دانلود کتاب داستان قمر واقعا زن بود - دانلود کتاب داستان - کتاب داستان برای نوجوانان

دانلود کتاب داستان قمر واقعا زن بود

کتاب قمر واقعا زن بود ! داستانی برای نوجوانان است .
در برشی از این کتاب داستان می خوانیم :
قمر تا دلت بخواد دختر خونده و پسر خونده داشت . یعنی خیلی از بچه های بی سرپرست مثل منو بزرگ کرد … یه بار تمام دستمزدی رو که از کنسرت هاش گرفته بود یک جا داد و هفتاد تا تختخواب خرید و با یه عالمه پول ، همه رو داد به شهرداری که از یه سری بچه های بی سرپرست نگهداری کنن… البته بین دختر خونده هاش ، من عاشق خوانندگی هم بودم ، واسه همین ، به من درس هم می داد و گاهی با خودش به کنسرت هاش می برد … یادمه برای اجرای کنسرت یک بار رفته بودیم بندر انزلی .

فکر می کنم این کنسرت رو به نفع زلزله زدگان گذاشته بود . شایدم برای حریق زدگان . درست یادم نیست ولی یادم هست که بعد از این که کنسرت تمام شد ، قمر رفت کنار دریا که قدم بزنه . من هم دنبالش رفتم . اون جا یک عالمه کارگر داشتن رو یک شن کش بزرگ کار می کردن .

قمر رفت کنار کارگرها نشست . خیلی خاکی بود و اصلا چسان فسان نداشت . کارگرها که قمر رو شناخته بودند نمی دونی چه قدر خوشحال شده بودن ، بلافاصله براش از کتری دودزده شون چایی ریختند و یک عالمه کلوچه آوردند . چند نفرشون اومدند نزدیک تر و گفتند : « ما خیلی دلمون می خواست بیاییم کنسرت شما ، ولی قیمت بلیت کنسرت خیلی گردن بود .»

قمرالملوک تا اینو شنید هنوز چایی شو نخورده بود ، یه نگاهی به من کرد و یک هو بلند شد و رفت روی ارابه ای که کنار ساحل بود ، مثل یه ملکه ایستاد …

برای دانلود کتاب داستان قمر واقعا زن بود ، به لینک زیر مراجعه نمایید .