جستجو در تک بوک با گوگل!

بازدید
بیشتر سنگهای بکار رفته در این بنا سنگهای بسیار عظیمی هستند که هنوزم جابجایی و حمل اونها تا ارتفاع بنا جزو اسرار و ناشناخته هاست. البته در اصل سنگهای روی بنا از سنگهای آهکی صیقلی بسیار زیبا بودن که در اثر مرور زمان از بین رفتن یا اینکه بعدها بوسیله فراعنه بعدی برای مقبره هاشون دزدیده شدن. برای همین امروزه ۵ درصد از ارتفاع بنا به دلیل نبود اون سنگها کم شده.هرضلع قاعده هرم ۲۳۰ متر طول داره و در ساخت اون حدود ۲۳۰۰۰۰۰ قطعه بلوک به وزن تقریبی ۵/۲ تن استفاده شده
هرم خوفو دارای سه اتاق دفن اجساد و راهروهای متعدده که یکی از اتاقها مربوط به جسد خود خوفو یکی دیگه مربوط به ملکه و دیگری هم برای رد گم کردن دزدها بوده. و راهروهای طولانی و تاریک و پیچ در پیچش هم برای مقابله با دزدها تعبیه شده. هرم خوفو در بین عجایب هفتگانه بزرگترین و قدیمی ترین اونهاست.
________________________________________
فانوس الکساندریا
هفتمین اثر از عجایب هفتگانه ی جهان ، فانوس دریایی اسکندریه و در واقع هشتمین اثر عجیب است. پیش از آنکه این اثر ساخته شود ، دیوارهای شهر بابل به عنوان دومین اثر شگفتی زای جهان به شمار می آمد. به هر حال برج روشنایی دهانه ی رود نیل که ۱۳۰ متر ارتفاع داشت ، در نظر مردم عهد باستان چنان کار فنی استادانه و ماهرانه ای جلوه نمود که بی درنگ دیوارهای بابل را از فهرست هفتگانه ، حذف و برج را به عنوان آخرین و جوانترین عجایب هفتگانه ی دنیا وارد فهرست مذکور کردند. این برج تا امروز بلندترین برج روشنایی ساخته شده در جهان باقی مانده است.
یک سال پس از آنکه اسکندر کبیر مصر را تسخیر کرد و در پایتخت قدیمی مصر به نام « ممفیس » به عنوان فرعون مصر تاج بر سر نهاد ــ و اگر دقیقتر بگوییم ــ در ۱۶ آوریل سال ۳۳۱ پیش از میلاد ، این فرمانروای جوان که آن هنگام تازه ۲۵ سال سن داشت ، طی مراسم جشن و سروری ، چهار گوشی به ابعاد ۷×30 استادیوم (۱۲۵۳×5370 متر) را با قدم ، اندازه گیری کرد. پشت سر او یک روحانی در جای قدمهای او آرد جو میپاشید. غیبگویی گفته بود که آرد جو ، التفات و کرامت خدایان را بر خواهد انگیخت و خواسته های شاه را متحقق خواهد کرد. زیرا در اینجا ، درست در غربی ترین نقطه ی دلتای نیل ، قرار بود « اسکندریه » ، اولین بنیان شهری به نام اسکندر (که بعدها باید شهرهای متعددی در خاور نزدیک از پی آن ساخته میشدند) تأسیس شود. شاه مقدونی میخواست با تأسیس اسکندریه فرهنگ و اقتصاد یونان را در مصر رواج دهد. این شهر باید یک مرکز تجارتی و بندر عمده و مهم میشد.
نقشه های شهر جدید را اسکندر خود طرح ریزی کرده بود. او مکان میدان اجتماعات و مرکز تجارت را خود انتخاب کرد. او حتی تعداد و محل معبدها را معین کرد و مشخص نمود که هر معبد باید ویژه ی کدام خدا باشد. و بالاخره او دستور داده بود که بر فراز یک صخره ی دریایی در کنار جزیره ی « فاروس » که در جلوی شهر اسکندریه قرار گرفته بود ، یک برج روشنایی بسازند که بزرگتر و بلندتر از تمام برجهای دریایی باشد که تا آن زمان ساخته شده بود.
اسکندریه آن شد که شاه به هنگام تأسیس آن با خود عهد کرده بود: طی مدت کوتاهی اسکندریه تبدیل به شهری شکوفا و پر رونق با ۶۰۰۰۰۰ تن جمعیت شد که اکثر آنها از مهاجران یونانی ، مصریها و یهودیان بودند. اسکندریه مهمترین شهر در دریای مدیترانه شد. اسکندر خود به دیدار « فانوس دریایی » نائل نشد. او در سال ۳۲۳ پیش از میلاد درگذشت ، و ۲۳ سال بعد ساختمان برج آغاز شد.
ایجاد برج ، کار ساختمانی عظیمی بود: بر زیر بنایی به طول و عرض ۳۰×30 متر ساختمان چهار گوشه ای با زاویه های قائم به ارتفاع ۷۱ متر که به سمت بالا ، قطر آن کمی کاهش می یافت ، برافراشته شد. بر روی سکوی فوقانی دومین بخش برج قرار داشت که ساختمانی هشت گوشه به ارتفاع ۳۴ متر بود. بر روی این قسمت باز ساختمانی استوانه ای قرار داشت که در آن تأسیسات روشنایی استقرار یافته بود. بر فراز این قسمت استوانه ای روی ستونهایی ، سقفی گنبدی شکل قرار داشت و در قسمت انتهایی برج بر بالای گنبد مجسمه ی زئوس از ارتفاع ۱۳۰ متری به دریا مینگریست.
قسمت زیرین برج به ۱۴ طاق منحنی که همدیگر را می پوشانید ، تقسیم میشد. به دور دیوارهای داخلی سطح شیب داری به طرف بالای برج امتداد داشت. این سطح دارای پهنایی بود که روی آن دو حیوان بارکش به راحتی میتوانستند پهلوی هم بالا بروند. در میان برج تونلی وجود داشت که از زیرزمین تا اتاق تأسیسات روشنایی امتداد داشت. یک بالابر طنابی میتوانست مواد و تجهیزات را تا بالاترین طبقه ی برج حمل کند.
نمای خارجی برج از سنگ مرمر سفید بود. برای ساختمان برج حدود ۸۰۰ تالنت (معادل ۲۰۸۰۰ کیلوگرم نقره) هزینه شده بود.
برج اسکندریه احتمالاً مانند تمام نشانه های دریانوردی آن زمان در ابتدا به عنوان یک برج دریانوردی برای استفاده در « روز » ساخته شده بود. کشتیها در آن دوران ، عصرها پیش از غروب آفتاب همه روزه بندری را می یافتند و در آن پهلو میگرفتند تا شبها بر روی آب نباشند.
.
به هر حال بندر اسکندریه خارج از انتظار و خیلی سریع شکوفا و پر رفت و آمد شد. در بندر داخلی که در دهانه ی رود نیل واقع میشد ، غلات و انواع سبزی از دره ی پربار نیل تخلیه میشد ؛ در بندر رو به دریا کشتیهای بزرگ با انواع نوشیدنی از یونان ، ادویه از شرق ، فلز از اسپانیا و بسیاری اجناس بازرگانی دیگر از تمام دنیا پهلو میگرفتند و بارهای خود را تخلیه میکردند. آنها مسافر هم با خود می آوردند: دانشجویانی که در دانشگاه پیشرفته و نوپای اسکندریه میخواستند به تحصیل نجوم و فلسفه بپردازند ؛ بیمارانی که سلامتی خود را از پزشکان معروف اهل اسکندریه طلب میکردند ؛ سیاستمداران و بازرگانان و نیز جهانگردانی که میخواستند شهر جدید کنار رود نیل را ببینند و آن را تحسین کنند ، نیز به آنجا می آمدند. از اسکندریه در آن زمان بیش از هر چیز دیگر ، شیشه ، پاپیروس (نوعی الیاف گیاهی که از آن کاغذ میساختند) و کتان صادر میشد.
چون ترافیک و تردد کشتیها در بندر اسکندریه پر حجم و پر تراکم شد ، کشتیها می بایست در شب نیز وارد بندر میشدند و پهلو میگرفتند و یا اینکه از بندر خارج و بادبان میکشیدند. برای این منظور یک تأسیسات روشنایی قوی در برج ایجاد شد که در آن صمغ درخت و روغن سوزانیده میشد. چوب ، گران بود و باید وارد میشد و فقط برای ساخت خانه و کشتی از آن استفاده میشد. این تأسیسات روشنایی ، نخستین تأسیسات هدایت نوری در تاریخ کشتیرانی و دریانوردی بود. بنابراین برج اسکندریه به معنای واقعی نخستین « برج روشنایی » بود که پدید آمد.
نور ایجاد شده را آینه ی مقعری باز می تاباند. گفته میشود این نور آنقدر قوی بوده است که انسان میتوانست آن را مثلاً « تا انتهای جهان! » ببیند. این نورافکن قوی نیز به همراه ساختمان عظیم برج ، یکی از دلایلی بوده است که فانوس دریایی را بلافاصله پس از اتمام ساختمان آن در سال ۲۷۹ پیش از میلاد ، جزو عجایب هفتگانه ی جهان قرار داده است.
فانوس دریایی اسکندریه حدود ۱۰۰۰ سال در کشاکش جنگها سالم و دست نخورده باقی ماند ، سپس این ساختمان هم به سرنوشت برخی از عجایب هفتگانه ی دیگر دچار شد: در سال ۷۹۶ میلادی این برج در اثر زلزله در هم فرو ریخت. تلاشهای اعراب برای بازسازی و نوسازی برج ، بیحاصل ماند. در سال ۱۴۷۷ میلادی « کیت بی » یکی از سلاطین سلسله ی ممالیک مصر بر روی زیر بنای برج قلعه ای ساخت که امروزه هنوز هم پابرجاست و نام سازنده ی خود را دارد.
چون قبل از برج اسکندریه هنوز برج روشنایی به وجود نیامده بود و به همین دلیل نیز نامی برای چنین ساختمانی وجود نداشت ، این برج به سادگی بر اساس محل ساختمان برج « فاروس » نامیده شد. این نام بعدها در تمام زبانهایی که ریشه ی لاتین داشتند به صورت واژه ای متداول در آمد. برج روشنایی به زبان لاتین Pharus ، به زبان ایتالیایی و اسپانیایی Faro ، به زبان فرانسوی Phare و به زبان پرتغالی Farol خوانده میشود. بنابراین از هفتمین اثر عظیم و غول آسای عجایب هفتگانه جهان تنها یک « واژه » باقی مانده است.
بر روی زیر بنای فانوس دریایی اسکندریه که بر اثر زلزله فرو ریخت ، سلطان ترک سلیمان قانونی (۱۵۲۰ ــ ۱۵۶۶ میلادی) قلعه ی بندری « کیت بی » را بنا نهاد که تا امروز نیز پای بر جا مانده است.
________________________________________
مقبره هالیکارناسوس
“آرامگاه هالیکارناسوس” از دیگر مواردی است که این بلاگر معرفی کرده و دربارهی آن نوشته است: این آرامگاه واقع در بودروم ترکیه که در زمانهای قدیم هالیکارناسوس نام داشت، واقع بوده است. زمانی که ایرانیان حکومت خود را تا میانرودان، هند شمالی، سوریه، مصر و آسیای کوچک گسترش داده بودند، با توجه به گستردگی مملکت، یک شاه بدون کمک حکام محلی قادر به سر و سامان دادن حکومت خود نبود.
سرزمین کاریا واقع در غرب آسیای کوچک (آناتولی) به قدری از پایتخت دور بود که به نوعی مستقل و خودگردان به شمار می آمد. در طی سالهای ۳۷۷ تا ۳۵۳ پیش از میلاد، شاهی ایرانی به نام ماسول (Mausollos) بر این منطقه حکومت میکرد و پایتخت خود را به هالیکارناسوس منتقل کرد. در زندگی این شاه هیچ نکته مهمی به غیر از بنا کردن آرامگاه خودش وجود ندارد. ایده این پروژه توسط همسر و خواهر شاه، آرتمیسیا به وجود آمد.این بنا در حدود سال ۳۵۰ پیش از میلاد، سه سال پس از مرگ شاه و یک سال پس از مرگ آرتمیسیا، تکمیل شد.
به مدت ۱۶ سده، آرامگاه در شرایط خوبی برجا ماند تا یک زمینلرزه موجب آسیب دیدن سقف و ستونهای آن شد. در اوایل سده ۱۵ میلادی، شهسواران سنتجان از مالت، این ناحیه را اشغال کرده و از سنگهای آرامگاه برای ساختن یک دژ نظامی استفاده کردند. این دژ عظیم همچنان پابرجاست و سنگهای براق و مرمرهای آرامگاه را در میان دیوارهای آن میتوان بازشناخت. شماری از تندیسهای موجود در آرامگاه اکنون در موزه بریتانیا در لندن نگهداری میشوند.
پژوهشهای باستانشناسی و شرح مفصل و پرجزئیات تاریخنگاران باستانی تصویر روشنی از این آرامگاه به دست داده است.
بنا دارای زیربنای چهارگوشی به ابعاد ۳۰ در ۴۰ متر بوده و جایگاه ویژه سلطنتی پلکاندار که زوایای آن با تندیسهایی تزئین شده، بر روی آن قرار گرفته بوده است. اتاق آرامگاه و تابوت مرمرین با طلا تزئین شده و با ستونهای ایونی محاصره شده بوده است. سقف هرمی شکل مزین به تندیسهای متعدد بر روی ردیف ستونها قرار داشته است. نوک این آرامگاه با تندیس یک ارابه که توسط چهار اسب کشیده میشد، آراسته شده بوه است.
ارتفاع کلی این آرامگاه حدود ۴۵ متر محاسبه شده که از این مقدار، ۲۰ متر مربوط به جایگاه ویژه، ۱۲ متر برای ستونها، ۷ متر سقف هرمی و ۶ متر مربوط به تندیس ارابه بوده است. زیبایی این آرامگاه نه تنها به خاطر خود بنا که به دلیل وجود تندیسهایی است که طبقات گوناگون آنرا آراستهاند. در میان این تندیسها، دهها تندیس در اندازه طبیعی و همچنین بسیار کوچکتر و بزرگتر، از انسان، شیر، اسب و حیوانات دیگر به چشم میخورد. چهار هنرمند برجسته دوران، بریاکسیس Bryaxis، لئوکارس Leochares، اسکوپاس Scopas و تیموتئوس Timotheus، چهار طرف این بنا را تزئین کرده اند. آرامگاه هالیکارناسوس به دلیل اینکه به خدایان یونان قدیم تقدیم نشده، جایگاه بسیار ویژهای در تاریخ دارد.
________________________________________
باغهای معلق بابل در عراق
در این نوشته با ” باغهای معلق بابل در عراق ” هم آشنا میشوید و در این خصوص میخوانید: باغهای مُعَلق بابـِل، باغهایی تاریخی بودند که گفته میشود حدود ۶۰۰ ق.م در شهر بابل (عراق امروزی) ساخته شدهبودند. باغهای معلق بابل جزو عجایب هفتگانه جهان به شمار میآیند.
این باغها بنا به نظر بسیاری از تاریخدانان و پژوهندگان توسط نبوکدنصر (Nebuchadnezzar) شاه بابل در سده ۶۰۰ پیش از میلاد برای همسر ایرانیاش امتیس (دختر شاه ماد) ساخته شده است. با توجه به منابع مکتوب یونانی، باغهای معلق دارای چنین مشخصاتی بوده اند:
“باغها مربع شکل بوده و دارای گنبدهای قوسی شکلی بوده که بر روی کف شطرنجی مکعبی شکلی قرار داشته است. ایوانی که دور بام ایجاد شده بود، توسط پلکان با پایین مرتبط شده است. باغهای معلق از گیاهانی که بالاتر از سطح زمین کاشته شده بودند، ایجاد شده و ریشه گیاهان و درختان به جای کاشته شدن در زمین، در کف ایوانها جاسازی شده بودند. تمام این مجموعه بر روی ستونهایی قرار داشت و آب از طریق وسایل بالا برنده در کانالهای شیب دار ریخته و در کل باغ جریان میگرفت. آبیاری گیاهان و رطوبت موجود در فضا از همین آب بود. در واقع این بنا با چمن همیشه سبز و درختان محکمش، کاری هنری و تجملی شاهانه بود. یکی از جالبترین جنبههای بنا، این بود که کار باغبانی و کشاورزی در بالای سر بیننده انجام میشد.”
بیشترین اطلاعات درباره باغ های معلق مربوط به مورخان یونانی است و جالب اینکه در کتیبههای بابل، هیچ اشارهای به این باغها نشده است، در حالی که توضیح مفصل قصر و شهر بابل در آنها وجود دارد. بنابه نظر تاریخنگاران امروز، باغهای بابل محصول تخیل شعرا و تاریخ نگارانی است که شرح بابل را از زبان سربازان اسکندر شنیده و به آن شاخ و برگی شاعرانه دادهاند.
در قرن بیستم بعضی از اسرار باغهای معلق فاش شده است، زیرا باستانشناسان در حفاریهای خود در محل شهر باستانی بابل در عراق امروز، زیر بنای این باغها را یافتهاند و یک کشف دیگر مربوط به بنای طاق و گنبد دار اصلی است، که شامل دیوارهای ضخیم و یک چاه آبیاری در نزدیکی قصر جنوبی بوده است. گروهی از باستانشناسان منطقه قصر جنوبی را نقشه برداری کرده و ساختمان طاق دار اصلی را بازسازی کردهاند.
****************************************
عجایب هفت گانه – معبد آرتمیس
نقاشی بازسازی شده از معبد Artemis / Diana
معبد آرتمیس در شهر افه سوس (Ephesus) در حدود ۵۰ کیلومتری شهر ازمیر (Izmir) ترکیه قرار داشته است. این معبد به عنوان زیباترین بنای روی زمین شناخته می شده است و به همین دلیل در میان عجایب هفت گانه جا دارد.
هرچند که زیربنای باقی مانده از این معبد تاریخ ساخت آنرا قرن هفتم قبل از میلاد مشخص میکند، اما راه یافتن معبد آرتمیس در فهرست عجایب هفت گانه به حدود ۵۵۰ قبل از میلاد مربوط میشود. این بنا که به آن معبد بزرگ مرمرین گفته میشود، توسط کروسوس (Croesus) شاه لیدی به کرسیفون (Chersiphron) معمار یونانی سفارش داده شد. معبد با مجسمه های برنزی که توسط ماهرترین مجسمه سازان آن زمان ساخته شده بودند تزئین شده بود. هنرمندانی نظیر فیدیاس (Pheidias)، پلی کلیتوس (Polycleitus)، کرسیلاس (Kresilas) و فرادمون (Phradmon).
معبد آرتمیس هم به عنوان یک محل داد و ستد کالا و هم به عنوان آموزشگاه مذهبی مورد استفاده قرار میگرفت. در طی سالها، بازرگانان، جهانگردان، صنعتگران و پادشاهان از این محل مقدس دیدن میکردند و احترام خود را با آوردن هدایای مختلف ابراز می نمودند. تحقیقات اخیر باستان شناسی به یافتن تعدادی از این هدایا که شامل مجسمه های طلا و عاج آرتمیس، گوشواره ها، دستبندها و گردنبندهایی زیبا اثر صنعتگران پارس و هند هستند منجر شده است.
بقایای معبد آرتمیس
در شب ۲۱ جولای سال ۳۵۶ قبل از میلاد، مردی به نام هروستراتوس (Herostratus) برای جاودانه کردن نام خود در تاریخ، معبد را آتش زد و درواقع به هدف خود دست یافت. عجیب اینکه اسکندر کبیر هم در همین شب متولد شد. بنا به گفته پلوتارک (Plutarch) تاریخ نگار، در آن شب آرتمیس چنان درگیر مراقبت از زاده شدن اسکندر بود که نتوانست از معبد خود محافظت کند.
اسکندر پس از فتح آسیای صغیر اقدام به ساخت مجدد معبد کرد که تا بعد از مرگ وی در سال ۳۲۳ قبل از میلاد، همچنان در دست ساختمان بود. در قرن اول پس از میلاد، هنگامی که سنت پل برای تبلیغ مسیحیت به افه سوس سفر کرد، با عده زیادی از پیروان آرتمیس مواجه شد که به هیچ وجه قصد ترک الهه خود را نداشتند. در سال ۲۶۲ میلادی معبد توسط قبیله گوت Gothsمجددا ویران شد. اهالی شهر قسم خوردند تا آنرا مجددا بنا کنند. در قرن چهارم میلادی، بیشتر اهالی افه سوس به مسیحیت گرویده بودند و معبد شکوه و جلال خود را از دست داده بود. اهالی افه سوس پس از آخرین تهاجم منجر به ویرانی معبد در سال ۴۰۱ میلادی، کم کم شهر را ترک کردند و این شهر متروک در اواخر قرن ۱۹ میلادی کشف و حفاری شد. این اکتشافات زیربنای معبد را نمایان ساخت.
شرح کوتاهی از بنا
بقایای معبد آرتمیس
این معبد با زیر بنای چهار گوش خود، برخلاف نمونه های دیگر از مرمر ساخته شده و یک ورودی زیبا و تزئینی به حیاط بزرگ ساختمان داشته است. پلکان مرمری طبقه همکف را به بالکن هایبلند و عظیمی متصل میکردند که کف آن در حدود ۸۰ متر در ۱۳۰ متر بوده است.۱۲۷ ستون در این بنا به کار رفته بوده که ارتفاع آنها ۲۰ متر و با سرستونهای ایونیک و کناره های کنده کاری شده بوده است. ستونها در ردیفهای منظم در کل محوطه به جز منطقه مرکزی-که محل قرار گیری خانه الهه بود- قرار گرفته بودند.
این معبد تعداد فراوانی از آثار هنری را در خود جا داده بود، از جمله ۴ مجسمه برنزی باستانی از قبیله آمازون که توسط بهترین هنرمندان دوران ساخته شده بودند. هنگامی که سنت پل به دیدن شهر آمده بود، معبد با ستونهای طلایی و مجسمه های کوچک نقره ای و نقاشی های متعدد تزئین شده بود. هیچ شاهدی مبنی بر وجود مجسمه آرتمیس در مرکز معبد وجود ندارد اما دلیلی هم برای وجود نداشتن آن در دست نیست. (ادامه دارد …)
فانوس دریایی اسکندریه هفتمین عجایب جهان در باز هم در مصر بود. برجی که بر فراز آن آتشی بود تا شبها راهنمای ناخدایان برای رسیدن به بندر اسکندریه باشد . این برج در جزیره کوچک فارو بنا شده بود و از همین جاست که کلمه فار به معنای چراغ دریای را در این این نوع ساختمانها که چراغ راهنمایی برای کشتی است بکار میبرند . برج دریایی اسکندریه در زمان سلطنت جانشین اسکندر یعنی بطلمیوس دوم ۳۰۷ – ۲۴۷ قبل از میلاد به وسیله معماری به نام سوسترات ساخته شد . آنچه که تاریخ در باره ارتفاع برج ذکر کرده است باور کردنی نیست . یونانی ها میگویند در حدود ۲۷۲ متر ارتفاع داشته ، ولی اعراب که ۱۰ قرن بعد توانستند قدم به مصر گذارند گفته اند ارتفاع خرابه برج به ۱۶ متر میرسد این برج روی پایه ای چهار گوش که ۶۹ متر ارتفاع آن بوده از دیواری ۸ ضلعی و ۳۸ متری بالا رفته است که برج ۹ متری دیگر روی آن بنا شده بود که بر فراز برج اخیر فانوس دریایی پرتو افکن بود . این برج تا قرن ۱۲ راهنمایی کشتی ها بود ولی در سال ۱۳۷۵ میلادی بر اثر زلزله شدیدی که در اسکندریه و سایر نقاط اطراف آن روی داد از بین رفت و چیزی هم از خرابه های آن در دست نیست ـ agar br dastetan resid khabaram konid
مهدی هدایتی فر , September 13, 2005
– لطفا تمامی عکسها و نوشته های موجود از عجایب هفت گانه را برای من ارسال کنید. با تشکر
syavash , September 12, 2005
– عجایب هفت گانه – معبد آرتمیس نقاشی بازسازی شده از معبد Artemis / Diana معبد آرتمیس در شهر افه سوس (Ephesus) در حدود ۵۰ کیلومتری شهر ازمیر (Izmir) ترکیه قرار داشته است. این معبد به عنوان زیباترین بنای روی زمین شناخته می شده است و به همین دلیل در میان عجایب هفت گانه جا دارد. هرچند که زیربنای باقی مانده از این معبد تاریخ ساخت آنرا قرن هفتم قبل از میلاد مشخص میکند، اما راه یافتن معبد آرتمیس در فهرست عجایب هفت گانه به حدود ۵۵۰ قبل از میلاد مربوط میشود. این بنا که به آن معبد بزرگ مرمرین گفته میشود، توسط کروسوس (Croesus) شاه لیدی به کرسیفون (Chersiphron) معمار یونانی سفارش داده شد. معبد با مجسمه های برنزی که توسط ماهرترین مجسمه سازان آن زمان ساخته شده بودند تزئین شده بود. هنرمندانی نظیر فیدیاس (Pheidias)، پلی کلیتوس (Polycleitus)، کرسیلاس (Kresilas) و فرادمون (Phradmon). معبد آرتمیس هم به عنوان یک محل داد و ستد کالا و هم به عنوان آموزشگاه مذهبی مورد استفاده قرار میگرفت. در طی سالها، بازرگانان، جهانگردان، صنعتگران و پادشاهان از این محل مقدس دیدن میکردند و احترام خود را با آوردن هدایای مختلف ابراز می نمودند. تحقیقات اخیر باستان شناسی به یافتن تعدادی از این هدایا که شامل مجسمه های طلا و عاج آرتمیس، گوشواره ها، دستبندها و گردنبندهایی زیبا اثر صنعتگران پارس و هند هستند منجر شده است. بقایای معبد آرتمیس در شب ۲۱ جولای سال ۳۵۶ قبل از میلاد، مردی به نام هروستراتوس (Herostratus) برای جاودانه کردن نام خود در تاریخ، معبد را آتش زد و درواقع به هدف خود دست یافت. عجیب اینکه اسکندر کبیر هم در همین شب متولد شد. بنا به گفته پلوتارک (Plutarch) تاریخ نگار، در آن شب آرتمیس چنان درگیر مراقبت از زاده شدن اسکندر بود که نتوانست از معبد خود محافظت کند. اسکندر پس از فتح آسیای صغیر اقدام به ساخت مجدد معبد کرد که تا بعد از مرگ وی در سال ۳۲۳ قبل از میلاد، همچنان در دست ساختمان بود. در قرن اول پس از میلاد، هنگامی که سنت پل برای تبلیغ مسیحیت به افه سوس سفر کرد، با عده زیادی از پیروان آرتمیس مواجه شد که به هیچ وجه قصد ترک الهه خود را نداشتند. در سال ۲۶۲ میلادی معبد توسط قبیله گوت Gothsمجددا ویران شد. اهالی شهر قسم خوردند تا آنرا مجددا بنا کنند. در قرن چهارم میلادی، بیشتر اهالی افه سوس به مسیحیت گرویده بودند و معبد شکوه و جلال خود را از دست داده بود. اهالی افه سوس پس از آخرین تهاجم منجر به ویرانی معبد در سال ۴۰۱ میلادی، کم کم شهر را ترک کردند و این شهر متروک در اواخر قرن ۱۹ میلادی کشف و حفاری شد. این اکتشافات زیربنای معبد را نمایان ساخت. شرح کوتاهی از بنا بقایای معبد آرتمیس این معبد با زیر بنای چهار گوش خود، برخلاف نمونه های دیگر از مرمر ساخته شده و یک ورودی زیبا و تزئینی به حیاط بزرگ ساختمان داشته است. پلکان مرمری طبقه همکف را به بالکن هایبلند و عظیمی متصل میکردند که کف آن در حدود ۸۰ متر در ۱۳۰ متر بوده است.۱۲۷ ستون در این بنا به کار رفته بوده که ارتفاع آنها ۲۰ متر و با سرستونهای ایونیک و کناره های کنده کاری شده بوده است. ستونها در ردیفهای منظم در کل محوطه به جز منطقه مرکزی-که محل قرار گیری خانه الهه بود- قرار گرفته بودند. این معبد تعداد فراوانی از آثار هنری را در خود جا داده بود، از جمله ۴ مجسمه برنزی باستانی از قبیله آمازون که توسط بهترین هنرمندان دوران ساخته شده بودند. هنگامی که سنت پل به دیدن شهر آمده بود، معبد با ستونهای طلایی و مجسمه های کوچک نقره ای و نقاشی های متعدد تزئین شده بود. هیچ شاهدی مبنی بر وجود مجسمه آرتمیس در مرکز معبد وجود ندارد اما دلیلی هم برای وجود نداشتن آن در دست نیست.
***********************************
عجائب هفتگانه دنیا عبارت از بناهای تاریخی میباشد که از جمله هنر معماری عصر باستان به پیشگامی بابل ، و مصر و یونان و روم است و آنها عبارت اند از :
۱- اهرام مصر : این اثر تنها اثر باقیمانده از عجائب هفتگانه عالم میباشد که هنوز هم همچنان پا بر جا و استوار باقی مانده است، این آثار که در جیزه در ساحل غربی رود نیل و نزدیک قاهره جای دارند در ۲۷۰۰ تا ۲۵۰۰ سال قبل از میلاد به عنوان آرامگاه شاهان مصر ساخته شدند ، سه هرم از اهرام مصر بنام های خوفو ، خفرع و منکورع در ردیف اول عجائب هفتگانه جای دارند . هرم خوفو توده یکپارچه سختی است که از پاره سنگهای آهکی در زمینی به وسعت حدود ۵۱۵۰۰ متر مربع بنا شده و ارتفاع آن به ۱۳۸ متر میرسد . در ساختمان این هرم حدود ۲/۳ میلیون پاره سنگ بزرگ به کار رفته و حدود یک صد هزار کارگر به مدت ۲۰ سال روی آن کار کرده اند.
۲- باغ های معلقه بابل: بنای مزبور که از خشت و سنگ ساخته شده بود در ارتفاعی برابر با بیست و سه متر بالاتر از سطح زمین قرار داشت و به وسیله پمب ها آب رود فرات را برای آبیاری باغ های آن به بالا میبردند . باغ های مزبور احتمالا به وسیله بخت نصر دوم برای همسرش سمیرا میس در حدود سال ۶۰۰ قبل از میلاد ساخته شده بود.دیوار های شهر بابل هم که از خشت های لعابی ساخته شده بود از نظر بعضی مورخین جز عجائب هفتگانه به شمار میآید.
۳- برج نور در اسکندریه : ارتفاع این بنا که در حدود ۲۷۰ سال قبل از میلاد و در زمان سلطنت بطلمیوس دوم ، به وسیله معماری یونانی به نام سوستراتوس ساخته شد ، بین ۶۱ متر تا ۱۸۵ متربوده است.
۴- کولوسوس رودس : مجسمه برنزی عظیمی بود از خدای آفتاب به نام هلیوس ، برای ساختن این مجسمه ، خارس مجسمه ساز یونانی دوازده سال کار کرد و در سال های بین ۲۹۲ تا ۲۸۰ پیش از میلاد در بندر رودس نصب گردید . مجسمه مزبور در زمین لرزه سال ۲۲۴ قبل از میلاد سرنگون شد.
۵- معبد آرتمیس در افسوس : معبد آرتمیس در افسوس یا معبد دیانا ، بزرگترین معبد عصر باستان بود که در حدود سال ۵۵۰ پیش از میلاد ساخته شد. سراسر معبد غیر از کتیبه های آن از مرمر بود و سقفی از چوب آن را میپوشانید . پرستشگاه مزبور که در شهر افسوس و برای آرتمیس ساخته شده بود ، در شب تولد اسکندر مقدونی به وسیله یکی از اهالی افسوس آتش زده شد و بعدها به دست اسکندر بازسازی گردید . پس از استیلای رومیان بر شهر افسوس به معبد دیانا موسوم شد و در ۲۶۲ میلادی به وسیله گوتها ویران گردید.
۶- موسولئوم هالیکارناس : آرامگاه مرمرینی بود در جنوب خاوری آسیای صغیر که به فرمان ارتمیسیا برای شوهرش ماوسولوس که در حدود ۲۵۳ پیش از میلاد وفات یافته ساخته شد . ارتفاع گنبد آن حدود ۴۱ متر بود و در قسمت بالائی آن تندیس مرمرین از ارابه ای قرار داشت که به وسیله چهار اسب کشیده میشد .
۷- مجسمه زئوس : مجسمه ای بود نشسته بر تخت از زئوس خدای خدایان که به وسیله فیدیاس در ۴۵۷ قبل از میلاد ساخته شده بود . بدن این مجسمه از عاج مزین به طلا بود و حدود ۱۲ متر ارتفاع داشت.
***********************************************
برج دریائی اسکندریه
هفتمین عجایب هفتگانه جهان در مصر بود. این برج در جزیره کوچک فارو بنا شده بود.
برج دریائی اسکندریه در زمان سلطنت جانشین اسکندر، یعنی بطلمیوس دوم ( ۲۴۷-۳۰۴ قبل از میلاد) بوسیله معماری بنام سوسترات ساخته شد.
این برج روی پایهای چهارگوش که ۶۹ متر ارتفاع آن بوده از دیواری ۸ ضلعی و ۳۸ متری بالارفته است که برج ۹ متری دیگری روی آن بنا شده است که برفراز برج اخیر فانوس دریائی پرتو افکن بود. فانوس دریائی اسکندریه برفراز برج عظیم آن روشن بوده و این برج تا قرن دوازدهم جایگاه فانوس دریائی بوده است. در سال ۱۳۷۵ میلادی بر اثر زلزله شدیدی که در اسکندریه و سایر نقاط اطراف آن روی داد، برج دریائی اسکندریه زیر و رو شد و از خرابههای آن هم چیزی به دست نیآمد.
حسین ::: پنجشنبه ۲۱/۸/۱۳۸۳::: ساعت ۴:۴۷ صبح
نظرات دیگران: ۱ نظر
عجائب هفتگانه دنیای قدیم (۶)
مجسمه رودس
این مجسمه غولپیکر قریب ۴۰ متر ارتفاع داشت، ولی متاسفانه عمر این مجسمه از ۵۶ سال تجاوز نکرد زیرا بر اثر زلزله بر زمین افتاد.
میگویند پس از هجوم اعراب و فتح جزیره رودس، خردههای مجسمه را به یک نفر یهودی فروختند که برای حمل تکههای آن ۹۰۰ شتر کرایه کرد.
عجائب هفتگانه دنیای قدیم (۵)
مقبره موزول
این بنای چهارگوش ۱۴۰ متر محیط داشت که ستون بندی شدهبود و سقفش هرمیشکل بود که در راس آن کالسکه پیروزی با چهار اسب حامل شاه و ملکه بود. این بنا در حدود چهل یا پنجاه متر ارتفاع داشت. مقبره موزول پس از حمله بربرها و اعراب هنوز برجا مانده بود، ولی نجیبزادگان و سواران سنژان آن را خراب کردند تا سنگهایش را برای ساختن استحکامات و برج و بارو به کار ببرند.
*****************************************
دانلود کتاب طاق ۳٫۳۳/۵ (۶۶٫۶۷%) ۶ امتیازs کتاب ” طاق روستایی در دامنکوه دامغان” در ۱۷۴ صفحه وزیری تهیه شده است که ۱۲ صفحه پایانی آن شامل تصاویری رنگی از روستا می باشد .
معرفی شهر تاریخی زرقان ۴٫۳۳/۵ (۸۶٫۶۷%) ۳ امتیازs معرفی شهر تاریخی زرقان/ معرفی شهر تاریخی زرقان/ معرفی اجمالی بخش زرقان: بخش زرقان یکی از بخشهای ۵ گانه شهرستان شیراز میباشد. مرکز آن شهر زرقان است که در ۲۵ کیلومتری شیراز واقع شده است (نزدیکترین […]
چشم اندازهای شگفت انگیز دنیا ۵٫۰۰/۵ (۱۰۰٫۰۰%) ۱ امتیاز چشم اندازهای شگفت انگیز دنیا دنیا پر از مکان ها و دیدنی های باورنکردنی ، اما واقعی است. این مکان ها آن قدر جالب و شگفت انگیز هستند که می توانند توجه هر […]
وقتی در اکثر نقاط کشور مردم از برف و سرما در مضیقه قرار می گیرند، بیشتر جزایر خلیج فارس دوره آب و هوای دلپذیرشان را سپری می کنند. گیاهان و گل های خاص آن دوره زیبایی و شکوفایی را تجربه می کنند […]
قله اورست با ارتفاع ۸۸۴۸ متر از سطح دریا ، بلندترین نقطه زمین محسوب میشود . این کوه که در جنوب قاره آسیا در بخش های مرزی نپال و چین بوده ، یکی از قله های رشته کوه هیمالیاست که به بام دنیا نیز […]
همه چیز در مورد کشور نروژ ۵٫۰۰/۵ (۱۰۰٫۰۰%) ۱ امتیاز همه چیز درباره مهاجرت به بهترین کشور دنیا ! نروژ کشوری در شمال اسکاندیناوی است که از سوی سازمان ملل، عنوان بهترین و بالاترین استانداردهای زندگی در دنیا را به خود اختصاص داده است.نروژ، […]
به نکات زیر توجه کنید