جستجو در تک بوک با گوگل!

بازدید
مقدمه
مبحث چگونگی تعامل دین با تمدن جدید هنگامی مطرح میشود که انسان امروزی سرمست از پیشرفتهای سریع علمی و تکنولوژیک، با شتاب به سوی دنیایی که خود ترسیم کرده پیش میرود و در این مسیر با احساس بی نیازی به دین، اندیشه اومانیسم را محور حرکت خویش قرار داده است. با وجود این ، در گفتار حاضر اساسا قصد تخطئه علم و انکار پیشرفتهای به دست آمده از آن را نداریم. همچنین معتقدیم بشر در آینده به دست آوردهای علمی سودمند فراوانی دست خواهد یافت که امروزه تصور آن نیز برای ما ممکن نیست. بنابراین مقصود و نیت اصلی ما از ارائه بحث دین و دنیای متجدد طرح این پرسش است که اولا: بشر با این سرعت به کجا میرود و در این مسیر با چه چالشهایی مواجه خواهد شد و آیا علم و تکنولوژی قادر به رفع چالشهای مزبور میباشد؟ ثانیا: نقش دین در رفع نیازهای انسان معاصر، چیست؟ به عبارت دیگر سخن از معناداری زندگی و بررسی چالشهای دنیای متجدد و کارکردهای دین در جهان معاصر، موضوع اصلی مقاله حاضر را تشکیل میدهد.
الف- چالشهای دنیای متجدد
۱- آینده مبهم : بحث خود را از این پرسش آغاز میکنیم که بشر در نهایت مسیری که قرار دارد به کجا خواهد رسید؟ شاید تاکنون برخی فیلمهای هالیوودی را که تلاش میکنند سرانجام بشر امروزی را نشان دهند دیده اید؛ هرچند ممکن است در نگاه اول، تعدادی از آنها مضحک به نظر برسند اما تفکری در آنها نهفته است که چه بسا تهیه کنندگان این گونه فیلمها نیز به آن آگاه نباشند.
چنین برنامههایی سعی دارند شوربختی بشر را در اوج پیشرفتهای علمی و تکنولوژیکی نشان دهند. انسان نوین به یک ربات با برنامهای خاص تبدیل شده که هر لحظه از روح و طبیعت انسانی خود بیشتر فاصله میگیرد. متاسفانه با وجود پیشرفت اعجاب آور علوم، معرفت و شناخت نه تنها رشد نکرده، بلکه از هرگونه ترقی جزئی نیز باز مانده است. اومانیسم عریان جدید حتی کارکرد اصلی فلسفه را تغیییر داده و آن را به خدمت خود درآورده است. به همین دلیل دیگر قادر به درک رازهایی که در پیش و پس اعمالمان نهفته است، نیستیم و باید سوگمندانه مرگ فلسفه را باور کنیم.
وضعیت بشر امروزی مانند کسی است که بدون اطلاع از جهت حرکت رودخانه به داخل آن میپرد و خود را به جریان آب میسپارد. این گونه افراد در واقع هیچ نقشی در هدایت خود نداشته و غوطهور در وضع بی خبری سرانجام متوجه میشوند که دیگر دیر شده و در لبه پرتگاه نیستی قرار دارند. آیا تا به حال از خود سوال کردهایم، چرا باید درون این رودخانه پرید و به سوی ناکجاآباد حرکت کرد؟ فرض کنید پایان حرکت بشر امروزین، دست یابی به حداکثر رفاه و قدرت است. در این بین ارائه یک نمونه بسیار راهگشا خواهد بود. از جهت پیشرفتهای دنیوی، آمریکا در مقایسه با اروپا، مانند شهری در برابر روستا است. اما در همین آمریکایی که زندگی در آن رویای بسیاری از جوانان است و برای اقامت در آنجا گاه سالها رنج و حقارت را تحمل میکنند، با وجود آن که کمتر از پنج درصد جمعیت جهان را در خود جای داده بیش از پنجاه درصد کوکائین جهان مصرف میشود. معادل ارزش بودجه دفاع ملی آمریکا که به میلیاردها دلار میرسد مشروبات الکلی خریداری میگردد. سالانه پانزده میلیون آمریکایی به افسردگی مبتلا گشته و بیش از پانصد میلیون دلار صرف خرید داروهای ضد افسردگی میشود. (۱)
بسیاری از جوانان این کشور با احساس پوچی و بی هدفی دست به خودکشی میزنند. مطالعات و پژوهشهای جدید در آمریکا نشان میدهد که مسائل و مشکلات اصلی جامعه مانند؛ فقر، جنایت، ناامنی و خشونت با تقلیل و نزول جایگاه خانواده، انجمنهای محلی، مراکز عبادت و کلیساها و بیعلاقگی افراد به مشارکت در این گونه اجتماعات مرتبط میباشد. جالب اینجاست که از خود مردم آمریکا نیز ریشه این مسایل، نه مشکلات مادی، بلکه مسایل معنوی و اخلاقی میباشد. (۲)
اما براستی چرا پیشرفتهای بشر او را به آسودگی خاطر و فراغ خیال نرسانده و هر روز بر ترس و اضطرابش افزوده میشود؟ حتی شادیها و لذتهای کوتاه و ناپایدار نیز او را نسبت به سرنوشت نهایی خود نگران تر ساخته است. حداقل نتیجهای که از این وضعیت گرفته میشود این است که امروز بشر، محتاج راه جدیدی است که به نگرانیهای او پایان داده و به استمرار زندگی او معنا دهد.
۲٫ دموکراسی بی هدف : بیتردید دموکراسی یکی از بنیانهای اصلی زندگی اجتماعی غرب را شکل میدهد. دموکراسی در یک تعریف کلی عبارت است از: حکومت مردم، توسط مردم، برای مردم، توسط همه و برای همه. (۳) همچنین دموکراسی را حق برابر کلیه اعضای جامعه جهت شرکت در تصمیم گیریها نیز مینامند(۴) . دموکراسی به قدری برای غرب اهمیت دارد که برای صدور آن به سایر کشورها- که به زعم غرب فاقد دموکراسی هستند- خشونت نیز مجاز دانسته شده است. ممکن است برخی معتقد باشند، دموکراسی مقبول ترین نظام حکومتی در شرایط کنونی است اما براستی دموکراسی تا چه میزان در تحقق آرمانهای خود موفق بوده است؟ آیا مدلهای مختلف دموکراسی قادر به مشارکت عموم طبقات اجتماعی در تصمیمات سیاسی، اقتصادی و.. هستند؟ آیا این اکثریت است که همواره حکومت را به دست میگیرد یا اقلیت نیز در شکلی از دموکراسی قادر به کسب قدرت میباشد؟ نمونه بارز این پرسش انتخاب جرج دبلیو بوش به ریاست جمهوری آمریکا با رای دادگاه و بدون برخورداری از اکثریت آراء مردم میباشد. لذا باید پذیرفت که انسانها دقیقا در جاده ای خطرناک قرار دارند که فقط با یک اشتباه به دامان دیکتاتوری و یا یک نظام تمامیت خواه در خواهند غلتید(۵) . حال اگر این اکثریت است که براساس دموکراسی صاحب حق می شوند، پس حق این اقلیت چگونه رعایت خواهد شد؟ آیا دموکراسی جهت تامین حقوق اقلیت ناکام فکری کرده است؟ از سوی دیگر ، تا چه میزان مردم در انتخاب خود آزاد و مستقلند؟ آیا صاحبان قدرت و ثروت با بهره برداری از امکانات تبلیغی حق یک انتخاب آزاد و مستقل را برای مردم محفوظ میدارند؟ چه تضمینی وجود دارد که قدرت حاکمه از صلاحیتهای کافی برای حکومت برخوردار باشد؟
نتایج یک سنجش ملی در آمریکا در سال ۱۹۹۶ نشان داد که فقط ۳۵ درصد از شهروندان این کشور معتقدند که می توان به افرادی غیر ازخود در جامعه اعتماد داشت(۶) . آرنولد توین بی در رابطه دموکراسی و شایسته سالاری میگوید:« دولت قانونی، کسانی را میپروراند که سیاست را پیشه خود قرار داده و در هنر ترغیب رای دهندگان برای رساندن آنان به قدرت و حفظ آنان در موضع قدرت به صورت اشخاصی حرفهای در میآیند. اِعمال این هنر حرفهای، سیاستمداران را قادر میسازد که در انتخابات پیروز شوند… انتخاب کنندگان آنان را انتخاب میکنند و با این حال از آنها متنفرند. بی اعتبار شدن سیاستمداران، نظام سیاسی قانونی را بی اعتبار میسازد؛ نظامی را که باعث میشود سیاستمداران از طریق اشتباه انتخاب کنندگان، به مدیریت جایگاهی که لایق آن نیستند انتخاب شوند» (7) . پرسشهای مختلف دیگری نیز درباره مشروعیت دموکراسی وجود دارد که غرب تاکنون از پاسخ به آن عاجز بوده و از این طریق چالش بزرگی در برابر دنیای متجدد ایجاد شده است. اما آیا میتوان نظام جدیدی را جایگزین دموکراسی نمود که از عیوب آن مبرا باشد؟ به نظر ما پاسخ به این پرسش مثبت است و در بخشهای بعدی این گفتار تلاش میکنیم به این موضوع بپردازیم.
۳- بیعدالتی : وجود فاصله طبقاتی و مسئله فقر از بحثهای بسیار مهم در غرب به شمار میرود. اعلام آمار افراد بیخانمان در کشورهای اروپایی حتی مناظر زیبای توریستی غرب را نیز تحت تاثیر قرار داده است. در حالی که بخش قابل توجهی از جمعیت جهان از سوء تغذیه و گرسنگی در رنج میباشند، سالانه چندین میلیارد دلار صرف درمان بیماری چاقی در غرب میشود. در هر ثانیه حدود پانزده هزار دلار جهت تولید سلاح در آمریکا خرج میشود و شرکتهای تولید کننده انواع سلاح از طریق جنگهای متمدنانهای که اغلب، یک طرف پیدا یا پنهان آن کشورهای غربی هستند، هر روز متمولتر میشوند. فضای لیبرالیسم و سوسیالیسم اقتصادی در غرب معاصر، اساسا اجازه ظهور و بروز عدالت را نمیدهد. نظامهای تامین اجتماعی نیز عمدتا برای آرام کردن کسانی است که به وسیله سرمایهداران غربی از حق طبیعی خود محروم شدهاند. نظام سرمایه داری با ترویج مصرف گرایی و تجمل طلبی، فرصت رشد اقتصادی را از اکثریت جامعه سلب میکند. این وضعیت مرزهای بی عدالتی را در پروژه جهانی شدن گسترش میدهد و در نتیجه کشورهای توسعه نیافته برای همیشه قربانی منافع پایان ناپذیر کشورهای توسعه یافته باقی خواهند ماند. گشوده شدن بازارهای داخلی به روی تولیدات جهانی و فقدان رقابت قدرت علمی و تکنولوژیکی با کالاهای غربی، بازارهای داخلی کشورهای توسعه نیافته را از کالاهای ملی تهی خواهد کرد و دیگر چیزی به نام اقتصاد ملی، خودکفایی و استقلال معنا نخواهد داشت. در چنین وضعیتی، چه در کشورهای غربی و چه در کل جهان تنها یک اقلیت خوش شانس از ثروت و قدرت برخوردار بوده و سایرین به سوی مقصدی می دوند که هیچگاه به آن نخواهند رسید. از آنجا که عدالت همواره توام با آزادی امکان تنفس مییابد، این مفهوم نیز در دنیای متجدد با پرسشهای بسیاری مواجهه گشته است. در سالهای اخیر محدود سازی شدید آزادی مطبوعات و رسانهها و برنامه ریزی به منظور جهت دهی به افکار عمومی در غرب به ویژه پس از حادثه یازده سپتامبر، استمرار تبعیضهای نژادی، قومی، مذهبی و اعمال خشونت علیه رنگین پوستان به کرات مشاهده میشود.
اصولا انجام وظیفه اصلی حکومت در قراردادن انسانها در مسیر کمال وجودی خویش، زمینه جرم، جنایت و فحشا را به شدت کاهش میدهد. صرف نظر از تهاجم فرهنگی غرب به کشورهای مسلمان، و با وجود عدم استقرار حکومت دینی در این کشورها، آمار جرم، جنایت، فحشا و نابسامانیهای روحی، با آمار موجود در جوامع سکولار قابل قیاس نیست. وجود حس انسان دوستی، محبت و ایثار و فداکاری در جامعه اسلامی و نیز سلامت روحی و روانی در چارچوب اهداف حکومت و نظام اعتقادی و اخلاقی مسلمانان و التزام آنان به موازین دینی، قابل توجه می باشد. بر این اساس باید گفت جامعه اسلامی، جامعهای است پرنشاط که با حداکثر مشارکت در مسیر تحقق اهداف زندگی فردی و جمعی انسان گام بر میدارد.
۲- اسلام و خشونت و تروریسم: شگفت آور است که امروز در حالی به مسلمانان و دولتهای اسلامی برچسب خشونت و حمایت از تروریسم زده میشود که برخورداری از نرمش، رافت و رحمت چه در داخل جامعه اسلامی و چه در میان جوامع غیرمسلمان یکی از اصول جاری و مسلم اسلام به شمار میرود که قرآن کریم و احادیث معصومان(ع) همواره بر آن تاکید داشته است. همچنین براساس رعایت اصل فوق، گسترش سریع اسلام در جهان و حتی در مقطعی از تاریخ در اروپا مشاهده گردید. ویل دورانت در این باره مینویسد:« پیدایش و اضمحلال تمدن اسلامی از حوادث بزرگ تاریخ است. اسلام، طی پنج قرن، از سال ۸۱ هجری قمری تا ۵۹۷ هجری از لحاظ نیرو، نظم، بسط قلمرو اخلاق نیک، تکامل سطح زندگی، قوانین منصفانه انسانی، تساهل دینی، ادبیات، طب و فلسفه پیشاهنگ جهان بود» (16) . این در حالی است که باید توجه داشت یکی از بزرگترین فجایع و جنایات تاریخی علیه مسلمانان به نام مسیحیت و از سوی غرب تحت عنوان جنگهای صلیبی، اتفاق افتاد که هیچگاه از خاطره مسلمانان پاک نخواهد شد. در دوران معاصر نیز بیشترین خشونت و اقدامات تروریستی با حمایت غرب علیه مسلمانان صورت میگیرد و غرب همچنان کانون تولید سلاحهای کشتار جمعی اعم از هستهای و شیمیایی و غیره به شمار میرود. تروریسم دولتی اسرائیل نیز که محصول غرب میباشد، موجبات گسترش خشونت در جهان را فراهم آورده است. از دیدگاه اسلام، هرگونه خشونت ورزی در قالبهای گوناگون و هرنوع تروریسم، غیر شرعی و محکوم است و حتی ساخت و یا استفاده از سلاحهای کشتار جمعی براساس فتاوای مراجع تقلید حرام میباشد. البته مفهوم وفلسفه دفاع یا مجازات به قدری با خشونت فاصله دارد که بحث درباره این دو نیز بی فایده است. امروزه دفاع و مقاومت ملت مظلوم فلسطین یا شیعیان جنوب لبنان در مقابل تجاوز آشکار رژیم صهیونیستی به سرزمین و خانه آنها تروریسم نامیده میشود. در حالی کمک به این مردم مظلوم، حمایت از تروریسم قلمداد میگردد که جنایات اسرائیل، دفاع از خود و مشروع خوانده میشود. پر واضح است که این اتهام ابزاری تبلیغی و سیاسی علیه جهان اسلام و به ویژه جمهوری اسلامی است که ریشه تاریخی آن نیز باید بررسی گردد. به هر حال وجود برخی گروههای تروریستی به نام اسلام( در برابر تروریسم سازمان یافته در غرب) که در ماهیت اسلامی بودن آنها نیز تردید جدی وجود دارد به هیچ وجه به منزله مشروعیت خشونت در اسلام نیست. در متن اسلام جهت ایجاد صلح جهانی و پایان خشونت راهکارهایی پیش بینی شده است که تحقق آن بشر را از وضعیت بغرنج کنونی نجات خواهد داد.
۳- اسلام و محیط زیست : چنانچه در بخشهای قبلی اشاره شد، آنچه در دوران تجدد بر سر محیط زیست آمده فراتر از درک بشریت است. همچنین نمیتوان این حالت را اتفاقی و سهوی قلمداد کرد و یا از پیامدهای ناخواسته علم و تکنولوژی دانست. بلکه، پشتوانه فکری صنایع موجود در غرب و طرز تفکر حاکم بر آن به انسانها اجازه چنین مواجههای با محیط زیست را داده است. در مقابل، نگاه اسلام به محیط زیست یک نگاه ممتاز است. عشق به طبیعت، مهربانی با محیط زیست، بهره برداری مناسب از منابع طبیعی و به عبارتی رعایت حقوق طبیعت و رشد و توسعه منابع طبیعی یکی از ارزشهای اسلامی به شمار میرود که مسلمانان همواره به آن توجه خاصی مبذول داشتهاند. فراتر از این هرگونه اقدامی که به محیط زیست ضرر برساند و حقوق و منافع عمومی را تضییع کند یک ضد ارزش و حتی حرام شرعی تلقی میگردد. حال باید دید ریشه چنین نگاهی به طبیعت در اسلام از کجا سرچشمه گرفته است. نگرش اسلامی به نظام و محیط زیست طبیعی، مانند هرچیز دیگری که اسلامی باشد، ریشه در قرآن دارد. طبعیت به یک معنا در وحی قرآن سهیم بوده و در مواردی روی سخن پاره ای از آیات قرآن علاوه بر انسانها طبیعت را نیز در بر میگیرد. خداوند در برخی آیات کتابش اعضای غیرانسانی عالم خلقت، نظیر گیاهان و جانوران، خورشید و ستارگان را به شهادت فرا میخواند. همچنین قرآن مرزبندی قاطعی میان امور طبیعی و فرا طبیعی و میان عالم انسانی و عالم طبیعت ترسیم نمیکند. برهمین اساس انسانی که پرورده مکتب قرآن است، عالم طبیعت را دشمنی نمیشمارد که باید برآن چیرگی یافت بلکه آنرا جزئی از جهانبینی اسلامی میداند که در حیات زمینی و به یک معنا حتی در سرنوشت نهایی او نیز شریک میباشد(۱۷) .
اما باید پرسید چرا با این توضیحات وضعیت محیط زیست در کشورهای مسلمان چنین بحرانی است. در پاسخ میتوان گفت که غلبه تفکر اومانیستی و زندگی صنعتی در جهان، مسلمانان را نیز متاثر ساخته و اصولا زمینه تحقق اهداف اسلامی را کاهش داده است. باید توجه داشت که غرب زبالههای صنعتی را به خارج از قلمروی جغرافیایی خود منتقل میکند و پیامدهای زیست محیطی آزمایش سلاحهای شیمیایی و کاربرد گسترده آنها معمولا متوجه کشورهای دیگر است. نباید تاثیرات مخرب این سلاحها را در دو جنگ بزرگ اخیر در منطقه خلیج فارس فراموش کرد. نه تنها نسل امروز بلکه نسلهای بعدی نیز از عوارض خطرناک آن بینصیب نخواهد بود. نکته مهم در این بحث چارچوبهایی است که پیشرفتهای علمی و تکنولوژیک را در مسیر تکامل وجودی انسان و بر مبنای منافع حقیقی کل بشر و نه فقط یک اقلیت ناچیز تامین میکند. نگرش اسلام به محیط زیست به منزله تعطیلی کارخانهها و یا توقف پیشرفتهای علمی بشر نیست، بلکه معنای آن به کنترل درآوردن پیشرفتهای تکنولوژیک در راستای اهدافی است که انسان را به سعادت نزدیکتر نموده و از بحرانهای موجود نجات میدهد.
تفاوت چک عادی با چک موردی چیست ؟ ۳٫۰۰/۵ (۶۰٫۰۰%) ۱ امتیاز برای صدور چک موردی نیاز به حساب جاری نیست در حالیکه دارنده چک عادی حتما باید دارای حساب جاری باشد. برای صدور چک عادی حتما باید اعتبارسنجی انجام شود در حالیکه برای […]
تفاوت شرط خیار و خیار شرط ۳٫۰۰/۵ (۶۰٫۰۰%) ۲ امتیازs گرچه در برخی از نوشته های حقوقی این دو ترکیب را به جای هم به کار می برند . شکی نیست که بین آن دو فرق است و برای همین در ماده ۴۰۱ قانون […]
کمتر پیش میآید که زن یا حتی مردی نسبت به حقوقی که در ضمن عقد به یکدیگر تفویض میکنند اگاهی داشته باشند.
امنیت حریم خصوصی و حمایت کیفری قانون/ جمهوری اسلامی به دلیل ملتزم بودن به ارزشهای اسلامی که در قانون اسای تبلور یافته است حفظ و حفاظت از حقوق شهروندان را همواره بر خود فرض دانسته است.
پرسش و پاسخ: اسناد تک برگی دارای ویژگی های مثبت بسیاری هستند که به دلیل وجود آنها اغلب افراد تصمیم می گیرند که سندهای خود را از حالت دفترچه ای یا همان منگوله ای به شکل تک برگی تبدیل نمایند.
نحوه پرداخت مهریه در طلاق توافقی ۵٫۰۰/۵ (۱۰۰٫۰۰%) ۱ امتیاز در این مقاله قصد داریم تا در مورد مهریه در طلاق توافقی چند نکته را برای متقاضیان بازگو کنیم. مهریه مالی است که در هنگام عقد ازدواج مرد متعهد به پرداخت میگردد.
به نکات زیر توجه کنید