دانلود کتاب صوتی در کوره راه کودکی|دانلود قصه صوتی در کوره راه کودکی|دانلود قصه گویا

دانلود کتاب صوتی در کوره راه کودکی

کتاب صوتی در کوره راه کودکی نوشته‌ی مجید اوریادی زنجانی، برنامه شماره شصت و ششم نمایش صوتی داستان کانون فرهنگی چوک ماجرای مادربزرگی است که با نوه‌ی کوچکش برای ملاقات پدربزرگ به زندان می‌روند.
در قسمتی از قصه صوتی ” در کوره راه کودکی ” می شنویم :

مادرم در حالی که نفس نفس می زد با سینی صبحانه وارد اتاق شد . گوشه اتاق ایستاده و به دیوار تکیه داده بودم . چشمش که به ساک افتاد گفت :
– داری میری ملاقات اصغر آقا .
اصغر آقا شوهر خانجون بود . مامانم نشست و سینی را روی زمین گذاشت . در حالی که سفره را پهن می کرد گفت :
– واسه ناهار برمی گردی ؟
خانجون پک محکمی به سیگار زد و ته سیگارش را در جا سیگاری خاموش کرد و گفت :
– نمی دونم روزای جمعه خیلی شلوغه . دیر کردم شما بخورید .

از سرجایش بلند شد . چادرش را از سر چوب لباسی برداشت و روی سرش انداخت .
– مگه صبحونه نمی خوری ؟
– نه باید به ساعت ملاقات برسم .
من که دلم می خواست هر جوری شده از خانه بروم بیرون . گفتم :
– منم بیام خانجون . تورو خدا .
مادرم که انگار تازه متوجه حضور من شده بود . با اخم نگاهی کرد و گفت :
– تو کجا بری ؟ مگه می خوات بره پارک .
خانجون که داشت ساک رو از روی زمین برمی داشت جواب داد :
– اگه قول بدی که اذیت نکنی با خودم می برمت ننه .

خوشحال شدم . مادرم سری تکان داد و گفت :
– این بچه رو دیگه کجا می خوای ببری ؟
خانجون در حالی که از اتاق بیرون میرفت جواب داد :
– شاید به هوای این کارم زودتر راه بیفته .
– خانجون کامیونی که برام قولش رو داده بودی برام می خری ؟
– اگه پسر خوبی باشی آره .
خودم رو به خانجون رسوندم . صدای همهمه‌ ای از دور شنیدم. آن سوی خیابان عده‌ای جلوی در آهنی بزرگی جمع شده بودند..

برای دانلود کتاب صوتی در کوره راه کودکی ؛ به لینک زیر بروید .