جستجو در تک بوک با گوگل!

تابعيت پايگاه تك بوك از قوانين جمهوري اسلامي ايران

گناه و توبه

1,773

بازدید

گناه و توبه ۴٫۵۰/۵ (۹۰٫۰۰%) ۲ امتیازs
ای خدایی که خالق البشری                 مهربانتر ز مادر و پدری
دوستان را کجا کنی محروم                 تو که با دشمنان نظر داری

یارب با خجالتی که دارم چه کنم                 با اشک ندامتی که دارم چه کنم
این بار گناه من و این عشق علی                 با ظرف محبتی که دارم چه کنم
من آمده ام گدای این در گردم                 در بحر عنایتت شناور گردم
با دست تهی آمده ام یا الله                 مپسند که با دست تهی برگردم

الهی بی پناهان را پناهی                     بسوی بی پناهان کن نگاهی
رحیمی، چاره سازی، بی نیازی                 کریمی، دلنوازی، دادخواهی
الهی تکه بر لطف تو کردم                 که جز لطفت ندارم تکیه گاهی
نهاده سر به خاک آستانت                 گدائی درد مندی عذر خواهی
مران از آستانت این گدا را                 پناه آورده سویت بی پناهی
گرفتم دامن بخشنده ای را                 که بخشد از کرم کوهی بد کاهی
تهی دستی که با اشک ندامت                 ز پا افتاده از بار گناهی
امید لطف و بخشش از تو دارد                 اسیری شرمساری رو سیاهی

اگر نبخشی ای خدا                     ز مرحمت گناه من
شود سیاه روی من                     زنامه سیاه من
کریم من غفور من                     رحیم من الله من
ببین گناه و این خطا                     تو را تو را زنم صدا
خدا خدا خدا خدا                     خدا خدا خدا خدا
کجا روم کجا روم                     اگر مرا کنی رها
نه لایتم نه قابلم                         که تو مرا کنی صدا
همیشه من خطا کنم                     حماره تو عطا کنی
هر آنچه می کنی نکن                     مرا از درگهت جدا
خدا خدا خدا خدا                     خدا خدا خدا خدا

چه سان بری به دورخم                 بدین امید و این رجا
چگونه  رد شود کسی                     که با تو دارد التجا
گرفتم آنکه رد کنی                     کجا روم کجا کجا
که بودهن روی عجز من                     به درگهت ز ابتدا
خدا  خدا خدا خدا                     خدا خدا خدا خدا
مولای خوب و مهربان                     با صوت رحمانی عیان
گوید به جمع بندگان                     عبدی فاین تذهبون 
من که تو را دادم پناه                     نادیده بگرفتم گناه
کردم سفید روی سیاه                     عبدی فاین تذهبون
از دست من جائی مرو                     مشغول غیر من مشو
تا اینکه باشم یار تو                     عبدی فاین تذهبون
با ذکر من دل زنده باش                    برگرد و بر من بنده باشد
از کار خود شرمنده باش                    عبدی فاین تذهبون
آخر چرا دست نیاز                         بر غیر من کردی دراز
گفتنی به نامحرم تو راز                     عبدی فاین تذهبون
آه تو را من می خرم                     اشک تو را من می برم
ساکن شو اندر این حرم                     عبدی فاین تذهبون
حیدر تو را رهبر بود                     زهرا تو را مادر بود
مهدی تو را بر سر بود                     عبدی فاین تذهبون
از من گرفتی فاصله                     ماندی به جا از قافله
از کار تو دارم گله                     عبدی فاین تذهبون
قرآن فراموشت شده                     عصیان هم آغوشت شده
آخر چه در گوشت شده                     عبدی فاین تذهبون
همرنگ دشمنها شدی                     هم سفره اعدا شدی
غصه خور دینا شدی                     عبدی فاین تذهبون
تو رحمتم را دیده ای                     اما ز من ببریده ای
از من جدا گردیده ای                     عبدی فاین تذهبون
مقدمه
(اللهم صل علی محمد و اله و میرنا الی محبوبک من التوبه واز الناعن مکروهک من الاصرار، اللهم مرمتی و فقنا بین نقصین فی دین او دنیا فاوقع النقص با سرعهما فنا واجعل التو به فی اطولها بقا)
(باز خدایا بر محمد وخاندان او درود فرست و ما را از نافرمانی به بازگشت از آن و توبه که پسندیده توست بازگران و از اصرار بر گناه که آنرا نمی پسندی دور گردان بار خدایا هر گاه بین دو زیان قرار گرفتیم یکی در دین و دیگری در دنیا پس زیان را در آنکه زود می گذرد (دنیا) و تو به را در آنکه مدتش طولانی تر است قرار بده)
توبه در آیات و روایات از منزلت خاص برخوردار بوده چرا که نجات و رهایی انسانها از امواج خطرناک و سهمگین گناهان در گرو آنست و ده ها آیه از قرآن بر این مسئله اشاره دارد.  توبه یکی از ابواب بهشت است نبودن آن مساوی با هلاکت عامه اهل معصیت است توبه تنها راه نجات گناهکاران، وسیله تقرب و دوستی با خدا، تبدیل کننده سیات به خسات و مایه امید نا امیدان ونخستین مقام عارفان است.
توبه در علم کلام از جایگاه بلندی برخوردار است زیرا از موضوعات مهم کلام، عقاب و کیفر الهی است ویکی از عوامل بی چون و چرایی است که موجب بخشیدن گناه و ساقط شدن کیفر الهی می گردد توبه در فقه نیز از جایگاه خاصی برخوردار است. و می تواند در تغییر سرنوشت شخص گناهکار نقش بسزائی ایفا نماید.
انسان با آمیختگی دو بعد خود یعنی ملکوتی و ناسوتی همیشه در معرض انواع و اقسام آلام، خطرات و لغزشها می باشد توبه از اموری است که سهم بسزایی را در سازندگی و رهایی انسان از قیود مادی وارد بطوریکه فیض کاشانی و غزالی توبه را یکی از ارکان چهار گانه منجیات قرار داده اند.
هنگامی که انسان در مبارزه با هوای نفس شکست می خورد یاس و نا امیدی بر او چیره می شود و برای همیشه از رستگاری و رسیدن به هدف ناامید می گردد. انسانها هر چند گناهکار باشند از رحمت خداوند نباید نا امید گردند باید راه نجات را جستجو کنند. راه نجات توبه است توبه با الابواب، رحمت الهی است. اگر این باب رحمت بسته می شد آیا هیچگاه افرادی مانند فضیل بن عیاض و حربن زید ریاحی که پس از سالها پرده دری ها او بی حرمتی ها خود را به آن مقام رفیع نائل آیند
یکی از امتیازات اسلام اینست که هیچ گاه به بن بست نمی رسد و هیچ وقت به تا بعیین خود نمی گوید، تو را نمی پذیرم خداوند سریع الرضا است و زود آشتی می کند. خداوند منان، بارها و بارها در قرآن کریم بندگان گناهکارش را مورد لطف و محبت قرار داده و آنان را از ناامیدی برحذر داشته است. و در سوره زمر می فرماید: (بگو ای بندگان من که بر خود ستم کرده اید، از رحمت خدا نا امید نشوید که همه گناهان را می آمرزد. بدرستی که خداوند بسیار آمرزنده و مهربان است  و در آیه دیگر یاس و ناامیدی از رحمت خداوند به منزله کفر تلقی شده است: (از رحمت خدا نا امید نشوید، چرا که جز قوم کافر از رحمت خدا مایوس نمی گردد.  بحث توبه در جهت نظارت برخود وبازسازی خویشتن است و بر مبنای معیارهای الهی است و چون توبه از گناه واجب است باید فورا انجام شود. در این فصل قبل از پرداختن به مبحث توبه ابتدا مطالبی در مورد گناه می خوانید.
امید است این تحقیق مایه تحرک و بیداری جوانان وافرادی گردد که تا بحال به عواقب اعمال بدشان ناندیشید اند و گناهان چشم ودل آنها را گور نموده را از حقیقت بدور مانده اند امید است خداوند نور امیدش را بر دلمان بتاباند و گناهنمان را با آب توبه شستشو دهد.
مرتض آرمند
دی ماه ۸۴
معنی گناه و گوناگون آن
گناه به معنی خلاف است و در اسلام هر گونه کاری که بر خلاف فرمان خدا باشد، گناه است، گناه هر چند کوچک باشد چون نافرمانی خداست بزرگ است رسول اکرم در سخنی به ابوذر فرمود: (کوچکی گناه را ننگر بلکه آنرا بنگر که از چه کسی نافرمانی می کنی).
واژه های بیانگر گناه در قرآن
در زبان قرآن و پیامبر و امامان به واژه های مختلف از گناه یاد شده است که هر کدام گویی بخشی از آثار شوم گناه پرده بر می دارد و بیانگر گوناگون بودن گناه است واژه هایی که در قرآن در مورد گناه آمده عبارتند از:
۱)    ذنب: بر معنی دنباله است چون هر عمل اخلاقی یک نوع پیامد و دنباله به عنوان مجازات اخروی یا دنیوی دارد (تکرار ۳۵ بار)
۲)    معصیت: به معنی سر پیچی و خروج از فرمان خدا است و بیانگر آن است که انسان را مرز بندگی خدا بیرون رفته است (تکرار ۳۳ مرتبه).
۳)    اثم: به معنای سستی و کندی و واماندن و محروم شدن از پاداشهاست و بیانگر آن است که در حقیقت گناه کار خود یک فرد وامانده است، مبادا خود را زرنگ پندارد. این واژه در قرآن ۴۸ بار تکرار شده است.
۴)    سیئه: به معنی کار قبیح و زشت است که موجب اندرد و نکبت گردد، در برابر حسد که به معنای سعادت و خوشبختی است این واژه ۱۶۵ بار در قرآن آمده است، و کلمه سو نیز از این واژه گرفته شده که ۴۴ بار تکرار شده است.
۵)    جرم: در اصل به معنی جدا شدن میوه از درخت و یا به معنی پست است جریمه و جرائم از همین ماده می باشد. جرم عملی است که انسان را از حقیقت سعادت تکامل وهدف جدا سازد که این واژه ۶۱ بار در قرآن آمده است.
۶)    حرام: به معنی منع و ممنوعیت است لباس احرام لباسی است که انسان در حج و عمره می پوشد و از یکسری کارها ممنوع می شود (تکرار ۷۵).
۷)    خطیئه: غالبا به معنی گناه غیر عمومی است و گاهی گناه بزرگ نیز استعمال شده است چنانکه در آیه ۸ سوره بقره و ۳۷ سوره الحاقه بر این مطلب گواه است (تکرار ۲۲)
۸)    فسق: در اصل به معنی خروج هسته خرما از پوست خود می باشد و بیانگر خروج گناهکار از مدار اطلاعات و بندگی خدا است که او با گناه خود حریم وحصار فرمان الهی را شکستد و در نتیجه بدون قلعه و حفاظ مانده است(تکرار ۵۳).
۹)    فساد: به معنی خروج از حد اعتدال است که نتیجه اش تباهی و به هدر رفتن استعدادهاست (تکرار ۵۰)
۱۰)    فجور: به معنی دریدگی و پاره شدن پرده حیا و آبرو و دین است که باعث رسوائی خواهد گردید (تکرار ۶).
۱۱)    منکر:در اصل از انکار به معنی ناآشناست چرا که گناه به فطرت و عقل سالم هماهنگ ومانوس نیست و عقل و فطرت سالم آنرا زشت و بیگانه می شمرد (تکرار۱۶)
۱۲)    فاحشه: سخن وکار زشتی است که در زشتی آن تردیدی نیست و به معنی کار بسیار زشت و ننگین و نفرت آور به کار می رود این واژه ۲۴ بار در قرآن آمده است.
۱۳)    خبط: به معنی عدم تعادل در نشست و برخاست است گوئی گناهکار یکنوع حرکت نامتعادل همراه با سستی و سقوط دارد.
۱۴)    شر: به معنی هر زشتی است که نوع مردم از آن نفرت دارند و بر عکس واژه خیر به معنی کاری است که نوع مردم آنرا دوست دارند.
۱۵)    لمم: به معنی نزدیک شدن به گناه و به معنی اشیا و اندک است و در گناهان صغیره بکار می رود. (تکرار یک بار در نجم آیه ۳۲).
۱۶)    وزر: به معنی سنگین است و بیشتر در مورد حمل گناه دیگران به کار می رود. (تکرار ۳۶).

۱۷)    حنس بر وزن جنس در اصل به معنی تمایل به باطل و بازخواست آمده است و بیشتر در مورد گناه پیمان شکنی و مختلف بعد از تعهد که از گناهان بزرگ است آمده است.
این واژه های هفده گانه هر کدام بیانگر بخشی از آثار شوم گناه و حاکی از گوناگونی گناه می باشند و هر یک با پیام مخصوص و هشدار ویژه ای انسانها را از ارتکاب گناه بر حذر می دارد 
اقسام گناه :
علمای اسلام از قدیم گناه را به دو گونه تقسیم نموده اند.
۱-    گناه کبیره
۲-    گناهان صغیره این تقسیم بندی از قرآن در روایات سرچشمه گرفته است برای مثال چند آیه را ذکر می کنیم.
(اگر از گناهان کبیره ای که نهی شده اید اجتناب کنید گناهان صغیره شما را می پوشانیم و شما را در جایگاه خوبی قرار می دهیم. (نسا- ۳۱).
(و نامه اعمال در آنجا گذارده شود گناهکاران را می بینی که از آنچه در آنست ترسان و هراسانند و می گویند ای وای بر ما این چه کتابی است که هیچ عمل کوچک بزرگ نیست مگر اینکه آنرا شماره کرده است؟ (کهف-۴۹)
(نیکو کاران کسانی هستند که از گناهان بزرگ و زشتیها جز گناهان کوچک پرهیز می کنند بی گمان آمرزش پروردگارت وسیع است) (نجم- ۳۲).
(مواهب آخرت جاودانه است برای آنکه از گناهان بزرگ و کارهای زشت پرهیز می کنند) (شوری- ۳۷)
ضرورت شناخت گناه
در مقدمه خواندیم که توبه از گناه واجب است و باید فورا انجام شود. همانطور که شناخت بیماری اولین گام در پیشگیری و درمان آنست، شناخت (بیماری گناه) که از تمام بیماریها هلاک کننده تر است برای همه ضرورت دارد. شناخت برای پیشگیری از ابتلاء خود را اطرافیان و جامعه شناخت، برای تشخیص وجود آن در خود و دیگران و شناخت برای درمان آن.
بیماری گناه در مقایسه با انواع بیماریها، از تمام آنها خطرناک تر است اگر سایر بیماریها تب و درد بر انسان عارض می شود و برخی اعضای جسم انسان را تهدید می کند، بیماری گناه سلامت جسم و جان، هستی جامعه واجتماع و سرانجام زندگی مادی ومعنوی ما را تباه می کند و سرنوشت و دنیا و آخریت ما را برای همیشه تیره و تار می سازد. 
گناه چیست؟
گناه ومعصیت، نا فرمانی خداوند حکیم است مخالفت بااموری است که پروردگار از انسان می خواهد مخالفت با او امر و نواهی است. بنابراین ترک هر واجب و انجام هر حرام یک معصیت و گناه است در مقابل معصیت و گناه طاعت است که به معنای فرمانبرداری است فرمانبرداری جهان آفرین بی نیاز و مهربان و این طاعت انسان را به سر منزل مقصود می رساند این اطلاعات نه برای رفع نیاز از خداست که او بی نیاز مطلق است، بلکه طریقه رسیدن به سعادت نهایی خود انسان است در این ارتباط هر گناه و معصیت خروج از راه سقوط در پرنگاهها و دره هاست.
علل گناهان چیست؟
مرحوم فیص کاشانی در این رابطه می گوید: سر چشمه همه گناهان یکی از صفات چهار گانه است
تشبیه به خدا ۲ تشبه به شیطان ۳ تشبه به حیوانات و ۴ تشبه به درندگان است
بنابراین علل گناهان یکی از صفات چهار گانه می باشد:
۱-    صفت ربوبیت ۲ و یا صفت شیطانیت ۳- و یا صفت بهیمیت ۴ و یا صفت سبعیت
از گناهان مربوط به صفت شیطانیت می توان به ظلم و حسد و حیله گری، امر بر فاسد و منکرات وگمراهی ها و از گناهان مربوط به صفت بهیمیت و حیوانیت می توان به زنا، لواط، سرقت و حرام خواری و از گناهان مربوط به صفت سبعیت و درندگی می توان به قتل و غضب و … اشاره نمود.
اینها ریشه گناهان ومنبع آنها می باشند که بعضی مربوط به قلب و بعضی مربوط به اعضا و جوارح و عمده گناهان مربوط به زبان و گوش و چشم ودست و پاها است.  بطوریکه امام سجاد در این رابطه می فرمایند: (زبان بنی آدم هر روز صبح به بقیه اعضا و جوارح می گوید چگونه صبح کردید؟ در جواب می گویند ما خواب هستیم اگر تو ما را رها کنی و می گویند بترس از خدا درباره ما، و او را قسم می دهند و می گویند ثواب و عقاب ما به تو بستگی دارد)
علت اصلی گناهان چیست؟
اما در این ارتباط که علت اصلی گناهان چیست نظرات متفاوتی وجود دارد. بعضی معتقدند که جهل و بی سوادی علت اصلی گناهانند و برخی علت اصلی گناهان را فقر وتنگدستی می دانند وعده ای علت اصلی آنرا غریزه شهوت و یا غرایز دیگر می دانند.اما تمام اینها نمی توانند علت اصلی گناهان باشند زیرا که افراد دانشمند و ثروتمند و حتی افراد که غریزه شهوتشان تامین است نیز گناه می کنند پیامبر اکرم حب وعلاقه دنیا را سر منشا اصلی تمام خطاها و گناهان دانسته اند و می فرمایند: (حب الدنیا راس کل خطیبه)
از مجموعه احادیث، روایات و آیات قرآنی چنین به نظر می رسد که اولین چیزی که به واسطه آن معصیتی انجام شد تکبر و خودبینی است که شیطان انجام داد  و دومین آن حرص بود که آدم و حوا بوسیله آن نافرمانی کردند موقعی که خداوند به آنها فرمود بخورید هر آنچه را که دوست می دارید ولی نزدیک این درخت نروید که از ظالمین می شوید  وسومین آن حسد بود که پسر آدم نسبت به برادرش انجام داد و او را به قتل رساند از مجموعه این سه گناه راه هایی برای گناه بوجود می آید مانند حب زن، دنیا، ریا، راحتی، ثروت، برتری که جامع همه آنها حب دنیاست. فلذا انبیاء وعلماء گفته ان:( دنیا دو قسم است، دنیایی که انسان را به هدف می رساند و دنیایی که مورد لعن و مزمت است
آثار ویرانگر گناه:
گناه اثرات بسیار بدی بر روح و روان انسان می گذارد یکی از مهمترین زیانهایی که گناه باعث آن می شود تباهی دل است. گناه دل را ویران می کند. ولی که حرم وخانه خداست دلی که تنها مجرای ارتباط مستقیم با حضرت حق است. دلی که کانون معنویت و پایگاه رشد وتقویت نیروهای روحانی انسان است. گناه دل را نابود می کند و قوای معنوی آن را تضعیف و ریشه های درخت ایمان را می سوزاند دلی که با معاصی آلوده گردد، دیگر حرم الهی نیست آنجا مرکز فرماندهی شیطان است، دل حرم خداست. در حرم خدا جز خدا و آنچه به نحوی به او وابسته است نباید داخل شود. امام صادق در این رابط می فرمایند: (قلب حرم خداست و در حرم خدا، کسی غیر از خدا نباید ساکن شود).
هر حرمی حریمی دارد. حرم الهی هم حریمی دارد. گناهان، معاصی، عشق بدنیا، و… حق ورود به این حرم را ندارند. آغشته نمودن دل به معاصی یعنی حریم خدا را شکستن گناه کردن در واقع به منزله روی گردانی از خداست، سرپیچی از فرامین الهی و آلوده شدن به گناهان، سیاهی و تباهی و غلفت دل را در پی دارد. قرآن می فرماید: (نه چنین نیست، علت اصلی تکذیبشان این است که در اثر اعمال زشتشان دلهایشان زنگار بسته است.
گناه آثار زیانباری دارد که بعضی از اثرات آنرا بصورت فهرست وار در زیر می خوانید.
۱)    گناهان زایل کننده ایمان هستند و هر کسی ایمانش زایل گردد عاقبت بخیر نمی گردد و در آخرت در آتش قهر الهی گرفتار خواهد شد.
۲)    گناهان باعث فراموشی علم می شود. در این رابطه شاید برخی افراد خود را با یهودیان و یا مسیحیان مقایسه کنند و بگویند آنها بیشتر از ما گناه می کنند پس چرا به لحاظ علمی از ما جلوتر هستند؟ که در این نظریه ای کاملا غلط است زیرا تکلیف ما مسلمانها سخت تر و سنگین است زیرا که ما مکلف به انجام و یا پرهیز از اعمال زیادی هستیم در حالیکه دین آنها، آنان را مکلف ننموده است و نیز علم بدون تزکیه و آمیخته با گناه حجاب اکبر است پیامبر اکرم نیز فراموشی علم را یکی از مضرات گناه معرفی می کنند و می فرمایند:
(هر گاه بنده گناهی را مرتکب شود گناه باعث فراموشی علمی می شود که آنرا آموخته است)
۳)    یکی دیگر از مضرات گناه کم کردن، حبس کردن و محروم کردن انسان از روزی خداوند است امام صادق می فرمایند همانا به درستی که انسان گناهی را مرتکب می شود و با آن گناه رزق و روزی از او دفع می گردد.
۴)    یکی دیگر از زیانهای گناه محروم شدن از نماز شب است رسول اکرم می فرمایند: ( هر گاه بنده ای  گناهی را مرتکب شود توسط آن گناه از نماز شب محروم می شود.
۵)    یکی دیگر از زیانهای گناه سلب نعمتهای الهی است
۶)    زیان دیگر این است که انسان از لذت مناجات با خداوند محروم می شود.
۷)    از دیگر اثرات گناه تخریب خانه هاست. به تعبیر ساده تر علت بعضی از زلزله های زیاد شدن گناه بین مردم است. در روایتی از امام موسی کاظم داریم که: بر خداوند ست که در هر خانه ای معصیت او شود آنرا ویران سازد تا آفتاب بر زمین آن بتابد وآنرا پاک سازد.
۸)    از دیگر آیات گناه این است که باعث بعضی مریضیها سردردها و… می شود و این آثار در افرادی که در گرداب گناهان جنسی افتاده اند بیشتر است امام صادق می فرمایند:( هیچ رگی در بدن آدمی نمی جهد و هیچ معصیتی و سردرد و مرضی دامنگیر انسان نمی شود، مگر بواسطه گناهی که او سرزده است.
۹)    از دیگر تبعات گناه در قیامت این است که باعث زندانی شدن خود انسان می گردد.
گناهان علاوه بر آنچه ذکر شد آثار زیانبار دیگری نیز دارند و تنها راه نجات از این همه آثار و زیانبار دنیوی و اخروی گناهان، توبه می باشد. اگر گناه باعث می شود، قلب بمیرد، تنها راه احیایی قلب، توبه است امام سجاد (ع) می فرمایند(الهی… جنایت بزرگم باعث شده است قلبم بمیرد پس با توبه ای از جانب خودت آنرا زنده کن)
آثار ذکر شده فقط مختص دنیا بودند و دراین زمینه آیات بسیاری نیز وجود دارد که در زیر به چندی از آنها بسنده می کنیم. (پس بر ستمکاران بخاطر فسق ونافرمانی عذاب از آسمان فرستادیم) (بقره ۵۹)
خداوند می خواهد آنها را بر پایه ای از گناهانشان مجازات کند( مائده- ۴۹)
(آنها را بخاطر گناهانشان نابود ساختیم) (انعام- ۶)
آنها را به کیفر اعمالشان مجازات کردیم) (اعراف -۹۶)
(این خانه های آنهاست که بخاطر ظلم و ستمشان خالی مانده است) (نحل- ۵۲)
(آنها بخاطر گناهانشان غرق شدند) (نوح- ۳۵)
(آنها (قوم ثمود) را به خاطر گناهانشان درهم کوبید و سرزمینشان را صاف و مسطح کرد) (شمس- ۱۴)
(و هر گرفتاری که به شما رسد بخاطر اعمالی است که انجام داده اید و بسیاری را نیز عفو می کند) (شوری -۳۰)
و پیامبر نیز در مودر آثار گناه به حضرت علی چنین می گوید: (ای علی! هر خراشی که از چوبی بر انسان رسد و هر لغزشی قدمی بر اثر گناهی است که از او سر زده است.
آثار شوم معنوی گناه:
تکرار گناه و مداومت آن موجب تیرگی و واژگونی قلب و مسخ انسان از حالت انسانیت به حالت درنده خوئی و حیوانی صفتی می گردد و نیز باعث گناهان بزرگتر می شود به عنوان مثال: گناهکاری که برای اولین بار لب به شراب می زند چون مسلمان است آشامیدن چند قطره از شراب برای او بسیار سخت است ولی بار دوم کمی آسان می شود و وقتی زیاد تکرار شد آشامیدن چند لیوان از آن برای او از خوردن آب آسانتر است.
بله تداوم گناه، گناه کردن را برای انسان آسان می سازد در قرآن آیات متعددی در این رابطه وجود دارد از جمله در آیه ۱۰۸ سوره نحل می خوانیم (کافران کسانی هستند که خدا بر قلب وگوش و چشمانشان مهر نهاده (بهمین دلیل چیزی نمی فهمند) و غافل واقعی آنانند (ویا در آیه ۵ سوره صف داریم: (هنگامی که آنان از حق متصرف شدند خداوند قلوبشان را منحرف ساخت).
در تاریخ بسیار دیده شده که طاغیان بر اثر تداوم گناه و طغیان کارشان به کفر انکار حق و به مسخره گرفتن آن رسیده است اینها از آثار شوم معنوی گناه است که دامنگیر گناهنکار می گردد چنانکه بر عکس مداومت بر کارهای نیک و عبادات، موجب صفای دل و نورانیت بیشتر روح و جان می شود  به روایتی از امام صادق توجه کنید.
پدرم می فرمود: چیزی بیشتر از گناه قلب را فاسد نمی کند قلب گناه می کند و بر آن اسرار می ورزد، و در نتیجه سرنگون و وارونه می گردد) یعنی بگونه ای مسخ می گردد که موعظه در آن اثر نمی کند.  و همچنین آیات زیر نیز اشاره بر آثار گناه در آخرت دارند.
(آنانکه عمل بدی انجام دهند، بر روی آتش افکنده می شوند آیا جزائی جز آنکه عمل می کردید خواهید داشت) (نحل -۹۰)
(و هر کسی نا فرمانی خدا و رسولش کند، آتش دوزخ از آن اوست، جاودانه در آن می ماند.) (؟ ۲۳)
(و گناهکار دوست می دارد که فرزندان خود را در برابر عذاب آن روز فدا کند و نیز همسر و بردارش را و قبیله اش را که همیشه از او حمایت می کردند، اما هرگز چنین نیست، شعله های سوزان آتش است که دست و پا و پوست را می کند و می برد. (معجراح- ۱۱ تا ۱۶)
(شعله های سوزان آتش همچون شمشیر به صورت آنها نواخته می شود و آنها در دوزخ چهره ای در هم کشیده دارند. (مومنون ۱۰۴) 
توبه
معنای توبه
فال الله الحکیم: (فمن جائد موعظه من بربه فانتهی فله ما سلف وامره الی الله
توبه در لغت به معنای رجوع است. ارباب معاجم  ذیل این واژه به معنای مذکور توجه خاصی نموده اند هر چند معانی دیگری را هم ذکر کرده اند ولی بازگشت همه آنها به همین معنایی است که گفته شد. 
امام باقر در تفسیر آیه فوق فرمود: خداوند متعال می فرماید: کسی که موعظه ای از جانب پروردگارش به او برسد و دست بکشد از کارهای گذشته پس به نفع او تمام می شود گذشته هایش و کارهایش با خدا می شود. و فرمود: موعظه یعنی توبه و پشیمانی از گناه توبه است.
توب (که عبارت دیگر توبه است) به معنای ترک گناه به زیباترین صورت است و آن رساترین و بلیغ ترین و وجه از وجوه معذرت خواهی است. زیرا عذر خواهی ۳ نوع است. آنکس که عذر می خواهد و می گوید فلان کار را نکرده ام. یا می گویی: آن کار را کرده ام ولی منظوم از این کار چنین بوده است. و اینکه می گوید آن کار را کرده ام ولی بد کردم و دیگر بار تکرار نخواهم کرد و از آن دست خواهم کشید و این قسم آخر همان توبه است. اصل توبه اوبه بوده است. اوبه به معنای رجوع از مکروه به سوی محبوب پس توبه رجوع بنده است از آنچه محبوبش آنرا مکروه دانسته است.
ولی عده ای بین این دو واژه ( توبه و اوبه) فرق قائل شده اند (کسی که از خوف عقاب خدا توبه کند صاحب توبه است و اگر توبه به طمع ثواب باشد انابه است و اگر صرفا بخاطر رضای خدا و بدون طمع ثواب و خوف عقاب صورت گیرد اوبه است)
علامه طباطبائی توبه را به دو قسم تقسیم کرده است یکی توبه خدا که عبارتست از برگشتن خدا به سوی عبد به رحمت و دیگر توبه عبد، که عبارتست از برگشتن بنده به سوی خدا (با استعفار و دست برداشتن از معصیت
البته پشیمانی قبل از مرگ، و قبل از نزول عذاب مورد قبول است. و بدیهی است  که بعد از مرگ توبه فائده ای ندارد و پشیمانی بعد ازآن عذاب هم سودی ندارد مانند پشیمان شدن فرعون و پشیمانی اهل جهنم
فیومی توبه را به کناره گیری و تکرار گناه معنی کرده و به نظر می رسد که این یکی از شرایط توبه باشد نه معنای آن زیرا که عموم لغت شناسان رجوع وندامت را معنای اصلی توبه ذکر کرده اند.
کلمه توبه به بصورت نام اشخاص نیز بکار می رفته چنانکه نام یکی از تابعین توبه الباهلی العنبری بوده است تل توبه، نام قریه ای در نزدیکی در سرزمین نینوا است. وجه نام گذاری آن بدین صورت بوده که: آن زمان که حضرت یونس به مردم نینوا وعده عذاب داد،به سوی آن محل حرکت کردند و در آنجا به توبه پرداختند.
مصطفوی تنها معنایی را که برای این واژه مناسب دیده رجوع بسوی خداوند و پشیمانی از گناهان است او معتقد است این معنا به عبد نسبت داده می شود. ولی وقتی این واژه را به خدا نسبت می دهیم با حرف علی می آید و لازمه آن رحمت عطوفت و مغفرت است.
بطور کلی توبه گاهی به بنده وگاهی به خداوند سبحان نسبت داده می شود هنگامی که به بنده نسبت داده می شود به معنای بازگشت بنده است بسوی پروردگار خویش از نافرمانی و معصیت به طاعت، در حالی که بنده پشیمان از کردار خویش است واز خدا چشم پوشی و بخشایش می طلبد. اما اگر به خدا نسبت داده شود به معنای بازگشت خدا به بنده خویش است از عقوبت و کیفر، به آمرزش و لطف وتفعل بر او، با قبول توبه اش و چشم پوشی از لغزش وخطایش در قرآن، توبه به هر دو معنا بسیار آمده است از آنجمله است:
آنه من عمل منکم سوا بجهاله ثم تاب من بعده و اصلح فانه غفور رحیم (انعام، ۵۴)
یقینا هر آنکس از شما که از روی جهالت و نادانی بدی کند، پس از گناه خویش باز گردد و اصلاح و جبران کند، پس بی تردید خداونند آمرزنده و مهربان است.
من لم ینب فاولئک هم الظالیون (حجرات ۱۱) .
آنکه توبه بکند، پس آنان یقینا ظالمان و ستمکارانند.
و الله یرید ان یتوب علیکم (نسا و ۲۷)
و خدا می خواهد با قبول توبه شما و چشم پوشی از کیفر شما و آمرزش و لطف خود) به سوی شما باز گردد.
فمن تاب من بعد ظلمه و اصلح فان الله یتوب علیه ان الله غفور رحیم (مائده، ۳۹)
پس هر کس پس از ستمی که کرده است. توبه کرد و کار خود را اصلاح کرد و پس یقینا خدا بسوی او باز می گردد (با قبول توبه اش و از عقوبت و کیفر او چشم پوشی می کند) بی تردید خداوند آمرزنده و مهربان است. 
حقیقت توبه
توبه در لغت به معنای عودت وبرگشت را گویند، اما در اصطلاح شرع مقدس اسلام عبارتست از برگشت عبد عاصی از معاصی و رذائل نفسانی بسوی خیر و فضائل انسانی که این معنی به دنبال خود ندامت را به همراه دارد وتائب باید قصد اعراض و انصراف از گناه را هم داشته باشد که امیر المومنین درباره آن چنین می فرماید:
(ندامت داشتن ا زکارهای ناپسند موجب ترک آنها خواهد شد)
و اما اینکه توبه عبد عاصی تحقق یابد نیازمند به سه امر خواهد بود:
۱) اینکه علم به ضرر گناه داشته باشد
۲) اینکه حال توبه در او بوجود آید.
۳) فعل و انجام بر اعمالی که برای توبه لازم است را بتواند در خود بوجود آورد.
تاریخچه توبه
یک از کهن ترین تکالیف الهی، که برای بشر جعل شده است تا به وسیله آن بشر به سعادت برسد واز عذاب دنیا و آخرت رها شود توبه است. زیرا از زمان حضرت آدم، که اولین فرد از افراد نوع بشر بوده است. و بعد از خلقت انسانها فزونی یافت. توبه هم با خلقت آدم خلق شد، پس قدمت توبه به همان قدمت نوع بشر خواهید رسید و کمتر احکامی از احکام الزامی الهی است که به این مقدار دارای قدمت باشد. در نتیجه توبه را می توان جز اولین رحمتهای الهی برای بشر دانست و حضرت آدم این عمل نیک را به همه فرزندان خود تعلیم داد.
دایره وسعت توبه تا قبل از اسلام بدین صورت که قرآن بیان می فرماید نبوده است که موجب آمرزش مطلق گناه شود. بعنوان مثال در ادیان موسی وعیسی توبه عبارت بوده است از انصراف از کفر و شرک یعنی توبه موجب ایمن ماندن از پلیدهایی کفر و شرک خواهد بود نه تمام گناهان و معاصی، تا اینکه در اصول دین مسیحیت وارد شده است که توبه هیچ منفعتی برای آدمی و گناهکار نخواهد داشت و از امور محال و غیر ممکن می دانستند که انسان از طریق توبه ره آورد و بهره ای را نصیب خود کند اما بعد از چند قرن نظر مسیحیت درباره توبه چنان تغییر پیدا کرد که تبدل به افراط شد یعنی توبه در بین آنها چنان حرمتی یافت که به آنجا منجر شد که فرد گناهکار نزد روحانی می رود و اعتراف به گناهان و تقصیرات خود می کند و از کشیش خود توبه نامه دریافت می کند و این طریق را برای آمرزش گناهان خود اتخاذ می کند در حالیکه رجوع اینچنینی خود گناه دیگر از نوع شرک خفی است در حالیکه قرآن حل عقده انسان گناهکار را به دست حضرت حق باز شده می داند نه بدست بندگان او، که سراسر وجودشان فقر است و سعادت برای انسان تائب فقط از طریق توبه و بدست خداوند است.
مراقب توبه
توبه مانند اعمال دیگر که از انسان صادر می شود دارای مراتبی است زیرا گناهان که موضوع توبه هستند دارای مراتب مختلف هستند پس می توان مراتب را در سه رتبه دسته بندی کرد.
۱)    اینکه انسان گناهکار از معاصی خود پشیمان شود عزم راسخ بر ترک کل معاصی را داشته باشد تا خود را متخلق به صفات حمیده و فضائل انسانی کند تا قلب او از اتصاف به سقیم به سلیم بودن، دگرگون شود که در هنگام ملاقات با خداوند که هیچ مقامی بالاتر از قلب سلیم داشتن کارگر نخواهد بود و این مرحله همان است که تعبیر به نفس مطمئنه می شود. واین مرتبه اعلی و کامله توبه است و خصوص وصول به این مرحله میسر نیست مگر با ادای حق هر صاحب حقی تا با ادای آن خود را کاملا از گناهان نجات دهد حضرت علی در این ارتباط می فرمایند: (توبه همان ندامتی قلبی است از معاصی و عزم بر ترک آن)
۲)    در این رتبه گناهکار، نادم از گناهان بوده و عزم بر ترک آنها در آینده دارد اما بعد از توبه باز مرکتب گناهان شده و از راه تساهل و تسامح در حفظ نفس و مراقبه ازآن، و لذا با هیمن تساهل از راه سعادت و صراط مستقیم خارج می شود ممکن است بعد از مدتی دوباره نادم خواهد شد. و نفس لوامه دائما او را برای ارتکاب به معاصی، مورد سرزنش قرار می دهد و این مرتبه متوسط از توبه است که از آن در قرآن کریم تعبیر به نفس لوامه می کند.
۳)    بعد از مرحله اول و دوم، نفس عماره عاصی را مشتاق به اتیان معاصی می کند و دسایس شیطانی بر او غلبه پیدا می کند و این کاشف از آن است که شیرینی و لذت گناه بکام او مانده است و توبه نتوانسته آن لذات کاذب را زائل کند و از این مرتبه تعبیر به نفس اماره بالسوء می شود.
شیطان مراحل وسوسه خود را در انسان بدین شرح اعلام کرد که من اول گناه را برای انسان زینت می دهم از این مرحله تعبیر به نفس مسوله می شود بعد از این مرحله مرحله گمراهی انسان فرا خواهد رسید که شیطان او را گمراه می کند که قرآن می فرماید:
(بعد از این مرحله آمریت شیطان بر انسان حاکم می شود) و قرآن از زبان شیطان چنین نقل می کند (تا اینکه در نهایت کار انسان بجایی می رسد که انسان خویش را بدست شیطان می دهد و انسان مرکب شیطان می شود)
شرایط تمامیت توبه
۱)    علم: علم به معاصی و اثرات سوء آن اولین قدمی است که موجب ندامت عاصی نائب خواهد شد و آن عبارتست از اینکه تائب تعیین پیدا کند که گناه عامل دوری او از خدا خواهد شد.
۲)    ندامت و انانه: بر تائب لازم است که ندامت خود را به حسرت و حزن از گناه سابق خود همراه کند و اعتراف به گناهان خود نزد خدا کند و بعد از این مرحله باید اهل انابه و تضرع باشد.
۳)    رقت قلب: اثر سوء گناه بر قلب انسان موجب ندامت قلب نائب خواهد شد و ندامت قلبی رقت قلب را به همراه دارد لذا در روایتی از رسول اکرم وارد شد: (با تائبین مجالست کن زیرا رقیق ترین قلوب را دارا هستند.
۴)    تنفر از گناه: انزجار از معاصی با اجتناب و تنفر از آن در آینده جلوه گر شود یعنی هر گاه لذت معاصی به کام او نشست باید با تنفر درونی آنرا از خود دور کند تا مانوس با حلاوت رابطه خود با رب العالمین شود.
۵)    استمرار تنفر از معاصی تا هنگام مرگ: باید انزجار و تنفر او از تمام گناهان از زمان شروع ندامت و  توبه تا زمانیکه در قید حیات است استمرار داشته باشد.
۶)    عدم اصرار بر گناه:
۷)    قبل از رسیدن مرگ باشد: توبه باید تا زمانیکه انسان در قید حیات است موفق به آن شود
موارد عدم پذیرش و قبول توبه:
همانطور که قرآن در آیات بسیاری، انسان مذنب و گناهکار را تشویق و ترغیب به توبه کرده است از طرفی هم اشاره دارد به اینکه برای توبه زمان خاصی است و در بعضی از مواقع توبه قابل قبول نیست که عبارتند از:
هنگام مرگ
در آیات قرآن خداوند می فرماید: برای کسانی که مرتکب گناهان زیادی شده اند و تا هنگام مرگ از گناهان خود نادم پشیمان نشده اند و در هنگام مرگ توبه کرده اند خداوند توبه آنها را نخواهد پذیرفت.
از این آیه استفاده می شود که گناه هر چند زیاد باشد تا قبل از فرا رسیدن مرگ قابل بخشش و غفران می تواند باشد اما اگر با رسیدن مرگ گوید هم اکنون از گناهم توبه کرده ام این توبه نمی تواند توبه مصطلح باشد لذا قرآن کریم می فرماید:
(نیست توبه ای برای این چنین گناهکاران)، یعنی اگر توبه هم کنند، آن عمل اسمش توبه نخواهد بود.
از جمله عللی که این نوع گناهکاران توفیق توبه را تا قبل از مرگ پیدا نمی کنند می تواند از این قرار باشد
۱)    کثرت گناه و عناد به حضرت احدیت
۲)    سهل انگاری در معاصی
۳)    سهل انگاری در توبه وامروز فردا کردن در توبه
مرگ با کفر
دسته دیگری که توبه آنها مورد قبول خداوند واقع نمی شود گناه کسانی است که کافر بودند و تا هنگام مرگ کفر آنها مستدام بوده است مانند فرعون لذا خداوند درباره این دسته از گناهکاران می فرماید:
(و همچین توبه کسانی که با حالت کفر خدا را ملاقات کنند قبول نیست زیرا آنان کسانی هستند که خداوند بر آنان عذاب دردناک را مهیا کرده است.
اما بعد از مشاهده عذاب دردناک چنین ابزار می دارند(خدا ما را به دنیا باز گردان تا ما اعمال صالح انجام دهیم بجای اعمال ناشایسته که در دنیا انجام داده بودیم)
و آنچه از آیات قرآنی استفاده می شود آنست که کسانی که با حالت کفر مرگ را ملاقات کنند علاوه بر عذاب دردناک الهی که عذاب اخروی آنها است دارای عذاب دنیایی هم خواهند بود و آن مورد لغت واقع شدن ملائکه و خدا و انسانها خواهد بود این سه طایفه انسانها کافر را که به حالت کفر بمیرند لعنت می کنند.
۳ توبه در قیامت
یکی دیگر در مواردی که توبه قابل قبول نخواهد بود توبه کسانی است که در روز قیامت توبه می کنند و در این باره آیات زیادی هم وارد شده است.
(قیامت روزی است که عذر گناهکاران پذیرفته نخواهد شد و برای آنان در آن روز، لعنت و بدی جایگاه خواهد بود)
و درباره عدم قبول عذر و توبه کفار در قیامت می فرماید:
(ای کسانی که کافر شدید امروز عذر و ندامت شما قبول نخواهد شد و امروز روزی است که طبق آنچه که در دنیا انجام داده اید جزا داده می شوید)
لذا عده ای در قیامت با دیدن عذاب دو درخواست دارند.
اول اینکه خداوند توبه آنها را قبول کند و دیگر آنکه آنان را برگشت دهد به دنیا تا بتواند اعمال صالح انجام دهند و در این باره چنین می فرماید:
(چون روز قیامت آتش دوزخ را مشاهده کنند گویند ای کاش ما برگشت بدنیا می کردیم و تکذیب آیات الهی را هم مرتکب نمی شدیم خدایا ما را از مومنین قرار ده)
(خدایا ما را برگشت قرار ده بدنیا تا بتوانیم اعمالی را که انجام ندادیم از خیر انجام دهیم)
توبه مرتد
قرآن کریم می فرماید: مرتد کسی است که بعد از قبول اسلام کافر شده باشد و این نوعی استخاف برای دین و استهزا گرفتن آن است لذا در این باره می فرماید.
(کسانی که بعد از ایمان آوردن و اسلام آوردن کفر ورزیده اند هرگز توبه آنها مورد قبول نخواهد بود واینان اهل گمراهی هستند)
اما لازم به ذکر است که توبه مرتدی قابل قبول نیست که بعد از قبول اسلام کافر شده باشد و ازدیاد در کفر هم داشته باشد و مراد ازدیاد در کفر آن است که کفر او به مرحله عناد همراه با عمل باشد که این نوع کفر قابل اغماض نخواهد بود و در بسیاری از آیات و روایات استفاده می شود که مطلق گناهان قابل بخشش و عفو به وسیله توبه خواهد بود که در این باره قرآن می فرماید: (خداوند همه گناهان را خواهد بخشید).
و رسول خدا می فرماید: (کسی که یکسال قبل از مرگش توبه کند خدا می پذیرد سپس فرمود یکسال زیاد است بلکه یک ماه قبل از مرگش توبه کند قبول خواهد شد و بلکه این هم زیاد است تا اینکه فرمود مهلت برای توبه تا زمانی است که نفس آدمی به حلقوم برسد توبه او قبول است.
فواید و ثمرات توبه
۱-    حفظ از عذاب
یکی از ضروریات آن است که اعمال انسانها در روز قیامت که ظرف ظهور حقایق همه موجودات است که در خطاب الهی وارد شده است برای انسانها مجسم خواهد بود و تجسم اعمال صرف نشان دادن حقیقت عمل به معنی دست یابی به نتیجه آن عمل است چه اینکه عقاب باشد و یا ثواب و در قیامت هنگامی گناهکاران حقیقت تمام اعمال خود را به طور کامل می بیند خود را در داخل جهنم می بیند و قرآن در مورد آنها چنین می فرماید: (کسانی که کفر را پیشه خود کردند بزودی آنان را در جهنم خواهیم افکند و هر زمان که پوست بدن آنها سوخته شود پوست دیگری بر آن بدن خواهیم پوشاند تا عذاب را به معنی واقعی درک کنند)
لذا رهایی از این عذاب دردناک از راه توبه میسر خواهد بود که درباره ثمره توبه چنین می فرماید: (و ما آنان (تاتئبین) از عذاب جهنم رهایی خواهیم داد بوسیله طلب غفران) و بعد از طلب توبه تائب مشمول این کلام الهی می شود که می فرماید: بزودی به حساب مومنین حسابرسی مختصری خواهد شد و با خوشحالی بسوی اهلش خواهد رفت.
۲-    توبه موجب پوشانیدن سیا می شود.
گناه و ذ؟ پیکره اعمال بد را گویند و سوء و سیات کیفر اعمال و یا آثار بد گناهان را گویند و آثار گناهان را سیات گویند زیرا کیفر بدی و آثار آن از خود بدی جدا نیست بدلیل این آیه قرآن که  می فرماید:( جزاء کیفر اعمال زشت و بد با گناه یقینا بد و ناپسند خواهد بود) و در این بخش آیات قرآن می فرمایند: (خدای سیئات آنان را نگه دار یعنی عفو کن و هر کسیکه خدا سئیات آنان را نگه دارد مشمول رحمت او در روز قیامت می شود)
۳-    توبه موجب تمتع از حیات طیب است
اگر طلب مغفرت و آمرزش کنید و از پروردگار خویشتن توبه کند خداوند استفاده از متاع دنیا را تا هنگام مرگ نصیب شما خواهد کرد و خداوند فضل و زیادی هر صاحب زیادی را خواهد داد.
توبه موجب نزول برکات الهی خواهد شد
شکی نیست که بین اعمال انسان و حوادثی که رخ می دهد ارتباط خواهد بود چنانکه قرآن می فرماید: (هر چیزی که از مصائب و رنجها به شما می رسد بواسطه آنست که خودتان انجام داده اید و خداوند از کارهای شما خواهد گذشت) و درباره رابطه انسانها با تغییر نعمتها چنین می فرماید:
(خداوند نعمتی را که به یک قوم داده است سلب نخواهد کرد تا زمانیکه آن قوم خودشان اعمالی را انجام می دهند و آن نعمت از دست آنان خواهد رفت)
و توبه موجب نزول بارانهای مفید و یاری شدن از طرف خداوند و کثرت قوی وامنیت در جامعه خواهد شد.
توبه موجب وورد به بهشت می شود
از جمله دعائی که ملائکه برای تائب نزد خدا می کنند اینست که خدایا تائبین را داخل بهشتی که به آنان وعده دادی کن یکی از آثار اخروی توبه که بی ارتباط با آثار دنیوی آن نیست مسئله ورود به بهشت است که آثار ظاهری و دنیوی توبه عبارتست از حیات طیب ونزول نعمات و برکات الهی است که : الدنیا مزرعه الاخره
۶- توبه مانع تمایل به انحراف خواهد شد
توبه باعث می شود که انسان از هر نوع باطل و انحرافی برائت جوید زیرا شرط اول در توبه که ندامت از اعمال سوء سابق بود و عزم بر ترک معاصی در آینده که همه اینها مانع از انحرافات سابق خواهد شد.
۷- توبه موجب تدارک ماسبق می شود
توبه هر صنفی بطریق همان صنف خاص باید انجام شود نظیر آنچه که در توبه منافقین ومسلمین فاسق و فاجر بود وچنین است توبه از کفر که طبق آیات در روایات طریق خاصی دارد و آنچه در آیات قرآن آمده بشارتی است برای کفار و ارفاقی است به حال آنان که اگر توبه کنند نیاز به جبران وتدارک نیست در ناحیه حق الله مثل احکام شرعی، عبادی شخص مانند نماز و روزه، اما حق الناص با اسلام آوردن کافر از او ساقط نخواهد شد و بعد از اسلام آوردن باید حقوق آنها را تامین کند پس توبه حتی می تواند بزرگترین گناهان که شرک و کفر است را از دامن انسان بزداید لذا امیر المومنین می فرماید (توبه از بین نمی ورد بخاطر بزرگی گناه، یعنی بگویم چون شرک و کفر گناهی است بسیار بزرگ توبه قدرت آمرزش آن را ندارد) و از آیات و روایات نیز چنین استفاده می شود که تمام گناهان بواسطه توبه قابل آمرزش می شوند.
دانلود کتاب






مطالب مشابه با این مطلب

    فضائل و خواص تلاوت سوره طه

    فضائل و خواص تلاوت سوره طه ۵٫۰۰/۵ (۱۰۰٫۰۰%) ۲ امتیازs آثار و برکات خواندن سوره طه/ فضیلت و خواص آیات قدرتمند سوره طه : این سوره،اوّلین سوره ای است که ماجرای حضرت موسی علیه السلام را به تفصیل بیان نموده و حدود هشتاد آیه […]

    راه هایی برای کاهش فشار قبر

    راه هایی برای کاهش فشار قبر ۵٫۰۰/۵ (۱۰۰٫۰۰%) ۱ امتیاز راه هایی برای کاهش فشار قبر/ چطور فشار قبر کمتری داشته باشیم؟ منظور از مرگ تنها قرار دادن بدن در یک تکه زمین کنده شده نیست بلکه انتقال انسان به عالم برزخ است. اولین […]

    چگونگی خواندن نماز والدین

    خواندن نماز والدین یکی از حقوقیست که والدین چه در زمان حیات و چه پس از وفات شان بر گردن فرزندان خود دارند. این نماز را بخوانید تا هم والدینتان را شاد کنید و هم فرزندانتان بعدها برای خودتان بخوانند.

    چرا امام حسین جنگ را از تاسوعا به عاشورا انداخت ؟

    چرا امام حسین جنگ را از تاسوعا به عاشورا انداخت ؟ ۴٫۱۳/۵ (۸۲٫۵۰%) ۸ امتیازs چرا امام حسین جنگ را از تاسوعا به عاشورا انداخت ؟ در تاریخ آمده است که حضرت ابا عبدالله وقتی لشکر عمربن سعد در روز تاسوعا قصد شروع جنگ […]

    سریع الاجابه ترین دعاها

    سریع الاجابه ترین دعاها ۳٫۸۳/۵ (۷۶٫۶۷%) ۱۲ امتیازs استجابت دعا، مانند هر پدیده‌ی دیگری، قوانین ، آداب و شروطی دارد که با وجود آن آداب و شرایط است که دعا به اجابت می‌رسد .

    دعاهای مجرب برای رفع گرفتاری مختلف

    دعاهای مجرب برای رفع گرفتاری مختلف ۴٫۰۰/۵ (۸۰٫۰۰%) ۳ امتیازs عرفا و بزرگان دین دستورالعمل ها و اذکار مختلفی را پیرامون دعا برای رفع مشکلات و گرفتاری های دنیوی و سلوکی و نیز برآورده شدن حاجت بیان نموده اند که در ادامه بررسی می […]




هو الکاتب


پایگاه اینترنتی دانلود رايگان كتاب تك بوك در ستاد ساماندهي سايتهاي ايراني به ثبت رسيده است و  بر طبق قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند و به هیچ ارگان یا سازمانی وابسته نیست و هر گونه فعالیت غیر اخلاقی و سیاسی در آن ممنوع میباشد.
این پایگاه اینترنتی هیچ مسئولیتی در قبال محتویات کتاب ها و مطالب موجود در سایت نمی پذیرد و محتویات آنها مستقیما به نویسنده آنها مربوط میشود.
در صورت مشاهده کتابی خارج از قوانین در اینجا اعلام کنید تا حذف شود(حتما نام کامل کتاب و دلیل حذف قید شود) ،  درخواستهای سلیقه ای رسیدگی نخواهد شد.
در صورتیکه شما نویسنده یا ناشر یکی از کتاب هایی هستید که به اشتباه در این پایگاه اینترنتی قرار داده شده از اینجا تقاضای حذف کتاب کنید تا بسرعت حذف شود.
كتابخانه رايگان تك كتاب
دانلود كتاب هنر نيست ، خواندن كتاب هنر است.


تمامی حقوق و مطالب سایت برای تک بوک محفوظ است و هرگونه کپی برداری بدون ذکر منبع ممنوع می باشد.


فید نقشه سایت


دانلود کتاب , دانلود کتاب اندروید , کتاب , pdf , دانلود , کتاب آموزش , دانلود رایگان کتاب

تمامی حقوق برای سایت تک بوک محفوظ میباشد

logo-samandehi