بازدید
بیوگرافی گلابدره ای از شاگردان جلال آل احمد/
من سیدمحمود قادری گلابدرهای ۲۰ دی ۱۳۱۸ در گلابدره شمیران متولد شدم. دو تا خواهر و دو تا برادر و من بچه ۵ و یه برادر بعد از من و ۶ تا با پدر و مادرم تو خونه بزرگ بغل خونه بزرگ بابابزرگم که دور تا دور و خونهها تو هم با ۴ تا عمو و یه عمه که هر کدومشون هم ۸-۷ تا دختر و پسر گل هم و تو هم زیر سایه پدربزرگم زندگی میکردیم.
پدرم چوبدار بود و مادرم که ۲ تا خواهر و ۳ تا برادر داشت و پدرش عمامهای بود و سقط فروش سرچشمه تهرون؛ و زنش من که ۲ سالم بود و مرده بود و رفته بود یه زن گرفته بود.
تا کلاس ۶ ابتدایی در گلابدره {و} بعد از ۷ تا ۱۲ در دبیرستان باغ فردوس که معلم انشا جلال آلاحمد بود درس خواندم.
{سال} ۴۱-۴۰ دیپلم و داوطلبی رفتم سپاه دانش؛ دوره اول با تقاضای خودم رفتم تو اشترکان، دهی از دهات بندر انزلی و بعد از ۱۸ ماه بهترین سپاه دانش دوره اول شدم چون ۲۱ شاگرد از ۵ ساله تا ۲۱ ساله ۶ سال ابتدایی رو قبول شدند.
یه داستان من هم چاپ شده بود و خانلری شاعر، وزیر فرهنگ نقدی نوشته بود که من صادق هدایت هستم.
معلمی رو قبول نکردم. ۷۵۰۰ تومن بلیط اتوبوس {گرفتم} و رفتم مونیخ آلمان که با احمد دوستم که در آلمان بود با هم بریم دانشگاه پاتریس لومومبای مسکو درس بخونیم.
احمد سرقرار نیامد. بعد از یه شب خوابیدن تو ایستگاه قطار، سوار قطار {شدم} و رفتم لندن و تا ۱۳۴۷٫
پنج سال لندن ادبیات انگلیس میخوندم و خرج خودم را با کار کردن در میآوردم. با یه دختر سوئدی در لندن ازدواج {کردم} و رفتیم سوئد.
بعد از ۳ ماه تنهایی{سال} ۱۳۴۷ برگشتم ایران و ۲ ماه بعد زنم آمد و تا سال ۱۳۶۱ که جنگ بود زنم با دو پسرانم رفتند سوئد.
هنوز مینویسم و دلم میخواد زندگی خودم رو و رمانهایی رو که طرحش تو سرمه بنویسم ولی وضع آشفته چاپ و کتاب و زندگی و آوارگی و پیری و بیجایی مانع میشه. ۶۷ سالمه، کوهنوردم. هندوستان و نپال و هیمالیا و روسیه و تمام کشورهای اروپایی و ۱۰ سال هم سراسر آمریکا و تمام قلهها و کوهها رو رفتم.
اول که برگشتم ایران {در سال} ۱۳۴۷ تو سازمان نقشهبرداری اپراتور شدم بعد از یه سال رفتم کارخونه ولوو و انباردار شدم چون زبان سوئدی و انگلیسی بلد بودم. بعد رئیس کارخونه مونتاژ نیسان شدم.
بعد از ۳ سال آمدم رفتم کانون پرورش فکری قصههای اعضای کتابخونهها رو میخوندم و درجه ۱و ۲ و ۳ {میدادم} و درجه یکها رو قسمت انتشارات کانون چاپ می کرد و منم سالی چند بار میرفتم با نویسندههایی که در سراسر ایران بودند حرف میزدم.
{سال} ۱۳۵۷ از کانون اخراجم کردند. بیکار شدم. افتادم تو انقلاب. از ۲۲ بهمن ۵۷ تا ۱۲ فروردین ۵۸ رمان «لحظههای انقلاب» رو نوشتم و ۱۳۵۸ چاپ کردم و براش نقد نوشتن.
قبل از انقلاب هم ۴ کتاب چاپ کرده بودم، سگ کوره پز، اباذر نجار، پر کاه و یه مجموعه از نویسندگان شوروی ترجمه کرده بودم.
۱۳۶۲ رفتم سوئد ۲ سال موندم و باز برگشتم و باز رفتم و باز برگشتم و تا ۱۳۶۹ باز رفتم و از سوئد رفتم آمریکا و بعد از ۱۰ سال ۱۳۸۰ باز برگشتم ایران، همه چی از بین رفته بود، جنگ که شده بود، رفته بودم جبهه.
۴ تا رمان نوشته بودم «اسماعیل اسماعیل، حسین آهنی، دو تاشم کسای دیگه به نام خودشان چاپ زدن» و تا امروز {در سال} ۱۳۸۵ این کتابها رو چاپ کردم (چلچلهها، مادر، بادیه، پرستو، صحرای سرد، لوسوهای سوخته، دال، آقا جلال، زن نویسنده و هاویه هوو و ..)
حالا هم تک و تنها زندگی میکنم و مینویسم گاهی {کتابهام رو} چاپ و گاهی چاپ نمیکنم. ۹ تا رمان چاپ نشده و رمان ۳ هزار صفحهای که سال ۱۳۴۱ شروع کردم به نوشتن و آلاحمد حاشیهنویسی کرده، هر چی تلاش کردم چاپ نشده {و} هنوز هم روی دستم مونده.
هنوز مینویسم و دلم میخواد زندگی خودم رو و رمانهایی رو که طرحش تو سرمه بنویسم ولی وضع آشفته چاپ و کتاب و زندگی و آوارگی و پیری و بیجایی مانع میشه.
۶۷ سالمه، کوهنوردم. هندوستان و نپال و هیمالیا و روسیه و تمام کشورهای اروپایی و ۱۰ سال هم سراسر آمریکا و تمام قلهها و کوهها رو رفتم.
در دوران دبستان و دبیرستان هم تابستونا از بنایی و قصابی و هر کاری که بگی کردم و ۳ ماه تابستون خرج زمستونم رو در میآوردم.
حالا هم تقریبا سالم و سرحالم. چون از ۲ تا پسرام و ۲ تا نوه ام دورم کمی غمگینم و گاهی هم افسرده و دلگیرم ولی همش خیال میکنم یه روزی رمانی مینویسم که سراسر دنیا خاطرخواهش میشن و دلم به این امید خوشه.
۲۸ تا کتاب چاپ شده و ۹-۸ چاپ نشده دارم. همین.
منبع : خبرگزاری فارس
-
برترین رمان های داستایوفسکی را بشناسید و بخوانید
برترین رمان های داستایوفسکی را بشناسید و بخوانید ۴٫۰۰/۵ (۸۰٫۰۰%) ۹ امتیازs فیودور داستایوفسکی را میتوان به راستی یکی از مشهورترین نویسندگان روسیه قلمداد نمود.
نوشتن از کتابها و به توصیف درآوردن کلماتی که از دل نویسندگان بزرگ برآمده، شاید در نگاه اول سخت و غیرممکن باشد، اما لذتی نهفته در دل کنکاش احساسات این نویسندگان وجود دارد که سختی و بزرگی کار را آسانتر میکند.
رمانهای منتخب خارجی از نگاه کتابفروشان ۳٫۹۱/۵ (۷۸٫۱۸%) ۳۳ امتیازs رمانهای منتخب خارجی از نگاه کتابفروشان/ رمانهای منتخب خارجی از نگاه کتابفروشان/ یازده کتابفروش در تهران، پنج رمان خارجی مورد پسندشان را بر اساس امتیاز یک تا پنج معرفی کردند و پس از ارزیابی […]
همه چیز درباره نوبل ادبیات ۵٫۰۰/۵ (۱۰۰٫۰۰%) ۱ امتیاز تا مدت ها فکر میکردم که جایزه ی نوبل ادبی رو به خاطر یک اثر خاص به نویسنده اش میدن ولی بعدها متوجه شدم که این جایزه در واقع برای تقدیر از […]
آنچه از «شکسپیر» نمیدانستید ۴٫۰۰/۵ (۸۰٫۰۰%) ۱۶ امتیازs بیش از چهار قرن از زمان حیات شکسپیر میگذرد، اما شاهکارهای او همچنان بارها و بارها در دنیای هنرهای تصویری و نمایشی مورد اقتباس قرار میگیرند. بحثهای جنجالی بسیاری حول محور زندگی این نویسندهی […]
افسانههایی درباره «عطار» 4.00/5 (80.00%) 3 امتیازs کشته شدن به دست یک مغول و شعر سرودن پس از مرگ، به یکباره ترک مال کردن و عارف شدن بر اثر نصیحت یک درویش و… بخشی از روایاتی است که از ماجرای زندگی عطار یک افسانه […]
به نکات زیر توجه کنید