جستجو در تک بوک با گوگل!

بازدید
شاخصهای ناهماهنگی
حوزههای مادرشهری در آمریکا۶۹
حوزههای مادرشهری آماری بزرگ (بالای یک میلیون)74
حوزههای مادرشهری آماری متوسط (بین 500 هزار تا یک میلیون)64
حوزههای مادرشهری کوچک (کمتر از ۵۰۰ هزار نفر)۵۷
دیترویت88
شیکاگو۸۶
کلیولند۸۵
میوواکی83
نیویورک82
سنلوئیس77
فیلادلفیا۷۷
ایندیاناپولیس74
نمودار ۱ شاخصهای ناهمگنی نژادی (The inddex of dissimilarity) در حوزههای آماری مادرشهرهایامریکا، منبع اداره سرشماری امریکا ۱۹۹۸٫
متفاوتی را از خود بروز میدهند (کاین، ۱۹۸۵ وکلارک، ۱۹۹۱). در حالی که اکثر سیاهان الگویهمسایگی همگن را ترجیح میدهند سفیدها غالبا
خواهان جدایی نژادی هستند. علاوه بر اینسفیدها و سیاهها از الگوی همسایگی همگن تلقیمتفاوتی دارند: از دیدگاه یک خانوار سیاهپوست،الگوی همسایگی همگن الگویی است که در آنسفیدها و سیاهها به صورت برابر تقسیم شدهباشند. در حالی که الگوی مورد درخواست تعدادمعدودی از سفیدها الگویی است که 80 درصدساکنان سفید و تنها ۲۰ درصد بقیه سیاه باشند.تنشهای نژادی در نواحی مسکونی حومههاموجب شده است که جز تعدادی از سیاهان،”پوست کلفت”20 بقیه آنجا را ترک کنند (میلز ولوبوئل، ۱۹۹۷).
۲٫ تفاوت درآمد. به طور متوسط درآمدخانوارهای سیاهپوست از سفیدپوستان کمتر استو اینکه خانههای درون شهر ارزانتر هستند (همانمنبع). اگر چه پارهای از خانوارهای سیاهپوستخانههای ارزان قیمتتر مراکز شهری را ترجیحمیدهند اما این پدیده به طور کامل بیانگر درجهجدایی نژادی نیست. مطالعهای که گابریل وروزنتال در سال 1989 انجام دادهاند حاکی ازآناست که خانوارهای سیاهپوست با درآمدی برابرسفیدها و سایر ویژگیهای مشترک علاقه کمتری بهحومهنشینی از خود نشان میدهند. کاین (1985)این سؤال را طرح کرده است که اگر تصمیم درانتخاب محل اقامت مبتنی بر عوامل غیرنژادی(مثل درآمد، نوع خانوار، سن رییس خانوار) بود،چه تعداد خانوار سیاهپوست حومهها را برای محلسکونت انتخاب میکردند؟ پاسخ او این بود که6ر۳ میلیون خانوار یعنی دو برابر تعداد موجود(در سال 1985).
۳٫ تبعیض نژادی در بازار مسکن. تحقیقیدر باره پیدا کردن خانه از طریق بنگاههای معاملاتملکی نشان میدهد که دو نفر که، به استثنای نژاد،در شرایط یکسان باشند (مثل درآمد، سطحتحصیلات، تعداد اعضای خانواده) در بنگاه بهطور یکسان مورد استقبال قرار نمیگیرند. یینجر(۱۹۹۸) بر اساس این تحقیق نشان میدهد کهرفتار و برخورد با سیاهان و اسپانیایی زبان تبارهادر مقایسه با سفیدپوستان کاملا متفاوت است، بهاین معنا که به غیر سفیدپوستان تعداد کمتری منزلمعرفی میشود، آنها را به مناطق خاصی راهنماییمیکنند و مشاوره کمتری به آنها میدهند. برایمثال از میان ده مشتری سیاه خواهان اجاره منزلتنها یا نفر شانس کسب اطلاعاتی را دارد که به یکسفیدپوست عرضه میشود، همچنین سیاهان تنهایک چهارم سفیدپوستان از وجود خانههای خالیخبردار میشوند.
۴٫ منطقهبندی21 حذفی در جوامع حومهنشین. مقامات محلی در حومهها از سازوکارمنطقهبندی برای حذف خانوارهای کم درآمداستفاده میکنند. تعدادی از این سازوکارهایحذفی عبارتاند از معیارهای: حداقل مساحتزمین، ممنوعیت واحدهای مسکونی چندخانواری، حداکثر تراکم، گاراژ برای دو اتومبیل وهزینههای روزمره عمومی (شارژ). منطقهبندیحذفی تا حدودی ناشی از ملاحظات مالی است،مثلا اگر یک خانوار کم درآمد هزینه خدماتعمومی-محلی خود را نپردازد شهرداری یامقامات محلی میتوانند او را بیرون کنند. از آنجاکه در مجموع خانوارهای سیاهپوست درآمدکمتری از سفیدپوستان دارند منطقهبندی حذفیتاثیر زیادتری در اسکان سیاهپوستان دارد.
۵٫ سیاستهای مسکن. از نظر تاریخیسیاستهای خانهسازی دولت فدرال در جهتتشویق اسکان فقرا در مراکز فقیرنشین شهرها بودهاست. اکثر برنامههای خانهسازی دولتی در مناطقفقیرنشین اجرا شده وتا همین اواخر مجوزهایحمایتی برای اجاره خانه در همان مناطق صادرشده است. اخیرا مجوزهای قابل انتقال به جاهایدیگر بیشتر شده وتعداد افرادی که میتوانند درحومهها خانه اجاره کنند بیشتر شده است.
عواقب انزوا و جداسازی نژادی
سؤالی که مطرح میشود ایناست که آیا شهرهاییکه جدایی نژادی در آنها شدیدتر است برای محلزندگی سیاهپوستان بهتر است یا غیر آن؟ مطالعاتاخیر (کاتلر و گلاسر، ۱۹۹۷) نشان میدهد کهجوانان سیاهپوست (20 سالهها) در شهرهای بانرخ جدایی نژادی بالاتر وضعشان به مراتب بدترمیشود; یعنی درآمد کمتری دارند، کمتر تحصیلخود را به پایان میرسانند، کمتر به بازی گرفتهمیشوند (چه در مدرسه و چه در محیط کار) واحتمال اینکه به مادرـ سرپرست خانوار تبدیلشوندبیشتر است.
چرا جدایی نژادی اماکن شهری چنینعواقبی را ایجاد میکند؟ یک علت ایناست کهجوانان در چنین محیطی با درجه بالای جدایینژادی و درآمد کم ارتباط کمتری با الگوهای مثبت(مثل اشخاص موفق و تحصیل کرده) دارند و درنتیجه به موفقیت خود علاقه زیادی نشاننمیدهند (منبع پیشین). نبود ارتباط با الگوهایموفق و مثبت بسامدی عدم موفقیت را بالا میبرد.
تحصیلات، جداسازی نژادی و فقر
بررسی زندگی جوانان سیاهپوست شهری توسط”دفتر ملی تحقیقات اقتصادی” نشان میدهد که باافزایش میزان تحصیل (مدت زمان صرف شده درمدرسه) و کیفیت تحصیل (با معیار مدرک دریافتشده) حقوق و مقدار ساعات کار افراد افزایش یافتهاست (فریمان و هولزر، ۱۹۸۶). بخشی از تفاوتنرخ فقر در نواحی حومه و مراکز شهرها را باید درتفاوت میزان تحصیلات ساکنان این مناطقجستجو کرد.
وضعیت تحصیلی در مراکز شهر غمانگیزاست. میزان ترک تحصیل دانشآموزان دبیرستانیدر این مناطق دو برابر دانشآموزان حومهنشیناست. در مورد کیفیت آموزش نیز آموزش سیاهانمقطع دبیرستان در مراکز شهر بهندرت در سطحهمتاهای ترک تحصیل کرده خود در حومهها قراردارد (شیلر، ۱۹۹۵). در مدارس نواحی شهریخیلی فقیر (یعنی نواحی با حداقل 40 درصدجمعیت زیر خط فقر) معدل آزمونهای استانداردخیلی پایین است. در کلاس چهارم تنها ۳ درصددانشآموزان از پس امتحان ریاضی برمیآیند وهمچنین تنها ۵ درصد در امتحان خواندن موفق
میشوند (انستیتوی نژاد و فقر، ۱۹۹۸). درکلاسهای بالاتر نتایج به این شرح است: درجهموفقیت کلاس هشتمیها در آزمون ریاضی 6درصد و در خواندن 9 درصداست: درجه موفقیتکلاس دوازدهمیها نیز همین مقدار است.
چرا دستاوردهای تحصیلی در مدارسمرکزی شهر پایینتر است؟ یکی از دلایل وجود فقردر میان خانوادههاست (اورفیلد، ۱۹۹۸).
مدارس خیلی فقیر مجبورند زمان بیشتر ونیروی بیشتری صرف خانواده، بیماری وامنیت بکنند; بچههایی که به مدرسهمیآیند زبان انگلیسی را درست حرفنمیزنند، مشکلات روانی دارند، وسایلآموزشی در منزل در اختیار ندارند وبالاخره از نظر پایه ضعیف هستند.
پارهای تجربیات طبیعی تفاوت بینمدارس حومهها وشهرها را آشکار ساختهاند:برنامهای در شیکاگو به نام گوترو۲۲ امکانجابهجایی ساکنان خانههای عمومی شهری را بهخانهای ارزان قیمت در حومهها فراهم کرد. در میاندانشآموزان دبیرستانی این خانوادههای نقل مکانکرده نرخ ترک تحصیل به یک چهارم میزان قبلکاهش یافت. همچنین نرخ ورود به دانشگاه اینگروه دو برابر ساکنان شهری شد (اورفیلد، ۱۹۹۸).در نورفولک ویرجینیا، دانشآموزان مدارسمختلط (از نظر نژادی) نمرات بهتری در مقایسه بادانشآموزان مدارس کاملا یکدست از نظر نژادیکسب کردند (ملدرام و ایتون، ۱۹۹۴).
ناموزونی فضایی
جدایی نژادی چه تاثیری بر درآمد و امکاناتاشتغال سیاهان شهری دارد؟ همچنانکه دیدیمتقریبا نیمی از مشاغل در کارخانهها و اداراتنواحی حومه شهرها یافت میشود. از طرف دیگرچون تنها یک سوم کارگران سیاه در این مناطقزندگی میکنند دسترسی آنها به فرصتهای شغلیمحدود است. بر اساس “نظریه ناموزونی فضایی23″،استقرار سیاهان در قالب جدایی نژادی در شهرها وبه دور از مناطق عرضه شغل در حومهها از جملهدلایل فقر آنهاست. نخستین گواه اعتبار این نظریهرا کاین (1968) مطرح میکند. طبق برآورد اوجدایی نژادی در شیکاگو باعث از دست رفتن20000 فرصت شغلی شده است.
تحقیقات جدیدتر حاکی از آناست کهرشد اشتغال در جاهایی صورت میگیرد که ازدسترسی کارگران سیاه خارج بوده است (رافائل،۱۹۹۸). بر اساس مطالعات رافائل تغییرات نرخاشتغال در دهه 1980 در سانفرانسیسکو – اوکلند -سنخوزه به قرار زیر است: برای کل این منطقهمادرشهر میزان اشتغال 21 درصد افزایش را نشانمیدهد و این در حالی است که در مناطقسفیدپوست نشین (یعنی مناطق با جمعیت کمتراز ۲۰ درصد سیاهپوست) نرخ افزایش اشتغال 23درصد بوده است. در مقابل در نواحی سیاهپوستنشین (یا حداقل 20 درصد سیاه) کل افزایش نرخ
اشتغال فقط ۲ درصد گزارش شده است. اشتغالصنعتی نواحی سفیدپوست مذکور ۱ درصد و نرخنواحی سیاهپوست نشین منفی 21 درصد بودهاست. بیش از نیمی از کارگران کم تخصص سیاه دربخشهای حمل و نقل، کارخانهای، ارتباطات،ساختمانسازی، ادارات دولتی ومغازهداریمشغول بهکار بودهاند. رشد اشتغال این بخشها درکل منطقه مادرشهر مورد بحث 4 درصد و براینواحی سفیدپوست نشین 9 درصد ثبت شده استکه در مقام مقایسه نواحی سیاهپوست نشین 14درصد رشد منفی داشتهاند.
معنای دیگر جدایی نژادی ایناست کهمدت زمان سفر روزانه منزل-محل کار برایسیاهان نسبتا طولانیتر از سفیدپوستان است.متوسط زمان سفر برای کارگران فقیر سفید و سیاهدر سال 1990 عدد ۲۶ دقیقه در برابر ۳۰ دقیقهثبت شده است (اورگان و کوئیگلی، ۱۹۹۸).گابریل و روزنتال با در نظر گرفتن عوامل گوناگونیچون میزان درآمد، قیمت مسکن و امتیازاتهمسایگی به این نتیجه رسیدهاند که زمان سفرروزانه کارگران ماهر دارای دیپلم دبیرستانسیاهپوست در مقایسه با سیاهپوستان 22 درصدطولانیتر است. مدت زمان سفر طولانی یعنی کمشدن دریافتی خالص سیاهپوستان از طریق تقلیلزمان کار و سایر فعالیتها.
جدایی نژادی و در نتیجه سفر طولانیتربرای رسیدن به محل کار موجب پایین آمدن درجهاشتغال کارگران سیاهپوست میشود.سهژوکویست و ایهلندفلد۲۴ (۱۹۹۰) با استفاده ازدادهها و اطلاعات منطقه مادرشهر فیلادلفیا نشانمیدهند که هزینه بالاتر سفرهای روزانه تاثیر منفیدر اشتغال دارد. هم برای سیاهان و هم برایسفیدپوستان، یکی از دلایل نرخ اشتغال پایینترجوانان سیاه نسبت به سفید در فیلادلفیا (۲۶درصد سیاه در برابر ۴۹ درصد سفید) ایناست کهزمان سفر روزانه این دو گروه 26 دقیقه برایسیاهان و ۱۹ دقیقه برای سفیدپوستهاست. درواقع، این تفاوت زمان سفر روزانه منجر به تفاوتیدر حدود ۵ر۳ برابر در نرخ اشتغال میشود.
اگر چه ساکنان سیاه مراکز شهری میتوانندبا سفر روزانه به کار در حومهها بپردازند(همچنانکه خیلیها چنین میکنند) اما این گونهسفرهای روزانه “بر خلاف جریان” هم زمانبرهستند و هم گران. دو دلیل عمده در این رابطهوجود دارد; نخست اینکه سیستم حمل ونقلاساسا برای انتقال مسافران از حومه به مراکز شهرطراحی و زمانبندی شده است و مناسب انتقالشاغلان مرکزنشین به حومه نیست و دیگر اینکهبهطور نسبی تعداد زیادی از خانوارهای فقیراتومبیل شخصی ندارند. طبق مطالعات اورگان وکوئیگلی (1998) 45 درصد کارگران سیاهپوستیکه در شهرها زندگی میکنند دسترسی به اتومبیلشخصی ندارند. داشتن اتومبیل زمان قابل توجهیرا ذخیره میکند. برای کارگران سیاهپوستی که ازمرکز شهر به حومهها از طریق وسایل نقلیهعمومی میروند دسترسی به اتومبیل یعنی صرفوقتی در حدود ۱۹ دقیقه در روز
نداشتن اتومبیل به صورتی دیگر بر اشتغالتاثیر میگذارد. مطالعه مورد نظر در مورد کارگرانماهر در دیترویت نشان میدهد که داشتن اتومبیلیعنی استفاده از حوزه وسیعتری برای پیدا کردنکار. مطالعه دیگری در همین رابطه داشتن اتومبیلرا پیششرط پیدا کردن کار و آموزش حرفهایارزیابی میکند. این مطالعه در چهارچوب “برنامهآموزش پدران بچههای تحت پوشش تامیناجتماعی” قرار دارد و بر آناست که به جایسیاست حمایتی باید به سوی اشتغال رویآورد….
اطلاعات ما در باره نظریه ناموزونیفضایی چقدر است؟ سهکوژوسیت و ایهلندفلد(۱۹۹۱) فرضیههای ناموزونی را در ۵۰ منطقهمادرشهر آزمایش کردهاند که نتایج آن به قرار زیراست.
۱٫ در جمعبندی کلی نرخ اشتغال سیاهپوستان وسفیدپوستان تفاوتی بین 24 تا ۲۷ درصد به نفعسفیدپوستان دارد. این شکاف برای اسپانیایی زبانتبارها و سفیدها بین 29 تا ۳۴ درصد در نوساناست.
۲٫ ناموزونی فضایی در حوزههای مادرشهریاهمیت بیشتری پیدا میکند. در شهرهای کوچکتفاوت نرخ اشتغال سیاه و سفید تنها ۳ درصد و درشهرهای متوسط ۱۴ درصد است، در حالی که درشهرهای بزرگ این رقم به یک چهارم هم میرسد.
این مجموعه مطالعات حاکی از آناست کهناموزونی فضایی یکی از چند عاملی است کهمنجر به افزایش نرخ فقر در شهرها (نسبت بهحومهها) شده است.
فقر شهری ویژگی خاصی دارد که به طور فزاینده ای به دور از چشم دولت ها رشد می کند
در کشورهای در حال توسعه نقش زنان در جریان مهاجرت افزایش یافته این عمل مهاجرت های فصلی مردان را به اسکان دایم تبدیل نموده است
احمدنیارئیس کارشناس ارشد مدیریت شهری
توسعه شهرنشینی ابزاری است که نه تنها دولت ها بلکه جهان را تهدید می کند و سازمان های جهانی برای کنترل آن برنامه استراتژیکی را به منظور اجرا در آینده طراحی می نمایند.
اداره آمار سازمان ملل در سال ۱۹۹۱ دریافت که ۶۴ درصد جمعیت آمریکای لاتین، ۳۵ درصد آفریقا و ۳۴ درصد آسیا حاشیه نشینانی هستند که شهرها را در قرن آینده می بلعند.
حدود ۵۰ درصد جمعیت قاره آفریقا در سال ۲۰۱۰ به شهرهارو می آورند و این عمل یعنی تهدید فقیرترین قاره دنیا.
دولت ها نیز یا باید خود برای آینده برنامه استراتژیک طراحی نمایند و یا آنهایی که توان ندارند از سازمان های جهانی مدد جویند. تصور حضور مردان و زنانی که هنوز شکل زندگی نخستین بشر را در قبایل دورافتاده آفریقایی حفظ کرده اند و انتظار ورود به جامعه مدرن شهری را دارند طبل هایی را به صدا درآورده که هر لحظه با نزدیک شدن، بلند و بلندتر شنیده می شوند که اگر پیش بینی لازم به عمل نیاید با سبک قبیله ای خودشان وارد جامعه شهری خواهند شد.
اینگونه گزارش ها اهمیت توجه به شهر را در دهه اخیر افزایش داده و تحقیقاتی که در مراکز اسکان سازمان ملل به عمل آمده به پنج مورد مهم اشاره دارد:
۱. کشورهای در حال توسعه بیشتر مشکلاتشان با شهرها به ویژه مرکز کشور ارتباط مستقیم دارد.
۲. فقر شهری ویژگی خاصی دارد که به طور فزاینده ای به دور از چشم دولت ها رشد می کند و به دلیل وابستگی به عوامل متعدد محتاج برنامه ریزی درازمدت است اما در این گونه کشورها مسائل روزمره دیده می شود و تاکتیک جای استراتژی را گرفته است.
در صورت استراتژی مدون شهری مشکلات به صورت ریشه ای مرتفع و در غیر این صورت منجر به فحشا، اعتیاد و جرم خواهد شد و ترکیب فساد به همراه فقر دولت ها را تهدید می کند.
۳. در کشورهای در حال توسعه نقش زنان در جریان مهاجرت افزایش یافته، این عمل مهاجرت های فصلی مردان را به اسکان دایم تبدیل نموده و حضور آنان در جوامع شهری شکل زندگی خانواده را تغییر داده است. اگرچه اثرپذیری شهرنشینان بر مهاجران بیشتر است اما در مرحله گذر از بدویت به شهری نیازمند آموزش و کنترل مهاجران توسط دولت ها هستیم در غیر این صورت به دلیل پیروی از سبک گذشته و به مبارزه طلبیدن سبک جدید دورنمای آینده اجتماع مشخص نبوده و در صورت فائق آمدن تنش ها بر قوانین حاکم، امنیت شهرها با بحران مواجه خواهد شد.
۴. مناطق شهری نقش مهمی را در روند قدرت ایفا می نمایند و سرعت مهاجرت اگر بیش از ظرفیت باشد ترکیب جمعیت شهری و حضور مهاجران در دوایر حکومتی، دولت را متاثر نموده و تصمیمات آنها در بودجه، عمران و برنامه های کلان از ریسک بالایی برخوردار است.
توسعه هماهنگ به توسعه بخشی مبدل می گردد لذا این موضوع می تواند آرامش جوامع بین المللی را تهدید کند.
در کشورهای آسیایی و آفریقایی گاه برنامه های استراتژیک دولت در سطح خارجی، توسعه صنعتی و کشاورزی به خوبی پیش رفته است اما عدم توجه به شهرها در زمان هایی که دولت ها موفقیت خود را جشن می گیرند با بحران های شهری روبه رو می شوند. این عمل سبب شده تا برنامه ریزی شهری در اولویت توسعه قرار گیرد.
۵. مهاجرت نباید ارتباط بین توسعه اقتصادی و شهرنشینی که درواقع حلقه روستا – شهر است را قطع کند. تحقیقات نشان می دهد تغییر در درآمدها و الگوهای هزینه شبکه های اجتماعی شهری را تهدید می کند. موجب اسکان پر ازدحام جمعیت شده، بهداشت شهر را به خطر می اندازد، مسکن را از حالت استاندارد خارج می نماید و خدمات زیربنایی تعادل خود را از دست می دهد لذا شهرها روش تحریم اجتماعی را در پیش می گیرند یعنی ایجاد محدودیت در بهره برداری.
این عمل در ترکیه، کنیا، نامیبیا و نروژ بررسی شد، نتیجه گیری گردید تحریم های اجتماعی، فقر فرهنگی، اقتصادی ایجاد می کنند و به هر حال جمعیت از چرخه شهرنشینی خارج نمی گردند.
آنچه می تواند بر مشکلات غلبه کند توجه به این امر است که ما برای داشتن سلامت اجتماعی، حفظ محیط مناسب مجبور به توسعه هستیم و برای داشتن توسعه مطلوب نیاز به مدیریت داریم، مدیریتی که با یک چشم مراقب توسعه کشور و با چشم دیگر مراقب شهرها باشد. که البته هر دو چشم می بایست به یک اندازه دید داشته باشند. کشورهای اروپایی در رویارویی طرح های آینده همه جوانب را در نظر می گیرند. آنها با تحقیق در آفریقا اولویت های خود را بازنگری می کنند.
تحقیقات آنها به جز در مورد فقر و سرپناه بقیه از قبیل تهیه آب، بهداشت عمومی، مدیریت شهر و اقتصاد غیررسمی توان آژانس توسعه را افزایش می دهد.
به نظر می رسد نروژی ها به عنوان یک اصل در آینده جهان مشکلات شهری را در اولویت می بینند و سعی دارند با استفاده از تحقیقات و تجربه راهکارهای موثر در آینده سفیران بین الملل خود را جهت ساماندهی شهرها اعزام نمایند. در آینده حساسیت و ضعف ها در گروه های شهری آشکارتر است.
گروه های فقیران، معلولین، بچه ها و زنان در موقعیت شهری آسیب پذیرترند و از طرفی شهرها فرصت هایی را برای استقلال اجتماعی و اقتصادی شهروندان فراهم می آورند. در صورت عدم وجود فرصت در محیط های شهری شرایط برای بهره برداری از توانایی های منفی ایجاد شده و بزهکاری را افزایش می دهد.
در شهرها مفاهیم شکل گسترده تری به خود می گیرد و موجب افزایش آگاهی شهروندان می شود اما در پاره ای اوقات بهره برداری از آگاهی سال ها زمان می برد و افراد به دلیل گرفتار شدن در شبکه باطل، شانس بازگشت را از دست می دهند.
توجه به شهرها در دنیای امروز از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
به عنوان مثال مرکز مطالعات توسعه در لندن، مرکز مطالعات جامع تورنتو کانادا، مرکز URBANISM آمریکا حتی توسعه شهری در زامبیا، ترکیه و بسیاری از کشورهای دیگر نیاز آینده را ارزیابی و برای رسیدن به نیازها، برنامه ریزی می نمایند.
سرآمد برنامه ها با محوریت ترافیک، فرهنگ سازی و اسکان در آینده است. هجوم جمعیت به شهرها شبیه حمله گروهی بازیگران به سمت یک توپ است و نقش مدافعان شهر شبیه بازیگری است که توپ را در چنگ دارد و همه بر روی آن افتاده اند. لذا راهکارهای گذشته در دهه جدید پاسخگو نیست.
آنها برای بهره برداری بیشتر از شهرها نیاز به آموزش شهروندان دارند. در برنامه ریزی آینده تنها ساخت بزرگراه و خیابان دیده نشده بلکه چگونگی کاهش سفر از طریق سیستم های هوشمند در حال بررسی است. از طرفی حداقل زمان سفر با توسعه خطوط مترو طراحی شده است. فرهنگسازی شهری با استفاده از جراید و رسانه های همگانی امکانپذیر است و اسکان جمعیت با احداث شهرهای جدید اقماری نه ساخت و ساز داخل شهری.
اگر نگاهی اجمالی به برنامه فوق داشته باشیم و وضعیت خود را در آن ببینیم از نظر ترافیک، تهران به سمت افزایش وسایط نقلیه خصوصی پیش می رود.
خوشبختانه مترو پس از سال ها بحث و انتظار راه اندازی شد و شروع خوبی را سپری نمود، اما استقبال زیاد مردم به دلیل افزایش قیمت کرایه های تاکسی در سطح شهر باجه های فروش بلیت را مبدل به صف های طولانی نموده که البته با استقبال مردم از سرویس دهی کارتی قابل جبران است. این عمل علاوه بر ارزانتر بودن از اتلاف وقت مسافران جلوگیری می نماید. در صورت تکمیل خطوط مترو تا سال ۲۰۱۰ تهران از جمله شهرهایی خواهد بود که در لیست شهرهای با استاندارد ترافیک جهانی قرار خواهد گرفت. از طرفی آموزش همگانی در راستای فرهنگ شهرنشینی، استفاده از ابزارهای لازم، رعایت مقررات و درک محیط زیست، فضای سبز، حفظ آثار احداث شده و. . . را به ارمغان می آورد .
اخیراً توجه صدا و سیما و برخی جراید به آن بیشتر شده است اما اسکان همچنان در انتظار برنامه ای جامع و گسترده است. راهکارهای کابردی موفق تاکنون احداث شهرهای جدید اقماری و انتقال جمعیت با سیستم حمل و نقل مترو به مرکز شهر بوده است یا ایجاد شبکه چند طبقه حمل و نقل ریلی در زیر و روی زمین با بافت متراکم ساخت و ساز که در کشورهایی که از اقتصاد قوی و فضای کمی برخوردارند شکل گرفته است.
هنوز مشخص نیست کدام استراتژی اسکان مورد نظر شهرهای ماست، روند فعلی نشان از توسعه در دو جهت به صورت ضعیف دارد.
توسعه پایدار و توسعه پایدار شهری :
تاکنون از توسعه پایدار تعاریف گوناگونی به دست داده شده است اما در مجموع ، توسعه پایدار را می توان تلاش انسان برای آشتی میان پیشرفت و توسعه و حفاظت از محیط زیست و منابع موجود در جهان دانست .
نظریه توسعه پایدار از یک سو ریشه در نظریات ”توسعه”و از سوی دیگر ریشه در “محیط گرایی”دارد. به سخن دیگر ، توسعه پایدار را می توان برآوردن نیازهای نسل حاضر بدون لطمه زدن به منابع مورد استفاده نسل های آینده در جهت برآوردن نیازهای طبیعی شان دانست.
در این میان شهرسازی ما به تبعیت از الگوی کلاسیک توسعه و پیروی کورکورانه از مدلهای کلیشه ای توسعه شهری که نسبت به شرایط و خصوصیات بومی بی اعتنا است ، نه تنها شرایط ناپایداری را در شهرها پدید آورده ، بلکه ناپایداری مناطق اطراف را به دنبال داشته است.
اما شهری پایدار است که درصد حرکت به سوی کارائی بیشتر در استفاده از منابع ، کیفیت زیست محیطی ،عدالت اجتماعی و سرزندگی بوده و در عین حال تلاش کند از وابستگی به اتومبیل ، مصرف منابع تجدید ناپذیر ، تولید مواد زائد خطرناک و نابرابری بکاهد.
توسعه پایدار شهری ، پدیده ای است که دارای ابعاد پیچیده اقتصادی ، اجتماعی و زیست محیطی می باشد. پایایی توسعه در یک جامعه شهری یعنی تامین حد مطلوبی از رشد تولید اقتصادی و نرخ اشتغال ، رفاه اجتماعی و محیطی سالم وپاک.
توسعه پایدار شهری ، پدیده ای با ابعاد گسترده و پیچیده است. تکیه بر یک عامل منفرد ،شکل دهی به توسعه پایدار ، اقدامی سنجیده و آگاهانه محسوب نمی گردد. بهترین عاملهایی که باید در تکوین این پدیده در شهرسازی مورد توجه قرار گیرد؛عبارتند از : عوامل اقتصادی ، اجتماعی و زیست محیطی .
بسیاری از دانشمندان ، تحلیلگران و حتی سیاستمدران معتقدند که تغییر وضعیت کنونی شهرها به سوی پایداری مستلزم یک تحول در تفکر با یک تغییر بنیادی در نحوه فکر و عمل ما است . لیکن کمتر کسی پا را از این فراتر گذشته و خصوصیات و راههای عملی چنین تحولی را بیان کرده است.
پایایی توسعه در یک جامعه شهری هنگامی تضمین می گردد که شهرسازی قادر باشد ؛ سطح تولید اقتصادی و نرخ اشتغال را در حد مطلوب تامین نماید ، رفاه اجتماعی سطح بالای زندگی در شهر شکل می گیرد ، و زندگی سالم پاک و سبز وبه دور از دغدغه آلودگیها و با کیفیت مطلوب جریان داشته باشد. آنگاه است که می توان مدعی شد؛ توسعه شهری پایا و پویایی اقتصادی – اجتماعی ، محیطی رخ نموده است.
به نظر می رسد مفاهیم توسعه پایدار با اهداف و مقاصد شهرسازی نوین سازگار باشد و بنابراین بتوان به عنوان وسیله موثری برای تحقق اهداف پایداری از آن استفاده به عمل آورد.
بطور کلی موضوع تفکر برانگیز و عالمانه در توسعه پایدار ناشی از نظریات زیر است:
نگهداری ,همبستگی و انسجام اکولوژیک
یکپارچگی و حفاظت محیطی در امر توسعه
ایجاد سازگاری و همبستگی متقابل (شمال و جنوب)
تامین حداقل نیازهای اساسی برای همگان
توجه به همه نسل ها ، درون نسل ها و بین گونه ها
تاکید بر بکارگیری علم در حل مسائل توسعه
پذیرش رشد اقتصادی در چارچوب محدودیتها
پذیرش شیوه بلند مدت توسعه
به هم پیوستن ارزش های مربوط به محیط طبیعی و محیط فرهنگی (اخلاقیات توسعه)
در مجموع ، اندیشه جدید توسعه پایدار مبتنی بر آن است که بر پایه تفکر سیستماتیک و نظام یافته , همه چیز را در محیط زیست در پیوند با یکدیگر مد نظر قرار دهیم . از این رو لازم است هر پدیده توسعه در ابعاد اقتصادی ، اجتماعی ، فرهنگی و زیست محیطی متاثر از هم مورد برسی قرار گیرد.
هدف اصلی توسعه پایدار ، تامین نیازهای اساسی , بهبود و ارتقا سطح زندگی برای همه ، حفظ و اداره بهتر اکوسیستم حال و آینده های امن تر و سعاتمند تر ذکر شده است. این هدف خود متضمن تناقضی است که بسیاری آن را از خصوصیات اصلی واژه توسعه پایدار می دانند: تامین رشد لازم برای بهبود سطح زندگی عموم و آینده مرفه تر و در عین حال حفظ اکوسیستم ها. لیکن موضوع این است که با تغییراتی که بشر در محیط و بستر طبیعی خود پدید آورده است به چنان مرحله بحرانی از تاریخ رسیده است که با ادامه حیات سالم در کره زمین را مستلزم تجدید نظر در فرضیات قرار می دهد که مدلهای رایج برنامه ریزی و توسعه بر پایه آنها قرار گرفته اند.
بحث توسعه پایدار را می توان بر پایه دیدگاه جدید شبکه پیچیده ارتباطات درونی بین موضوعات ، زمینه ها , رشته ها و عوامل مختلف در نظر گرفت .چنین تصویر جامع و بین رشته ای که بر اساس استعاره اکولوژیکی جهان به عنوان یک نظام اورگانیک قرار دارد, می تواند کاربرد عمده ای در شهرسازی داشته باشد. برای مثال مفهوم مطلب فوق این است که متخصصین که با حمل و نقل ، کاربری زمین ، مسکن ، توسعه شهری ، توسعه اقتصادی و حفاظت از محیط زیست سرو کار دارد, نباید بطور منفک و جدا از هم فعالیت کنند، بلکه حتی هنگامیکه یک فعالیت خاص انجام می گیرد ، حتی المقدور بطور منسجم و هماهنگ باشند. ایجاد هماهنگی بین اهداف اقتصادی ، زیست محیطی و اجتماعی در درون شهرسازی نیز ضروری است.
توزیع خدمات شهری :
بدون تردید یکی از مهمترین کارکردها در شهرهای امروزی در قالب فرایند خدمات رسانی نمود یافته است. در این میان تعادل بین مراکز خدمات رسان و افراد با حوزه های بهره مند از خدمات از ویژگیها و عناصر مهم محسوب می شود که در واقع شریانهای حیاتی یک شهر را به پراکندگی آنها به نحوی باشد که حداقل هزینه را برای استفاده کنندگان داشته باشد.
در حال حاضر، یکی از مهمترین مشکلات موجود در شهرهای کشور ما استقرار نامناسب فضاهای ورزشی در میان سایر کاربری های شهری می باشد.به نحوی که بسیاری از افراد جامعه به علت عدم دسترسی به آنها نمی توانند از مکانهای ورزشی بصورت مطلوب استفاده نمایند و حل آنها به برنامه ریزی و مدیریت در زمینه مکان یابی و سامان دهی فضاهای ورزشی نیاز دارد.
به دلایل مختلفی طرح های شهری در ایران کاملا خشک و غیر قابل انعطاف و تهیه می شوند و هیچ شانسی برای شهروندان در انتخاب باقی نمی گذارد. به علاوه تحولات و تغییرات ونیز ویژگیهای اراضی بر اثر بخشی بر طرح هیچگونه امکانی نمی یابند ، بنابراین این گونه طرح ها با شکست روبرو می شوند. و اگر به احتمال بسیار ضعیف اجرا هم بشوند، موفق و کارا نخواهد بود.
در الگوی جدید طرح های شهری ، مبانی کاربری زمین از جمله تفکیک کاربری ها عمده تقسیمات کالبدی و مصنوعی ، تثبیت کاربری ها و مانند اینها, با تحولات اساسی روبرو شده است . با پیدایش دیدگاه های جدید در برنامه ریزی شهری مثل توسعه پایدار ، گسترش رفاه اجتماعی ، سالم سازی محیط، اعتلای کیفیت زندگی شهری و غیره ، همچنین با توسعه نهاد ها و مقررات زیست محیطی , بهبود مدیریت شهری و غیره ، موضوع مکان یابی و ساماندهی فضاهای ورزشی و خدمات شهری نیز تحول کیفی پیدا کرده است.
هر فعالیت اقتصادی و اجتماعی ، جایگاهی فیزیکی یا مکانی دارد و تحقق آن در خلا میسر و ممکن نیست . این جایگاه زمین نام دارد و محل اصلی به پاسخگویی به کلیه نیازهای انسانی اعم از غذا و پوشاک و مسکن است. مجموعه فعالیت های مختلف به جهت پرهیز از برخی از تاثرات منفی از یکدیگر ، بایستی با یکدیگر هماهنگ شوند تا از این طریق تعادل ها ی منطقه و اکولوژی ایجاد گردد.
انتخاب مکان استقرار در داخل شهر یا روستا که در بر گیرنده برنامه ریزی کالبدی که با مقررات شهری و ضوابط منطقه بندی ارتباط می یابد. معمولا ضوابط منطقه بندی ، شرایط استقرار انواع فضاهای ورزشی را در اطراف آن تعیین می کند. که در این میان معیارهای مربوط به خصوصیات ورزشی و اثرات بیرونی و یا مشخصات طبیعی و کالبدی اراضی شهر مثل شیب ، جهت ورزش باد ، شبکه ارتباطی و غیره نقش تعیین کننده ای در انتخاب مکان مشخص برای فعالیت مشخص دارد.
پراکنش فضاهای ورزشی در سطح شهر و مناطق مختلف آن می تواند در الگوی مطلوب و کارایی عملکردی شهر تاثیر مستقیم داشته باشد. از سوی دیگر، تنوع و توزیع مناسب و کامل کاربری ورزشی باعث افزایش اختیار و قدرت انتخاب و استفاده از فضاهای ورزشی می شود و در نتیجه مطلوبیت زندگی در شهر افزایش می یابد.
فقر جهانی؛ انباشت سرمایه و توسعهی فقر
نویسنده: سمیر امین
قوانین معاشرت در جمع ۲٫۳۳/۵ (۴۶٫۶۷%) ۳ امتیازs مودب و فهیم بودن یک مهارت اجتماعی مهم است که میتواند به شما کمک کند تا دوستان جدید پیدا کنید، در حرفهی خود موفق شوید و محترم شمرده شوید.
در آغاز ازدواج، شاید انقدر همهچیز جدید و هیجانانگیز است که نگهداشتن هیجان و شور یک رابطه، کار دشواری نباشد.
تهاجم فرهنگی از نوعی دیگر/ تهاجم فرهنگی از نوعی دیگر/ زمان در کشورمان خیلی سریع میگذرد ایران صد سال پیش خیلی با ایران امروز فرق دارد خیلی چیزها وارد ایران شد که ما مجبور شدیم فرهنگ خودمان را با آن هماهنگ کنیم مانند تلفن […]
وضعیت حجاب در جامعه امروز ما ۲٫۶۴/۵ (۵۲٫۷۳%) ۱۱ امتیازs وضعیت حجاب در جامعه امروز ما/ وضعیت حجاب در جامعه امروز ما/ اینکه وضعیت حجاب در جامعه به این صورت درآمده است و روز به روز کم رنگ تر می شود، به این دلیل […]
پدیده شوم تکدی گری ۴٫۵۰/۵ (۹۰٫۰۰%) ۲ امتیازs پدیده شوم تکدی گری/ پدیده شوم تکدی گری/ دست طمع چو پیش کسان می کنی دراز پل بسته ای که بگذری از آبروی خویش تکدی گری، عوارض و مخاطرات زیادی دارد. بخشی از مطالعات مقطعی و […]
قوانین آداب معاشرت/ قوانین آداب معاشرت/ زیگموند فروید میگوید: «نمیتوان این مسئله را نادیده گرفت که تمدن تا چه حد بر پایهی چشمپوشی از غریزه بنا شده است.» همواره میان اینکه چقدر باید غرایز خود را دنبال کنیم و چقدر باید تسلیم قراردادهای اجتماعی […]
به نکات زیر توجه کنید