جستجو در تک بوک با گوگل!

تابعيت پايگاه تك بوك از قوانين جمهوري اسلامي ايران

نیکى به پدر و مادر

1,621

بازدید

نیکى به پدر و مادر ۲٫۷۸/۵ (۵۵٫۵۶%) ۲۷ امتیازs
نیکى به پدر و مادر، از وظایف اخلاقى است که در واجب بودن شکر منعم ریشه دارد. انسان فطرتا شاکر و سپاسگزار کسى است که به او نیکى کرده است.
سپاسگزارى از پدر و مادر، نشانه و گواه سلامت فطرت است و کسى که به پدر و مادر خود نیکى مى‏کند، از فطرت خود پاسدارى کرده است. اهمیت سپاسگزارى از پدر و مادر، چنان است که خداوند پس از امر به شکرگزارى از خود، شکر پدر و مادر را آورده است:
و وصینا الانسان بوالدیه حملته امه و هنا على و هن و فصاله فى عامین ان اشکر لى و لوالدیک الى المصیر؛ (۲۴۶)
و انسان را درباره پدر و مادرش سفارش کردیم. مادرش به هنگام باردارى او را با ناتوانى روى ناتوانى حمل کرد و دوران شیرخوارگى او در دو سال پایان مى‏یابد آرى او را سفارش کردیم که شکرگزار من و پدر و مادرت باش که بازگشت همه به سوى من است.
و همان طور که کسى نمى‏تواند شکر پروردگار به جاى آورد، شکرگزارى از پدر و مادر نیز بسیار دشوار و در حد محال است.
از پیامبراکرم(ص) روایت شده است:
لن یجزى ولد عن والده حتى یجده مملوکا فیشتریه و یعتقه؛ (۲۴۷)
هرگز فرزندى پاداش پدرش را ادا نمى‏کند، مگر آن که پدر مملوک باشد و فرزند او را بخرد و آزاد سازد.
و نیز از ایشان روایت شده است:
بر الوالدین افضل من الصلوه و الصوم و الحج و العمره و الجهاد فى سبیل اللَّه؛ (۲۴۸)
نیکى به پدر و مادر برتر از نماز و روزه و حج و عمره و جهاد در راه خداست.
نیکى به پدر و مادر چنان اهمیتى دارد که حتى پدر و مادرى که از نظر عقیده دچار انحراف هستند و یا به فرزند خود ظلم کرده‏اند باید مورد احترام واقع شوند و فرزند به آنان نیکى کند. (۲۴۹)
مادر حق ویژه‏اى دارد و نیکى به او مقدم است. امام صادق(ع) فرمودند:
شخصى نزد پیامبر اکرم(ص) آمد و پرسید اى پیامبر! به چه کسى نیکى کنم؟ فرمودند: مادرت پرسید: سپس به چه کسى؟ فرمودند: به مادرت. باز پرسید: سپس به چه کسى؟ فرمودند: به مادرت، دوباره پرسید: سپس به چه کسى؟ فرمودند: به پدرت. (۲۵۰)
وجوب پرهیز از آزار پدر و مادر
خداوند در قرآن کریم نیکى به پدر و مادر را وظیفه‏اى واجب معرفى فرموده است؛ وظیفه‏اى که پس از توحید در پرستش ذکر شده است:
و قضى ربک الا تعبدوا الا ایاه و بالوالدین احسانا اما یبلغن عندک الکبر احدهما او کلا هما فلا تقل لهما اف و لا تنهرهما و قل لهما قولا کریما؛ (۲۵۱)
پروردگار تو مقرر کرد که جز او را مپرستید و به پدر و مادر خود احسان کنید؛ اگر یکى از آن دو یا هر دو در کنار تو به سالخوردگى رسیدند به آنها حتى اف مگو و به آنان پرخاش مکن و با آنها سخنى شایسته بگوى.
مطابق این آیه به پدر و مادر امرى واجب وکوچک‏ترین بى‏احترامى به آنان ممنوع است.این وجوب و ممنوعیت چنان که گفتیم پس از بیان وجوب یگانه پرستى ذکر شده است و این گواه اهمیت حقوق والدین است.
اهانت و بى‏احترامى نسبت به والدین به هیچ روى پذیرفته نیست؛ حتى کوچک‏ترین رفتار یا گفتارى که موجب آزار آنان باشد بر طبق این آیه ممنوع است.
امام رضا (ع) فرمودند:
اگر لفظى کوتاه‏تر و سبک‏تر از اف وجود داشت خداوند آن را در آیه ذکر مى‏فرمود.
(۲۵۲)
و در روایت دیگرى آمده است که مقصود از اف کمترین ازار است و اگر کلمه‏اى وجود داشت که بر آزارى کوچک‏تر دلالت مى‏کرد، خداوند از آن نهى مى‏فرمود.(۲۵۳) روایات بسیارى در نهى از آزار پدر و مادر آمده است. امام باقر(ع) از پیامبر اکرم(ص) نقل فرموده‏اند:
ایاکم و عقوق الوالدین فان ریح الجنه توجد من مسیره الف سنه و لا یجدها عاق… (۲۵۴)
از آزار پدر و مادر بپرهیزید، زیرا بوى بهشت از هزار سال فاصله بوییده مى‏شود، ولى آزار دهنده پدر و مادر آن را نمى‏یابد.
آزار والدین حتى اگر آنان ظالم باشند جایز نیست. امام صادق(ع) فرمود:
من نظر الى ابویه نظر ماقت و هما ظالمان له لم یقبل اللَّه تعالى له صلوه؛ (۲۵۵)
کسى که به پدر و مادرش به حالت دشمنى و تنفر نگاه کند خداوند نمازش را نمى‏پذیرد.
فروتنى در برابر والدین
فروتنى در برابر پدر و مادر از سر مهربانى، سفارش خدا و مصداقى از نیکى به پدر و مادر است و نشانه‏اى از روح شکرگزارى به شمار مى‏رود:
واحفض لهما جناح الذل من الرحمه و قل رب رحمهما کما ربیانى صغیرا؛ (۲۵۶)
دو بال فروتنى خویش را از سر مهربانى در برابر آنان فرود آر، و بگو: پروردگارا! آن دو را رحمت کن چنان که مرا در خردى پروردند.
از این بخش از آیه که فرمود: و قل رب ارحمهما کما ربیانى صغیرا مى‏توان دریافت که طلب رحمت و بخشایش براى والدین نیز ریشه در احساس شکرگزارى انسان دارد.
امام صادق(ع) فرمودند:
لا تملا عینیک من النظر الیهما الا برحمه و رقه، و لا ترفع صوتک فوق اصواتهما، و لا یدک فوق ایدیهما، و لا تقدم قدمهما؛ (۲۵۷)
چشمانت را جز به مهربانى و نرمى به آنان مدوز و صدایت را از صداى آنان بلندتر مکن و دستت را بالاتر از دست آنان مبر و بر آنان پیشى مگیر.
وظیفه فرزند پس از درگذشت والدین
فرزند حتى پس از آن که پدر و مادرش از دنیا مى‏روند. همچنان وظیفه‏اى اخلاقى دارد. او باید براى آنان نماز بگزارد و از خداوند برایشان درخواست رحمت و مغفرت کند. از امام باقر(ع) روایت شده است:
ان العبد لیکون باراً بوالدیه فى حیاتهما ثم یموتان فلا یقصى عنهما دینهما و لا یستغفر لهما فیکتبه اللَّه عاقاً و انه لیکون عاقا لهما فى حیاتهما غیر بار بهما فاذا ما تا قضى دینهما و استغفر لهما فیکتبه اللَّه باراً؛ (۲۵۸)
هر آینه کسى که نسبت به پدر و مادر خود نیکوکار بوده پس از مرگ آنها دین آنان را ادا نمى‏کند و براى آنان استغفار نمى‏نماید پس خداوند او را در شمار آزار دهندگان قرار مى‏دهد. و بسا که کسى آزار دهنده پدر و مادرش بوده و در حیاتشان به آنان نیکى نمى‏کرده است ولى پس از مرگ آنها دین آنها را ادا کرده و برایشان استغفار نموده است پس خداوند او را در شمار نیکى کنندگان به والدین قرار مى‏دهد.
از این روایت فهمیده مى‏شود که اولا: وظیفه سپاسگزارى از پدر و مادر با مرگ آنها خاتمه نمى‏یابد و دیگر این که خداوند راه را براى جبران کوتاهى‏هاى فرزند خطا کار باز گزارده است.
خواهر و برادر
رابطه میان فرزندان یک خانواده رابطه‏اى حساس است. عاطفه‏اى که میان والدین و فرزندان وجود دارد در رابطه خواهرى و برادرى رقیق‏تر مى‏شود. از طرف دیگر خواهران و برادران با یکدیگر به اندازه‏اى که پدر و مادر با فرزندان مدارا مى‏کنند، مدارا نمى‏نمایند؛ به همین دلیل اصطکاک و برخورد سلیقه‏ها و اراده‏ها میان آنان بیشتر است.
فرزندان خانواده در روابط متقابل خود به تدریج آماده ظاهر شدن در جامعه مى‏شوند؛ آنها روابطى را برقرار مى‏کنند که عواطف شدیدى همچون رابطه والدین و فرزندان در آنها نیست. کودک در رابطه با پدر و مادر خود بسیارى از مشکلات این رابطه را به سبب محبت پدر و مادر از سر مى‏گذراند و به سبب اعتمادى که به آنها دارد قادربه ایجاد رابطه مثبت با آنان است. اما در جایى که چنین اعتمادى نیست و چنان محبتى هم وجود ندارد طرف مقابل گذشت کمترى مى‏کند و براى ایجاد ارتباط تشخیص درست انسان‏هاى صالح و درستکار از بدکاران را ضرورى است. اگر کودک از کنار پدر و مادر خود ناگهان به جامعه منتقل شود، در واقع از فضایى که محبت و اعتماد در آن فراوان بوده است به فضایى منتقل مى‏شود که این دو عنصر بسیار کمتر است این انتقال دفعى او را با مشکلاتى در برقرارى رابطه مواجه خواهد ساخت؛ اما اگر در خانواده فرصت ایجاد رابطه با خواهران و برادران خود را داشته باشد حالت میانه‏اى را تجربه مى‏کند که متوسط رابطه والدین و فرزند و رابطه عمومى شهروندان است. بنابراین رابطه خواهرى و برادرى بسیار اهمیت دارد. تجربه نیز نشان مى‏دهد که فرزندان خانواده‏هاى تک فرزند به اندازه کسانى که خواهر و برادر داشته مهارت برقرارى رابطه با همسالان و همکاران را ندارند.
به میزانى که رابطه اعتماد و محبت میان خواهران و برادران کمتر از اعتماد و محبت میان والدین و فرزندان است، حقوق آنان نیز بر یکدیگر کمتر است. در عین حال خواهران و برادران حقوق زیادى نسبت به یکدیگر دارند و وظایف اخلاقى آنان بسیار با اهمیت است. رعایت حقوق خواهران و برادران رابطه عاطفى آنان را تقویت مى‏کند و تقویت این رابطه در واقع نیکى به پدر و مادر است؛ زیرا والدین همواره دوست دارند فرزندانشان رابطه‏اى محبت‏آمیز با هم داشته باشند و اگر این خواسته خود را برآورده ببینند، خشنود خواهند شد.
براى آشنایى با حق خواهران و برادران به رساله الحقوق امام زین العابدین (ع) رجوع مى‏کنیم:
و اما حق اخیک فتعلم انه یدک التى تبسطها و ظهرک الذى تلتجى الیه و عزک الذى تعتمد علیه و قوتک التى تصول بها فلا تتخذه سلاحا على معصیه اللَّه و لا عده لظلم بحق اللَّه و لا تدع نصرته على نفسه و معونته على عدوه و الحول بینه و بین شیاطینه و تأدیه النصیحه و الاقبال علیه فى اللَّه، فان انقاد لربه و احسن الاجابه له و الا فلیکن اللَّه آثر عندک و اکرم علیک منه؛ (۲۵۹)
و اما حق برادر تو این است که بدانى که او برایت چون دستى است که مى‏گشایى و پشتوانه‏اى است که به آن پناه مى‏برى و عزتى است که به آن تکیه مى‏کنى و نیرویى است که به وسیله آن چیرگى مى‏یابى. پس او را وسیله‏اى براى معصیت خدا و کمکى براى ستم به حق خداوند مگیر و در یارى او کوتاهى مکن و او را در برابر دشمنش یارى کن و میان او و شیاطینش فاصله انداز و او را نصیحت کن و در راه خدا به او روى آور. پس اگر مطیع فرمانبر پروردگارش بود با او باش و گرنه باید که خداوند در نزد تو محبوب‏تر و بزرگ‏تر از او باشد.
از این جملات در مى‏یابیم که در نسبت برادرى اصل بر آن است که برادران دو وظیفه را نسبت به هم انجام مى‏دهند:
۱ – یار و حامى یکدیگر باشند.
۲ – در راه خدا ناصح و خیر خواه یکدیگر باشند.
این دو وظیفه یکدیگر را تکمیل مى‏کنند و هیچ یک بدون دیگرى وظایف برادرى را کامل نمى‏کند به نظر مى‏رسد رابطه خونى و عاطفى برادرى تا اندازه بسیار موجب حمایت برادران از یکدیگر مى‏شود ولى اگر این حمایت توأم با بصیرت نسبت به اهداف زندگى نباشد به حمایت‏هاى ناروا و ظالمانه مى‏انجامد براى پیشگیرى از این گونه حمایت‏هاى ناروا لازم است فقط از کسى که هدف اخلاقى و الهى را تعقیب مى‏کند حمایت شود و اگر کسى در مسیر ناصواب حرکت مى‏کند. از آن راه باز داشته و نصیحت شود. توجه به حق بودن یا نبودن آن چه مورد حمایت واقع مى‏شود، حمایت کننده و حمایت شونده را از گناه و ظلم باز مى‏دارد. هر گاه برادرى در مسیر مخالف خدا گام زند وظیفه برادران او نصیحت کردن است و چون در طریق الهى حرکت کند وظیفه برادران حمایت از اوست.
اگر حمایت و نصیحت با هم جمع شوند، مصداق حقیقى نیکى کردن پدید مى‏آید. نیکى حقیقى به پدر و مادر نیز باید ترکیبى از این دو باشد؛ با این تفاوت که پدر و مادر حتى اگر نصیحت‏پذیر نباشند باز هم باید از آزردن و جدایى از آنها پرهیز کرد، ولى رابطه برادرى و خواهرى این گونه نیست.
از پیامبر اکرم(ص) روایت شده است‏۶
بر امک و اباک و اختک و اخاک ثم ادناک فادناک؛ (۲۶۰)
به مادر و پدر و خواهر و برادرت نیکى کن، سپس به خویشاوندان نزدیک و آن گاه به خویشان دور نیکى کن.
صله رحم
پس از اعضاى اصلى هر خانواده خویشاوندان قرار دارند. رابطه خویشاوندانى که رابطه‏اى خونى و مادرى (رحم) دارند، ادامه روابط خانوادگى خواهران و برادران است. داشتن رابطه و احترام به خاله دایى و نزدیکان مادر که مادر روزى با آنان در یک خانه زندگى کرده و رابطه‏اى عاطفى با آنان دارد و هنوز خواستار ادامه رابطه با آنهاست احترام به خواسته مادر تلقى مى‏شود. در مورد عمه و عمو نیز همین مسئله صادق است؛ احترام به آنان و حفظ و ادامه رابطه عاطفى با آنها نیز، در واقع احترام به خواسته پدر است.
در روابط خویشاوندى نیز محبت میان طرفین شدید است ولى به اندازه محبت میان والدین و فرزندان نیست. حفظ پیوند عاطفى و محبت‏آمیز میان خویشاوندان محافظت از مهربانى در گستره‏اى وسیع است. خویشاوندى در حقیقت زمینه روحى و عاطفى مناسب براى نیکى کردن به دیگران است.
پیوند با ارحام موجب مى‏شود برخى شئون مربوط به ارحام را شأنى از خود تلقى کنیم و نیکى به آنان را نیکى به خود بدانیم. این ویژگى رابطه خویشاوندى انگیزه نیکى کردن را افزایش مى‏دهد و توفیق عمل صالح را بیشتر مى‏سازد. و عمل صالح بیشتر موجب نزدیک شدن انسان به هدف زندگى است. پیامبر اکرم(ص) فرموده‏اند که خداوند فرمود:


نويسنده / مترجم : -
زبان کتاب : -
حجم کتاب : -
نوع فايل : -
تعداد صفحه : -

 ادامه مطلب + دانلود...

عاق والدین۲ (ادامه)

453

بازدید

عاق والدین۲ (ادامه) ۲٫۰۰/۵ (۴۰٫۰۰%) ۱ امتیاز
چشم درد امیرالمومنین (ع)
حضرت امیرالمومنین (ع) به چشم درد سختی مبتلا شدند، بطوریکه صدای ناله آن حضرت بلند شد، رسول خدا بعیادت ایشان آمده فرمود این ناله در اثر کم صبری است یا شدت درد است؟ عرض کرد، هیچ وقت باین شدت دردی عارض من نشده بود حضرت خبر وحشتناکی ذکر فرمود که امیرالمومنین (ع) چشم درد را فراموش کرد، آن خبر این است.

خبر وحشتناک
بدرستیکه عزرائیل وقتیکه برای گرفتن جان کافری می آید، سیخهائی از آتش همراه اوست، پس به آنها جان او را می گیرد، پس جهنم صیحه می زند، امیرالمومنین (ع) راست نشست و گفت یا رسول الله (ص) حدیثی را که فرمودید تکرار فرمائید که درد چشم را فراموش کردم از ترس این خبر، آیا از امت شما هم کسی هست که به این کیفیت معذب شده و بمیرد فرمود آری، سه طایفه از مسلمانان که این قسم جان می دهند: حاکم ظلم کننده خورنده مال یتیم بنا حق، شهادت دهنده بدرو (سفینه البحار جلد ۲ ص ۷۳۱)

احسان به یتیم
چنانچه ظلم به یتیم عقوبتهای دنیویه و اخرویه دارد همچنین احسان به یتیم هم دارای اجرهای دنیوی و اخروی است مخصوصا نسبت به نگهداری و تکفل یتیم هم روایات زیادی رسیده که به بعضی از آنها اشاره می شود.
از حضرت صادق (ع) مرویست که فرمود، کسی که کفالت و محافظت یتیم نماید خداوند بهشت را بر او واجب می فرماید، چنانچه جهنم را برای خورنده مال یتیم واجب فرموده. (جلد ۱۶ بحارالانوار صفحه ۱۲۰)
و رسول خدا (ص) فرمود من و کفالت کننده یتیم با هم در بهشت خواهم بود مانند این دو انگشت و اشاره به انگشت شهادت و انگشت وسط خود فرمود، یعنی بین من و او جدائی و حجابی نیست. (جل ۱۶ بحار الانوار صفحه ۱۹۹)
و نیز فرمود هرگاه یتیم بگرید برای گریه اش عرش خدا بلرزه می آید، پس خداوند می فرماید ای ملائکه شاهد باشید هر کس او را ساکت نمود و راضی و دلخوش کرد بر من است که او را در قیامت خوشنود نمایم.
و از آثار دست کشیدن بر سر یتیم از روی ترحم، برطرف شدن مرض قساوت قلب است چنانچه در چندین رویات ذکر شده است و احادیث وارده در این باب بسیار و در آنچه گذشت کفایت است.

اولیاء صغیر
پسری که پانزده سالش تمام نشده و دختری که نه سالش تمام نشده نسبت بمالش محجور علیه است یعنی هیچ نوع تصرفی در مال و ذمه اش نمی تواند انجام دهد و حق تصرف در اموالش و همچنین صلاحدید کارش منحصر بولی است ولی شرعی صغیر در مرتبه اولی فقط و فقط پدر یا جد پدری اوست و مادر یا جد مادری و برادر و عموها و دیگران شرعا ولایتی ندارند.
در مرتبه دوم، یعنی در صورتیکه پدر یا جد پدری مرده باشند، ولی شرعی کسی است که پدر یا جد پدری او را بر صغار قیم قرار داده باشند.
در مرتبه سوم یعنی با نبودن پدر و جد پدری و تعیین نکردن قیم، ولی او حاکم شرع است یا کسی که حاکم او را قیم بر صغار قرار دهد.
در مرتبه چهارم یعنی در صورتیکه حاکم شرع هم نباشد پس امر صغیر بعد ول مومنین است که در محل خودش ذکر شده.
قیم بر صغیر هر نوع معامله و تصرفی که صلاح و صرفه صغیر در آن باشد می تواند انجام دهد.
نسبت بخوراک و لباسش نباید سخت گیری نماید البته زیاده روی هم حق ندارد بکند بلکه میانه روی را از دست نداده با ملاحظه عادت و شان طفل برایش تهیه کند.
لباسی را که برای صغیر تدارک می کند واجب است حساب آنرا علیحده از مال صغیر محسوب داشته و حق ندارد آنرا با لباس عائله اش مخلوط نماید.
ولی نسبت بخوراک یتیم واجب نیست که از مال خودش علیحده طعام تهیه نماید بلکه جایز است او را جزء عائله خود و از جمله ایشان محسوب داشته بهمان نسبت از مال یتیم بردارد مثلا اگر طعامی که تدارک نموده ده تومان شده و عائله اش نه نفرند و با صغیر ده نفر می شوند یک تومان سهم صغیر را از مالش می تواند بردارد. و اگر سهم صغیر را کمتر حساب کند بهتر و به احتیاط نزدیک تر است.
و غالبا اختلاط صغیر در خوراک بنحوی که ذکر گردید به صرفه اش نزدیکتر است تا از مالش مستقلا خوراک تهیه کنند.
بلی در صورتیکه از جهت خوراک تفاوت زیادی بین یتیم و عائله اش کما و کیفا باشد، مانند اینکه خوراک صغیر نصف خوراک عائله اش هست کما و کیفا باشد، مانند اینکه خوراک صغیر نصف خوراک عائله اش هست یا اینکه مثلا صغیر گوشت و برنج نمی خورد البته در این صورت اختلاط مشکل است و باید رعایت صرفه و صلاح صغیر را در هر حال بنماید.
چنانچه در قرآن مجید در آیه ۲۲۰ از سوره البقره تذکر می فرماید در شان نزول آن گفته شده که پس از نزول آیه تحریم خوردن مال یتیم و شدت عقوبت آن مسلمانان سخت برخود ترسیدند و از بیم عذاب الهی نزدیک یتیمان و اموال ایشان نمی شدند و اگر کسی سرپرست یتیمی بود او از عائله اش جد امی کرد و خوراکش را جداگانه تهیه می نمود و اگر از خوراکش چیزی زیاد می آید به آن دست نمی زد تا فاسد می شد، پس در حرج و زحمت واقع شدند و از رسول خدا (ص) تکلیف خود را درباره ایتام سئوال نمودند، خدایتعالی این آیه را فرستاد که از کیفیت معیشت یتیمان از تو می پرسند بگو بصلاح آوردن حال ایاشن و محافظتشان از پرهیز و دوری کردن از آنها بهتر است و اگر با آنها مخالطه کنید و طعام خود را با ایشان خلط کرده در خوردن به آنها شریک شودی، پس ایشان برادران دینی شما هستند (و از حق برادران دینی مخالطت است) و خدایتعالی تباه کننده مال یتیمانرا از اصلاح کننده آن می داند. (سوره ۲ آیه ۲۲۰)

اگر قیم ثروتمند است مجانا کار کند
قیم صغیر اگر غنی و در معیشت خود بی نیاز است، احتیاط آنست که تبرعا و مجانا کارهای صغیر را انجام دهد و بهمان اجر و پاداش اخروی که خدایتعالی وعده داده قناعت نماید چنانچه در قرآن مجید دستور می فرماید (سوره ۴ ایه ۶)

اقل الامرین احوط و اولی است
اگر قیم فقیر باشد در مقابل زحمتی که برای یتیم می کشد اجری دارد، و در تعیین حق او سه قول استن بعضی از فقهاء فرموده اند اجره المثل را حق دارد بردارد یعنی رجوع بعرف می شود هر قدر که عرف اجرت او قرار داد می تواند برداشت نماید، بعضی دیگر فرموده اند بمقدار کفایت و رفع حاجتش می تواند بردارد نه زیادتر.
بعضی دیگر فرموده اند اقل الامرین را حق دارد، بعضی اگر اجره المثل از رفع حاجتش کمتر است اجره المثل و اگر رفع حاجتش کمتر از آن باشد بهمان اکتفاء نماید و این قول سوم احوط و اولی است.

تا به حد رشد نرسد نمی شود مالش را باو داد
صغیر تا بسن بلوغ نرسد و دارای رشد نشود جایز نیست مالش را به تصرفش دهند و اگر قیم مخالف این حکم را نمود یعنی مال صغیر را به تصرفش داد و احیانا مال تلف شد ولی طفل ضامن است، و پس از بلوغ و رشدش (سوره ۴ آیه ۶) واجب است عوض آن را به یتیم بدهد و همچنین سایر اموالش را.

نشانه های بلوغ از نظر شرع
بلوغ بیکی از این سه چیز شناخته می شود.
۱- تمام شدن پانزده سال قمری در پسر و نه سال در دختر.
۲- روئیده شدن موی زیر برعانه.
۳- خارج شدن منی باحتلام یا غیر آن.

رشد چیست؟
رشد عبارت از عقل معاشی است که یتیم خودش از عهده امور زندگانی خود بر آید و در معاملات فریب نخورد و در نگهداری مال خود و صرف کردنش در محل خود کاملا مانند سایر عقلا باشد، با این دو شرط یعنی بلوغ و رشد، واجبست ولی، مالش را به او مسترد دارد.



نويسنده / مترجم : -
زبان کتاب : -
حجم کتاب : -
نوع فايل : -
تعداد صفحه : -

 ادامه مطلب + دانلود...

عاق والدین ۱

1,821

بازدید

عاق والدین ۱ ۵٫۰۰/۵ (۱۰۰٫۰۰%) ۱ امتیاز
یکی از گناهان کبیره عقوق والدین است چنانچه حضرت رسول (ص) و حضرت امیر(ع) و حضرت صادق و حضرت رضا و حضرت جواد علیهم السلام در روایتیکه در شماره کبائر از ایشان رسیده بکبیره بودنش تصریح فرموده اند بلکه از پیغمبر اکرم صلی الله علیه و اله چندین رسیده است که از هر گناه کبیره بزرگتر شرک بخدا و عقوق والدین است و نیز از گناهانی است که در قرآن مجید و احادیث صحیحه بر آن وعده عذاب داده شده است.
در قرآن مجید از قول عیسی بن مریم حکایت می فرماید که خداوند مرا نیکوکار بما درم قرار داد و مرا ستمکار و بد عاقبت قرار نداد بسبب ترک نیکی بمادرم (سوره ۱۹ آیه ۳۴) و سبب اینکه ذکر پدر نکرده اینست که آن حضرت پدر نداشت و لذا قبل از این آیه در حکایت حضرت یحیی (ع) ذکر پدر و مادر هر دو شده است. (سوره ۱۹ آیه ۱۵)
و در این دو آیه شریفه عاق والدین را بسه صفت یاد فرموده:
جبار (گردنکش و ستمگر)ن شقی (تیره بخت)، عصی (نافرمانی کننده گنه کار) و بهریک از آنها وعده عذاب سخت داده شده، چنانچه درباره جبار می فرماید و نومید شد هر گردنکش کینه ورزی پشت سراوست دوزخ و نوشانیده شود از آب چرک خون آلود، جرعه ای از آن بدهان می برد ولی نتواند فرو برد (او را گوارا نباشد) و مرگ از هر سوی باو رو آورد لکن مردنی نیست و از پس او است عذابی سخت و انبوه (سوره ۱۴ آیه ۱۵و۱۶ و ۱۷).
و درباره شقی می فرماید: اما آنها که بدبختند در آتشند و ایشانرا در آتش ناله ای زار و خروشی سخت باشد، در آن آتش همیشه تا آسمانها و زمین برپا است جاویدانند مگر آنچه که پروردگارت خواهد (سوره ۱۱ ایه ۱۰۶و۱۰۷).
و درباره عصی می فرماید: و آنکس که نافرمانی خدا و پیغمبرش کند و بگذرد از مرزهای خدا (و از حدود خویش تجاوز کند) فرودبردش در آتش که جاودان در آن باشد و عذابی خوار کننده برایش باشد. (سوره ۴ آیه ۱۴)

عقوق والدین و اخبار
پیغمبر اکرم (ص) فرمودک از آزردن والدین بپرهیزند بدرستیکه بوی بهشت از هزار سال راه استشمام می شود ولی عاق والدین و قاطع رحم آنرا نمی یابند. (وسائل الشیعه)
از همان حضرت مرویست که فرمود: کسیکه پدر و مادر خود را به خشم در آورد خد ایرا بغضب درآورده است. (مستدرک)
و همچنین فرمود: کسیکه والدین خود را بیازارد مرا اذیت کرده و کسی که مرا بیازارد خدا یرا آزرده و آزار کننده خدا معلون است (مستدرک کتاب نکاح باب ۷۵)
و همچنین فرمود: عاق والدین هر عملی که می خواهد بجا آورد، هرگز داخل بهشت نخواهد شد. (مستدرک کتاب نکاح باب ۷۵)
و نیز پیغمبر اکرم (ص) فرمود: سه طایفه اند که در روز قیامت خداوند با ایشان سخن نمی فرماید و نظر رحمت بآنها نمی کند و ایشان را پاک نکرده و از برای آنها عذاب دردناکی است ایشان شرابخواران و تکذیب کنندگان به قدر الهی و عاق والدین اند. (مستدرک کتاب نکاح باب ۷۵)

عاق والدین آمرزیده شدنی نیست
و کافی است در شقاوت عاق والدین که جبرئیل (ع) بر او نفرین فرمود: هر که پدر و مادر یا یکی از آنها را درک کند و او را از خود خشنود نسازد آمرزیده مباد و رسول خدا (ص) بر نفرین جبرئیل آمین گفت. (بحار الانوار)
و از حضرت صادق(ع) مرویست که فرمود: ملعون است ملعون است کسی که والدینش را بزند و کسیکه آزار به آنها رساند. (مستدرک ص۶۳۱)

نماز عاق پذیرفته نیست
از حضرت صادق(ع) است کسی که بپدر و مادرش از روی غیظ بنگرد در حالیکه والدین بر او ستم کرده باشند خداوند نماز او را نمی پذیرد.
(کافی) (پس چگونه است در صورتی که باو نیکوکار باشند؟)

جوان محتضر و شفاعت پیمبر
رسول خدا (ص) بر بالین جوانی که در حال احتضار بود حاضر گردید، آن حضرت کلمه شهادت را باو تلقین فرمود لکن جوان نتوانست بگوید، پرسید: آیا مادر دارد؟ زنی که نزد او بود عرض کرد بلی من مادر او هستم فرمود: آیا بر او غضبناکی؟ گفت آری شش سال است باو حرف نزده ام، پس آن حضرت خواهش فرمود از او راضی شود مادر بخاطر آن حضرت از جوان درگذشت زبان آن جوان بکلمه توحید باز شد حضرت باوفرمود: چه می بینی؟ گفت مردی سیاه و زشت روی بد بوی، مرا رها نمی کمند حضرت جمله ای یادش دادند (بحار الانوار-مستدرک) خواند و عرض کرد: می بینم مردی سفید رنگ خوشروی، خوشبوی و خوشمنظر رو بمن آورد و هیولای مهیب اولی از من دور شده فرمود: همان جمله را تکرار کن پس از آن گفت آن هیکل موحشه بکلی محو گردید.
پس آن حضرت شاد شد و فرمود: خدا او را آمرزیده آنگاه جوان از دنیا رفت. (بحار الانوار)
از این حدیث شریف استفاده می شود که یکی از آثار عقوق والدین سوء خاتمه و عاقبت به شری است که شخص بی ایمان از دنیا می رود و در نتیجه همیشه در عذاب خواهد بود. با اینکه تلقین کننده جوان رسول خدا (ص) بود تا مادرش از او راضی نگردید نتوانست شهادت را بگوید و پس از رضایت مادر و خواندن آن کلمات ببرکت رسول خدا (ص) پروردگار هم از او راضی شده او را آمرزید.

عقوق چیست؟
مجلسی در شرح کافی گوید: عقوق والدین باین است که فرزند حرمت آنها را رعایت نکند و بی ادبی نماید و آنها را بسبب گفتاری یا رفتاری برنجاند و آزار و اذیت کند و در چیزهائیکه عقلا وش رعا مانعی ندارد نافرمانی از آنها نماید و این عقوق گناه کبیره است و دلیل بر حرمت آن کتاب و سنت و اجماع خاصه و عامه است. از حضرت صادق (ع) مروریست کمترین عقوق (ناسپاسی والدین) گفتن اف است (بروی پدر و مادر) و اگر خدا چیزی را از آن آسانتر میدانست. از آن نهی می کرد. و نیز از عقوق است بپدر یا مادر نگاه خیز و تند کردن. (کافی باب العقوق) و امیرالمومنین مرویس از عقوق ست محزون ساختن پدر یا مادر (مرآت العقول مجلسی) و از موارد قطعی عقوق که گناه کبریه است ترک بر واجب مانند نفقه (مخارج روزانه و لباس و مسکن) در صورت احتیاج پدر یا مادر می باشد و بطور کلی آزردن خاطر والدین و رنجاندن و ناراحت ساختن آنها عقوق و حرام مسلم است.
روایات در این مقام بسیار و به آنچه ذکر شده اکتفا می شود.

وجوب نیکی به پدر و مادر
از آیات قرآن مجید و اخبار اهل بیتن علیهم السلام استفاده می شود که نه تنها عقوق والدین یعنی آزردن و رنجاندن آنها حرام و از گناهان کبیره است بلکه احسان و نیکی کردن و اداء حق آنها واجبست و ترک آن حرام می باشد.
اینک بعضی از آیات اشاره می شود:
۱-    در سوره البقره می فرماید و بالوالدین احسانا
۲-    سفارش نمودیم انسانرا که به والدین خود نیکی نماید(سوره ۲۹ آیه ۷).
۳-    بانسان امر نمودیم که مرا و والدینش را سپاسگزاری نماید. (سوره ۳۱ آیه ۱۳)
شکر از والدین را همراه شکر خود ذکر می فرماید و شکی در وجوب شکر پروردگار عالم عقلا نیست، پس شکر والدین هم واجبست.
۴-    حکم کرد پروردگارت که جز او را نپرستید و بپدر و مادر خود نیکی نمائید (سوره ۱۷ آیه ۲۴و ۲۵) در اینجا نیکی بپدر و مادر را ردیف عبادات خود قرار داده است و چنانچه عبادت خدا واجب است احسان بوالدین هم واجب می باشد.
بعد می فرماید اگر پیری بپدر یا مادر یا هر دو برسد، و محتاج خدمت تو گردند بایشان اف مگو (در حال انزجار و بتنگ آمدن از کسی این کلمه استعمال می شود و حضرت صادق (ع) می فرماید: اگر لفظی کمتر از کلمه اف در ترک عقوق والدین بود آن را ذکر می فرمود و از آن نهی می کرد) و زجر مکن و بانگ برایشان مزن و سخن ایشان را پاسخ درشت مده و به آنها سخن نیکو از روی حرمت و ادب بگو (یعنی آنها را بنام مخوان بلکه بگو یا اباه یا اماه یا سیدی یا سیدتی) و بال تذلل و فروتنی را برایشان فروآور و بایشان تکبر منما بلکه از روی رحمت و بخشش برایشان تلطف کن (چون تا دیروز تو محتاج ایشان بودی و امروز آنها بتو نیازمندند که خدمت ایشان را بنمائی و دعا کن درباره ایشان و بگو پروردگار رحم کن و ببخشای پدر و مادرم را همچنانکه مرا در خوردی پروانیدند.

تفسیر آیه از حضرت صادق (ع)
ابی ولاد از حضرت صادق (ع) از معنی و بالوالدین احسانا پرسید فرمود: باینکه در مصاحبت ایاشن نیکوکارباشی و اگر چیزی لازم داشتند پیش از آنکه از تو بخواهند به آنها بدهی و ناگفته رفع احتیاجشان را بنمائی هر چند بی نیاز باشند.
ودر معنی قل لهماقو لاکریما فرمود: اگر ترا بزنند بگو خدا شما را بیامرزد و در معنی و اخفض لهما فرمود: نگاه تند به آنها مکن و صدای خود را بلندتر از صدای ایشان منما و در راه رفتن برایشان پیشی مگیر و در مجالس بر آنها مقدم مشو و دست خود را بالای دستشان قرار مده. (کافی، باب البربالوالدین)
علامه مجلسی می فرماید: یعنی در موقع عطاء بانها دست خود را بگیر تا آنها از دستت بردارند.

برتر از جهاد
و هم از حضرت صادق (ع) است که مردی در خدمت حضرت رسول آمده و عرض کرد: من مشتاق جهاد در راه خدایم. آن حضرت فرمود: پس جهاد کن در راه خدا بدرستیکه اگر کشته شوی نزد خداوند زنده ای و رزق داده می شوی و اگر بمیری اجر تو با خداست و اگر بسلامت برگردی از گناهان پاک می گردی مثل روزی که از ما در متولد شدی! عرض کرد: یا رسول الله پدر و مادری دارم که هر دو پیر شده اند و با من انس دارند و دوست ندارند که از نزد آنها بیرون روم. آن حضرت فرمود: پس نزد ایشان بمان قسم بخدائی که جان من بدست اوست هر آینه انس پدر و مادر بتو در یک شبانه روز، از جهاد یکسال بهتر است. (کافی، باب البر بالوالدین)
و نیز از رسول خدا (ص) است که فرمود: نیکی کننده بوالدین باش، جایت در بهشت است و اگر عاق شوی جایت در آتش خواهد بود. (کافی)

نیکی به والدین کفاره گناهان است
و از این حدیث شریف معلوم می شود که نیکی بوالدین کفاره بسیاری از گناهان است چنانچه مروریست که مردی خدمت حضرت رسول (ص) آمد هست؟ حضرت فرمود: برو به پدرت نیکی کن تا کفاره گناهانت گردد. چون آن شخص رفت فرمود: اگر مادرش زنده بود نیکی باو بهتر بود. (بحار الانوار).

نگاه شفقت به پدر و مادر
پیغمبر اکرم (ص) فرمود: نیست فرزند نیکوکار بپدر و مادرش مگر اینکه هرگاه از روی رحمت و محبت بوالدین خود بنگرد بهر نظری ثواب یک حج مقبوله برایش می باشد: گفتند: یا رسول الله هرگاه در روز صدمرتبه چنین کند؟ فرمود: بلی بهر نظری ثواب حجی دارد. (بحار الانوار)

خوشنودی والدین خوشنودی خدا است
و نیز فرمود: خوشنودی خداوند با خوشنودی والدین است و خشم او با خشم ایشان است. (بحار الانوار ج۱۶ ص ۲۴)
یعنی کسی که والدین از او راضی باشند خدا هم از او راضی است و کسی که والدین از او ناراضی باشند خدا هم بر او غضبناک است.
و فرمود: نیکی کننده بوالدین بیک درجه در بهشت از انبیاء پائین تر است و عهاق والدین در جهنم با فرعونیان یک درکه فاصله دارد. (مستدرک)

دعای ملائکه به نیکی کننده بپدر و مادر
و از حضرت امیرالمومنین (ع) است که نیکی بوالدین بزرگتر واجب از واجبات الهیه است. (مستدرک)
رسول خدا (ص) فرمود: خدای را دو ملک است که یکی از آنها می گوید خدایا از هر شری و آفتی نیکی کننده بوالدین را نگهدار، و دیگری می گوید: خدایا هلاک کن عاق والدینها را بسبب غضب فرمودنت به آنها (مستدرک الوسائل کتاب نکاح باب ۸۶ ص ۶۲۷) و البته دعای ملک هم مستجاب است.

اثر دنیوی عاق شدن
عقویت عقوق والدین منحصر به آنچه از عقوبتهای اخرویه که ذکر شد نیست بلکه از گناهانی است که آثار وضعیه دنیویه دارد چنانچه حضرت رسول (ص) فرمود: سه گناه است که خداوند عقوبت آنها را در دنیا تعجیل می فرماید: عقوق والدین، ظلم به بندگان خدا، بدی کردن در مقابل احسان (جلد ۱۶بحار الانوار ص ۲۵) شاید حکمت در تعجیل این عقوبتها برای عبرت دیگران است؟

نیکی به والدین و طول عمر
حضرت باقر(ع) فرمود: صدقه نهانی آتش قهر خدا را خاموش می کند و نیکی کردن بوالدین وصله رحم عمر را زیاد می کند. (بحارالانوار ج۱۶)
و در حدیث دیگر فرمود: بخشش پنهانی و یکی به پدر و مادر، تهیدستی را برطرف می کند و عمر دراز می نماید و هفتاد قسم مردن بد را دور می کند. (بحارالانوار جلد ۱۶ ص ۲۴).
زیادتی مال و آبرو
پیغمبر اکرم (ص) فرمود: کسی که برای من ضمانت کند، صله رحم و نیکی بوالدین را من هم ضامن می شوم که مال و عمرض زیاد شود و در قبیله اش محبوبیت پیدا کند. (مستدرک)
از حضرت هادی (ع) است که فرمود: عقوق وا لدین کمی مال و آبرو و عمر را در پی دارد و بنکبت ذلت در دنیا می کشد. (مستدرک)

عقوق ، گدائی و بدبختی می آورد
جوانی از ثروتمندان مدینه پدر پیری داشتن احسان باو را ترک نمود و از مال خود او را محروم کرد، پس خدایتعالی اموالش را از او گرفت و فقر و تنگدستی و مرض در بدن باو روی نموده و بیچاره شد.
پس پیغمبر (ص) فرمود: ای کسانیکه پدرها و مادرها را آزار می رساند از حال این جوان عبرت بگیرد و بدانید چنانچه دارائیش در دنیا از کفش رفت غنا و ثروت و صحتش بفقر و مرض مبدل گشت، همچنین در آخرت هر درجه ای که در بهشت داشت بواسطه این گناه از دست داده و در مقابلش از درکات آ تش برایش آماده شده است! (سفینه البحار)
از حضرت صادق (ع) مرویست: که چون یعقوب برای ملاقات فرزندش یوسف وارد مصر گردید، یوسف هنگام ملاقات، رعایت مقام سلطنت ظاهری را کرد و برای احترام پدر از مرکب پیاده نشد: جبرئیل نازل شد به یوسف فرمود دست خود را باز کن، نور روشنی از دستش بیرون شد به آسمان رفت، یوسف پرسید: این نور چه بود که از کف من خارج شد؟ جبرئیل فرمود: نور نبوت از صلب تو بیرون رفت بسبب آنکه رعایت احترام پدر پیرت را نکردی پس از فرزندانت کسی پیغمبر نخواهد شد. (کافی)



نويسنده / مترجم : -
زبان کتاب : -
حجم کتاب : -
نوع فايل : -
تعداد صفحه : -

 ادامه مطلب + دانلود...



هو الکاتب


پایگاه اینترنتی دانلود رايگان كتاب تك بوك در ستاد ساماندهي سايتهاي ايراني به ثبت رسيده است و  بر طبق قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند و به هیچ ارگان یا سازمانی وابسته نیست و هر گونه فعالیت غیر اخلاقی و سیاسی در آن ممنوع میباشد.
این پایگاه اینترنتی هیچ مسئولیتی در قبال محتویات کتاب ها و مطالب موجود در سایت نمی پذیرد و محتویات آنها مستقیما به نویسنده آنها مربوط میشود.
در صورت مشاهده کتابی خارج از قوانین در اینجا اعلام کنید تا حذف شود(حتما نام کامل کتاب و دلیل حذف قید شود) ،  درخواستهای سلیقه ای رسیدگی نخواهد شد.
در صورتیکه شما نویسنده یا ناشر یکی از کتاب هایی هستید که به اشتباه در این پایگاه اینترنتی قرار داده شده از اینجا تقاضای حذف کتاب کنید تا بسرعت حذف شود.
كتابخانه رايگان تك كتاب
دانلود كتاب هنر نيست ، خواندن كتاب هنر است.


تمامی حقوق و مطالب سایت برای تک بوک محفوظ است و هرگونه کپی برداری بدون ذکر منبع ممنوع می باشد.


فید نقشه سایت


دانلود کتاب , دانلود کتاب اندروید , کتاب , pdf , دانلود , کتاب آموزش , دانلود رایگان کتاب

تمامی حقوق برای سایت تک بوک محفوظ میباشد

logo-samandehi