جستجو در تک بوک با گوگل!

بازدید
کتاب صحیفه نور جلد ۳
بازدید
کتاب صحیفه نور جلد ۲
بازدید
کتاب صحیفه نور جلد ۱
بازدید
کتاب قلمرو پیامبران
با اینکه بررسی بحث نبوت و مسائل مربوط به آن از پرمغزترین و بناییترین مسائل کلامی است و از سابقهای کهن برخوردار میباشد، اما برای هر نسلی تازه و جالب است. هرچند چگونگی طرح آن در کلام سنتی و کلام جدید با هم یکی نیست و از جهاتی با هم تفاوت دارد.
پرسشهایی از قبیل: هدف از بعثت انبیاء چیست؟ قلمرو پیام پیامبران کدام است؟ جهتگیری دعوت آنان به چه سویی بوده است؟ آیا هدف و قلمرو دنیا گرایی است؟ یا آخرتگرایی؟ و یا هردو؟
این کتاب به بررسی این پرسشها پرداخته است و در پیشگفتار علاوه بر بیان جایگاه بحث، به تفاوت طرح این مباحث در کلام سنتی و کلام جدید نیز اشاره کرده است و در سه فصل دیدگاه های عمده را مطرح کرده است.
فصل اول: دنیاگرایی، حکیمان به ویژه فیلسوفان مشاء به این پاسخ بیشتر عنایت دارند. چنانکه بوعلی در الهیات کتاب الشفاء و دیگر تألیفاتش برای اثبات ضرورت نبوت از این راه وارد شده است.
فصل دوم: آخرتگرایی، متکلمان و عارفان که دنیاگرایی را در دعوت انبیاء به نحوی انکار میکنند، عنایت بیشتری به این پاسخ دارند. هرچند خود در بیان جهتگیری اساسی پیام پیامبران اختلاف دارند و مبانی لطفانگاری (متکلمان)، طبیبگرایی (غزالی) و سراجانگاری (عارفان) از این قبیل است.
فصل سوم: جامعنگری، فراگیر انگاری، دعوت انبیاء نسبت به هر دو مقوله دنیا و آخرت از سابقهای دیرینه برخودار است. هرچند نزد متکلمان متأخر رواج بیشتری دارد.
مرحوم امام خمینی (ره) از عمده کسانی است که این مبنا را دارند.
بازدید
کتاب عاشورا در فقه
عظمت عاشورا و نقش گسترده و عمیقى که حرکت سیدالشهدا (ع) در حوزه دین و جامعه داشته است، همواره و بحق از مهمترین مباحث تاریخى، کلامى به شمار رفته و نگاههاى مختلفى را به خود متوجه ساخته است.
«عاشورا در فقه»، عنوان پژوهشى تازه بود که توسط نویسنده، در کنگره نخستین کنگره بین المللى امام خمینى و فرهنگ عاشوراکه در سال ۱۳۷۴ ارائه شد.
تازگى موضوع و مقایسه اى که در این پژوهش، میان دیدگاه حضرت امام خمینى(قده) و چند تن از فقهاء بزرگ، صورت گرفته است، از نکاتی است که امید است مورد توجه علاقه مندان این دست مباحث قرارگیرد.
بازدید
کتاب آخرین انقلاب جلد ۱
هر تفسیرى از انقلاب در ذیل نظریه اى خاص و در چارچوب تئورى ویژه اى قرار مى گیرد. آگاهى از مسبوق بودن تحلیل رخداد انقلاب به نظریه ها و تئورى هایى ویژه، ضرورت تأمل در نظریه پردازى در باب انقلاب را باز مى نمایاند. چه آن که غفلت از این بعد، تفسیرگر و تحلیل کننده پدیده انقلاب را به غلتیدن در وادى نظریه هاى متعارض و تئورى هاى ناهمگون پدیده انقلاب، در تفسیرى واحد دچار خواهد نمود، گرچه استفاده آگاهانه و روشمند از نظریه هاى مختلف به صورتى تلفیقى، در تحلیلى واحد امرى قابل دفاع است.
در این کتاب، نخست مرورى بر مشخصه هاى تئورى و تئورى پردازى در خصوص انقلاب ها و از جمله انقلاب اسلامى و مسئله امکان وصول به «نظریه اى جامع» و کامل در این باب صورت خواهد گرفت، و در این راستا دو دیدگاه «پوزیتیویستى» و «معرفت شناسانه» علم مورد ارزیابى واقع مى شود. همچنین دو حوزه مطالعات علوم طبیعى و علوم اجتماعى و تفاوت ها و تمایزات آن مورد تأمل قرار گرفته، به مشکلات پیش روى حوزه علوم اجتماعى اشاره مى شود. تبیین دو نظریه «تدا اسکاچپل» و «چارلزتیلى» به عنوان دو داستان انقلاب، در مقام تطبیق با انقلاب اسلامى و نقد و بررسى آن ها فصل دیگر این گفتار است که در ضمن آن با مرورى بر زمینه هاى فروپاشى رژیم گذشته و عوامل پیروزى انقلاب، منحصر به فرد بودن انقلاب ها، مشکلات تعریف انقلاب به پیامدهاى آن، هدفمندى در انقلاب ایران، دلیل مند بودن رفتار انقلابیون، عنصر معنویت و محاسبه سود و زیان در انقلاب ایران و… گفت و گو خواهد شد. و در خاتمه بحث از فایده و کاربرد نظریه پردازى در باب انقلاب از منظر پوزیتیویستى علم و از دیدگاه معرفت شناسانه آن سخن به میان خواهد آمد.
بحث از انقلاب را مى توان با بررسى «علل» و «دلایل» انقلاب پى گرفت، و علل را به »عوامل عینى» و خارجى بازگردانید و دلایل را به «عوامل ذهنى»، و بدین سان عوامل عینى و ذهنى انقلاب را مورد تفسیر و بازشناسى قرار داد. گرچه پاره اى از محققان، عوامل ذهنى را نیز جزئى از علت ها مى شمارند و آن را به علل ساختارى فرو مى کاهند و یا پاره اى دیگر، همه علل و دلایل انقلاب را تنها در عوامل ذهنى جستجو مى نمایند و جایى براى عوامل عینى باقى نمى گذارند.
کتاب حاضر با مطالعه انقلاب به مثابه «پدیده اى فرهنگى» و از منظر دلایل و «انگیزه هاى دینى»، آغاز بحث را به تأمل در «حکومت دینى» مى نشیند و با تلقى نمودن همه نظام هاى حکومتى در طول تاریخ به عنوان حکومت هاى دینى، حکومت در اسلام را در مفهوم «ولایت» (به مثابه مفهومى عرفانى) متجلى مى بیند. و ضمن تفسیر شخصیت امام خمینى به عنوان «عارفى شیعى» با تفکیک مفهوم ولایت به «رحمانى» و «شیطانى» این مفهوم را منتشر و موجود در همه اشکال حکومت در دنیاى معاصر مى شناسد. آنگاه با بحث از حکومت «صفویه» به عنوان «حکومت مرکزى و فراگیر» شیعه و نیز تفسیر «مشروطه» به مثابه «رسوخ جریان لائیسیسم» غربى و سکولاریسم به ایران، عوامل توقف و رکود ایران در سده هاى اخیر را در «هرج و مرج» و ناامنى صدساله و «رواج اخباریگرى» در میان روحانیت باز مى شناسد.
بررسى زمینه ها و علل انقلاب در سطوح «نظام سیاسى»، «جامعه» و نیروهاى اجتماعى که مطالعه ساخت ها و روابط میان «دولت» و «جامعه» را در دهه هاى پیش از انقلاب دنبال مى کند، به کاوش در روابط اقتصادى، اجتماعى، سیاسى و فرهنگى بسط و تفصیل مى یابد. پژوهش در «زمینه ها و علل اقتصادى انقلاب» یکى از سطوح مهم تحلیل است که با نگرش ها و رهیافت هاى گوناگونى صورت پذیرفته است. تمرکز اصلى گفت و گو در این دفتر، مطالعه «وضعیت اقتصادى ایران» از سال هاى ۱۳۳۵ تا ۱۳۵۵ ـ سال هاى اجراى برنامه دوم تا پنجم توسعه ـ از منظر «اقتصاد سیاسى» و کارکرد دولت در اقتصاد و نیز بررسى تأثیرگذارى تحولات اقتصادى بر فرآیندهاى اجتماعى سیاسى است. بر این اساس، «انشقاق» میان حکومت و جامعه و از دست رفتن پایگاه طبقاتى دولت، ظهور «نظام دو قطبى» و اهمیت یافتن ایران براى غرب، وقوع فرآیند «نوسازى اقتصادى» در راستاى اهداف بین المللى، انجام «اصلاحات ارضى» و بحران هاى اجتماعى ناشى از آن موضوع تأمل این دفتر مى باشد. همچنین در ادامه، «انفجار در آمد نفتى» و اجراى پروژه هاى بزرگ صنعتى در دهه پنجاه، بروز گسیختگى هاى فرهنگى و بحران «جستجوى اصالت»، «ناهمفازى» توسعه اقتصادى با توسعه سیاسى و پیدایش شکاف ساختارى، پیروى از الگوهاى اقتصادى برون زا و بروز بحران «توزیع درآمد»، ظهور «آگاهى عمیق» مذهبى و سیاسى شدن جامعه، مقولات دیگرى است که در این دفتر، موضوع تحلیل و بررسى فرآیندهاى اقتصادى ـ سیاسى منتهى به انقلاب اسلامى را به توضیح خواهد کشید.
بازدید
کتاب آخرین انقلاب جلد ۲
هر تفسیرى از انقلاب در ذیل نظریه اى خاص و در چارچوب تئورى ویژه اى قرار مى گیرد. آگاهى از مسبوق بودن تحلیل رخداد انقلاب به نظریه ها و تئورى هایى ویژه، ضرورت تأمل در نظریه پردازى در باب انقلاب را باز مى نمایاند. چه آن که غفلت از این بعد، تفسیرگر و تحلیل کننده پدیده انقلاب را به غلتیدن در وادى نظریه هاى متعارض و تئورى هاى ناهمگون پدیده انقلاب، در تفسیرى واحد دچار خواهد نمود، گرچه استفاده آگاهانه و روشمند از نظریه هاى مختلف به صورتى تلفیقى، در تحلیلى واحد امرى قابل دفاع است.
در این کتاب، نخست مرورى بر مشخصه هاى تئورى و تئورى پردازى در خصوص انقلاب ها و از جمله انقلاب اسلامى و مسئله امکان وصول به «نظریه اى جامع» و کامل در این باب صورت خواهد گرفت، و در این راستا دو دیدگاه «پوزیتیویستى» و «معرفت شناسانه» علم مورد ارزیابى واقع مى شود. همچنین دو حوزه مطالعات علوم طبیعى و علوم اجتماعى و تفاوت ها و تمایزات آن مورد تأمل قرار گرفته، به مشکلات پیش روى حوزه علوم اجتماعى اشاره مى شود. تبیین دو نظریه «تدا اسکاچپل» و «چارلزتیلى» به عنوان دو داستان انقلاب، در مقام تطبیق با انقلاب اسلامى و نقد و بررسى آن ها فصل دیگر این گفتار است که در ضمن آن با مرورى بر زمینه هاى فروپاشى رژیم گذشته و عوامل پیروزى انقلاب، منحصر به فرد بودن انقلاب ها، مشکلات تعریف انقلاب به پیامدهاى آن، هدفمندى در انقلاب ایران، دلیل مند بودن رفتار انقلابیون، عنصر معنویت و محاسبه سود و زیان در انقلاب ایران و… گفت و گو خواهد شد. و در خاتمه بحث از فایده و کاربرد نظریه پردازى در باب انقلاب از منظر پوزیتیویستى علم و از دیدگاه معرفت شناسانه آن سخن به میان خواهد آمد.
بحث از انقلاب را مى توان با بررسى «علل» و «دلایل» انقلاب پى گرفت، و علل را به »عوامل عینى» و خارجى بازگردانید و دلایل را به «عوامل ذهنى»، و بدین سان عوامل عینى و ذهنى انقلاب را مورد تفسیر و بازشناسى قرار داد. گرچه پاره اى از محققان، عوامل ذهنى را نیز جزئى از علت ها مى شمارند و آن را به علل ساختارى فرو مى کاهند و یا پاره اى دیگر، همه علل و دلایل انقلاب را تنها در عوامل ذهنى جستجو مى نمایند و جایى براى عوامل عینى باقى نمى گذارند.
کتاب حاضر با مطالعه انقلاب به مثابه «پدیده اى فرهنگى» و از منظر دلایل و «انگیزه هاى دینى»، آغاز بحث را به تأمل در «حکومت دینى» مى نشیند و با تلقى نمودن همه نظام هاى حکومتى در طول تاریخ به عنوان حکومت هاى دینى، حکومت در اسلام را در مفهوم «ولایت» (به مثابه مفهومى عرفانى) متجلى مى بیند. و ضمن تفسیر شخصیت امام خمینى به عنوان «عارفى شیعى» با تفکیک مفهوم ولایت به «رحمانى» و «شیطانى» این مفهوم را منتشر و موجود در همه اشکال حکومت در دنیاى معاصر مى شناسد. آنگاه با بحث از حکومت «صفویه» به عنوان «حکومت مرکزى و فراگیر» شیعه و نیز تفسیر «مشروطه» به مثابه «رسوخ جریان لائیسیسم» غربى و سکولاریسم به ایران، عوامل توقف و رکود ایران در سده هاى اخیر را در «هرج و مرج» و ناامنى صدساله و «رواج اخباریگرى» در میان روحانیت باز مى شناسد.
بررسى زمینه ها و علل انقلاب در سطوح «نظام سیاسى»، «جامعه» و نیروهاى اجتماعى که مطالعه ساخت ها و روابط میان «دولت» و «جامعه» را در دهه هاى پیش از انقلاب دنبال مى کند، به کاوش در روابط اقتصادى، اجتماعى، سیاسى و فرهنگى بسط و تفصیل مى یابد. پژوهش در «زمینه ها و علل اقتصادى انقلاب» یکى از سطوح مهم تحلیل است که با نگرش ها و رهیافت هاى گوناگونى صورت پذیرفته است. تمرکز اصلى گفت و گو در این دفتر، مطالعه «وضعیت اقتصادى ایران» از سال هاى ۱۳۳۵ تا ۱۳۵۵ ـ سال هاى اجراى برنامه دوم تا پنجم توسعه ـ از منظر «اقتصاد سیاسى» و کارکرد دولت در اقتصاد و نیز بررسى تأثیرگذارى تحولات اقتصادى بر فرآیندهاى اجتماعى سیاسى است. بر این اساس، «انشقاق» میان حکومت و جامعه و از دست رفتن پایگاه طبقاتى دولت، ظهور «نظام دو قطبى» و اهمیت یافتن ایران براى غرب، وقوع فرآیند «نوسازى اقتصادى» در راستاى اهداف بین المللى، انجام «اصلاحات ارضى» و بحران هاى اجتماعى ناشى از آن موضوع تأمل این دفتر مى باشد. همچنین در ادامه، «انفجار در آمد نفتى» و اجراى پروژه هاى بزرگ صنعتى در دهه پنجاه، بروز گسیختگى هاى فرهنگى و بحران «جستجوى اصالت»، «ناهمفازى» توسعه اقتصادى با توسعه سیاسى و پیدایش شکاف ساختارى، پیروى از الگوهاى اقتصادى برون زا و بروز بحران «توزیع درآمد»، ظهور «آگاهى عمیق» مذهبى و سیاسى شدن جامعه، مقولات دیگرى است که در این دفتر، موضوع تحلیل و بررسى فرآیندهاى اقتصادى ـ سیاسى منتهى به انقلاب اسلامى را به توضیح خواهد کشید.