جستجو در تک بوک با گوگل!

بازدید
۲-۱۹) دین و سلامت بدن:
وقتی که سؤال «آیا دین برای سلامت شما خوب است؟ مطرح می شود، بیشتر ما علاقۀ ویژه به اثرات دین روی سلامت بدن داریم. در ده سال گذشته، برخی پژوهش های خوب طراحی شده در مجلات مشهور پزشکی چاپ شده است که در آن ها رابطه ای بین تدیّن و میزان نقصان بعضی بیماری های جسمانی خاص و همین طور مرگ و میر، به طور کل یافته اند.
۲-۲۰)-۱) فشار خون بالا:
بین ۲۰ و ۳۰ درصد از بزرگسالان امریکا فشار خون بالا دارند (فشار خون بالای ۱۴۰ میلی متر جیوه شریانی (سیتولیک) و / یا ۹۰ میلی متر جیوه وریدی (دیاستولیک) و / یا داروی ضد فشار خون بالا می خورند. برای سیاهان آمریکایی این امر به بالای ۴۰ درصد می رسد، فشار خون بالا اثرات مخرّب روی قلب، کلیه ها و مغز دارد. افراد با فشار خون بالا در معرض خطر بیشتری نسبت به حملۀ قلبی، نارسایی قلبی، نارسایی کلیه و به ویژه سکته مغزی قرار دارند. در حالی که فشار خون بالا را با اضطراب، خصومت فروکش شده و تنش روانی مرتبط کرده اند. آثار حضور در کلیسا و هم چنین اهمیت دین بر فشارهای خون روی ۴۰۷ مرد مورد بررسی قرار گرفت که همگی در مطالعه ی قبلی بخش ایواتر از ایالت جورجیا شرکت داشتند. این نتیجه به دست آمد که مردانی که غالباً در مراسم کلیسا شرکت کردند، (یک بار در هفته یا بیشتر) یا گزارش دادند که دین برای آن ها بسیار مهم است، فشارهای انقباضی و انبساطی پایین تری داشتند تا آن هایی که پیوندهای دینی نداشتند. این اثر در آن هایی که هم به وفور به کلیسا می رفتند و هم گزارش دادند که دین برایشان مهم است» قویتر بود. برای این مردان، متوسط فشار خون وریدی پنج میلی متر جیوه پایین تر از آن هایی بود که کمتر به کلیسا می رفتند و دین برایشان کمتر اهمیت داشت. لااقل هشت مطالعه ی دیگر، رابطه بین دین و فشار خون را بررسی کرده اند. در هفت مورد از این هشت مطالعه نیز فشار خون پایین تری را برای کسانی که از لحاظ دین فعال تر بودند گزارش داده اند. تفاوت هایی، هم در فشارها شریانی و هم در فشارهای وریدی یافته شد. از مطالعاتی که عملاً فشارهای خون را اندازه گیری کردند و سایر عواملی را که ممکن است بر فشارهای خون اثر بگذارند (وزن، سن، جنس و غیره) سنجیدند، چنین نتیجه گرفتند که تمامی آن ها فشارهای خون پایین تری برای افراد متدیّن تر به دست می دهند.
۲-۲۱- سکته ی مغزی:
ترسناک ترین معضلات فشار خون بالا سکته ی مغزی است در هر ۲/۱ دقیقه، یک نفر در امریکا دستخوش سکته می شود و این مسأله سومین عامل مرگ و میر در آمریکا می باشد. در میان سفید پوستان در این کشور، بیش از ۳۰ نفر در هر ۰۰۰/۱۰۰ نفر در هر سال بر اثر سکته می میرند، این میزان در میان سیاهان بیش از ۵۰ نفر در هر ۰۰۰/۱۰۰ نفر است.
به علاوه نزدیک به ۰۰۰/۵۰۰ نفر امریکایی در سال سکته ی ناقص می کنند که بیشتر آن ها فلج می مانند. در یک تخمین در کشور آمریکا به دست آمد که هزینه ی سالانه ی مراقبت به اضافۀ از دست دادن در آمد، در اثر سکته، به راحتی بالغ بر ۱۰ میلیون دلار در آمریکا است.
پژوهشگران از دانشگاه ییل میزان سکته ی قلبی جدید در یک دورۀ شش ساله را در میان ۸۱۲/۲ نفر با سن بالای ۶۵ در ایالت کارنکتیکت بررسی کردند. آن ها سه عامل دینی را بر شمردند: دفعات حضور در مراسم دین، تدیّن خود ادعا کرده و این به عنوان منبع قدرت. پژوهشگران میزان کمتری از سکته را در افرادی که لااقل هفته ای یک بار در مراسم دینی شرکت کرده بودند و اشخاصی که گزارش داده بودند که از دین به آرامش زیادی رسیده اند، یافتند. بزرگ ترین اختلاف مربوط به حضور در کلیسا بود. آن هایی که هرگز یا تقریباً هرگز به کلیسا نرفته بودند، نزدیک به دو برابر میزان سکته را نسبت به کسانی که هفته ای یک بار به کلیسا رفته بودند، تجربه کردند. اما توجه کنید، اشخاصی که به طور نامنظم به کلیسا رفته بودند ، (چند بار در ماه) بالاترین احتمال خطر را داشتند.
۲-۲۲)- ۳) بیماری قلبی: بیماری قلبی تا کنون متداول ترین علت فوت مردان و زنان در آمریکا است. بیشترین معضلات قلبی، از بیماری های رگ های کرونر (رگ هایی که خون را به قلب می رسانند)، دریچه های قلبی، یا ریتم قلبی ناشی می شود. بیماری قلبی کرونر، به تنهایی به هفت میلیون نفر امریکایی اثر می گذارد و سالانه بیش از ۵۰۰۰۰۰ نفر را می کشد. در واقع، قلب غالباً مترادف با عواطف به کار می رود (برای مثال، «او قلب مرا شکست»). تا به حال برخی مطالعات، رابطۀ بین تعهد دینی و بیماری های قلبی را بررسی کرده اند. در سال ۱۹۶۳، واردول و همکارانش ابتدا شواهدی برای یک همبستگی بین بیماری قلبی و تدیّن گزارش دادند که در آن یافته بودند حملات قلبی در میان افرادی که از یک ازدواج هم ستم دینی (یعنی والدین وابستگی دینی مشابه دارند) به دنیا آمده اند کمتر متداول است. تقریباً یک دهه بعد بود که جرج کامساک، همه گیر شناس دانشگاه جان هاپگینز متوجه رابطه ی بین بیماری رگ های کرونر و حضور مرتب در کلیسا شد.
در این مطالعه، افرادی که ندرتاً به کلیسا می رفتند احتمال خطر مرگشان در اثر بیماری اترواسکلروز قلبی دو برابر آن هایی بود که مرتباً در کلیسا حضور می یافتند. تقریباً در همین زمان، جک مرالی از دانشگاه کیس وسترن ریز رو همبستگی بین درجۀ سنت گرایی یهودی و دفعات حملۀ قلبی را در بین ۱۰۰۰۰ نفر از مستخدمان شهرداری، در بیش از پنج سال در اسرائیل دنبال کرد. او دریات یهودیانی که در اعتقاد و عمل دینی شان سنتی تر بودند میزان پایین تری از حملۀ قلبی را تجربه کردند. مدتی بعد کشف شد که اعضای بعضی از گروه های دینی، مرگ و میر کمتری در اثر بیماری قلبی نسبت به عموم افراد جامعه داشتند. در سال ۱۹۷۸، فیلیپس و همکارانش میزان کمتری از مرگ و میر در اثر بیماری قلبی کرونر را در میان ادونتیست های هفتمین روز یافتند.
کمی بعد از آن لیون و همکارانش یافته های مشابهی را در مورمون ها گزارش دادند.
در زمان های متأخرتر، فرید اندر و همکاران گزارش دادند که احتمال خطر حملۀ قلبی در مردانی که متدیّن نبودند چهار تا هفت برابر بالاتر از مردان متدیّن بود، حتی بعد از به حساب آوردن عوامل متداول خطر برای بیماری قلبی. در سال ۱۹۹۳، گلدبورت و همکارانش در مجله ی بسیار مورد توجه کاردیولوژی یک گزارش تکمیلی ۲۳ ساله دربارۀ ۱۰۰۰۰ کارمند شهرداری درگیر در مطالعه ی قلبی مدالی سابق الذکر منتشر کردند. بار دیگر محققان دریافتند که سنت گرایی یهودی، با میزان کمتری از مرگ و میر ناشی از بیماری قلبی همراه بود. تفاوتی که باقی ماندوقتی بود که سن، فشار خون بالا، کلسترول، سیگار کشی، قند، وزن و بیماری های قلبی مبنا را در نظر گرفتند. بنابراین، شواهد برای رابطۀ بین میزان پایین بیماری قلبی و حضور در کلیسا و تدّین بیشتر رو به افزایش است. یکی از مهم ترین پژوهش ها دربارۀ مرگ و میر تا این زمان در مجلۀ psychosomatic Medicins ( شمارۀ ژانویه ۱۹۹۵) منتشر شده تا مس آکسمن و همکاران دردار تموت، وضع ۲۳۲ بیمار را برای شش ماه بعد از عمل جراحی قلب باز دنبال کردند و عوامل روان شناختی اجتماعی و تندرستی را که پیش بینی می کرد مورد بررسی قرار دادند.
افرادی که قوّت و آرامش را از دین به دست نمی آوردند بیش از سه برابر (شانس ۲۵/۳ برابر) احتمال مرگشان می رفت، تا آن هایی که از دین به آرامش می رسیدند. همین طور آن هایی که در گروه های اجتماعی شرکت نمی کردند چهار برابر (شانس ۲۶/۴) برابر، محتمل تر بود بمیرند، تا آنان که چنین بودند. حتی بعد از کنترل تعدادی از عوامل تندرستی (جراحی قلبی پیشین، کاربدنی، سن و غیره) بیمارانی که نه در گروه های اجتماعی شرکت داشتند و نه از دین آرامش به دست می آورند. ۱۲ برابر محتمل تر بود بمیرند، تا آن هایی که از لحاظ دینی و اجتماعی فعال بودند. بالاخره در یک مطالعۀ جنجالی، که باید تکرار شود، رندولف بیرد آثار درمانی دعای شفاعتی را در بیماران بستری شدۀ واحد مراقبت کرونر. (C. C. U) یک بیمارستان شهری بزرگ بررسی کرد. بیرو، که در آن موقع یک متخصص قلب در بیمارستان عمومی سانفرانسیکو بود، به طور تصادفی ۳۹۳ بیمار را به دو گروه واگذار کرد. گروهی شامل ۱۹۲ بیمار، دعای شفاعتی را به وسیلۀ گروه های دعا کنندۀ مسیحی که خارج از بیمارستان مستقر بودند، دریافت می کردند. دسته ی دیگر مشتمل بر ۲۰۱ بیمار بودند (گروه کنترل) که گروه های دعا کننده برای آن ها دعا نمی کردند. دعا کنندگان، بیمارانی را که برای آن ها دعا می کردند نمی شناختند. نه بیماران و نه پزشکان آن ها نمی دانستند که برای آن ها دعا می شد. در یک نتیجه گیری که جهان علم را تکان داد، به دست آمد که بیمارانی که برای آن ها دعا می شد، به طور چشم گیری نتایج مداوایی بهتری را تجربه کردند تا بیمارانی که برایشان دعایی نمی شد.، از جمله نیاز کمتر به دستگاه تنفس مصنوعی، آنتی بیوتیک کمتر و سایر مداواها. چندین محقق اکنون در تلاشند تا این مطالعه را تکرار کنند.
هیچ کدام از ساز و کارهای مستقیم و غیرمستقیم توضیح داده شده در بالا نمی توانند برای تشریح این نتیجه به کار گرفته شوند، نتیجه ای که اگر درست باشد، یا نتیجه ی نوعی دخالت فوق طبیعی و یا مبتنی بر چیزی از نوع «فیزیک جدید» بود که اخیراً در محافل عصر جدید بسیار شایع است.
۲-۲۳) سرطان:
سرطان علت اصلی فوت بزرگسالان 25 تا ۶۴ ساله است. نزدیک به ۱۵۰ نفر از هر ۱۰۰۰۰۰ نفر امریکایی هر ساله در این گستره ی سنی در اثر سرطان می میرند. (۳۰ درصد از آن مرتبط با استعمال دخانیات و ۳۵ درصد مرتبط با تغذیه). حوزه ی گسترده ای از این تحقیقات، میزان کمتری از ابتلا به سرطان را در بین اعضای گروه های خاص دینی یافته اند.
تا این تاریخ لااقل ۱۶ کار پژوهشی، میزان سرطان را در هورمون ها، گروه ادونتیست های هفتمین روز، یهودیان، پیروان هاتر و پیروان کلیسای آمیش بررسی کرده است. به جز در خصوص مطالعات مربوط به یهودیان، میزان سرطان کمتری را در همۀ اعضای آن گروه های دینی در مقایسه با عموم مردم جامعه یافته اند. تعداد زنان یهودی مبتلا به سرطان بیش از زنان سرطانی گروه های دیگر دینی بود، در حالی که مردان یهودی تعداد کمتری از سرطانی ها (سرطان شش ها) نسبت به مردان غیر یهودی تشکیل می دادند. از طرف دیگر، در زنان یهودی مقدار سرطان رحم و سینه نسبت به زنان غیر یهودی کمتر بود. نقصان سرطان رحم در زنان یهودی هم مدت ها است که به عمل ختان در مردان یهودی مرتبط دانسته شده است. در زمان های متأخرتر، دایر و همکاران آثار میزان تجمع گروه های دینی مختلف را در میزان مرگ و میر ناشی از سرطان در ناحیۀ مورد نظر خود بررسی کردند، و این نظر را ابراز داشتند که محدودیت های رژیمی و رفتاری اعمال شده روی پیروان دینی نه تنها ممکن است به آن ها ایده بدهد، بلکه برای اشخاص حاضر در اطرافشان که هم ایمان با آنان نبودند نیز فایده بخش خواهد بود. آن ها یافتند که نواحی واجد والاترین تمرکز پروتستان های محافظه کار، پروتستان های معتدل، یا هورمون ها، دارای کمترین میزان مرگ و میر سرطانی بودند، در حالی که جوامعی که بیشترین تمرکز پروتستان های لیبرال، کاتولیک، یا یهودیان را داشتند دارای میزان بالاتری از مرگ و میر در اثر سرطان بودند که به عنوان عوامل مؤثر در مرگ و میر سرطانی شناخته شده اند.
این محققان نتیجه گرفتند که دین در سطح جامعه تأثیر دارد. به عبارت دیگر، جوامعی که دارای تمرکز بالای ناشی از سنت های دینی محافظه کارانه هستند ممکن است در اثر کمتر قرار گرفتن در معرض عادات و رفتارهای معروف به افزاینده ی سرطان و عدم تأییدهای اجتماعی آن ها منافع بهداشتی به دست آورند. باز مشکل است که بیابیم که آیا تقلیل مخاطرۀ سرطان عمدتاً مربوط به نحوه ی زندگی سالم، رژیم غذایی و پرهیز از الکل و دخانیات می شود، یا این که مربوط به یک عامل زیر بنایی مثل «تعهد دینی» است که باعث می گردد مردم خود را با چنین محدودیت های رفتاری تطبیق دهند.
۲-۲۴)مرگ و میر ناشی از همه ی علل:
آیا تعهد دینی، عمر را طولانی می کند؟ برخی تحقیقات همبستگی بین تدیّن و مرگ و میر کلی (مرگ ناشی از هر علت) را بررسی کرده است. ۲۳ کار پژوهشی، همبستگی بین تدیّن و مرگ و میر را بررسی می کند (به جز مطالعاتی که فقط فرقۀ مذهبی را مورد بررسی قرار می دهد). البته، اکثریت عمده، یک همبستگی مثبت را بین تدیّن بیشتر و میزان مرگ کمتر به دست آورده اند. هر چه در این مطالعات افراد طولانی تر تعقیب شدند، متحمل تر بود که محققان یک اثر مثبت را مشخص کنند. چهار تحقیق، مرگ ناشی از خودکشی را بررسی کرد، همۀ آن ها خودکشی کمتری را در میان افراد مذهبی تر یافتند. چهار مطالعه، طول عمر روحانیون را بررسی کرد، باز همه ی چهار مطالعه یافتند که روحانیون طول عمر بیشتری از عموم افراد جامعه دارند. هشت مطالعه، اثر حضور در کلیسا را روی عمر طولانی بررسی کردند. پنج تا از این تعداد یافتند آن هایی که مرتب تر در کلیسا حضور یافته اند طولانی تر زندگی کرده اند. در حالی که ممکن است درست باشد آن ها که سالم اند قادرترند که در کلیسا حضور یابند، این کلّ داستان نیست. تعدادی از این مطالعات، سطح معلولیت را در نظر گرفته و مع الوصف یافته اند که آن هایی که بیشتر پایبند به مسایل دینی اند، طولانی تر زندگی می کنند.
تدیّن ممکن است عمر راحتی برای کسانی که از قبل خیلی بیمار هستند طولانی تر کند. این چیزی است که زوکرمن و همکاران در مطالعه شان راجع به شاخص های مرگ برای یک جمعیت ۴۰۰ نفری از ساکنان نیوهیون در کانکتیکت یافتند. تدیّن در ابتدای مطالعه، از طریق دفعات حضور در کلیسا، درجه ی تدیّن اقرار شده و به کار بردن دین به عنوان یک منبع آرامش و قوّت اندازه گیری می شد. محققّان، افراد را برای یک دورۀ دو ساله زیر نظر گرفتند و در پایان این دوره مشخصات تعدادی را که فوت کرده بودند بررسی کردند. آن ها یافتند افرادی که متدیّن تر بودند طولانی تر باقی ماندند، حتی بعد از آن که تندرستی و جنسیت را در نظر گرفتند. این اثر خصوصاً درباره ی اشخاصی که در آغاز مطالعه بیمار بودند قابل مشاهده بود. در بین بیماران متدیّن هم فقط ۱۹ درصد از مردان و ۱۱ درصد از زنان در گذشتند، در بین بیماران غیر متدیّن ۴۲ درصد از مردان و ۲۰ درصد از زنان فوت شدند. محققّان دانشگاه ییل به این نتیجه رسیدند که تدیّن، اثر محافظ بر ضد مرگ و میر سالمندان با سلامت اندک دارد. عنصری از تدیّن که، اثر روی مرگ و میر دارد حضور در کلیسا نبود، بلکه دریافت آرامش از دین بود.
بازدید
بازدید