عمادالملک را ان اشا لله تعالی با یک ترتیب بسیار خوب راضی کرده به طبس می فرستم، لیکن به جسارت عرض می کنم ، این قدر این صدمه و ترس برای عماد الملک لازم بود ، که اندازه ندارد که بفهمد درست بوده برود ، یک مملکت (شهرستان ) مثل طبس را بی حاکم نمی توان گذارد ، که این فقیر است و پدرانش حاکم بوده اند ، اقلاً طوری حرکت کند ، که معلوم شود. حاکمی است ، فرضاً اگر طهرانهم بیاید همین طور با او سلوک می کنم ،لیکن گویا با آن اطمینانی که غلام به او داده مشهد بیاید .
شیخ الرئیس (۳) زیاد بدجنس و فضول وگداست . از روزی که رفته ماهی ده تومان ویک خرداد نان به عیال اومی دهم ، والا هیچ ندارد ، در قوچان به اقتضای وقت کار او را درست می کنم .
فقره دهنه ذوالفقار ، دیروز تلگراف صریح عرض شد، که در کاغذ های شاه محمد خان و محمد خان (حاکم درگز ) هیچ جز صریح درنمی آید ،حالا اصرار هم لازم نیست ، خود غلام می رود ، و حقایق را عرضه میدارد ،کار انگلیس ها را درست کرده ، دیروز هم استیورت «مأمور کارهای مرزی خراسان» دو ساعت نزد غلام بود ، راپرت سئوال و جواب و قرار داد را با پست ۲۶ عرض کرده ام ،و از این بهتر غیر ممکن است ، قرار آذوقه را دو به دودادیم ، و درهمان مجلس بی اطلاع احدی شش حکم به شش حاکم فرستاده شد ، احدی از اجزای خود بنده نفهمید ، هر روز هم برای آنها از هر قبیل هدایا فرستاده ای شود ،قرارداده ام ، هر دو روز یک مرتبه تنها مرا ملاقات کند ، کار بسیار عمده خواهد بود ، حالا که خوب قرار شده ، با روس ها هم در کار دوستی و مؤالف است با چاپار ۲۸ پاره یی اسناد هست که هر دو را مدلل می کند ، چند طغرا فرامین سفید مهر دار بزرگ خواسته بودم ، امروز جناب صدر اعظم (۱) تلگراف کرده بودند ، که فرمایش همایون است ، فرمان سفید لازم نیست ، هر قراری که توبدهی دولت قبول میکند ، بعد فرمان می دهد ، جوابی عرض کرده بنظر همایون می رسد ، خواستن فرمان برای چیزی نبود. درآن سرحد خودم به آن ها فرمان بدهم ، امیدواری شأن دیگری دارد ، تا حکم را خودم بدهم ، فرمان در آن سرحد آخال (۲) خیلی نقل دارد ، همه فرامین قدیم را آوردند . بنظر غلام این طور هزار مرتبه بهتر است .
دولوله توپ کبود گنبد (کلات) را فردا ان اشا لله تعالی آدم می رود سوار بکند ، تا غلام آنجا برسد ، هر جا مناسب است گذاشته شود ، در پست ۲۸ خیلی مطالب و عرایض خوب نافع است . خدا جان غلام را فدای استان همایون کند ، آصف الدوله ، ناصر الدین شاه ، با خط خود در حاشیه کشف تلگراف رمز مذکور ، پاسخ آصف الدوله راچنین نوشته است :
«جواب هایی که عرض کرده اید ،همه را خاندم «خواندم » همه صحیح است (؟) و انشاالله (ان اشا الله ) همه درست می شود ، در بابت دهنه ذوالفقار وآمدن روسها به این طرف هریرود ، از قول انگلیس ها است ، دیروز هم که با وزیر خارجه ، ایلچی (سفیر) انگلیس ملاقات کرد ،بازهم در این فقره شرحی گفت ، که به عین ها به وزیر خارجه گفتم ، برای شما تلگراف کند ، که مطلع باشید ، در فقره ذوالفقار ،شما عجب به شبهه افتاده اید ، که می نویسید از کاغذهای حاج شاه محمد خان ومحمد علی خان چنین چیزی معلوم نیست ، دهنه ذوالفقار طرف سرحدات جام و با خزر و افغان است ،و خیلی به سمت در جز و کلات نست که شاه محمد خان و حاکم در جز مطلع شوند، شما این فقره را باید از عطاالله خان تیموری سئوال بکنید ، به بینید در سمت دهنه ذوالفقار که پایین تر از زورآباد است ، روس ها به این طرف هری رود گذشته اند یا نه ، و فوراً عرض کنید . که این جا حرف زده شود ، و اگر همچو چیزی شده باشد ،سرحدداران شما بسیار غفلت کرده اند ، روس و غیره چه حق دارند ، از رود هری که سر حد است ، و این طرف خاک خراسان است عبور کرده ، به خاک ما بیایند ، برای بعد از این در سر حداث سوار و قراول بگذارید هر وقت این طور اتفاقات بیفتد فوراً به شما اطلاع بدهند،وشما هم فوراً بعرض برسانید ، البته این فقرات راتحقیق کرده زود جواب بدهید . (۱) (سند ۹۲)
سندی منحصربفرد از صید علی خان ادیب درگزی
صید علی خان درگزی از ادبای معروف خراسان است،وی شخصی بود ادیب ،مورخ ، شاعر ، در عین حال بعدازمحمدعلی خان منصور الملک ، مدت کوتاهی در سال ۱۳۲۴ هـ .ق حکمران درگز نیز بود .
صید علی خان خط نستعلیق را خوش می نوشت ، و غزل را نیک می سرود ، ملک الشعراء بهار ، صید علی خان را استاد خود دانسته و مکتب ادبی او را ستوده است . میرزا حبیب خراسانی شاعر معروف خراسان درباره ی وی نوشته ، در جلال قدردانی و کمال فضل وی همین بس که می گفتند ، ادیب نیشابوری استاد ادب خراسان ، از خوان فضائل خان برخوردار بود ، و دقایق ادبی را از او فرا گرفته است. صید علی خان در تعریف درگز گفته است :
موطین انوری ومولد نادرشاهی
درگز دان که چنودر همه ایران نبود
شهرهای کهنش گرچه کنون ویرانست
از قلک ناحیتی نیست که ویران نبود .
شهر باورد(۱) ، یا ناحیه ، داراگرد (۲)
یا چو شهرستان (۳) کودر همه کیهان نبود
سنگ امروز بر آثار همه گریا نست
وای بر سنگدلی کاین جاگرین نبود .
چهار صد سال فزون شد زتیغ کچ ما
خواب در چشم همه اوزبک و افغان نبود
نیرالدوله (۱) خداوند خراسان که چنو
نیری تابان برگنبد گردان نبود
افتخار درگز امروز با (صید علی )است
که در آفاق چنو مرد سخندان نبود .
از صید علی خان ، کمتر نوشته یا شعری باقی مانده است ، بطوری که با نو محترم خانم دختر او که تا چند سال قبل زنده بود می گفت : صید علی خان اشعار خودرا غلب روی کاغذ پاره ها می نوشت ودر کیسه ای جمع می کرد ، و بعد از کشته شدن او در زمان حکومت پسرش مسعود خان بوسیله مخالفینش ، متأسفانه کسان اومتوجه ارزش معنوی محتوی آن کیسه نشدند و بوسیله ناآگاهان از بین رفت ، تنها دستخطی که از او باقی مانده ، نامه ای است که وی در همان سالهایی که حکومت درگز را به عهده داشت ، در سال ۱۳۲۴ هجری قمری به شیخ مهدی کشاورز به مشهد نوشته و اصل آن در کتاب (خورشید درخشید ) سید علی آذری به چاپ رسیده ، که نگارنده از آنجا اخذ و این سند منحصر بفرد باقیمانده از این سخندان و سخنور درگز را در این جا نقل می نمایم .
انشاء نامه مقام ادبی صید علی خان درگزی را می رساند متن نامه چنین است : (سند ۷۷)
متن سند ۷۷
قبله گاها ، بحق حق اولیای حق قسم است ،که از زیارت دستخط مبارک جناب مستطاب عالی ، و دستخط مبارک بندگان قبله الانام و حجه الاسلام آقای شریعتمدار آقای حاج میرزا ابوالقاسم دامت برکاته چشمم روشن شد ، و شکر حضرت پروردگار را بجای آوردم که این عبدذلیل را قابل این فیض عظمی و عطیه کبری فرمود .
با وجود قیل و قال حکومتی که کمتر از قبل و قال مدرسه نیست ودل شخص عارف را می گیرد ، چنانچه همه شکایت کرده اند خصوص حافظ شیرازی ، که گفته ، دلم گرفت یکچند نیز خدمت بزرگان مکان دیگر باید کرد ، هر وقت شبی یا روزی ساعتی فرصت و فراغت روزی شود ، مصاحب و همزبان ذوقی درین ملک مثل عنقاو کیمیا و وفانایاب بلکه اسم بی مسمی است ،لهذا عمرگرامی هپا و هدر می شود . به بطالت می گذرد ، از کتاب و کاغذ هم بهره نیست که برای کنج تنهایی خوبند .
اگر جناب مستطاب عالی امساله حج را بدل بعمره مفرده ، یعنی نیشابور را مبدل به درجز فرمایند بنده ای آزاد می سازی ، غلامی میخری ، و اگر فرض محال آقای حجه الاسلام مدظعه العالی نیت مبارک را ارشاد و راهنمایی و تقویت امور شرعیه مسلمین عوام در جز فرموده مثل نعمت غیر مترقبه و دولت ناگاه میل سفراین خرابه سرحد بفرمایند ، که شهدالله ازمحسنات این عنایت و امتنان این عبد وسایر مسلمین قلم و زبان عاجز خواهد بود . که خیمه سلطنت آنگاه رضای درویش ،در آن قیل و قالها هم چندان سودی است ، هرچند نیز سیاحت و تماشا لازم است .
جناب ناصر الشریعه حفظه الله شما هم مرحمت فرموده رقعه که نوشته بود خط آقای امیر خان خودمان بود شناختم ، یعنی از بسیاری القاب شبه داشتم آخر به سلیقه درست کردم ، محبت ایشان واردات بنده حالائی نیست که از جواب پاکت اندکی دیر شد ، موجب قهر و طرح گردد ، باقی عمر ایستاده ام بغرامت ، هر چه بفرمایند اطاعت دارم.
امیدوارم که جناب مستطاب عالی هر شبه چاکر را یاد فرموده به نوشتجات مرحمت آیات شادم فرمائید ، و آقای شریعتمد دام ظله العالی را بیشتر از این ها بسر التفات آورید . تا حضرت حق بچاکر حق توفیق خدمتگذاری وجان نثاری بیش از این ها عنایت فرماید ، و در سایه مبارک مثل سایر ملازمان غنوده آسوده باشم ، و همیشه بچاکری و ملازمت آن وجود مسعود مبارک افتخار داشته باشم ، دنبال آن مرحمت و این بندگی و چاکری با خیر وسعادت کوتاه نگردد ، شاید ازبرکت نعمت وجود مبارک ایشان باقی عمر را از سعید العواقب ها بشمارایم فی الواقع این موهبت عظمی بسته بهمت بلند جناب مستطاب عالی است ، هرگز هم نرسم بمیوه درخت بلند ، که نیائی بدست کوتاهم ، دست ما کوتاه و خرما برنخیل ، این سعادت را بخود گمان نمی برم که مگر پیش نهد لطف شما گامی چند ، امیدوارم سایه بلند و مبارک بندگان حضرت حجه الاسلام مدظله بر مفارق مسلمین خاصه این عبد ذلیل دیر پاید ، و حضرت حق وجود مسعود جناب متطاب عالی را هم سلامت بدارد ، ایام شوکت و عزت وصحت مستدام باد ابرب العباد ، صید علی درجزی (سند ۷۵) عکس صید علی خان با برادران خود (تصویر شماره ۹۳)
سندی از رهبران مشروطه درباره انتخابات دوره دوم درگز
پس از تنظیم و تصویب قانون اساسی که در روزهای آخر عمر مظفرالدین شاه قاجار به صحه او رسید و بعد در گذشت ، حقوق دانان متوجه شدند که آن قانون کامل نیست ، و احتیاج به تدوین متمم دارد ، لذا متمم قانون اساسی را نوشتند ، که محمد علی شاه قاجار در سال ۱۳۲۵ هـ . ق با تأکید رهبران مشروطه آن را صحه گذاشت .
رهبران مشروطه با توجه به زیر پا گذاشتن بعضی مقررات قانونی اساسی از سوی محمد علی شاه قاجار بفکر افتادند که انتخابات دوره دوم هر چه زودتر برگزار و انجام شود ، تا نمایندگان منتخب سریعاً به تهران بیایند و مجلس شورای ملی افتتاح شود ،و به انجام وظایف به پردازد .
در این جا تلگرافی را می بینیم به امضای مرحوم سید عبدالله بهبهانی یکی از رهبران مشروطه به عنوان شیخ عبدالرحیم حجه الواعظین مجتهد درگزی ، که در آن تأکید شده انجمن محلی زودتر تشکیل و نمایندگان منتخب سریعاً به تهران اعزام گردند (سند شماره ۷۹)
متن تلگراف چنین است :
متن تلگراف آیت الله بهبهانی یکی از رهبران مشروطه به شیخ عبدالرحیم حجه الواعظین درگزی
مشهد ، جواب نمره ۶
توسط جناب مستطاب شریعتمدار مروج اله حکام آقای آقاشیخ عبدالرحیم حجه الواعظین سلمه الله ، خدمت جناب متطاب حجه الاسلام آقای حاج میرزا حبیب الله و سایر علماء اسلام و حجج اسلام دامت بر کاتهم و اعضای محترم انجمن رضوی دام بقائهم ، از قرار اظهارات کتبی و تلگرافی که متوالیاً از در جز ملاحظه میشود ،طایفه صوفیه به تحریک مغرضین مخل انتخاب آن جا بوده و باعث اغتشاش و فساد آنجا شده اند ، با اینکه میرزا آقا رئیس صوفیه بواسطه این حرکات به مشهد احضار شد اکنون که جناب شریعتمدار حجه الواعظین که از بسته گان مخصوص خادم شرع مطهر است با جمعی از محترمین در جز در انجمن رضوی حاضر شده مسلماً کمال توقیر و تقویت رااز جناب معزی الیه در انجام مقاصد شان که آسایش عموم رعایای در جزاست خواهند فرمود ، که با کمال امیدواری بدعاگویی وجود اعلیحضرت اقدس شاهنشاهی اسلام پناه خلدالله ملکه مشغول باشند و عاجلاً با اقدامات مجدانه انجمن محترم منتخب آنجا معین و هر چه زودتر با بقیه منتخبین آن سامان روانه فرمایند ، الداعی عبدالله الموسوی البهبهانی ۴ شهر ربیع الاول ۱۳۲۵ ( سند۹۵)
سند تاریخی در شکایت از نحوه انتخابات دوره سوم درگز
پس از تصویب قانون اساسی ایران در دوران سلطنت مظفر الدین شاه قاجار نمایندگان دوره اول مجلس شورای ملی نه از طبقات مختلف مردم انتخاب شد ، وطبقات مردم چنین معرفی شده بودند:
۱- اعیان وخوانین و ملاکین
۲- روحانیون دوعاظ و ذاکرین
۳- بازگانان
۴- صرافان
۵- اصناف مختلف
۶- اقلیت های مذهبی
و حوزه های انتخابی به این شرح اعلام شده بود : تهران ، آذربایجان ، فارس ، خراسان ،کرمان ،گیلان ، مازندران ، گرگان ، کرمانشاهان ، شهرستان های مرکزی ایران وغیره
گویا درگز در دوره های اول و دوم جزو حوزه انتخابیه قوچان محسوب شده بود و نماینده ای به نام درگز در مجلس نداشت .
در دوره سوم ، محمد تقی ملک الشعراء بهار یکی از دوستان ،مسعود خان حاکم درگز به نمایندگی درگز انتخاب شد ، حوزه ی انتخابیه درگز به نمایندگی درگز انتخاب شد ، حوزه ی انتخابیه درگز عبارت بودند از :
درگز ، کلات ، سرخس
این انتخاب مورد اعتراض وشکایت مردم واقع شد در این جا ، این شکایت جالب توجه راکه به وسیله آیت الله مدرس به شعبه ششم مجلس برای رسیدگی تقدیم شده به نظرمی رسانیم(سندشماره ۸۰)
متن شکایت چنین است :
متن سند شکایت ازنحوه انتخابات درگز ،کلات ،سرخس در دوره سوم
بتوسط حجه الاسلام آقای آقاسید حسن مدرس دامت برکاته خدمت نمایندگان محترم شعبه ششم دامت توفیقاتهم .
اگر چه مدت شکایات منقضی شده است لیکن بطور ضرورت و محل تذکر خاطر آقایان محترم و برای بقای حیثیت اساس مجلس مقدس شورای ملی یادآوری و بعرض می رسانیم ، در موضوع انتخاب ملک الشعرا(محمد تقی بهار) تحقیقات ذیل را بفرمائید .
اولاً – از انجمن سرخس سئوال شود چه وقت بشما اعلان انتخابات داده شد ، و نظار شما چه اشخاص بوده اند .
ثانیاً – ازکلات سئوال شود که چه شد قبل از در جز که مرکز انتخابات بود در آنجا شروع به انتخابات شد ،و آیا مقررات قانونی به عمل آمد یا خیر .
ثالثاً – از در جز سئوال شود که مدت اعلان چه قدر بود ، اخذ رای و استخراج آن کی تمام شد ، و آیا تعرفه بقراء و دهاتی که مسعود خان ( حاکم درگز ) مایل بود فرستاده شد ، و یا بجاهای دیگر هم فرستاده شد ، صورت مجلس دو شعبه کلات و سرخس کجا است .
رابعاً – این انتخاب وقتی واقع شد که مسعود خان یاغی دولت بوده ، اعمال و افعال و قتل و غارت و حرکات شنیعه مسعود خان بر همه کس و در نزد اولیای امور اظهرمن الشمس است .
خامساً – در این باب تصدیق شاهزاده نیرالدوله (استاندار خراسان ) که امروزه برای بقای خودش از امضای هیچ سند غلطی مضایقه ندارد ، به هیچ وجه تصدیق نیرالدوله محل اعتبار نیست .
سادساً – خوب است دوسیه (پرونده ) وزارت جلیله داخل با ایالت خراسان راجع به مسعود خان را خواسته و مطالعه فرمائید .
سابعاً – علاوه بر این ها تکفیر بیست نفر از علمای اعلام مشهد را درباره ملک الشعراء از نظر دقت گذرانیده نمره اول خصوصاً مقاله روح دیانت که بر خلاف کلیه ادیان عالم است .
تاسعاً – نمره دیگر که بعلماء اعلام توهین می کند .
عاشراً – نمره دیگربه قبورمطهره منوره ائمه طاهرین صلوات الله علیهم اجمین توهین واستهزاء می کند.
احدعشر – نمره دیگر منکر منهیات می شود . لعنت خدا و رسول م و ملائکه بر همچو اشخاص باد ، اعمال سئیات و افعال قبیحه و کفریات ملک الشعر از یاده بر اینها است که بعرض می رسانیم ، امیدواریم از آقایان وکلای محترم اسلام دوست محض حفظ اسلام و حدود قوانین اسلام وبقای مجلس مقدس اینگونه اشخاص مفتضح شده خدا و خلق را نپذیرند . به لعنت خدا و بنفرس رسول م گرفتار شوند ، آن کسانی که محض هواخواهی و خاطر خواهی با ملک الشعرا همراهی و مساعدت نمایند ، و الله العالم بحقایق الامور ، آنچه وظیفه دیانت و اسلام خواهی بود بعرض رسانیدیم .
۱- این بنده بارها از اشخاص موثق شنیدم که این شخص بعضی کفریات در روزنامه و غیره اظهار داشته ، و معلومست که این طور اشخاص نباید در مجلس مقدس باشد ، مهر ناخوانا
۲- بسمه تعالی شانه العزیز ، در شهر رجب که این دومی در خراسان مشرف بودم قاطبه اهالی مشهد مقدس را از شخص ملک الشعراء متنفر دیدم و شکیات بسیار ازبابت عدم دیانت و بعضی از کفریات مجله او داشتند ، بطوریکه علماء موثق آقایان نزد حکومت متظلم شدند ، ولی ملاحظات شخصی مانع از همراهی آقایان شد . تا اینکه ورقه نوشتند به کفر ملک الشعراء و عموم علماء مشهد مقدس امضاء نمودند ورقه دیگر هم بر این مضمون آقایان و عاظ و ذاکرین نوشتند ، ورقه دیگر اجزاء آستانه مقدسه بر این معنی نوشتند ، بنا بود که اعدام او را از حکومت بخواهند که بنده حرکت کردم بعد از آن که آمدم دیدم ایشان بسمت وکالت درجز وارد شده اند خداوند بحق آل محمد مسلمین را از شر این اشخاص محافظت فرماید ، بر تمام علماء و حفاظ شرع و ابناء ملت است که در حفظ اساس مقدس رفع این اشخاص و باطل باشند ، حوزه الاحقر فانی عبدالله الطهرانی
۳- این بنده آتا میرزا غلام حسین در مشهد مقدس بودم کفریات ملک الشعرا را دیدم و هم شنیدم حاضرم در مجلس مقدس عرض کنم و معلوم نمایم مهر محونده
سند شماره ۹۶
سند تاریخی از انتخابات خراسان در دوره دوم مجلس شورای ملی
تصویری که در این به نظر خوانندگان گرامی می رسد ، عکس تاریخی نمایندگان خراسان در دوره دوم مجلس شورای ملی است ، که با دونفر از خادمین معروف استقرار مشروطیت یعنی ، ستارخان سردار ملی وباقرخان سالار ملی گرفته اند .
شخصیت این نمایندگان نشان گر نحوه گزینش اشخاص برای نمایندگی مجلس بوده است ، این عده از راست به چپ عبارتند از :
۱- محمد اسماعیل کاشف ، نماینده مشهد
۲- عبدالحسین تیمور تاش ( معزز الملک ، سردار معظم ، نماینده مشهد )
۳- میرزا رضا خان ، نماینده آذربایجان
۴- ستارخان ، سردار ملی
۵- باقر خان ، سالار ملی
۶- سید یعقوب صدر العلماء ، نماینده مشهد
۷- عبدالحمید خان متین السلطنه ، نماینده مشهد و نایب رئیس مجلس شورای ملی
۸- محمد هاشم میرزا افسر ، نماینده سبزوار
۹- شیخ علی ، نماینده سبزوار
(تصویر شماره ۹۷)
قیام زبردست خان در درگز
زبردست خان پسر ساری خان آقا برادر محمد علی خان منصور الملک حاکم درگز بود و ریاست قره سواران «ژاندرمری » ، درگز را به عهده داشت ، بعد از کشته شدن مسعود خان حاکم درگز با پدرش صید علی خان بوسیله مخالفین خود ، رضاخان برادر مسعود خان به حکومت درگز منصوب گردید ولی زبردست خان خود را جانشین مسعود خان معرفی کرد و حکومت درگز را حق خود می دانست .
قوام السلطنه استاندار خراسان که رضا خان رابجای برادر به حکومت درگز منصوب کرده بود ، هر دو را به مشهد خواست ، و بین آنها را صلح داد و مقرر نمود زبردست خان در مشهد بماند ، و رضاخان به درگز برگردد و به کار حکومتی به پردازد .
زبردست خان دست از مخالفت با رضاخان برنداشت و از مشهد خارج و به درگز وارد شد و باکمک مرسل و یاران دیگر از قبیل رستم حاج دولت غیره اقدام به جمع آوری اسلحه نمود . رضاخان فعالیت زبردست خان را بر علیه خود محرمانه به قوام السلطنه گزارش داد . قوام السلطنه تلگراف زبردست خان را مورد بازخواست قرار داد .زبردست خان بوسیله رئیس تلگرافخانه از موضوع اقدام رضاخان اطلاع یافت و او را در فروردین ۱۳۰۰ خورشیدی برای مذاکره حضوری با استاندار به تلگرافخانه کشاند و با شلیک چند تیر او را کشت . و خود به مسند حکومت نشست و مرسل را برای مذاکره و جلب موافقت کلنل محمد تقی خان کفبل استانداری که اغرقع قوام السلطنه را گرفته و به تهران فرستاده بود . به مشهد فرستاد ،کلنل که از وقایع آگاهی داشت ، مرسل زا دستگیر و اعدام نمود ، سپس نیرویی از ژانداعربی با راهنمایی میرزا محمود صارمی درگزی برای سرکوبی طغیان زبردست به درگز فرستاد ، زبردست خان در این جنگ شکست خورد و به روسیه فرار کرد ، و میرزا محمود صارم درگزی به ریاست سواران حکومتی منصوب گردید و به حفظ نظم و امنیت درگز پرداخت تا حاکم جدید تعین و اعزام شود رستم حاج دولت یکی از یاران زبردست خان میرزا محمود را هنگام ورودبه مسجدتیرزدولی اومرد. دراینجاعکس میرزامحمود صارمی و رستم حاج دولت دیده می شود .
سندی از سران ایلات عشایر خراسان
خراسان دارای اقوام مختلف و ایلات عشایر ، افشار ، بیات ، قرایی ، گرایلی ، ترکمن ، کرد ، تیموری ، هزاره ، جمشیدی ، جلایر ، عرب ، بلوچ ، خاوری و غیره است ، که در جریان تحولات سیاسی منطقه ای و تهاجمات اعراب و ترکان سلجوقی ، مغول ، تیموری و تشکیل حکومت ، و مهاجرت تیموری ، هزاره ،جمشیدی ،خاوری و عرب و غیره ،در مناطق مختلف خراسان استقرار یافته و نسل به نسل در میان مردم بومی خراسان حل شده اند ، و امروز تمام این اقوام جزومردم خراسان بشمار می آیندودر شهرستان های زیر به کار کشاورزی ، دام داری ، باغ داری و غیره اشتغال دارند .
۱- مشهد، افشار، بیات، اعراب ، گرایلی ، کرد ، ترکمن ، تیموری ، هزاره ، جلایر ، بلوچ ، خاوری ، جمشیدی و غیره
۲- نیشابور – بیات ، گرایلی ، کرد ، خاوری ، بلوچ و غیره
۳- قوچان – کرد ، گرایلی ، خاوری ، بلوچ و غیره
۴- درگز – ترکمن ، ترک ، کرد ،جلایر ، عرب ،خاوری ، بلوچ ، تیموری و غیره
۵- شروان – کرد ، گرایلی ، ترک ، خاوری و غیره
۶- بجنورد – کرد ، گرایلی ، خاوری ، بلوچ ، ترکمن ، تیموری و غیره
۷- اسفرایین – کرد ، گرایلی ، بغایری ، خاوری ، بلوچ ،ترک و غیره
۸- سبزوار – کرد ، گرایلی بغایری خاوری ، بلوچ ، غیره
۹- تربت حیدریه – ترک ، بلوچ ، خاوری ، قرایی و غیره
۱۰- کاشمر- عرب ، بلوچ ، قرایی ، جلایر ، طاهری ، و غیره
۱۱- گناباد – عرب ، بلوچ ، خاوری و غیره
۱۲- قاینات – عرب ، بلوچ ، خاوری، غیره
۱۳- بیرجند – عرب ، بلوچ ، خاوری ، و غیره
۱۴- فردوس – عرب ، بلوچ،خاوری ، قرایی ، وغیره
۱۵- طبس – عرب ،بلوچ ، غیره
۱۶- فریمان – خاوری ، تیموری ، بلوچ ، هزاره و غیره
۱۷- تربت جام – تیموری ، هزاره ، خاوری ، بلوچ ، ترکمن ، وغیره
۱۸- چناران – کرد ، خاوری ، بلوچ ،
۱۹- سرخس – بلوچ،عرب ، تیموری ، غیره
۲۰- نهبندان – عرب ، بلوچ ، غیره
افراد جوان و سلحشور ایلات عشایر در گذشته جزو ذخایر و پشتیبانی ارتش بودند و به هنگام بروز خطر و پیش آمد تجاوز بیگانه و یا شورش و طغیان و قیام دست نشاندگان بیگانگان در منطقه همراه با افراد قشون برای حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشور و استقرار امنیت صمیمانه همکاری می کردند . که در همین خراسان ، موارد متعددی از یاری و همکاری افراد ایلات خراسان در تاریخ ضبط است از آن جمله است
۱- قیام نادر شاه برای بیرون راندن بیگانگان در کشور و اعاده استقلال و تاج و تخت و سلطنت ایران
۲- قیام سالاردرخراسان که ارتش ایران با کمک و دلا وران ایلات خراسان آن قیام را سرکوب کرد.
۳- لشگر کشی به مرو که در آن ایلات و طوایف خراسان شرکت داشتند .
۴- قیام مکلئل محمد تقی خان بسیان که ایلات و عشایر در سرکوبی این قیام دولت را یاری کردند .
۵- شورش خدوسر دار در شیروان ، که افراد ایلات در سرکوبی آن شورش دولت را یاری کردند .
۶- قیام هولا کو معروف به لهاک خان در مراوه تپه بجنورد که افراد ایلات و عشایر لشگر خراسان را در سرکوبی این قیام یاری نمود .
۷- قیام ترکمنان یموت که افراد ایلات خراسان لشگر خراسان را در سرکوبی این قیام یاری کردند وجزاین ها
در این جا عکس از سران ایلات عشایر خراسان در دوره پهلوی برای ضبط در تاریخ چاپ می شود.
نام سران ایلات خراسان در عکس
این عکس سران ایلات عشایر خراسان رادر دوره پهلوی (۱۳۲۷) نشان میدهد
ردیف اول از راست به چپ
۱- تاج محمد خان بهادری (سطوت الملک ) رئیس ایلات کرد زعفرانلو قوچان
۲- یار محمد خان شادلو – رئیس ایل کرد شادلو بجنورد
۳- نورمحمد خان امیری (خواهرزاده صولت السلطنه ) رئیس ایل هزاره خراسان
۴- خانلرخان قراچورلو – رئیس ایل کرد قراچورلو بجنورد
۵- سلیمان خان روشنی – رئیس ایل کرد میلانلو اسفرایین
۶- جیب الله خان ناصری (ناصر لشگر ) رئیس کردان هوه دانلو قوچان
ردیف دوم از راست
۷- نفر سوم – امیر حسین خان نگهبان – رئیس ایلات و عشایر شیروان
۸- نفر چهارم – ملک حسین خان بهادری ، از سران کرد زعفرانلو قوچان
۹- نفر ششم – میرزا محمود صارمی (صارم الملک ) رئیس ایلات و عشایر درگز
ردیف سوم از راست
۱۰- نفر سوم و چهارم – سرگرد عباس جلایر و ذوالفقار جلایر رؤسای ایل حیدر کلات
دو سند حقوقی محلی که در قدیم نوشته می شد .
قبل از تشکیل سازمان ثبت اسناد املاک ، معاملات ملکی و مصالحه و قراردادهای تجاری و تشکیل شرکت و بطور کلی امور حقوقی به وسیله اسناد عادی محلی انجام می گرفته ،و این قبیل اسناد به وسیله ی اشخاص با سواد و وارد به امور حقوقی و آگاه به حقوق و حدود شرعی و نحوه تنظیم سند نوشته می شد ، و در سند نوع معامله و مقدار و مبلغ و حدود و نوع مصالحه ذکر می گردید و ذیل آن را چند نفر حاضر و شاهد ، گواهی و مهر می کردند در این جا دو سند حقوقی عادی محلی یکی معامله ملک و دیگری مصالحه حق است به نظر می رسانیم .
۱- سند معامله مزرعه شورا که در ۱۰۹۲ هـ . ق واقع در دهستان بیان از توابع آن روز ابیورد مرکز شهرستان درگز است ،امروز قسمتی از دهقان بیان در اثر قرارداد ۱۲۹۹ هـ . ق آخان جزو خاک جمهوری ترکمنستان قراردارد .
معامله بین دو خانواده ترک و کرد ساکنین ابیورد انجام گرفته ، و فروشندگان عبارتند از :
افراسیاب ، مرتضی ، محمد یوسف ، عوض از طایفه چوله (۱)
فرزندان فولاد بیک جوله
و خریداران عبارتند از : حسن خان ، نقد علی ، الله ویردی فرزندان حسن خان شیخوانلو از کردان ایل شیخوانلو ساکنین ابیورد .
این سند در دوران صفویه نوشته شده وشیوه تنظیم سند شرعی معاملات را نشان می دهد (تصویر ۹۸)
سند معالجه ای است که بین لطف علی بیک و شادروان سید آقاجان پدر نگارنده به عمل آمده و این سند که در خانواده ی ما باقی مانده محمد حسن روحانی یکی از خوش نویسان معروف درگز نوشته است (تصویر شماره ۹۹)
متن سند شماره ۹۸ معامله ملکی در سنه ۱۰۹۲
الحمد الله الذی احل البیع و الشری و حرم الغصب والربوا ،وصل الله علی خیر خلقه و اله اجمعین ، اما بعد باعث بر تحریر این سطور شرعیه التوارعد والارکان که حاضر شدند و بفروختند به بیع الا وتام صحیح شرعی رفقت مقامات زبده الاعیان و الاقرآن افراسیاب بیک و مرتضی قلی بیک و محمد یوسف بیک و عوض بیک و لدان مرحمت و غفران پناه فولاد بیک چوله بر فعت و عزت پناهان حسن خان آقا و نقد علی آقا و الله ویردی آقا و لدان مرحمت پناه ذوالفقار آقا شیخوانلو همگی و تمامی مزرعه شوراک که واقع است در ولایت ابیورد بلوک بیان ، محدود است به پنج رود حری (هری ) شوردبه خور ، و حدی به آق چشمه ، حدی به کلاب ، و حدی به رباط مکه عبدی با جمیع ( غیر خوانا ) و لواحق و مضافات و ملحقات و منسوبات و چشمه سار والنگ و قنات و آبخوار و علفخوار از لحه از مزرعه مذکور دانند و شمرند و نسبت به واخذ ثمن مبین المعلوم مبلغ ده تومان عراقی نصفه مذکور مبلغ پنج تومان تبریز که ثمن مثین و قیمت و قب مزین منبع رایوم البیع تقدیم معلومان ذوی البصرت و ارباب خبرت نمود و بیلی لازم شرعی واقع شد ، مشتمل بر ایجاب و قبول خانی ازا کرده و اجبار و بایع مشارالیهما و عوای ثمین فاحش افحش را دانسته و فهمیده مبلغ دو تومان شرعیه نمود و اخذ تمامی ثمن مبلغ مزبور مال المصالحه نمودند و مبلغ مزبور …… ضامن درک شرعی …… و فیمابین صیغه عربی و فارسی جریان یافت و این چند کلمه حسب سند قلمی شد . سلخ شهر ذی القعده الحرام ۱۰۹۲ هجری قمری امضاء ها : افراسیاب چوله ، مرتضی قلی چوله ، محمد یوسف چوله ، عوض چوله ، محمد یوسف چوله ، و چند نام مهم دیگر (سند ۸۲)
متن سند مصالحه
در سال ۱۳۲۶ هـ .ق
مخفی و مستور نماند ، غرض از تحریر و باعث برتر قیم این کلمات شرعیه الالالات آنست که حاضر گردید ، عالیشأن محمد خان بیک خلف مرحوم لطف علی بیک در حالت صحت نفس وثبات عقل بدون شاییه اکراه و اجبار مصالحه صریحه شرعیه ملیه اسلامیه نمود جمیع دعاوی و حقوقات شرعیه سلاله السادات آقا سید آقاجان خلف مرحوم آقا سید حسین را به مال الصلح معین مقدار نصف یک قطعه باغ میمی که فعلاً در اختیار مشارالیه است ، و محدود است ، بحدود اربعه من حیث الکل متصل است ازطرفی بزمین یا بس جناب حاجی پیش نماز نوخندان و از جانبین اتصال دارد به محرعام ، و از سمتی متصل است به حصه زوجه جان محمد ولدکربلایی آقاجان همین قطعه باغ واقع است در نوخندان و مقدار ده استار نمک معدن و صیغه مصالحه جاری گردید ، اگر چنانچه بعد الیوم محمد خان بیک او احد من قلعه در خصوص نصف باغ مرقوم فوق به سید آقا جان یا قائم مقام او ادعا نماید حرفش در نزد اهالی شرع مطاع عاطل و باطل و از درجه اعتبار شرعی ساقط خواهد بود ، و این مصالحه نامحه در حضور عدول المومنین نوخندان به صحه آنها گذشت . اسامی آنها از قرار ذیل است ، آقا سید جمال ، آقا سید عباس خلف مرحوم حاج سید حسن ، غفار بیک ، آقا میر مصطفی ، میرزا عبدالرحمن امام ویردی بیک ، کربلایی شرف خان ، حاج حیدر شیخ علی محمد شخالچی ، عبدل ولدمحمد کاظم ، نادر قلی ،و این چند کلمه محض یادداشت قلمی گردید ، که عندالحاجه سند و تذکار بوده باشد ،ذالک تحریراً بتاریخ دوم شهر شعبان المعظم سند ۱۳۲۶
مهر ، ملابرات قلی قاضی در جز
هنت مهر حاضران در جلسه که نامشان در سند ذکر شده است مهر و نوشته ، شیخ عبدالرحیم حجه الواعظین مجتهد درگز
مهر و نوشته ، نویسنده سند ، محمدحسن (۱)
سند ۸۳
سندی از اسدی
نایب التولیه اعدام شده استان قدس
محمد ولی اسدی مصباح السلطنه اهل بیرجند و از کارگزاران محمد ابراهیم علم ، شوکت الملک بود ، و در دوران حکمرانی امیر شوکت الملک در بیرجند و قاینات ، وی مدتی نایب الحکومه قاین شد ، سپس به نمایندگی مردم قاینات به مجلس شورای ملی راه یافت .
اسدی در سال ۱۳۰۵ شمسی به سمت نایب التولیه استان قدس رضوی منصوب گردید ، و تا سال ۱۳۱۴ در این سمت باقی بود.
اسدی در واقعه ی قیام مردم درمسجد گوهر شاد مشهد ، در سال ۱۳۱۴ شمسی متهد به تحریک مردم در اجتماع مردم در مسجد گوهرشاد و اعتراض به تغیر کلاه پهلوی به کلاه لبه دار گردید ، که در آن واقعه عده ای مردم و زوار کشته و مجروح شدند اسدی تحت تعقیب قرار گرفت و پس از محاکمه محکوم به اعدام شد و تیر باران گردید .
اسدی در طول خدمت در استان قدس چند کار مهم و مفید انجام داد که موارد زیر از آن جمله است
۱- استرداد املاک و رقبات استان قدس از متصرفین ، وسازمان دادن به امور آن املاک ، و قطع مقرری های کلان افراد که به عناوین مختلف ازصندوق استان قدس دریافت می نمودند که خود این عمل ، مخالفین زیادی برای او به وجود آورد . و افزایش عواید استان قدس
۲- جاری ساختن آب قنوات گونآباداز۴۸ کیلومتری خارج شهربه مشهد،وجاری کردن به شهرمشهد
۳- ساختمان بیمارستان امام رضا که در زمان خود در خاورمیانه نظیر نداشت .
۴- احداث خیابان عریض کوه سنگی و استخر کوه سنگی و غیره
۵- دبیرستان شاه رضا
بعد از اعدام اسدی ، امورآستان قدس رضوی به پاکروان استاندار خراسان واگذار شد ، که این عمل بعدها ادامه پیدا کرد ،و اکثر استانداران خراسان از آن به بعد ، نیابت ترلیت استان قدس را هم عهده دار بودند .
در این جا عکس منحصر به فردی از اسدی وکارکنان استان قدس که همراه با داور وزیر دادگستری و گلشائیان معادن وزارت دارایی گرفته شده ، به نظر می رسانیم
(تصویر شماره ۱۰۰)
دو سند تاریخی درباره حجاب زنان و موقوفات مدارس دینیه و غیره
بعد از واقعه ی سوم شهریور ماه –1320 شمسی و اشغال کشور بوسیله ی لشگرهای انگلیس وشوروی سابق و کناره گیری رضا شاه و تبعید او از ایران ، آزادی نسبی برای مردم از لحاظ بیان و قلم فراهم آمد ، و اکثر زنان کشور که از بی حجابی دلخوش نبودند ، از تغیر اوضاع استفاده کرده ، وبعد از شش سال چادر نماز و چادر سیاه به سر انداختند.
از شهرستان ها این وضع مرتباً به وزارت کشور گزارش داده شد ، که زنان در کوچه و خیابان باچادر نماز و چادر سیاه رفت و آمد می کنند ، وزارت کشور ، ضمن بخشنامه شماره ۷۱۵۹۹/۶۶۹/س مورخ ۱۶/۱۱/۱۳۲۰ به کلیه فرمانداری های کشور چنین دستور داد ک
فرمانداری …….. با وجود این که متجاوز از شش سال است که رفع حجاب در تمام کشور علمی شده است ، معذالک طبق گزارشهای رسیده از شهرستان ها غالباً در کوچه و بازار ، زنها با چادر نماز و گاهی هم با چادر سیاه دیده می شوند.
چون این ترتیب بر خلاف سیاست دولت است قدغن نمایئد ، شهربانی به نحو متقضی جلوگیری نموده ، متخلفین را به داداگاه خلاف جلب نمایند ، نتیجه اقدامات را نیز اطلاع دهند ، وزیر کشور (۱)
از طریق شهربانی کل کشور نیز به شهربانی های شهرستان ها نیز چنین دستوری صادر گردید.
ولی با تغیر اوضاع کشور و آزادی که به وجود آمده بود جلوگیری وسخت گیری مأمورین انتظامی در استفاده زنان از چادر نماز یاچادر سیاه دیگر عملی نبود و دخالت آنها مورد اعتراض و شکایت مردم و دخالت و تذکر آیات عطام روحانیون قرار می گرفت و تذکرات لازم رابه وزارت کشور و نخست وزیر می دادند ، و دولت ناگزیر شد تغییر وضع را به پذیرد و دستور دهد که مأمورین انتظامی متعرض زنان چادر بسر نشوند .
در این جا دو سند تاریخی وجالب به نظر خوانندگان می رسد:
۱- نامه شماره ۱۳۴-۲۷/۱/۲۲ فرماندار سبزوار (میرفخرائی) به شهربانی و رونوشت به وزارت کشور در باره ی وضع مردم از لحاظ اثرات اشغال کشور ، گرانی کمیایی ، و این که اجرای امر دولت درباره جلوگیری از استفاده چادر زنان مانعی ندارد ؟ (سند شماره ۱۰۱)
۲- تصویب نامه شماره ۱۱۲۲۶ مورخ۱۲/۶/۱۳۲۲ هئیت دولت و تلگراف مهم نخست وزیر به عنوان آیت الله قمی به مشهد ، درباره آزادی زنان در استفاده از چادر و استرداد موقوفات مدارس دینیه و تدریس شرعیان در مدارس و تعمیر بقاع مطهره بقیع و تأمین ارزاق عمومی (سند شماره ۱۰۲)
متن سند شماره ۱۰۱
شیر و خورشید
وزارت کشور
فرمانداری سبزوار
اداره شهربانی سبزوار
پیرو شماره ۶۸-۱۹/۱/۲۲ و در پاسخ نامه شماره ۷۸-۱۰/۱/۲۲ که رونوشت بخشنامه شماره ۱۱۱۱۶/۲۲۰۱۲-۲۴/۱۲/۲۱ و ایضاً ۲۲۳۰۴/۷۱۳-۲۴/۱۱/۲۱ اداره کل شهربانی راجع به جلوگیری از استعمال چادر نماز و چادر سیاه از بانوان ارسال داشته اید تصدیع می دهد ، بطوریکه ملاحظه فرموده اید این بخشنامه با اصول جوابی که بشماره ۶۸۴۸۹/۳۷۰۵ – 14/11/21 از وزارت کشور صادر گردیده توام گردیده است ، در این صورت اینجانب با مناسبات بوضع فلاکت باری که جهت عموم دست بهم داده است از هر گونه اظهار عقیده که مخالف با اجرای این قبیل دستورات باشد ، ناچار است خودداری نماید ، زیرا اولیای امور در مرکز می بینند ، و البته از اوضاع اسف آوری هم در شهرستانها که چون شیرازه اوراقی نیروی مقدار مالی هر فردی از افراد روبا نحطاط گذاشته است با اطلاع نمی باشند ، آیا بافاقد بودند تمام وسایل صوری و معنوی که چیت متری سی شاهی به چهل ریال و جوراب جفتی دوریال و بیست وپنج ریال و کفش۳۰ ریالی به ششصد ریال وبلکه خیلی بالاتر ترقی یافته است ، خواهند توانست بدون پیچیدن چادرنماز به خود ، یا چادری که با اصطلاح رختخواب پیچ است ،که می توان گفت ستر عودت نموده اند بیرون بیایند «آنهم در شهری که صدها نفر اطفال و زنان ومردان پیر و جوان لخت و عور و فریاد بیچارگی از گرسنگی نمایند « با تمام این بدبختی ها که یکی از هزار گفته نشده » البته امتشال امر لازم و اجرای دستور صادره به نحو تذکر به اهالی که شاید ازبین گروهی به چند نفری مؤثر واقع گردد مانعی ندارد .
فرماندار سبزوار ، میر فخرائی
۱۳۴-۲۷/۱/۱۳۲۲ رونوشت و رونوشت پیوست آن جهت زیر استحضار ، استانداری نهم ایفاء میگردد . فرماندار سبزوار میر فخرائی
۱۳۴-۲۷/۲۲ رونوشت جهت استحضار به وزارت کشور اداره اطلاعات و تبلیغات ایفاء می گردد ، فرماندار سبزوار میر فخرائی
سند قدمت هفت هزار ساله منطقه درگز
کشف آثار دوره ساسانی درحفریات
مهر ماه ۱۳۷۳ دریارم تپه درگز (زمین باستانی بندیان )
درانر کاوشی که درمناطق باستانی درگز به وسیله سازمان میراث فرهنگی خراسان به عمل آمده ، در یارم تپه ، واقع در بندیان حومه شهر محمد آباد مرکز شهرستان درگز بنای معبدی از زیر خاک در آمد ،که دیوارهای این بنا تماماً بانقاشی و گچ بری تزیین شده است ، و نقش ای برجسته ی گچی بر روی دیوار های این معبد ساخته شده ،که متأسفانه در اثر مرور زمان وخرابی ورود بالاتنه ی این پیکره ها از بین رفته است ، در زیر یکی از این پیکرهای برجسته با خط پهلوی نوشته شده « این پیکر وید مهرشاپور پسر ویدشاپور اردشیردن »
این معبد چهار تا پایه دارد ، زیر پایه ها نظیره پایه ی ستون های تخت جمشید ساخته شده است ،به مساحت این معبد ۸×8 متر و ارتفاع آن ۲۰/۱ متر باقی مانده و بالاتر از آن از بین رفته است .
یا قوت حموی در معجم البلدان نوشته که شهر نسا به دست تهمورس پادشاه بزرگ و دیوبند ایران بنا شده ، اگر این نوشته را به پذیریم ، سرزمین نسا و باورد (ابیورد) و داد گرد(درگز ) قبل از آریاها «دوهه ها » مردمی با تمدن و فرهنگ مترقی بوده اند ، قدمت تاریخی این منطقه را به هفت هزار سال می رساند .
مشخصات معبد یا کاخ ساسانی
مکشوفه دریارم تپه درگز
بنا به توضیحات کارشناس میراث فرهنگی که در تاریخ ۲۱ مهرماه –1374 از تلویزیون پخش شد مشخصات معبد یا کاخ مکشوفه دریارم تپه حومه حومه شهر محمد آباد مرکز درگز چنین است :
۱- طول سان ۲/۱-۱۰ مترو عرض آن ۹ متر است .
۲- بدنه ی دیوارهای اطراف دارای نقاشی گچ بری است ، از ارتفاع دیوارهای اطراف یک متر و بیست سانتی متر باقی مانده است .
۳- از نقاشی ها ، اسب سوار دوره ساسانی دیده می شود، که با دشمن در جنگ است ، و جسد چند کشته بر زمین افتاده است .
۴- سراپرده ای جمع شده
۵- نقش زن کوره ای به دست دارد .
۶- چند بوته زنبق سنبل آناهیتا دیده می شود .
۷- نقش محراب
۸- شخصی ایستاده و در دست چوب دارد
۹- کتبه ایست مربوط به معرفی شخص
۱۰- نقش شخص دیگر با یک لیاس گل دار که در دست آتش دان روبان دار دارد .
۱۱- نقش اسب ، و شخص دهنه اسب راگرفته است .
۱۲- تصویر پادشاه که چکمه به پا دارد
۱۳- جنب سالن اطاقک وجوددارد که در آن تعدادی مهر تصویر دار با نوشته موجود بود ، که بایگانی مهرها محسوب می شود .
۱۴- شش پایه های ستون در اطراف سالن دیده می شود که شباهتی به پایه های ستون های تخت جمشید دارد (۱)
مشخصات معبد ساسانی
کشف شده در سال ۱۳۷۳
در بندیان درگز
۱- تالار معبد به طول ۲۵/۱۰ متر و عرض ۶/۸ متر
۲- نقشهای گچ بری شده در دیوار تالار در موضوعات مختلف اجرا شده اند ، و در داخل کادری به صورت قاب به عرض بین ۱۲ تا ۱۸سانتیمتر قرارداده شده اند
۳- نقش این قابها منحصراً پالت و صلیب شکسته است . هنرمند از تغیراتی که به پالت ها داده متنوع ترین نقوش گیاهی را به وجود آورده است .
۴- نقوش تالار را از نظر موضوعی می توان به چند گروه تقسیم کرد ،
اول – صحنه شکار ، که دو اسب سوار در تعقیب دو گوزن هستند که با تیرهایی که به بدنشان زده اند ، آنها را از پای در آورده اند ،
دوم- صحنه جنگ بین یک پادشاه ساسانی ویک پادشاه اجنبی که در زیر پای اسبان طرفین حداقل ۵ کشته دشمن افتاده است .
سوم ——- و صحنه پیروزی بر دشمن
چهارم – صحنه مذهبی که اناهیتا در کنار تالاری که پرده جمع شده ای دارد مشغول ریختن آب به زمین است ،در حالیکه در پشت سرش به بوته زنبق یا نرگس که احتمالاً سمبل روس است ،اززمین روئیده اند .
پنجم- معرفی شخصیت های مذهبی و سیاسی نقش پنج شخصیت در داخل محراب در وضعیت مختلف نقش شده است ، و در کنار هر یک از خط پهلوی مطالبی فقر شده است ، که احتمالاً حاوی معرفی این شخصیت هاست ، در دیوار مقابل محراب ، تصویری از یک بنا با دوستون در طرفی نقش شده است ، این معبد بر روی یک مصطنه ای سه پله ای ساخته شده است ،درحالیکه دوروبان در طرفین آن در متیزار است در دو طرف این معبد دو شخصیت ایستاده اند که در یک دست برسم ودر دست دیگر آتش آن دارند .
ششم – صحنه تاج بخشی از چهار شخصیت که لباس های متنوعی در بردارند به طور ایستاده نقش شده اند ، در پشت سر یکی از این شخصیت ها روبان بلندی آویزان است و حد فاصل بین شخصیت سوم وچهارم نیزکوزه دو دسته ای نقش شده است که قاعداً یکی از این دو شخصیت باید اناهیتا باشد.
هفتم – ———– بر روی دیوار —————- این گچ بری که متأسفانه بعلت نفوذ آب صدمات فراوانی دیده است ، نقش یک شخصیت نشسته به صورت چهار زانو و شخصیت دیگری که بر روی پشتی یا متکایی تکیه داده و دراز کشیده است و نیز در شخصیت ایستاده کنار آن ملاحظه می گردد .
هشتم –در کف اطاق محراب چندین اثر مهر بر روی قطعاتی ازگل رس به صورت گوزن ، گاو ، گریفون ، و نقش یک انسان کشف شد که در دور سر این شخص به خط پهلوی نام « روز به » خوانده می شود .
نهم – سقف تالار به وسیله چهار ستون که شالی ستون های پیازی شکل آن بر روی سه پله مکعب شکل قرار گرفته اند ، نگهداری شده است .
دهم- سقف این بنا سطح و احتمالاً پوشش با تیر و چوب داشته است .
اسنادی از کوچ دیروز و امروز
دامداران کوچ نشین خراسان
روزی وروزگاری مهمترین و بهترین وسیله حمل و نقل لوازم زندگی و مسکونی چادر نشینان دام دار شتر بود ، اثاثه خود را با شتر حمل می کردند ، و درنتیجه منزل به منزل توقف می نمودند ،و درهر منزل مدتی می مانند ، و یواش ، یواش به سوی ییلاق کوچ می کردند ، و این نحوه کوچ مستلزم صرف وقت بیشتر و تحمل زحمت کارهای جنبی آن بود ، که مردان و زنان کوچ نشین در منزلگاه ها ناگزیر به آن کارها بودند . از قبیل بر پا ساختن چادر و دوشیدن گوسفند و ماست بندی و کره گیری و غیره (تصویر شماره ۸۷) و اما
امروز
وقت ارزش بیشتری یافته و کوچ نشینان حوصله ی کند روی به سوی ییلاق وقشلاق و توقف درمنزلگاه ها را ندارند ، و مفید می دانند که باسرعت وصرف وقت کم تر وسایل زندگی و مسکونی و دام خود را به ییلاق و قشلاق به برند ، لذا ازوسائط نقلیه موتوری استفاده می کنند. بنابراین امروز کامیون ، وانت بار ، تراکتور جای شتر راگرفته است.
به نکات زیر توجه کنید