دانلود کتاب کمدی حرمسرای سلطان / دانلود کتاب طنز / دانلود کتاب کمدی / دانلود نمایشنامه

دانلود کتاب کمدی حرمسرای سلطان

حرف های نویسنده : این نمایشنامه کاملا ساخته ذهن من بوده . هدف از نوشتن این اثر فقط خنداندن است . اشخاص درون نمایشنامه هیچ کدام در تاریخ جهان هم وجود نداشته . امیدوارم از خواندن آن لذت ببرید .
موضوع نمایشنامه : یک کشور دور افتاده در غرب جهان است که کسی جز مارکوپلو به آنجا سفر نکرده . سلطنت این کشور به دست سلطانی است که فرزند پسر ندارد . ولی ۱۰۱ دختر دارد . شخصیت منفور این نمایشنامه سلطان است که به جز خوش‌گذرانی به چیز دیگری فکر نمی‌کند و تنها خواسته‌اش داشتن پسری است که به سلطنت برسد. نویسنده سعی کرده موضوعاتی نظیر زورگویی و بی‌مسئولیتی مسئولین را در قالب طنز بیان کند.

در قسمتی از کتاب کمدی حرمسرا سلطان می‌خوانیم:

ای خدا ما زن ها چقد بدبختیم
( سنبل خان و مارکوپولو نگاهی به هم می اندازند )
هردو – سلطانم
سنبل خان – بلند شوید
مارکوپلو – گریه نکنید من طاقت دیدن اشک زن را ندارم
معصوم سلطان – قبول میکنی ؟
مارکوپلو – خیر ابدا

معصوم سلطان – برای چه
مارکوپلو – نمی شود
معصوم سلطان – پول می خواهی
مارکوپلو – خیر ! من رشوه گیر نیستم و نخواهم بود!
سنبل خان – سلطانم جناب مارکو با آداب رسوم کارکنان اینجا آشنایی ندارند .

معصوم سلطان – اوه فهمیدم . شنیده ام که خاطرخواه دخترمانی و برایش تاب و طاقت نداری . خُب حالا که اینجوری شد با یک تیر ۲ هدف میزنید . جناب مارکو  به زودی ترتیب ازدواجتان و عروسی را خواهم داد .
مارکوپلو – چه من ؟ من …

معصوم سلطان – سنبل خان نگاه کن . چقدر خجالتی است دامادم . الهی !
خیلی خب . هر چه سریعتر کاری که گفتم را انجام بده . جناب مارکو در غیر این صورت تا آخر عمر در انفرادی های زندان قصر خواهی ماند …
مارکوپلو – نمی شود …

سنبل خان – سلطانم…سلطانم . عجله کنید سلطان دارد می آید .
صدای پایش می آید عجله کنید .
( هر ۳ هراسان می شوند و دور خودشان می چرخند . جناب مارکو به زیر تخت خواب می رود )

برای دانلود کتاب کمدی حرمسرای سلطان ؛ به لینک زیر بروید .