نویسنده : سحر گلکاری‌حق 
محل نشر : تهران 
تاریخ نشر : ۱۳۸۳/۰۵/۱۹ 
رده دیویی : ۸fa۱.۶۲ 
قطع : رقعی 
جلد : شومیز 
تعداد صفحه : ۱۳۶ 
نوع اثر : تالیف‌وترجمه‌و… 
زبان کتاب : فارسی 
شماره کنگره : ۸۱۹۲ PIR/ل۷۲ف‌لا۲ 
نوبت چاپ : ۱ 
تیراژ : ۵۰۰۰ 
شابک : ۹۶۴-۸۳۵۵-۰۵-۳ 
 
نو سروده‌های این مجموعه با موضوعات متفرقه به طبع رسیده که اینک نمونه‌ای از آن درج می‌شود: همیشه دلتنگ که می‌شوم/ از آینه و آسمان, خسته که می‌شوم/ به پایان گریه که می‌رسم/ از نهایت شب‌ها/ کسی مرا می‌گوید/ تو به باد عاشق گشته‌ای/ بادی که خواب را از چشمان غزالان صحرا می‌رباید/….

نویسنده : احسان مهتدی 
محل نشر : تهران 
تاریخ نشر : ۱۳۸۱/۱۱/۲۱ 
رده دیویی : ۸fa۱.۶۲ 
قطع : رقعی 
جلد : شومیز 
تعداد صفحه : ۴۸ 
نوع اثر : تالیف 
زبان کتاب : فارسی 
شماره کنگره : PIR۸۲۲۳/ه۳۱۶آ۹ 
نوبت چاپ : ۱ 
تیراژ : ۱۵۰۰ 
شابک : ۹۶۴-۷۱۷۴-۸۵-۳ 
 
مجموعه حاضر شامل ۲۸قطعه شعر است که به شیوه نو به طبع رسیده است. برای نمونه در قطعه ‘گریز ‘می‌خوانیم :بگذار بگریزیم/ از هر آنچه مرا پای دربند خواهد داد/ تا توان رستنم نباشد دیگر/ بگذار بگریزم/ و بر چشمانت بیاویزم/ هر آنچه از مهر و ماه آویختنی است/ .

نویسنده : آزیتا آرتا 
محل نشر : تهران 
تاریخ نشر : ۱۳۸۱/۰۸/۲۵ 
رده دیویی : ۸fa۳.۶۲ 
قطع : وزیری 
جلد : شومیز 
تعداد صفحه : ۱۶ 
نوع اثر : تالیف 
زبان کتاب : فارسی 
نوبت چاپ : ۱ 
تیراژ : ۵۰۰۰ 
شابک : ۹۶۴-۵۵۵۵-۰۰-۰ 
 
در این داستان تخیلی که برای گروه سنی ‘ب ‘به طبع رسیده, ماجرای خروسی بازگو می‌شود که در باغ کوچکی زندگی می‌کند .یک روز صبح, خروس به سارا ـ دختر صاحب باغ ـ می‌گوید که دلش می‌خواهد دنیای بیرون باغ را ببیند و در پی آن بدون توجه به هشداری‌های سارا باغ را ترک می‌کند .پس از آن بر اثر باران, خروس خیس می‌شود و ترس بر او غلبه می‌کند .در این هنگام سارا به کمک او می‌آید و او را به خانه می‌برد .مطالب کتاب با تصاویر رنگی همراه است .

نویسنده : مهدی سلیمی 
محل نشر : زنجان 
تاریخ نشر : ۱۳۸۰/۱۱/۱۶ 
رده دیویی : ۸fa۱.۶۲ 
قطع : رقعی 
جلد : شومیز 
تعداد صفحه : ۹۶ 
نوع اثر : تالیف 
زبان کتاب : فارسی 
نوبت چاپ : ۱ 
تیراژ : ۲۱۰۰ 
شابک : ۹۶۴-۷۴۴۱-۱۲-۶ 
 
سروده‌های این مجموعه جملگی به شیوه نو و با عناوینی از این دست نظام یافته است :باغ, آن روز بارانی, جوانه, در سایه نان و خنجر, رودهای بلند, سنگریزه, فواره, آزادی, مرگ نفت, خورشید, اندیشه, بابا تاریخ, شهاب, برف, رویا, و ‘ایران :’نام من ایران است/ چشمانم شالیزار برنج است/ و سینه‌ام کشتزار گندم/ استخوان‌هایم را از سرب و روی آفریده‌اند/ در قلبم نفت جریان دارد/ و شش‌هایم مخزن گاز طبیعی‌ست/ نام من ایران است/ به من مسکین کمک کنید/ من گرسنه‌ام /!من برهنه‌ام .