بازدید
با اینکه اندیشمندانی چون »مایکل فرانز« عقیده دارند که عنصر دین در دنیای امروز یک ….
ادامه مطلب + دانلود...
بازدید
یکی از معروفترین ومتداولترین نظریات در علوم اجتماعی،مسئله سکولارشدن است ، به این معنی که در جوامع صنعتی ودر جوامع درحال رشد،نفوذ مذهب رو به کاهش است .این نظریه قرائت های زیادی دارد.ازجمله بنیاد علمی فناوری جدید ،ایمان رازدوده است و یابه عبارت دیگر همزمان با تضعیف واحدهای اجتماعی ،مذهب از جایگاه سازمانی خود محروم شده است ، به تعبیر دیگر مذهب که از لحاظ نظری پدیده ای متمرکز ،وحدت گرا وعقلایی شده است ،عاقبت گلوی خود را میبرد. بدون شک تعابیر دیگری نیز برای سکولاریزم وجود دارد .
به هر حال یک چیز واضح است و آن اینکه جریان سکولار شدن اسلام رادربرنمیگیرد. طی یک قرن گذشته نفوذ وتسلط اسلام برفکر ودل مسلمانان نه تنها کاهش نیافته ، بلکه از بعضی جهات ،احتمالا افزایش هم یافته است .علاوه بر این ، این سلطه ونفوذ فقط محدود به برخی از حوزه های زندگی اجتماعی نمیشود، به عبارت دیگر اینگونه نیست که در اسلام تنها طبقات عقب مانده ومحروم از مزایای اجتماعی یا افراد روستایی یا زنان یا کسانی که با رژیمهای سنتی پیوند دارند ،به طور اخص مسوول حفظ ایمان باشند ، پایبندی به یک جهت گیری مذهبی در میان جمعیت کشورهایی که از لحاظ اجتماعی تندرو به شمارمی آیند همانند کشورهای سنت گرا است. مسیحیت کمربند انجیلی خود رادارد .اسلام هم از یک کمربند قرآنی برخوردار است و…
اهدایی : کتابخانه ،موزه ومرکز اسناد مجلس شورای اسلامی
ادامه مطلب + دانلود...
بازدید
سکولاریسم اگرچه در ایران بیشتر بار سیاسی دارد و به جای دشنام سیاسی به کار میرود اما در پایه، معنایی معرفتشناسانه دارد. از این رو، در نوشتههای سختهتر از آن به عرفگرایی ترجمه و تعبیر میشد که اکنون واژه ی گیتیگرایی به جای اش نشسته که برابرنهاده ی درخوری است اگر به پارسی سره علاقهمند باشیم و معنای درست گیتی را-به ویژه آن گاه که رویاروی مینو مینشیند- بدانیم.
واژه سکولاریسم (secularism) مشتق از کلمه لاتینى (seculum) به معناى گروهى از مردم است. در سرزمینهاى پروتستان نشین این کلمه تداول پیدا کرد و به معناى عالم دنیوى در مقابل عالم روحانى و معنوى به کار رفت. اما در کشورهاى کاتولیک نشین، نظیر فرانسه به جاى رواج کلمه سکولار و سکولاریزم, واژه لائیک رواج پیدا کرد.
این واژه از دو کلمه یونانى (laos) به معناى مردم و(laikos) به معناى مردم عوام در قبال رجال دین و روحانى اخذ شده است. سکولاریزم در فارسى به معناى ناسوتى, دنیوى، عرفى، زمینى ترجمه شده است.
در زبان عربى دو واژه العلِمانیه و العلَمانیه را معادل سکولاریزم قرار داده اند. کسانى که سکولاریزم را به العلِمانیه ترجمه مى کردند, این واژه را مشتق از علم دانسته و سکولاریزم را دعوت به علم گرایى قلمداد مى کردند و کسانى که العلَمانیه را معادل سکولاریزم قرار مى دهند آنرا مشتق از عالم مى دانند؛ بنابراین از نظر آنها سکولاریزم بر استقلال عقل انسانى در تمامى عرصه هایى که به خدمت گرفته مى شود، تاکید دارد بدون آنکه عقل را نیازمند امور دینى و معنوى بداند.
واقعیت این است که واژه سکولاریزم در طى مرو زمان, معانى متنوعى به خود گرفته است در ابتدا براى افاده معناى غیر روحانى به کار مى رفته است.
علامه محمد تقی جعفری در تحلیل واژه سکولاریسم می نویسد: این کلمه در لغات و دائره المعارفها با مفاهیم زیر تفسیر شده است:
سکولاریسم یعنی مخالفت با شرعیات و مطالب دینی ، روح دنیا داری ، طرفداری از اصول دنیوی و عرفی . ماده سکولار وابسته به دنیا ، غیر روحانی ، غیر مذهبی ، عامی ، عرفی ، بیسواد ، خارج از صومعه ، مخالف شرعیات و طرفدار دنیوی شدن امور.
سکولاریزه یعنی دنیوی کردن ،ذ غیر روحانی کردن، از قید کشیش یا رهبانیت رها شدن ، ملک عام کردن، اختصاص به کارهای غیر روحانی دادن ، از عالم روحانیت خارج شدن، دنیا پرست شدن ، مادی شدن ، جنبه دنیوی دادن به عقاید یا مقام کلیسایی .
دو اصطلاح آته ایسم و لائیسم از لائیک نیز تقریبا از لحاظ معنی با سکولاریسم در ارتباط می باشند.
آته ایسم یعنی انکار وجود خدا ، بی اعتقادی به وجود پروردگار .آته ایست یعنی ملحد. تفکر آته ایسم بدان جهت که خدا را قبول ندارد ، به بطلان کلی دین حکم نموده و آنرا به عنوان یک امر واقعی تلقی نمی کند.
لائیسم از لائیک یعنی وابستگی به شخص دنیوی و غیر روحانی ، خروج از سلک روحانیون ، دنیوی ، آدم خارج از سلک روحانیون، آدم خارج از سلک روحانیت ، به معنای اخص لائیک یعنی تفکیک دین از سیاست .
بنا به تعریف دائره المعارف بریتانیکا : لائیک از موارد و مصادیق سکولار می باشد ، زیرا تفکیک دین از سیاست اخص از سکولار و سکولار اعم از لائیک می باشد. این دو طرز تفکر ، دین رزا به به طور کامل نفی نمی کنند، یلکه آن را از امور و شئون زندگی دنیوی و مخصوصا از سیاست تفکیک می نمایند.
سکولاریزم را مى توان تلاشى براى تاسیس حوزه مستقلى از دانش که از پیش فرشهاى فوق طبیعى و ایمان گروانه پیراسته شده است, تعریف کرد. سکولاریزم دایره نفوذ و حضور دین را عرصه هایى مى داند که پاى عقل آدمى به آنجا نمى رسد.
بنابراین سکولاریسم رویکرد خاصى است که بر اثر تحولات اقتصادى, فرهنگى, اجتماعى مغرب زمین پس رنسانس به وجود آمد از مهمترین نتایج این پدیده, شکل گیرى نظریه اى سیاسى در باب جدایى دین از سیاست است. جان مایه اندیشه سکولارها تاکید بر امورى است که منتهى به انکار شدید مرجعیت دین در امور اجتماعى و سیاسى مى شود و تلقى خاص و ویژه اى از دین و کارکرد آن عرضه مى دارد .
تعریف
از آن جا اصطلاح سکولاریسم در موارد مختلفی استفاده میشود معنی دقیق آن بر اساس نوع کاربرد متفاوت است. فلسفه ی سکولاریسم بر این پایه بنا شدهاست که زندگی با در نظر گرفتن ارزشها پسندیدهاست و دنیا را با استفاده از دلیل و منطق بدون استفاده از تعاریفی مانند خدا یا خدایان و یا هر نیروی ماورای طبیعی دیگری بهتر میتوان توضیح داد. سکولاریسم بدین مفهوم یکی از دستاوردهای جورج یاکوب هالیئوک است و یکی از پایههای اساسی سکولاریسم انسانی مدرن است.
در حکومت معنی سکولاریسم عدم دخالت باورهای مذهبی در امر حکومت و برتری دادن به اصول حقوق بشر بر سایر ارزشها متصور هر گروه و دستهای است.
در مفاهیم جامعهشناسی، سکولاریسم به هر موقعیتی که در آن جامعه مفاهیم مذهبی را در تصمیمگیریهای خود کمتر دخالت دهد و یا این مفاهیم کمتر موجب بروز اختلاف و یا درگیری گردد اطلاق میگردد.
لائیسیته
در زبان فرانسه و برخی دیگر از زبانهای رومی و ایتالیایی: ” laticita ” یا ” laicismo ” معادل سکولاریسم ” است و به مفهوم عدم دخالت دین در امور دولتی وسیاست و یا برعکس آن می باشد. اگر چه به نظر می رسد هیچ کلمه ای در زبان انگلیسی نتواند معنای واقعی کلمه ” laïcité ” را که از واژه یونانی λαϊκός می آید و به معنای سکولار است برساند، اما این کلمه با کلمات انگلیسی laity یا laymen به معنای عام مرتبط است و “laicity” شیوه نگارش انگلیسی اصطلاح فرانسوی لائیسیته است. بین لائیسیته و سکولاریسم تفاوت وجود دارد؛ لائیسیته یک نظریه سیاسی است که طبق آن دین از سیاست جدا است و این نظریه با هدف افزایش آزادی های دینی ارائه شده است، درحالی که سکولاریسم با هدف زدودن ایمان از زندگی جاری مردم معرفی شده است ( با این وجود گاهی اوقات اصطلاحات سکولاریسم و “سکولاریته ” به معنای لائیسیته به کار می روند. فردی که به مکتب لائیسیته اعتقاد دارد را لائیک می گویند. طرفداران مکتب ” لائیسیته ” بر این باورند که این اصطلاح به معنای رهایی از دین است و بنابراین فعالیت های دینی می بایست در چارچوب قانون همانند دیگر فعالیت ها صورت پذیرند وامری فراقانونی نیستند. دولت در برابر نظریات مذهبی هیچ گونه موضعی نمی گیرد و افراد مذهبی را همانند دیگر افراد جامعه می شناسد. منتقدان بویژه منتقدان نسخه ترکی لائیسیته و ممنوعیت حجاب در فرانسه استدلال می کنند که این ایدئولوژی ضد مذهب است ودرعمل از آزادی های دینی می کاهد.
سکولاریسم به عنوان یک ارزش
هالیئوک در سال ۱۸۹۶ در کتاب خود به نام «سکولاریسم انگلیسی»، سکولاریسم را به این گونه تعریف میکند:
«سکولاریسم شیوه و قانون زیستن است که بر اساس انسان خالص بنا نهاده شدهاست و به صورت کلی برای کسانی است که باورهای مذهبی و یا خرافی را ناکافی یا غیرقابل اطمینان و یا غیرقابل باور یافتهاند. اصول سه گانه آن عبارت است ازبهبود وضعیت زندگی با توجه به مفاهیم مادی زندگی
دانش تنها مشیت در دسترس انسان است
کار نیک کردن نیک است. حقیقت این زندگی نیکو است و در جستجوی خوبی بودن فضیلت است.»
حکومت سکولار
اغلب دولتهای مهم جهان اهمیت سکولاریسم و دموکراسی را پذیرفتهاند تا حدی که اغلب مسیحیان معتقدند که باور سکولاریسم یک باور مذهبی است که ریشه در دین مسیحیت دارد و بدین منظور به انجیل لوقا فصل ۲۰ آیه ۲۵ اشاره میکنند. چندین کشور با جمعیت مسلمان نیز حکومتهای سکولار را به حکومت مذهبی یا متأثر از مذهب ترجیح دادهاند.
فرانسه
دولت فرانسه از لحاظ قانونی از به رسمیت شناختن ادیان منع شده است (به جز در مواردی مانند قاضیهای نظامی و آلساک-موسل). در عوض دراین کشور سازمانهای مذهبی برطبق قانون با شرایط خاص به رسمیت شناخته می شوند:در صورتی که هدف اصلی آنها سازماندهی فعالیتهای مذهبی نباشد؛
فعالیت سازمان نظم عمومی جامعه را به هم نزند.
اولین بار در دهه ۱۸۸۰ با تصویب قانون ژولز فری لائیسیته وارد نظام آموزشی فرانسه گردید، این قانون پس از سقوط دولت ارتجاعی اور درمورال پس از بحران ۱۶ مه ۱۸۷۷ تصویب شد.
امروزه اغلب گروه های مذهبی فرانسه لائیسیته را پذیرفتهاند. برخی از گروهها مانند گروههای استبدادی ارتجاعی راستگرا که داعیه بازگشت به زمان سلطه مکتب کاتولیک به قدرت سیاسی را درسر میپرورانند و برخی رهبران مسلمان که قوانین مذهبی را به قوانین کشور ارجح می دانند با این مکتب مخالفت میکنند.
لائیسیته به طور ذاتی به معنای وجود خشونت بین دین و سیاست نیست. طبق این مکتب دولت میبایست خود را از سازمانهای مذهبی وامور مذهبی برحذر دارد (البته تا زمانی که این سازمانها بر جامعه تاثیر قابل ملاحظهای ندارند). بنابراین هم دولت از دخالت سازمانهای مذهبی مصون میماند و هم سازمانهای مذهبی از وارد شدن به مناقشات سیاسی دور میمانند.
رهبران سیاسی فرانسه اگر چه از بیان اظهارات سیاسی منع نشدهاند، اما همواره از نسبت دادن سیاستهای خود به امور مذهبی در هراس بودهاند. کریستین بوتین که آشکارا بر پایه امور مذهبی در مخالفت با قانون اشتراک داخلی سخن گفت و جنسیت شرکا را مورد توجه قرار داد و در مخالفت با زوج های همجنسگرا خطابه کرد (رجوع کنید به PACS) به سرعت به حاشیه رانده شد. همواره مناقشات مذهبی دربرابر دعواهای سیاسی معقول از مرتبه پایینتری برخوردار هستند. البته رهبران سیاسی ممکن است خود صاحب دین و مذهب باشند (برای مثال ژاک شیراک یک کاتولیک است)، اما از دخالت دادن زندگی خصوصی در امور سیاسی و دولتی منع شدهاند.
فرانسویها مذهب را یک مسئله شخصی می دانند و آنرا در امور نامربوط به آن دخالت نمی دهند. دولت فرانسه میبایست از لحاظ فلسفی بیطرف باشد و دین و مذهب را با یکدیگر در هم نیامیزد و همچنین بروز تمایلات دینی و مذهبی برای این مفهوم ممنوع است.
کلمه لائیسیته در اصل معادل فرانسوی برای اصطلاح «مردم عام» است، یعنی مردمی که روحانی کاتولیک نیستند. پس از انقلاب فرانسه این معنا تغییر پیدا کرده و به مفهوم جدایی دین از شاخههای اجرایی، قانونگذاری و قضایی دولت به کار رفت. در این مفهوم جدید سیاست از دین جداست و دولت از اتخا مواضع دینی برحذر داشته شده است حتی اگر این مواضع در مورد مکاتب الحادی باشند.
ادامه مطلب + دانلود...