جستجو در تک بوک با گوگل!

بازدید
اما ایجاد این زمینه ظهور ایجاد می کند که ما در رفتار روزانه و پندار و گفتار خویش به گونه ای باشیم که زمینه توافق جهانی و هماهنگی فکری فراهم گردد و این نمی شود مگر این که آزادی وسیع و گسترده تر فراهم گردد تا همه مذاب و اندیشه ها بدون هیچ مانعی به تضارب آراء و افکار پرداخته و حقیقت را پیدا نمایند. آن وقت است که فرایند ظهور حضرت مهدی (ع) آغاز می گردد. فرآیندی که توام با وافق جهانی است.
حوادث سرزمین فلسطین و قیام حضرت مهدی (ع) امام مهدی (ع) در زمانی می آید که مسلمین حال بدی مانند امروز یا بدتر از آن دارند و دیگر ساکنان زمین حال شان بدتر از مسلمانها است.
همین مردم اعم از مسلمان و مسیحی ساکن فلسطین هستند. در فلسطین ظلم از همه جایی دیگر بیشتر است اما در سایر جاها مانند مصر اوضاع در حدی معمولی است. اما مشکل جاری در آنجا بر عکس فلسطین اشغال شده نیست اما در فلسطین یک ظلم و ستم آشکار است. اگر امام مهدی پس از ظهور اوضاع کنونی نظیر عراق را مشاهده کند مسلمان با آن مقابله می کند.
امروزه ما شاهد دو گونه ظلم هستیم یک ظلم فعلی و جاری در فلسطین اشغالی است و دیگر ظلم استعدادی و بالقوه صورت تهدیدهای مداوم متوجه سایر کشورهای مسلمان مانند: سوریه و یا جمهوری اسلامی ایران است.
حضرت عیسی با امام مهدی ملاقات می کند و هر دو به جنگ و رجال رهبر یهودیان می روند و پیروز می شوند و این حوادث کاملا مربوط به فلسطین است و خداوند از همه آگاه تر است.
در قدس شریف کوهی است به نام کوه (صهیون) که برادران مسیحی ما بر فراز آن یکسالی را دایر کرده بودند که ممتاز بوده است و زیباترین دختران اروپایی را در آن گرد آورده بودند که تا هنگام نزول مسیح از اسمانی استقبال کنند خیلی خوب، حضرت مسیح در دوره اول زندگی خود قبل از عروج به آسمانی از این مظاهر به اصطلاح زیبای زندگی دست کشیده بود حالا که می خواهد دوباره برای اصلاح بشریت، بازگشت نماید چگونه می خواهد از آن بهره مند شود؟ او می خواهد فرماندهی مومنان را به دست بگیرد و چه ارتباطی می توان در میان مومنان مسیحی و مسلمان موجود باشد و چه نقاط مشترکی دارند؟ آیا هر دو در جنگ با دشمنان خداوند نیستند؟ آیا هر دو گروه با مستکبران در جنگند؟ بله: اما درباره امام مهدی، من از «ابوالاعلاء مودودی» یکی از متفکران مسلمان نقل می کنم و در اوصاف کتاب او (محمد صیام) و در آن اوصاف امام مهدی (ع) چنین آمده است.
۱- یک رهبر و پیشوای طراز نوین در زمان خودش است.
۲- برداشتهای جدید خیبر و بصیر و پیشگام است.
۳- رهبری خوش فهم نسبت به مسایل زندگی مردم است
۴- برای جهانیان برتری می اندیشد و عقل خویش را ثابت می کند.
۵- ابتکار و درایت سیاسی خود را به منضر ظهور می رساند.
۶- دانشهای جنگی و فنون نظامی زمان را بهتر از بقیه دارد.
۷- همه نسلهای معاصر او، او را دانشمند تر از خود می دانند.
۸- او مانند سایر افراد است اما بر حسب ظاهر دارای یک نشانه ها معین است.
۹- او خدش را معرفی نمی کند بلکه از خلال عملکرد او می فهمند که او همان مهدی موعود است، البته بعد از فوت او و از روی کردار مسئله او درک می کنند که سنت و خلافت نبوی را دوباره احیاء کرده است. می فهمند که او همان مهدی موعود بوده است.
لذا غیر از پیامبر کسی دیگری نمی داند که مهدی موعود (ع ) چه کسی است و کسی هم نمی تواند این ادعا را بماید و غیر از پیامبر هیچ کس دیگر از وظایف و مسئولیتهای حضرت مهدی هم در این دنیا خبر ندارد.
فقط می دانیم او مردی بخشنده و مهربان و صالح است که مردم در محور او جمع می شوند چون به غیر او نامی و هدایت کننده ای ندارد.
مهدی (ع) بر اساس اسلام ناب سیر می کند و یک حرکت معنوی فرهنگی و سیاسی را تدارک می بیند و تفکر و اندیشه را ترقی می دهد. اما در برابر او جاهلیت با تمام نیروهایش ایستادگی و با دعوت و حرکت او معارضه می کند اما سرانجام بر آنها هم چیره شد و سلطانشان را شکست می دهد و در این وقت است که دولت مهدی که مبتنی بر برارکان نیرومند اسلامی است بر قرار می شود و اسلام ناب در آن تجسم می یابد. در این زمان پیشرفت بشریت در علوم طبیعی و تجربی به اوج خودش می رسد و علوم و تکنولوژی تا آنجا سیر می کند. که به مصداق گفته پیامبر خدا می رسد «و یرضی عنه ساکن السما و ساکن الارض و لا تدع السماء من قطرها شیئا الا صبته و الارض من نباتها و شیئا الا اخرجته» یعنی ساکنان آسمان و زمین از آن حضرت راضی می شوند؛ چون آسمان مدام برکات خود را می بارد و زمین نیز برکات و شهوات خودش بیرون می دهد و همه ی نیاز می شوند و این همان اوج نعمت و فوری است که در پی آن هستند. اینها مطالبی هستند که ما مسلمانها اعم از هر فرقه به آن ایمان قطعی داریم و اگر اختلافی هم باشد در جزئیات است.
مسیح یهودی و فرجام جهان
«هیچ کس نمی تواند آمریکا و آزادیهایش را بفهمد، مگر این که آگاه باشد و تاثیری را که دین به طور مستقیم بر روی ساخت و ایجاد این کشور گذاشته و می گذارد، درک کند… » (جیمزون)
در کشور آمریکا تبلیغات به نفع اسرائیل مبنی بر این که اسرائیل نگین انگشتر برنامه های شبکه های مسیحی است: چون عنوان می شد که حمایت از اسرائیل و پشتیبانی از اشغال قدس توسط این کشور، فریضه ای مذهبی است و به عبارت دیگر تاسیس اسرائیل گامی قبل از ظهور مسیح است اما گاهی قبل از ظهور مسیح است. اما گام آخر، ساخت هیکل (معبر) بر بالای قبه صخره و نزدیک مسجد الاقصی است.
مذهب آمریکائیها، ۹۵% آمریکائیها اعتقاد دارند که خدا هست و از میان هر ۵ نفر، ۴ نفر به معجزه و زندگی پس از مرگ و تولد حضرت مسیح از دامان پاک حضرت مریم (پاکدامنی حضرت مریم) اعتقاد دارند. همچنین ۸۲% آمریکاییها خود را اصول گر او مذهبی تلقی می کنند.در حالی که این نسبت در بریتانیا ۵۵% در آمان ۵۴% و در فرانسه ۴۸% است اما نسبت به افرادی که در آمریکا هر هفته به کلیسا می روند ۴۴%است در حالی که در آلمان ۱۸% بریتانیا ۱۴% و فرانسه ۱۰% است و در زمینه جانبداری و حمایت آمریکائیها از اسرائیل به این مبنا است که فرهنگ آمریکایی عنوان می کند که فرهنگ یهودی ـ مسیحی بر پایه تقالید و آداب و رسوم اخلاقی و مذهبی یهودی و مسیحی یا میراث یهودی مسیحی استوار است. و از اینجاست که مذهبی شدن و یهودی شدن آمریکا با شکل گیری و نشوونهای کلی صورت گرفتند.
شک هر کس که به سیاست داخلی و سیاست خارجی و امریکا توجه دارد می بایست از تاثیر دین امریکایی که آمریکا کشوری یهودی – مسیحی است، آگاه و مطلع باشد و بداند که مسیحیت آمریکایی از زمان پای گذاشتن مهاجران پروتستانی پورتانی اولیه به سواحل آمریکا، صیغه ای یهودی یافت و با اولین بیداری و آگاهی بزرگ مذهبی در قرن نوزده تبدیل به مسیحیتی یهودی شد و از آن تاریخ مسیحیت صهیونیست از آن نشات گرفت و نشو و نما یافت.
پیروان کلیسای انجیل آمریکا که پیروان آن حدود یک چهارم جمعیت آمریکا (۷۰ میلیون نفر) را شامل می شوند و تعدادشان رو به رشد است. مهمترین خاستگاه نظری است گدایان مسیحی است هسته مرکزی پیروان این فرقه مطلق گرا و معتقد بد نبود دائم بین خیر و شر هستند. بازگشت روح حضرت مسیح در آخر الزمان بعد از طی مراحلی که نهایت آن به جنگ و ویرانی بزرگ ختم می شود. این مبنای اعتقادی که حضرت مسیح روزی به زمین بر خواهد گشت و برای هزار سال حکومت خواهد کرد. و اقدامات او طی هفت مرحله صورت می گیرد. اکنون مرحله کلیسا است و مرحله بعد آخر الزمان خوانده می شود که طی آن حضرت مسیح به سوی زمین رو می کند و مومنان مسیحی را حیات دوباره می بخشد. سپس خود مسیح در زمین ظاهر خواهد شد و خود را به دروغ منجی یهودیان خواهد خواند.برخی معتقدند که آنچه که موجب باور برخی به او می شود این است که او قادر به اعاده صلحی ظاهری در خاورمیانه خواهد شد. حکومت ضد مسیح، هفت سال به طور انجامد و دوره رنج یا آزمایش بزرگ خوانده خواهد شد.
در نیمه اول این دوره، ضد مسلح صلح ظاهری را برقرار و در نیمه دوم علیه اسرائیل اقدام خواهد کرد. او به این ترتیب مجموعه گناهان بشر را کامل کرده و حکم نهایی خدا و شروع دوره ای بی سابقه برای آزاد یهود را باعث خواهد شد. و این دوره با محاصره اورشلیم (بیت المقدس) به وسیله ملتهای متخاصع که قصد نابودی آن را دارند خاتمه خواهد یافت و صحنه برای نبرد نهایی آماده خواهد شد. پیروان کلیسای انجیلی معتقدند که در این مرحله، حضرت عیسی، سوار بر اسبی سفید، به زمین بر خواهد گشت و در پس اوسواره نظامی مرکب از مومنان از ابرها سرازیر خواهند شد و حرکت خواهند کرد. عیسی مسیح پیروزمندانه به جنگ وارد شده معابد باستانی یهودیان را احیاء و حکومتی هزار ساله را آغاز خواهند داد و شیطانی را برای همیشه خاموش خواهند کرد.
البته بحث آخر الزمان در فرقه های مختلف مسیحیت به گونه های مختلف مطرح نشده است و حتی در داخل جریان است مسیحی نیز تفاوتهایی در نگرشهای بخشهای مختلف آن به مسئله آخر الزمان و ربط آن با کشور اسرائیل وجود دارد. برخی از اینان حاکمیت خدا را به گونه ای موسح می بینند و بر این مبنا معتقدند که خدا قادر به انجام هر آنچه که اراده کندن هست و لذا ضروری نیست که وسیله به خصوصی دولت به خصوصی وجود داشته باشد تا خدا بتواند هدف به خصوصی را محقق سازد. به علاوه موضوع تشکیل اسرائیل تا جنگ دوم به عنوان موضوعی جدی مطرح نبود و تنها بعد از این جنگ جدی نشد. این واقعیت که نزدیک به دو هزار سال اعتقادی که رژیم اسرائیل از محورهای آن به شمار می رود، نقشی در مسیحیت نداشته است، از بزرگ ترین نقاط ضعیف این اعتقاد است.
راست گرایان مسیحی و اسلام
در حالی که دولت بوش خصوصا در اوایل دوره بعد از حوادث ۱۱ سپتامبر کوشید تا مانع تبلیغات سوء علیه السلام شود و مبارزه علیه تروریسم را جنگی بین جهان متمدن و دشمنان آن تعریف کند، گرایش راست مسیحی تلاش کرد که نوک نیزه حمله را متوجه اسلاح در کلیت خود کند. عناصر و گروههای فعال در طیف وسیع راست مذهبی، در این رابطه کوشیدند تا با استفاده از تعبیدات و دعاونی مندجر در سخنرانیهای اساعه بن لادن و همفکران او بر علیه یهودیت و مسیحیت از یک سود و تحریف برخی مضامین قرآنی از سوی دیگر چنین تبلیغ کنند که نظارت جریان القاعده عین نظرات اسلاح است و به این شده اند. به عبارت دیگر به قول برخی راست مسیحی خود را درگیر نوعی جنگ صلیبی سربسته علیه مسلمانان کرده است. این امر در عین حال به عامل مهم دیگری در تقویت گرایش مسیحیان راست به تلاش برای تحت تاثیر قرار دادن سیاست خارجی امریکا تبدیل شده است.
جهانی بودن رسالت اسلام
همه مسلمانان بر این باورند که اسلام، اخرین حلقه از سلسله طولانی نبوت است و از همه جهت کامل ترین و جامعه ترین دین می باشد و تا روز قیامت نیز بشر را از هر جهت کفایت خواهند کرد روزی فرا خواهد رسید که اسلام، تمامی آدمیان و پیروان ادیان را پیر و مطیع خود خواهند کرد و بدین ترتیب جهان در تسخیر آموزه های بلند و آسمانی اسلام در خواهد آمد.
قرآن مجید این حقیقت سترگ را این گونه تصویر کرده است:
إن الدین عندالله الاسلام: در حقیت دین نزد خداوند همان اسلامی است. سوره ال عمران
اعتقاد به مهدویت
اعتقاد به مهدویت و ظهور منجی دادگستر جهانی، ناگزیر به چیرگی اسلامی بر تمامی ادیان و مکاتی و ایدئولوژیها و استیلا بر جباران و فرمانروایان جور و غیر الهی گره خورده است و در نهایت به تاسیس حکومت جهانی منجر خواهد شد. به ویژه اگر از منظر شیعی به تاریخ بنگریم ظهور مهدی خاص و شناخته شده و در عین حال غایب از دیدگان و تشکیل حکومت حق و عدالت گستر اجتناب ناپذیر خواهد بود. از نظر شیعه با بی مهری و جفای امت اسلام نیست به اما علی بن ابی طالب (ع) و فرزندان معصوم او تاریخ اسلام پس از پیامبر اکرم (ص) در حوزه سیاست و حکومت به انحراف گرایید و پیامدهای منفی متعددی نیز در پی داشت که یکی از آنها محرومیت جامعه از رهبری معنوی و آسمانی بود. چرا که امام علی (ع) و پس از او امامان معصوم (ع) پیشوایان دینی ـ سیاسی بر حق بوده و حق خلافت و امامت انحصاری داشته اند و دیگران غاصب حق معصوم اند و لذا «جائر» و «باطل» می باشند و این انحراف تا کنون ادامه پیدا کرده است.
شیعیان منتظرند که آخرین باز مانده از امامان معصوم (ع) ظهور کند و تاریخ اسلام و در نهایت، تاریخ انسان را به مسیر طبیعی و الهی اش باز گرداند.
در آن صورت اسلام عزیر و همگانی می شود و مسلمانان توانمندانه بر جهان چیره می گردند.
آخر الزمان را باور کنیم
آخر الزمان اصطلاحی است که طی سالهای اخیر بارها شنیده ایم و هر چه پیش می رویم بر کاربرد آن افزوده می شود.
گرچه آخر الزمان از اعتقادات خاص شیعه است و ریشه در تفکر اسلامی دارد اما منحصر به مسلمانان نیست و معادلهای این کلمه در ادیان دیگر کاربرد وسیع و متنوعی دارد. حتی در مکاتب و مباحث سیاسی غیر دینی نیز بحثهای متعددی راجع به آن صورت گرفته است.
انچه که در بین تمامی ادیان و حتی مکاتب غیر دینی راجع به « اخر الزمان » مشترک است اشاره به مقطعی از تاریخ انسان است که در آن، بشر به عالی ترین برنامه و اسلوب اداره زندگی اجتماعی دست یافته و به سویله آن فصل نوینی از همزیستی متعالی توام با صلح، آرامش، عدالت و رفاه جهانی را اغاز می کند. تاکید دیان و فرهنگهای متاثیر از آن بر اجتماع انسانها در قالب « مدینه فاضله » « آرمان شهر » « شهر سالم » «اورشلیم » « اتوپیا » و دقیقا مبتنی بر همین اعتقاد است. البته یکی از وجوه تمایز اعتقاد به آرمان شهر و جامعه موعود بر پایه ادیان الهی با اعتقاد به این موضوع بر پایه مکاتب دست ساز بشر (مکاتب اومانیستی)
دیدگاههای ارائه شده در زمینه ریشه تاسیس چنین جامعه ای است پیروان ادیان آسمانی، ریشه آن را در «ظهور منجی آخر الزمان) می دانند و پیروان ایسمهای منحرف غیر دینی، آن را ثمره سیر تکمیلی جوامع انسانی دانسته و پایان تاریخ می نامند.
به هر حال آنچه مسلم و انکار ناپذیر است. انتظار تمام عالم برای فرا رسیدن روز موعود و نجات انسان از پلیدیها و زشتیها و آغاز حکومت صالحان بر کره خاکی است و البته مترقی ترین، کامل ترین و صحیح ترین باور، اعتقاد آخر الزمانی شیعه مبنی بر ظهور امام دوازدهم (ع) حجت غایب حضرت ولی الله الاعظم، ارواحناه فداه می باشد.
شیعیان بر اساس وعده های داده ده از سوی رسول اکرم (ص) و ائمه طاهرین (ع) منتظر تحقق موعد قیام و ظهور قائم آل محمد (ع) هستند. برای این انتظار نیز تکالیف و وظایفی دارند. فرهنگ انتظار قرون گذشته نیروی محرکه خیزشهای بزرگ عدالت خواهانه و ظلم ستیز بوده که قیام شکوهمند امام راحل (ره) را می توان آخرین آن نامید. از سوی دیگر روایات و متون متعدد. نشانه های مختلفی را برای مشخص نمودن احوالات آخر الزمان واشاره به عصر ظهور ذکر کرده اند که این بخش همیشه مورد توجه خاص و عام بوده است.
در سالای اخیر مباحث پیرامون فرا رسیدن دوره اخر الزمان در میان پیروان ادیان مختلف رشد چشمگیری یافته که اعتقاد به رجعت و ظهور مسیح در سال ۲۰۰۰ میلادی در میان برخی از فرق مسیحی، از آن جمله بود. همچنین اعتقادات بحث انگیز مسیحیان انجیلی (مسیحیان صهیونیست و یهودیان درباره آخر الزمان و طرح تفکرات جنجالی همچون نبرد آرماگدون (هرمجدون) تخریب مسجد الاقصی و.. از این دست است. اارئه عجولانه نظریه هایی همچجون پایان تاریخ به منظور منحرف نمودن تفکر فطر ی منجی خواهی نیز دلیل بر رشید همین باور ارزیابی می شود البته هدف این نوشتار پرداختن به این دسته از مطالب نیست و اشکافی آنها نیاز به مباحث مشروح جداگانه ای دارد.اما توجه به موارد یاد شده لازم است تا بدانیم احساس فرا رسیدن آخر الزمان در تمام ادیان شکل گرفته است.
آنجا در اینجا مورد توجه است باور نزدیک بودن تحقق وعده ظهور مهدی موعود (ع) در بین اکثریت شیعیان و محبین خاندان عترت (ع) است. شواهد و مستندات قابل توجه دلالت بر این امر دارند که این مسئله از حد یک آرزو و امید صرف فراتر رفته و به لطف ذات احدی در حال فرا رسیدن و محقق شدن است.
به نظر می رسد برای اثبات این ادعا ذکر نکاتی که در زیر می آید کفایت کند.
اولی آیته الله ناصری در سخنرانی ای در مدینه النبی که در رجب سال گذشته صورت گرفته مطالبی را در زمینه بشارت به نزدیکی ظهور حضرت بیان کرده اند. من خراسان بودم یکی از دوستان ما که تشرف دارد محضر حضرت صاحب الزمان (ع) به منزل ما آمد. از او پرسیدم شما تازگی تشر ف محضر حضرت داشته اید؟ فرمودند: بله عرض کردم راجع به ظهور سوال نکردید؟ فرمودند: چرا گفتم: حضرت چه فرمود؟ گفت من از حضرت سوال کردم: یابن رسول الله ظهور چه وقت خواهد بود؟ فرمودند: نزدیک است عر ض کردم من هم درک می کنم ظهور شما را؟ حضرت فرمودند: پیرمرد از شما هم درک می کنند ظهور مرا (آن شاء الله) آیه الله بهجت فرموده بودند آن پیرمرد که تشرف به محضر حضرت دارد حدود ۶۰ سال سن دارد !
خدا می داند زمان ظهور نزدیک است.
دوم، حضرت آیه الله العظمب مکارم شیرازی فرموده اند:
همانطور که برای حضرت مهدی (ع) یک غیبت صغرا و یک غیبت کبرا است؛ یعنی درست مانند آفتاب [ که ] وقتی می خواهد پنهان شود ابتدا قرص خورشید پشت افق پنهان می شود ولی هوا نیمه روشن است و کم کم این روشنایی برچیده و تاریک می شود.
در ظهور صغرا توجه مردم به امام زمان (ع) است و جلسات امام زمان (ع) پر شور می شود و بحثهای امام زمان (ع) همه جا را می گیرد. من فراموش نمی کنم پنجاه سال قبل موسساتی که به نام حضرت مهدی (ع) بود خیلی کم بود و کتابهایی که درباره حضرت مهدی (ع) نوشته شده بود به اندازه امروز نبود و سخن از امام مهدی (ع) به این گستردگی نبود، اگر کسی چهل یا پنجاه سال قبل مسجد جمکران می رفت در بهترین شبها ده یا بیست نفر بودند اما الان صدها نفر در بعضی از شبهای حساس هستند. ما به سوی طلوع کبرا پیش می رویم.
سخنان فوق از بزرگانی است که ما به راستگویی و تقوای آنها اعتماد کامل داریم و ضمنا این مطالب در لفافه و ابهام بیان نگردیده بلکه صراحتا نوید نزدیک بودن زمان ظهور را می دهد.
نقش زنان در دوران غیبت صغری
در دوران سخت غیبت صغری، در روزهایی که شیعیان پس از دویست و شصت سال با یک آزمایش بزرگ رو به رو بودند و می بایست با غیبت امام خو کنند. یک زن به عنوان مفزع و پناه معرفی می شود و آن مادر بزرگوار امام حسن عسکری (ع) زمینه غیبت را از پیش فراهم کرده بودند و شخصیتهای مورد اعتمادی همانند عثمان بن سعید عمری و پسرش محمد بن عثمان را به عنوان وکیل معرفی کرده بودند، به دلایلی از موقعیت مادر امام حسن عسکری (ع) معروف به جده استفاده شد و وی پناه شیعه معروف گردید. شیخ صدوق، از احمد بن ابراهیم نقل کرده است که در سال ۲۶۲ ق بر حکیمه دختر امام جواد، (ع) وارد شدم و از پس پرده با وی سخن گفتم و از او درباره اعتقادش به امامان پرسیدم. او همه آنها را یکایک شمرده و آنگاه حجه بن الحسن علی را نیز نام برد.
از او پرسیدم: این فرزند کجاست؟ در پس پرده غیب است.گفتم پس شیعه به چه کسی پناه ببرد؟ گفت به جده مادر امام حسن عسکری علیه السلام. سپس افزود این دستور از سوی امام حسن عسکری، (ع) و به پیروی از امام حسین (ع) صورت گرفته است. زیرا امام حسین علیه السلام در ظاهر برای حفظ جان فرزندش امام سجاد، علیه السلام، به خواهرش زینب کبری، علیها السلام، وصیت کرد و در نتیجه تا مدتی هر آنچه از امام زین العابدین، علیه السلام، صادر می شد تا امر پنهان باشد و حساسیت ها نسبت به امام سجاد، علیه السلام، کمتر شود. این امتیاز برای جده باقی بود تا آنکه کسانی مانند «عثمان بن سعید» و دیگر سفرا و نایبان خاص امام زمان، علیه السلام، در بین شیعیان شناخته شدند و منزلت یافتند.
پس از شهادت امام عسکری، علیه السلام، یک بانو، نظر دستگاه خلافت بنی عباس را نسبت به تعقیب امام زمان تغییر داد. نوشته اند پس از گزارش جعفر کذاب، که در خانه امام حسن عسکری، علیه السلام، فرزند خردسالی از آن حضرت باقی مانده است، آنها به خانه امام هجوم بردند و پس از دستگیری صیقل (یکی از کنیزان امام) فرزند خردسال را از او مطالبه کردند. او نخست انکار کرد و آنگاه برای اینکه موضوع برای آنها پوشیده ماند، گفت من حامله هستم. از این رو آن کنیز را به دست «ابی الشوارب» قاضی وقت سپردند تا از او مراقبت کند. در مدتی که صیقل زیر نظر قاضی نگهداری می شد دستگاه خلافت با مرگ عبید بن خاقانی و شورش صاحب الزنج روبه رو شد و صیقل از وضعیت آشفته سود جست و فرار کرد.
نقش زنان در دوران ظهور
حال سزاوار است بدانیم زنان در حکومت قائم ال محمد، علیه السلام چه می کنند؟ چه کسانی هستند؟ چند نفرند؟ از کجا می آیند و چه مسئوولیتی بر عهده دارند؟ بر اساس برخی از روایات، حضور و نقش این زنان از نظر زمان و موقعیت، چهارگونه است :
الف) حضور پنجاه زن در بین یاران امام
اولین گروه از زنانی که به محضر امام زمان می شتابند آنهایند که در آن ایام می زیسته اند و همانند دیگر یاران امام، علیه السلام، به هنگام ظهور در حرم امن الهی به خدمت امام، علیه السلام، می رسند. در این باره دو روایت وجود دارد :
روایت اول: ام سلمه ضمن حدیثی درباره علایم ظهور، از پیامبر روایت کرده است که فرمود :
یعوذ عائذ من الحرم فیجتمع الناس الیه کالطیر الوارده المتفرقه حتی یجتمع الیه ثلاث ماه و اربعه عشر رجلا فیه نسوه فیظهر علی کل جبار و ابن جبار…
در آن هنگام پناهنده ای به حرم امن الهی پناه می آورد و مردم همانند کبوترانی که از چهار سمت به یک سو هجوم می برند به سوی او جمع می شوند تا اینکه در نزد آن حضرت سیصد و چهارده نفر گرد می آیند که برخی از آنان زن می باشند که بر هر جبار و جبارزاده ای پیروز می شود.
روایت دوم: جابربن یزید جعفی، ضمن حدیث مفصلی از امام باقر، علیه السلام، در بیان برخی نشانه های ظهور نقل کرده که :
و یجییء والله ماه و بضعه عشر رجلا فیهم خمسون امراه یجتمعون بمکه علی غیر میعاد قزعا کقزع الخریف یتبع بعضهم و هی الایه التی قال الله: «اینما تکونوا یات بکم الله جمیعا آن الله علی کل شیء قدیر…»
به خدا سوگند، سیصد و سیزده نفر می آیند که پنجاه نفر از این عده زن هستند که بدون هیچ قرار قبلی در مکه کنار یکدیگر جمع خواهند شد. این است معنای آیه شریفه: « هرجا باشید خداوند همه شما را حاضر می کند. زیرا او بر هر کاری توانا است.»
پنجاه زن از سیصد و سیزده نفر !
نکته شگفت در این دو روایت این است که می فرماید: سیصد و سیزده مرد گرد آیند که پنجاه نفر ایشان زن هستند!
دوم آنکه: در روایتی که نام یاران بر شمرده شده است نام هیچ زنی وجود ندارد.
در پاسخ این شبهه می توان گفت: این چند نفر در زمره همان سیصد و سیزده نفر هستند. زیرا اولا امام، علیه السلام، می فرماید: «فیهم»: یعنی در این عده پنجاه زن می باشد.
دوم: شاید تعبیر مردان بدین سبب باشد که بیشتر این افراد مرد هستند و این کلمه از باب فزونی عدد مردان، چنین ذکر شده است.
سوم: اگر مقصود همراهی خارج از این عده بود امام می فرمود: «معهم» نه اینکه بفرماید «فیهم» زیرا این سیصد و سیزده نفر مانند عدد اصحاب بدر برشمرده شده اند و همه یاران و فرماندهان عالی رتبه و از نظر مقام و قدرت در حد بسیار بالایی هستند که برخی با ابر جابجا می شوند و اینها بدون شک با بقیه مردم آن زمان فرق بسیار دارند. بنابراین اگر بگوییم آنها جزو همان سیصد و سیزده نفر هستند برای آنها رتبه و موقعیت ویژه قائل شده ایم و اگر بگوییم در زمره یاران دیگر حضرت باشند از امتیاز کمتری برخوردارند.
ب) زنان آسمانی
دسته دوم چهارصد بانوی برگزیده هستند که خداوند برای حکومت جهانی حضرت ولی عصر، علیه السلام، در آسمان ذخیره کرده است و با ظهور آن حضرت به همراه حضرت عیسی، علیه السلام، به زمین می آیند.
ابوهریره از پیامبر، صلی الله علیه و آله، روایت کرده که :
ینزل عیسی بن مریم علی ثمان ماه رجل و اربع مائه امراه خیار من علی الارض و اصلح من مضی.
عیسی بن مریم به همراه هشتصد مرد و چهارصد زن از بهترین و شایسته ترین افراد روی زمین فرود خواهد آمد.
آیا این زنان از امتهای پیشین هستند یا امت اسلامی زمان پیامبر، صلی الله علیه و آله، و معصومین، علیه السلام؛ یا از دورانهای مختلف؟ آنها از چه زمان و به چه علت به آسمان برده شده اند و برای عهده داری منصبی در حکومت حضرت می آیند یا برای مسایل دیگر؟ اینها پرسش هایی است که این حدیث از آنها چیزی نمی گوید.
ج) رجعت زنان
سومین گروه از یاوران حضرت بقیه الله، علیه السلام، زنانی هستند که خداوند به برکت ظهور امام زمان آنها را زنده خواهد کرد و بار دیگر به دنیا رجعت خواهند نمود. این گروه دو دسته اند: برخی با نام و نشان از زنده شدنشان خبر داده و برخی دیگر فقط از آمدنشان سخن به میان آمده است.
در منابع معتبر اسلامی نام سیزده زن یاد می شود که به هنگام ظهور قائم آل محمد، صلی الله علیه و آله، زنده خواهند شد و در لشکر امام زمان به مداوای مجروحان جنگی و سرپرستی بیماران خواهند پرداخت.
طبری در دلائل الامامه، از مفضل بن عمر نقل کرده که امام صادق فرمود :
همراه قائم (آل محمد، صلی الله علیه و آله) سیزده زن خواهند بود.گفتم آنها را برای چه کاری می خواهد؟ فرمود: به مداوای مجروحان پرداخته، سرپرستی بیماران را به عهده خواهند گرفت. عرض کردم: نام آنها را بفرمایید. فرمود: قنواء دختر رشید هجری، ام ایمن، حبابه و البیه، سمیه (مادر عمار یاسر)، زبیده ام خالد احمسیه، ام سعید حنفیه، صیانه ماشطه، ام خالد جهنیه.
«صیانه ماشطه» در زمان حضرت موسی می زیسته است و مادر عمار یاسر در ابتدای بعثت به شهادت رسید. «حبابه» در زمان علی، علیه السلام، و «قنواء» در زمان اما حسن و امام حسین، علیه السلام، و بقیه در زمان های دیگر زندگی می کرده اند.
این گروه سیزده نفری رجعت خواهند کرد و خداوند برای قدردانی از آنها، به برکت امام زمان آنها را زنده خواهد کرد.
در این روایت امام صادق، علیه السلام، از آن سیزده زن فقط نام نه نفر را یاد می کند. در کتاب خصایص فاطمیه به نام نسبیه، دختر «کعبه مازینه» و در کتاب منتخب البصائر به نام «وتیره» و «احبشیه» اشاره شده است.
زنان سرافراز
اینک به اختصار به شرح حال برخی از زنان نامبرده اشاره می کنیم.
۱ـ صیانه ماشطه
او یکی از همان سیزده بانویی است که در دولت حضرت مهدی علیه السلام، زنده شده، به دنیا باز می گردد. وی همسر «حزقیل» پسر عموی فرعون و شغلش آرایشگری دختر فرعون بود. او همانند شوهرش به پیامبر زمان خود، حضرت موسی، ایمان آورده بود اما همچنان ایمان خود را پنهان می کرد.
نوشته اند: روزی وی مشغول آرایش دختر فرعون بود که شانه از دستش افتاد و بی اختیار نام خدا را بر زبان جاری ساخت. دختر فرعون گفت: آیا نام پدر مرا بر زبان آوردی؟ گفت: نه، بلکه نام کسی را بر زبان آوردم که پدر تو را آفریده است. دختر فرعون ماجرا را نزد پدر بازگو کرد و فرعون صیانه را حضار کرد و گفت: مگر به خدایی من اعتراف نداری؟ گفت: هرگز! من از خدای حقیقی دست نمی کشم و تو را پرستش نمی کنم. فرعون دستور داد تا تنور مسی برافروزند و همه بچه های آن زن را در حضورش در آتش افکنند. چون نوبت به طفل شیرخوارش رسید صیانه می خواست به ظاهر از دین برائت جوید که کودک شیرخوارش به زبان آمد و گفت: مادر صبرکن که تو بر حق هستی! فرعونیان آن زن و بچه شیرخوارش را در آتش افکنده، سوزاندند و خداوند در اثر صبر و تحمل آن زن در راه دین، او را در دولت امام مهدی زنده می گرداند تا هم به آن حضرت خدمت کند و هم انتقام خود را از فرعونیان بگیرد.
۲ـ سمیه، مادر عمار یاسر
وی هفتمین نفری بود که به اسلام گروید و بدین سبب دشمن سخت به خشم آمد و بدترین شکنجه ها را بر او روا داشت.
او و شوهرش یاسر در دام ابوجهل گرفتار آمدند و او نخست آنها را اجبار کرد که پیامبر خدا را دشنام دهند، اما آنها حاضر به چنین کاری نشدند. او نیز زره آهنی به سمیه و یاسر پوشانید و آنها را در آفتاب سوزان نگه داشت پیامبر که گاه از کنارشان عبور می کرد آنها را به صبر و مقاومت سفارش می نمود و می فرمود :
صبراً یا آل یاسر فان موعدکم الجنه.
ای خاندان یاسر، صبر پیشه سازید که وعده گاه شما بهشت است.
سرانجام ابوجهل بر هر یک ضربتی وارد ساخت و ایشان را به شهادت رساند.
خداوند این زن را به پاداش صبر و مجاهدتی که در راه اعتلای اسلام نشان داد و بدترین شکنجه را از دشمن خدا تحمل کرد، در ایام ظهور مهدی آل محمد، صلی الله علیه و آله، زنده خواهد نمود تا تحقق وعده الهی را ببیند و در لشکر ولی خدا به یاوران آن حضرت خدمت کند.
۳ـ نسیبه، دختر کعب مازنیه
او معروف به «ام عماره» و از زنان فداکار صدر اسلام است که در برخی از جنگهای پیامبر اسلام، صلی الله علیه وآله، شرکت جسته و مجروحان جنگی را مداوا کرده است. او در جنگ احد بهترین نقش را ایفا کرد. با دیدن صحنه فرار مسلمانان و تنها گذاشتن پیامبر به دفاع از جان شریف پیامبر پرداخت و در این راه بدنش زخمهای فراوان برداشت.
پیامبر عزیز این فداکاری را ستود و به فرزندش عماره چنین فرمود :
امروز مقام مادر تو از مردان جنگی والاتر است.
پس از فروکش کردن جنگ، نسیبه با سیزده زخم سنگین به همراه دیگر مسلمانان به خانه برگشت و به استراحت پرداخت. با شنیدن فرمان پیامبر خدا، صلی الله علیه وآله، که فقط مجروحان جنگ باید به تعقیب دشمن بشتابند، نسیبه از جای برخاست و آماده رفتن شد، اما به علت شدت خونریزی نتوانست شرکت کند. همین که پیامبر از تعقیب دشمن برگشت، پیش از آنکه به خانه برود، عبدالله بن کعب مازنی را برای احوالپرسی نسیبه و سلامتی وی به نزد او فرستاد و چون از سلامتی وی آگاه گشت شادمان موضوع را به پیامبر خبر داد.
نسیبه از کسانی است که برای یاری امام مهدی، علیه السلام، زنده خواهد شد.
۴ـ ام ایمن
از زنان پرهیزکار و خدمتکار حضرت رسول، صلی الله علیه و آله است پیامبر به او مادر خطاب می کرد و می فرمود :
هذه بقیه اهل بیتی.
این زن، باقی مانده ای از خاندان من است.
وی همواره در کنار زنان مجاهد، در جبهه جنگ به مداوای مجروحان می پرداخت.
ام ایمن از شیفتگان خاندان امامت بود که در ماجرای فدک، حضرت زهرا، علیها السلام، او را به عنوان شاهد معرفی کرد. وی پنج یا شش ماه پس از پیامبر از دنیا رفت. خداوند به برکت مهدی آل محمد، علیه السلام، به هنگام ظهور، او را زنده می گرداند تا در لشکرگاه امام به خدمت گماشته شود.
۵ـ ام خالد
در روایت دو بانو بدین نام مشهور شده اند: ام خالد احمسیه و ام خالد جهنیه، شاید مقصود ام خالد مقطوعه الید (دست بریده) باشد که یوسف بن عمر، پس از به شهادت رساندن زیدبن علی بن الحسن در کوفه، دست او را به جرم شیعه بودن قطع کرد. در کتاب رجال کشی درباره شخصیت و مقام این زن فداکار از امام صادق، علیه السلام، مطلبی ذکر گردیده که حایز اهمیت است. ابوبصیر گوید: در خدمت امام صادق نشسته بودیم که ام خالد مقطوعه الید از راه رسید. حضرت فرمود :
ای ابابصیر. آیا میل داری که کلام ام خالد را بشنوی؟
من عرض کردم: آری ای فرزند رسول خدا، با شنیدن آن شادمان می گردم… در همان موقع ام خالد به خدمت امام آمد و سخن گفت. دیدم وی در کمال فصاحت و بلاغت صحبت می کند. سپس حضرت پیرامون موضوع ولایت و برائت از دشمنان با او سخن گفت.
۶ـ زبیده
مشخصات کاملی از او نقل نشده است. احتمال دارد زبیده زن هارون الرشید باشد که شیخ صدوق، رحمه الله علیه، درباره اش گفته است: وی یکی از هواداران و پیروان اهل بیت است. هنگامی که هارون دانست از شیعیان است قسم خورد که طلاقش دهد. زبیده کارهای خدماتی بسیاری داشت که یکی آبرسانی به عرفات است. همچنین نوشته اند وی یکصد کنیز داشت که پیوسته مشغول حفظ قرآن بودند و همیشه از محل سکونت او صدای تلاوت قرآن بودند و همیشه از محل سکونت او صدای تلاوت قرآن شنیده شد. زبیده در سال ۲۱۶ق رحلت کرد.
۷ـ حبابه و البیه
از زنان والامقامی است که دوره زندگی هشت امام معصوم را درک کرد و پیوسته مورد لطف و عنایت ایشان قرار داشت. در یک یا دو نوبت به وسیله امام زین العابدین و امام رضا، علیهما السلام، جوانی اش به او بازگردانده شد. اولین ملاقات وی با امیر مومنان علیه السلام بود که از آن حضرت دلیلی بر امامت درخواست کرد. حضرت در حضور وی سنگی را برداشت و بر آن مهر خود را نقش کرد و اثر آن مهر در سنگ جای گرفت و به او فرمود: پس از من هر که توانست در این سنگ چنین اثری برجای بگذارد او امام است. از این رو حبابه پس از شهادت هر امامی نزد امام بعدی می رفت و آنان مهر خود را بر همان سنگ می زدند و اثر آن نقش می بست. نوبت که به امام رضا علیه السلام رسید حضرت نیز چنین کرد. حبابه نه ماه پس از رحلت امام رضا، علیه السلام، زنده بود و پس از آن بدرود حیات گفت.
روایت شده است که وقتی حبابه به خدمت امام زین العابدین رسید یکصد و سیزده سال از عمرش سپری شده بود. حضرت با انگشت سبابه خود اشاره ای نمود و جوانی اش بازگشت.
همچنین نوشته اند: صورت حبابه از زیادی سجود سوخته و از عبادت همانند چوب خشکیده ای شده بود.
۸ ـ قنواء
دختر رشید هجری، یکی از شیعیان و پیروان علی، علیه السلام، و خود از یاران با وفای حضرت امام جعفر صادق، علیه السلام است. وی دختر بزرگمردی است که در راه محبت و دوستی امیر مومنان به طرز دلخراشی به شهادت رسید. از گفتار شیخ مفید بر می آید که قنواء به هنگام ورود پدرش نزد عبیدالله بن زیاد شاهد قطع دو دست و دو پای پدر خود بوده و به کمک دیگران بدن نیمه جان پدر را از دارالاماره بیرون آورده و به خانه منتقل کرده است. روزی قنواء به پدرش گفت :پدر جان، چرا این همه خود را به رنج و مشقت عبادت می اندازی! پدر در جواب گفت: دخترم، پس ازما گروهی خواهند آمد که بینش دینی و شدت ایمانشان از ما، که این همه خود را به زحمت عبادت انداخته ایم، بیشتر است.
د ـ بانوان منتظر
چهارمین گروه یاوران امام زمان بانوان پرهیزکاری هستند که پیش از ظهور حضرت بقیه الله علیه السلام، رحلت کرده اند. به ایشان گفته می شود: امام تو ظاهر گشته است، اگر مایلی می توانی حضور داشته باشی. آنان نیز به اراده پروردگار زنده خواهند شد.
رجعت زنان مربوط به گروه خاصی نیست و هر بانویی خود را با خواسته ها و شرایط زندگی حکومت مهدی آل محمد، علیه السلام، تطبیق دهد ممکن است در آینده از رحمت خداوندی بهرهمند گشته، برای یاری امام زنده شود. یکی از آن شرایط خواندن دعای «عهد» است که در فرد، نوعی آمادگی برای پذیرش حکومت آخرین ذخیره الهی ایجاد می کند. به فرموده امام صادق، علیه السلام :
هر که چهل صبح دعای عهد را بخواند از یاوران قائم ما باشد و اگر هم پیش از ظهور آن حضرت از دنیا برود خداوند او را از قبر بیرون آورد تا در خدمت آن حضرت باشد…
انتظار فرج
یکی از شرایط حضور در حکومت بقیه الله و توفیق دیدار با آن حضرت انتظار فرج است؛ یعنی آمادگی کامل برای پذیرش حکومت حق و آراستن به آنچه که مهدی، علیه السلام می گوید و می خواهد. انتظار فرج یعنی نفی هرگونه سلطه از بیگانگان و مبارزه با افکار انحرافی و فساد اخلاق و در یک کلام، انتظار فرج یعنی بیزاری از دشمنان خدا و پیامبر و معصومین، علیهم السلام.
بی سبب نیست که انتظار از بهترین اعمال شمرده شده است، بلکه فرد منتظر دولت مهدی همانند کسی است که در پیش روی رسول خدا شهید گشته و در خودن خود غلتیده است و اگر بر همان حالت انتظار از دنیا برود بسان کسی باشد که در خیمه مهدی فاطمه علیهما السلام، می باشد.
ابوبصیر از امام صادق روایت کرده که آن حضرت روزی فرمود :
آیا شما را خبر ندهم به چیزی که خداوند عملی را بدون آن از بندگانش قبول نمی کند؟ گفتیم: آری. فرمود: شهادت بر وحدانیت خدا و رسالت پیامبر، صلی الله علیه و آله، و اقرار به آنچه که خداوند فرموده، از دوستی ما و بیزاری از دشمنان و اطاعت و پیروی از ما، نیز داشتن ورع و پرهیزکاری و انتظار کشیدن برای قائم، علیه السلام. آنگاه فرمود: بدرستی که برای ما دولتی است، خداوند آن را هر زمانی که اراده کند برقرارمی سازد. سپس افزود: هر کس که دوست دارد از یاران قائم، علیه السلام باشد باید در انتظار به سر برد و خود را به ورع و محاسن اخلاق بیاراید، و اگر در همان حال بمیرد برای او اجرای همانند کسی است که آن حضرت را درک کرده باشد.
فلسفه و حکمت غیبت
در مورد فلسفه و حکمت غیبت آخرین حجت خدا سخنان بسیاری گفته شده و احتمالات متعددی مطرح گشته است، اما شاید این احتمال که فلسفه غیبت آزمودن مومنان و تمییز و تشخیص مدعیان دروغین پیروی از ولایت و منتظران از ولایت مداران واقعی و منتظران راستین است، ازدیگر احتمالات پذیرفتنی و نزدیکتر به واقع باشد.
کلاس درسی را در نظر بگیرید که آموزگار آن برای آزمودن دانش آموزانش دقایقی کلاس را ترک گفته اما دورادور نظاره گر آنان است. آنچه او مشاهده می کند چه خواهد بود؟ گروهی از دانش آموزان غیبت از آموزگار سوء استفاده کرده و به آزار و اذیت دیگر همکلاسیها پرداخته اند، گروهی دیگر با شیطنتهای کودکانه خود همه کلاس را به هم ریخته اند؛ عده ای دیگر با حسرت تمام چشم به فضای بیرون از کلاس دوخته و تماشاگر دانش آموزانی هستند که در حیات مدرسه مشغول جست و خیزند؛ برخی از دانش آموزان هم فرصت را غنیمت شمرده و به انجام تکالیف عقب مانده خود مشغولند.
قطعا به هنگام حضور دوباره آموزگار به کلاس و اطلاع دانش آموزان از اینکه او دورادور همه آنها را زیر نظر داشته است، آنهایی که وقت خود را با شیطنت و بازیگوشی به هدر داده اند بسیار شرمند خواهند شد. جهان عصر غیبت نیز همانند همین کلاس درس است. کلاسی که در ظاهر استاد در آن حضور ندارد. اما حرکات و سکنات هیچیک از دانش آموزانش از نگاه تیزبین استاد دور نیست و همه آنها باید به هنگام ظهور پاسخگوی شیطنتها یا بازیگوشیهای خود باشند.
شاید بیان کلامی از امام عصر (ع) برای درک بهتر آنچه گفته شد موثر باشد، آن حضرت در یکی از توقیعات خود می فرماید :
فلیعمل اکل امریء منکم بما یقرب به من محبتنا و لیتحنب ما یدنیه من کراهتنا، و سخطنا، فان امرنا بغته، فجاءه حین لا نتفعه توبه، و لا ینجیه من عقابنا ندم علی حوبه.
پس هر یک از شما باید آنچه را که موجب دوستی ما می شود پیشه خود سازد و از هر آنچه که موجب خشم و ناخشنودی ما می گردد، دوری گزیند، زیرا فرمان ما به یکباره و ناگهانی فرا می رسد و در آن زمان توبه و بازگشت برای کسی سودی ندارد و پشیمانی از گناه کسی را از کیفر ما نجات نمی بخشد.
آری، همه ما در آزمونی بزرگ واقع شده ایم. آزمونی که اگر از آن سربلند بیرون می آییم برترین مردم همه روزگاران خواهیم بود. و اگر از عهده آزمون برنیاییم فردای ظهور باید در برابر حجت خدا پاسخگو باشیم. پس بیاییم از همین امروز و پیش از آنکه واقعه ناگهانی ظهور فرا رسد خود را برای پاسخگویی در برابر امام عصر (ص) آماده کنیم، چرا که فردا خیلی دیر است.
چگونه منتظر باشیم ؟
بشر بحران زده امروز منتظر یک منجی است تا او را از بحران و پریشان حالی نجات دهد و به آرامشی مطلوب برساند. این آرامش را بشر خود از خویشتن دریغ کرده است وبشر خود بوجود آورنده این نا آرامی است که امروز دیگر از آن به تنگ آمده، ظهور منجی را انتظار می کشد و اما او خواهد آمد و جهان را نجات خواهد داد. او همین الان مهمان دلهای ماست و به ما وعده داده شده است. آری او خواهد آمد و با ظهورش عشق و آرزوهای ما تجسم عینی خواهند یافت. او مظهر تمام صفات پسندیده ای است که می توان متصور شد. او حجت خدا بر خلق است و با آمدنش تاریکی ها روشن می شوند و ظلم و نابرابریها رفع و دفع خواهند شد. او خلیفه ا… به تمام معناست و مظهر عباد صالح خداست. او الگوی کمال انسانی و جانشین شایسته پدرش و اجدادش و رسول خداست. او منتهای آرزوی ماست.
آری با ظهور حضرت قائم، عجل ا… تعالی فرجه، انسان، انسان بودنش را و شایستگی هایش را و جامعه، جامعه بودنش را به تمام معنا درک خواهند کرد. انسان و جام عه همانی خواهد بود که ولی خدا از او می خواهد اما آنانی که منتظر اویند باید شایسته منتظر باشند باید خانه دل بیارایند و بعد به انتظار بنشینند. او بهترین و برترین در عصر خویش است. بنابراین با بهترین حالات شخصی و اجتماعی باید به استقبال ظهورش شتافت. وقتی قرار است یک میهمان معمولی به خانه مان بیاید خانه را پاک ساخته، می آرائیم تا رضایت خاطر میهمان را به دست آوریم. حال که او (حضرت قائم، عجل ا… تعالی فرجه) بهترین و برترین میهمان ما و بشر خواهد بود چگونه می توانیم خانه های دلمان را و جامعه مان را پاک نسازیم و نیارائیم؟ برای درک حضورش باید با ناپاکی ها و پلیدهای جنگید و محیط را برای حضورش مهیا ساخت. قبل از هر چیز باید بر خود بشوریم و نفس آلوده خویش را به دار تقوی بکشیم. پس آنگه که خود پاک شدیم جامعه نیز پاک خواهد بود و پاکان در مقابل ظلم و جور خواهند ایستاد و نبرد را به تمکین ترجیح خواهند داد. آنگاه که مژده ایستادگی در برابر ظالمان به گوش مظلومان برسد به ظهور منجی مشتاقتر و مایلتر خواهند بود و خود به قیام خواهند برخاست و همانا که ظهور حضرتش قیام مظلومان خواهد بود. امید به ظهور منجی ما را بر آن می دارد که در تاریکی ها ننشینیم به سمت نور و روشنایی رهسپاریم تا صبح دولت امید بدمد و با انوار وجودش رستگار شویم. نشستن و دست روی دست گذاشتن ما را جاودانه نخواهد ساخت در چنین حالتی تباهی ها روز به روز گسترش خواهند یافت و ما در گوشه هایی تاریک زمان گم خواهیم شد. راز جاودانگی در پویایی است نه در منفعل بودن. راز جاودانگی ما در با او بودن است چرا که او حجت خداست برای با او بودن باید خالص بود و با عشق در این راه گام نهاد و همین طور باید برای مبارزه ائی بی امان با ظلم و جور و هر چه پلیدی هاست آماده بود.
انتظار یک بن بست اجتماعی نیست بلکه یک رودخانه جاری از حقایق اجتماعی است. انتظار دیدن روزنه امید برای رهایی است. انتظار دیدن افق فردا و فرداهاست. امید به آینده است. اشتیاق رسیدن به بهترین وضع است و نه تنها تلاش برای تثبیت وضع موجود نیست بلکه تلاشی است برای بهتر شدن، تکامل یافتن و همیشه پویا زیستن. بنابراین جامعه منتظر، جامعه ای است پویا، رو به تکامل و متمایل به بهتر و انسانی زیستن و فرد منتظر باید همیشه در حال گریز از وضع موجود و تلاش برای فردایی بهتر از امروز باشد باید بر علیه هر چه شر است بشورد تا جامعه برای ظهور و حضور آن انسان کامل آماده باشد.جای بسی تاسف است که در جامعه ای آلوده، ناپاک، نامناسب وآلوده به پلشتی ها منتظر چنین انسان والا و وارسته ای باشیم که این نه شرط ادب است، نه شرط میهمانداری و نه شرط انسانی الهی. پس باید به پاخیزیم و با ادب حضور، جامعه را برای ظهور آماده سازیم.
در روزگاری مردم بحرین به خاطر ظلم و ستم که بر آنها از سوی حاکم آنجا وارد شد، دست توسل به سوی حضرت دراز کرده و انتظار ظهور و قیام خونین حضرت را می کشیدند تا بیاید و ظلم را از جهان ریشه کن سازد. لذا همگی گروهی از بزرگان علم و تقوی و زهد و پرهیزگاری را برگزیدده و آنان از بین خود سه نفر را انتخاب کردند، و آن سه نفر از میان خود یک نفر را که از دیگران برتر و پرهیزگارتر بود، برگزیدند تا او بین حضرت و مردم واسطه شود.
این شخص از شهر بیرون آمده سر به بیابانها گذاشت و به عبادت خداوند و توسل به حضرت مهدی ارواحنا فداه، مشغول شد و از خداوند خواست تا حضرت را ظاهر ساخته، دست به شمشیر برده و جهان را پر از عدل و داد نماید. سه شبانه روز به عبادت و راز و نیاز ادامه داد. در آخرین شب شخصی بر او وارد شد. این عالم آن شخص راشناخته و فهمید که این خود حضرت مهدی (ع) است و آمده است تا خواسته او را برآورده سازد. آن شخص از او پرسید: چه می خواهی؟ پاسخ داد: مردم و پیروان شما در نهایت شدت و گرفتاری و غم و اندوه هستند. و میخواهند که هر چه زودتر قیام فرمایید وداد مردم را از بیدادگران بگیرید. حضرت به او دستور داد که فردا صبح در فلان جا حاضر شو و چند تا گوسفند با خود به پشت بام ببرد و بین مردم اعلام کن که حضرت در فلان ساعت ظاهر میشوند و همگی باید در اطراف آن منزل حاضر شوید و من خود در آن وقت در پشت بام حاضر می شوم.
این مرد این کارها را کرد و ساعت معین سر رسید. مردم همگی اطراف آن منزل جمع شدند و حضرت هم با آن شخص و گوسفندها در پشت بام حاضر شد. حضرت اسم یکی از افراد را برده و به آن شخص گفت: صدا بزن تا این شخص اینجا حاضر شود. آن مرد صدا زد، مردم شنیدند و آن شخص هم به پشت بام رفت.وقتی آن شخص به پشت بام رسید حضرت دستور داد که یکی از گوسفندان را نزدیک ناودان بکشد. مردم دیدند که از ناودان خون جاری است. همگی یقین کردند که حضرت دستور قتل این شخص را که صدا زده است داده و او را کشته است.
بعد از او شخص دیگری را صدا زدند. او نیز از افراد خوب و پرهیزگار بود و خود را آماده کشته شدن کرد و یقین کرد که او را نیز می کشند و خونش از ناودان خواهد ریخت. بعد از آنکه از بام بالا رفت، مردم بلافاصله دیدند که خون سرازیر شد، و سپس شخص دیگری را و بعد از او نفر چهارم را صدا زدند تا جایی خواهد شد، و زندگی خود را بر امتثال فرمان امام ترجیح دادند. در این لحظه حضرت به آن شخص اول نگاهی کرده و به او فهمانید که تا وقتی مردم این چنین باشند، از آمدن و ظهور معذور است.
شهید محمد صدر در نتیجه گیری از این داستان می گوید: از این داستان می فهمیم که چگونه حضرت به طور روشن و واضح ظاهر شده و به مردم می فهماند که چرا نمی تواند ظهور کند، و چرا مردم هنوز آمادگی کامل را ندارند و به آن سطح و پایه مطلوب از فداکاری و از خودگذشتگی نرسیده اند. و طوری حضرت این مساله را به مردم تفهیم می کند که هر کس خود بفهمد و درک کند که هنوز آمادگی و استعداد پذیرش فرمان امام خود را در حد ریختن خونش ندارد، و تا مردم به این درجه از فداکاری نرسند، نمی توانند عهده دار کار مهم قیام و نهضت جهانی حضرت گردند.
امام خمینی (ره) و خیزش جهانی اسلام
با وقوع انقلاب عظیم اسلامی به رهبری بر مردی که ایمان و عرفان و شجاعت اش ریشه در تعالیم و تربیت قرآنی اهل بیت عصمت و طهارت (ع) داشت. بار دیگر وعده های برحق و بشارت آمیز خداوند سبحان مبنی بر دفاع از ایمان آورندگان عملی گشت و خورشید پر فروغ اسلام بر بشر معاصر پرتوافشانی نمود و در عرصه های مختلف زندگی مسلمانان سراسر جهان حیات مجدد یافت و جوامع اسلامی تولد دوباره جنبشهای اسلامی را تجربه نمودند، چنانکه تحلیل گران وقایع بین المللی تصریح می نمایند «اثار انقلاب اسلامی از مرزهای ایران فراتر رفته است. این انقلاب بزرگترین منبع الهام دهنده برای جنبشهای سیاسی و اسلامی در خاورمیانه و جهان بوده است.»
دکتر ماروین زونصیص، استاد دانشگاه میشگان آمریکا
حیات دوباره شعائر اسلامی رویکرد مسلمانان، به ویژه نسل جوان به تفکر اسلامی، پیروزی اسلام گریان در انتخابات مجالس و شهرداریهای کشورهای اسلامی، تشکیل دولتهای با اهداف و شعارهای اسلامی و حضور انبوه مسلمانان در محافل مذهبی، تنها بخشی از آثار روح خود باوری مسلمانان است که حضرت امام خمینی با نفس مسیحایی خود در پیکر نیمه جان جوامع اسلامی دمیدند، همان گونه که مقام معظم رهبری فرمودند: امام بزرگوار با این انقلاب، مسلمانان را نشاط بخشید و اسلام را زنده کرد و امروز اسلام آرزو و آمال نسلهای جوان و یا کار کشته و روشنفکران است.
اما در عین حال آن چه تاکنون (اکنون) بیش از از هر چیز تعجب تحلیل گران بین المللی را برانگیخته و توجه صاحب نظران را به شدت به خود معطوف داشته است. تاثیرات وسیع و غیرمنتظره ای است که انقلاب اسلامی در میان غیرمسلمانان به ویژه در جوامع غربی بر جای گذاشته است.
هر تحلیل گر منصفی با بررسی و تحلیل همه جانبه پدیده فوق بر این مطلب واقف می گردد که دعوت جهانیان به آن فصل جدیدی در تاریخ حیات دینی و معنوی انسان معاصر گشودند.
جهان، تشنه اسلام ناب محمدی
دلایل کاخی و شواهد و قرائن متعددی حاکی از این است که :
انسان کنونی با سرخوردگی شدید از زندگی عاری از معنویت، شوق وصول به سرچشمه حقیقت را دارد و آنچه دراین عصر، انسان معنویت خواه و خداجو در جست و جوی آن است گوهر ارزشمندی است که تنها در ساحت قدسی آموزه های اسلامی قابل وصول است؛ از این رو جریان معنویت خواهی دین گرایی عصر حاضر، ناچار به رستاخیز جهانی اسلام خواهی منتهی خواهد گردید.
رهبر کبیر انقلاب اسلامی با درکی عمیق از تحولات جاری جامعه جهانی و شناختی دقیق از مطلوب واقعی انسان حقیقت جوی عصر حاضر و در تبین واقعیت فوق تاکید می فرماید :
«امروز جهان تشنه فرهنگ اسلام ناب محمدی است»
صحیفه نور ج۲۰ ص ۳۴
چنان که خلف شایشته ایشان نیز تصریح می نماید :
« دنیای امروز خواستار اسلام حقیقی می باشد»
ابطال نظریه پایان نقش تاریخی اسلام
با حیات مجدد اسلام و بیداری مسلمانان جهان در عصر امام خمینی (ره) تحلیلهایی که بر پایه اثبات رکود تدریجی اسلام استوار بود به شدت از اعتبار ساقط گشته است تا آنجا که حتی یکی از سیاست مداران معروف غرب با تایید رشد بسیار سریع اسلام در جهان حاضر می گوید :
هِگل فیلسوف آلمانی معتقد بود نقش اسلام به لحاظ تاریخی تمام شده است ولی این قضاوت درباره این دین جهانی اشتباهی بیش نبود و بسیاری از اروپاییها نیز دچار تصور نادرست هگل از اسلام شدند.
اعتراف به شکوفایی جهانی اسلام
اکنون رسانه های خبری،مجامع تحقیقاتی و شخصیتها بین المللی و تحلیلگران سیاسی و مفسران تحولات جهانی در حجم گسترده ای به تشریح و تحلیل نهضت جهانی اسلام خواهی پرداخته اند.
روزنامه آلمانی فرانکورتر الگمانیه در مقاله ای تحت عنوان «بازگشت اسلام» با اشاره به امواج گسترده اسلام گرایی در سطح جوامع بشری می نویسد :
پس از شکست مدلهای غربی از لیبرالیسم تا مارکسیم باید شاهد رنسانس اسلام بود.
روزنامه جمهوری اسلامی ایران
اگر می دانستم کجایی…
سپیدترین یاسها را سنگفرش قدوم مبارکت می کردم و گلگون شقایقها را بر سینه سفید کاغذ به تصویر می کشیدم تا کوچه کوچه های شهر را به یمن آمدنت آذین بندم.
اگر تنها یکبار تو را ببینم؟…
سر به قدمت می نهم تا به یکباره تاریکی هجران به صبح وصال بدل گردد و گرمی نگاهت را بر تار و پود وجودم می نشانم و دل و اندیشه ام را با محبت عجین می کنم تا هرگز یادت از خاطرم نرود.
حرف آخر
و از آنجا که این مجموعه برگرفته و چکیدی از اوضاع و احوال مهدویت و یهود و صهیونیست و دنیای جهان غرب، به اختصار سخن گفته شده و به همین مقدار اکتفا نموده و در عین حال به عنوان یک دانشجوی تشنه در طلب کسب علم و معرف اخلاقی و دینی سخن به کوتاهی گشوده و به ناتوانی و عجز خود در برگرفتن تمامی جنبه های این مجموعه که سرشار از گفته و نگفته هاست بسنده کرده و امیدوارم که این عذر مرا به درگاه خداوند متعال و تمامی عزیزان منتظر به انتظار فرج آقا امام زمان (عج ا…) بپذیرند.
و الصلاه و السلام علیهم و علی جدهم المصطفی الذی بعث رحمه للعالمین و رحمه ا… و برکاته.
فضائل و خواص تلاوت سوره طه ۵٫۰۰/۵ (۱۰۰٫۰۰%) ۲ امتیازs آثار و برکات خواندن سوره طه/ فضیلت و خواص آیات قدرتمند سوره طه : این سوره،اوّلین سوره ای است که ماجرای حضرت موسی علیه السلام را به تفصیل بیان نموده و حدود هشتاد آیه […]
راه هایی برای کاهش فشار قبر ۵٫۰۰/۵ (۱۰۰٫۰۰%) ۱ امتیاز راه هایی برای کاهش فشار قبر/ چطور فشار قبر کمتری داشته باشیم؟ منظور از مرگ تنها قرار دادن بدن در یک تکه زمین کنده شده نیست بلکه انتقال انسان به عالم برزخ است. اولین […]
چگونگی خواندن نماز والدین ۴٫۰۰/۵ (۸۰٫۰۰%) ۴ امتیازs خواندن نماز والدین یکی از حقوقیست که والدین چه در زمان حیات و چه پس از وفات شان بر گردن فرزندان خود دارند. این نماز را بخوانید تا هم والدینتان را شاد کنید و هم فرزندانتان […]
چرا امام حسین جنگ را از تاسوعا به عاشورا انداخت ؟ ۴٫۲۲/۵ (۸۴٫۴۴%) ۹ امتیازs چرا امام حسین جنگ را از تاسوعا به عاشورا انداخت ؟ در تاریخ آمده است که حضرت ابا عبدالله وقتی لشکر عمربن سعد در روز تاسوعا قصد شروع جنگ […]
سریع الاجابه ترین دعاها ۴٫۰۰/۵ (۸۰٫۰۰%) ۱۵ امتیازs استجابت دعا، مانند هر پدیدهی دیگری، قوانین ، آداب و شروطی دارد که با وجود آن آداب و شرایط است که دعا به اجابت میرسد .
دعاهای مجرب برای رفع گرفتاری مختلف ۴٫۰۰/۵ (۸۰٫۰۰%) ۳ امتیازs عرفا و بزرگان دین دستورالعمل ها و اذکار مختلفی را پیرامون دعا برای رفع مشکلات و گرفتاری های دنیوی و سلوکی و نیز برآورده شدن حاجت بیان نموده اند که در ادامه بررسی می […]
به نکات زیر توجه کنید