جستجو در تک بوک با گوگل!

بازدید
هر مسلمانی به عنوان یک باور و اعتقاد دینی این مطلب را پذیرفته که رسول گرامی اسلام حضرت ختمی مرتبت محمد مصطفی آخرین پیامبر الهی و دین و آیین او نیز آخرین دین و آیینی است که از سوی پروردگار هستی به عنوان یک دین رسمی و قابل قبول به مردم جهان عرضه شده است و این موضوع به اندازه ای برای مسلمانان قطعی و انکار ناپذیر است که سر سوزنی در مورد آن شک و تردید به دل خود راه نمی دهند.
اما با این وجود ممکن است که در مورد دین اسلام با این پرسش مهم و اساسی مواجه شوند که به راستی آموزه های دین اسلام چگونه می تواند در جهان کنونی به عنوان یک دین قابل قبول و کارآمد پذیرفته شود؟! جهانی که در آن سبک و شیوه ی زندگی انسان تغییر یافته و او به منظور رفع نیازهای روزمره خود به عوامل و امکانات جدید روی آورده و از روش و شیوه ی زندگی قدیمی فاصله گرفته است؟!
به طور مثال در گذشته خبری از بانک، شرکت بیمه، بازار بورس، بازار ارز، بازار سکه و طلا و… نبود، اما امروزه ما شاهدیم که این امور جدید التأسیس به صورت چشمگیر جای خود را در بین جامعه ی بشری باز کرده و مردم به منظور تسهیل و راحت سازی امور زندگی خویش به آنها روی آورده اند.
باسخ این اشتباه
اگر انسان بخواهد با وجود به روز بودن و استفاده از امکانات جدید یک زندگی دینی و خداپسندانه هم داشته باشد، در مسیر تأمین نیازمندی های خویش حتماً باید قوانین و مقررات الهی را نیز در نظر بگیرد و سعی کند که در این مسیر به گونه ای عمل نماید که اعمال و رفتارش در چارچوب آموزه های دین باشد.
در اینجا ممکن است عده ای با یک نگاه سطحی و کاملاً غلط گمان کنند که دین اسلام قادر نیست که خود را با زندگی امروزی تطبیق دهد چرا که این دین یک مُدل قدیمی از سبک و روش زندگی ارائه می دهد و از این جهت طرفدار کهنگی و فرسودگی است و هرگز از یک زندگی نو و جدید استقبال نمی کند.
بازدید
در این کاوش سعی بر آن بوده است تا اتفاقات و احوالات حضرت رسول اکرم (ص) از منظر عدم ایمان آوردن مردم به آن پیامبر نور و رحمت و رمز صبوری آن بزرگوار در برخورد با ناباوران – از متن قرآن کریم ترجمه استاد مرحوم فولادوند – استخراج و در پیش روی اذهان حقیقت جو گسترده شود.
بخشی از مقدمه کتاب ….. خدایا آخرین فرستاده بر حقت هجرت کرد تا دین تو را عزیز گرداند تا آنچه که درباره دشمنان در سر داشت ، جامه عمل بپوشاند ، و آنچه که برای دوستان و مومنان می اندیشید ، تحقق بیابد . پس به آهنگ جنگ بر آنان بتاخت ، تا آنجا که در درون سرزمینشان با آنان درگیر شد ، و در میان خانه هایشان بر آنان هجوم برد ، تا این که فرمان تو آشکار گشت و کلمه ات ( نیست خدایی جز الله ) برتری یافت و برافراشته شد ، هر چند مشرکان را ناخوش آمد ….. حق تکثیر: جهت انتشار رایگان به مناسبت میلاد با سعادت حضرت رسول اکرم . کتاب آخرین فرستاده را تقدیم علاقمندان می کنیم .
بازدید
یکى از مباحث چالش برانگیز روزگار ما، بحث قلمرو دین است. پرسش اساسى در این حوزه ى فکرى این است که آیا اسلام، آخرین و کامل ترین دین الهى و آسمانى، به همه ى مسائل انسانى، اعم از دنیوى و اخروى، فردى و اجتماعى، و مادى و معنوى پرداخته است یا خیر؟ و آیا دخالت دین در این عرصه ها، حداقلى است یا حداکثرى؟
البته واژه هاى حداقلى و حداکثرى، چندان واضح و روشن نیستند و پاسخ دقیق را براى ما به ارمغان نمى آورند; براین اساس، باید این عرصه ها را مسئله محور بررسى نماییم، و وجود و عدم پاسخ هاى آن مسائل را در دین جستوجو کنیم. این پژوهش، تنها به گستره ى شریعت در عرصه ى خداشناسى، نبوت شناسى، معادشناسى، فقه و حقوق و اخلاق اختصاص دارد و به عرصه هاى دیگرى، چون: انسان شناسى، اقتصاد، نظام تربیتى، مدیریت، جامعه شناسى، هنر و غیره نمى پردازد.
در این کتاب ،مقصود نگارنده از دین،اسلام است:یعنی مراد ما از قلمرو دین دامنه ی مرزهای مسائلی است که در سلام بدان پرداخته شده است. کتاب قلمرو دین پیشکش علاقمندان به مسائل دینی میشود.
بازدید
بازدید
یکی از معروفترین ومتداولترین نظریات در علوم اجتماعی،مسئله سکولارشدن است ، به این معنی که در جوامع صنعتی ودر جوامع درحال رشد،نفوذ مذهب رو به کاهش است .این نظریه قرائت های زیادی دارد.ازجمله بنیاد علمی فناوری جدید ،ایمان رازدوده است و یابه عبارت دیگر همزمان با تضعیف واحدهای اجتماعی ،مذهب از جایگاه سازمانی خود محروم شده است ، به تعبیر دیگر مذهب که از لحاظ نظری پدیده ای متمرکز ،وحدت گرا وعقلایی شده است ،عاقبت گلوی خود را میبرد. بدون شک تعابیر دیگری نیز برای سکولاریزم وجود دارد .
به هر حال یک چیز واضح است و آن اینکه جریان سکولار شدن اسلام رادربرنمیگیرد. طی یک قرن گذشته نفوذ وتسلط اسلام برفکر ودل مسلمانان نه تنها کاهش نیافته ، بلکه از بعضی جهات ،احتمالا افزایش هم یافته است .علاوه بر این ، این سلطه ونفوذ فقط محدود به برخی از حوزه های زندگی اجتماعی نمیشود، به عبارت دیگر اینگونه نیست که در اسلام تنها طبقات عقب مانده ومحروم از مزایای اجتماعی یا افراد روستایی یا زنان یا کسانی که با رژیمهای سنتی پیوند دارند ،به طور اخص مسوول حفظ ایمان باشند ، پایبندی به یک جهت گیری مذهبی در میان جمعیت کشورهایی که از لحاظ اجتماعی تندرو به شمارمی آیند همانند کشورهای سنت گرا است. مسیحیت کمربند انجیلی خود رادارد .اسلام هم از یک کمربند قرآنی برخوردار است و…
اهدایی : کتابخانه ،موزه ومرکز اسناد مجلس شورای اسلامی
بازدید
محتوای پرستش
آنچه انسان در عبادت قولی و عملی خود ابراز می دارد چند چیز است:
۱- ثنا و ستایش خدا به صفات و اوصافی که مخصوص خداست؛
۲- تسبیح و تنزیه خدا از هر گونه نقص و کاستی از قبیل فنا، محدودیت، ناتوانی و امثال اینها.
۳- سپاس و شکر خدا به عنوان منشا اصلی خیرها و نعمت ها.
۴- ابراز تسلیم محض و اطاعت محض در برابر او.
۵- جز خداوند کامل مطلق وجود ندارد و خدا در هیچ یک از مسائل بالا شریک ندارد.
جز او هیچ ذاتی منزه از نقص نیست، جز او کسی منعم اصلی نیست .
عبادت
عبادت و پرستش خداوند یکتا یکی از اصول تعلیمات پیامبران الهی است. در دین مقدس اسلام عبادت سر لوحه همه تعلیمات قرار دارد.
عبادت راز آفرینش
خداوند انسان را برای این امر آفریدکه تنها او را پرستش کند و فرمان او را بپذیرد. پس او وظیفه اش اطاعت امر خداست:« همانا جن و انس را نیافریدیم مگر برای این که مرا پرستش کنند» (ذاریات، ۵۶)
توحید در عبادت
توحید مراتب و اقسامی دارد. توحید ذاتی، توحید صفاتی، توحید افعالی، توحید عبادی.
توحید ذاتی، یعنی ذات پروردگار یگانه است. مثل و مانند ندارد: آیه کریمه « لیس کمثله شیء »(شورا/۱۱)و یا آیه « لم یکن له کفواً احد »(توحید،۵ ) مبین توحید ذاتی است.
توحید صفاتی، یعنی صفات خداوند از قبیل علم، قدرت، حیات، اراده، ادراک، حقایقی غیر از ذات پروردگار نیستند، عین ذات پروردگارند.
توحید افعالی، یعنی نه تنها همه ذات ها، بلکه همه کارها به مشیت و اراده خداوند است و به نحوی خواسته ذات مقدس اوست.
توحید عبادی، یعنی جز ذات پروردگار، هیچ موجودی شایسته عبادت و پرستش نیست، پرستش غیر خداوند یعنی خروج از دایره توحید اسلامی.
توحید در عبادت با سایر اقسام توحید فرق دارد، زیرا آن سه قسم دیگر مربوط به ذات خداست و این قسم مربوط به بندگان می باشد، به عبارت دیگر، یگانگی ذات و منزه بودنش از مثل و مانند و یگانگی او در صفات، و یگانگی او در فاعلیت از شوؤن و صفات اوست، اما توحید در عبادت یعنی لزوم یگانه پرستی، پس توحید در عبادت از شئون بندگان است نه از شئون خداوند.
انگیزه عبادت
عبادت در ادیان جز معامله چیزی نیست. زیرا ادیان افراد را وادار به عبادت می کنند و انگیزه عبادت برای رسیدن به بهشت و یا برای فرار از جهنم است.
امیرالمومنین علی (ع) می فرماید: گروهی از مردم خدا را عبادت می کند برای طمع بهشت.
این عبادت از نوع تجارت است . تجارت پیشگی و معامله گری است و گروهی عبادت می کنند از ترس جهنم . این ها کارشان شبیه کاربردگان است که از ترس شلاق ارباب کار می کنند و قوم دیگر عبادت می کنند نه به خاطر بهشت و نه به خاطر ترس از جهنم، بلکه سپاس گزارانه، یعنی خدای خودش را می شناسد ، خدا را که شناخت ، آنچه دارد ، همه را از خدا می بیند ، و چون همه چیز را از خدا می بیند ، حس سپاسگزاری او را وادار به عبادت می کند ، یعنی اگر نه بهشتی باشد و نه جهنمی، همان شناختنش خدا را، حس سپاس گزاریش او را وادار به عبادت می کند، این عبادت احراراست، عبادت آزادگان. از جمله کلمات پیغمبر اکرم در باب ارزش معنوی عبادت این است:« بهترین مردم کسی است که به پرستش و نیایش عشق بورزد.» همچنین رسول خدا می فرمایند : « طوبی لمَنْ عَشقَ العبادَه » خوشا به حال کسی که به عبادت عشق بورزد.
انگیزه عبادت در عارف الهی
در اسلام، به عبادت به آنچه که واقعاً روح نیایش و پرستش است، یعنی رابطه انسان و خدا و محبت ورزی به خدا توجه زیادی شده است. حضرت علی (ع) می فرمایند: الهی ما عَبَدْتُکَ خَوفاً منْ نارکَ وَلا طَمَعاً فی جنَّتکَ بَلْ وَجَدتُکَ اَهلاً للْعبادَه فَعَبَدْتُکَ خدایا تورا پرستش نکردم به طمع بهشتت و نه ترس از جهنمت، بلکه تو را چون شایسته نیایش و پرستش دیدم پرستش کردم.
عارف حق تنها خدا را می خواهد او هر چه را بخواهد به خاطر خدا می خواهد. اگر نعمت های خدا را می خواهد از آن جهت می خواهد که آن نعمت ها از اوست، پس غیر عارف خدا را به خاطر نعمت هایش می خواهد و عارف نعمت های خدا را فقط به خاطر خدا می خواهد.
هدف عارف از عبادت دو چیز است: ۱- شایستگی ذاتی معبود برای عبادت ۲- شایستگی و شرافت حسن ذاتی عبادت.
در نظر انسان عارف، عبادت و بندگی خداوند، برای رسیدن به بهشت نوعی بی ادبی به ساحت معبود تلقی می گردد زیرا انسان بهشت طلب، از بهشت آفرین غافل گردیده و به بهشت که تجلی اراده الهی است چشم دوخته است.
انسان عارف از آن که متوجه مخلوق باشد و به لذات مادی سرگرم باشد ابا دارد و غیرت او اجازه نمی دهد که رخ زیبای دوست را رها کرده و متوجه جلوه های او شود.
بر دوخته ام دیده چو باز از همه عالم تا دیدۀ من بر رخ زیبای تو باز است
در کعبه کوی تو هر آن کسی که درآید در قبلۀ ابروی تو در عین نماز است
ای مجلسیان سوز دل حافظ مسکین از شمع بپرسید که در سوز و گداز است