جستجو در تک بوک با گوگل!

بازدید
دانلود کتاب خبرچین معرکه گیر
کتاب خبرچین معرکه گیر داستان بلندی است پر از فراز و نشیب که تقدیم رمان خوانان می گردد .
از متن داستان :
بازدید
بازدید
دانلود کتاب رمان دختر همسایه
دانلود کتاب رمان دختر همسایه
صحبت از دختر همسایه به میان آمد و فکر مرا در ابهام گذشته های زندگی فرو برد ، در گذشته های زندگی بشر . در تاریخ ما قبل تاریخ … در آن روزگار که بیابان گرد و جنگل شن بودیم . در آن روزگار از سایه و همسایه حرفی نبود . نه سایه داشتیم و نه همسایه داشتیم و نه چشم ما به آئینه « کارگاه » می افتاد تا عکس دختر همسایه را در برابر ببیند و دل مشتاق ما را به هوای خنده و لبخننده اش پر بدهد .
بازدید
دانلود کتاب رمان خاطرات یک قاتل
دانلود کتاب رمان خاطرات یک قاتل
در صفحه ۴ این کتاب از زبان نویسنده می خوانیم : کسانی که در سال های گذشته ، این رمان را خوانده اند ، ویرایش صورت گرفته بر نسخه پیشین ، تا اندازه ای ست که انگار رمان ویرانی تازه ای را می خوانند ولی برای دوستانی که بخش هایی از این رمان را در شبکه های مجازی خوانده اند و یا پیش از این نخوانده اند ، در آغاز کتاب نوشته ام ؛ نسخه ویرایش شده . به زبان دیگر این کتاب برای هر دو گروه ، تازگی خواهد داشت . کتاب خاطرات یک قاتل رمانی در ۲۴ بخش می باشد با عناوین زیر :
بازدید
دانلود کتاب رمان ویرانی
دانلود کتاب رمان ویرانی
قسمتی از رمان ویرانی را با هم مرور می کنیم :
… تا حالا خانه هیچ مردی نرفته بودم . نه این که ادعا کنم پاکم ، خودم را که نمی توانم گول بزنم ولی باید چند ماهی طول می کشید . باید چندین و چند بار با بعضی از پسرها پارک و سینما می رفتیم . خوب که امتحان می شدن و می فهمیدیم خیلی ریگ تو کفششون نیست و تازه اگر خانه مجردی داشتند می رفتم ( البته همیشه حد را نگه داشتم ) ولی خوب این قضیه خیلی فرق می کرد .
بازدید
دانلود کتاب دهکده متروک
در جاده ای باریک، خاکی و تاریک در کالسکه ای که اتاقش سقف نداشت، چشمانم باز شد. آسمان پر از ستاره های درخشان بود، گویی آن بالا خبریست. فرشتگان چراغانی کرده بودند و من همچون جنازه ای بی اختیار در کف کالسکه خوابیده بودم. من آنجا چه میکردم ؟ هیچ چیز در حافظه ام نبود. بلند شدم تا به بیرون نگاه کنم. وقتی نگاهم به بیرون افتاد راهی را دیدم که طی کرده بودیم . تعدادی کرم شب تاب با چهره های نگران به من نگاه می کردند آن صحنه همراه بود با صدای سوزناکی که در اثر نوازش گندم زار به وسیله باد به وجود آمده بود و صدای خش خش برگ های زرد که به زیر گاری می رفتند گرگ ها هم با زوزه های مکرر احساس ترس و غم را با هم به من می دادند .
بازدید
دانلود کتاب داستان پیام ها
سخن مولف : کتاب پیام ها نخستین داستان مدون و کامل شده ای ست که از این قلم بیرون می آید . لازم ندیدم و نخواستم این داستان حتما به صورت کتاب چاپی باشد تا دردسرهای مربوط به بخش نشر گریبانش را نگیرد . شاید چاپ این گونه ی این داستان فضای صمیمانه تری را برای نقدش بگشاید … برای دانلود کتاب داستان پیام ها به باکس زیر بروید .
بازدید
دانلود کتاب داستان پسران آدم
… قسمتی از داستان : نیلوفر به هر علتی از روی مبل بلند شد و به سمت اتاقش رفت . اما در بین راه نظرش تغییر کرد و ایستاد و بازگشت و گفت : تا یادم است می خواهم چند نکته را به تو بگویم . اول اینکه آنجا که می خواهیم برویم یک سالن بزرگ است . به محض اینکه رسیدیم می روی بر سر یک صندلی در یک کنار می نشینی و همینطور که ساکت نشسته ای فقط به ما نگاه می کنی و لذت می بری ! البته فکر می کنم که هنوز توان لذت بردن را نداری و حدسم این است که هنوز درک زیبایی و هنرت کامل نیست و همچنین یادت باشد که آنها با تو کاری ندارند .
بازدید
دانلود کتاب رمان تو راست می گفتی پدر
چند سطر از رمان : هنوز زمین از برفی که روز قبلش آمده بود سفید بود . داشتیم جسد پدرم را می بردیم تا در زادگاهش خاکش کنیم . من خواسته بودم تا توی آمبولانس کنا تابوتش بنشینم . برادرم آرشیا هم جلو نزد راننده نشسته بود . پشت سر ما هم تعدادی ماشین که اهل فامیل در حالی که همه سیاه به تن کرده بودند ، ما را همراهی می کردند … شب بود و توی بالکن خانه ام فرشی انداخته بودیم و سماور ، چایی و یک سینی میوه تازه و انارهایی که او از باغ خودشان آورده بود . فرصت خوبی بو تا چیزی ازش بپرسم .
بازدید
کتاب یاس های خردلی اولین رمان من است. در مورد ماجرای زنی است که به علتی در زندگی با همسرش به شکست می رسد و …. تابستانی گرم و ملول بود ، ساعت پنج عصر قطار به ایستگاه رسید . از قطار پیاده شدم و از پیچ کوچه همیشگی گذشتم . مدتی مردد بودم . زنگ بزنم یا نه ؟ کلید همراهم بود ، کلید را به در امتحان کردم و چرخاندم .