جستجو در تک بوک با گوگل!

بازدید
امام در دنبال آن گفت :
(( … توجه داشته باشید هر شخصی از مهاجران وانصار از رفقای رسول خدا که از لحاظ رفاقتش خود را برتر از دیگران می داند ، برتری را فردا در پیشگاه خدا طلب کند ، و پاداش و مزدش با خداست . و هر شخصی که دعوت خدا و رسول را پاسخ داد ، ملت و آیین ما را تصدیق کرده ، به دینمان در آمده و روی به قبله ما آورده است مستوجب حقوق و حدود اسلام گردیده است … ))
در تعیین وظیفه هیچ اختلافی در میانشان نبود ، و همگی ملزم بودند به سطح این تکلیف برسند ، زیرا نتیجه عمل اجتماعی و تجزیه ناپذیر بود ، همچون دستگاهی که با تمام اجزای ریز و درشت خود ، با هماهنگی و یکپارچگی کار می کند و هیچ جزیی در هیچ حال نمی تواند به گونه دیگری به عمل بپردازد.
این است نظر امام درباره مردم و دارایی ، که گفت :
(( شما بندکان خدا هستید و مال متعلق به خداست ، به یکسان در میان شما تقسیم می شود ، در اینباره هیچکس بر دیگری برتری ندارد ، پرواداران را فردا بهترین مزد و برترین پاداش در پیشگاه خدا است . خدا برای پرواگیران دنیا را به عنوان مزد و پاداش تعیین نکرده است …. ))
واه چه زیبا گفتاری و راست سخنی . پروردگارش را تصدیق کرده پیغمبرش را راستگو دانسته است ، و با این نگرش آگاه منطبق با حق ، و استوار گر داد ، و همهنگ با منطق واقعیت زنده ای که در شرایط جهاد و پیکار برای نشر کلمه الله بر حکومت فرمانروایی داشت ، امتش را هم تصدیق کرده است . حتی با این سخن به فرمان سنت و قانون طبیعت گردن گذاشته است ،همان سنت و قانونی که بر انسانیت فرمان نمی راند تا همگی را بصورت وحدتی به هم پیوسته در آورد ، و همه افرادش را برادرانی شبیه و یکسان سازد .
علاوه بر همه اینها گفتارش بوسیله عمل او تصدیق می شود ، سخن را به پایان می رساند و آنان را به دیدار فردا دعوت می کند :
(( … اگر ان شاء الله فردائی بود ، پیش ما بیائید . زیرا در نزد ما مالی است که آنرا به روی شما تقسیم می کنیم . بدون شک هیچ یک از شما ، چه عرب و چه غیر عرب که از مستحقان عطا بوده یا نبوده است ، در صورتی که مسلمان آزاده ای باشد ، نباید از دیگری عقب بماند … ))مساواتی کامل در مال خدا ، بدون هیچ تفاوت یا تبعیضی ، اگر چه منزلتها متفاوت باشد ، یا از نژادهای گونه گون باشند ، زیرا همگی در حق یکسان می باشند .
عدالت برای همه ی مردم از سوی همه ی مردم
با مرزهایی روشن و مفهوم و بدون هیچ ابهامی برای جستجوگران . عدالتی همگانی و فراگیرنده که هیچ انسانی از آن بی بهره نگردد . بدون کوتاهی و تقصیری آهنگ اجرا داشته باشد . بدون گزافه گویی ، با گذشت ، و بدون هیچ اطلاقی ، نسبی باشد . در میدان امکان وسیع بگنجده در حدود توانهای بشری ، و در چار چوب نیروهای اجرائی و در مرزهای شرایط و افکار قرار گیرد . این عدالت واقعیتی است که میدانهای قانون خدا را می شناسد . طبیعت بشر را درک می کند ، و با زمان و مکان مرتبط است . در همانجا که تشکیل شده نمی ایستد که منجمد گردد و بمیرد ، و با بال خیال به پرواز در نمی آید که در خلأ بیکران سرگردان شود . به سوی کمال نمی گراید که از جهان پایین برتر رفته در جهانی بی مردم سر در آورد زیرا کمال بر روی زمین و در بشر از جمله امور محال می باشد .
بی گمان عدالت این جهانی است و به کمال نمی رسد ، لیکن می تواند رنگ همه جانبگی بر سیما داشته باشد ، با منظور و هدف ایده آل هماهنگ نمی شود ، اما با مفهوم همگانی همراه است .
این بود خواست امام . و این چکیده سخنانی بود که روز شنبه ، یازده روز گذشته از ماه ذیحجه سال سی و پنج هجری یعنی سال رسیدن به سرپرستی امور مسلمانان ، ایراد کرد . و نیز خلاصه درسهای مستفاد از تجربه انسانیت بس بزرگی است که مجتمع او را از سالهای اندک پس از رسول خدا از سر گذرانیده به امروز رسیده است . چون شخص جریان رفتار عمومی و رفتار خصوصی را پیگیری کند ، به روشنی در میابد ، که چگونه در هر دو جنبه خط انحراف سقوط می کند تا اینکه به نقطه صفر می رسد . در ابتدای خط، مجتمع اسلامی به عدالت ، به عنوان طرز تفکر و برنامه عمل و شیوه زندگی ، چنگ می زند . این خط راه صعود را_ با خزش و یا پرش _ در پیش می گیرد و به سوی سخت ترین هدفها و مهمترین اوجها روانه می شود ، همینکه در این رفتن به سستی می گراید ، مجتمع با اصرار این عدالت را با فعالیت و تحرک برقرار می دارد و از آن دست می کشد .
با وجود اینکه حقیقت ادعای ما ، در نخستین وهله ، به آسانی درک می شود ، اما اگر از همان ابتدا دروجدان انسان نفوذ نکند راهی برای رسیدن به حقیقتش وجود ندارد . و چنانچه عدالت برتر را بر فراز خود احساس نکرده باشد ، و ما عدالت الهی را بر فراز آن می بینیم آن حقیقت نفوذ نمی کند . تعجب ندارد ، زیرا عدالت ، با وجود رفعت و همه جانبگی وقدرتی که دارد ، شعله ای است فراز این که راه بشر را برای رسیدن به عدالت مطلوب روشن می گرداند ، ودستی راهنما افراد بشر را از غارهای تیره ستم و بیغوله های تاریک تجاوز کاری بیرون می آورد تا دلهایشان را در ابتدای راه روشن قرار دهد . ناظر و مراقبی نیرومند بر جریان حرکاتشان نظارت دارد ، و گامهایشان را در صورت انحراف و کجروی تعقیب می کند .
از جمله مسلمات بدیهی این است که احساس عدالت الهی کردن و این احساس در جانها مستقر شدن ، بوسیله ایمان _ نه بوسیله علم تنها _ صورت می گیرد . شخص نسبت به چیزی جهل دارد و در نتیجه بدان ایمان پیدا نمی کند ، در حقیقت بدان علم پیدا می کند سپس علمش _ از روی عناد یا انحراف _ به حد ایمان پیدا کردن بدان نمی رسد ، یا از روی شک بدان معتقد می شود ، و شناختش درباره آن موضوع با نتیجه دیگر شناختهای معنوی و مادیش در هم می آمیزد . اگر آن را احساس کند با تمام وجود _ برتر از آگاهی عقلی _ از آن به دست می آورد که شعله اش هرگز خاموش نمی شود ، وبا اثر خود بر تمام دیگر درکهایش تفوق می یابد .
این است عدالت خدا . شعاعهای نوری که از آسمان احساس و آگاهی بر بشر می تابد و چون روشنایی چراغ در این زندگی سو سو می زند . دلهایشان را روشن می سازد تا راه را به آنان بنماید ، و همانند نگهبانی خواب نشناس بر فراز سرشان آویزان است . چون اشعه فرو رونده ای رفتارشان را کشف کرده هیچ ظاهر آشکار و اندرون پنهانی از نظرش پوشیده نمی ماند . چون میزانی بر پا گردد ، همه اقدامهای آنان : رفتار ، گفتار و پندارشان ، را می سنجد و به حق ارزش می نهد و با ترازوی دقیق و سالمی وزن می کند ، بی هیچ اشتباهی و کم گذاشتنی ؛ زیرا همه آنان در پیشگاه پروردگارشان داخل در حساب می باشند . با وجود این ، پاداشی که عدالت الهی در برابر وفا کردن به امانت ، برای هر انسان قابل است همچنان از رازهای سر به مهر علم خدا است ، پرده از روی آن کنار نمی رود تا مردم در زندگی نخستین خود اندازه دقیقش را بدانند ، و ادراک بشری از شناختن نوع آن یا دریافتن اندازه اش بسی نارسا است .در این حقیقت شکی نیست . زیرا عدالت پروردگار رساتر و بخشایش آن فرا گیرنده تر از آن است که تنها اجرا کرذن و انجام دادن به تنهایی را پایه سنجش کند و ارزش عمل قرار دهد ، و معیار پاداش و کیفر سازد ، چه خدای سبحان به چیزی احاطه دارد که دانش بشر آنرا از اسرار جهان هستی به شمار می آورد ، و این سبب و مسببهای آشکار و نهان و مؤثرهای پیدا و پنهان است که عادتا بر رفتار بشر فرمان می راند ، و نیز بدان سبب که عدل خدای متعال وابسته به مشیت او و همراه با رحمتش بوده با سنجش بی نظیر خود ارزیابی کرده هر کس را بر طبق خواست عادلانه خویش یافت کیفر می دهد و هر کس در این مسیر با خواست عفو او همراه بود از آن برخوردار می گردد .
انسان ، با دید درونی خویش ، در میان دو سوی این عدالت والا در جهانی بیکران از عواطف و انفعالات، شناور است . در این مسافرت دراز ، به صورتهای گوناگونی از دریافته های نفسانی و ذهنی برخورد کرده آنها را بر صفحه احساس خود ، تا آنجا که قدرت این احساس ماده تلقی و پذیرش باشد ، منعکس می کند . گاه با احساس خود می بیند ، گاه با عقلش ، لیکن در هر دو حال به وجود صورتهای درک شده یقین داشته با درکی روحی یا دریافتی عقلانی ، بدان ها ایمان پیدا می کند .اگر چه ممکن است این دو وسیله یقین پیدا کردن با هم مختلف باشد ، و در مقدار ایمان متفاوت ، و اگر چه هر کدام درک دیگری را منکر شود یا با آن موافق باشد .درک روحی آن قسمت عدالت الهی را در می یابد و به شگفت در می آید که ناشناخته ، در جهان غیب خدا از دانش مردم نهفته ، به خواست سرشار از رحمتش وابسته است . یا اینکه در شگفتی خود را به رویشان گشاده وجود انسان را از بیم و امید سرشار ، و از ترس حساب خدا ، و امید بخشش او لبریز می سازد.
آگاهی عقلانی به جهت شناخته شده ای پا می گذارد ، که دارای رمزی مشخص است ، بازداشتن و فرماندادنهایش روشن و در برابر گنه عمل و ارزش اجرا پاداش حتمی دارد ، لذا انسان در می یابد که چگونه راه می سپرد و رفتار آزادانه اش او را به چه سرانجام می کشاند و به هنگام حسابرسی در چه مرتبه ای از پاداش یا کیفر قرار دارد .
نفس بشری سفری بس دراز در عدالت بیکران خدا در پیش دارد . سفری بس دراز به درازی زندگانیها و امتداد روزگاران . گامهای دستاوردهای ذاتی شده انسان و نیروهای ارادی و عاطفی اکتسابی و فطریش ، در میان دو جهت این عدالت والا در آمد و رفت است که جهت حتمی و لازم ، که برای هر عمل حکمی ، و برای هر اجرا پاداشی تعیین می کند ، و جهت مشیت سرشار از رحمتش ، که برای عفو دری گشاده دارد ، و آمرزش را برفراز قصاص قرار می دهد .
بر بیکران پهنه این بیابان نا پیدا کناره احساس و آگاهی و در میان مرزهای نامشخص معلوم و مجهول ، قضای حسابشده رقم زده و قضای پنهان مورد امید است که وجدان و ضمیر انسان ، با گام خرد و بال روان ، در التزام این عدالت ایده آل والا در آمد و رفت است ، یا با الهامجویی از ریشه ها و پایه هایش برای عمل و حساب و پاداش ، خود را همانند آن می سازد ،روش ترسیم میکند ، رفتار به نظم در می آورد ، توبیخها و پاداشها را مشخص می گرداند ، و در این صورت ، با همراهی ممکن و همانندی نزدیک ، در سایه عدالتی جدید قرار می گیرد که رنگ دنیوی دارد و – به نظر خودش – ضامن ادامه جریان حرکت زندگی در مجتمعی پسندیده و مرفه ، و با هماهنگی و روابط میان همه اجزائش بدون هیچ آشفتگی و عدم تعادلی می باشد .
امام خواسته است در ضمن سخنان خود ، مردمش را به آنچنان شیوه عدالت دنیوی مورد پسندی آگاه گرداند که از طغیان باز می دارد آرامش می پراکند ، زندگی انسانی ارجمندی فراهم می سازد ، نیروها در سایه آن متوازن می گردند ، تناقضات متعادل می شوند ، و بالأخره نزدیک با دور ، همگان با گزیدگان ، نژادگان با بی نژادان ، همچون هنگامی که در پیشگاه خدا یکسان بودند ، یکسان و برابر می شوند . با این اقدام خود کاری جز این نکرده است که بدانان چیزی را یادآوری کند که در گذشته ای نزدیک داشته اند و اکنون بدست فراموشی سپرده اند . اگر آنان – تا آن روز – حکم قرآن را درک کردند ، و خود را بدون هیچ اجازه عدولی بدان متعهد ساختند ، وضعشان برای همیشه به سامان می رسد ، و پیوسته در جهانهای برین پرواز کرده هدفهای پست آنان را به گل و لجن نمی چسباند .
از پیش خود چیز تازه ای نیاورده است . لیکن برایشان توضیح داده که چگونه می توانند عدالت خود را بر روی زمین با چنان شیوه ای برای همیشه اجرا کنند که بشر توان اجرایش را دارد ، با اندیشه های گوناگون می سازد ، با شرایط مختلف و اندازه های متفاوت و انگیزه های متعدد و با هر چیزی که ممکن است طبیعت انسان و شرایط محیط ها را دگرگون سازد و فرا گیرد ، جور در می آید . چون در گفتارش نیک بنگریم بدون ابهام می توانیم اصول اساسی ، یا برنامه هایی وسیع ، برای سیاست امور و اداره مردم در آن بیابیم ، و از خلال کلمات روشنایی بخش او همان عدالت مورد نظر ساده و آسان را ، بر پایه ای کلی ، و دور از فرو رفتن در جزئیات و دقایق ، به خاطر اجتناب از اختلاف نظرها ، در یابیم . منصف به عمومیتی است که بنیادهای نرمش را برایش فراهم می سازد ، و خصوصیت قدرت یافتن بر شکل دادن آن به گونه ای که متناسب و شایسته برای اجرا در همه مجتمع ها ، و در همه زمانها و مکانها باشد ، بدان می دهد .
ساختار سیاسی و درونمایه ی حکومت
برخی از نویسندگان براین اعتقاد هستند که دوران کوتاه خلافت علی بن ابیطالب و سپری شدن آن در جلوگیری از شورش ها و جنگ های آتشین مانع از این شد که وی بتواند یک هسته سیاسی و یا تشکیلات سیاسی که ضامن اجرای اندیشه های او در زمینه عدالت و حق باشد بنیان نهد .
برخی از نویسندگان نظر گاه دیگری را هم اضافه می کنند که مفاد آن چنین است : علی بن ابیطالب از عدالت خواهان پاک و پاکیزه ای بشمار می رود که بیش از آن که اندیشه هایش را در عمل به مورد اجرا بگذارد اصول عدالت را به بشریت می آموزد .
به رغم ابنکه دوران خلافت امام مالامال از جنگ های تلخ بود لیکن او برای پیاده کردن عدالت اسلامی و بوجود آوردن یک نگرش سیاسی کار بردی به سختی و تا آنجا که توان داشت و نیز در شرایط بسیار پیچیده و استثنایی مبارزه کرد .
رابطه میان اندیشه های امام علی و اجرای آن دارای بعد زمانی نبوده است تا عوامل متعددی بر آن اثر بگذارد و برای اجرا و عمل گذرگاه دیگری باز کند که هیچ رابطه ای با اندیشه ها نداشته باشد چه او اندیشه را با عمل توام میکرد زیرا سرشت شخصی اش چنین بود و فشار برخی از عوامل و مقتضیات موجب نمی شد که وی برخی از اندیشه هایش را واپس افکند و آن را به مورد اجرا نگذارد .
امام بر اثر سرشت شخصی خویش اندیشه را با عمل توام می کرد و رابطه میان اندیشه و عمل را به چشمه جوشانی تبدیل می کرد که بطور برابر هم دیدگاه ها و اندیشه ها را سیراب می کرد و هم تجربه آشکار و مستقیم اجتماعی را به رغم کوتاه بودن دوران زمانی امام علی می توان نشانه های بنیادین طرح سیاسی – اسلامی او را برای ساختن یک حکومت عادلانه بخوبی مشاهده کرد حکومتی که از لحاظ ضرورت های تاریخی به سال ها صلح و سازندگی نیاز داشت تا نشانه های اصلی اش را آشکار گردد .
لیکن دشواری های دوران خلافت طلسم ها و پیچیدگی های آن و دگرگونی ها وسختی های جنگ ها و نیاز مصیبت های این دوران نتوانست نشانه ها و آثار آن تجربه دنیا در زمینه عدالت اسلامی و انسانی یعنی تجربه امام علی را از بین ببرد . در آغاز باید به ارزش یابی درست از آن تجربه بپردازیم و یک حقطقت ارزنده را بیان کنیم و آن اینکه رابطه میان ماهیت حکومت و صورت آن در حکومت های طبقاتی رابطه چهره با ماسک است که این ماسک بارها و بارها عوض می شود و تغییر رنگ می دهد و در حقیقت پوشش یک چیزو پوشنده چیز دیگر است . در طول تاریخ این گونه تجربه های حکومتی بسیار اندک است که حقاییق بی پرده و آشکار و با صمیمیت در سطح ملت و حکومت مطرح شود و حکومت را هم مردم با اراده مستقل خود به وجود آورده باشند .
به عنوان مثال در دوران های نظام طبقاتی در تاریخ حکومت براساس اراده آگاهانه مردم تشکیل نمی شده است بلکه در تمامی و یا اکثر حالات از جامعه جدا بوده و نسبت کمی و یا زیادی این جدایی به دورنمایه آن حکومت طبقاتی بستگی داشته است و این حکومت به نحوی به یک هویت برتری طلبانه و سلطه جویانه تبدیل می شده است . دموکراسی امروزی غربی تلاش کرده است که رابطه میان حکومت و جامعه را حل کند لیکن نه دموکراسی غربی توانسته است تصویری از یک راه حل ریشه ای ارائه دهد و نه دیگر اندیشه های سیاسی . از این رو در میان دولت و جامعه تضادی بوجود آمده است که در صورت نبودن زمینه تفاهم و گفتگو آبستن بدبینی ، در گیری ، بحران ، تنش و انفجار خواهد بود .
تاکنون تزها و نظر گاه های مهم بشری در زمینه حل مشکل تضاد و درگیری میان حکومت و مردم ارائه شده است و از آن جمله نظرگاه از میان برداشتن حکومت و جایگزینی هرج و مرج است . لیکن روند بررسی این دیدگاه ها و اختلاف آن ها در دو زمینه اجرا و بقای حکومت با تمامی قدرتش در عصر حاضر بار دیگر اهمیت این موضوع را در اذهان زنده می کند که باید مساله حکومت را مورد بحث و بررسی قرار داد و به گذشته دور یعنی به دستاوردهای ارزنده ای که نخستین دوره اسلامی شاهد آن بود و نیز به شیوه فکری و عملی امام علی باید نگاه کرد همان شیوه ای که یک پدیده غیر منتظره بود همان گونه که صاحب آن علی نیز یک پدیده غیر منتظره و استثنایی بود که مردم خود او را ترور کردند .
زمامدار و رعیت
نخستین اصل سیاسی که امام علی بر آن تاکید میکند این است :” ملت تنها زمانی اصلاح می شود که زمامداران اصلاح شوند .” این اصل نشان می دهد که ملت نیاز به یک زمامدار صالح دارد تا در راه تامین مصالح و اصلاح ملت کار کند . در این باره امام تاکید می کند که وظیفه حکومت – هر حکومتی که باشد – آن است که در خدمت رعیت باشد و این وظیفه حکومت فراتر از حدود و چهار چوب های سیاسی اقتصادی و خدماتی کوتاه مدت است و حتی این تکلیف به یک هدف بزرگتر پیوند می خورد و این همان هدف صلاح ملت است که از بزرگترین و مهم ترین اهداف و آرمان های سیاست های اجتماعی بشمار می رود .
براساس این نظرگاه سیاسی صلاح بالاتر از اصلاحات جزئی و مرحله ای است زیرا صلاح عبارت است از : تحقق یافتن خیر عمومی و سعادت مشترک که بر پایه مادی استوار است و این پایه مادی بوسیله یک دسته اندیشه های حقوقی پشتیبانی می شود که هم پایگاه مادی را تضمین می کند و هم بوسیله آن تضمین می شود .
امام علی به یک مساله اصلی و اساسی و دارای محتویات تاریخی و ریشه ای اشاره می کند و آن اینکه زمامدار تنها از طریق پایداری ملت اصلاح می شود . چه اولا: شخص زمامدار ، محصول وجود اجتماعی ، فکری و روانی ملت خودش می باشد . ثانیا : او نماینده دولتی است که یا ستمگر است و یا ستمگر نیست لیکن بر اثر انحرافی که از قدرت طغیان مصلحت گرایی و احساس نیروی برتر پدید می آید به سمت ستمگری گرایش پیدا می کند. این سخن امام این مسئولیت را به ملت می دهد که باید در برابر ستمگری و یا انحراف زمامدار بایستند و لب به اعتراض بگشایند .
از دیدگاه بی نظیر امام علی ضمانت جلوگیری از انحراف استاندارد همانا در اراده مردم و حضور عادلانه آنان تجلی پیدا می کند نه در خود حکومت .
بنابراین دیدگاه امام با این معنا اراده مستقیم ملت و دخالت مستقیم آنان در ساختار سیاسی و انتخاب استانداران و جلوگیری از انحراف را بیان می کند و همچنین اصلالت و درستکاری ملت در فعالیت فراگیر سیاسی را بر ملا می سازد و این فعالیت سیاسی عبارت است از : انتقاد ، ارزشیابی ، سازندگی ، بدون اینکه به دولت یا هر عامل دیگری اجازه دخالت در این کارها را بدهد .
بر این اساس رابطه میان صالح بودن استاندار و درستکاری مردم بسیار عمیق دقیق و حساس است که واقعیت ها و نقطه های مشترکی که برخی از آن ها و برخی ناپیدا است این نوع رابطه را به اثبات می رساند .
فضائل و خواص تلاوت سوره طه ۵٫۰۰/۵ (۱۰۰٫۰۰%) ۲ امتیازs آثار و برکات خواندن سوره طه/ فضیلت و خواص آیات قدرتمند سوره طه : این سوره،اوّلین سوره ای است که ماجرای حضرت موسی علیه السلام را به تفصیل بیان نموده و حدود هشتاد آیه […]
راه هایی برای کاهش فشار قبر ۵٫۰۰/۵ (۱۰۰٫۰۰%) ۱ امتیاز راه هایی برای کاهش فشار قبر/ چطور فشار قبر کمتری داشته باشیم؟ منظور از مرگ تنها قرار دادن بدن در یک تکه زمین کنده شده نیست بلکه انتقال انسان به عالم برزخ است. اولین […]
خواندن نماز والدین یکی از حقوقیست که والدین چه در زمان حیات و چه پس از وفات شان بر گردن فرزندان خود دارند. این نماز را بخوانید تا هم والدینتان را شاد کنید و هم فرزندانتان بعدها برای خودتان بخوانند.
چرا امام حسین جنگ را از تاسوعا به عاشورا انداخت ؟ ۴٫۱۳/۵ (۸۲٫۵۰%) ۸ امتیازs چرا امام حسین جنگ را از تاسوعا به عاشورا انداخت ؟ در تاریخ آمده است که حضرت ابا عبدالله وقتی لشکر عمربن سعد در روز تاسوعا قصد شروع جنگ […]
سریع الاجابه ترین دعاها ۳٫۸۰/۵ (۷۶٫۰۰%) ۱۰ امتیازs استجابت دعا، مانند هر پدیدهی دیگری، قوانین ، آداب و شروطی دارد که با وجود آن آداب و شرایط است که دعا به اجابت میرسد .
دعاهای مجرب برای رفع گرفتاری مختلف ۴٫۰۰/۵ (۸۰٫۰۰%) ۳ امتیازs عرفا و بزرگان دین دستورالعمل ها و اذکار مختلفی را پیرامون دعا برای رفع مشکلات و گرفتاری های دنیوی و سلوکی و نیز برآورده شدن حاجت بیان نموده اند که در ادامه بررسی می […]
به نکات زیر توجه کنید