جستجو در تک بوک با گوگل!

بازدید
قسمت دوم
خانواده گسترده یک واحدتولیدی –مصرفی بوده که دارای نظام پخش کالاهم می باشد.مهم ترین تولیدآن ،موادغذایی وپس ازآن پوشاک ومسکن است،این واحددارای سلسله مراتب مشخص سنی وجنسی است وکلیه افرادازسنین پائین درامرتولیدشرکت دارند،فعالیت اقتصادی خانواده جنبه خودکفایی داشته هرچندکه درمراحلی درقرون وسطی باتولیدپیشرفته نیزروبرومی شویم. مایملک خانواده معمولأ به صورت غیرمنقول (زمین) به پدرخانواده متعلق بوده وازطریق اوبه ارث می رسید. تولیدخانواده وهمچنین شرایط تولیدی ،اجتماعی،همبستگی خانوادگی رامی طلبید،درخانواده گسترده بزرگ اهمیت پدرناشی ازمایملکی بودکه برای فرزندان به ارث می گذاشت.
درخانواده هایی که پایه اقتصاد آنهاصنایع خانگی بوداهمیت پدردرقابلیت کاری وآموزش حرفه به فرزندان وگاه تملک ابزارتولیدبود. شکل الگوی خانواده گسترده حتی دردوران پیش سرمایه داری نیز عمومیت همگانی نداشته وبیشتر درمیان ملاکین وفئودالهاودر شهرهادرمیان ثروتمندان وجود داشت. چنانچه پیشتر گفته شد،خانواده گسترده درجوامع کشاورزی غیرشهری وپیشاصنعتی رواج داشته ،زیراقادربوده خدمات خاصی راکه درشهرهاومناطق صنعتی توسط دولت وسازمانهای اختصاصی ارائه می شود،عرضه بدارد،بدین معنی که عضوخانوارمی تواندبرای کمک از اشخاص دیگریاری بطلبد.
اماخانواده مستقل درشیوه های معیشت صنعتی یاشکاروگردآوری بیشتر پیدامی شود.(بیش از ۸۸%مردم شکارگروگردآورنده جهان بیشترروزهای سال رادرگروههای خانوادگی بسرمی برند). درخانواده گسترده امکان جمع آوری سرمایه بیشتراست وامکان بکارانداختن آن ،اعم ازاینکه برای خریدگله ای جهت ازدواج باشدیاخریدزمین وتأمین وضع تحصیلی جوانی و…..البته درخانواده هسته ای امکان جمع آوری سرمایه هست ولی نه درحدتوان ووسعت خانواده گسترده.
خانواده گسترده روی هم رفته پایدارترازخانواده زن وشوهری است. درخانواده گسترده مردم می آیندومی روندولی واحداصلی مسئولیت جمعی خودراحفظ می کنددرحالیکه مرگ مادریاپدردریک خانواده هسته ای باعث جدایی یاازهم پاشیدگی خانواده می شود. البته درهمه جوامعی که نظام رفاه اجتماعی وجودنداردمسئولیت افرادغیرمولدبرگردن خانواده هامی باشدولی درخانواده گسترده اینکارباسهولت بیشتری انجام می گردد. سالخوردگان ،بیماران ،معلولین وبی پناهان درخانواده گسترده کمترازخانواده هسته ای سربارند زیراهزینه آنهابردوش یک یادو نفرنیست ودرنتیجه هرفردزیربارزحمت ومسئولیت کمتری قرارمی گیرد. دراین مرحله روابط خویشاوندی انتخابی نیست بلکه به فردتحمیل می شود،تنها راه ارتقا پایگاه اجتماعی ،ازدواج است وهمسرگزینی به شدت تحت فشار اجتماعی می باشد.
درجامعه ای که فردیت مطرح نباشدعلائق فردی نیز ارزش نداشته و فرع محسوب می گردند. درسرتاسرقرون وسطی تاپیش ازپیدایش خانواده بورژوازی که برای اولین بارمفاهیمی مانند(خانه من) معناومفهوم یافت ازدواج وعشق متفاوت وجداازهم بودندبطوریکه عشق وعلاقه همیشه متوجه افرادی غیر ازهمسربود. تانیمه قرن نوزدهم ،خانواده گسترده پدرسالارتنهاشکل مطلوب وایده آل خانواده بود. خانواده درهرمرحله بازتابی ازشرایط خاص دوران خودبوده ،همچنین تحول خانواده بشکل یک خط مستقیم انجام نگرفته بلکه تحولی است پیچیده ،ازیک طرف ابعاد خانواده های گسترده طبقات بالابتدریج کوچک شده وازطرف دیگر خانواده های هسته ای طبقات پائین (رم قدیم وقرون وسطی )همزمان بابالارفتن سطح طبقاتی آنهااهمیت بیشتری یافته ، گذرازخانواده گسترده به هسته ای نیزبتدریج صورت گرفته وهمزمان با این تغییرات اشکال جدیدی ازخانواده بوجود آمده است.
باپیدایش صنایع خانگی ازدواج ازقیوداجباری خودکه بایدابتداامکان کسب درآمدبوجودمی آمدسپس ازدواج صورت می گرفت آزادشددیگرمالکیت برزمین یاداشتن کارگاه صنعتگری برای ازدواج مهم نبوداصل مهمتر توانائیهای فرددرانجام کاربود.ازآنجا(که دراین مرحله )دستمزدهابه شکل نقدی پرداخت می شددراقتدارپدردگرگونیهایی بوجودآمد، وابستگیهای اقتصادی فرزندان به پدرکاهش یافت ، احتمالأباپولی که فرزندان به عنوان خرج خانه به پدرومادر دادندآزادی خودراازقیدوبندهای خانوادگی وبخصوص اقتدار پدرخریدند.
یه این ترتیب ازدواج ازسلطه خانواده بتدریج خارج شد زیرازوج جوان باتوجه به کاروکوشش قادربه تأمین معاش بودند. دگرگونی ازجوامع سنتی به صنعتی باعث دگرگونی درشکل خانواده شد. تفاوت خانواده مدرن هسته ای امروزباخانواده دوران قبل در دگرگونی شیوه خانه داری واندازه خانواده نیست بلکه انحلال کل خانه یعنی خانه ای که درآن همسانی کامل میان کار وزندگی وجودداشت موردتوجه است.
تنهاباازمیان رفتن روابط کاردراین واحدیعنی زمانی که خانواده ازمسائل تولیداقتصادی آزادشد، برای اولین باردر تاریخ احساسات وعواطف اساس رابطه زن وشوهرووالدین وفرزندان شد. ازقرن نوزدهم به بعدباتغییرشیوه مالی تولیداقتصادی یعنی بوجود آمدن تولیدانبوه برای فروش دربازار،اضمحلال –کل خانه ـوپیدایش ـخانواده مدرن ـ آغازشد. مرد نان آورباهمسروفرزندانی وابسته به خودبندرت درطول تاریخ دیده شده است، درتمام طول تاریخ زن ومردهردووظیفه نان آوری ومسئولیت خانواده رابرعهده داشتند مگردرزمانی که به علت زایمان زن مجبور به ترک کاربود. پدیده مرد نان آوردرمیان طبقه متوسط جامعه یابهتربگوئیم تنهادرمیان اشرافیت کارگری بوجودآمده بود. خانواده هسته ای دوران معاصراحتمالأمنبعث ازالگوی خانواده بورژوازی است. خانواده های بورژوازی بخشی ازخانواده های اوایل دوران صنعتی شدن بودند که زندگی خودرابا درآمدهای ثابتی ماننداجاره ،سودسرمایه یاسهام تأمین می کردند، دراین خانواده هانیزجدایی کامل زندگی وشغل وجودداشت امابرخلاف خانواده های کارگری خانواده بورژوازی ازلحاظ اقتصادی تأمین بود. درخانواده بورژوازی به دلیل جدابودن محل شغل ازمکان زندگی وتأمین مادی برای اولین بار امکان دورنگاهداشتن زن وکودکان ازدرگیریهای اقتصادی ومادی ایجادشد وبرای اولین بارـ خانه ـ تبدیل به مکانی خصوصی شد که درآن صمیمیت ،محبت واحساسات فردی اهمیت بسیارپیداکرد.
درخانواده بورژوازی زن برای اولین باردرقالب مادری که به تربیت فرزندان خودرسیدگی می کندوهمسری که وظیفه او فراهم کردن وسایل آسایش زندگی شوهرش می باشد، مطرح شداین نوع خانواده بتدریج الگوی طبقه متوسط قرن بیستم وایده آلی برای خانواده های کارگری شد. درخانواده های کارگری جدایی میان محل کاروزندگی وویژگی نان آوری پدربه خوبی مشخص شد، شرکت زن درتولیدبه علت جدایی محل کاربه صورت منقطع وبادرآمدکمترهمراه شد.
خانواده هسته ای دراثردگرگونی تدریجی خانواده هاوگذرازمراحل خانواده صنایع خانوادگی، کارگری بوجودآمد. خانواده هسته ای روستایی تفاوت عمده ای باخانواده هسته ای شهری داردازویژگیهای عمده این خانواده فعال بودن زنان درانجام فعالیتهای اقتصادی ودرعین حال عدم دخالت زنان درتصمیم گیری های مهم خانوادگی می باشد. درجوامع صنعتی درحالیکه خانواده به عنوان یک واحدتولیدی بتدریج اهمیت خودراازدست می دهد روابط وآرمانهای درون خانواده نیزباید خودرابا شکل جدیدهمپاسازند اماهر اندازه که ازاهمیت خانواده به عنوان یک واحداساسی اقتصادی بیشترکاسته می شود تأکیدجامعه برروی حفظ شکل سنتی آن بیشترمی شودودراین میان بخصوص زنان بیشترازمردان صدمه می بینندزیرانه تنهابایدخودرابانقش نان آور درمیان مردان منطبق سازند بلکه مجبوربه ارائه نقشهای سنتی زن خانه دارنیزهستند.
خانواده هسته ای بامراحلی ازنظام صنعتی هماهنگی دارد. اینکه خانواده جدیدوظایف سنتی خویش راازدست داده درحقیقت یک تغییرشکل اساسی نیست وهنوزاقتدارپدرکه دردوران قبل دارای عینیت ضروری بودازطرف جامعه تبلیغ می شود. درجوامعی مثل ایران خانواده نهادی است که نه ضرورتأ برپایه عشق بلکه برپایه کارکرد و وظایف متعددآن بنانهاده شده است ،امری که آن رابه یکی ازمهم ترین نهادهای اجتماعی بدل ساخته است. خانواده یگانه نهادتولیدمثل، کوچک ترین واحداقتصادی جامعه، اصلی ترین نهادشروع وبرخورداری ازپذیرش اجتماعی برای پاسخگویی به نیازهای جنسی،اصلی ترین نهادحقوقی حفظ ماکیت وانتقال ارث ومهمترین نهادی است که وظیفه تربیت وپرورش اجتماعی کودک رابرعهده دارد وازسوی دیگرخانواده دراین جامعه دستگاه ایدئولوژیک نیرومندی است که اخلاق جمعی وهنجارهای اجتماعی رادرفرد درونی کرده وبه آنهامشروعیت می بخشد، درواقع خانواده درایران غالبأ نهادی استبدادی بوده وچگونگی توزیع قدرت درآن چگونگی توزیع قدرت درجامعه رامنعکس می کند.
درایران معمولأخانواده بزرگ درروستاها و خانواده هسته ای درشهرهای بزرگ شکل اصلی خانواده راتشکیل می دهند، بااین همه ساختار مسلط درشهرها نیزخانواده پدرسالار است که درآن غالبأ پدر یا پسربزرگ تأمین کننده معاش کل اعضای خانواده اند. درنتیجه وابستگی اقتصادی زن به مرد یکی ازپایه های اصلی تقسیم کاری است که درخانواده های شهری ایرانی به چشم می خورد.
این تقسیم جنسی کار برپایه کارخانگی زن وکاراجتماعی مرداستواراست. مرد رئیس، نان آور و سرپرست خانواده است و زن وظیفه انجام کارخانگی، تولیدمثل، رفع نیازهای جنسی وتأمین آسایش روحی مرد ومراقبت ازکودکان رابعهده دارد. چنین موقعیتی به مردقدرت بی چون وچرایی می دهد، حتی زنانی که به کاراشتغال دارندبه میزان زیادی ازاین نابرابری اقتصادی رنج می برند. خصلت اجباری خانواده درجامعه ایران دوام بیشتری به آن داده وجدایی رامشکل کرده است. تفکیک نقشهای زن ومردتنهاالگوی نابرابری نیست که درخانواده معاصربا ایفای نقشهای جداگانه زن ومردبه فرزندان القا می شود بلکه نقش محافظه کارانه خانواده معاصر، نابرابریهای اقتصادی واجتماعی کشورهای توسعه یافته وتوسعه نیافته ونابرابریهای نژادهای متفاوت رابه جوانان منتقل می کنند. خانواده هسته ای معاصر فرزندان راافرادی مصرف کننده وپرتوقع بارمی آورد که کمتر نگران مسائل آینده زندگی هستند، اختلاف بین رفتار معمول خانواده معاصروارزشهای برابری وعدالت آنقدرعظیم است که عکس العمل جوانان رانیزبرانگیخته ،اختلاف بین اصول وعمل خانواده می تواندبیان کننده حساسیت زیادجوانان عصر جدید نسبت به عوامفریبی نسل گذشته باشد و بنظرمی رسد عصیان بسیاری ازنوجوانان امروزی ازطبقات متوسطه علیه والدین دقیقأ معلول همین اختلاف بین اصول وعمل خانواده معاصراست، مثلأبسیاری از والدین اصول برابری نژادی ودینی راتأیید می کنند ولی ازمعاشرت فرزندان خودباافرادخارج ازنژادودین ناراضی اند.
قوانین معاشرت در جمع ۲٫۳۳/۵ (۴۶٫۶۷%) ۳ امتیازs مودب و فهیم بودن یک مهارت اجتماعی مهم است که میتواند به شما کمک کند تا دوستان جدید پیدا کنید، در حرفهی خود موفق شوید و محترم شمرده شوید.
در آغاز ازدواج، شاید انقدر همهچیز جدید و هیجانانگیز است که نگهداشتن هیجان و شور یک رابطه، کار دشواری نباشد.
تهاجم فرهنگی از نوعی دیگر ۵٫۰۰/۵ (۱۰۰٫۰۰%) ۱ امتیاز تهاجم فرهنگی از نوعی دیگر/ تهاجم فرهنگی از نوعی دیگر/ زمان در کشورمان خیلی سریع میگذرد ایران صد سال پیش خیلی با ایران امروز فرق دارد خیلی چیزها وارد ایران شد که ما مجبور شدیم […]
وضعیت حجاب در جامعه امروز ما ۲٫۶۹/۵ (۵۳٫۸۵%) ۱۳ امتیازs وضعیت حجاب در جامعه امروز ما/ وضعیت حجاب در جامعه امروز ما/ اینکه وضعیت حجاب در جامعه به این صورت درآمده است و روز به روز کم رنگ تر می شود، به این دلیل […]
پدیده شوم تکدی گری ۴٫۵۰/۵ (۹۰٫۰۰%) ۲ امتیازs پدیده شوم تکدی گری/ پدیده شوم تکدی گری/ دست طمع چو پیش کسان می کنی دراز پل بسته ای که بگذری از آبروی خویش تکدی گری، عوارض و مخاطرات زیادی دارد. بخشی از مطالعات مقطعی و […]
قوانین آداب معاشرت/ قوانین آداب معاشرت/ زیگموند فروید میگوید: «نمیتوان این مسئله را نادیده گرفت که تمدن تا چه حد بر پایهی چشمپوشی از غریزه بنا شده است.» همواره میان اینکه چقدر باید غرایز خود را دنبال کنیم و چقدر باید تسلیم قراردادهای اجتماعی […]
به نکات زیر توجه کنید