جستجو در تک بوک با گوگل!

بازدید
احساس مسئولیت:
یکی ازویژگیهای کارآفرینان این است که نسبت به کارشان احساس تعهدو مسئولیّتدارند ونهایت سعی وتلاش خود رابه کار می گیرند که تمام وظایفشان رابدرستی انجام دهند ومسئولیت کاری را انجام میدهند می پذیرند۰
افراد باید درسرمایه گذاری وانجام یک کارویا ورود به بازاربه مسائلی معتقدباشند۰
همه ما با پایبندی به اعتقادات خود زندگی میکنیم زیرا نمی توانیم درآغاز یک چیز،پایان آن راتشخیص دهیم۰درهمه کارهایمان اعتقاد سرلوحه مان است وباآن همۀ موانع رابرطرف می سازیم وپلههای ترقی را یکی پس ازدیگری
می پیماییم وبدون اعتقاد نتایچ مطلوب بدست نمی آیند۰
همه ما درباورهایی بسر می بریم،درتردید درانخجام یک
یز،درتردیدهایی که درانجام یک عمل ارزشمندانه وجود دارد ما می توانیم شکهایی راکه با ما ستیز می کنند برطرف سازیم۰
درتاریخ کسی نیوده است که اینگونه شرایطی راپشت سرنگذاشته باشد۰پس چگونه می توان اعتقاد داشت؟
فقط باید انجامش داد!
دراولین قدم عزم خود رابه کار بست وباتداوم کارعمری آنرا به کار بست۰مطمئن باشید که اعتقاداتتان بیهوده نیست۰بااعتقاد می توانید به تمام اهداف دست نیافتنی،دست پیداکنید۰
ابتدا انتخاب کنید،تصمیم بگیرید وبعد مطمئن شوید که درتصمیمات خوداین اعتقاد راباور دارید، گذشته همچون آینده نیست۰
شما تنها نیستید۰
چه آنها را باورداشته باشید وچه خیر،قوانین جهانی که به کمک شما میآیند باید اولین قدم شما باشند تاخود راپیدا کنید۰
اعتقاد به سراغ کسانی می آید که به دنبالش هستند۰
آنرا نمی توان به وجود آورد،اعتقاد تضمینی درامید به چیزهایی است که بازگو می شوند۰اگربااعتقاد باری ازشکیات ذهن خود بردارید به این دلیل میرسید که سئوالی برایتان وجود ندارد۰
سخن آخر :
هیچ قانونی علیه کسی که می خواهد خود سرمایه گذاری پر مخاطره را شروع کند وجود ندارد. پس هر فردی می تواند یک کارآفرین باشد.
در فصول قبل ویژگیهای روانی و شخصیتی افراد کارآفرین و راههای نیل به آنها بیان شد. با وجود تاثیر بسیار عوامل فردی در نیل به این هدف نی توان از تحولات در سطح فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، و شرایط خانوادگی چشم پوشی کرد. بنابراین بک عامل مهم «عامل تغییر و تحول » است که این تحول باید هم در سطح جامعه و هم در شخصیت و نگرش افراد و در یک کلام در سبک زندگی او ایجاد شود.
تحول فرهنگی :
تربیت نیروی انسانی و آموزش در جامعه باهدف بهره برداری آتی از این نیرو صورت می گیرد. اما امروزه بسیاری از جوانانی که دردانشگاهها و مراکز علمی کشور به تحصیل مشغولند امیدوارند که پس از فراغت از تحصیل هرچه سریعتر وارد “بازار کار” شوند. عبارت “بازار کار” عبارتی است بسیار حساس، وبرداشت جوانان از این عبارت، یکی از عوامل حیاتی موثر در آینده کشور به حساب می آید.متاسفانه امروزه “بازار کار” در اذهان بسیاری ازجوانان و دانشجویان کشور یکسری پستهای ازپیش تعیین شده، و به عبارتی یکسری “صندلیهای پیش ساخته ای ” تعبیر می شود که درجامعه منتظر آنهاست. اما دیدگاه کارآفرینانه نسبت به پدیده اشتغال، تاحد زیادی از مشکلات جوانان در مواجهه با آینده، خواهدکاست. یک چنین دیدگاهی می تواند در پوشش تحولات فرهنگی لازم برای توسعه کارآفرینی در کشور،حاصل شود.
ازجمله اقدامات لازم برای به کارگیری ابزارکارآفرینی در سطح کلان، بسترسازی است. ویکی از مهمترین جنبههای آن، ایجاد فرهنگ کارآفرینی است.
بستر فرهنگی، به عنوان عاملی زیربنایی، و یاحتی مبنا و اساس سایر بسترهای لازم برای کارآفرینی، مستلزم تحولات عمیقی در شناخت،باورها، حقوق، آداب و رسوم و اخلاق یک ملت است.
فرهنگ سازمانی ازجمله خرده فرهنگهای یک جامعه است که به دلیل ارتباط بسیار نزدیکی که با کارآفرینی دارد، بر این پدیده تاثیرگذار است.
کارآفرینی به عنوان یکی از ویژگیهای فردی انسان، از بعد فردی نیز، مستلزم بستر وچارچوب شخصیتی متناسب با این پدیده است
فرهنگ کارآفرینی از بعد فردی :
فرهنگ کارآفرینی در سطح خرد در قالب ویژگیهای شخصیتی یک فرد، متبلور می شود.مانندخلاقیت و نوآوری، میل به موفقیت، اعتماد به نفس و…
فرهنگ کارآفرینی در سطح سازمانی :
بر این اساس، فرهنگ سازمانی اثر زیادی روی پدیده کارآفرینی خواهدگذاشت. جامع ترین فهرست از ویژگیهای سازمانهای کارآفرین که منعکس کننده فرایندها، ارزشها،ویژگیهای ساختاری و… مرتبط با فرهنگ سازمانی است در ذیل آمده است.
ویژگیهای سازمانهای کارآفرین
۱٫ ریسک پذیر هستند.
۲٫ نو آور باقی می مانند.
۳٫ برنتایج تمرکز دارند.
۴٫ انعطاف را جفظ می کنند.
۵٫ تغییر را خوب می پندارند.
۶٫ اشتباهات را می پذبرند و از آن یاد می گیرند.
۷٫ معتقدند مدیران از هیچ، چیزها می سازند و برانگیخته می شوند
تحول اجتماعی:
کارآفرینی به عنوان یک مفهوم، به دلیل داشتن محتوای اجتماعی و تاثیر تجمعی که بر تلاشهای فردی دارد، عامل تغییر است.
کارآفرینی از طریق تجربه و انتقال آن، قابل آموزش و قابل یادگیری است. اما ترویج آن آسان نیست. اغلب خصوصیات تعیین کننده کارآفرینی از قبیل قابلیت استفاده از فرصتهایی جدید، جلب اعتماد و… خصوصیات نامحسوسی هستند و به راحتی نمی توان آنها را درک و به توصیه و دستورالعمل تبدیل کرد.
در عین حال، به طور روز افزونی، مؤسسات آینده و همچنین مشاغل آینده بر اساس شبکههای بهم پیوسته و منعطف از طریق مکانیسمهای وفاداری و اعتماد – سرمایه اجتماعی که از ویژگیهای کارآفرینی است، شکل خواهند گرفت و مشاغل جدید برای جوانان بیشتر از توانایی مؤسسات در نوآوری و استفاده از فرصتهای جدید در یک اقتصاد جهانی نشأت خواهند گرفت.
تحول اقتصادی :
یکی از بزرگترین چالشهای کارآفرینان و شاید مهمترین مانع آنها برای راه اندازی کسب و کارشان، کمبود منابع مالی برای تامین نیازهای سرمایه ای است. دولتها می توانند نقش چشم گیری در بهبود این وضعیت داشته باشند. علاوه بر آن خود فرد نیز با استفاده درست از منابع موجود می تواند نقش تعیین کننده ای داشته باشد. ( البته منابع ت[مین مالی در فصل چهارم کاملاٌ تشریح شد )
اندیشه بیل گیتس در این باره:
راز سرآمد بودن هر شرکت آن است که تغییرات صحیح را در زمان مناسب انجام دهد. جوانان معمولاٌ به خاطر ترس از شکست و ناکامی و نداشتن سرمایه یا فشاری که روی آنهاست، یک کار مستقل را شروع نمی کنند و محققان بر این باورندکه مهمترین دلیل این ترس ا ینست که الگوی مناسبی از جوانان ندارند که ازآن پیروی کنند.
چگونه دیدگاهتان را تغییر دهید :
۱٫ فکر کنید می خواهید چگونه باشید.
۲٫ چشمها را باید شست..
۳٫ مطالعه کتابها و مجلات و مقالات می تواند کمک کنند که درک بهتری
داشته باشید و دبدگاههای تازه را بپذیرید.
۴٫ کردارتان را تغییر دهید.
۵٫ محیط اطرافتان را تغییر دهید.
۶٫ ا ز سرمشقی پیروی کنید.
۷٫ از دوستانتان کمک بگیرید.
۸٫ یک حامی اختیار کنید.
۹٫ صبور باشید.
زندگی کارآفرینانه
زندگی کارآفرینانه زندگی است که جستجوگری،تکاپو و تلاش مستمر و بی وقفه برای رسیدن به کمال،اساس آن است. زندگی ای که باید دائما در جستجوی میان برها باشی و خلاقیت جوهره آن است. زندگی ای که هیچ گاه به وضع موجود اکتفاء نمی شود و در حالیکه باید با یک چشم به آینده بنگری با چشم دیگرت باید به دنبال شکار ایدهها و فرصتها از گذشته و حال باشی.زندگی که در آن شوق و صراحت و نشاط و صداقت و مثبت اندیشی آذوقه راه و سفر است. سفری سخت و خطرناک و مهیج و پایان ناپذیر.زندگی که در آن ارزش فرصتها بسیار بیشتر از ارزش طلاست. زندگی که در آن امروزت با فردایت یکسان نیست و هر لحظه باید تصمیمی جدی و سرنوشت ساز بگیری. زندگی که بی توجهی به شرایط محیطی هر لحظه نقاط قوتت را تبدیل به نقاط ضعف میکند.زندگی ای که در آن شکست مفهومی دیگر دارد و گاهی باید عمدا راه اشتباه را طی کنی تا به جواب درست برسی .زندگی که ارزشها و قوائد آنرا همواره باید زیرذره بین قرار دهی و از نو ارزیابی و ارزش گذاری کنی.زندگی که اغلب توام با حیرت و ابهام است و گاهی با وجود آنکه هدف داری تا رسیدن به آن،از آن بی خبری.زندگی که در آن تا آنجا باید احساساتی شوی که منطقت اجازه میدهد.در این زندگی باید پازلی را حل کنی که تصویر نهایی آن را ندیده ای، با این وجود امیدوار هستی و ندایی از درون همواره تو را به سمت چشم انداز هدایت میکند.زندگی که در آن عشق رسیدن به مقصد خواب را از چشمانت میگیرد و برای موفقیت حتما باید اول طعم شکست را بچشی.زندگی که اگر برای آینده ات برنامه ای نداشته باشی دیگران برایت برنامه ریزی میکنند. زندگی ای که برای پول درآوردن اول باید از پول چشم پوشی کنی تا بتوانی نانی به کف آری و به غفلت نخوری. زندگی که در آن موفقیت بذر شکست را با خود نمی پاشد، بلکه برعکس شکستها بذر موفقیت با خود میپاشند، زندگی که در آن اساسا شکست به معنی واقعه ای است که هنوز فوائد آن تبدیل به سود نشده است و معیارهای موفقیت با معیارهای رایج سنجیده نمی شود. زندگی که در آن شوخی و مزاح و بازی گاهی جدی تر از جدی است و امور بسیار جدی گاهی شوخی تر از شوخی میشوند. زندگی که در آن بیشتر فکر میکنی که چطور فکر کنی تا به اینکه به چیزی فکر کنی، یک سوال خوب و به جا بهتر از هزارها پاسخ خوب و به جا ارزش دارد و بیشتر از آنکه به موضوع فکر کنی به انتخاب موضوع و تعریف صحیح آن فکر میکنی.زندگی که در آن با وجود اینکه میدانی رسیدن به کمال به کوشش نیست به جوشش است ولی تا میتوانی میکوشی و در این راه دو درصد گفته، برایت چو نیم کردار ارزش ندارد.
بلکه کارآفرینی یک سبک زندگی است،زندگی که در آن خواستن چیزی، هنگامی خواستن بحساب میآید که آن را بخواهی و برای آن اقدامی بکنی و توانستن هنگامی اتفاق میافتد که نمی توانم را فراموش کرده باشی.زندگی که در آن بجز اندیشه هیچ چیز کاملا در اختیار تو نیست و برای مسلمان ماندن باید هر لحظه ایمانت را تازه گردانی.زندگی که برای بقا، در کسب و کار باید حرف نویی برای گفتن داشته باشی و بدون خلاقیت محکوم به فنا خواهی بود.ضمن اینکه همواره نگران این هستی که مبادا اختراعهایت وسیله ای تکامل یافته برای رسیدن به هدفی تکامل نیافته باشد.زندگی که در آن چیز تازه ای بدست نمی آید مگر اینکه تازه ای برایت کهنه شود.
در این زندگی تصور و خیال برتر از دانش است، زندگی که در آن خلاقیت به معنویت میانجامد و معنویت به خلاقیت. زندگی که در آن خودشناسی یعنی خداشناسی و خودشناسی یعنی آگاهی از کارکرد سیستم فراشناختی ذهن و کنترل آن،در این زندگی است که افراد به فرا آگاهی میرسند و بادقت در فهم خود و رسیدن به خویشتن خویش یک ساعت تفکرشان بهتر از سالها عبادت میشود.زندگی که در آن سازمانها پاسخهای درست به سوالهای غلط نمی دهند و هر کارمند و مدیری یاد میگیرد که چطور یاد بگیرد و چطور فراموش کند، در این زندگی سازمانها میدانند که فراتر از کارکنانشان نمی توانند بروند و به خوبی یاد گرفته اند تا زمانی که به روشهای قبلی تفکر میکنند نمی توانند بروند و به خوبی یادگرفته اند تا زمانی که به روشهای قبلی تفکر میکنند نمی توانند سبک مدیریت و سازمان خود را توسعه و بهبود بخشند،آنها میدانند که مسائل امروزشان با راه حلهای دیروز حل نمی شود و حل مسائل امروز با راه حلهای روز نیز برایشان کارساز نیست چون آنها باید مسائل آتی خود را با راه حلهای آتی اما امروز حل کنند.
در زندگی کارآفرینانه افراد منتظر نمی مانند که ایده طلایی به ذهنشان خطور کند یا جرقه ای سهمگین و پر تلالو در ذهنشان زده شود و بعد کار را شروع کنند بلکه کار را با ایده ای نسبتا کوچک که تنها بتواند آنها را در آغاز کار از خطر محفوظ دارد شروع میکنند تا بتوانند به تدریج بزرگ و بزرگ تر و کامل و کامل تر نمایند. در این زندگی به لباس های کهنه وصله نو دوخته نمی شود. مدیران سازمانها در این زندگی فقط یک چکش ندارند بلکه جعبه ابزار مجهزی در اختیار دارند ،که انواع مختلفی از ابزارها در آن وجود دارد.در این سازمانها انجام صحیح کارها به انجام کارهای صحیح تبدیل میشود و داشتن تکه ای کوچک از کیکی بزرگ به تکه ای بزرگ از کیکی کوچک ارجحیت مییابد. در زندگی کارآفرینانه ساختار سازمانها ساده میشود اما نقش افراد پیچیده تر و صراحت در سازمان به معنی گفتن مطلبی نیست که رئیس علاقه به شنیدن آن دارد همچنان که شایستگی به معنی اطاعت بی چون و چرا نیست، در چنین زندگی ای آرمان سازمانها را مدیران ارشد تعیین نمی کنند بلکه همه کارکنان در تبیین آرمان مشترک سازمان نقش دارند و به همین دلیل است که سازمان آنها تبدیل به سازمان ما میشود.
در زندگی کارآفرینانه علم ناقص خطرناک تر از نادانی است و همه میدانند که بزرگترین اشتباهات را بزرگترین دانشمندان مرتکب شده اند، لذا از این خبر یکه نمی خورند که سیصد سال، تمام دانشمندان عالم مساحت مثلث را اشتباه حساب میکردند.آنها میدانند که علم بشر ابطال پذیر است چون همواره در حال تغییر، رشد، اصلاح و یا تکمیل است و لذا علم را برای خود بت نمی کنند و ضمن برخورداری از علم حضوری، علم حصولی را جزء با ارزش ترین امور زندگی خود میدانند و همواره از خدای خود میخواهند که :
قطره دانش که بخشیدی ز پیش
متصل گردان به دریاهای خویش
یادمان باش
مشکلی در خیره شدن مداوم به گذشته وجود دارد، ممکنست در همین فاصله زمانی بفهمید آینده را از دست داده اید.
کایلی جنر Kylie Jenner چگونه جوان ترین میلیاردر دنیا شد؟ کایلی جنر Kylie Jenner یکی از موفق ترین و ثروتمندترین جوان های هالیوودی است که در سن کم ثروت بسیاری به دست آورد. در این مقاله رازهای موفقیت او را بررسی میکنیم
۹ مهارت در محیط کار ۲٫۶۷/۵ (۵۳٫۳۳%) ۳ امتیازs افراد بی حاشیه در محیط کار راحت تر می توانند پیشرفت کنند، کارفرمایان برای مهارت های کارکنان خود ارزش قائل هستند، توانایی ها و ویژگی های زیادی در افراد باعث می شود که یک کارمند […]
حالِ خوب ما وابسته به اتفاقاتی است که یا در گذشته برایمان رخ دادهاند یا حالا با آنها روبهرو هستیم. گاهی فقط در هراسها و مشکلات گم میشویم و حالمان بد میشود، در حالی که میتوانیم سرزندهتر و خوشحالتر باشیم.
۱۲ مهارت خود توسعه ای ۴٫۰۰/۵ (۸۰٫۰۰%) ۲ امتیازs آیا میدانید برای بهبود مهارتهای خودتوسعهای باید چه فعالیتهایی انجام دهید؛ فعالیتهایی که شما را در مسیر درستی قرار دهند تا به بهترین نتایج دلخواه دست یابید؟
۹ توصیه ناب از زبان ۱۰۰ ساله ها ۳٫۰۰/۵ (۶۰٫۰۰%) ۲ امتیازs برای اینکه بدانیم یک زندگی خوب چه ویژگیهایی دارد، تصمیم گرفتیم از افراد ۱۰۰ساله و حتی مسنتر کمک بگیریم. ابتدا ۹ درس مهم زندگی که این عزیزان به شما یاد میدهند را […]
با رعایت یکسری نکات مهم میتوان به خوشبختی و رضایت از زندگی دست یافت. در این مطلب موانع دستیابی به این هدف معرفی میشوند.
به نکات زیر توجه کنید