بازدید
کتاب احکام و آداب نماز ‘نماز جلوه ایمان’ ‘ویژه نوجوانان’
نویسنده : محمدحسین حقجو
محل نشر : قم
تاریخ نشر : ۱۳۷۹/۱۲/۰۲
رده دیویی : ۲۹۷.۳۴
قطع : پالتویی
جلد : شومیز
تعداد صفحه : ۱۴۴
نوع اثر : تالیف
زبان کتاب : فارسی
نوبت چاپ : ۱
تیراژ : ۳۰۰۰
شابک : ۹۶۴-۵۹۶۸-۵۴-۲
ادامه مطلب + دانلود...
بازدید
کتاب آیا ایمان به خدا عقلانی است
نویسنده : نرگس نظرنژاد
محل نشر : تهران
تاریخ نشر : ۱۳۸۱/۰۱/۱۸
رده دیویی : ۲۱۱.
قطع : وزیری
جلد : شومیز
تعداد صفحه : ۲۷۰
نوع اثر : تالیف
زبان کتاب : فارسی
شماره کنگره : BT۱۰۲/ن۶آ۹
نوبت چاپ : ۱
تیراژ : ۱۰۰۰
شابک : ۹۶۴-۶۳۶۶-۵۵-۴
فصل او کتاب به معرض جایگاه و بستر تاریخی آرای ‘پلنتینگا’ اختصاص دارد. در فصل دوم دیدگاه الوین پلنتینگا تحلیل و بررسی شده است. در این فصل دیدگاههای وی به دو جنبه سلبی و ایجابی, تفکیک و هر یک جداگانه تشریح شده است. منظور از جنبه سلبی, نقدهایی است که پلنتینگا بر رویکردهای رایج در عرصه معرفت شناسی و فلسفه دین وارد ساخته و مرا از جنبه ایجابی دیدگاههای خاص وی است که تحت عنوان کلی معرفت شناسی اصلاح گردیده است. فصل سوم به نقد ارزیابی نهایی دیدگاه پلنتینگاه اختصاص دارد. گفتنی است که ‘نخستین بار….. فیلسوف معاصر آمریکایی الوین پلنتینگا اصطلاح معرفت شناسی اصلاح شده را به کار بست. وی در سال ۱۹۸۰ با قرائت مقالهای تحت عنوان ‘اعتراض پیروان سنت اصلاح شده به الهیات عقلی’ در انجمن فیلسوفان کاتولیک این اصطلاح را به میان آورد. وجه تسمیه این اصطلاح, ارتباط آن را با شاخه اصلاح شده یا کالونیستی مسیحیت است و در واقع این معرفتشناسی تا حد زیادی از سنت کلامی و دعاوی معرفت شناختی ‘جان کالون’ ملهم است….’.
ادامه مطلب + دانلود...
بازدید
کتاب آوای ایمان
نویسنده : محمد جمشیدی
محل نشر : فرخ شهر
تاریخ نشر : ۱۳۸۱/۱۲/۲۸
رده دیویی : ۲۹۷.۲۱
قطع : جیبی
جلد : شومیز
تعداد صفحه : ۱۶۰
نوع اثر : تالیف
زبان کتاب : فارسی/عربی
نوبت چاپ : ۱
تیراژ : ۵۰۰۰
شابک : ۹۶۴-۶۷۸۰-۰۹-۱
ادامه مطلب + دانلود...
بازدید
پیام های کوتاه تربیتی امام خمینی
ـ میزان بازماندن از حق، متابعت هوای نفس است.
ـ ما باید این را بفهمیم که همه چیز هستیم و از هیچ کس، کم نداریم.
ـ توکل به خدای تعالی، یکی از فروع توحید و ایمان است.
ـ یقین به حقیقت، ثمره توحید است.
ـ غرور و غفلت، انسان را به تباهی می کشاند.
ـ یأس، از جنود شیطان است و امید، از جنود خداست؛ همیشه امیدوار باشید.
ادامه مطلب + دانلود...
بازدید
ایمان یک فضیلت است ، بلکه ایمان اساس فضیلتهاست. گوهر ارزشمند ایمان راباید باز شناخت . این جام جهان نما زوایای ناشناخته ای دارد که تلاشهای علمی جدی و بیشتری را میطلبد …..
این کتاب که محصول تلاش پژوهشگر ارجمند جناب حجت الاسلام و المسلمین دکتر محمد تقی فعالی است ناظر به اینگونه مباحث روشنفکری است که تقدیم خوانندگان عزیز می گردد.
ادامه مطلب + دانلود...
بازدید
الله خدا
مطابق آیه ۱۸۶ سوره بقره شرط مهم اجابت دعا، ایمان به قدرت حضرت حق در برآورده شدن حاجات است و پاسخ به درخواست الهی است.
ماه مبارک رمضان، ماه نزول قرآن و به فرموده اهل بیت علیهم السّلام بهار آن است. اگرچه تلاوت آیات قرآن و حتی نگاه کردن به صفحات قرآن کریم نیز دارای اجر و پاداش الهی است؛ اما تدبّر در آیات قرآن دستور اکید خود قرآن و سفارش جدی پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم و ائمه اطهار علیهم السّلام است، تا جایی که فرمودهاند در تلاوت قرآنی که همراه با تدبر نباشد، خیری نیست.
رسول گرامی اسلام صلّی الله علیه و آله و سلّم در آخرین جمعه ماه شعبان المعظم، خطبهای خواندند که به خطبه «شعبانیه» معروف است و در آن، اوصاف ماه مبارک رمضان را برای مردم بیان نمودند، یکی از اوصافی که ایشان برای ماه مبارک رمضان مطرح فرمودند: این عبارت است. «وَ دُعاءُکُمْ فیهِ مُسْتَجابٌ دعای شما در این ماه مستجاب است.»
«وَ إِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَهَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْیَسْتَجِیبُواْ لِی وَ لْیُؤْمِنُواْبِی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ»؛ و هنگامی که بندگان من، از تو درباره من سؤال کنند، (بگو) من نزدیکم، دعای دعا کننده را به هنگامی که مرا میخواند، پاسخ میگویم؛ پس باید دعوت مرا بپذیرند و به من ایمان بیاورند، تا راه یابند (و به مقصد برسند.)( ترجمه قرآن کریم: آیتالله مکارم شیرازی)
در روایت است که رسول گرامی اسلام صلّی الله علیه و آله و سلّم در آخرین جمعه ماه شعبان المعظم، خطبهای خواندند که به خطبه «شعبانیه» معروف است و در آن، اوصاف ماه مبارک رمضان را برای مردم بیان نمودند، یکی از اوصافی که ایشان برای ماه مبارک رمضان مطرح فرمودند: این عبارت است. «وَ دُعاءُکُمْ فیهِ مُسْتَجابٌ دعای شما در این ماه مستجاب است.»( وسائل الشیعه: ج ۱۰؛ صفحه ۳۱۳)
شرط مهم اجابت دعا، ایمان به قدرت حضرت حق در برآورده شدن حاجات است
خداوند متعال در آیه ۱۸۶ سوره مبارک بقره، بحث دعا و استجابت آن را به زیبایی مطرح فرموده است و به رسول گرامی اسلام دستور داده است: اگر مردم از من سؤال کردند به آنان بگو من هم نزدیک به آنان هستم و هم دعای آنان را اجابت میکنم؛ آری خداوند به ما بندگان نزدیک است. بسیار نزدیکتر از آن که فکرش را بکنیم. خودش در آیه ۱۶ سوره مبارکه «ق» با صراحت به ما بیان کرد که از رگ گردن نیز به ما نزدیکتر است.
یار نزدیکتر از من به من است وین تعجب که من از او دورم
در این آیه شریفه پس از تصریح بر نزدیک بودن خدا به بندگان – که مسلماً نزدیک جسمی و فیزیکی مطرح نیست- بحث اجابت دعای بندگان مطرح شده است. جالب اینجاست که این آیه دقیقاً پس از آیات مربوط به ماه مبارک رمضان و در سیاق واحد با آنان میباشد. یعنی دقیقاً پس از مطرح شدن بحث روزه و نزول قرآن کریم در ماه رمضان خداوند موضوع دعا استجابت آن را مطرح کرده است که این نشان دهنده اهمیت دعا در این ماه مبارک است.
فراموش نکنیم که گاهی برآورده شدن برخی حاجات، به نفع ما نیست و این لطف خداست که برخی دعاهای ما را مستجاب نمیکند
آیه شریفه از قول حضرت حق ـ جلّ و علا ـ بیان میدارد که دعای هر کس که خدا را بخواند، مستجاب میشود، البته در انتهای آیه ۲ شرط مهم بیان شده است که نباید از آنها غافل شود :
شرط اول این است: «فلیستجیبوا لی» یعنی باید بندگان من هم دعوت مرا اجابت کنند تا من هم دعای آنان را اجابت کنم. یعنی نمیشود این رابطه بنده و خدا را، یکطرفه تعریف کرد، به قول شاعر: «چه خوش بی مهربونی هر دو سر بی».
نمیشود فقط از خدا درخواست کرد و خود به درخواستهای الهی پاسخ مثبت نداد!
و شرط دوم هم «ایمان» است: «ولیؤمنوا بی» یعنی باید این دعا کننده که توقع اجابت دارد، به من ایمان داشته باشد.
صلوات بر محمّد و آل محمّد همواره مستجاب است و خدا کریمتر از آن است که دعای اوّل را مستجاب کند و دعای دوّم را مستجاب ننماید
اینجا این سؤال مطرح میشود که اگر کسی به خدا ایمان نداشته باشد که اصلاً به درگاه او نرفته و از او طلب حاجت نمیکند! اینجاست که روایات اهل بیت علیهم السّلام راهگشای تفسیر قرآن میگردد. امام صادق علیهالسلام در شرح این عبارت فرمودند: «یعنی بندگان مطمئن باشند که من بر عطا کردن به آنان و برآوردن حاجات آنان قادر و توانا هستم.»( تفسیر شریف لاهیجی، جلد۱، صفحه ۱۷۰). پس شرط مهم اجابت دعا، ایمان به قدرت حضرت حق در برآورده شدن حاجات است.
پس، از این آیه شریفه درس گرفتیم که اگر با شرایط ذکرشده خداوند متعال را بخوانیم، حضرتش دعای ما را اجابت فرموده و حاجات را برآورده میسازد. البته فراموش نکنیم که گاهی برآورده شدن برخی حاجات، به نفع ما نیست و این لطف خداست که برخی دعاهای ما را مستجاب نمیکند.
دعایتان را با صلوات شروع و با آن ختم کنید، تا دعای شما بین دو دعای مقبول واقع شود و مستجاب گردد، زیرا خدا کریمتر از آن است که اوّل و آخر دعا را مستجاب کند و وسط آن را مستجاب ننماید
ذکر صلوات راهی دیگر برای استجابت دعا
ذکر صلوات بر محمّد و آل محمد نشانه ادب در مقابل پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) و موجب استجابت دعاست. در بعضی از روایات تصریح شده است که برای استجابت دعا، آن را با صلوات بر محمّد و آل محمّد آغاز کنید، زیرا صلوات بر محمّد و آل محمّد همواره مستجاب است و خدا کریمتر از آن است که دعای اوّل را مستجاب کند و دعای دوّم را مستجاب ننماید.( نهجالبلاغه، کلمات قصار / ۳۶۱) و در روایات دیگری آمده است که دعایتان را با صلوات شروع و با آن ختم کنید، تا دعای شما بین دو دعای مقبول واقع شود و مستجاب گردد، زیرا خدا کریمتر از آن است که اوّل و آخر دعا را مستجاب کند و وسط آن را مستجاب ننماید.( وسائل الشیعه، ج ۴ / ۱۱۳۷)
حال که یکی از عوامل مهم در استجابت دعا ایمان به خداوند است ، چه خوب است که راه رسیدن به ایمان را پیدا کرده و تنها در این مسیر قدم برداشته باشد که سعادت دنیا و آخرت را از آن خود نماییم .
کوتاه همت نباشیم و در دعاهای خود ایمانی مانند ایمان انبیا و یقینی مانند یقین صدّیقین از خدا طلب کنیم، تا اگر لیاقت کسب آن مراتب عالی را نداشتیم، خدا به اندازه ظرفیت ما، آن را به ما عطا کند
ادامه مطلب + دانلود...
بازدید
الف) موضوع: آثار۱ روانی ـ اجتماعی۲ خدا ۳ باوری
ب) بیان مسأله:
در باب مطلوب نهایی نوع انسان، دو دیدگاه عمده مطرح است. یکی کمال جوئی و دیگری آرامش طلبی؛ و شاید این دو در سطوح بالاتر ملازم هم باشند. اما عوامل عمده در رسیدن به این هدف کدامند؟ در این باب هر مکتبی دیدگاهی دارد. دین اسلام، خداباوری را (چه در سطح فردی و چه در سطح اجتماعی) عمدهترین عامل در رسیدن به این هدف میداند. اکنون سؤال این مقاله این است که ۱ـ آیا خداباوری بر زندگی افراد اثر میگذارد؟ ۲ـ اگر پاسخ مثبت است مکانیزم این اثر گذاری چگونه و آثار آن کدامند؟ ۳ـ آیا شواهد و مصادیقی در تأیید این اثر گذاری وجود دارد؟
ج) اهمیت مسأله:
اگر از طریق تحلیل روانشناختی روشن شود که خداباوری چه مقدار و چگونه حیات بشری را تحت تأثیر خود قرار میدهد، و اگر با مطالعات نقلی (تاریخی و تعبدی) و آماری، مصادیق مثبت و روشنی از این تأثیر و تأثر را در جوامع گذشته و کنونی بیابیم، آنگاه رهنمودهای فراوانی برای تمام نهادهای فرهنگی ـ اجتماعی، از جمله آموزش و پرورش، آموزش عالی، صدا و سیما، … بدست آورده و خواهیم توانست به صورت علمی و قدم به قدم در جهت خداباوری افراد جامعه پیش برویم. میتوانیم به انسان امید و نوید بدهیم که چگونه انسانیت خود را حفظ کرده و رشد بدهد و تکامل و آرامش روانی را چگونه به دست بیاورد
د) فرضیهها:
۱ـ اگر خدا باوری، از طریق مکانیزم روانشناختی صحیح، در افراد و جامعه ایجاد شود، آثار بسیار مثبت و شگفت انگیزی را در پی خواهد داشت.
۲ـ به مقداری که افراد یا گروهها و جوامع، از این خداباوری برخوردار بودهاند، آثار و نتایج مثبت آن را در تمام سمت و سوی زندگی خود یافتهاند
ه••) اهداف تحقیق
دعوت محققان روانشناسی (به ویژه در جامعه اسلامی ایران) به توجه و تحقیق بیشتر در باب خداباوری و مکانیزم و آثار روانشناختی آن.
و) پیشینه تحقیق:
مطالعاتی که در باب خدا و خداباوری صورت گرفته، بیشتر صبغه فلسفی و کلامی و جامعه شناختی داشته است. در این باب به همان مقدار که مطالعات هستی شناختی۶ و معرفت شناختی۷، فراوان است، مطالعات روانشناختی۸ کمیاب و نادر است. بسیارند فیلسوفانی که در این باب سخن گفتهاند. و بسیارند متکلمان ادیان و اعصار مختلف که به بحثهای مفصل در این باب پرداختهاند. اما اگر بخواهیم در این باب از دیدگاه روانشناسی مطالعه کنیم، منبعی که تحت این عنوان به صورت مستقل منتشر شده باشد یا در اختیار نداریم و یا بسیار کم است. اگر چه روانشناسانی مثل فروید۹ در توتم و تابو و آینده یک پندار و یونگ۱۰ در روانشناسی و دین و خاطرات، رؤیاها، اندیشهها واریکفرام۱۱ در روانکاوی و دین و ویلیام جیمز۱۲ در دین و روان و بعضی آثار دیگر، مباحث قابل توجهی در این باب داشتهاند. اما اهمیت این موضوع بیشتر از آن جهت است که اکتفا به این مقدار پسندیده باشد. این نوشتار بر آن است که با ارائه آراء دانشمندان و اشاره و برجستهتر کردن بعد روانشناختی آن (به ویژه آنچه با مباحث روانشناسی اجتماعی ارتباط بیشتری دارد)، قدمی کوچک در مسیر طرح بیشتر این مباحث ضروری بر داشته باشد.
توضیح واژگان عنوان مقاله
برای ارائه تصویری روشنتر از موضوع بحث، لازم است در ابتدا به توضیح دقیق در باب واژگان اصلی بحث بپردازیم تا ناخواسته گرفتار نزاع لفظی نشویم.
آثار: مفهوم این واژه روشن است اما در باب گستره آن متذکر میشویم که هرگونه اثر فردی یا اجتماعی، ذهنی یا عینی را شامل است. به عبارت دیگر، به تمام ابعاد زندگی نظر داریم که آیا تأثیری از خداباوری پذیرفته است یا نه؟ و اگر تأثیری پذیرفته، کدام است؟ و طی چه فرایند روانشناختیای بوده است؟
روانی ـ اجتماعی: با این قید، بحث را در ابتدا به روانشناسی فردی و سپس به روانشناسی اجتماعی محدود میکنیم. یعنی مباحث سیاسی، اقتصادی، اخلاقی، موردنظر نیستند مگر اینکه صبغه روانی اجتماعی داشته باشند.
باور۱۳: اندیشمندان علوم تربیتی و روانشناسی، حیطههای روانی وجود انسان را به سه حیطه شناختی۱۴، عاطفی۱۵، و رفتاری۱۶ تقسیم میکنند. در اینکه واژه «باور» بر کدام یک از این حیطهها، صدق میکند اختلاف نظر هست. گاهی آن را به حیطه شناختی صرف مربوط دانسته و میگویند: باور یعنی شناخت عمیق، شناخت تغییر ناپذیر، یقین داشتن به یک مطلب؛ گاهی باور را به حیطه عاطفی مربوط میدانند، یعنی با گرایش وعدم گرایش، با میل و انزجار، با احساس خوشایندی و بدآیندی مترادف میدانند: بر این اساس، باور داشتن به خدا یعنی احساس عاطفی مثبت به خدا داشتن، یعنی خدا را دوست داشتن و … .
مراد این نوشتار از باور، معنایی است که هم شامل «ایمان»17 میشود و هم شامل «معرفت»18 و در مباحث روانشناسی اجتماعی با عنوان «نگرش۱۹» شناخته میشود و بنابراین لازم است در باب «ایمان» و «نگرش» بحثهای مستقل و مفصلتری داشته باشیم. باور، اگر با شواهد کافی در دسترس، باشد «معرفت» است و اگر با شواهد کافی در دسترس نباشد «ایمان» است۲۰٫ اما وقتی در مقولات دینی بحث میکینم، بیشتر با مباحث نوع دوم سروکار داریم. مباحثی که به طور مستقیم با شواهد کافی اثبات نشدهاند، بلکه یا شناختهای سطح بالاتر، واسطه این بارو شده۲۱ و یا عقل در جا زده و نیازهای وجودی درونزاد عمل میکنند و انسان بدون شواهد کافی، باورمند میشود.۲۲ به تعبیر دیگر در اینجا باور دینی همان ایمان است و باز به تعبیر روشنتر، باور میتواند دینی یا غیر دینی۲۳ باشد، اما ایمان، تقسیم به دینی و غیر دینی نمیشود، بلکه همیشه دینی است. پس اگر بحث از خداباوری میکنیم، گرچه از حیث مفهوم با «ایمان به خدا» مترادف نیست، اما از حیث مصداق یکی هستند.
خدا۲۴: برای این واژه معانی متعددی گفته شده و ضرورت دارد دقیقا مرادمان را بیان کنیم. خدای مورد نظر ما خدایی است که ویژگیهای خاصی را دارا است؛ شامل سحر و جادو و یا هرامر متافیزیکی و یا حتی خدای هر دین الهی و آسمانی نمیشود؛ بلکه فقط خدای معرفی شده قرانی مورد نظر است و نه حتی خدای فلاسفه یا عرفا یا فقیهان اسلامی. بحث در اثبات وجود خدا نیز نیست، بلکه مراد ارائه یک تعریف است، تعریفی که تفهیم و تفهم را راحتتر میکند. ولی از آنجا که ۱) کیفیت تعریف،تابع کیفیت معرفت است و ۲) معرفت، دو نوع عقلی و قلبی دارد. ۳) و جهت گیری اصلی این نوشتار یک جهتگیری روانشناختی است ۴) و جهتگیری روانشناختی در باب خدا، بیشتر با معرفت قلبی تناسب دارد تا معرفت عقلی. ۵) و اصولاً تفاوتهای متعددی بین معرفت عقلی و معرفت قلبی هست۲۵، ۶) علاوه بر همه اینها، هر کدام از دو قسم معرفت، خودش دارای مراتب متعددی است و هر فردی ممکن است در مرتبه خاصی از معرفت باشد و هر مرتبهای نیز شرایط و موانع خاص خود را دارد. با توجه به این مقدمات معلوم میشود که از یک طرف، ارائه چنین تعریفی، کار آسانی نیست و از طرف دیگر بدون ارائه این تعریف، ادامه بحث ممکن و نتیجه بخش نخواهد بود ولذا باید تلاش کنیم تا تعریف روانشناختی مورد نظر را به خوبی تبیین کنیم، چون آثار خداباوری ارتباط مستقیم با ویژگیهایی دارد که به خدا نسبت داده و باور داریم. حال اگر ملاحظه شود که خدای مورد بحث، خدائی است که همه مردم از طریق قلب خود، او را میشناسند ولذا باید مشترک بین مردم باشد، باز تعریف خدا مشکلتر میشود و ما مجبوریم دنبال مفهومی از خدا بگردیم که حداقل شامل دو عنصر مشترک با تعاریف دیگران داشته باشد ۱) امری باشد متعالی۲۶ ۲) متعلق سر سپردگی تام انسان باشد۲۷٫ اگر این قدر مشترک و همگانی از مفهوم خدا را به خوبی تصویر کردیم، آنگاه تصویر خدای مورد نظر قرآن نیز آسانتر خواهد شد. برای ایجاد تصور مورد نظر لازم است دو کار انجام شود. ۱) هر کسی به تجربیات درونی خودش در باب آن امر متعالی رجوع کند ۲) به بعضی تجربههای درونی دیگران از زبان خودشان توجه کنیم.۲۸
اگر بخواهیم تعریفی روانشناختی از خدا ارائه کنیم، همین نیاز و احساس نیاز درونی، مناسبترین دریچه ورود است و بسیاری از اندیشمندان نیز روی آن تأکید فراوان کردهاند. «فروید نیاز انسانی به دین را به عنوان مسألهای صرفا روانشناختی تحلیل کرد. او میگفت دین از آرزوی وهمیای برای داشتن پدری محافظ بر میخیزد. … اشلایر ماخر۲۹ همچون فروید، نیاز انسان به امر تام و وابستگیاش به عالم را میفهمد…. سارتر۳۰، ملحد فرانسوی، در زندگینامه خویش اقرار میکند که من نیازمند خدا بودم؛ او به من داده شده بود؛ بدون اینکه بدانم در جستجوی او بودهام، او را دریافت کردم.»، «کلمه خدا را نمیتوانیم به طور دقیق تعریف کنیم ولی معمولاً مقصود از آن عبارت است از آنچه که دارای مفهوم نهائی است و سرچشمه همه چیز وبالاترین ارزشها و منبع تمام ارزشهای دیگر میباشد. خدا همان است که شایستهترین هدف و مقصود زندگی است»31، ویلیام جیمز معتقد است، ما وقتی کلمه الوهیت را بر زبان میآوریم، آن حقایق اولیه و واقعیای را که در انسان یک حس وقار و طمأنینه بر میانگیزد در نظر میآوریم۳۲؛ باز در جای دیگر اظهار میدارد که من به خوبی میپذیرم که سرچشمه زندگی مذهبی، دل است و قبول هم دارم که فرمولها و دستورالعملهای فلسفی و خدا شناسی مانند مطالب ترجمه شدهای است که اصل آن به زبان دیگری است… به این معنی که در دنیا، ابتدا یک احساسات مذهبی وجود داشته است و بعد علم کلام ایجاد شده است.۳۳
از آنچه که تاکنون گفته و نقل قول شد نتیجه میشود خدایی که میتواند همگانی و درونزاد۳۴ باشد، و از نیازهای درونی انسان سرچشمه بگیرد، همان چیزی است که به نام «امر متعالی» نامیده شده است و هر کسی یا هر مذهبی ممکن است بر گوشهای از این مفهوم بسیار وسیع انگشت گذاشته و آن را در میدان معنی شناختی مفاهیم مورد قبول خودش معنی کرده باشد؛ ما اکنون این مفهوم را در میدان معنی شناختی مفاهیم اسلامی بررسی میکنیم. معمولاً هر واژه کلیدی، یک معنای اصلی دارد و یک معنای نسبی۳۵٫ ولی قابل توجه است که معنای نسبی دربردارنده معنای اصلی نیز هست. آن امر نهایی مورد بحث ما، معنی اصلی خدا است۳۶٫ «در قرآن کلمه الله، کلمه کانونی والایی است که نه تنها بر میدان معنی شناختی خاص داخل واژگان حکومت دارد، بلکه بر سراسر واژگان مشتمل بر همه میدانهای معنی شناختی، یعنی همه دستگاههای تصوری مندرج در زیر آن، مستولی است،… در نظام و دستگاه قرآنی، حتی یک میدان معنی شناختی واحد نیست که مستقیما با تصور مرکزی الله، مرتبط و در زیر فرمان آن نبوده باشد»37 اینکه گفته میشود فرهنگ اسلامی و جامعه اسلامی، خدا محور است به همین معنی است. یعنی تمام تصورات و معانی، گرد همین مفهوم مرکزی و از آن متأثر میشود. پس روشن شد که معنی نسبی قرآن مورد نظر است و وقتی گفته شود که خداباوری چنین و چنان اثراتی دارد، مفهوم نسبی۳۸ خدا، در قرآن مورد نظر است و چون کم و کیف آثار خداباوری تابع ویژگیهای خداباوری است، هر کسی به هر مقدار، آن ویژگیها را با حالات روانشناختی خودش بیشتر احساس کند، به همان مقدار به خدای مورد نظر قرآن بیشتر رسیده است و به همان مقدار آثار خداباوری را در زندگی فردی و اجتماعی خودش ملاحظه خواهد کرد.
معنای ایمان
ایمان حالت روانی است که در هر انسانی ممکن است ایجاد شود و دارای سه عنصر عقیده و شناخت، علقه قلبی و عاطفی، و رفتار جوارحی خواهد بود. علاوه بر اینکه تحلیل عقلی به اینجا منتهی میشود که انسان در ابتدا نسبت به موضوعی شناخت پیدا کرده و سپس نسبت به آن، جهتگیری عاطفی و انگیزش اتخاذ میکند و در نهایت بر اساس آن شناخت و آن بعد عاطفی و انگیزشی است که به مقتضای آن عمل میکند، برای اثبات و تبیین این سه عنصر ایمان، شواهد و مؤیدات قرانی فراوانی نیز در اختیار است. ما فقط از باب نمونه به بعضی از آنها اشارهای خواهیم کرد.
ممکن است چنین به نظر برسد که عمل، اثر و نتیجه ایمان است و قرآن هم همیشه عمل صالح را پس از ایمان و جدای از آن ذکر کرده است. ولی به نظر ما عمل کردن به مقتضای اعتقادات، جزء ایمان است و ذکر آن پس از ایمان شاید بخاطر تفاوت متعلق یا تأکید باشد، چون به گمان بعضی میتوان فریب کاری کرد و بدون عمل، اظهار ایمان نمود و قرآن این را رد میکند.
یکی از ارکان اصلی ایمان این است که فرد به مقتضای آن حالت روانیاش عمل کند و زندگیاش را بر آن اساس شکل دهد. خداوند میفرماید: «آیا افراد گمان میکنند که به زبان ابراز ایمان میکنند و مورد امتحان واقع نمیشوند؟»39 و در جای دیگر میفرماید: «کسانی که ایمان به خدا و روز قیامت آورده و عمل صالح انجام دهند، دارای پاداش هستند»40 و اصولاً بسیاری از وظایفی که خداوند بر افراد مؤمن مقرر میفرماید، وظایفی رفتاری هستند مثل «استعانت جستن از نماز و صبر»،۴۱ «استفاده و خوردن از روزیهای طیب و پاکیزه»،۴۲ «انفاق از روزی که خداوند در اختیار ما قرار داده است»،۴۳ «وصی ایمان۴۴ و امثال آن نوعی عمل به حساب میآیند.
بعد شناختی و پیوند قلبی را نیز بطور آشکار از بعضی آیات قرآنی میتوان استفاده کرد. وقتی عدهای به پیامبر گفتند ما ایمان آوردهایم، به حضرت وحی شد که «به اینها بگو شما ایمان نیاوردهاید، بلکه بگوئید اسلام آوردهایم و هنوز ایمان در قلبهایتان وارد نشده است».
از این آیات و امثال اینها استفاده میشود که اقرار به زبان و یا حتی عمل تنها، کافی نیست؛ بلکه باید در قلب راسخ شده باشد؛ پیوند قلبی لازم است؛ روایات بسیاری نیز داریم که با بیانهای مختلف، به عنصرهای عمل و پیوند قلبی تصریح میکنند، امام علی(ع) میفرمایند: «پیامبر(ص) فرمود: ای علی بنویس، عرض کردم چه بنویسم؟ فرمود بنویس ایمان چیزی است که در قلب راسخ شده و اعمال نیز آن را تصدیق میکنند؛ ولی اسلام چیزی است که بر زبان جاری میشود…»46 یا در جایی دیگر میفرمایند: «ایمان عبارت است از معرفت قلبی و گفتار زبانی و عمل با اعضاء»47.
از سویی دیگر ممکن است چنین تصور شود که هر گاه قرار باشد درباره موضوعی، شناخت و عاطفه کافی داشته باشیم، تا بر اساس آن عمل کنیم؟ دیگر تمایزی بین موضوعات دینی و غیر دینی باقی نمیماند، تمایزی بین ایمان و معرفت تصور نمیشود. ولی، با قدری توجه بیشتر، متوجه میشویم که تمایز هست. و آن عبارت است از اینکه اگر قضایا و مفاهیم را به سه دسته خردپذیر و خردگریز و خردستیز تقسیم کنیم، معرفت فقط در حیطه خردپذیر معنی پیدا میکند؛ اما ایمان به حیطه خردگریز هم تأثیر میگذارد و بسیاری از موضوعات خردگریز را مادامی که خرد ستیز نباشند میپذیرد و بر اساس قواعد و اصول کلی خرد پذیر، آنها را بیان میکند. پس اگر برای ایمان، عنصر شناخت و عقل قائل هستیم به این معنی است که اولاً خردستیز نیستند و ثانیا خردگریزها را به امور خردپذیر ارجاع و تحویل میکند. «ایمان نوعی باور است که از حد شواهدی که در دسترس ما هست فراتر است. یعنی شواهد در دسترس آن را اقتضا نمیکنند، با فقدان شواهد مواجهیم، به عبارت دیگر باوری که با شواهد کافی در دسترس باشد معرفت است و باوری که با شواهد کافی در دسترس نباشد، ایمان است…»،۴۸ اگر چه بر اساس تعریفی دیگر، نباید ایمان و متعلقات آنرا، بطور مطلق، فاقد استدلال عقلانی بدانیم، کلن بر اساس همان تعریف نیز حس و مشاهده بیرونی، نسبت به متعلقات ایمان امکان ندارد.
ادامه مطلب + دانلود...