دانلود کتاب داستان - صفحه 5 از 12 - پایگاه دانلود رایگان کتاب | دانلود کتاب

دانلود کتاب رمان لیورا

دانلود کتاب رمان لیورا

مقدمه : کلمات این کتاب که حالا برای خود باری دارند، و در کنار یکدیگر با هم دوستی می کنند و طنازی، در آغاز احساسات پراکنده‌ای بودند که در ذهن می‌لولیدند . بعد آرام آرام هویت پیدا کردند و با دیگر احساسات و تاریخچه‌ها شروع به ارتباط کردند و دوستی‌شان را آغاز.

دانلود کتاب رمان ضد زنان

دانلود کتاب رمان ضد زنان

ضد زنان دومین اثر منتشر شده م.ر.اوژن است. رمانی که خیزش یک جنبش آزادی‌خواه و فراز و فرودهای آن را به رهبری زنان، در سراسر دنیا به خصوص در ایران به تصویر می‌کشد. اما…
«کتاب ضدزنان، یک کتاب فمینیستی نیست.» نخستین نکته ای که مهم است همین مورد است. حتی این کتاب تنها برای زنان نیست. این کتاب برای تمام انسان‌هایی است که آرزوی آزادی را در سر می‌پرورانند. همه‌ی کسانی که به دنبال هدفی برای ساخت دنیایی بهتر هستند. این کتاب هم از اهداف انسان‌ها برای رسیدن به جامعه‌ای بهتر می‌گوید و هم به آن‌ها در مورد زیادی‌خواهی‌ها و دسیسه‌ها و شیادی‌ها هشدار می‌دهد.

دانلود کتاب داستان امید و آرزو

دانلود کتاب داستان امید و آرزو

دکتر محمد حسین میمندی نژاد جزو ۱۰۰ چهره برتر تاریخ دانشگاه تهران است و در طول حیات خود بیش از ۱۰۰ کتاب در رشته های ادبیات و نمایشنامه، حکمت، علمی (دامپزشکی)، تحلیلی و روزنامه نگاری نگاشته است. ایشان دکتری خود را در فرانسه دریافت کرده و پس از بازگشت به میهن علاوه بر ایجاد اولین کتب تخصصی در رشته ی دامپزشکی و تقدیم به جامعه ی علمی آن دوران، اقدام به تاسیس بزرگترین کتابخانه ی استان کرمان نمود.

دانلود کتاب داستان برای ک

دانلود کتاب داستان برای ک

کتاب ” برای ک ” داستانی شورانگیز و سرگرم کننده است و اولین رمان نو فارسی نوشته ی بلال طاهری است .
برای ” ک ” ؛ انقلابی علیه واژه ها
فصل اول – دیوگاتی
این داستان اینگونه شروع می شود : زندگی بدون حاشیه را دوست دارم – این را به تازگی متوجه شدم – تازگی ها می فهمم چیزهایی را دوست دارم که نمی دانستم پیش از این و گذشته ام بر خلاف بودن آن ها حرکت کرده است . دیروز بالاخره جنبش فکری ” دیوگاتی ” مان به پیروزی رسید . هیچ کس در خیابان ها نریخت و هیچ درختی آذین بسته نشده .

دانلود کتاب رمان عیاری از کویر

دانلود کتاب رمان عیاری از کویر

رمان عیاری از کویر، رمانی جذاب، تاثیرگذار، گیرا و به شدت رمانتیک که وفا، صفا و سخای قهرمانش آن را مانا و پاپا کرده است.

بخشی از این داستان را با هم مرور می کنیم :

دانلود کتاب داستان بیایید فقیر شویم

دانلود کتاب داستان بیایید فقیر شویم

پیر مرد افغانی بساط واکسش پهن، نشسته گوشه پیاده رو، به آسمان نگاه می کند. با دستانی چرک و پینه بسته و ریش های بلند و سفید … چه شاکر است و امیدوار ، خدایی را که می بیند و صبر می کند . من فقر را می بینم که چگونه می سوزاند و می سازد . من ثروت را می بینم که چگونه می سازد و می سوزاند .

دانلود کتاب رمان جنگلبان

دانلود کتاب رمان جنگلبان

شاهد زندگی محیط بانی خواهیم بود که همراه خانواده و همکارانش با آشفتگی ها و مشکلات بوجود آمده توسط سوداگران چوب، درگیر است. کسی که با وجود عدم قدرت ممانعت، از حوادث پی در پی احتراز نمی کند …
بخشی از داستان را با هم مرور می کنیم :

دانلود کتاب رمان دختر همسایه

دانلود کتاب رمان دختر همسایه

صحبت از دختر همسایه به میان آمد و فکر مرا در ابهام گذشته های زندگی فرو برد ، در گذشته های زندگی بشر . در تاریخ ما قبل تاریخ … در آن روزگار که بیابان گرد و جنگل شن بودیم . در آن روزگار از سایه و همسایه حرفی نبود . نه سایه داشتیم و نه همسایه داشتیم و نه چشم ما به آئینه « کارگاه » می افتاد تا عکس دختر همسایه را در برابر ببیند و دل مشتاق ما را به هوای خنده و لبخننده اش پر بدهد .

دانلود کتاب رمان خاطرات یک قاتل

دانلود کتاب رمان خاطرات یک قاتل

در صفحه ۴ این کتاب از زبان نویسنده می خوانیم : کسانی که در سال های گذشته ، این رمان را خوانده اند ، ویرایش صورت گرفته بر نسخه پیشین ، تا اندازه ای ست که انگار رمان ویرانی تازه ای را می خوانند ولی برای دوستانی که بخش هایی از این رمان را در شبکه های مجازی خوانده اند و یا پیش از این نخوانده اند ، در آغاز کتاب نوشته ام ؛ نسخه ویرایش شده . به زبان دیگر این کتاب برای هر دو گروه ، تازگی خواهد داشت . کتاب خاطرات یک قاتل رمانی در ۲۴ بخش می باشد با عناوین زیر :

دانلود کتاب رمان سیاوش

دانلود کتاب رمان سیاوش

کتاب رمان « سیاوش » دارای ژانر درام و ماجراجویی است . در قسمتی از رمان می خوانیم :
با دیدن چهره بابام ته دلم قرص میشد ، همیشه با خونسردی بام برخورد می کرد ، موهای سفید و صاف و پرش که پشت سفید شدن هر کدومشون یک تجربه خوابیده ، قد بلند و هیکل چارشونش ، هر روز ورزش می کرد و مراقب سلامتیش بود . رفتم یه دوش گرفتم و برگشتم صبحونه خوردم . مامانم واسم سفره رو آماده چیده بود .
صالحی : صدام که واستون گوش خراش نیست ؟