جستجو در تک بوک با گوگل!

بازدید
دانلود کتاب متدهای درمان ۹ بیماری شایع داخلی
در کتاب متدهای درمان ۹ بیماری شایع داخلی می خوانید :
بازدید
راه حل شماره ۱: تنفس عمیق
همین استراتژی ساده میتواند در مقابله با استرس، کمک شایان توجهی بکند. تنفس عمیق به شما کمک میکند تا:
* هورمونهای استرس را کمتر کنید.
* ضربان قلب خود را پایینتر بیاورید.
* فشار خون خود را پایینتر بیاورید.
و اما روش انجام این تکنیک ساده:
بازدید
دورههایی در زندگی وجود دارد که در آن هر شخصی ممکن است احساساتی مانند ترس، فشار، افسردگی، اضطراب و یا از دست دادن اراده داشته باشد. این دورهها به شدت پریشان کننده هستند. روز بدی را پشت سر گذاشتن، احساس گرفتگی و غمگینی و سوگ، همگی اجزای طبیعی تجارب زندگی آدمی محسوب میشوند.
این تجارب نوعی پاسخ طبیعی به دشواریهای زندگی مانند نومیدی، فقدانها و رویدادهای هیجانی دردناک بهشمار میآیند که همگی اینها اضطراب زندگی نامیده میشود.
روانشناسان، نظریه و دیدگاههای مختلفی در رابطه با اضطراب دارند.
به عقید فروید اضطراب انسان در نتیجه فشار و امیال واپس زده و یک سلسله کشمکشها میان قسمتهای مختلف شخصیت است و همچنین براساس نظریه آدلر اضطراب نتیجه قصور در یادگیری است و نیز نتیجه ادراک و تصورات معیوب و منحرف در انسان میباشد.
آدلر معتقد است اضطراب ، زندگی فرد را تا حد زیادی تلخ میکند، و امید اوبه ایجاد زندگی آرام نابود میکند. افراد مضطرب بیشتر به خودشان فکر میکنند تا دیگران و آنها همیشه از تغییر موقعیت و شروع هر کاری بیشتر احساس اضطراب و هراس میکنند.
در مجموع در تعریف اضطراب میتوان گفت بیشتر به حالتهای هیجانی نگرانی و دلواپسی به علت خطری نامعلوم اطلاق میشود.
تفاوت ترس و اضطراب
باید توجه داشت که اغلب افراد اصطلاح ترس و اضطراب را به صورت مترادف به کار میبرند در صورتی که تمایزی بین ترس و اضطراب وجود دارد زیرا ترس اغلب به ارزیابی اولیه از یک خطر واقعی بر میگردد. در حالی که اضطراب همانگونه که قبلا نیز اشاره شد بیشتر به حالت هیجانی نگرانی به علت خطری نامعلوم گفته میشود.
علائم اضطراب
علائم اضطراب را میتوان از سه بعد بدنی، فکری و روانی بررسی کرد. وجود مجموعهای از این علائم بدنی، فکری و روانی ما را متوجه میکند که مضطرب هستیم.
این علائم عبارت است از:
بدنی: وقتی مضطرب میشوید بدنتان با تپش قلب، تنگی نفس، از دست دادن اشتها، تهوع، بیخوابی، تکرر ادرار، چهره برافروخته ، تعریق، اختلال درگفتار و بیقراری، واکنش نشان میدهد.
تفکر: اضطراب موجب سردرگمی، اختلال درحافظه و تمرکز، حواس پرتی، ترس از دست دادن کنترل، کمرویی، گوش به زنگی و افکار تکرار شونده میشود.
روانی: وقتی مضطرب هستید، عصبی، بیطاقت ، نگران، هشیار، وحشت زده، دلواپس، افسرده ، تنیده، ترسناک یا هیجان زده میشوید.
مهارت مقابله با اضطراب
روشهای مختلفی برای مقابله با اضطراب وجود دارد.
میتوان به پنج مهارت اساسی و موثر مقابله با اضطراب اشاره کرد:
مهارت اجتناب نکردن: این روش راه وسوسه انگیزی برای مقابله با اضطراب است اما باید توجه داشته باشید که این روش در کوتاه مدت اضطراب را کاهش میدهد و در طولانی مدت مشکلاتی را ایجاد میکند. در واقع اجتناب موجب تسکین موقت می شود. اجتناب از افراد ومکانها و تکالیفی که زندگی را مشکل میکند تقویت کننده است. متاسفانه این منابع اضطراب تا زمانی که با آن روبهرو نشوید خود به خود مرتفع نمیشود و هر چه بیشتر از این عوامل اضطراب زا اجتناب کنید بیشتر به سراغ شما میآیند.
مهارت استفاده از رویارویی مثبت: ما از طریق تجارب زندگی خود میتوانیم با شرایط اضطراب ساز مقابله کنیم یا به عبارتی اگر میخواهی موفق باشی، طوری عمل کن که انگار موفق هستی و موفق خواهی شد.
استفاده از این روش دو دلیل دارد: اول اینکه مواجهه رویارویی مثبت ، راهی است برای حساسیت زدایی خود نسبت به منابع اضطرابساز که زندگی را برای ما دشوار میکند.
دوم ، رویارویی مثبت با مسائل، بر خود پنداره شما تاثیر میگذارد. تصور کنید وقتی بهجای اجتناب از اضطراب به کار درستی دست میزنید چقدر احساسات شما متفاوت خواهد بود.
مهارت تسلط گرا بودن: افرادی که تسلط گرا هستند انرژی خود را برای کسب و توسعه مهارتها صرف میکنند و مشکلات را به تجارب آموزنده مبدل میسازند. این نوع نگرش نسبت به مشکلات زندگی در مقابل عملکرد گرایی قرار دارد که اولین هدف در آن اجتناب از اشتباه کردن است. زیرا برای افراد عملکرد گرا سخت است که بعد از شکست بتوانند سرحال باشند و همچنین غلبه بر کمرویی وبه دست گرفتن ابتکار عمل در روابط شخصی هم برای این افراد سخت است.
برای اینکه تسلطگرا باشید باید دو چیز را به یاد داشته باشد؛ اول، باید توجه خود را به کاری که در پیش دارید تمرکز کنید واز خود تردیدیها و سایر عقاید منفی که مزاحم عملکرد بهتر شما هستند اجتناب کنید. دوم، باید به تکلیف به عنوان یک چالش نگاه کنید.
مهارت یادداشت برداری: هنگامی که شما دارید روی اضطراب خود کار میکنید، یادداشت برداری روش خوبی است.
باید اطلاعات زیر را یادداشت برداری کنید:
۱٫ تاریخ ، ساعت، روز و موقعیت.
۲٫ درجهبندی اضطراب براساس مقیاس یک( خفیف) تا پنج( شدید). نکتهای که در اینجا باید به یاد داشته باشید این است که ابتدا باید علائم اضطراب را بنویسید و بعد براساس مقیاس یک تا پنج به آن نمره دهید. این عملکرد باعث بالا رفتن آگاهی شما نسبت به اضطرابتان میشود.
۳٫ ارزیابیهای خود ازموقعیت( چه چیزهایی به خود گفتید).
۴٫ مهارت مقابلهای که به کار بردید.
۵٫ درجهبندی مجدد اضطراب براساس همان مقیاس پنج درجهای. نتایج مفید مهارت یادداشت برداری این است که از زمان و مکانی که مضطرب میشوید آگاهی دقیق مییابید و این اطلاعات در طرح ریزی مهارتهای مقابلهای به شما کمک میکند و اینکه یادداشت برداری به شما کمک میکند تا مهارتهای مقابلهای مفید و اثربخش را از مهارتهای مقابلهای نامناسب تشخیص دهید.
مهارت آمادگی برای تمرین:
اگر میل دارید بهطرز موثری با اضطراب مقابله کنید باید روی آن کار کنید. اثربخشی مهارتهای مقابله با اضطراب در تحقیقات عملی اثبات شده است. اما این مهارتها تنها زمانی اثربخش هستند که شرکتکنندگان در تحقیق برای تسلط بر آنها وقت و تلاش کافی صرف کنند وبه تمرین آن بپردازند. باید هر روز مهارتهای مقابله با اضطراب را تمرین کنید. همه ما در مواقع مختلف زندگی احساس اضطراب میکنیم. از آنجا که اضطراب دارای دو جنبه عینی و ذهنی است برخی از رویدادهای زندگی ما را متقاعد میکند که در وضعیت خطرناکی هستیم.میگناirدر این شرایط، اضطراب ، یک واکنش طبیعی است. کار اضطراب بسیج کردن نیروی دفاعی بدن است و به ما هشدار میدهد گوش به زنگ باشیم و خود را از خطر حفظ کنیم. زمانی که ارزیابی اولیه شما از خطری قریب الوقوع، واقعبینانه و درست است و در این وضعیت باید بهدنبال یافتن پاسخ مقابلهای مناسب باشید، داشتن اضطراب نه تنها اشکالی ندارد بلکه در طول فرایند مقابله، به شما انرژی و نیرو نیز میدهد.
نکتهای که نباید آن را فراموش کنید این است؛ اضطراب زمانی مشکل آفرین است که شما بدون دلیل موجه، احساس ناراحتی و تنش کنید. در نتیجه شما بیجهت دچار رنج و عذاب میشوید زیرا بدن و ذهن شما برای دفع خطر یا تهدیدی که به طور اشتباه برای خود ایجاد کردهاید برانگیخته میشود.
بازدید
جمعبندی و نتیجهگری از پژوهش های انجام گرفته
ابراز وجود روشی جهت احقاق حقوق افراد در ارتباطات بینفردی و اجتماعی است، فقدان آن با مشکلات روانی همچون انفعال- پرخاشگری- پرخاشگری منفعل- اضطراب- افسردگی- تنش و استرس و از طرفی وجود آن با عزتنفس، کمال گرای، جلوگیری از انحرافات اجتماعی و موفقیتهای شغلی و حضور مثبت و مؤثر در جامعه و… همراه است، فاصله طبقاتی و عدم وجود امکانات خودمطرح شدن بویژه در مناطق محروم و کمبود اطلاعات و عدم آگاهی مردم در این زمینه منجر به افزایش افراد فاقد ابراز وجود می گردد. روانشناسان از روشهای سرمشقپذیری و تمرین و مشاوره گروهی بیشترین استفاده را افزایش میزان ابراز وجود و رفع مشکلات ارتباطی افراد، کردهاند. به منظور رفع ترس از روابط اجتماعی نیاز به شرایط و امکاناتی است که مهارتهای ارتباطی را در افراد رشد دهد.
پژوهشهای حاکی از تفاوتهای شخصیتی بین ورزشکاران و غیرورزشکاران نشاندهنده ویژگیهایی است که در نتیجه شرکت در ورزش رشد یافتهاند. نمرات بالایی که ورزشکاران در برقراری ارتباط با دیگران کسب کردهاند از این جمله است، افسردگی و اضطراب کمتر و اعتمادبهنفس و عزتنفس و احترام به خود بالایی در ورزشکاران گزارش شده است حتی خشونت به دلیل ایجاد سیکل معیوب برانگیختگی- ضعیفشدن عملکرد در ورزشکاران سطوح بالا مشاهده نشده است. مربیان موفق در گفتگوی مؤثر نیز از قدرت نهگفتن- انتقاد سازنده- ابراز احساسات مثبت- بیان و ابراز محدودیتهای شخصیتی (شخصی) در موقع لزوم- ارائه رفتر منطقی در موقع اختلاف عقیدهداشتن با دیگران و ابراز وجود در موقعیتهای خدماتی، در برقراری ارتباط صمیمانه با اعضای تیمهایشان استفاده نمودهاند.انتقال این تکنیکها به شرکتکنندگان در ورزش مخصوصا ورزشکاران که حتی از علائم غیر کلامی مربی سرمقپذیری میکنند، محیط ورزش را به فضایی آرام و شاد نبدیل میکند که امکان بازپروری و بهبود و پیشرفت مهارتهای روانی و ارتباطی بین فردی و اجتماعی را فراهم میسازد. ورزش از رهگذر فرصتهای فراوانی که به دت میدهد و شرایط و موقعیتهای مشارکت گسترد در آن راههایی برای اجتماعی شدن و یکپارچگی طبقات مختلف جامعه را فراهم میسازد، بنابراین میتوان از آن به منظور کمرنگ کردن فاصله طبقاتی و کاهش افراد فاقد ابراز وجود بخصوص در مناطق محروم استفاده نمود.
شروع برقراری ارتباط، ادامه و پایان دادن به آن ارتباط موثر با دیگران، به میزان زیادی در محیطهای کاری استفاده میگردد. پژوهشها نیز حاکی از آنند که افراد فعال از لحاظ فیزیکی در مهارتهای شغلی موفقتر بوده، با نشانههای تنش و افسردگی کمتر در شرایط مختلف احساس شادی و بهزیستی میکنند. سلامت جسمانی عامل موثر بر احساس شادی و بهزیستی اس. افراد شاد از عزت نفس و احترام به خود بالایی برخوردارند. رابطه معنیدار ورزش و عزت نفس و ابراز وجود نشان داده است که ورزش میزان ابراز وجود در افراد را افزایش میدهد، جلوگیری و درمان مصرف مواد مخدر و مراقبت در برابر تمایلات جنسی نیز نیاز به ابراز وجود و احترام به خود بالایی دارد قدرت نه گفتن را میطلبد. بنابراین میتوان از فعالیت فیزیکی و تجارب گروهی در ورزش به منظور آموزش مهارتهای ارتباطی سالم و مهارت تصمیمگیری و افزایش احترام به خود در جوانان استفاده کرد مخصوصا در دختران که به گونهای اجتماعی شدهاند که کمتر ابراز وجود کنند لذا فواید شرکت در اجتماع به گونهای سالم و مطابق هنجارهای اجتماعی اهمیت بیشتری برای آنان دارد. آمادگی ذهنی برای ارتباط موفق با دیگران یکی دیگر از پیامدهای روانشناختی ورزش در افرادی است که دچار نقایص جسمانی هستند مانند افراد مبتلا به چاقی – ناشنوایان- معلولان جسمی و ذهنی و … که خودپنداری و تصویر بدنی مثبت در ورزش میتواند به آنها در حضور به دلیل توانمندیها و نه کمبودهایشان در جامعه کمک کند، ورزش همگانی بدور از عوامل خطرزا ورزش رقابتی مانند یوگا که با آرام سازی همراه است بیشترین تاثیر را در این زمینه داشتهاند.
در این پژوهش اهداف منشور بین المللی المپیک و ورزش یونسکو در سال ۱۹۷۸ مد نظر قرار گرفته است: ترویج ارزشهای اخلاقی به ویژه در مبارزه با انزوا و خشونت- ترویج ورزش همگانی به ویژه برای معلولان جسمی و ذهنی- رشد ارتباط مردم جامعه- کاستن فاصله فقیر و غنی که بر آینه این خواستهها و اهداف نیکو مشمول اجتماعی است تا مردم به هم نزدیکتر شوند و بهتر زندگی کنند.
روش پژوهش
تحقیق حاضر از نوع علی مقایسه ای پس از وقوع است و سعی برآن است تا حاصل آزمایش یا واقعه ای که به صورت طبیعی رخ داده و قابل دستکاری نیست ، با علل وابسته به آن ربط داده شود، در این پژوهش محقق بر آن است تا دو گروه از دانشجویان دختر ورزشکار و غیرورزشکار را در زمینه ی میزان مهارت ابراز وجود ( قاطعیت) با انجام یک پس آزمون مقایسه نماید .
جامعه و نمونه آماری و روش نمونه برداری
جامعه آماری در این پژوهش شامل ۱۰۲۳۸ دانشجوی دختر می باشد که در سال ۱۳۸۴ در رشته های مختلف دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد به تحصیل اشتغال داشتند . نمونه آماری پژوهش ۳۸۰ نفر است که با استفاده از جدول حجم نمونه آماری کرجسی و مورگان تعیین شده است . نمونه آماری دختران غیرورزشکار ۳۰۰ نفرند که بصورت تصادفی ساده از رشته های مختلف انتخاب شده اند و نمونه ورزشکاران شامل اعضای تیم های ورزشی دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد است که در سال تحصیلی ۸۴-۸۳ به مسابقات خارج از دانشگاه اعزام شده اند.
متغیرهای پژوهش
الف ) متغیرهای مستقل :
۱ـ دختران ورزشکار و غیر ورزشکار با دامنه سنی ۱۸ تا ۳۰ سال
ب ) مغیرهای وابسته :
۱ـ میزان ابراز وجود ( قاطعیت ) و زیر مجموعه های آن شامل : میزان امتناع از درخواست یا قدرت نه گفتن ، بیان و ابراز محدودیت های شخصی ، شروع برقراری ارتباط اجتماعی ، ابراز احساسات مثبت ، انتقاد کردن ، اختلاف عقیده داشتن با دیگران ، ابرازوجود در موقعیت خدماتی ، ۲- میزان ابرازوجود با توجه به وضعیت تاهل
۳- میزان ابرازوجود با توجه به ترتیب تولد در خانواده
ابزار اندازه گیری
الف ) پرسشنامه مشخصات فردی
از این پرسشنامه برای اندازه گیری متغیرهای مستقل که حاوی خصوصیات فردی آزمودنی ها شامل سن و سابقه ورزشی ، وضعیت تاهل ، ترتیب تولد ، میزان تحصیلات پدر و مادر و …..می باشد استفاده گردیده و همراه با پرسشنامه اصلی به آزمودنی ها تحویل داده شده است.( پیوست )
ب ) پرسشنامه ارزیابی میزان ابراز وجود ( قاطعیت ) گامبریل
این پرسشنامه توسط حمیدرضا رمضانی بروی دانشجویان با قاطعیت کم مورد استفاده قرار گرفته و
پایایی پرسشنامه در روش پس آزمون حدود ۸۱ % می باشد ، در این پژوهش روایی با انجام یک پیش آزمون بروی 30 نفر از ورزشکاران و غیر ورزشکاران و آزمون آلفا کرونباخ بالای ۸۰ % بست آمده است .
این پرسشنامه شامل ۴۰ سؤال می باشد هر سؤال بیان یک موقعیت است که آزمودنی بایستی پاسخ ( ۵-۱ ) خود را در قبال هر سؤال مشخص سازد این پرسشنامه توسط فارنهام و هندرسون ۱۹۸۴ ، الکساندرار . ریچ و هارود . ای اسچرودر ، راکوس . ا . ریچارد ۱۹۹۱ جهت اندازه گیری متغییرهای مستقل تایید و مورد استفاده قرار گرفت .
قابل ذکر است که سؤالات پرسشنامه ۷ موقعیت شامل : امتناع از درخواست یا قدرت نه گفتن (در سوالات ۱ ، ۴ ، ۶ ، ۱۱ ، ۲۷ ، ۳۵ ) – بیان و ابراز محدودیت های شخصی (۵ ، ۷ ،۱۰ ،۱۹ ،۳۴ ، ۳۹ شروع برقراری ارتباط اجتماعی (۱۲، ۱۵، ۱۷، ۱۸، ۲۹ ) – ابراز احساسات مثبت (۲، ۱۶، ۲۲، ۲۸، ۳۰، ۳۷ ) – انتقاد کردن (۱۴، ۲۳، ۳۱، ۳۲، ۳۸ ) – اختلاف عقیده داشتن با دیگران (۸ ،۲۱، ۲۴، ۲۶، ۳۳ ،۴۰ ) – میزان ابراز وجود در موقعیت های خدماتی (۳، ۹، ۱۳، ۲۰، ۲۵، ۳۶ ) که به صورت
نا منظم قرار گرفته اند را مورد سنجش قرار می دهد .
روش جمع آوری داده ها
به منظور جمع آوری داده ها با مسئولان واحد فوق برنامه تربیت بدنی دانشگاه آزاد هماهنگی شد و اسامی اعضای تیم های ورزشی به همراه شماره های تماس آنها گرفته شد ، پس از هماهنگی با یکایک ورزشکاران پرسشنامه ها به آنها تحویل گردید و پس از تکمیل توسط پژوهشگر جمع آوری شد، در مورد نمونه ی غیر ورزشکاران ، با ارائه معرفی نامه به گروه دانشکده ها ، پرسشنامه ها به صورت گروهی یا انفرادی در رشته های مختلف دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد توزیع و توضیحات لازم در مورد نحوه تکمیل آن به دانشجویان داده شده است و پس از تکمیل توسط پژوهشگرجمع آوری گردید ، لازم به ذکر است ، موضوع اصلی پژوهش یعنی ابراز وجود محرمانه نزد پژوهشگر باقی مانده و پرسشنامه تحت عنوان ویژگی های شخصیتی به آزمودنی ها ارائه شد، در ضمن ساعت تکمیل پرسشنامه ها در روزهای مختلف توسط کلیه ی غیر ورزشکاران و اکثریت ورزشکاران در حدود ۵ بعد از ظهر بوده است .
روش تجزیه وتحلیل آماری
در این پژوهش به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSSدر دو سطح آمار توصیفی و استنباطی استفاده شده است .
در آمار توصیفی برای تعیین میانگین ، انحراف معیار ، جداول فراوانی استفاده شده است .
در آمار استنباطی به منظور آزمون فرضیه ها از آزمون آماری t استیودنت درگروه های مستقل و همچنین آزمون تحلیل واریانس یکطرفه استفاده شده است .
شرکت در ورزش و تاثیر آن بر باورها ، نگرش ها ، تشکل شخصیت و توسعه مهارت ها همیشه مورد بحث و بررسی بوده است . چنین استنباط می شود که درس هایی که ازشرکت در ورزش می آموزیم به سایر جنیه های اجتماعی نیز انتقال می یابد و از این طریق فرد را برای شرکت موفقیت آمیز در آن زمینه ها یاری می دهد .
سابقه این اندیشه که شرکت در ورزش تاثیر مثبتی در شکل گیری شخصیت افراد دارد دست کم به زمان افلاطون برمی گردد. او بین آمادگی جسمانی و سلامت اخلاقی ارتباط نزدیکی قایل بود .
پژوهش های متعددی که در سالهای پس از ۱۹۵۰ میلادی انجام شده حاکی از تایید فرضیه هایی است که مدعی اند شرکت در ورزش تجارب ویژه ای برای شرکت کننده فراهم می آورد که با موفقیتها و آرزوهای تحصیلی همبستگی مثبت دارد . پژوهش های انجام شده دیگری نیز مؤید ارتباط معکوس بین ورزش و بروز رفتارهای بزهکارانه است . داده های حاصل از پژوهش های مختلف چنین ارتباطی را برای مردان و زنان از همه نژادها و طبقات اجتماعی و در مقاطع مختلف نشان داده است .(۲۴ )
زیر بنای نظری پژوهش
در دیدگاه روانکاوی فروید ضمن بررسی مراحل شکل گیری شخصیت انسان از فعل پذیری و حالت انفعالی بحث کرده است او می گوید اگر در مرحله دهانی ارضاء بیش از حد یا ناکامی شدید پیش آید فرد در بزرگسالی دو منش خواهد داشت ، یکی منش اتکالی و دیگری پرخاشگرانه که بعدا فرد سعی می کند همیشه دیگران را از خود راضی نگهدارد و درخود احساس حقارت می کند چون ازخود اراده ای ندارد و در دیگری فرد سلطه جو و فحاش می شود، او کم رویی را، اضطراب اجتماعی و اخلاقی می داند که در آن فرد می ترسد احساس ، فکر و یا عملی که مورد پسند اخلاق اجتماعی و بخصوص خانواده نیست را انجام دهد.
اریکسون درتقسیم مراحل رشد روانی اجتماعی معتقد است فرد در دومین مرحله رشد با دو موضوع روبرو می شود . خودکفایی در برابر شرم و تردید ، احساس کنترل شدید یا ازدست دادن کنترل می تواند پایه گذار احساس شرم در کودک گردد که تاثیر آن درتمام مراحل زندگی پایدار می ماند .
دیدگاه انسان گرایی تحقیقات گسترده ای درمورد ابراز وجود انجام داده اند و درمان را برای انسانی که آزاد و مختار است و می تواند احساسات و عواطف خود را براحتی بیان کند را در تجربه احساسات خود و آگاهی از وجود آنها می داند .
رویکرد شناختی ،ترس از روابط اجتماعی را ناشی از پندارها و افکاری می داند که بر انسان حاکم می باشد.(۲۱)
۱۲- مبانی نظری پژوهش
۱۳- ابراز وجود و کاربرد آن
آموزش ابراز وجود روشی است برای رفع اضطراب هایی که از روابط متقابل اجتماعی ناشی شدهاند. افرادی که به علت عدم مهارت های مهم بین فردی و اجتماعی نمیتوانند احساسات و خواسته های خویش را بیان کنند و یا از عهده رد تقاضاهای نامعقول دیگران بر نمیآیند و غالبا از جانب افراد دیگر مورد سوء استفاده قرار میگیرند، احساس احترام به خود و یا عزت نفس را از دست میدهندو معمولا احساس میکنند کنترلی بر وقایع زندگی خویش ندارند. این افراد از رویارویی با مسائل مختلف زندگی اجتناب مینمایند.خشنودی انسان در زندگی تا حدودی به ارضای نیازهایی وابسته است که محصول ارتباط با دیگران هستند. (همچون دوستی، عشق، تقدیر، پیشرفت، احترام، اعتماد و عزت نفس)، به دلیل اینکه ارضای بسیاری از نیازهای اساسی انسان مستقیم یا غیر مستقیم به دیگران بستگی دارد لذا توانایی شخص برای واکنش متقابل اثربخش با افراد دیگر بسیار مهم است. افرادی که فاقد مهارت های لازم هستند اغلب در ارضای نیازهای اساسی خویش با شکست روبرو میشوند. به عنوان مثال دانش آموزی که نمیتواند سوالی را که در نظرش کم اهمیت جلوه میکند از معلم بپرسد ممکن است هرگز نتواند به تقویتی که از طرف معلم در زمینه طرح سؤالات جالب ارائه میشود. دست یابد و یا مردی که نمیتواند تقاضاهای شغلی و یا آرزوهایش را به مافوق خودش بگوید ممکن است زندگی را بدون توفیقات شغلی سپری کند.آموزش ابراز وجود به افراد کمک میکند تا مهارت هایی را در زمینه ابراز حقوقشان کسب کنند، بدون اینکه به دیگران آسیبی وارد نمایند. به افراد آموزش میدهند تا باور کنند که میتوانند در اهدافشان پیشرفت نمایند و میتوانند احساسات درونیشان را بدون ترس از استهزاء ، از دست دادن احترام یا حتی از دست دادن محبت ابراز کنند.نظریه آموزش ابراز وجود تا حدود زیادی بر پایه اصول شرطی شدن و یادگیری استوار شده است. بسیاری از طرفداران این نظریه چنین فرض میکنند که اگر افراد انسانی مجموعهای از مهارت ها را فراگیرند، میتوانند نیازهای اساسی خودشان را ارضاء نمایند. به عبارتی دیگر از طریق فراگیری مهارتها، شخص قادر میشود اهدافی را رشد دهد که چنین اهدافی راه رسیدن به ارضای نیازها را ممکن میسازد. بنابراین مشکل بسیاری از افراد آن نیست که فاقد اهدافی در زندگیشان میباشند، بلکه آنها نمیدانند چگونه باید به اهدافشان برسند.
نظریه آموزش ابراز وجود نخستین بار توسط آندریو سالتر (1949) مطرح شد. او از افکار پاولف درباره برانگیختگی و بازداری تاثیر پذیرفته بود. سالتر عقیده داشت که بعضی از افراد بیشتر متمایل به عمل مداری بوده و مقدار زیادی حالت برانگیختگی دارند. افراد دیگر بیشتر به حالت توروتیک متمایلند، یعنی حالت بازداری در آنها بیشتر است. طبق نظر سالتر نقش درمانگر آن است که افراد را به سوی عمل مداری سوق دهد. او بیمارانش را تشویق میکرد احساساتشان را به طور آزادنهای نشان دهند تا مقدار زیادی حالت برانگیختگی در آنها به وجود آید. منظور سالتر از برانگیختگی زیاد، حالتی است که در آن افراد میتوانند تمام توان های خود را چه از نظر شناختی و چه از نظر عاطفی به فعلیت برسانند. چنین حالتی اشتیاقآور و لذتبخش است. او اشاره کرده است که بسیاری از افراد از عادت به حالت بازداری رنج میبرند. آنها میتوانند این حالت را از طریق تمرین هیجانی رفع کنند و حالت برانگیختگی ایجاد نمایند. نهایتا” حالات برانگیختگی و بازداری متعادل میشوند. به نظر سالتر تغییراتی که بدین طریق در رفتار ایجاد میشود منجربه تغییر بیولوژیکی مغز میشود و شخصیت تازهای را پدید میآورد، شخصیتی که میتواند با سرعت تصمیماتی را اتخاذ نموده، از مسئولیت ها لذت ببرد، بدون اینکه از اضطراب به ستوه آید.
ولپی و لازاروس از افراد دیگری هستند که در رشد نظریه ابزار وجود نقش عمدهای دارند. آنها تعدادی از روش های آموزش ابزار وجود را به منظور کمک به افراد در جهت بهدست آوردن کنترل وقایع زندگی مطرح کردهاند. ولی نقش بازیکردن را به منظور کاهش اضطراب مطرح می کند. با استفاده از اینروش بیمار یاد میگیرد با موقعیتهای اضطرابزا به طور موفقیتآمیزی رو به رو شود.
بازدید
بازدید
روانشناسی عمومی
بازدید