جستجو در تک بوک با گوگل!

بازدید
سروده فردوسی را البته هزار سال چنین نخواندهاند که این صد سال. این صد سال که بر ضعف ملت خویش آگاه شدیم و از قوت ملتهای دیگر هراسان و به جای تاسیس آینده به گذشته پناه بردیم و اول از همه شاهنامه فردوسی را ورق زدیم و برای شاه وقت شعر جستیم و لقب یافتیم و پشت ساختیم و رضاخان پالانی را رضاشاه پهلوی خواندیم و شعر شاعر ملی ایران را قربانی ملیگرایی ناپخته خویش کردیم و هیچ نیندیشیم که نه آن «هنر» این «هنر» است و نه آن «ایران» این «ایران» و نیاموختیم که «بس و بسا واژههایی هستند همانند و همریشه… به معنای بسیار و بسیاری… که در سرود هنر نزد ایرانیان است و بس نیز چنین باری دارد و به هیچ روی نمیگوید هنر تنها نزد ایرانیان است و این تنها ایرانیان هستند که هنر دارند.
این سرود میگوید بسی و بسیاری یا به اندازه نیاز هنر نزد ایرانیان است… استاد سخن … قید که «بس» یا «و بس» باشد را از میان کار به پایان آن برده… است تا نوشته را آهنگین کند یعنی به جای ایرانیان بس و بسیار هنر نزدشان است یا ایرانیان بسی هنر دارند و یا بس هنر نزد ایرانیان است واژه بس به پایان رفته است و شده است هنر نزد ایرانیان است و بس »* نادیده گرفتن همین ظرافتهای ادبی سبب شده است عمری را در خطایی تاریخی به سر بریم و آن را حجاب فقر تمدنی خویش کنیم و این گونه ناسیونالیسم منفی را از دل باستانگرایی خام پهلوی بیرون آوریم که با جشن هزاره فردوسی در واقع ختم اندیشه آن حکیم را اعلام کرد.
ایرانیت اما تا پیش از قرن اخیر معنایی روشن داشت. ایران جغرافیایی تاریخی و فرهنگی بود که فلات قاره ایران را از شرق به شبه قاره هند و از غرب به عراق عرب میرساند اما هم «هند هندو» ایرانیمآب بود و هم «عراق عرب» با عجم عجین. ایرانیان گرچه در طول تاریخ بارها توسط بیگانگان فتح شدند اما هم یونانیان را داماد خود کردند و نام اسکندر را به شاهنامه بردند،هم اعراب را داماد خود کردند و نسل امامت را از تبار حسینبن علی(ع) و شهربانو فرض کردند و هم ترکان را چنان ایرانی کردند که طایفهای از ایشان (صفویان) را در برابر طایفهای دیگر (عثمانیان) احیاگر ایران کهن ساختند و اولین «دولت- ملت» خاورمیانه را در ایران بنا کردند تا همانگونه که در بنیادگذاری اولین امپراتوری جهان در عهد کوروش کبیر پیشتاز بودند در این کار نیز پیشگام باشند و این چهارصد سال پیش از این بود و سیصد سال پیش از آنکه پهلویها مدعی نژاده بودن شوند و بگویند که از عهد ساسانیان تا عصر پهلویان آنها (یعنی رضاخان و پسرش) چون مازندرانی بودهاند تنها شاهان پارسی ایران بودهاند که نبودهاند و اگر هم بودهاند چه جای فخر که ایران همواره جهانی در یک مرز بوده که ایران نامی بلندتر از یک نژاد داشته که ایران نه پرشیا که سرزمین مشترک فارس و ترک و کرد و … بوده است.
پهلویها در حالی هزاره شاهنامه فردوسی را پاس میداشتند و در شرایطی نژادهای ایرانی را به بهانه نژاده بودن خویش سرکوب میکردند که از یاد برده بودند. اگرچه حکیم سروده:«هنر با نژاده است و با گوهرست» اما در عین حال افزوده: «هنر کی بود تا نباشد گهر؟ نژاده بسی دیدهای بیهنر، گهر آنک از فر یزدان بود، نیازد به بد دست و بد نشوند.»
ابوالقاسم فردوسی ایدئولوگ نبود. نه ایدئولوگ حکومت پهلوی و نه ایدئولوگ ملیگرایی ایرانی. حکمت فردوسی چنان بلندمرتبه بود که شعر او را هنر ایدئولوژیک ننامیم. او قصد استقرار نظمی سیاسی یا عقیدتی را نداشت. فردوسی تاریخ فراموششده ایران را به عنوان حوزهای تمدنی بازسازی و بازسرایی کرد که در آن همه عناصر تاریخی این جغرافیای بزرگ فرهنگی حضور داشتند. از کیومرث تا کسری، از زرتشت تا مصطفی(ص)، از رستم دستان تا شیر خدا. اگر کوروش کبیر موسس هویت ایرانی بود فردوسی کبیر احیاگر بزرگ آن بود و هویت و ملیت و ایرانیت چیزی فراتر از ملیگرایی و میهنپرستی است. ملیگرایی ایدئولوژی عصر جدید است که خاک را جانشین خدا و خاطره را جایگزین عقیده میکند. به توهماتی چون نژاد برتر و خون پاک دل میبندد.
این در حالی است که حکیم ابوالقاسم فردوسی نژادهبودن را در دو چیز میبیند: بهره داشتن از فر
یزدان و نیازیدن دست به بد و نشنودن به بد و این دو همان دو گوهر عصمت و عدالت است که فصل مشترک اندیشه ایرانی و اندیشه شیعی است. براین اساس فردوسی را با ملیگرایی چه کار؟ فردوسی را با لافزدن چه کار؟ سطح برداشت ناسیونالیستهای ایرانی از تاریخ و تمدن ایرانی به نحو ظریفی با سطح فهم آنان از این سروده فردوسی نسبت دارد که «هنر نزد ایرانیان است و بس». هنری که فردوسی از آن سخن میگوید هنر نیست جنگ است:
نگیرند شیر ژیان را به خس/ هنر نزد ایرانیان است و بس
به دشمن نمایم هنر هرچه هست / ز مردی و پیروزی و زور دست
هنر در عصر جدید معنایی اختصاصی دارد که به انگلیسی آن را «Art» و به عربی «فن» مینامند و دربرگیرنده فنونی چون موسیقی و نقاشی و معماری است.
ایرانی که فردوسی از آن سخن میگوید نیز ایران امروز نیست. ایران امروز «دولت ـ ملت»ی مدرن است که از عهد صفویه احیا شده است و فردوسی سالها پیش از احیای این ایران در عصر حمله ترکان به ایران میزیسته است. فردوسی از ایرانی سخن میگوید که مرزهای فرهنگی آن فراتر از مرزهای سیاسی کنونی است. در این ایران بزرگ اقوام متعددی زندگی میکنند که همگی پارسی نیستند. همان ترکان و اعرابی که ملیگرایان افراطی ایشان را به ناسیونالیسم پهلوی و اقتدارگرایی مرکزی میکوبند در این ایران بزرگ حتی بیش از فارسها نقش دارند. ایران فردوسی در آیین ملکداری سرزمین کثیرالمله و متکثر است. به تعبیر امروز فدراسیونی بزرگ است. تفاهمی بزرگ برای زیستن همه ایرانیان فارس و ترک و عرب و کرد و بلوچ و گیلک و ترکمن ذیل یک سرزمین واحد که به آنها اجازه زیستن ذیل فرهنگهای قومی و بومی خود را میدهد. شرافت و اشرافیت (نژاده بودن) در شاهنامه فردوسی نه به خون که به دو شرط است؛ فر ایزدی و عدل بشری.
و این همه نشان میدهد که اگرچه شعر، حکمت است و شاعر، حکیم و حکیم ابوالقاسم فردوسی اما چه مردمان و چه مفسرانی که جان شاعران را در گورها از پس هزار سال میلرزانند و چه حکمتها که به این ایدئولوژیها بدل میشوند و چه علمها که به جهل ختم میشوند.
برترین رمان های داستایوفسکی را بشناسید و بخوانید ۴٫۰۰/۵ (۸۰٫۰۰%) ۹ امتیازs فیودور داستایوفسکی را میتوان به راستی یکی از مشهورترین نویسندگان روسیه قلمداد نمود.
نوشتن از کتابها و به توصیف درآوردن کلماتی که از دل نویسندگان بزرگ برآمده، شاید در نگاه اول سخت و غیرممکن باشد، اما لذتی نهفته در دل کنکاش احساسات این نویسندگان وجود دارد که سختی و بزرگی کار را آسانتر میکند.
بیوگرافی گلابدره ای از شاگردان جلال آل احمد/ من سیدمحمود قادری گلابدرهای ۲۰ دی ۱۳۱۸ در گلابدره شمیران متولد شدم. دو تا خواهر و دو تا برادر و من بچه ۵ و یه برادر بعد از من و ۶ تا با پدر و مادرم […]
رمانهای منتخب خارجی از نگاه کتابفروشان ۳٫۹۱/۵ (۷۸٫۱۸%) ۳۳ امتیازs رمانهای منتخب خارجی از نگاه کتابفروشان/ رمانهای منتخب خارجی از نگاه کتابفروشان/ یازده کتابفروش در تهران، پنج رمان خارجی مورد پسندشان را بر اساس امتیاز یک تا پنج معرفی کردند و پس از ارزیابی […]
همه چیز درباره نوبل ادبیات ۵٫۰۰/۵ (۱۰۰٫۰۰%) ۱ امتیاز تا مدت ها فکر میکردم که جایزه ی نوبل ادبی رو به خاطر یک اثر خاص به نویسنده اش میدن ولی بعدها متوجه شدم که این جایزه در واقع برای تقدیر از […]
آنچه از «شکسپیر» نمیدانستید ۴٫۰۰/۵ (۸۰٫۰۰%) ۱۶ امتیازs بیش از چهار قرن از زمان حیات شکسپیر میگذرد، اما شاهکارهای او همچنان بارها و بارها در دنیای هنرهای تصویری و نمایشی مورد اقتباس قرار میگیرند. بحثهای جنجالی بسیاری حول محور زندگی این نویسندهی […]
به نکات زیر توجه کنید