جستجو در تک بوک با گوگل!

بازدید
چرایی رویکرد پارلمان حماس
علی رغم این که حماس یک گروه سازشناپذیر جلوه کرده است، چرا به فعالیتهای پارلمانی روی آورده است؟ آیا رویکرد جدید به معنای پایا مبارزه مسلحانه علیه اشغالگران است؟ برای ارائه پاسخی در این باره نخست باید مقدمهای را ذکر کرد.
در حالیکه سیر تحولات سرزمینهای اشغالی فلسطین بیانگر استمرار جنایات رجیم صهیونیستی و مبارزات مقاومت برای پایان دادن به اشغالگری میباشد.، گروههای حاضر در صحنه تحولات فلسطینی خود را برای برگزاری انتخابات پارلمانی خود را آماده کرده بودند. اهمیت این موضوع سبب شد تا دیدگاههای متفاوتی در مورد چرایی رویکرد حماس به انتخاب ، چگونگی برگزاری انتخابات و تاثیر آن بر تحولات سرزمینهای اشغالی ایجاد گردد چرا که:
ابومازن که پس از مرگ یاسرعرفات ، ریاست تشکیلات خودگردان را به عهده گرفته بود ، همواره تلاش نموده بود تا جایگاه و برتری فتح را در میان مردم و ساختار سیاسی حفظ نماید. با این وجود رویکرد صرفاً سیاسی وی سبب گردیده تا:
اولاً انتساب میان سنتگرا و نسل جدید فتح، ایجاد و وی نتواند چنانکه باید ، هماهنگی گذشته ، وحدت و انسجام فتح را حفظ کند چنانکه فتح اعلام کرد با دو لیست متفاوت و مستقل به نام فتح به رهبری ابومازن و المستقبل به رهبری مروان برغوئی در انتخابات شرکت خواهد کرد.
ثانیا عملکرد مثبت سایر گروههای جهادی در استمرار مقاومت تا حدودی چهره مردمی فتح را کاهش داده است نتایج انتخابات شهرداریها خود بیانگر این تحولات بود ، و حماس در انتخابات شهرداریها اکثریت قاطع را به دست آورد. ثانیاً ابومازن از سوی بازگران فرامنطقهای مجامع بینالمللی و رژیم صهیونیستی برای مهار انتفاضه و خلع سلاح مقاومت تحت فشار قرار داد. براین اساس وی هر چند حضور گروههای جهادی به ویژه حماس را در انتخاب عامل تزلزل جایگاه فتح میداند با این حال با برگزاری این انتخابات امیدوار است پارلمان جدید فلسطین با مشارکت اکثریت گروهها تشکیل شود و آن را به عنوان کارکرد مثبت خود ثبت نماید و هم با حضور اعضای مقاومت در پارلمان تا حدودی خطمشی نظامی آنها را به سیاسی محافل خارجی برای سازماندهی تشکیلات اداری و اجرایی دولت خودگردان تلقی می کند.
این مسأله درباره حماس فرق میکند و، به بیان دیگر ، هرچند برخی از ناظران سیاسی حضور حماس در انتخابات را به معنی گرایش آنها به سازو کارهای سیاسی و کاهش مقاومت مسلحانه میدانند ، اما عملکرد و مواضع حماس بیانگر این امر است که آنها سعی دارند تا با حضور در پارلمان :
– به نوعی مشروعیت سیاسی دست یابند و نیز از لیست گروههای تروریستی خارج و به عنوان یک گروه سیاسی مشروع و رسمی معرفی شوند.
– امیدوارند با ایجاد اپوزیسیون قوی در پارلمان ضمن استمرار اهداف مقاومت که با حفظ سلاح مقاومت ضورت میگیرد بر عملکرد تشکیلات خودگردان در روند مذاکرات با رژیم صهیونیستی و سایر بازیگران خارجی نظارت نماید.
– خواستههای ملت فلسطین را در چهارچوب قانونگذاری و نظارت بر دستگاههای اجرایی محض سازند. با نگاهی به اهداف غرب و رژیم صهیونیستی که در در قبل و بعد از انتخابات کرده پی برد این اهداف عبارتند از :
۱- با اعملا فشار با گروههای مقاومت و مشرط کردن حضور آنها در انتخابات به خلع سلاح، موجب تغییر جهتگیری آنها بعد سیاسی را فراهم آورد.
۲- با ایجاد تشکلهای سیاسی در فلسطین راه را برای اجرای طرح نقشه راه هموار نماید.
۳- به ایجاد اختلاف میان گروههای مقاومت بپردازد و یعنی با دامن زدن اختلاف بین دو نگرش مقابله سیاسی و نظامی با رژیم صهیونیستی موجبات انشعاب و تضعیف آنها را پدید آورد.
۴- خارج کردن تدریجی جهادی از صحنه مبارزاتی به واسطه حضور حماس در پارلمان یعنی حضور حماس در پارلمان میتواند منجر به تنهایی جهاد اسلامی و در نهایت وادار شدن آن به ترک سلاح و روی آوردن به بعد سیاسی گردد.
۵- معطوف شدن مقاومت و تشکیلات خودگردان به برگزاری انتخابات و صفبندیهای سیاسی کم توجهی به فعالیتهای رژیم صهیونیستی در کرانه باختری ، جولان و بیتالمقدس، .و کسب امتیازات به بهانه عدم دخالت رژیم صهیونیستی در نحوه برگزاری انتخابات و …
با تمام این تفاسیر این حقیقت را نمی توان نادیده گرفت که محافل غربی و صهیونیستی با دیدهی تردید با این انتخابات مینگریستند و چرا که اولا حضور حماس در پارلمان به معنی لغو تحریمهای غرب علیه مقاومت و به نوعی مشروعیت یافتن و مشروعیت دادن به آن است اما اگر حماس سلاح را حفظ نماید مشکلات بسیاری را برای اهداف غرب و رژیم صهیونیستی ایجاد میکند. به علاوه پیروزی حماس به معنای کاهش حوزه فعالیت ابومازن میباشد که تا امروز در راه تحقیق نقشه راه ، گام برداشت ولی در حضور حماس در پارلمان میتواند در این روند اختلال ایجاد کند . افزون بر آن، نگرانی غرب از ایجاد موج سوم انتفاضه در پارلمان فلسطین است که مسلماً به دلیل نقش و جایگاه پارلمان کنترل این امر بسیار دشوار خواهد بود. بر این اساس از هماکنون غرب برای پیشگیری از چنین رخدادهایی فعالیت خود را آغاز نموده و چنانکه اتحادیه اروپا کنگره آمریکا با صدور قطعنامههایی عملاً اعلام پیروزی حماس در انتخابات علیه حماس بر مواضع دشمنانش در مقابل رژیم صهیونسیتی،و مواضع ضد حماس غرب نشان میدهد، اهداف غرب که قبل از این به آن اشاره کردیم، تحقق نیافته و دلایل حماس برای گام نهادن در عرصه فعالیتهای سیاسی، به هیچوجه به معنای بر زمین گذاشتن سلاح نیست، بلکه گشودن عرصه دیگر برای مبارزه علیه اشغالگران است.
*علل و دلایل پیروزی حماس
پیروزی غیر منتظره جنبش حماس در انتخابات پارلمانی فلسطین و غلبه بر رقیب قدرتمند خود یعنی جنبش فتح، پرسشهای زیادی را در محافل مختلف درباره علل پیروزی حماس برانگیخته است. در واکادی دلایل این پیروزی میتوان حداقل به دو علل مهم اشاره کرد:
۱- سابقه مبارزاتی و چهره روشن حماس و شخصیتهای آن:
حماس با رویکرد اسلام گرایی وارد معرکه مبارزه فلسطینی ضد صهیونیستی شد که این مسأله ریشه در اندیشههای اخوان المسلمین داشت، و این در حالی بود که جنبش بیداری اسلامی با توجه به تحولات منطقهای خصوصا انقلاب اسلامی ایران نضج یافته و در برابر خط مشیهای لائیک اعم از چپگرا و ملیگرا، قامت برافراشته بود. رژیم صهیونیستی که گویی از بالندگی این حرکت توفنده اسلامی غافل بود در مقطعی حماس را به عنوان آلترناتیوی در برابر ساف میشمرد، لذا معترض آن نشد و حماس موفق شد در چنین فضایی به تحکیم پایههای مدنی و حتی نظامی خود بپردازد. نتیجه این که حماس با تشکیل گردانهای عزالدین قسام در سال ۱۳۷۰ حملات نظامی رژیم صهیونیستی وارد ساخت. اهتمام حماس بیش از هر چند معطوف مبارزه علیه اشغالگران بود و علیرغم مخالفت با ساف و عدم شناسایی تشکیلات خود گردان،تلاش کرد وارد چالش جدی با حاکمیت فلسطین نشود. این رویکرد که بر خاست از بلوغ سیاسی رهبران حماس بود در مقطع انتفاضه مسجدالقصی به همگرایی فتح (بویژه فصل جدید این جنبش ) با حماس انجامید . از سوی دیگر، حماس در کار نظامی از فعالیت سیاسی غافل نبود و با آنکه در ماده ۱۳ مرامنامه حماس (که در سال ۱۳۶۷ تدوین شد) آمده است: جنبش حماس، جهاد را تنها راه آزادی فلسطین میداند. با این حال سران حماس راه حل سیاسی را به عنوان مکمل عمل جهادی و بدیل آن، مطرح ساختند . ورود به عرصۀ انتخابات شهرداریها و متعاقب آن مجلس قانونگذاری، ناشی از این رویکرد بود. به همین دلیل رهبران این جنبش اعلام کردند پیمان اسلو مرده است و در شرایط نوین با ورود به عرصه سیاسی میخواهند طرحی نو در اندازند.
در واقع حماس خود را ملزم به پاسخگویی به مطالبات مشروع فلسطینیان میداند که سالها دچار محرومیت در ابعاد مختلف مادی و معنوی شدهاند. از این رو فلسطینیان به دنبال گزینه جدیدی بودند تا آنان را از وضعیت موجود رهایی بخشند. در چنین شرایطی حماس با پشتوانهای از مبارزه و مقاومت و محبوبیت در اقشار محروم فلسطین وارد معرکه انتخابات شد. و با شعار اصلاحات اجتماعی و اقتصادی، آرای اکثریت فلسطینیان را به خود جلب کرد. البته حماس تصور نمیکرد به حدود ۶۰ درصد کرسیهای مجلسی دیت یابد و برنامه انتخاباتی این جنبش حاکی از اصلاحات مدنی در سقف حداکثر ۴۰ درصد کرسیها بود، از این رو مقوله دولت مقاومت با رویکرد اصلاحات داخلی و خارجی و رسیدگی به اوضاع فلسطینیان مطرح شده است.
۲- ناکارآمدی و فساد مالی جنبش فتح و دولت خودگردان:
برخی تحلیلگران به ویژه تحلیلگران صهیونیستی معتقدند، رأی مردم فلسطین به حماس، اعتراضی است به فساد موجود، نه تأیید راهبردهای مبارزاتی حماس و بدین ترتیب صبغه حماسی و نقش تاریخی جنبش حماس را نادیده میگیرند. البته ناکارآمدی جنبش فتح و دولت خودگردان در پیروزی حماس، کمتر از سابقه مبارزاتی و سازش ناپذیری حماس است. بیگمان عامل اصلی دانستن ناکارآمدی و فساد جنبش فتح و دولت خودگردان در پیروزی حماس، هدفمند است و تلاش رژیم صهیونیستی آن است که اگر ناچار به تعامل و پذیرش حماس در ساختار قدرت شد، همانند فتح آن را به گردونه رسمیت نمیشناسند و سلاح بر زمین نخواهند گذاشت. هر چند راه حلهایی سیاسی را رد نکرده و حتی بر گزینه آتشبس مشروط به گونهای که حقوق فلسطینیان را استیفا کند، و سرزمینهای اشغالی ۱۹۶۷ و بعد از آن را برگرداند، صحه گذاردهاند. در هر حال حماس با پیروزی شگرف خود مرحله تازهای را در تاریخ خود و فلسطین رقم زده است.
هوشیاری و ابتکار عمل سران این جنبش که فرار است وارد آزمون تشکیل دولت شوند، علیرغم چالشهای فراوان میتواند آفاق روشن را فرا روی فلسطینیان بگشاید.
*پیروزی حماس، مخالفتها و بازتابهای اسرائیلی:
طبق اعلام کمیته انتخابات فلسطین، جنبش حماس باکسب ۷۴ کرسی از مجموع ۱۳۲ کرسی به پیروزی رسید. این نتیجه صهیونیستهای اشغالگر را شوکه کرد. مقامات تلآویو که طی چند ماه اخیر از خروج شارون از حزب لیکود و تشکیل حذب کادیما به عنوان زلزله سیاسی یاد می آورند، این بار پیروزی حماس زلزله سیاسی بزرگتری را برای آنان ایجاد کرد. به نظر می رسد اسرائیل ها با تبلیغات فراوان علیه حماس و تلاش برای ممنوعیت شرکت حماس در انتخابات از طریق تشکیلات خود گردان عملا در افزایش محبوبیت این جنبش موثر بوده اند. شارون و وزرای وی چندین بار تهدید کرده بودند که به دلیل شرکت حماس در انتخابات پارلمانی فلسطین محدودیت هایی را در این رابطه ایجاد خواهد کرد. اما سرانجام در پی فشارهای جهانی مجبور به عقب نشینی شدند به هر روی پیروزی حماس مخالفت ها و بازتاب های زیر را در پی داشته است.
الف- مخالفت ها
کابینه ایهود اولمرت که دوران انتقالی را پشت سر می گذارد با یکی از مهم ترین مصائب ممکن روبه رو شده سران تل آویو بلافاصله پس از اعلام پیروزی حماس، هر گونه همکاری رژیم صهیونیستی را با اعضای حماس در کابینه فلسطین را ممنوع اعلام کرد. ایهود اولمرت پس از جلسه اضطراری کابینه این رژیم تصریح کرد مذاکره با حماس گروهی که برای نابودی صهیونیست ها قسم خورده اند تا زمانی که رویه خودرا عوض نکنند به هیچ وجه در دستور کار دولت اسرائیل نیست. سه شرط را برای تغییر رویه حماس و نیز برای همکاری با کابینه حماس اعلام کرد که عبارتند از: