطب امیر المومنین على بن ابى طالب(ع) یوم الفطر فقال: «ایها الناس! ان یومکم هذا یوم یثاب فیه المحسنون و یخسر فیه المبطلون و هو یوم اشبه بیوم قیامکم، فاذکروا بخروجکم من منازلکم الى مصلاکم خروجکم من الاجداث الى ربکم و اذکروا بوقوفکم فی مصلاکم وقوفکم بین یدى ربکم، و اذکروا برجوعکم الى منازلکم رجوعکم الى منازلکم فی الجنه.عباد الله! ان ادنى ما للصائمین و الصائمات ان ینادیهم ملک فی آخر یوم من شهر رمضان ابشروا عباد الله فقد غفر لکم ما سلف من ذنوبکم فانظروا کیف تکونون فیما تستانفون.» (11)اى مردم! این روز شما روزى است که نیکوکاران در آن پاداش مىگیرند و زیانکاران و تبهکاران در آن مایوس و ناامید مىگردند و این شباهتى زیاد به روز قیامت دارد. پس با خروج از منازل و رهسپارى به سوى جایگاه نماز عید، خروجتان را از قبر و رفتنتان را به سوى پروردگار به یاد آورید، و با ایستادن در جایگاه نماز، ایستادن در برابر پروردگارتان را یاد کنید، و با بازگشتبه سوى منازل خود، بازگشتتان به سوى منازلتان در بهشتبرین را متذکر شوید. اى بندگان خدا. کمترین چیزى که به زنان و مردان روزهدار داده مىشود، این است که فرشتهاى در آخرین روز ماه رمضان به آنان ندا مىدهد و مىگوید: هان! بشارتتان باد، اى بندگان خدا که گناهان گذشتهاتان آمرزیده شد! پس به فکر آینده خویش باشید که چگونه بقیه ایام را بگذرانید؟عارف وارسته، «میرزا جواد آقا ملکى تبریزى» درباره عید فطر آورده است: «عید فطر روزى است که خداوند آن را از میان دیگر روزها برگزیده است و مخصوص هدیه بخشیدن و جایزه دادن به بندگان خویش ساخته است. خداوند به آنان اجازه داده است تا در این روز نزد حضرتش گرد آیند و بر خوان کرم او بنشینند و ادب بندگى به جاى آرند; چشم امید به درگاه او دوزند و از خطاهاى خویش پوزش خواهند; نیازهاى خویش به نزد او آرند و آرزوهاى خویش از او خواهند. و نیز آنان را وعده و مژده داده است که هر نیازى به او آرند، برآورد و بیش از آنچه چشم دارند به آنان ببخشد، از مهربانى و بندهنوازى، بخشایش و کارسازى در حق آنان روا دارد که گمان نیز نمىبرند.» (12)روز اول ماه شوال را بدین سبب عید فطر خواندهاند که در این روز، امر امساک و صوم از خوردن و آشامیدن برداشته شد و رخصت داده شد که مومنان در روز افطار کنند و روزه خود را بشکنند. فطر و فطر و فطور به معناى خوردن و آشامیدن است و گفته شده است که به معناى آغاز خوردن و آشامیدن نیز هست. به همین دلیل است که پس از اتمام روز و هنگام مغرب شرعى در روزهاى ماه رمضان، انسان افطار مىکند، یعنى اجازه خوردن، پس از امساک از خوردن به او داده مىشود.عید فطر داراى اعمال و عباداتى است که در روایات معصومین(ع) به آنها پرداخته شده و ادعیه خاصى نیز درباره آن آمده است.از سخنان معصومین(ع) چنین استفاده مىشود که روز عید فطر، روز گرفتن مزد است، و لذا در این روز مستحب است که انسان بسیار دعا کند و به یاد خدا باشد و روز خود را به بطالت و تنبلى نگذراند و خیر دنیا و آخرت را بطلبد.در قنوت نماز عید مىخوانیم:«… اسئلک بحق هذا الیوم الذی جعلته للمسلمین عیدا و لمحمد صلى الله علیه و آله ذخرا و شرفا و کرامه و مزیدا ان تصلى على محمد و آل محمد و ان تدخلنى فی کل خیر ادخلت فیه محمدا و آل محمد و ان تخرجنى من کل سوء اخرجت منه محمدا و آل محمد، صلواتک علیه و علیهم اللهم انى اسالک خیر ما سئلک عبادک الصالحون و اعوذ بک مما استعاذ منه عبادک المخلصون».بارالها! به حق این روز که آن را براى مسلمانان عید و براى محمد(ص) ذخیره و شرافت و کرامت و فضیلت قرار داد، از تو مىخواهم که بر محمد و آل محمد درود بفرستى و مرا در هر خیرى وارد کنى که محمد و آل محمد را در آن وارد کردى! و از هر سوء و بدى که محمد و آل محمد را از آن خارج ساختى خارج کن! درود و صلوات تو بر او و آنها! خداوندا، از تو مىطلبم آنچه بندگان شایستهات از تو خواستند و به تو پناه مىبرم از آنچه بندگان خالصتبه تو پناه بردند.در صحیفه سجادیه نیز دعایى از امام سجاد(ع) به مناسب وداع ماه مبارک رمضان و استقبال عید سعید فطر وارد شده است:«اللهم صل على محمد و آله و اجبر مصیبتنا بشهرنا و بارک لنا فی یوم عیدنا و فطرنا و اجعله من خیر یوم مر علینا، اجلبه لعفو و امحاه لذنب و اغفر لنا ما خفى من ذنوبنا و ما علن… اللهم انا نتوب الیک فی یوم فطرنا الذی جعلته للمومنین عیدا و سرورا و لاهل ملتک مجمعا و محتشدا، من کل ذنب اذنبناه او سوء اسلفناه او خاطر شر اضمرناه توبه من لا ینطوى على رجوع الى ذنب و لا یعود بعدها فی خطیئه.»پروردگارا! بر محمد و آل محمد درود فرست و مصیبت ما را در این ماه جبران کن و روز فطر را بر ما عیدى مبارک و خجسته بگردان و آن را از بهترین روزهایى قرار ده که بر ما گذشته است: که در این روز بیشتر ما را مورد عفو قرار دهى و گناهانمان را بشویى و بر ما ببخشایى گناهانى را که در پنهان و آشکارا انجام دادیم… خداوندا! در این روز عید فطر، که براى مومنان روز عید و خوشحالى و براى مسلمانان روز اجتماع و گردهمایى است، از هر گناهى که مرتکب شدهایم و هر کار بدى که کردهایم و هر نیت ناشایستهاى که در ضمیرمان نقش بسته استبه سوى تو باز مىگردیم و توبه مىکنیم، توبهاى که در آن بازگشتبه گناه هرگز نباشد و بازگشتى که در آن هرگز روى آوردن به معصیت نباشد.بارالها!این عید را بر تمام مومنان مبارک گردان و در این روز، ما را توفیق بازگشتبه سوى خود و توبه از گناهان عطا فرما. (۱۳)
بازدید
در مجموع نماز اکسیری است حیات بخش که نجات دهنده انسان در دنیا و آخرت بوده و سعادت را برای آنها به ارمغان می آورد و در دل خود هدایای فراوانی دارد که می تواند راهگشای امور دنیوی و اخروی آنها گردد امور فردی انسانها را به سامـان کند،اجتمـاع آنها را نظم دهـد و عقبای آنها را آباد سازد و در یک کلام نماز معراج مؤمن است۸ و آواز شیرین عشق به معبود را در گوش او نجوا می کند و راه چگونه صحبت کردن با معشوق را به انسان می آموزد همان معشوقی که انسانها را عیال اله می داند و از شنیدن صدای آنها لذّت می برد تا جایی که از اجابت خواسته ی آنها در اوقاتی خودداری می ورزد تا بیشتر راز و نیاز و صحبت های آنها را بشنود. حرف و سخن در خصوص نماز ابعاد مختلفی را در برمی گیرد از صحبت در خصوص مقدمات قبل از نماز تا سخن در خصوص تک تک الفاظ آن و چگونگی بجا آوردن و بسیار حرفهای دیگر که در این مقاله جای طرح همه آنها نیست لذا در مقاله مذکور به آثار فردی نماز تا حدودی که میسور باشد بسنده می گردد هر چند که تاکنون به این موضوعات بسیار پرداخته شده ولی باز جای دارد که نویسندگان با توجه به اقتضائات زمانه پرده های تازه ای از این آثار را که مغفول مانده است آشکار سازند تا چراغ راه ابنای بشر در حیات دنیا و عقبی گردد.
مواردی چند از آثار فردی نماز
خداوند جلّ و اعلی برای تربیت و پرورش انسان و اینکه او را به درجه رشد و کمال برساند انجام اعمالی را بر او تکلیف نموده است تا از طریق یکی از اسماء مبارکه خود که «رب» بودن است دست بشر را گرفته و به خود نزدیک گرداند. در حقیقت می خواست راه قرب به خود را برای او هموار سازد. از میان عبادات مختلف ، نماز از جمله آنان است که خداوند جلّ و علی در آن خیر کثیر قرار داده است. نماز مشتمل بر آثار گوناگون فردی ، اجتماعی و اخروی می باشد و در تعالی روح و جسم بشر تأثیر شگرفی بجا می گذارد از میان جنبه های مختلف نماز برای هر بنده در ابتدای امر توجه به جنبه های فردی نماز از ارزش منحصر به فردی برخوردار است و با این ارزشگذاری است که بنده ، راه وصل به جانان جهان آفرین را هموار می سازد و مراتب عبد بودن خود را به اثبات می رساند و از نماز برای جلب رضایت پروردگار استمداد می طلبد. بنده طالب خیر خود ، با اهمّیّت دادن به نماز و سبک نشمردن آن با یک تیر چند هدف را یکجا برآورده می سازد. از طرفی رابطه خود را با معبود پیوندی جاودانه می بخشد و از طرف دیگر با اکتساب نشاط حقیقی در ارتباط با خداوند روح و جسم خود را به سلامت می رساند تا اینکه بتواند در زندگی دنیایی خود که مزرعه ای برای آخرت می باشد راه کمال و ماندگاری را بپیماید با انجام نماز مقبول درگاه ربوبی بنده هم در دنیا سعادت دارد و هم دار بقا را آباد و نورانی می سازد در این قسمت سخن را با مکتوبی از شیخ صدوق(ره) در علل الشرایع به پایان برده و به طرح آثار فردی نماز پرداخته می شود.
شیخ در علل الشرایع از قول معصوم(ع) می گوید:
علّت و سرّ واجب شدن نماز اموری است : اقرار به ربوبیت حق عزّ و جل و خلع انداد و اضداد از او ، ایستادن در مقابل جبّار جلّ و جلاله با حالتی خوار و نیازمندانه ، خضوع و اعتراف به گناه و درخواست عفو از آنها ، گذاردن صورت در هر پنج بار روی خاک به خاطر تعظیم و بزرگداشت حقّ عزّ و جل ، متذکر خدا بودن و فراموش نکردن او ، خاشع و خاضع بودن در مقابل حضرتش و راغب و طالب بودن در زیادی دین و دنیا و انزجار از غیر خدا ، مداومت بر ذکر حق عزّ و جل در شب و روز تا بدین ترتیب بنده سید و سرور و مدبر و خالق خود را فراموش نکند تا به طغیان او منتهی گردد و در این به یاد بودن بنده پروردگار خود را فایده ای که هست آن است که از معاصی منزجر گردیده و باعث می شود از انواع فساد کناره بگیرد۹٫
1) نهی کردن از فحشا و منکر
قرآن کریم صراحتاً هدف از نماز را جلوگیری از فحشا و منکر می شمارد:
« ان الصلاه تنهی عن الفحشا و المنکر۱۰ »
فحشا و منکر انسان را در وادی گناه وارد می کند و آن باعث می شود که خیرات و خوبیها از انسان دور گردد و آدمی از نظر روحی و جسمی آسیب جدی ببیند. گناه دور شدن از قرب خداوند را در پی دارد و صفت عبد بودن که مایه کمال بشر و عاقبت به خیری اوست از او می گیرد. گناه باعث تاریکی روح ، به اجابت نرسیدن دعا ، قطع امید ، قطع شدن نعمت ، نزول بلا ، دریده شدن پرده های عصمت ، نزول درد و غم۱۱ و… می شود. اگر نمازی که می خوانیم نتواند ما را از فحشا و منکر باز دارد به قول امام صادق(ع) : «این نشانه جدی از نپذیرفته شدن نمازمان دارد۱۲٫»
خداوند کریم با امر انسان به بجا آوردن نماز واجب در پنج وقت در طی شبانه روز خواسته او را با آن شست و شوی دهد و اثر تاریـکی گناه را از صـفحه دلش پاک کند چون اگر کدورت دل در آدمـی باقی بماند میل و رغبت انسان را از انجام کارهای خیر و خدایی می گیرد و رغبت به انجام معاصی را در او افزایش می دهد.متقابلاً عبادت و بندگی و در یاد خدا بودن وجدان مذهبی انسان را پرورش می دهد ، میل و رغبت به کار نیک را افزون می کند و از میل و رغبت به شر و فساد و گناه می کاهد. یعنی تیرگیهای ناشی از گناهان را زایل می گرداند و میل به خیر و نیکی را جایگزین آن می سازد.در نهج البلاغه مولا علی(ع) می فرماید:
« نماز گناهان را مانند برگ درخت میریزد و گردنها را از ریسمان گناه آزاد می سازد ، پیامبر خدا نماز را به چشمه ی آب گرم که بر در خانه شخص باشد و روزی پنج نوبت خود را در آن شست و شو دهد تشبیه فرمود ، آیا با چنین شست و شوها چیزی از آلودگی بر بدن باقی می ماند؟۱۳ »
2) خودسازی
یک باب بسیار وسیعی در تعلیم و تربیت و معارف اسلامی است و آن اینکه ، انسان ساخته عمل خودش است یا به تعبیر دیگر انسان ساخته خود انسان است. یعنی انسان با عمل خودش ساخته می شود. هر جور عمل کند همانگونه ساخته می شود. در فلسفه اروپایی این حرف جدیدی تلقی شده است که به آن پراکتیس یا فلسفه عمل می گویند در صورتیکه از نظر قرآن این مسئله هزار و چهارصد سال است که مطرح شده است. یعنی هر جور عمل کند همانجور ساخته می شود. انسان هم سازنده عمل خودش و هم ساخته شده عمل خودش است. نماز انسان را می سازد چرا که قرآن می فرماید:
« یا ایها الذین أمنوا استعینو بالصبر و الصلوه »
یعنی از صبر و نماز استمداد و کمک و نیرو بگیرید. همین آداب ظاهر نماز را بگیرید ، بعد بروید به آداب باطن ، یعنی شرایط صحّت و قبول نماز را وقتی به انسان می گویند ، اگر نماز می خوانی روی زمین غصبی نباید بخوانی و الّا نماز باطل است ، خانه ات اگر غصبی باشد ، فرش خانه ات اگر غصبی باشد ، نمازت باطل است ، جامه ای که با آن نماز میخوانی ، حتی اگر مدیون مردم باشی و وقت ادای دین رسیده باشد و او مهلت ندهد و عجله داشته باشد و نگذارد نماز بخوانی ، اگر وقت وسیع باشد ، اول باید دین خودت را ادا کنی بعد نماز بخوانی ، یعنی اول رابطه ات را با بنده خدا درست کنی و حقوق مردم را رعایت کنی بعد به خدا مراجعه کنی ، که هر یک از اینها عاملی است برای ساخته شدن انسان۱۴٫ نماز فقط انجـام خشک یک سری افعـال و ایستـادن و نشـستن نیست که اذکـاری نیز بگویی و بعد تمام. بلکه صحّت نماز آدابی دارد که در بالا به آن اشاره شد. انسان نمازخوان برای صحّت نماز در یک کلام باید حقوقی را مراعات کند ، حق اله ، حق الناس و حق النفس. در غیر اینصورت از نماز جز خستگی و وقت گذرانی چیزی نمی ماند که شاید اثر معکوس و مخرب نیز داشته باشد.
3) طهارت ظاهری و باطنی
در نماز بر حفظ طهارت بسیار تأکید شده است از جنبه ظاهری لباس ، جوارح و مکان نماز باید کاملاً پاک بوده و عاری از کثافات و نجاسات باشد. یک مسلمان در پنج نوبت روزانه نماز به جای می آورد و همین امر او را مکلف می سازد که همیشه در تمیز نگه داشتن خود کوشا بوده و در حفظ آراستگی ظاهری خود سعی کامل نماید. روح و دل انسان نیز مراکز معنوی و باطنی انسان هستند که باید از صفات پست خالی و مملو از صفات پسندیده و نیکو باشند صفاتی که باعث خشم شیطان است و نفس امّاره انسان را در بند می کند و باعث قرب انسان به خداوند جمیل می گردد و انسان را آماده می سازد تا خود را برای انجام کارهایی که مایه خشنودی خداوند است تجهیز نماید. برای همین در وقت نماز خداوند امر به وضو ، غسل و یا تیمم می کند تا طهارت ظاهری تأمین و صفای روح حاصل آید در آیه شریفه داریم:
« اذا قمتم الی الصلوه فاغسلو وجوهکم و ایدیکم الی المرافق۱۵ »
آیه شریفه اشاره دارد که: در هنگام نماز،اول وضو بگیر،صورت و دستها را بشوی بعد مشغول نماز شو.
نورانیت و صفای باطنی که در سایه وضو پدید می آید بسیار ارزشمند است. از این رو در روایات ، تأکید شده است که انسان همواره با وضو باشد ، وضو به نور تشبیه شده و خوابیدن با وضو همچون احیا و شب زنده داری به حساب آمده است. برای دعا ، تلاوت قرآن ، زیارت و بسیاری از کارهای نیک و عبادی ، سفارش به داشتن وضو شده است. وضو به منزله اجازه ورود به حضور پروردگار است و برای قسمت های مختلف آن هم دعاهای خاصی در کتب بیان شده است۱۶٫
4) رعایت حقوق دیگران
حقّ النّاس وحقّ اله از جمله حقوقی است که خداوند رحمان بر آن تأکید بسیار دارد در خصوص حقّ الناس دارد که اگر طرف مقابل راضی نگردد انسان مورد بازخواست خداوند قرار میگیرد تا زمانیکه صاحب حق یا به حقوقش برسد و یا اینکه رضـایت دهد. حقّ اله را نیـز خداوند خود بـا بـنده اش تسویه می نمـاید و این دیـگر به رابطه بنده با خداوند برمی گردد که بنده تا چه حد در زندگی متوجه مرکز عالم وجود بوده و در امور و عبادات خود با او به راز و نیاز بپردازد. اگر بنده از سر صدق و خلوص نیت رو به سوی خدا آورد و برای قصورات خود طلب عفو و بخشش نماید خداوند نیز وعده گذشت داده است که خداوند تواب و رحیم است. حال خداوند نماز را به گونه ای قرار داده است که در آن باید بنده رعایت حقوق فوق الذکر را تمرین نماید تا برای او ملکه گردد و در طول زندگی دنیایی خود همیشه حافظ حقوق خداوند و دیگران باشد.
غصبی نبودن لباس ، مکان نماز گزار و آبی که با آن وضو می گیرد ، از ضرورتهای اقامه نماز است و اگر اندکی حرام در آن نفوذ کند دیگر زمینه ساز ارتباط عاشقانه با خداوند نیست. نماز اگر با آداب و شرایط آن اقامه شود انسان را به آرامش کافی می رساند و سطح انگیزه های او را تا عالی ترین مرتبه ، بالا می برد. انسانی که با رسیدن به بلوغ دریافته است قوانین و اصولی فراتر از خواسته ها و تمایلات شخصی او و دیگران وجود دارد با ایمان به خدا و عمل به دستورات او ، می تواند خود را از هر قیدی برهاند و به سطح بالایی از آزادی و وارستگی برساند. اما اگر شرایط و مقدمات نماز مناسب نباشد انسان را از بدیها باز نمی دارد و او را بالا نمی کشد و به مقصد نمی برد. اگر جسم انسان از مال آغشته به حق دیگران و یا حق خداوند انباشته شود اقبال انسان به نماز رنگ می بازد و اگر هم به نماز روی آورد از فضایل و کمالات آن بی بهره می ماند. در دعا آمده است که:
« الهم انی اعوذبک من صلوه لاترفع »
و به تو پناه می برم از نمازی که انسان را رشد ندهد و بالا نبرد۱۷ .
5) هدفگذاری در زندگی
امروزه در علم توسعه جوامع یکی از کارهای مهم برنامه ریزی توسعه می باشد که در برنامه ریزی هدفگذاری از امور بنیانی و پایه ای می باشد. اگر در زندگی انسان هدف مشخص نباشد او سرگردان و نیروی خود را در جاهای نامناسب به هدر میدهد. میگویند انسانی که هدف ندارد به هر طرف که برود درست است یعنی مبنایی برای سنجش درستی کار او وجود ندارد. خداوند جمیل و لطیف نیز عبادات تکلیفی بشر را به گونه ای ساماندهی و تعریف نموده است تا علاوه بر بهره معنوی و اخروی ، زندگی دنیایی او را نیز به سامـان نمـاید. ازارکان نماز نیت است. در نیت بنده هدف خود را از بجا آوردن نماز مشخص می نماید اصلاً اعمال انسان در گرو نیت است چون در نیت است که مشخص می شود که فرد برای چه آغاز به فعالیت نموده است. بنده در نیت نماز اعلام می دارد که من هر یک از این نمازهای یومیه را که مشخص نموده ام برای قرب الهی بجا آورده ام که اگر غیر از این باشد نماز او مقبول و پذیرفتنی نیست. در زندگی هم همینطور است اگر فرد هدف خود را از انجام امور مشخص ننماید کارهایش بی معنی و عبث بوده و مورد شماتت است. هر که در نماز مشغول به غیر من باشد و به یاد من نباشد پس آن کس گویا استهزا به من می کند و نمی داند که استهزا به خود کرده است و خود را از رحمت من دور کرده است و من می نویسم نام او را در دیوان زیانکاران و حشر می کنم او را در قیامت با ایشان۱۸نیت ، رکن عبادت است. اگر عملی بدون نیت انجام شود یا نیت غیر خدایی داشته باشد باطل است. نیت اصل و اساس عمل است. مقدس ترین کارها به خاطر نیت بد ، فاسد می شود و ساده ترین کارها با نیت خوب ارزش بسیار پیدا می کند. در یک کلام باید گفت نیت و انگیزه و هدف عنصری است که به عمل یک انسان بها می دهد.۱۹
6) انضباط و وقت شناسی
نماز روح انضباط را در انسان تقویت می کند ، چرا که دقیقاً باید در اوقات معینی انجام شود که تقدیم و تأخیر آن موجب بطلان نماز است. هر یک از اعمال نماز باید در جای خود انجام یابد و تقدم و تأخر آن مجاز نمی باشد و نماز ارکانی دارد که اگر سهواً و یا عمداً فراموش گردد و انجام داده نشود موجب بطلان نماز است. برای بعضی از اعمال نماز ثواب بیشتری دیده شده است مثل سجود ، که از آن به انتهای خاکساری عبد یاد می شود در نماز باید موالات یعنی پشت سر هم انجام دادن اعمال رعایت گردد لذا بی نظمی در این عبادت پذیرفتنی نیست و مقبول درگاه خداوند نمی باشد. همچنین هر یک از نمازهای واجب زمان خاص خود را دارد از نمازهای یومیه گرفته تا نمازهای آیات ، میّت ، طواف نساء و نماز نذز. خداوند برای نماز اول وقت ارزش بیشتری قائل شده است و اگر با حضور قلب خوانده شود و رعایت مستحبات نیز در بجاآوردن آن رعایت گردد. همه اینها نشانه هایی است که خداوند رحمان و رحیم خواسته است به بنده خود بگوید در تمام طول زندگی جهت موفق شدن بایستی رعایت نظم و وقت شناسی در درجه اول اهمّیّت قرار گیرد. در قرآن کریم آمده است:
« حافظوا علی الصلوات و الصلوه الوسطی و قوموا لله قانتین * فان خفتم فرجالاً اورکبانا »
« از نمازها و نماز میانه مواظبت کنید و خاضعانه برای خدا به پا خیزید * پس اگر بیم داشتید پیاده یا سواره ]نماز کنید[۲۰ »
همچنین در روایتی از امام صادق(ع) به نقل از رسول خدا(ص) فرمود:
« فردای قیامت ، شفاعت من به کسی که نماز واجب را از وقتش تأخیر بیاندازد نخواهد رسید۲۱ »
« صحیح به جای آوردن نماز که مقدمات و مقارنات و سایر امور آن درست و مطابق دستور شرع باشد و نماز را ضایع نسازد که در قرآن کریم عقوبت شدیدی برای تضییع نماز بیان شده است۲۲ » در قرآن کریم آمده است:
« فخلف من بعدهم خلف اضاعو الصلوه و ابتعوا الشهوات فسوف یلقون غیّا۲۳ »
آنگاه ، پس از آنان جانشینانی به جای ماندند که نماز را تباه ساخته و از هوسها پیروی کردند و به زودی گمراهی را خواهند دید.
7) وحدت جهت
مسئله دیگر این است که اسلام می گوید هنگام نماز همه رو به یک نقطه بایستید با اینکه خود اسلام تصریح می کند که از نظر واقعیت برای عبادت رو به هر طرف بایستد فرق نمی کند
« ولله المشرق و المغرب فاینما تولوا فثم وجه الّه۲۴ »
و مشرق و مغرب از آن خداست ، پس به هر سو رو کنید آنجا روی به خداست
بازدید
الله خدا
مطابق آیه ۱۸۶ سوره بقره شرط مهم اجابت دعا، ایمان به قدرت حضرت حق در برآورده شدن حاجات است و پاسخ به درخواست الهی است.
ماه مبارک رمضان، ماه نزول قرآن و به فرموده اهل بیت علیهم السّلام بهار آن است. اگرچه تلاوت آیات قرآن و حتی نگاه کردن به صفحات قرآن کریم نیز دارای اجر و پاداش الهی است؛ اما تدبّر در آیات قرآن دستور اکید خود قرآن و سفارش جدی پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم و ائمه اطهار علیهم السّلام است، تا جایی که فرمودهاند در تلاوت قرآنی که همراه با تدبر نباشد، خیری نیست.
رسول گرامی اسلام صلّی الله علیه و آله و سلّم در آخرین جمعه ماه شعبان المعظم، خطبهای خواندند که به خطبه «شعبانیه» معروف است و در آن، اوصاف ماه مبارک رمضان را برای مردم بیان نمودند، یکی از اوصافی که ایشان برای ماه مبارک رمضان مطرح فرمودند: این عبارت است. «وَ دُعاءُکُمْ فیهِ مُسْتَجابٌ دعای شما در این ماه مستجاب است.»
«وَ إِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَهَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْیَسْتَجِیبُواْ لِی وَ لْیُؤْمِنُواْبِی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ»؛ و هنگامی که بندگان من، از تو درباره من سؤال کنند، (بگو) من نزدیکم، دعای دعا کننده را به هنگامی که مرا میخواند، پاسخ میگویم؛ پس باید دعوت مرا بپذیرند و به من ایمان بیاورند، تا راه یابند (و به مقصد برسند.)( ترجمه قرآن کریم: آیتالله مکارم شیرازی)
در روایت است که رسول گرامی اسلام صلّی الله علیه و آله و سلّم در آخرین جمعه ماه شعبان المعظم، خطبهای خواندند که به خطبه «شعبانیه» معروف است و در آن، اوصاف ماه مبارک رمضان را برای مردم بیان نمودند، یکی از اوصافی که ایشان برای ماه مبارک رمضان مطرح فرمودند: این عبارت است. «وَ دُعاءُکُمْ فیهِ مُسْتَجابٌ دعای شما در این ماه مستجاب است.»( وسائل الشیعه: ج ۱۰؛ صفحه ۳۱۳)
شرط مهم اجابت دعا، ایمان به قدرت حضرت حق در برآورده شدن حاجات است
خداوند متعال در آیه ۱۸۶ سوره مبارک بقره، بحث دعا و استجابت آن را به زیبایی مطرح فرموده است و به رسول گرامی اسلام دستور داده است: اگر مردم از من سؤال کردند به آنان بگو من هم نزدیک به آنان هستم و هم دعای آنان را اجابت میکنم؛ آری خداوند به ما بندگان نزدیک است. بسیار نزدیکتر از آن که فکرش را بکنیم. خودش در آیه ۱۶ سوره مبارکه «ق» با صراحت به ما بیان کرد که از رگ گردن نیز به ما نزدیکتر است.
یار نزدیکتر از من به من است وین تعجب که من از او دورم
در این آیه شریفه پس از تصریح بر نزدیک بودن خدا به بندگان – که مسلماً نزدیک جسمی و فیزیکی مطرح نیست- بحث اجابت دعای بندگان مطرح شده است. جالب اینجاست که این آیه دقیقاً پس از آیات مربوط به ماه مبارک رمضان و در سیاق واحد با آنان میباشد. یعنی دقیقاً پس از مطرح شدن بحث روزه و نزول قرآن کریم در ماه رمضان خداوند موضوع دعا استجابت آن را مطرح کرده است که این نشان دهنده اهمیت دعا در این ماه مبارک است.
فراموش نکنیم که گاهی برآورده شدن برخی حاجات، به نفع ما نیست و این لطف خداست که برخی دعاهای ما را مستجاب نمیکند
آیه شریفه از قول حضرت حق ـ جلّ و علا ـ بیان میدارد که دعای هر کس که خدا را بخواند، مستجاب میشود، البته در انتهای آیه ۲ شرط مهم بیان شده است که نباید از آنها غافل شود :
شرط اول این است: «فلیستجیبوا لی» یعنی باید بندگان من هم دعوت مرا اجابت کنند تا من هم دعای آنان را اجابت کنم. یعنی نمیشود این رابطه بنده و خدا را، یکطرفه تعریف کرد، به قول شاعر: «چه خوش بی مهربونی هر دو سر بی».
نمیشود فقط از خدا درخواست کرد و خود به درخواستهای الهی پاسخ مثبت نداد!
و شرط دوم هم «ایمان» است: «ولیؤمنوا بی» یعنی باید این دعا کننده که توقع اجابت دارد، به من ایمان داشته باشد.
صلوات بر محمّد و آل محمّد همواره مستجاب است و خدا کریمتر از آن است که دعای اوّل را مستجاب کند و دعای دوّم را مستجاب ننماید
اینجا این سؤال مطرح میشود که اگر کسی به خدا ایمان نداشته باشد که اصلاً به درگاه او نرفته و از او طلب حاجت نمیکند! اینجاست که روایات اهل بیت علیهم السّلام راهگشای تفسیر قرآن میگردد. امام صادق علیهالسلام در شرح این عبارت فرمودند: «یعنی بندگان مطمئن باشند که من بر عطا کردن به آنان و برآوردن حاجات آنان قادر و توانا هستم.»( تفسیر شریف لاهیجی، جلد۱، صفحه ۱۷۰). پس شرط مهم اجابت دعا، ایمان به قدرت حضرت حق در برآورده شدن حاجات است.
پس، از این آیه شریفه درس گرفتیم که اگر با شرایط ذکرشده خداوند متعال را بخوانیم، حضرتش دعای ما را اجابت فرموده و حاجات را برآورده میسازد. البته فراموش نکنیم که گاهی برآورده شدن برخی حاجات، به نفع ما نیست و این لطف خداست که برخی دعاهای ما را مستجاب نمیکند.
دعایتان را با صلوات شروع و با آن ختم کنید، تا دعای شما بین دو دعای مقبول واقع شود و مستجاب گردد، زیرا خدا کریمتر از آن است که اوّل و آخر دعا را مستجاب کند و وسط آن را مستجاب ننماید
ذکر صلوات راهی دیگر برای استجابت دعا
ذکر صلوات بر محمّد و آل محمد نشانه ادب در مقابل پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) و موجب استجابت دعاست. در بعضی از روایات تصریح شده است که برای استجابت دعا، آن را با صلوات بر محمّد و آل محمّد آغاز کنید، زیرا صلوات بر محمّد و آل محمّد همواره مستجاب است و خدا کریمتر از آن است که دعای اوّل را مستجاب کند و دعای دوّم را مستجاب ننماید.( نهجالبلاغه، کلمات قصار / ۳۶۱) و در روایات دیگری آمده است که دعایتان را با صلوات شروع و با آن ختم کنید، تا دعای شما بین دو دعای مقبول واقع شود و مستجاب گردد، زیرا خدا کریمتر از آن است که اوّل و آخر دعا را مستجاب کند و وسط آن را مستجاب ننماید.( وسائل الشیعه، ج ۴ / ۱۱۳۷)
حال که یکی از عوامل مهم در استجابت دعا ایمان به خداوند است ، چه خوب است که راه رسیدن به ایمان را پیدا کرده و تنها در این مسیر قدم برداشته باشد که سعادت دنیا و آخرت را از آن خود نماییم .
کوتاه همت نباشیم و در دعاهای خود ایمانی مانند ایمان انبیا و یقینی مانند یقین صدّیقین از خدا طلب کنیم، تا اگر لیاقت کسب آن مراتب عالی را نداشتیم، خدا به اندازه ظرفیت ما، آن را به ما عطا کند