دانلود کتاب داستان سقط جنین | کتاب داستان سقط جنین | مجموعه داستانهای سقط جنین | دانلود مجموعه داستان | کتاب سقط جنین | دانلود رایگان کتاب سقط جنین

دانلود کتاب داستان سقط جنین

دانلود کتاب داستان سقط جنین

فهرست کتاب داستان های کوتاه سقط جنین به قرار زیر است :
مرشد حمومی
ننه شیری
جنازه
آقا ناصر مرد خوبی بود
ییلاق در بهشت
قیر
شلاق
وسواس
بی شرف دروغگو
بی تا
کله پاچه
قاتل پشت در آسانسور خانه ما
چقدر جسد شما بو می ده
شکاف سقف
تخته نرد
ازدواج به سبک سامورایی
کلاغ سوخاری
خروس و غول قوری
دو سر یه میز
سقط جنین
لبخند
سگ جون
یه قصه قدیمی غیر ایرانی
درباره هنر زمان ما
داستان مرشد حمومی اینگونه شروع می شود :
در کودکی ، کنار همون فرشته زیبایی که درونمون داریم و همه بهش توجه دارن ، دیو پلیدی هم داریم که هیچ کس دوست نداره حرفش رو بزنه . عمر فرشته معلومه ؛ به اندازه دندون های شیری . دیوه که قرار بمونه . حدود سی سال پیش ، در شهرک کوچکی که زندگی می کردیم ، پیرمرد خنزر پنزر فروشی زندگی می کرد به اسم مرشد . مرشد کشکول و تبرزین نداشت ، ولی ریش اش بلند بود و سگرمه هاش درهم . از صبح تا شب جلوی حموم عمومی شهرک می نشست و سفیداب و کیسه و سنگ پا می فروخت . سیگار هم داشت معمولا ؛ اشنوی ویژه . فروشندگی شغل اصلی مرشد نبود ؛ از مردهای شهرک پول می گرفت که از حموم زنونه مراقبت کنه ، در واقع مواظب باشه که ما پسر بچه ها یکدفعه ، خدای ناکرده ، نریم توی حموم اشتباهی ؛ آخه حموم دو تا در نزدیک به هم داشت که مردها از دست راستی می رفتن داخل و زن ها از دست چپی . مرشد درست بین دو تا در می نشست . ما بچه ها برای اینکه نیم نگاهی توی حموم زنونه بندازیم ، پولهامون رو جمع می کردیم و از مرشد سیگار می خریدیم . همیشه بهش اسکناس می دادیم ، چون حساب و کتابش خوب نبود و وقت می برد که باقی پولمون رو پس بده . سرش رو می انداخت پایین و کلی با پول خردهاش ور می رفت ؛ همین فرصت کوتاه برای ما کافی بود که از لای در نیمه باز سرک بکشیم تو قسمت زنونه … برای دانلود کتاب داستان سقط جنین به لینک زیر بروید .