جستجو در تک بوک با گوگل!

بازدید
۱- تواناییها و استعدادهای کودک خود را بشناسید و با استفاده از نظر کارشناسان این استعدادها را در جهت درست پرورش دهید.
۲- برای برنامهریزیهای آموزشی فقط به بهرههوشی بهدست آمده از آزمونهای هوشی اکتفا نکنید. تواناییهای جسمی، رشد هیجانی و احساسی کودک خود را نیز درنظر بگیرید. قرار نیست کودک جدا از جامعه و تک بعدی رشد کند. میزان موفقیت کودک شما در زندگی اجتماعی، شغلی و تحصیلی آینده، به سلامت روانی او و توانایی برقراری ارتباط با دیگران، توانایی مدیریت هیجانها و حل مسایل بستگی دارد نه فقط به بهرههوشی او……..
۴- اگر کودک شما باهوش است، محکوم به این نیست که همیشه در بالاترین سطح توانایی و استعداد عمل کند و همیشه رفتارهای عاقلانه داشته باشد، او نیز نیاز دارد مانند تمام همسالانش بازی کند، لذت ببرد و احساساتش را بروز دهد.
۵- مراقب باشید آموزش و پرورش استعدادها و تواناییهای کودک به قیمت منزویشدن و دور ماندن او از اجتماع تمام نشود. زیرا او در همین اجتماع باید تواناییهایش را بروز بدهد و هم خودش و هم جامعه از توانمندیهایش استفاده کنند.
۶- فرصتهایی را برای آموزش کودک و بروز خلاقیت و کنجکاوی او فراهم کنید. وسایل و اسباب بازیهای متناسب که باعث تحریک حسی ـ حرکتی، تقویت مهارتهای فکری و تقویت خلاقیت کودک و با افزایش سن کودک، بازیکردن با آنها پیچیدهتر میشود، میتواند مفید باشد. رفتن به فضاهای آموزشی ـ تفریحی علاوه بر اینکه برای کودک آموزنده است، باعث تفریح، سرگرمی و گذراندن اوقات خوش و لذتبخش در کنار دوستان و پدر و مادر میشود.
۷- برای کودک کتاب بخوانید و او را به خواندن تشویق کنید. خودتان میتوانید یک الگو برای کودک باشید. عشق به مطالعه را در کودک پرورش دهید.
۸- تماشای برنامههای تلویزیون را برای کودک محدود کنید. نباید تماشای تلویزیون جایگزین برنامه کتابخوانی، بازی و کاوش در فضای باز شود.
۹- مدرسه، کلاس و محل آموزش کودک را از سایر کودکان جدا نکنید بلکه برنامههایی فراتر از برنامه کلاسیاش برای او تدارک ببینید. کودکان تیزهوش و با استعداد، به برنامهها و خدمات آموزشی فراتر از آنچه در مدارس عادی ارائه میشود، نیاز دارند.
۱۰- در مورد مدرسه، کلاسها و برنامه آموزشی کودک اطلاعات کسب کنید و بر انجام تکالیف مدرسه او نظارت و انجام آنها را با تشویق همراه کنید.
۱۱- کودک تیزهوش در درجه اول کودکی خردسال است با نیازها و مسایل خاص خودش؛ تیزهوشی ویژگی درجه دوم اوست.
۱۲- از کودکان فقط به عنوان وسیلهای برای رسیدن به اهداف متعالی خود و برآوردهکردن آرزوهایتان استفاده نکنید.
یکی از راههایی که والدین میتوانند استعداد کودکشان را در زمینه خاصی پیدا کنند، بررسی صحبتهای روزمره، فعالیتها و عکسالعملهای آنهاست. ویژگیهای بچههای ۴ تا ۶ سال که زمینههای رشد استعدادشان بیشتر است: ۱- در رابطه با هر چیزی کنجکاو هستند. ۲- سوالهای متفکرانهای میپرسند. ۳- خودشان را به راحتی ابراز میکنند. ۴- دامنه لغات وسیعی دارند و از آنها در صحبتهایشان استفاده میکنند. ۵- مسالهها را خوب حل میکنند. ۶- حافظه خوبی دارند. ۷- به موسیقی علاقه خاصی دارند. ۸- از آموختههای قبلیشان استفاده میکنند. ۹- سریع یاد میگیرند. ۱۰- قادرند وسایل را به ترتیب بچینند. ۱۱- مستقل کار میکنند. ۱۲- شوخطبع هستند. ۱۳- کارهای سخت را با پیگیری بیشتری انجام میدهند. ۱۴- داستان میسازند و آنها را تعریف میکنند. ۱۵- به خواندن علاقه دارند. ۱۶- مشاهدهگران خوبی هستند. یک کودک با استعداد ممکناست تمام یا چند خصیصه از این خصوصیات را داشتهباشد، اما متخصصان و والدین باید با مشاهده رفتارهای کودکشان به این خصوصیتها پی ببرند. برای این کار آزمایش کودک در موقعیتهای متفاوت اهمیت زیادی دارد. در زیر چند نمونه از نتایج انجام ندادن تستها را بررسی میکنیم. خیلی از شاگردان با استعداد به نظر مشکلساز میرسند و مسوولان را به خاطر زیر پا گذاشتن قوانین به دردسر میاندازند. رفتار کودک با استعداد معمولا با رفتار کودکان دچار بیشفعالی اشتباه گرفته میشود. با انجام چند تست، تفاوت کودک با استعداد و بازیگوش را مشخص کنید. برخلاف تصور عام که فکر میکنند اگر کودکشان با استعداد است یعنی میتواند از همسنهایش بالاتر باشد، بچههای با استعداد تمایل زیادی به بودن در گروههایی با سطح خودشان دارند.
آزمایش هوش کودکان
آزمایش برای اینکه مشخص شود کودکی با استعداد است، به تخصص خاصی نیاز دارد. توصیه میشود در این زمینه از یک روانشناس کودک کمک بگیرید. در آزمون?های بهره هوشی، دو آزمون معروفتر از بقیه هستند: استنفورد بینه و مقیاس هوش وکسلر. اگر نمره کودکتان در هر کدام از این تستها بیشتر از ۱۲۰ باشد، یعنی کودک هوش بالایی دارد و اگر این نمره از ۱۶۰ بالاتر باشد، نشانه استعداد اوست، اما این تستها محدودیتهای خاص خود را دارند؛ در آنها هوش خام ارزیابی میشود ولی دانشمندان ارتباط بین هوش بالا و کودک با استعداد را هنوز تشخیص ندادهاند. خیلی از کودکان خلاق و با استعداد لزوما بهره هوشی بالایی ندارند زیرا خیلی از استعدادها در این تستها ارزیابی نمیشوند. بهترین راه ارزیابی این است که به فعالیتهای کودکتان به صورت کلی نگاه کنید؛ مثلا هوش عاطفی، استعداد در موسیقی، ورزش، کارهای دستی و زبان را در آنها بررسی کنید. در هر کدام از این موارد کودک با استعداد متفاوتی برخورد میکند. انجمن کودکان با استعداد میگوید: «مطالعهها نشان میدهد به غیر از معیارهای گفته شده، منابع و افراد هم در این زمینه موثر هستند. منظور از افراد، کسانی است که از کودک مراقبت میکنند یا در پرورش او دخیل هستند مثل خانواده، معلم و حتی همشاگردیهایش».
پاسخ به۴ پرسش رایج
درباره کودکان بااستعداد
۱٫ آیا کودکان با استعداد به رفتارهای خود آگاه هستند؟
بیشتر کودکان با استعداد تا سن ۱۰ سالگی متوجه متفاوت بودن خود نمیشوند.
۲٫ آیا امکان دارد کودکان با استعداد با کودکان تنبل اشتباه گرفته شوند؟
قطعا بله، مثالهای زیادی وجود دارد؛ «چرچیل» کلاس ششم ابتدایی رد و نیوتن در سن ۱۴ سالگی از مدرسه اخراج شد.
۳٫ چهچیز روی پیشرفت کودکان تاثیر بیشتری دارد؟
محققان دانشگاه شیکاگو ۱۰۰ فرد موفق را بررسی کردند (شامل ریاضیدان، موسیقیدان، ورزشکار) و به این نتیجه رسیدند که والدین و معلمان روی آنها تاثیر گذاشتهاند و این مساله ثابت میکند که کودکان با استعداد، در محیط مناسب و در کنار افراد مناسب رشد کردهاند.
۴٫ آیا با استعداد بودن به معنای کامل بودن است؟
نباید تصور کنیم که با استعداد بودن کودک به این معنی است که هیچ مشکلی ندارد. فراموش نکنید او اول کودک است و بعد با استعداد، پس حق اشتباه کردن دارد.
IQ مهمتر است یا EQ
با اینکه محققان و معلمان متوجه شدهاند خیلی از کودکان با استعداد لزوما نمرههای بالایی نمیگیرند، اما عقیده عمومی این است که نمره بالا نشانه هوش بالاست. تعریفهای متفاوتی از هوش وجود دارد، اما در نهایت همه محققان معتقدند که هوش به ژنتیک و مهمتر از آن عوامل محیطی ربط دارد. به عنوان پدر و مادر هرگاه متوجه شدید کودکتان در زمینه خاصی متفاوت است، حتما بیشتر بررسی کنید تا در مسیر درست قرار بگیرد.
به همان اندازه که در جامعه، کودکان عقبمانده دچار مشکلات و مسایل خاص خود هستند، کودکان باهوش نیز با مسایل و مشکلات خاصشان مواجه خواهند شد. گاهی والدین با این تصور که در حق کودکان خود لطف میکنند، مصرند آنها جهشی درس بخوانند یا اینکه در مراکز تیزهوشان یا کلاسهای فوقبرنامه (در تابستان) حضور داشته باشند.
درحالی که این نوع باور مردود شده? و وجود چنین برنامههایی بهخصوص مراکز تیزهوشان منحل اعلام شده است که امیدواریم این اتفاق در کشور ما هم بیفتد. امید است تمام کودکان با سطح هوشی (نرمال، متوسط و بالا) با توجه به توان خود در یک سطح، آموزش ببینند و اگر کودکی دچار عقبافتادگی ذهنی است با کمک معلمان خصوصی از نظر آموزشی به او کمک بیشتری شود و اگر هم کودک تیزهوشی است، از عنوان مطالب تکراری خودداری و نکتههای جدید به او آموزش داده شود. متاسفانه کودکانی که در چنین مراکزی آموزش میبینند، روابط اجتماعی ضعیفی دارند و در آینده در ارتباط با سایر افراد در جامعه دچار مشکل خواهند شد.
براساس اعلام سازمان ملل افراد با IQ خیلی بالا در مقایسه با افراد با هوش متوسط، افرادی تاثیرگذار و موفق در جامعه نیستند و اغلب از زندگیشان رضایت ندارند اما افراد با EQ بالاتر، حتی از نظر مالی در جامعه موفقترند. با توجه به اینکه مسایل متعددی از نوع ارتباط با دیگران تا کنترل هیجانها در موفقیت افراد تاثیرگذار است، نباید صرفا به دلیل موفق بودن کودکان به مساله هوش یا تواناییهای آنها تکمحوره نگاه شود.
فردی در جامعه موفق است که در همه محورهای زندگی موفق باشد. بنابراین انتظار میرود گامهای موثری در تغییر این نوع دیدگاه برداشته شود و حضور کودکان در چنین کلاسها یا مراکزی که متاسفانه بیشتر بحث درآمدزایی آنها مطرح است، کمرنگتر شود زیرا ادامه چنین روندی در جهت عکس موفقیت کودکان عمل میکند.
بارها از دوستان و آشنایان شنیدهایم که میگویند من این رشته ورزشی، درسی یا… را دوست نداشتم و به اجبار پدر و مادرم به آن تن دادم. معمولا این گروه بعد از مدتی برای حرکت در مسیر دلخواهشان تلاش میکنند ولی در این میان وقت زیادی تلف شده است…
آنها در بسیاری از موارد، در کار خود احساس رضایتمندی ندارند. خوب است بدانید این نارضایتی و اتلاف عمر میتواند ناشی از ضعف اطلاعات والدین باشد زیرا نتوانستهاند به موقع استعداد کودک و علایق او را شناسایی کنند و کودک به بیراهه کشانده شده است، اما چگونه میتوان استعداد کودک را از همان اوایل زندگیاش شناسایی کرد و او را به مسیر صحیحی سوق داد؟ دکتر میترا حکیمشوشتری، فوقتخصص روانپزشکی اطفال و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران در اینباره توضیح دادهاند.
چگونه استعداد فرزندمان را پرورش دهیم؟
چگونه میتوان استعداد کودک را شناسایی کرد؟
برای پرورش استعداد کودک، به استفاده از روشهای درست برای یافتن علایق نیاز است و بعد از کشف علاقه کودک، برنامهریزی صحیح، فراهمکردن امکانات و قراردادن او در محیط مناسب. بچهها از همان ابتدای دوران کودکی علایق خاص خودشان را دارند؛ مثلا ممکن است به نقاشی علاقهمند باشند و از هر فرصتی برای خطخطی کردن کاغذ یا ترسیم شکل استفاده کنند. طبیعی است اگر چنین بچهای به کلاس نقاشی فرستاده شود، تا این استعدادش شکوفا شود و امکانات مناسب مانند بوم نقاشی، آبرنگ و… برایش فراهم باشد، پیشرفت خواهد کرد، چون این کار از نظر کودک لذتبخش و مطابق خواسته اوست.
چه چیزهایی باعث میشود استعداد یا علاقه خاصی در کودک ایجاد شود؟
علاقهمندی وقتی ایجاد میشود که کودک با یک محرک آشنا شود، مثلا بچههایی که در خانواده دوزبانه زندگی میکنند، هر دو زبان را به راحتی میآموزند و حتی شاید همین امر باعث شود در یادگیری زبانهای دیگر توانایی بیشتری نسبت به دیگر همسالانشان داشته باشند یا بچههایی که پدر، مادر یا دیگر نزدیکانشان موسیقیدان هستند، احتمالا استعداد موسیقی بیشتری دارند. پس یادگیری و پرورش استعداد، با شرایط طبیعی ارتباط تنگاتنگی دارد، بنابراین با بردن کودک به محیطهای گوناگون و افزایش سطح ارتباطیاش با دیگران، دایره شناخت و انتخاب او را وسیعتر کنید تا بتواند مسیر درست را پیدا کند.
چطور مشخص میشود کودکی نسبت به دیگر همسالانش سطح هوش و استعداد بالاتری دارد؟
شناسایی توانایی، استعداد کودک و بهره هوشی او چندان کار دشواری نیست. اگر مشاهده میکنید کودکی در جمع همسالان خود در برخی مهارتها تبحر بیشتری دارد، مثلا میتواند با چند لوگو چیزهای خوبی بسازد و دیگران در انجام این کار ناتوانند، میتوان گفت هوش فضایی و هندسی خوبی دارد.
اندازهگیری بهره هوشی از چه سنی امکانپذیر است؟
ما با یک بهره هوشی مشخص متولد میشویم. بهره هوشی ترکیبی از تعامل ژن و محیط است. به عبارت دیگر، ژن به عنوان مخزن ارثی هوش هنگام تولد همراه انسان است و محیط در غنیسازی آن نقش مهمی دارد. هوش تا سن ۵ سالگی هم قابل ارتقاست. تستهایی وجود دارند که میتوانند بهره هوشی کودک را حتی در سنین زیر ۲ سال ارزیابی کنند. مهمترین شاخص رشدی در ارزیابی هوش، وضعیت تکلم کودک است. بیشتر کودکان باید تا یک و نیم تا ۲ سالگی قادر به بیان جملههای ساده باشند.
چطور میتوان به رشد استعداد کودک کمک کرد؟
در سنین خیلی کم، با استفاده از محرکهای محیطی میتوان به کودک کمک کرد محیط پیرامونش را بهتر ارزیابی کند. از جمله این ابزار، میتوان به اسباببازیهای متحرک که بالای تخت کودک متصل میشوند، اشاره کرد. آینه مخصوص نوزاد به او کمک میکند به مفهوم خود به عنوان موجودی مجزا از مادر، دسترسی پیدا کند. با این محرکها مهارتهای حرکتی، ذهنی و شناختی تقویت و تعامل با محیط و انسانها بیشتر خواهدشد و هوش و استعداد کودک پرورش مییابد. ارتباط انسانی، سخن گفتن با کودک و تماس پوستی با او به رشد هیجانی و ایجاد احساس امنیت کمک میکند. شاهد این مدعا، کودکانی هستند که در مراکز شبانهروزی زندگی میکنند و چون مراقبان ثابت و تعامل چندانی با دیگران، به خصوص بزرگترها، ندارند، از نظر رشد ذهنی و شناختی کاملا با بچههایی که در خانه زندگی میکنند، متفاوت هستند. داشتنارتباط قوی عاطفی به بچهها کمک میکند احساس امنیت و اعتماد به نفس بیشتری پیدا کنند و بتوانند محیط را جستجو کنند، چیزهای جدید بیابند و از همان یافتهها استفاده کنند تا توانایی و استعدادشان افزایش یابد.
گاهی پدر و مادر، بدون توجه به نظر فرزندشان، وی را در چند کلاس متفاوت درسی و ورزشی و… ثبتنام میکنند. به نظر شما این کار درست است؟
بعضی پدر و مادرها علایق خودشان را در نظر میگیرند و آنچه در گذشته خود مایل به انجام آن بودهاند، به کودک پیشنهاد میکنند و گاه او را به ترفندهای مختلفی به چنین مسیری میکشانند و هزینههای هنگفتی نیز متقبل میشوند. تصور کنید کودکی از زمینخوردن بترسد و والدش او را در کلاس اسکیت ثبتنام کند. میدانیم که بازی با اسکیت یک فعالیت بدنی تعادلی است و کودک قبل از اینکه بتواند به خوبی تعادل حفظ کند، شاید دهها بار زمین بخورد. قطعا این کودک علاقهای به این ورزش پیدا نخواهد کرد، حتی اگر تشویق شود یا پاداش دریافت کند. در این حالت او در یک شرایط ناخواسته قرار داده شده و ممکن است دچار احساس ناکامی و ناتوانی شود.
خاطراتی که از کودکی در ذهن ما نقش میبندند، اغلب با هیجان مثبت و منفی همراه هستند. تجربه چنین هیجان منفیای میتواند کندی یا پیشرفتنکردن کودک را در پی داشته باشد و شروع فعالیت جدید را برای وی دشوار کند، بنابراین نباید کودک را در موقعیتی قرار داد که احساس کند شرکت در فعالیتی خاص برای ما به عنوان والد اهمیت زیادی دارد. گاهی پدر و مادرها مجبور میشوند به کودک باج هم بدهند تا در کلاسی که آن را لازم میدانند، حضور پیدا کند. البته بعدها و وقتی کودک به سنی میرسد که نه گفتن برایش راحتتر میشود، دیگر حاضر نخواهد بود حتی کمترین راهنمایی را از اطرافیانش بپذیرد، بنابراین در انتخاب فعالیتهای فوق برنامه برای کودکان باید به علایق آنها توجه زیادی داشت و با داشتن انتظارات واقعبینانه، احتمال موفقیتشان را افزایش داد.
ازدواج هایی که عاقبت خوشی ندارند ۵٫۰۰/۵ (۱۰۰٫۰۰%) ۱ امتیاز بسیاری از رابطهها و ازدواج های امروزی به علت برخی ویژگیهای اخلاقی طرفین و نداشتن شناخت کافی نمیتواند موفقیت آمیز باشد.
بیشتر با وجدان هستید یا روشن فکر؟ ۲٫۶۷/۵ (۵۳٫۳۳%) ۳ امتیازs شخصیت شما بر هر چیزی، از دوستانتان گرفته تا کاندیدی که به او رای میدهید تاثیرگذار است؛ اما با این حال خیلی از افراد وقت زیادی را صرف فکر کردن به ویژگیهای شخصیتیشان […]
شیوه های پاداش به کودکان ۵٫۰۰/۵ (۱۰۰٫۰۰%) ۱ امتیاز قبل از هر چیز باید تعریفی صحیح از پاداش داشته باشیم . قانون اثر در روانشناسی بیان می کند که وقتی به دنبال یک رفتار اتفاق خوشایندی روی می دھد احتمال تکرار شدن آن رفتار […]
در مورد عشق از یکدیگر سوال نمی کنند میدانید که طرفتان را دوست دارید و او هم دوستتان دارد و هیچ شکی درمورد هیچکدام از اینها در ذهنتان نیست. کاملاً احساس امنیت میکنید و از رابطهتان خوشحالید. و حتی اگر ذاتاً آدم نگرانی باشید، […]
نکته هایی برای خواندن صورت اطرافیانتان ۳٫۳۶/۵ (۶۷٫۲۷%) ۱۱ امتیازs نکته هایی برای خواندن صورت اطرافیانتان/ جهانی بودن حالات صورت و رواج آن در بین انسانهای سراسر جهان نشان می دهند که این حالات در بیولوژی ذاتی ما انسانها ریشه دارند و حاصل میلیونها […]
اختلال سلوک در کودکان ۴٫۰۰/۵ (۸۰٫۰۰%) ۵ امتیازs اختلال سلوک چیست؟ این اختلال وضعیتی است که کودکان و نوجوانان دچار آن میشوند. کودکان درگیر این اختلال از آزاررساندن به مردم و انجامدادن کارهای ناشایست لذت میبرند.
به نکات زیر توجه کنید