جستجو در تک بوک با گوگل!

بازدید
مقدمه
حق تعلیم و تربیت یکی از مهمترین حقوق اساسی هر انسانی است و فراهم آوردن امکانات آموزش و پرورش همگانی برای شکوفایی ابعاد معنوی و مادی انسانها و تأمین حقوق همه انسانهای یک جامعه ضروری است . علاوه بر این با امکانات آموزش و پرورش عمومی و مطلوب می توان منابع انسانی جامعه را توسعه و تکامل بخشید، سلامت و بهداشت افراد جامعه را تأمین نموده، فرهنگ جامعه را غنی ساخت، ثبات سیاسی و همبستگی اجتماعی را فراهم آورد و نیروی انسانی مورد نیاز رشد اقتصادی را پرورش داد. اما نظام آموزشی نیز مانند هر نهاد دیگری می تواند به علت کمبودها و کاستی ها و یا عوامل دیگری دچار سوء کارکرد شود بطوریکه نتواند بخشی از اهداف خود را به درستی به انجام رساند و سرمایه و مواداولیه ای را که در اختیار آن قرار داده شده، تلف نماید و نتیجه مطلوب و مورد انتظار را به بار نیاورد. در این صورت است که می توانیم اصطلاح افت تحصیلی را به کار ببریم. هم اکنون افت تحصیلی در دانشگاه ها و مراکز آموزشی به صورت کمی و کیفی وجود دارد. صورت کیفی افت تحصیلی به یادگیری ناقص و ضعف علمی و بینشی دانش آموخته نظام آموزشی اشاره دارد که قادر نیست انتظارات جامعه و سازمان های اجتماعی را از خود به عنوان یک فرد تحصیل کرده برآورده سازد. صورت کمی افت تحصیلی به صورتهای اخراج، ترک تحصیلی و انصراف و مشروطی جلوه گر می شود که این امر آثار و پیامدهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی برای فرد و نظام آموزشی و جامعه دارد. این پژوهش با طرح این سوالات که چرا با وجود علاقه زیاد به تحصیل، بعضی از دانشجویان پس از ورود به دانشگاه از تحصیل منصرف و یا اخراج می شوند؟ چار بعضی دیگر به نتایج مطلوب نمی رسند و مشروط می گردند؟ و با هدف بررسی خصوصیات اقتصادی- اجتماعی افراد دارای افت تحصیلی و همچنین زمینه های تحصیلی و آموزشی آنها، به منظور شناخت این مسأله و بررسی علل و عوامل مؤثر بر افت تحصیلی برای جلوگیری یا کاهش افت تحصیلی انجام شده است. در این مقاله سعی می شود تا درباره تأثیر عوامل آموزشی شامل پایه تحصیلی فرد، معدل دیپلم، سابقه تجدیدی و مردودی در دبیرستان، سهمیه کنکور، محل اخذ دیپلم (شهر یا روستا) و ارزیابی دانشجو از سطح امکانات آموزشی داوطلبانه دارند تا اخراج از تحصیل ، ثابت شده که در بسیاری از دانشجویان ، عملکرد کلاسی مهمترین عامل پیش بینی ماندن در دانشگاه است.
همچنین تحقیقات زیادی بر این نکته تاکید دارند که افت تحصیلی ارتباطی بسیار قوی و نزدیک با ویژگیهای خانوادگی دانش آموز دارد. به عبارت کلی تر وضعیت اجتماعی – اقتصادی خانواده رابطه معکوسی با افت تحصیلی دارد.
دانش آموزانی که در خانواده هایی زندگی می کنند که از سطوح پایین وضعیت اجتماعی – اقتصادی برخوردارند ، نسبت به دانش آموزانی که متعلق به خانواده هایی با وضعیت اجتماعی و اقتصادی با لا هستند،افت تحصیلی بیشتری را نشان می دهند ، حتی زمانی که عامل هوش نیز کنترل شده باشد.( سول و شان ، ۱۹۶۷ : ۲۳- ۱ و ۴۰ )
علاوه بر آن ، نوع موسسه تقریبا با کیفیت آن همبستگی دارد، عجیب نیست که کیفیت موسسه نیز بر حضور و باقی ماندن دانش آموزان در آموزشگاه تاثیر داشته باشد. در تحقیقی برای ایالت (ویسکا نیسن)دریافتند که موسسات با کیفیت بالاتر، نسبت به موسسات با کیفیت پایینتر، فارغ التحصیل بیشتری دارند . آنها با تمرکز بر اجرای ویژه کیفیت دانشکده دریافتند که موسساتی با درآمد سرانه بیشتر برای هر دانش آموز ، دارای دانش آموزان با پیشرفت بیشتری هستند.ازآنجا که عملکرد و افت تحصیلی مستقیما در ارتباطند ، می توان حدس زد که ویژگیها ی موسسه ای با میزان متفاوت از افت تحصیلی مربوطند. با وجود این مساله کیفیت موسسه پیچیده تر ازآن است که از مقایسه های ساده بین موسسات با کیفیت متفاوت انتظار میرود. مقایسه های ساده گرایش به سرپوش گذاشتن بر این واقعیت دارند که تعاملی مهم بین کیفیت موسسه ، ترکیب دانش آموزان و
عملکرد فردی و بنابراین پایداری در موسسه وجود دارد.
همچنین عدم توجه به نیازها و استعدادهای افراد و تفاوتهای فردی آنان، در این زمینه و عدم استفاده از روش های مطلوب تدریس و یادگیری، علاقه و انگیزه آنان را برای آموختن از بین می برد و این عدم علاقع بازتاب نا مطلوبی بر نتایج کار دارد و میزان افت تحصیلی را افزایش می دهد. این بی علاقگی در میان تعداد زیادی از دانش آموزان مشاهده می شود که اثر نامساعدی بر پیشرفت تحصیلی آنان بر جای می گذارد. اما این نتیجه نامطلوب برای دانش آموزان محرومی که زمینه های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی نامساعد به مدرسه می آیند، به مراتب زیادتراست. (امین فر، ۱۴:۱۳۶۷)
امروزه در دانشگاه ها به جای استفاده از تمام استعدادها و هدایت تواناییهای بالقوه دانشجویان برای تحقیق و تفحص، جستجو، مشاهده، تجربه و آزمایش، تجزیه و تحلیل امور و قضاوت و داوری درباره پدیده ها و یا تعبیر و تفسیر آنها که می تواند تمام استعدادهای دانشجویان را پرورش دهد، تنها به روش حفظی و بیان لفظی مطالب اکتفا می شود. در این زمینه ((پیاژه)) دانشمند معروف سوئیسی می گوید:
استفاده منحصر به فردی که آموزش و پرورش مرسوم قدیمی از نطق و زبان می نماید تا دانش آموز را تحت تأثیر قرار دهد، متضمن این معنی است که کودک مفاهیم ذهنی خود را عیناً مانند ما بزرگسالان می سازد و بدین ترتیب، مفاهیم ذهن معلم و شاگرد یک به یک متناضر است. همین واقعیت غم انگیز در آموزش و پرورش مرسوم قدیمی، یعنی افراد در استفاده از نطق و بیان و سیل مفاهیم کاذبی که به الفاظ بدین معنی واقعی قلاب شده است، به قدر کافی نشان دهنده دشواری روش فوق و مبین یکی از دلایل اصلی واکنش «مدارس فعال» در برابر «مدارس مرسوم قدیمی» که بر «آموزش فعل پذیر» تکیه دارند، است. درک این واکنش و اعتراض آسان است. زیرا مفاهیم خاص بزرگسالان که در زبان روشن فکرانه به صورت علائم اختصاری درآمده و از سوی اهل نطق و خطابه و بحث بکار می رود، در حکم ابرازهایی هستند در خدمت ذهن که اساساً برای تنظیم اطلاعات به دست آمده و در تسهیل مبادله و انتقال افکار میان افراد (بزرگسالان) سودمند است و حال آنکه در نزد کودک، هوش عملی بر هوش شناختی تفوق و جستجو بر دانش ساخته و پرداخته تقدم دارد. (پیاژه، ۱۳۶۰: ۱۳۴)
عدم تغییر اساسی در روش های تدریس و یادگیری، مخصوصاً در کشورهای جهان سوم وابسته به کمبود امکانات آموزشی از قبیل: مواد آموزشی، وسایل آزمایشگاهی و کارگاهی، کتابخانه ها و تأسیسات و تجهیزات دیگر نیز هست که به این مجموعه باید فقدان یا کمبود معلمان و نیروهای انسانی شایسته و کارآمد را نیز افزود که یکی از عوامل اصلی افت تحصیلی است.
افت تحصیلی
مسأله افت تحصیلی در آموزش و پرورش، یکی از مهمترین مسائل نظام آموزشی، در اغلب کشورهای جهان می باشد.
منابعی که ازاین راه تلف می شود خواه بصورت عمر انسان ها یا به صورت منابع مادی، هر ساله رقم قابل توجهی را تشکیل می دهد بطوریکه بهبود کارایی نظام های آموزشی تا اندازه زیادی، موکول به کاهش افت تحصیلی است.
افت تحصیلی در ایران، بویژه در مناطق محروم نیز رقم قابل توجهی را تشکیل می دهد و هر سال این پدیده، به صورت مردودی و ترک تحصیل، مقدار و تعداد زیادی از منابع و استعدادهای بالقوه انسانی و مالی جامعه را تلف می کند و آثار ناگواری در زندگی فردی و اجتماعی افراد، برجای می گذارد، بدین لحاظ ضرورت دارد که، در برنامه ریزی آموزشی به این مسأله توجه مبذول گردد و راه های مقابله یا کاهش آن، مرود بررسی قرار گیرد.
معنا و مفهوم افت تحصیلی
کاربرد اصلاح افت یا اتلاف در آموزش و پرورش، از اقتصاد گرفته شده و آموزش و پرورش را، به صنعتی تشبیه می کند که بخشی از سرمایه و مواد اولیه ای را که باید به محصول نهایی تبدیل شود، تلف می کند و نتیجه مطلوب و مورد انتظار را، به بار نمی آورد، اگر از نقطه نظر منابع و مخارجی که جامعه در اختیار نهاد تعلیم و تربیت قرار می دهد، به آموزش و پرورش نگریسته شود، بدون شک آموزش و پرورش، یکی از بزرگترین نهادهای اقتصادی جهان است.
لذا می توان اصطلاح «افت» یا «اتلاف» را در مورد آن بکار برد و به سؤالی که بیانگر انواع افت است، پاسخ داد، این سؤال عبارتست از اینکه چه چیزی تلف شده است؟!
گروهی به سوال فوق چنین پاسخ می دهند : پرورش و یادگیری انسانها، تأسیسات ساختمانی و تجهیزات مدارس و مؤسسات آموزشی، ارزش کار معلمان و وقتدانش آموزان.
گرهی دیگر اتلاف های ناشی از افت تحصیلی را چنین ذکر می کنند:
الف) اتلاف هزینه های جاری اداره مؤسسات توسط دولت.
ب) اتلاف سرمایه گذاری ثابت، برای احداث و تجهیز فضاهای آموزشی.
ج) اتلاف هزینه های مستقیم خانواده مانند نوشت افزار و سایر وسایل تحصیلی و … .
د) اتلاف ناشی از سرماخوردگی و از دست رفتن روحیه و احساس حقارت و مانند آنها، جملگی مانع شکوفایی کامل استعدادها و توانایی های فرد شکست خورده در تحصیل است. ز) اتلاف ناشی از هزینه های تحمیل شده به دولت و خانواده ها، به علت بروز انحرافات ناشی از سرماخوردگی، افسردگی و طغیان نوجوانان شکست خورده.
و) اتلاف هزینه های حمل و نقل و ارتباطات، برای رفت و آمد دانش آموزان مدرسه.
افت تحصیلی به طور اعم شامل سه مفهوم : تکرار پایه تحصیلی، ترک تحصیل زودرس و کاهش کیفیت تحصیلی دانش آموز است. بطور اخص افت تحصیلی شامل تکرار پایه تحصیلی و کاهش کیفیت تحصیلی دانش آموزان است.
افت تحصلی را می توان چنین تعریف کرد. کودکی در مدرسه ای ثبت نام می کند اما در فرایند تعلیم و تربیت در یک سطح و پایه تحصیلی با شکست مواجه می شود، تکرار کننده پایه تحصیلی کودک یا نوجوانی است که پایه تحصیلی را مجدداً تکرار می کند. کاهش کیفیت تحصیلی به این معناست که وضعیت تحصیلی یک دانش آموز در سطح مطلوب یا معمول نیستو بالاخره ترک تحصیل عبارتست از اینکه مثلاً دانش آموزی، قبلاً در فرایند تعلیم و تربیت نقش داشته و تحت تعلیم قرار گرفته است اما به دلایلی تصمیم می گیرد، برای مدتی یا برای همیشه، در فرایند آموزش و پرورش مشارکت نداشته باشد البته تصمیم به ترک تحصیل ممکن استس از جانب خود دانش آموز یا والدین یا افراد دیگری باشد که عموماً خود فرد یا والدین او، باعث می شوند که فرد تحصیلاتش را ادامه ندهد.
بسیاری از صاحبنظران، افت تحصیلی را، از دو جنبه مورد بررسی و مطالعه قرار می دهند: افت کمی و افت کیفی.
افت کمی شامل نسبت دانش آموزان مردود شده و ترک تحصیل کنندگان یک دوره آموزش به کل ثبت نام شدگان آن دوره است. افت کیفی ناتوانی برنامه ها و روش های آموزش در تحقیق کامل هدفهای پیش بینی شده برای پرورش استعدادها و توانائیها و مهارتها و خلاقیت ها.
علایق و پرورش جنبه های اخلاقی و معنوی دانش آموزان صرف نظر از پذیرفته شدگان آنان در امتحانات رسمی است.
افت کیفی هر دوره در دوره های بالاتر تححصیلی به افت کمی منجر می شودس دانش آموزانی که دوره ابتدایی را به پایان می رسانند اما توانایی و مهارتهای لازم را به گونه ای که در هدفهای این دوره پیش بینی شده، به خوبی کسب نمی کنند در دوره راهنمایی تحصیلی احتمالاً به گروه دانش آموزان مردودی می پیوندند و ملاحظه می شود که کاهش افت کمی بدون بالا بردن سطح کیفی آموزش و پرورش است.
گروهی دیگر انواع افت تحصیلی یا اتلاف در آموزش و پرورش را بصورت ذیل طبقه بندی می کنند.
الف) افت بر اثر قصور نظام اجتماعی، در فراهم آوردن آموزش و پرورش همگانی: از آنجا که تعلیم و تربیت وظیفه شکوفایی استعدادهای انسان را بر عهده دارد و تحقق انسانیت در گروه تعلیم و تربیت می باشد بدین لحاظ جامعه و کشوری که در فراهم آوردن آموزش و پرورش همگانی قصور داشته باشد وظایف خود را در برابر شهروندان خود انجام نداده و لذا با پرورش توان بخشی از منابع انسانی خود عامل اتلاف شده است.
ب) افت بر اثر قصور نظام آموزشی در آوردن کودکان، نوجوانان و جوانان، به داخل نظام آموزشی این نوع افت هنگامی رخ می دهد که امکانات تحصیلی به نوعی برای افراد فراهم گردیده است، اما به علل مختلف از جمله نگرش خانواده نسبت به تحصیل کودکان و جوانان خود مثلاً به لحاظ جنسیت آنان یا نیازی که خانواده به کار فرزندان خود دارد و یا به علل دیگر از فرستادن فرزندان به مؤسسات آموزشی خودداری می شود.
ج) افت بر اثر قصور نظام آموزشی در نگهداری افراد در داخل نظام آموزشی، توانایی نگهداری دانش آموزان در نظام آموزشی به عوامل خارجی و داخلی نظام آموزش و پرورش بستگی دارد.
یعنی شرایط اجتماعی و اقتصادی جامعه ممکن است طوری باشد که مدرسه نتواند چنانکه در نظر دارد تا حد لازم افراد را رد مدرسه نگهدارد، لذا تعدادی از آنها مدرسه را ترک می کنند.
د) افت بر اثر قصور نظام آموزشی در ایجاد در ایجاد هدفها و برنامه های متناسب آموزشی: در این نوع افت، افراد به مؤسسات آموزشی آمده و تحصیلات خود را ادامه داده و از مرحله یا دوره ای از آموزش و پرورش، فارغ التحصیل می شوند، به علت نامناسب بودن هدفها و برنامه های این مؤسسات قابلیت و مهارتهای لازم را کسب نمی کنند، لذا تحصیلات آنها نوعی افت محسوب می شود.
هـ) افت بر اثر قصور نظام آموزشی در دستیابی به هدفها و برنامه های مؤثر آموزشی: این نوع افت از کارایی نامناسب نظام آموزشی در دستیابی به هدفها و برنامه های خود حاصل می شود این نوع افت را می توان بر حسب کاهش محصول نظام آموزشی در هر پایه تحصیلی از آنچه که نظام آمورزشی در نظر داشته به آن برسد تشخیص داد. معیار عدم موفقیت ارزیابی مدرسه، از کار دانش آموزان در خلال سال تحصیلی و یا امتحانی است که در پایانسال به عمل می آید. این عدم موفقیت یا به مردودی و تکرار پایه تحصیلی و یا به ترک تحصیل منجر می شود.
با توجه به مطالب فوق می تون اینگونه نتیجه گرفت که در آموزش و پرورش، انواع متعدد افت (ضایعه) وجود دارد.
اما آنچه در تمام این انواع مشترک است و تحت یک عنوان کلی می تواند مطرح باشد، عدم توفیق در تحقق هدفها و مقاصد تربیتی است بعبارت دیگر هرگونه عاملی که بازده کار مدرسه و خانواده و یا اجتماع را از لحاظ نیل به مقاصد تربیتی کاهش دهد نوعی اتلاف و ضایعه است بنابراین هر نوع نارسایی در هریک از ابعاد کارتربیت ممکن است منشاء اتلاف و ضایعه باشد. وضعف و کمبود در برنامه ها و روش ها با خط مشی های اجرایی، عدم شایستگی و آزمودگی کاردر آموزشی، کمبود وسایل و نارسایی در محیط کار، عدم همکاری در مدرسه و خانواده، مبانی مهم اتلاف بشمار می آیند.
به علاوه شرایط اجتماعی و اقتصادی خانواده شیوه و میزان مراقبت خانواده در تربیت فرزند، روابط اجتماعی و فرهنگ جامعه نیز بعنوان عوامل برون مرزی مدرسه ممکن است سود بخشی فعالیت های تربیتی را کاهش داده و ضایعه و اتلاف به بار آورند.
عوامل مؤثر برافت تحصیلی
با توجه به تحقیقات و مطالعاتی که در سطح ایران و جهان در رابطه با مسأله افت تحصیلی انجام گرفته است و تجارب شخصی، می تواند عوامل مؤثر بر افت تحصیلی دانش آموزان استان سیستان و بلوچستان را به چهار مقوله اصلی تقسیم نمود:
الف) عوامل مربوط به نظام آموزشی
نامتناسب بودن هدفها و محتوای برنامه ها با نیازها و استعدادها و علایق دانش آموزان: قصور نظام آموزشی در برقراری هدفها و برنامه هایی که با نیازهای رشد و تکامل فرد و علایق و انگیزه های او متناسب و هماهنگ باشد، برجریان تعلیم و تربیت تأثیر نامناسبی برجای گذارده و باعث افت تحصیلی می گردد.
در تعیین اهداف باید نیازهای فردی و اجتماعی فراگیران همواره، مورد نظر باشد، علاوه بر این مشخص بودن اهداف، وسیله مناسبی برای تعیین نوع مواد آموزشی، محتوای برنامه ها و چگونگی ارزشیابی و ایجاد هماهنگی بین فعالیت های مختلف آموزشی، حیطه فعالیت معلم می باشد و شاگردان با آگاهی از هدفهای آموزشی با میل و علاقه بیشتری به یادگیری می پردازند. علاوه بر این هماهنگی بین اهداف آموزشی، با استعدادها، علایق و نیازهای فراگیران، برجریان آموزشی، تأثیر مطلوبی برجای می گذارد.
بنابراین می توان گفت، عدم توجه به نیازها و استعدادهای دانش آموزان و تفاوتهای فردی آنان، در این زمینه علاقه و انگیزه آنان را برای آموختن، از بین برده و این عدم علاقه، بازتاب نامطلوبی، بر نتایج کار داشته و میزان افت تحصیلی را افزایش می دهد.
۲- کمبود فضا و امکانات آموزشی: معلم خوب در شرایط محدود نیز می تواند مؤثر واقع شود. اما شکی نیست که فضا و تجهیزات آموزشی مناسب می تواند در کیفیت تدریس معلم و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان، بسیار مؤثر باشد و موجبات کاهش افت تحصیلی را فراهم آورد در رابطه با فضا و امکانات آموزشی می توان به موارد ذیل اشاره داشت:
کثرت دانش آموزان در کلاس: با وجودی که آموزش و پرورش، سقف دانش آموزان هر کلاس را مشخص نموده اند (۳۵ نفر برای مدارس شهری و ۲۵ نفر برای مدارس روستایی) اما این سقف به علت کمبود کلاس، رعایت نمی شود و گاهی در کلاس، بیش از این تعدادس، دانش آموز وجود دارد و همین عامل سبب می شود که معلم نتواند به طور مؤثر و شایسته با دانش آموزان کار کند و به ارزشیابی مستمر آنان بپردازد و نقاط ضعف و قوت هر دانش آموز را بسنجد و در رفع نواقص آن اقدام نماید.
فقدان کتابخانه غنی فعال: با توجه به اهمیت روز افزون کتاب و کتابخوانی، در اکثر مدارس، کتابخانه ای وجود دارد ولی بیشتر محتوای این کتابخانه ها را کتابهای داستان تشکیل می دهد و کتابهای کمک آموزشی درصد ناچیزی را شامل می شود. در موارد نادری که کتابخانه ای غنی هم وجود داشته باشد، فرهنگ مطالعه نه تنها در دانش آموزان ما، بلکه در کلیه افراد جامعه ما رشد نکرده و جا نیفتاده است باید دانش آموزان را به مطالعه و تشویق و ترغیب نماییم، چنانچه دانش آموزان به مطالعه پایبند و علاقمند باشد، هرگاه با مشکلی در امر تحصیل یا زندگی مواجه شود درجه رفع آن اقدام می نماید و خوش می تواند نقاط ضعف خود را قوت بخشد.
فقدان آزمایشگاه و تجهیزات مناسب: برای دروسی که جنبه علمی دارند (مثل درس علوم و … ) مدارس نیازمند به یک آزمایشگاه مجهز می باشند، ولی به جرأت می توان گفت که بندرت در مدارس آزمایشگاه وجود دارد یا معلم (مسؤول آزمایشگاه) آزمایش مربوطه را انجام می دهند و دانش آموزان فرصت انجام آزمایش را داد و معلم یا مسؤول آزمایشگاه، جنبه هدایتی وارشادی داشته باشند.
تخته سیاه و میز و نیمکت نا مناسب: در مدارس، بهترین وسیله برای انتقال اطلاعات و مفاهیم از ذهن معلم یا کتاب درسی به دانش آموزان، تخته سیاه می باشد که متأسفانه تخته سیاه های مدارس از کیفیت مطلوبی برخوردار نیستند.
در ضمن میز و نیمکتهایی که دانش آموزان از آنها استفاده می کنند، کیفیت نامطلوبی دارند و حتی در مواردی که آمار دانش آموزان در کلاس بالا می باشد، تعداد زیادی از دانش آموزان از یک میز و نیمکت استفاده می کنند. در چنین حالتی که دانش آموزان با کمبود فضا مواجه می شوند چگونه می توان انتظار داشت که ذهنشان را به مطالب درسی و آموزشی متمرکز نمایند.
۳- نامتناسب بودن روش های ارزیابی : در اکثر نظام های آموزشی، پیشرفت تحصیلی و ارتقاء به کلاس بالاتر بر اساس ارزشیابی ها و امتحاناتی است که به طور فصلی و یا در پایان سال تحصیلی، از دانش آموزان به عمل و نمراتی که دانش آموزان در این امتحانات کسب می کنند، سرنوشت آینده آنان را روشن می سازد که به کلاس بالاتر می روند یا مردود شدهو باید همان کلاس قبلی را تکرار کنند و یا ترک تحصیل گفته از نظام آموزشی خارج شوند. این تأکید زیادی بر نمرات امتحانی می شود.
از سوء دیگر نیز بر کل نظام آموزشی می گذارد یعنی دیگر این تکوین و تکامل فرد نیست که هدف اصلی نظام آموزش و پرورش است، بلکه توانایی یادگیری اموری که قابل اندازه گیری باشند، هدف اصلی بشما می آید و در این صورت نمره، به خودی هدف شده است و نه وسیله ای برای تصمیم گیری دوباره چگونگی کمک به آموزش و پرورش فرد.
نکته مهم دیگری که باید به آن توجه نمود، این است وقتی کار دانش آموز ارزیابی می شود بجای تأکید برآنچه که دانش آموز صحیح انجام داده است، براشتباهات او تأکید می شود.
تغییر وتحول ونوآوری درروش های انتخابات وارزیابی پیشرفت تحصیلی باید ابتدا بصورت تغییر درنگرش معلم، نسبت به کار دانش آموزجلوه گر شود تابجای شمردن خطاهای دانش آموز، به آنچه که صحیح انجام داده توجه نموده وآنها را مورد تأیید وتشویق قراردهد زیرا نتایج پژوهش های بسیاری از روانشناسان، براین امر دلالت داردکه اگر پاسخ های صحیح دانش آموز و پیشرفت های جزئی او هرچقدر هم ناچیز باشد مورد توجه وتأیید قرارگیرد عملکرد وپیشرفت او بهبود خواهد یافت.
۴) نامناسب بودن مقررات، شرایط وفضای مدرسه: شرایط نامناسب مدرسه وکلاس، تهدیدها وتوبیخ های رسمی وغیررسمی وتنبیه ها وجریمه های مکرر، ثبات عاطفی وروانی دانش آموزان را مختل نموده، شخصیت آنان را متزلزل کرده وآنان را کینه توز وپرخاشجو ونامتعادل می سازد. لذا به تقلب، خشونت وبی انضباطی گرایش یافته واین شرایط ومقررات نامطلوب، کارآیی نامناسب مدارس را بصورت مردودی وافت تحصیلی را درپی خواهد داشت.
۵) ضعف مدیریت : تحقق هدف های آموزشی رابطه نزدیکی با اثربخشی مدیریت دارد، نقش مدیران آموزشی سازماندهی مؤثر وبسیج منابع انسانی ومالی ومادی وهدایت فعالیت های اجرایی برنامه های آموزشی است. گرچه عوامل عمده دراین جریان معلمین ودانش آموزان هستند ولی مدیران آموزشی می توانند با ایجاد روحیه وشرایط مناسب، تهیه وتدارک مواد ووسایل آموزشی راهنمایی ومساعدت فکری وارزشیابی عملکردها ونتایج فعالیت های آموزشی زمینه اجرای موثر برنامه ها وتحقق هدف ها را فراهم سازند.
دشواری ذاتی یادگیری زبان خارجی و ساعات ناکافی تدریس آن
یاددهی زبان خارجی نسبت به زبان مادری و حتی سایر درسها از درجه دشواری بالایی برخوردار است این ادعا در وهله اول ممکن است باورنکردنی بنماید ولی تاملی اندک این قضیه را روشن می کند. اما توجه به مستندات زیر این موضوع را ثابت می کند. دنی ژیرار در این مورد می گوید: معلم زبان بیگانه نسبت به همکارانش که زبان مادری را تعلیم می دهند در وضع مشکل تری قرار دارد کار او چهار دشواری عمده دارد:
۱- او (معلم زبان خارجی) معمولا ساعات محدودی برای تدریس در اختیار دارد در صورتی که شاگردان در روز ۱۰ یا ۱۲ ساعت در درسهای دیگر زبان مادریشان را به کار می برند. بسیار دشوار است که بتوان با سه چهار ساعت در هفته آن هم به صورت آموزش گروهی- عادتی زبانی در شاگرد به وجود آورد و آنها را نشو و نما داد. این کار آنقدر دشوار است که تحقق بخشیدن به آن به معجزه می ماند.
۲- نبود انگیزه ژرف در اغلب شاگردان…
۳- در بسیاری از کشورها ناشی از سنی است (۱۱ تا ۱۲ سالگی) که برای شروع یادگیری انتخاب شده است…
۴- آخرین اشکال که کم اهمیت ترین آن هم نیست همان مسئله شناخته شده «تداخل» است وقتی ما زبان بیگانه ای را تدریس می کنیم باید با عادات متعلق به زبان مادری شاگردان خود که قربا در آنها ریشه دوانیده است مبارزه کنیم مسئله ما در حقیقت چیزه شدن بر عادات شنوایی و آوایی و حتی ساخت های ذهنی شاگرد است ناعادات جدیدی را جانشین آنها کنیم هیچ راه حلی معجزه آسا در این زمینه (اغلب بر مشکلات فوق) وجود ندارد. بنابراین بهتر است که سریعا امکانات خود را بررسی کنیم.»
بی اطلاعی اولیاء
آرامش روانی یکی از عوامل مهم در یادگیری و زبان آموزی بهینه که مهمترین عامل در یادگیری و زبان آموزی به شمار می رود زیرا اگر دانشجو یا دانش آموزی با خانواده اش درگیری داشته باشد روحیه او خراب می شود و این خود عاملی خواهد بود که باعث می گردد هدف و انگیزه یادگیری نیز از بین برود. آشفتگی روانی باعث خواهد شد که تمرکز فرد در کلاس برای یادگیری هم از میان برود.
جیمز فلادوبیتراچ سالوس، هم در این مورد معتقدند« یکی دیگر از عوامل دخیل در یادگیری موفق زبان انگلیسی عامل روانی است از میان مسایل مختلفی که در حوزه یادگیری انسان مطرح اند هیچ یک به اندازه یادگیری کلامی حائز اهمیت نیستند.» دیدگاه های نفرات برتر کنکور سالیان متمادی گفته فوق را تایید می کند.
بحث فوق کل قضیه نیست، بلکه عوامل دیگری نیز در این مورد دخیل هستند که به گفته یکی از صاحب نظران «بی نظمی، حجم کار زیاد، وقت کم برای انجام آنها، تداخل چند موضوع فکر مهم همدیگر، فشارهای فروان جهت کسب موفقیت ها، بی آنکه نیروهای مربوط به آن به طرز صحیحی ارزیابی شده باشد.
بی برنامگی، نداشتن اراده ی محکم و استوار، یادآوری شکست ها و عدم موفقیت های کوچک و بزرگ قبلی، نداشتن اعتماد به نفس، عدم استفاده صحیح از عنصری به نام «وقت» معمولا در دانش آموزان دلشوره، تشویش و نگرانی را دامن می زند که این مشکلات و دلشوره در مورد زبان خارجی که اکثراً خود را با آن بیگانه می دانند بیشتر می باشد و این مشکل کسانی را که زبان خارجی را کمتر درک می کنند و بدان علاقه دارند را در وضعیت سختی قرار می دهد.»
عدم توجه به تخصص
اصولاً منظور از تخصص گرایی این است که کاری، وظیفه ای یا فعالیبتی به نحو احسن و به شیوه ای کامل انجام شود تا وظیفه محوله با کاستی و کمبود به پایان نرسد.
در اکثر مدارس بخصوص در روستاها، دهستان ها، بخش ها که یا تعداد کلاس دوره راهنمایی یا دبیرستان کم است و یا کمبود معلم متخصص احساس میشود. کلیه مواد درسی در یک پایه را که معمولا بیش از ۱۵ ماده درسی هست، بین چهار یا پنج معمل، صرفنظر از تخصص شان، تقسیم می کنند و آنان باید به هر طریق کلیه دروس را تدریس نمایند. بنابراین ممکن است معلمی که رشته تحصیلی اش ادبیات فارسی است زبان انگلیسی و علوم تجربی و علوم اجتماعی هم تدریس کند. البته این مساله تا حدودی در شهرهای بزرگ نیز دیده می شود. بدین منوال سال تحصیلی یا سالهای تحصیلی به پایان می رسد و دانش آموزان که دانشجویان آینده اند با سوادی پایین تر و اطلاعاتی اندتر از درسهای مربوطه فارغ التحصیل می شوند و این داستان همچنان ادامه می یابد. آنکه در این میان متضرر می شود کسانی جز دانش آموزان یا دانشجویان آینده نیستند به گفته داوید پیرا«…متاسفانه در مملکت ماهر کسی کاری ندارد معلم زبان می شود. نتیجتاً اکثر آنان خود قادر به تکلم زبان انگلیسی نیستند. تدریس زبان، خواندن از روی کتاب آن هم با تلفظ نادرست و یا پرگردن چند پلی کپی یا نوشتن دیکته سر کلاس و یا دادن چند قاعده گرامری نیست زبان یعنی درست صحبت کردن با تلفظ صحیح و ایجاد ارتباط بین دو یا چند نفر. زبان یعنی نوشتن یک مقاله یا هر مطلب دیگر بدون غلط و یا خط خوانا آموزش زبان، به مدرسین و معلمین خوب نیاز دارد… با معلمین خوب در کشور خودمان می توانیم زبان انگلیسی را به بهترین نحو تدریس کنیم…»
گروه گزارش
به گفته مسئولان وزارت آموزش و پرورش هر ساله واحد های آموزشی تحت نظر وزارتخانه با ۱۰ درصد افت تحصیلی مواجه است و این معضل سالانه هزار میلیارد ریال زیان در بر می دارد. به گفته این مسئولان، با این مبلغ می توان هزاران شغل جدید در کشور ایجاد و ۱۲ درصد نرخ بیکاری را طی هشت سال برطرف کرد. در گزارش حاضر، سعی ما بر آن است تا با بررسی علل و عوامل اصلی افت تحصیلی در سه مقطع ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان، راهکارهای اساسی در این بخش را بیان کنیم با هم می خوانیم.
برنامه ریزان آموزشی می گویند: هدف آموزش و پرورش تربیت نیروی انسانی برای دستیابی به اهداف عالی توسعه و رسیدن به تعالی، آرمان ها و شناخت مجهولات و دستیابی به آن سوی معلومات گذشته است به گفته کارشناسان، توسعه علمی با سرمایه گذاری بیشتر و بهتر در مدارس و دانشگاه ها امکان پذیر است. امروزه در کشورهای در حال توسعه اقتدار و انسجام نظام آموزشی از اهمیت بسزایی برخوردار است؛ چرا که مدارس، دانشگاه ها و انسجام علمی با تربیت نیروی انسانی کارآمد می تواند ارزنده ترین خدمات را به جامعه و دولت ارائه دهد؛ اما هنوز تا به امروز نظام آموزشی بیمار کشور نتوانسته است به این سئوال اساسی پاسخی مثبت و درخورتوجه بدهد؛ اعمال پاره ای اصلاحات، تغییر زمان آموزش، ترمیم برخی مواد درسی، طراحی جدید شیوه های امتحانی، ایجاد تنوع و گوناگونی در مدارس؛ غیرانتفاعی، نمونه مردمی، پیش دانشگاهی، سالی واحدی، ترمی واحدی و … چنان وصله های ناجوری را بر پیکره نظام آموزشی کشور چسبانده است که جدا کردن از آن به سادگی امکانپذیر نیست. وجود ۱۰۰ هزار دانش آموز معتاد در کشور و ۱۰ درصد افت تحصیلی سالانه و ۱۰۰ میلیارد تومان ضرر مالی، بیکاری و هزاران دانش آموز فارغ الحصیل دیپلمه ناکارآمد و … نتیجه ای جز نظام غلط آموزشی را مورد نقد و بررسی قرار بدهیم، بدون ضعف و شکست نخواهد بود و با کوچکترین لرزشی امکان فروریختن آن وجود دارد.
سید حسین شریفی با ۲۰ سال سابقه کار در آموزش و پرورش درباره افت تحصیلی می گوید: مسئولان این همه تغییرات در نظام آموزشی انجام دادند تا به حال چه نتیجه ای گرفته اند؟ به قول خودشان سالانه ۱۰ درصد افت تحصیلی داریم که مطمئناً این مقدار بیشتر از دوبرابر آمار اعلام شده از سوی مسئولان است.
وی تصریح می کند: طراحان نظام آموزشی با چنین برنامه ریزی تیشه به ریشه آموزش و پرورش می زنند در حال حاضر هم دانش آموزان و هم معلمان انگیزه ای کافی برای تحصیل و تدریس ندارند.
وی اضافه می کند: تا کی باید مسئولان با تغییرات این چنینی و سیاستگذاری خلق الساعه در مسائل آموزشی کشور، اشتباه خود را تکرار کنند.
این در حالی است که در تمام دنیا، تدوین یک نظام آموزشی به صورت یک پروژه کلان ملی نگریسته می شود و برنامه ریزی آن بر اساس دوره های بلند مدت طراحی و نوشته می شود. اما این امر در کشور ما کاملا برعکس است و هر مدیری به اقتضاء پاره ای از مصلحت های سیاسی و … دست به تغییر نظام آموزشی می زند که بیش از ۱۹ میلیون دانش آموز را در خود دارد.
وی در ادامه می گوید: از وقتی تصمیمات خلق الساعه و غیرکارشناسی در نظام آموزش و پرورش راه یافت، هر روز شاهد افت تحصیلی در همه مقاطع سه گانه تحصیلی هستیم، دیپلمه های امروزی چیزی برای ارائه ندارند حتی دریغ و افسوس از نوشتن یک نامه اداری چه رسد به اینکه بتوانند همکار و همیار دولت در توسعه اقتصادی و سیاسی باشند.
یکی از کارشناسان آموزشی درباره افت تحصیلی می گوید: در حال حاضر از یک سو تفاوت بین ساعات آموزشی ما و دیگر کشورها زیاد است از سوی دیگر زمان کوتاه آموزش برای دانش آموزان به هنگام نبودن مطالب آموزشی و معلمان، نظام دار نبودن کتاب ها و عدم تدوین دقیق موضوعات درسی باعث افت تحصیلی دانش آموزان شده است.
این کارشناس در حالی که یکی از عوامل افت تحصیلی را عدم هماهنگی برنامه تنظیم شده با رشد روانشناسی ژنتیکی بچه ها می داند تصریح می کند: در هیچ جای دنیا چنین حجم درسی که بچه های در سطح دبیرستانی می خوانند وجود ندارد. آیا واقعاً برنامه ریزی آموزشی ما غلط است یا بچه های ما باهوش تر از دانش آموزان کشورهای دیگر هستند؟
بنابر استانداردهای چهانی، هر ۴۰۰ دانش آموز باید در ۴ هزار متر مربع زمین آموزش ببینند در حالی که این مقدار در کشور ما به طور متوسط ۲۵۰ تا ۳۰۰ متر مربع است.
به عقیده کارشناسان، معلم توانمند حتی در محیط ضعیف هم، می تواند خلاق باشد و حرکت ایجاد کند و در نتیجه باعث کاهش افت تحصیلی شود.
وجود مدارس دو یا سه نوبته از جمله مشکلات دیگری است که باعث افت تحصیلی دانش آموزان شده است. به گفته معاون عمرانی وزیر آموزش و پرورش، در حال حاضر ۲۲۰ هزار کلاس دو نوبته و متراکم در کشور وجود دارد که بعضاً ۷۰ تا ۸۰ دانش آموز در هر یک از این کلاس ها حضور دارند. وی همچنین با تاکید بر رسیدگی فوری به وضعیت ۳۰۰ هزار کلاس درس استیجاری، در حال تخریب و یا تخلیه، می گوید: سالانه ۸۰۰ هزار نفر به جمعیت دانش آموزی کشور افزوده می شود، این در حالی است که برای ۲۴ میلیون و ۸۰۰ هزار دانش آموز تنها ۳۰۰ هزار کلاس ساخته شده است.
عباسی یکی از معلمان مدارس دو نوبته یکی از شهرک های حاشیه ای تهران درباره فضای آموزشی و افت تحصیلی می گوید: تعداد دانش آموز در کلاس من به طور متوسط ۴۵ تا ۵۵ نفر است در چنین کلاسی نقش ما بیشتر نظم و آرام کردن کلاس است تا تدریس و بالا بردن سطح علمی دانش آموزان.
وی ادامه می دهد: افت تحصیلی در مدارس ما بسیار بالا است و بعضاً نزدیک به ۵۰ درصد از دانش آموزان در طول یک ترم از چند درس نمره مردودی می گیرند. در این بین، خانواده ها هم با اطلاع از وضع موجود، انتظاری جز نگهداری بچه هایشان در مکانی امن و به دور از هیاهو و ناهنجاریهای اجتماعی شهرک ها از معلمان و اولیای مدارس ندارند.
یکی دیگر از معلمان در این باره می گوید: افت تحصیلی این دانش آموزان بیشتر باز می گردد به ضعف دانش آموزان در پایه های دوره ابتدایی؛ چرا که این دانش آموزان در دوره ابتدایی در مدارس سه نوبته با تراکم ۵۰ تا ۶۹ دانش آموز درس خواندند که کل ساعات درس آنها در یک روز به ۲ ساعت هم نمی رسید.
وی اضافه می کند: معمولا از میان همه فارغ التحصیلان دوره متوسطه این مدارس به تعداد انگشت شماری به دانشگاه های دولتی و غیردولتی راه می یابند و بیش از ۹۰ درصد از آنها چاره ای ندارند جز اینکه به خیل عظیم بیکاران بپیوندند.
آمار نشان می دهد که تنها در طول سال تحصیلی ۷۵-۱۳۷۴ حدود ۵۰ هزار ترک تحصیل در کشور رخ داده است. بر اساس همین آمار، در این سال بیش از ۶۵ درصد دختران دانش آموز روستایی و حدود ۳۵ درصد دختران دانش اموز مناطق شهری ترک تحصیل کرده اند. آمار دیگری نشان می دهد که در سال ۱۳۷۱ تنها در مقطع راهنمایی از بین سه میلیون و ۵۴۱ هزار دانش اموز، بیش از۶۹۰ هزار و ۶۰۰ نفر مردود شده اند. که این امر هزینه قابل توجهی را به گردن آموزش و پرورش و دولت بر جای گذاشته است.
به گفته معاون آموزش عمومی اداره کل آموزش و پرورش شهر تهران؛ حدود ۵ درصد دانش آموزان پایه پنجم ابتدایی و ۳۹ درصد دانش آموزان پایه سوم راهنمایی شهر تهران در سال تحصیلی ۷۸-۱۳۷۷ تجدید شدند.
مشکل ترک تحصیل
بررسی های انجام شده نشان می دهد که پدیده افت تحصیلی در کشور ما در مقیاس وسیعی خودش را نشان می دهد و هر سال، ترک تحصیل زودرس و افت کیفیت تحصیل به شکل های گوناگون افزایش می یابد که این امر باعث به هدر رفتن بخش زیادی از منابع مالی وانسانی جامعه می شود. به گفته کارشناسان، این امر در کوتاه مدت ممکن است تنها، تلفات محدود مالی را به همراه داشته باشد. ولی برخی از نمودهای آن در قالب ترک تحصیل سبب ایجاد بسیاری از نابسامانی های اجتماعی و اخلاقی جلوه خواهد کرد.
حسین افشار کارشناس برنامه ریزی آموزش بر این باور است: وقتی دانش آموزی بنا به دلایلی از مدرسه فاصله بگیرد و وارد اجتماع شود، چنانچه زمینه های مثبت برای حزب او فراهم نشود این دانش آموزان خواه ناخواه به دنبال آسیب هایی خواهد رفت که اولین مرحله آن انحراف و اعتیاد است.
وی تصریح می کند: در حال حاضر عوامل و شرایط مختلفی منجر به بروز بی انگیزگی، عدم ادامه تحصیل و یا افت کیفی تحصیل دانش آموزان می شود.
این کارشناس، دوره بحرانی بلوغ و عدمتوجه والدین به مسائل مربوط به این دوره، تغییرات فیزیولوژیکی و رفتاری نوجوانان، حرکت به سوی هویت هایی و استقلال و نیز، خود نمایی را از جمله عوامل در بروز افت تحصیلی دانش آموزان عنوان می کند و اضافه می کند: تفاوت دانش آموزان در قدرت یادگیری، عدم علاقه و آگاهی از روش مطالعه، ضعف پایه دوره ابتدایی، عدم آگاهی معلمان از روش های نوین تدریس و … از عوامل دیگر در بروز افت تحصیل و در نتیجه ترک تحصیل دانش آموزان در دوره راهنمایی، به خصوص دوره متوسطه، است.
در راستای مقاله ی «نمودارهای آموزشی» که توسط آقای محمد رضا میاشرفر، در شماره ۶۳ مجله روش به علل افت تحصیلی دانش آموزان طی تحقیقی پرداخته شده بود، تصمیم گرفتم تا مطالبی را در زمینه افت تحصیلی دانشجویان (عمدتا دانشگاه آزاد) که حاصل دست آوردهای چندین سال تدریس در دانشگاه های آزاد مختلف کشور و سایر مراکز آموزشی مشابه می باشد هرچند با شعاع عملیاتی اندک به اطلاع خوانندگان علاقه مند برسانم.
آنچه در این زمینه مطالعه خواهیم کرد چکیده ای است از درد دل صمیمانه و صادقانه صدها دانشجو.
بررسی علل افت تحصیلی دانشجویان
چهره های علاقه مندی را که از مطالب ارائه شده استقبال نموده و مرا به استمرار و بیان مطالب جانبی و کاربردهای آن ترغیب نمایند، کمتر می بینم و گاه چنین چهره هایی را اصلاً نمی یابم؛ برخی خواب آلود، خسته و فرسوده از کار روزانه، برخی چنان در وادی تفکر غوطه ور که نه انگار کلاسی یا درسی در جریان است؛ تعدادی خیره در چشمانم بی آنکه توجهی به موضوع داشته باشند و عده قلیلی نیز به صورت پراکنده در اطراف مطالب ارائه شده پرسه می زنند و هنوز زمان قانونی کلاس پر نشده با نوای دلنشین (دانشجویان) «خسته نباشید» از گوشه و کنار کلاس روبه رو می شوم، بهتر است بگویم می شویم.
این صحنه ها با اندک تغییراتی همه روزه در کلاس های مختلف تکرار می شود مشکل کار چیست؟ چرا دانشجویان اینقدر به کلاس و درس بی علاقه اند؟ اگر علاقه ای در کار نیست پس چرا به این سمت و سو کشیده شده اند؟
آیا به آنچه که علاقه مندند دسترسی ندارند یا نمی یابند؟ اما در لابه لای بررسی های موردی به عمل آمده گاه در مورد برخی ها با خلاف این قضیه روبه رو می شویم پس انگیزه اصلی چیست که دانشجو را از آنچه علاقه مند و در دسترس است به سوی چیزی که بنابه اظهار خود یک قالب ظاهری تو خالی است هدایت می کند؟ آیا آنچه عامل اصلی و محرک قضیه است از بستری منطقی و سالم برخوردار نیست با زاییده تفکراتی بی مفهوم و نشأت گرفته از وضعیت موجود و حاکم بر جامعه است؟ چرا چنین است؟ بررسی وضعیت پیش آمده شناسایی علل اصلی و فرعی و اقدام به اصلاح آن بر عهده چه کسانی، چه ارگان یا سازمانی است؟ صرف نظر از مسئولیت قانونی این وظیفه ملی همه ماست که در حد توان خود حداقل سعی کنیم از پیشرفت آن جلوگیری نماییم و در صورت امکان به شناسایی علل ریشه ای آن بپردازیم و با انتقال یافته های خود مسئولان را در امر اصلاح و پیشگیری از ادامه وضعیت فوق یاری نموده و سطح آگاهی هموطنان را بالا ببریم.
مقاله «نمودارهای آموزشی» (مجله روش، شماره ۶۳) را تازه مطالعه کرده بودم و هنوز چند ساعتی از مطالعه ان نگذشته بود، ولی چنان فکرم را به خود مشغول نموده بود که هر لحظه به خود می آمدم خویشتن را غرق در مطالب آن می یافتم. به خود می گفتم پس همه جا وضع به همین شکل است دانشگاه های تهران نیز که علی رغم امتیاز مرکزیت، نسبت به مراکز استان ها ویا شهرستان ها در درجه ای بالاتر قرار دارند باز با همین مشکل روبه رو هستند. دلایل ارائه شده در مقاله مذکور از آنچه که در طول سالیان دراز به دست آورده ام، متفاوت است گرچه در اندک مواردی تشابهاتی وجود دارد. البته وجود تفاوت های عینی در مراکز مختلف امری طبیعی است ولی آنچه ذهن مرا به خود معطوف نموده مواردی است که اصلاً در مقاله فوق به ان اشاره ای نشده بود و من پیش خود فکر می کردم که موارد فوق می تواند از دیگر علل افت تحصیلی در سطح دانشگاه های کشور باشد و درست به همین دلیل بود که تصمیم گرفتم نتایج به دست آمده در بررسی های اجمالی خود را به اطلاع علاقه مندان برسانم.
به دلیل ترافیک مسیر اندکی دیر کرده بودم، وارد کلاس شدم اولین حرفی که شنیدم بیشتر از آنچه انتظار داشتم مأیوسم کرد:
– ما فکر کردیم که دیگر نمی آیید، به همین خاطر داشتیم کلاس را ترک می کردیم.
– مگر موارد مشابهی دیده شده که چنین می کردید ثانیا می توانستید از دفتر آموزش سئوال کنید.
با توجه به ضمیر قبلی، موضوع با دانشجویان در میان گذاشتم درددل ها باز شد. ضمن شنیدن مطالبی مشابه آنچه که بارها شنیده بودم مواردی چند نیز به اطلاعات قبلی ام اضافه شد. گوشه ای از این گفت و شنود ها به شرح زیر بود:
– برای تحصیل کرده ها ارزش قائل نیستند.
– تحصیل کرده ها جایگاه مناسب در اجتماع ندارند.
– امیدی برای آینده نیست، بسیاری از فارغ التحصیلان دانشگاهی بیکارند.
– …
خیلی خوب … اگر چنین است پس چرا ادامه تحصیل می دهید؟
– چاره ای نداریم برای کار در بیرون سرمایه لازم است با سرمایه های اندک هم نمی شود کاری کرد.
– امروزه برای دیپلمه ها کار پیدا نمی شود.
– اصلا دیپلمه ها بیسواد تلقی می شوند. لااقل با لیسانس می توان تقاضای کار نمود.
– …
وقتی این راه را انتخاب کردید پس چرا درس نمی خوانید؟ چرا همه اش دنبال نمره هستید و می خواهید به شما نمره بدهند و خودتان سعی نمی کنید آن را کسب کنید؟ همه اش دنبال این هستید که درس کمتری گفته شود استاد نیاید و کلاس تعطیل شود دروس مشکل و پیچیده گفته نشود و یا از امتحان حذف شود؟ در جلسات اولیه صحبت از نحوه امتحان نوع سئوالات و آسان بودن آن به پیش کشیده می شود و برخی مطالب دیگر که شاید بازگو کردن آن علی رغم اطلاع همکاران چندان مناسب نباشد.
– دلیلش خیلی واضح است، اهمیتی برای دانستن یا ندانستن نمی دهند.
– دانش و اطلاعات ملاک و معیار نیست، فقط مدرک کافی است.
– این طور هم نیستع البته مدرک شرط لازم می باشد ولی کافی نیست.
شایان ذکر است که گفت و گوهای فوق به صورت پیوسته نبوده ، بلکه از آنچه به صورت پراکنده از جلسات مختلف بیان شده جمع بندی شده است.
معمولا پس از خاتمه کلاس تعدادی از دانشجویان برای پرسش های خصوصی که به دلیلی نتوانسته اند در سر کلاس مطرح کنند اطرافم را می گیرند. سئوالات برخی به قدری ساده است که فکر می کنم به علت احتمال تحقیر از سوی دیگران خجالت کشیده اند تا سرکلاس مطرح نمایند تعدادی نیز سئوالاتی است که علی رغم توضیحات مکرر در کلاس باز برایشان مفهوم نشده است ولی عکس العمل سریع آنها در تفهیم موضوع فکرشان در جای دیگری پرسه می زده است. سئوالات بنیادی و ریشه ای که بیانگر عمق تفکر و تعقل دانشجو در موضوع باشد کمتر مطرح می گردد. گاهی حس می کنم دانشجویی علی رغم پرسش های مکرر و متنوع (که برخی چنان پیچیده است که خود نمی داند چه می پرسد) ، سئوالات درس را بهانه ای قرار داده است برای پرسش های دیگر فضا را برایش بازتر می کنم تا راحت تر بتواند انچه را در دل دارد مطرح نماید. بالاخره پس از چندی این در و آن در زدن و درخواست پوزش از اینکه وقتم را می گیرد درددلش باز می شود:
– ببخشید… این همه توصیه برای درس خواندن می کنید آیا واقعاً پس از اتمام نتایج آن را خواهیم دید؟
– نباید ناامید و بدبین بود. اصولا فقط برای کسب درآمد نیست حداقل اطلاعاتتان را بالا می برید.
– افزایش اطلاعات را می پذیریم ولی کمتر کسی را می توان یافت که انگیزه اصلی اش از تحصیل افزایش دانش و اطلاعات باشد. دانشجویان عمیقاً به دنبال کسب موقعیت خوب اجتماعی و درآمد مناسب هستند و چون نمی توانند آینده ای روشن برای خود ترسیم کنند لذا یک نوع بی میلی ناخودآگاهانه به تحصیل در آنها به وجود می آید و رفته رفته با بازگو شدن بین دانشجویان طیف وسیعی به خود گرفته و شرایطی را پیش می آورد که خودتان بهتر از ما لمس می کنید.
– وضعیت که همیشه به همین منوال باقی نمی ماند و انسان باید همیشه امیدوار باشد. ضمنا در هر شرایطی تحصیلکرده ها یک سر و گردن از دیگران برترند.
– البته اگر مسائل اقتصادی در بین نباشد، این حرف شما درست است ولی وقتی مساله پول و کسب درآمد مطرح است این حرف ها شعاری بیش نیست شغل آزاد بهتر از تحصیل است. هم مشکلات دانشجویی را ندارد و هم دارای درآمد بیشتری است. بسیاری از دوستان ما پس از فارغ التحصیل شدن به شغل آزاد روی آورده اند آیا بهتر نیست ما از این نقطه آغاز کنیم؟ در این صورت زمان هدر رفته ای نیز نخواهیم داشت…
از این گفت و گوهای اختصاصی بعد از کلاس بسیار اتفاق می افتد که همه حاکی از یاس و ناامیدی از آینده است. بسیارند دانشجویانی که به من مراجعه کرده و درباره ادامه تحصیل یا رفتن به سوی بازار آزاد مشورت می نمایند.
در بین اینها کسانی هستند که شغل آزاد و درآمد مناسبی دارند با پوزش طلبیدن میزان درآمد پس از فارغ التحصیلی در دوره های لیسانس و فوق لیسانس را پرس و جو می کنند تا معیاری داشته باشند. برای مقایسه ادامه تحصیل یا ادامه شغل آزاد.
نتایج این همه گفت و گو، بحث ها، مشورت ها و درددل کردن ها چیست؟ آیا می توان از لابه لای این مباحث به تعدادی عوامل اصلی بازدارنده یا افت تحصیلی پی برد؟ در صورتی که عوامل مؤثر بر موضوع مورد بحث به خوبی شناسایی شده و اقدامات اصلاحی لازم برای مرتفع نمودن آنها (اگرچه دردرازمدت) انجام گیرد، مشکل موجود به تدریج حل شده و سطح مورد انتظار (حالت نرمال) دست یافتنی خواهد بود. به نظر می رسد اگر چنانچه این بررسی به صورت نظام مند انجام گیرد شناسایی عوامل نیز صحیح تر، سهل تر و منطقی تر خواهد بود.
راهنمای جامع آزمون IELTS 1.50/5 (30.00%) 2 امتیازs سالانه میلیونها نفر در سراسر دنیا متقاضی تحصیل در اروپا و آمریکا هستند و ازینرو آزمون آیلتس یکی از مواردی است که باید آن را با نمرهی خوبی از سر بگذرانند.
۳۰ پیشنهاد برای افزایش راندمان کلاس ۳٫۰۰/۵ (۶۰٫۰۰%) ۱ امتیاز هر معلمی با بالا رفتن تجربه اش پی خواهد برد که باید به برخی کارهای ضروری در کلاس درس توجه نماید ، بعضی اعمال را نباید انجام دهد، و خود را در کلاس برای […]
راه حل های آموزشی برای دانش آموزان دیرآموز ۱٫۰۰/۵ (۲۰٫۰۰%) ۲ امتیازs راه حل های آموزشی برای دانش آموزان دیرآموز/ تفاوت های فردی دانشآموزان که حاکی از وجود تفاوت در توانایی های آنان است از مهم ترین اصول و مواردی است که همیشه باید […]
رابطه مهارت ها و آینده تحصیلی/ مهارت هایی که آینده تحصیلی را شکل می دهند؟ بر اساس گزارش مجمع جهانی اقتصاد، کودکان چنانچه بخواهند در نیروی کار آینده جایی داشته باشند، باید مهارت های عاطفی و اجتماعی را یاد بگیرند.
بهترین روشهای آموزشی جهان در سال ۲۰۱۷ ۴٫۶۷/۵ (۹۳٫۳۳%) ۳ امتیازs بهترین روشهای آموزشی جهان در سال ۲۰۱۷/ به اشتراک گذاشتن روشهای نوآورانه جهت ارتقای آموزش دانشجویان، دانشآموزان و مدیریت مراکز علمی و مدارس میتواند سیستم آموزشی کشور ما را به موقعیت بهتری سوق […]
چگونه یادگیری را آسان کنیم ؟ ۲٫۰۰/۵ (۴۰٫۰۰%) ۱ امتیاز همهی ما زمانهایی را در زندگی خود به یاد داریم که رابطهی خوبی با معلم یا مربی خود داشتیم و همین باعث میشد مهارتهای جدید را به راحتی یاد بگیریم و از تجریهی یادگیری […]
به نکات زیر توجه کنید