جستجو در تک بوک با گوگل!

بازدید
پیروی از پیامبر و اهل بیت
یکی دیگر از شیوه های کلام الهی برای حفظ وحدت و همبستگی تمسک به ولایت و امامت اهل بیت است. عشق به اهل بیت ، الگوبرداری از سیره اخلاقی و رفتاری آنان ، یادآوری فضایل و مناقب علی ع و پیشوایان معصوم بعد از آن حضرت از جمله سفارش های قرآن در زمینه همبستگی امت اسلام است.
امام باقردر تفسیر آیه «به ریسمان الهی تمسک کنید و پراکنده نشوید»، می فرماید: آل محمد (صلی الله علیه وآله) همان حبل الله متین است که خداوند امر کرده مردم به آن تمسک کنند و امام کاظم فرمود: علی بن ابی طالب (علیه السلام) همان حبل الله متین است.
همچنان که در برخی روایات حبل الله به قرآن تفسیر شده است. طبق این بینش ، فرمان خداوند در پیروی و تمسک به قرآن و اهل بیت در این آیه با کلام نبوی در آخرین لحظات زندگی پربارش توضیح داده شده است که آن حضرت وصیت کرد: من در میان شما ۲ امانت ارزشمند می گذارم ، کتاب خدا و عترتم که اهل بیت من هستند و آن دو هرگز از هم جدا نمی شوند تا این که در کنار حوض کوثر به نزد من آیند، مادامی که به آن دو تمسک می کنید، هیچ گاه گمراه نخواهید شد.
ترغیب به گردآمدن مردم در حول رهبری آل محمد (صلی الله علیه وآله) ، یکی از شیوه های قرآنی است که آنان را از تفرقه و تشتت دور نگه می دارد و به وحدت و یکپارچگی نزدیک می کند.
حضرت فاطمه زهرا در این رابطه فرمود: خداوند متعال اطاعت ما اهل بیت را مایه نظم و آرامش و امانت و رهبری ما را برای جلوگیری از تفرقه و جهاد را برای حفظ عزت اسلام قرار داد.
آیات تطهیر، مودت ذی القربی ، اکمال ، ابلاغ ، منزلت ، مباهله و هل اتی بیانگر همین شیوه قرآن درخصوص همبستگی بر محور محمد و آل محمد (صلی الله علیه وآله) است. اگر ما بتوانیم اهل بیت را به عنوان الگوهای ممتاز انسانیت و مروجان کامل ترین معارف بشری در عرصه جامعه مطرح کنیم و به عموم بشناسانیم ، نوعی وحدت و همبستگی ارزشمندی تحت پرچم اهل بیت در میان پیروان و مشتاقان فضیلت و کرامت ایجاد خواهد شد.
خداوند متعال درباره محوریت ارزشهای الهی و رهبری پیامبر اسلام و اولیای خدا میفرماید: «ای کسانی که ایمان آورده اید! و پیامبر خدا و کسانی را که از میان شما صاحبان امر هستند، اطاعت کنید و هر گاه در موضوعی اختلاف داشتید، به خدا و رسول عرضه کنید و از آنان داوری بخواهید.»
به این ترتیب ، خداوند متعال در قرآن کریم وحدت بر محور رهبری خدا و رسول و جانشینان آن حضرت را عامل حفظ همبستگی و اتحاد مردم معرفی می کند. حتی در سوره انفال ، پی آمد فاصله گرفتن از پیامبر(صلی الله علیه وآله) و رهنمودهای حیاتبخش آن بزرگوار را موجب اختلاف و تشتت و خواری مردم قلمداد می کند و با تاکید بیشتری بر این عامل همبستگی پای می فشارد و می فرماید: «از خدا و پیامبرش اطاعت کنید و نزاع و کشمکش نکنید تا سست و ضعیف شوید، در این صورت قدرت و شوکت شما از میان می رود، بلکه در پاسداری از همبستگی و اطاعت از فرمان پیامبر صبر و استقامت ورزید که خدای سبحان به همراه استقامت کنندگان است.»
همچنان که رسول اکرم به عنوان محور وحدت و همبستگی مسلمانان برکات و آثار فراوانی را به آنان به ارمغان آورد، کینه های دیرینه و خصومت های قدیم تبدیل به مهر و محبت شد و آنان توانستند پرچم اسلام را در مدت کوتاهی در مناطق دورافتاده جهان برافرازند و انسان های تشنه عدالت و فضیلت را از معارف ناب نبوی سیراب کنند.
مولوی در این زمینه می گوید:
نفس واحد از رسول حق شدند
ورنه هر یک دشمنی مطلق برند
کینهای کهنه شان از مصطفی
محو شد در نور اسلام و صفا
آفرین بر عشق کل اوستاد
صدهزاران ذره را داد اتحاد
همچو خاک مفترق در رهگذر
یک سبوشان کرد دست کوزه گر
آری عشق راستین به خدا و اولیای الهی و پیروی از رهنمودهای انسان ساز آن گرامیان ، می تواند باعث وحدت و همبستگی شود. همان طور که موجودات مادی مانند خاکهای پراکنده با دست هنرمند کوزه گر موجب یگانگی و اتحاد آنان می شود.
البته همبستگی اجسام که برمبنای آب و گل پدید می آید، ناقص و خیلی متفاوت از اتحاد ارواح و قلبهای مردم است؛ زیرا جسم برای مدتی محدود و کوتاه ادامه می یابد و با مرگ همبستگی مادی زایل میشود؛ ولی وحدت راستین ارواح انسان های پاک جاودانه است و در سرای آخرت نیز ادامه خواهد داشت.
در هر صورت ، اطاعت از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) و جانشینان آن پاک سیرت ، موجب همبستگی امت اسلام است و وحدت حقیقی شوکت و عزت و استقلال مسلمانان را به همراه دارد.
تعمیق روابط حسنه ومعاشرت های اسلامی
بدون تردید، ایجاد روابط سالم و پسندیده در افراد جامعه ، موجب اعتماد و اتحاد آنان خواهد بود. گسترش اخلاق اسلامی و فضایل انسانی ، محبت ، صمیمیت و اعتماد عمومی را در بین افراد رواج می دهد و بدون کمترین مشکلی همبستگی ملی را به وجود می آورد.
قرآن کریم با بهره گیری از شیوه های کارآمد تربیتی در این مسیر کوشیده و پیروان خود را به سوی وحدت حقیقی هدایت می کند.
امانت داری ، صله رحم، راستگویی ، عیادت از بیماران ، کمک به مستمندان، شرکت در تشییع جنازه مسلمانان ، خودداری از آزار دیگران، رعایت حقوق فردی و اجتماعی سایر مسلمانان، پرهیز از غیبت و بهتان و آبروریزی انسان های دیگر، انفاق، احسان ، عفو و گذشت ازجمله آموزه های قرآنی در راه ترویج خصایل و صفات والای اخلاقی و انسانی است.
در جامعه ای که معاشرت صحیح و آداب انسانی در میان اقشار مختلف و لایه های درونی آن نفوذ یافته باشد، وحدت و همبستگی حقیقی محقق خواهد شد.
همه به همدیگر عشق می ورزند و از حقوق یکدیگر محافظت می کنند و همانند اعضای یک پیکر منسجم و هماهنگ زندگی خواهند کرد.اساسا وحدت بر محور ارزشهای والای انسانی مستحکم و قوی بوده و پایدار خواهد ماند، اما همبستگی بر ارزشهای موقتی و ساختگی و غیرالهی ناپایدار و زودگذر است.
قرآن معیار و برتری را تقوا و پارسایی می داند و می فرماید: «ای مردم! ما شما را از مرد و زن آفریدیم و شما را گروهها و قبیله های مختلف قرار دادیم تا یکدیگر را بهتر بشناسید،{اما هیچ کدام از اینان مایه برتری و محور همبستگی واقعی نیست} بلکه گرامی ترین شما نزد خداوند پارساترین شماست.»
اصلاح ذات البین از دیگر شیوه های قرآنی در همین موضوع است. قرآن بیشترین اهمیت را به سالم سازی روابط انسانی می دهد و می فرماید: «مومنان برادر یکدیگرند پس میان برادرانتان صلح و آشتی برقرار کنید.»
براساس این شیوه اگر فضایل اخلاقی در تمام سطوح و لایه های درونی جامعه توسعه پیدا کند فضایی آکنده از انسانیت و اخلاق اسلامی همه جا را فرا می گیرد و یک نوع همبستگی درونی و معنوی میان مردم حاکم می شود.
آنان نه تنها با همدیگر اختلاف ندارند و هر کس راه جداگانه ای را برای خود انتخاب نمی کند، بلکه همه به یکدیگر احترام و شخصیت قائلند پیشنهادها و خواسته های همدیگر را می پذیرند و یاری به همنوع خود را افتخار خود می دانند.
چرا که تفرقه در روح حیوانی بودنفس واحد روح انسانی بودرشد فضایل موجب می شود مرد و زن و کودک و جوان و پیر و دیگر آحاد جامعه حقوق همدیگر را رعایت کنند و به این ترتیب همه از همدیگر راضی خواهند بود و آزار و ناراحتی برادر دینیاش را تحمل نخواهد کرد.
امام صادق فرمود: مومنان با یکدیگر برادرند و همگی فرزندان یک پدر و مادر هستند و هرگاه به یکی از آنان ناراحتی و مصیبت وارد شود، دیگران در غم او خوابشان نمی برد.
در این فضای الهی خودخواهی ها از میان رفته و به همکاری و همیاری بدل می شود. امیرمومنان علی (علیه السلام) در این زمینه بیشتر توضیح داده و ریشه تفرقه را وجود صفات زشت انسانی و رذائل اخلاقی بیان می کند و در خطبه ۱۱۳نهج البلاغه می فرماید: شما برادران دینی یکدیگر چیزی جز پلیدی درون ، نیت زشت شما را از هم جدا نساخته و موجب تفرقه نشده است.
نه یکدیگر را یاری می دهید و نه همکاری و خیرخواهی و بخشش و دوستی می کنید در نتیجه تعاون همیاری و نصیحت و بذل و بخشش و دوستی و محبت از میان شما رفته است.
گسترش عدالت
یکی از مهمترین راهکارهای قرآن برای تقویت و حفظ همبستگی ملی در جامعه اهمیت دادن به عدالت در همه ابعاد آن میان آحاد جامعه است.
قرآن در آیات متعددی بر اجرای عدالت تاکید می کند و حتی مهمترین فلسفه بعثت انبیا را برپایی قسط و عدل می داند و می فرماید: «ما رسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم و آنها بر کتاب و میزان نازل کردیم تا مردم به عدالت قیام کنند.»
رفع موانع همبستگی
در طول تاریخ همواره کسانی بوده اند که همبستگی و اتحاد مردم با مقاصد شوم و شیطانی آنان در تضاد بوده است. اینان برای حفظ منافع نامشروع خود با ایجاد موانع راه وحدت مسلمانان را ناهموار و گاهی مسدود کرده اند.
به همین دلیل یکی از راههای حفظ همبستگی و تقویت آن زدودن موانع و مشکلات اتحاد اسلامی است. عواملی که تلاش می کنند یکدلی و هماهنگی مردم شکل نگیرد، افرادی منحرف ، بیگانه پرست و گروههای نفاق محسوب می شوند.
قرآن کریم خطر این عوامل را به مسلمانان گوشزد کرده و آنان را به هوشیاری در مقابل این گروهها دعوت می کند. خداوند در آیات متعددی از چهره زشت این افراد پرده برداشته و صفات نکوهیده را به مردم می شناساند و می فرماید: آنان میگویند به همراهان و هواداران رسول خدا (صلی الله علیه وآله) یاری نکنید تا از اطراف او پراکنده شوند.
غافل از این که خزائن و گنجینه های آسمان و زمین از آن خداست ، ولی اهل نفاق نمی فهمند.»
قرآن کریم چنان با قاطعیت با گروههای نفاق افکن و عوامل وحدت ستیز برخورد می کند که به رهبر مسلمانان دستور می دهد مسجد ضرار را که به عنوان مرکز تفرقه و اختلاف و توطئه درست شده است تخریب نماید و به صراحت توطئه های وحدت شکن منافقان را افشا می کند و می فرماید: کسانی که مسجدی ساختند تا به وحدت مسلمانان ضرر بزنند {و همبستگی آنان را هدف گرفته اند} در آنجا کفر را تقویت نموده و میان مومنان تفرقه ایجاد می کنند تا پناهگاهی برای محاربان با خدا و رسول او باشد و برای پوشانیدن انگیزه های شوم خود می گویند {ما جز نیکی و خدمت نظر دیگری نداریم.}
اما خداوند گواهی میدهد که آنان دروغ می گویند. {یا رسول الله!}هرگز در آن مسجد به عبادت نایست!
تاثیر عدالت اجتماعی در سازمانها
پس از بررسی فشرده ی تاریخ هستی پذیری و تکامل مفهوم حقوق بشر، اینک در ادامه ی گفتارها، به مباحث امروزین حقوق بشری باز می گردیم. کانونی ترین ارزش فلسفی حقوق بشر، همانا «منزلت انسان» است که بدوا” آن را در گفتاری جداگانه بررسیدیم. در این گفتار، روشن خواهیم ساخت که برای تبیین دقیق تر مفهوم منزلت انسان، باید ارزشهای دیگری را که جزو آن به شمار می آید و بطور همزمان به مثابه ارزشهای حقوق بشری محسوب می گردد، در نظر گرفت. در همین راستا، به ارزشهایی مانند: «زندگی»، «آزادی و استقلال»، «عدالت»، «همبستگی»، «مسئولیت اجتماعی»، «صلح و خشونت پرهیزی» و نیز «محیط زیست سالم» می پردازیم.
۱. زندگی
زندگی به عنوان ارزش، مبتنی بر ارزشگذاری بر حیات انسانی، به مثابه پیش شرط اجتناب ناپذیر برای همزیستی میان انسانها و سرچشمه ی تمامی ایده آل ها و تصورات ارزشی پیوسته با آن است. کنشی که معطوف به تحقق ارزش زندگی است، نه تنها باید در مقابل هر چیز و هر کس که به نفی زندگی می پردازد، مقاومت ورزد، بلکه همچنین باید تمامی فعالیتهای حامی زندگی و سازگار با آن را با همت مورد پشتیبانی قرار دهد. یکی از عنصرهای مهم «زندگی» به مثابه ارزشی حقوق بشری، حفاظت از تندرستی جسمی و خدشه ناپذیری فیزیکی انسان است. هر انسانی در هستی خود، برخوردار از منزلتی است که ارزشی فی نفسه محسوب می گردد. چنین ارزشی، با هیچ کالایی قابل مقایسه یا معاوضه نیست و بنابراین قیمتی برای آن قابل تصور نیست و باید آن را چونان غایتی بالذات پاسداری کرد. بنابراین، پاسداری از ارزش فی نفسه ی انسان، پیش از هر چیز، پاسداری از زندگی انسانی است و احترام به منزلت انسان را تنها می توان به مثابه با ارزش شمردن حیات انسانی فهمید. «زندگی» به مثابه یک ارزش، تبلور خود را در «حق حیات» می یابد که در میثاقهای بین المللی حقوق بشری، بازتابی روشن یافته است.
۲. آزادی و استقلال
ارزش آزادی و استقلال از طرفی مبتنی بر آزادی همه ی انسانها از هرگونه بردگی و بندگی، شکنجه و رفتار و مجازات بیرحمانه و غیرانسانی و حرمت شکنانه، بازداشت، زندانی و تبعید کردن خودسرانه و اقدامات مشابه، و از طرف دیگر مبتنی بر آزادی همه ی انسانها در طرحریزی آزاد و مستقل زندگی خویشتن است. آزادی و استقلال، عنصرهای کانونی مفهوم «شخص» هستند و بر شالوده ی منزلت انسان قرار دارند. باید آنها را به مثابه خودمختاری اولیه ی اراده فهم کرد. آنها شاخص استعداد و توانایی انسان هستند، انسانی که به صورتی خود بنیاد، «نقطه ی شروع» را خود مقرر می کند. آزادی و استقلال به صورتی جدایی ناپذیر با منزلت انسان در پیوند قرار دارند. حق آزادیهای مصرح در میثاقهای حقوق بشری، جمع بست مدون استقلال و آزادی به مثابه یک ارزش است. به همین دلیل در این میثاقها، در کنار حق آزادی عمومی تدوین شده، حقوق دیگری نیز در رابطه با آزادیها، به صورت جداگانه تعریف شده اند، مانند حقوق شهروندی، حق آزادی قلم و بیان، حق آزادی انجمن ها و اجتماعات و غیره.
۳. عدالت
ارزش عدالت، که باید آن را از جنبه ی قانونی، قضایی، اجتماعی و اقتصادی مورد توجه قرار داد، شالوده ی جوامعی را می سازد که در آنها منزلت انسان و امنیت و استقلال شخصی او از تعرض مصون است. این جوامع با شاخص هایی چون: برابری انسانها در مقابل قانون و دادگاه، برخورداری از امکان ارضای نیازهای اولیه و تقسیم عادلانه ی نعمات مادی متعین می گردند. اگر ارزشهای یادشده در فوق را نیز به آن بیفزاییم، می توانیم بگوییم که آن نظام اجتماعی عادلانه است که افزون بر محترم شمردن ارزش بنیادین «زندگی»، بتواند ارزشهای «آزادی» و «برابری» را در تناسبی عادلانه با یکدیگر تحقق بخشد. چنین جامعه ای، با ایجاد و حفظ برابری، برای هر فرد فضای آزادی خلق می کند که بتواند در چارچوب آن حرکت کند، بدون اینکه این کار، حرکت آزاد دیگران را دچار خدشه سازد.
«عدالت اجتماعی» یکی از مفاهیم نزدیک به مفهوم عدالت بطور کلی است. «عدالت اجتماعی» با توجه به منزلت برابر انسانها، خواهان شرایط زندگی انسانی برای همگان، ایجاد شانس برابر و برآوردن عادلانه ی نیازهای انسانی است. ایجاد شانس برابر، به معنای رفع هرگونه تبعیض میان انسانها به دلیل تعلق آنان به جنس، طبقه، نژاد، اعتقادات مذهبی و ایدئولوژیک خاص است. از حقوقی که می توانند «عدالت اجتماعی» را به مثابه ایجاد شانس برابر تضمین کنند، می توان از حق اشتغال، حق تحصیل، حق مشارکت در حیات فرهنگی، حق برخورداری از شرایط کار انسانی، حق برخورداری از دستاوردهای پیشرفت علمی و حق محافظت از کودکان و نوجوانان نام برد. «عدالت اجتماعی» در آنچه که فراتر از نیازهای اولیه ی انسانی مانند خوراک و پوشاک و مسکن، به برآوردن سایر نیازهای مهم انسانی مربوط می شود، دربرگیرنده ی حقوقی مانند: حق امنیت اجتماعی، حق برخورداری از یک معیشت مناسب، حق استفاده از خدمات درمانی و بهداشتی و حق دریافت کمک اجتماعی درموارد بیکاری، بیماری و بازنشستگی است.
منشور جهانی حقوق بشر، منزلت کلیه ی اعضای خانواده ی بشری و حقوق برابر و انتقال ناپذیر آنان را پایه ی عدالت در جهان می داند. از همین رو تلاش می شود تا پاسداری از حقوق بشر، در یک سیستم جهانی و از طریق قراردادها و میثاقهای بین المللی تضمین گردد. اما واقعیت جهان کنونی ما نشانگر آن است که «عدالت اجتماعی» حتا در جوامع پیشرفته، در رابطه ای پرتنش با مشکل اختلاف طبقاتی میان انسانها قرار دارد. به همین دلیل می توان گفت که حقوق بشر به مفهوم امروزین آن و در واقعیت جهان کنونی ما، به ناگزیر تنها می تواند طرح حداقلی از عدالت را مطرح نماید.
ویژگی ها و تاثیر عدالت اجتماعی و نظام اسلامی عادلانه از منظر امام علی (ع)
جاری نبودن عدالت در جامعه غالبا از آن جا ناشی می شود که قدرت و وزارت، در مسند شایسته خویش قرار نگرفته است و به ناحق در دست کسانی که لیاقت لازم را ندارند، تمرکز یافته است.گاه قدرت مدارانی به مسند توان اجتماعی تکیه می زنند و نیرو می یابند که به غیر از سود خود و اطرافیانشان نمی اندیشند؛ این امر، البته از جاه و مقام سیاسی آغاز می شود و پس از اندکی بسیاری از دیگر ساحت های اجتماع را از آن خود می کند.
* استشاره، صاحب قدرت را از مطلق بودن، دور و به عدالت، نزدیک می کند. حاکم در مشورت با دیگران، می پذیرد که قدرت از سوی مردمی که طرف مشورت قرار می گیرند، نظارت، پی گیری و کنترل شود. رسیدن به عدالت، در دنیای جدید، دارای روندی چند لایه و پیچیده گردیده است، اگر در کشوری مدیریت کارآمد وجود نداشته باشد و برنامه ریزی سنجیده و صحیح شکل نگرفته باشد، بستر مطلوب برای تحقق عدالت، مهیا نخواهد شد
* جاری نبودن عدالت در جامعه غالبا از آن جا ناشی می شود که قدرت و وزارت، در مسند شایسته خویش قرار نگرفته است و به ناحق در دست کسانی که لیاقت لازم را ندارند، تمرکز یافته است.گاه قدرت مدارانی به مسند توان اجتماعی تکیه می زنند و نیرو می یابند که به غیر از سود خود و اطرافیانشان نمی اندیشند؛ این امر، البته از جاه و مقام سیاسی آغاز می شود و پس از اندکی بسیاری از دیگر ساحت های اجتماع را از آن خود می کند.
از دوران کهن این امر در میان جوامع بشری رایج بوده است و به شایستگی و اصالت فرمانروایان تاکید بسیار می شده است و شرط مشروعیت او را دادگری می دانستند. ابن خلدون می گوید: در بین ایرانیان باستان، هیچ کس را به پایگاه فرمانروایی برخویشتن نمی گماشتند، مگر آن که از دودمان پادشاهی باشد، سپس از میان آنان کسی را بر می گزیدند که دیندار و دانا و فضیلت مند و تربیت یافته و سخاوتمند و دلاور و نیکوکار باشد و آن گاه فرمانروایی او را بدان مشروع می کردند که به داد گراید و برای خود دیه و زمین و آب به دست نیاورد تا مبادا مایه زیان همسایگان آن دیه ها و سرزمین ها شود و بازرگانی پیشه کنند تا مبادا دوستدار گرانی نرخ کالاها گردد و بندگان به کارها نگمارد، چه آنان به خیر و یا مصلحتی رایزنی نمی کند . وجود شایستگان در منصب حکومتی و دولتی کمک بسیار به ثبات و اطمینان جامعه می کند و به مردم، این نشاط و امیدواری را می دهد که اگر تلاش کنند و شایستگی داشته باشند، می توانند در جایگاه قدرت قرار گیرند و از دیگر سو به آنان می باوراند که تکیه زنان بر صندلی قدرت، لیاقت کافی را دارند و این افراد بهتر و بیش از هر کس، می توانند جریان امور مملکت را به سوی عدالت هدایت کنند. غالب شدن این اندیشه بر جامعه، به افراد صالح، توانمند، خلاق و کارآ فرصت می دهد تا به درون حاکمیت راه یابند، به گوشه عزلت و خلوت نروند، جامعه و نظام های سیاسی از آنان استقبال کنند و به آنان فرصت دهند تا مدیریت کشور را بر عهده گیرند.
علی( ع) به این امر توجه شایان دارد، گویی به خوبی دریافته است که اگر مدیر نالایق به حاکمیت برسد، ناعدالتی از درون حکومت، آغاز خواهد شد، حکومتی که همه تلاش و تکاپوهای آن برای رسیدن به عدالت شکل گرفته است. ایشان برای کارگزارحکومت چند ویژگی برمی شمرد که می تواند راهگشایی مناسب برای اجرایی شدن عدالت اجتماعی گردد. ایشان خطاب به مالک اشتر می فرماید: برای داوری میان مردم، از رعیت خود کسی را برگزین که نزد تو برترین است. آن که کارها بر او دشوار نگردد و ستیز با دشمنان او را به لجاجت نکشاند و در خطا پایدار نبود و چون حق را شناخته در بازگشت بدان درنماند و نفس او به طمع ننگرد و برای رسیدن به حق، به اندکی شناخت، بسنده نکند و در شبهه ها درنگش از همه بیشتر باشد و حجت را بیش از همه به کار ببرد ، این ویژگی ها، به خوبی، فرد را در مسیر عدالت قرار می دهد و به او این اجازه را نمی دهد که از مسیر حق خارج شود. ایشان سپس ویژگی هایی دیگر برای کارگزاران برمی شمرد که بسیار قابل اعتنا است، ایشان صفاتی چون تجربه، حیا، اصالت خانوادگی، قدمت و دلبستگی در مسلمانی، اخلاق نیکوتر، آبروی بیشتر، طمع کمتر و عاقبت نگری را برمی شمرد که وجود هر یک از این خصیصه ها در مدیران و کارگزاران بیشترین تاثیرگذاری و ثبات در شخصیت را به ارمغان می آورد و به آنان توان می بخشد تا در حرکت به سوی عدل، استوار و محکم باشند. نمونه تاریخی و اجرایی برتری شایستگان و نتایج فراوان آن را می توان در تاریخ گسترده تمدن اسلامی و برخی دوران ها که فیلسوفان و بزرگان اندیشه به وزارت و صدراعظمی رسیده اند، جستجوکرد. برای نمونه، متفکری چون خواجه نصیرالدین طوسی(۶۷۲-۵۹۷ق) با آن که در دربار حاکمانی ناشایست و نامتمدن حضور داشت، اما با مقام مشاوره ای که به دست آورد، توانست، بزرگترین خدمت را به فرهنگ بومی_ملی و دینی ایران انجام دهد و با اقتدار و قدرت نرم افزارانه فرهنگ ایرانی، و با قدرت سخت افزاری آن حاکمان، بینش و دانش کشور را از دست آنان به امان و آرامش رساند. تا آن جا که می توان ایشان را یکی از احیاگران فرهنگ ایرانی به حساب آورد. او با شایستگی های بسیاری که داشت، توانست شالوده های تمدن توانمند خویش را از تاراج مغولان، نجات دهد و دو امر مهم را به انجام رساند، اول تقویت فرهنگ شیعی دوازده امامی، و دیگری نجات میراث، کتابها و فرهنگ ایرانی. باری این امر بیشترین زمینه های را برای اجرای عدالت در جامعه فراهم کرد تا همگان بتوانند از مزایای آن بهره برند و رخ نداد مگر به دلیل آن که متفکر و اندیشمندی شایسته بر مسند مشاوره نشسته بود، فردی که دغدغه تمدن عمیق و میراث بومی خویش داشت و آن را به دیده بزرگی می نگریست.
اگر در جامعه، قدرت، افسار گسیخته باشد و همه امور جامعه مبتنی بر اصل زور؛ حاکم مستبد هرگز اجازه مشارکت مردم و گزینش کارگزار را در جامعه را به کسی نمی دهد هم از آن جهت که برای سهم قدرت خود، احساس خطر نمی کند، زیرا که همه مصادر قدرت را در اختیار دارد و برای حفظ آن، احساس نیاز به کسی نمی کند، هم از آن جهت که پاسخگوی کسی نیست. نبود مشارکت مردم در امور جامعه و یا اجازه نیافتن آنان برای دخالت در امورشان، بستر و زمینه ای نامناسب ایجاد می کند که شاخص های عدالت اجتماعی در جامعه، کم رنگ و به تدریج، بی رنگ گردد. زیرا در اهرم قدرت هیچ گونه جابجایی وجود ندارد و اگر هم هست، در بالای اهرم قدرت شکل می گیرد و کسی از طبقات فرودست، زمینه و موقعیتی نمی یابد که بتواند به مصدر قدرت حتی در سطح میانی، دست پیدا کند.
مشارکت فعال مردم یعنی محدودسازی قدرت و این که افراد نمی توانند برای همیشه بر تخت دولت تکیه زنند. طلب مشارکت مردم و مشورت با آنان، این زمینه را در جامعه به وجود می آورد که دیگر شهروندان نیز بتوانند در تصمیم سازیها سهیم باشند و در کنار حاکم، رای و نظر خود را طرح و ارائه کنند. مشورت، این زمینه را به وجود می آورد که افرادی بتوانند آزادانه، نقد قدرت کنند و پله پله، حرکت به سوی قدرت را تجربه کنند. حرکتی که لازمه عدالت اجتماعی در جامعه است، شهید محمد باقر صدر در این باره می گوید: یک نمونه از تلاشی که پیامبر برای این مقصود به کار برده است، موضوع شورا است. خداوند بر پیامبرش واجب کرد، با آن که رهبری او، مصون از هر گونه خطا و اشتباه است، با جامعه و امتش به مشورت بپردازد. تا مسئولیت آن ها را در انجام خلافت الهی به آن ها بفهماند، و آنان را در این رسالت آمادگی بخشد: و شاورهم فی الامر… و بدیهی است که این مشورت از جانب رهبر، بزرگ ترین وسیله برای آماده ساختن امت برای به دست گرفتن خلافت و تأکید عملی بر روی آن است.
استشاره، صاحب قدرت را از مطلق بودن، دور و به عدالت، نزدیک می کند. حاکم در مشورت با دیگران، می پذیرد که قدرت از سوی مردمی که طرف مشورت قرار می گیرند، نظارت، پی گیری و کنترل شود. در دوران جدید، مظهر این امر، در رای گیری ها و همه پرسی ها است و رای دیگران احترامی خاص دارد، احترامی که موجب چرخش نخبگان و فراهم شدن زمینه های عدالت می گردد. طلب نظر دیگران، یعنی آنان نیز در تصمیمات سهم دارند، آن گونه که فرد مشورت کننده در عقل و اندیشه دیگران، از آنان یاری می گیرد، لذا در حکمت های علی(ع)آمده است: کسی که خودرایی کرد، خود را هلاک گرداند و آن کس که با دیگران مشورت کند، در عقل آنان شریک شده است . رسیدن به عدالت، در دنیای جدید، دارای روندی چند لایه و پیچیده گردیده است، اگر در کشوری مدیریت کارآمد وجود نداشته باشد و برنامه ریزی سنجیده و صحیح شکل نگرفته باشد، بستر مطلوب برای تحقق عدالت، مهیا نخواهد شد. مدیریت نیروها، امکانات و هزینه ها فرایندی است که اگر به درستی انجام پذیرد، می تواند، هر کشوری را به سوی عدل و دادگری راه برد.
در تعریف مدیریت آمده است، علم و هنر هماهنگی کوششها و مساعی اعضای سازمان و استفاده از منابع برای نیل به اهداف ، اگر مدیریت و هماهنگی در بهره گیری از منابع و نیروها به درستی انجام گیرد، جلوی بسیاری از جابه جایی های غیر قانونی و هرز رفتن سرمایه ملی را می توان گرفت. غالب کشورهایی که از ناعدالتی و شکاف عمیق بین فقیر و غنی رنج می برند، ناشی از نبود مدیریت کارآمد و برنامه ریزی است و نه لزوما به دلیل کمبود منابع. زیرا بسیاری از کشورهای غنی از حیث منابع انسانی و طبیعی را می شناسیم که دچار این وضعیت نابسامان هستند. مدیریت، امروزه علمی پیچیده گردیده است و مدیران به چند مهارت نیاز دارند تا بتوانند کارشان را به درستی به انجام رسانند تا با به کارگیری آنها بیشترین بهره و استفاده بهینه را از امکانات و سرمایه های ملی، نصیب کشور سازند. به طور کلی مهارتهای مورد نیاز مدیر عبارتند از :
۱. مهارت فنی: مهارت به کار گیری علوم، روشها، فنون و تجهیزات ویژه برای انجام امور و وظایف تخصیصی
۲. مهارت انسانی: مهارت و توانایی کار با کارکنان و استفاده از آنها برای انجام وظایف محوله
۳. مهارت ادراکی: مهارت و قدرت درک پیچیدگی های کل سازمان و تشخیص موقعیت و جایگاه عملکرد خود در سازمان . پس مدیر کشور اسلامی، اگر در این سه حیطه به درکی روشن رسیده باشد، می تواند با بهره از دانش خود برای اجرای عدالت در جامعه حرکت کند. در نظام اسلامی مدیرانی که از این شایستگی ها برخوردار نباشند، بایدکنار نهاده شوند، آن سان که در دوران حکومت علوی، ایشان کارگزاران عثمان را که شایستگی برای مدیریت در دولت اسلامی را نداشتند، برکنار کرد، ایشان در این باره می فرماید: اما این که گفتی لازم است آنان را در مقام خود ابقا کنم، به خدا سوگند! یقین دارم که این کار برای اصلاح وضع دنیای من مفید است؛ ولی با شناختی که از کارگزاران عثمان دارم، حق آن است که هرگز هیچ یک از ایشان را به ولایت، نگمارم. اگر این را بپذیرند، برایشان بهتر است و اگر نپذیرند، شمشیر را به ایشان ارمغان خواهم داد
بسیاری از مشکلات کشورهایی که در ناعدالتی به سر می برند، با اصلاح نظام مدیریتی و اداری کشورشان، بهبود می یابد و بسترهای رسیدن به عدالت، مهیا می شود، بخشی از این امر یعنی مدیریت مدیران کارآزموده، مربوط به شایسته سالاری است.
آثار و برکات خواندن سوره طه/ فضیلت و خواص آیات قدرتمند سوره طه : این سوره،اوّلین سوره ای است که ماجرای حضرت موسی علیه السلام را به تفصیل بیان نموده و حدود هشتاد آیه را بدان اختصاص داده است.
راه هایی برای کاهش فشار قبر ۵٫۰۰/۵ (۱۰۰٫۰۰%) ۱ امتیاز راه هایی برای کاهش فشار قبر/ چطور فشار قبر کمتری داشته باشیم؟ منظور از مرگ تنها قرار دادن بدن در یک تکه زمین کنده شده نیست بلکه انتقال انسان به عالم برزخ است. اولین […]
خواندن نماز والدین یکی از حقوقیست که والدین چه در زمان حیات و چه پس از وفات شان بر گردن فرزندان خود دارند. این نماز را بخوانید تا هم والدینتان را شاد کنید و هم فرزندانتان بعدها برای خودتان بخوانند.
چرا امام حسین جنگ را از تاسوعا به عاشورا انداخت ؟ ۴٫۱۳/۵ (۸۲٫۵۰%) ۸ امتیازs چرا امام حسین جنگ را از تاسوعا به عاشورا انداخت ؟ در تاریخ آمده است که حضرت ابا عبدالله وقتی لشکر عمربن سعد در روز تاسوعا قصد شروع جنگ […]
سریع الاجابه ترین دعاها ۳٫۸۰/۵ (۷۶٫۰۰%) ۱۰ امتیازs استجابت دعا، مانند هر پدیدهی دیگری، قوانین ، آداب و شروطی دارد که با وجود آن آداب و شرایط است که دعا به اجابت میرسد .
دعاهای مجرب برای رفع گرفتاری مختلف ۴٫۰۰/۵ (۸۰٫۰۰%) ۳ امتیازs عرفا و بزرگان دین دستورالعمل ها و اذکار مختلفی را پیرامون دعا برای رفع مشکلات و گرفتاری های دنیوی و سلوکی و نیز برآورده شدن حاجت بیان نموده اند که در ادامه بررسی می […]
به نکات زیر توجه کنید