جستجو در تک بوک با گوگل!

تابعيت پايگاه تك بوك از قوانين جمهوري اسلامي ايران

لباس فضانوردی

550

بازدید



نويسنده / مترجم : -
زبان کتاب : -
حجم کتاب : -
نوع فايل : -
تعداد صفحه : -

 ادامه مطلب + دانلود...

کاپیتولاسیون

785

بازدید



نويسنده / مترجم : -
زبان کتاب : -
حجم کتاب : -
نوع فايل : -
تعداد صفحه : -

 ادامه مطلب + دانلود...

بهداشتکار دهان و دندان

669

بازدید



نويسنده / مترجم : -
زبان کتاب : -
حجم کتاب : -
نوع فايل : -
تعداد صفحه : -

 ادامه مطلب + دانلود...

بانکداری الکترونیک

873

بازدید

بانکداری الکترونیک ۵٫۰۰/۵ (۱۰۰٫۰۰%) ۱ امتیاز
تصور کنید شرکت شما دفاتری در سراسر دنیا داشته باشد . مسلما تجارت شما توسعه پیدا خواهد کرد و سود کلانی عاید شما خواهد شد . 
در هر کشوری بانک های مختلف با شعبات زیادی وجود دارند که هزاران کارمند را به استخدام در آورده اند . اما باز هم مهمترین اولویت در انتخاب بانک برای مشتریان ، موقعیت مکانی بانک است ودر واقع مناسب ترین بانک برای مشتریان نزدیک ترین بانک به آنهاست .اما چطور می توانیم این ملاک انتخاب را تغییر دهیم؟ چطور می توانیم این سیستم را با اینترنت تلفیق کنیم ؟
یک مدل جالب که در این مورد ارائه شده است بر پایه مدیریت ارتباط با مشتری (CMR )قرار دارد .در این روش مشتریان از طریق وب جذب شده و شخصا به بانک مراجعه می کنند. متاسفانه این مدل به خاطر تعداد کم کاربران اینترنت در اسپانیا که تنها ۴/۱۲ درصد جمعیت این کشور را تشکلیل می دهند و شامل قشر جوان ، متمول و تحصیل کرده هستند به نظر نادرست و خسارت بار می آید اما آنچه عملا اتفاق افتاده  کاملا برعکس بوده است . مشتریانی که علاقمند به سرمایه گذاری و معامله با بانک نبوده اند از طریق اینترنت می توانستند بهترین انتخاب را داشته و  بهترین قیمت های پیشنهادی را بررسی کنند. بانک هایی که ساختار شفاف تر و قیمت هایی مناسب تر داشتند ، مشتریان بیشتری جذب می کردند .
روش دیگر این است که هیچ کاری انجام ندهیم . اینترنت را نادیده بگیریم و روش قدیم را در پیش بگیریم . در این صورت بهترین مشتریان شما ، یعنی کسانی که از اینترنت هیچ اطلاع و تجربه ای ندارند بزودی درمورد بانک های اینترنتی اطلاعاتی بدست می آورند و در می یابند که بانک فعلی آنها این سرویسها و قیمتها را ارائه نمی دهد و بعد از گوش دادن به آگهی بازرگانی ، حرفهای دوست یا همکارانشان در این مورد ، اگر با یک بنر تبلیغاتی در اینترنت مواجه شوند بروی آن کلیک می کنند ، یک حساب باز می کنند و بانک قبلی خودشان را بدون هیچ توضیحی ترک می کنند و در این زمان تلاش یا نظر شما اهمیتی ندارد.
چرا شما استراتژی استفاده از اینترنت را به کار نگیرید؟ شما با بانکداری آشنایی دارید. کافی است تجربیاتی در زمینه اینترنت و تجارت الکترونیک نیز کسب کنید. حال باید رقابت کنید . قیمتهایی مناسب و ساختاری روشن ارائه دهید . بزودی وضعیت موجود تحت کنترل شما قرار می گیرد ومشتریان قدیمی که بانکتان را ترک کرده اند دوباره به دست خواهید آورد. شما بازیی را شروع کردید که آن را به سرعت یاد می گیرید و پیش می روید . بازی که در آن با قوانین اقتصادی جدیدی مواجه می شوید که یکی از آنها بی مرز بودن است . در این روش رقابتی شما قیمت های مناسبتری  ارائه می دهید پس از هر مشتری سود کمتری دریافت می کنید . بنابراین باید تعداد مشتریهایتان را افزایش دهید . محدودیت مکانی را حذف کنید حتی در آمریکای لاتین و اروپا نیز می توانید جذب مشتری  کنید.
با وجود این همه مشتری در وب ، هرگز نگران این نباشید که شما دیر شروع کرده اید .   یکی از بزرگترین صاحبنظران در تجارت الکترونیک  ـRavi Kalakota ـ می گوید :
 ” فقط به من وب بدهید .”
و این گفته یک اصل است. اگر چه شرکتهایی مانند Patagon بیش از ۵۰۰ میلیون دلار  قیمت گذاری می شودند این قیمت نه برای خرید شرکت  بلکه بخاطر فکر و معلومات مدیران آنهابرای توسعه در آینده است .
نویسنده : پروفسور انریکو دنس
فرهنگ سازی، گام اول در استقرار بانکداری الکترونیک
با  برنامه ریزی وسیع و امکانات فراهم شده توسط شبکه بانکی، استفاده از کارت های بانکی در اکثر مراکز فروشگاهی و خدماتی نظیر بیمارستان ها، مراکز درمانی و خدماتی مهیا شده است.
روابط عمومی بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران ضمن بیان این مطلب اعلام کرد: با  نهادینه شدن استفاده از کارتهای بانکی توسط هموطنان، نه تنها نیازی به حمـل فیزیکی پول نمی باشد بلکه از فرسـودگی زودرس اسکناس ها نیز  جلوگیری خواهد شد. گفتنی است سالانه ۱۲۰ میلیارد ریال هزینه، بابت جمع آوری و امحاء اسکناس به اقتصاد ملی تحمیل می شود.
در همین راستا، نخستین جلسه مدیران روابط عمومی بانکهای کشور تحت عنوان «هماهنگی و اتخاذ سیاستهای همگام در زمینه  اطلاع رسانی عمومی پیرامون  بانکداری الکترونیک» با حضور آقای دکتر شیرانی معاون اداری ـ مالی بانک مرکزی،  شریفی مدیر اداره نظام های پرداخت، جهانی مدیر اداره روابط عمومی این بانک و مدیران روابط عمومی بانکهای دولتی و خـصوصی و موسسات اعـتباری در بانـک مرکزی برگزار شد. در این جلـسه دکتر شیرانی ضمن گرامیداشت تقارن  حماسه سرخ کربلا با ایام الله دهه فجر  گفت: اندیشه استقرار بانکداری الکترونیک در کشور به ۳۵ تا ۴۰ سال پیش باز می گردد ولی اکنون کارها با سرعت بسیار زیادی در حال انجام است.
معاون اداری ـ مالی بانک مرکزی  با اشاره به روند رو به تزاید تراکنش های کارتی در کشور گفت: در ابتدا تعداد تراکنش ها ۳۶۰  هزار مورد در سال بود که در سال گذشته به ۳۸ میلیون تراکنش  در سال رسید و سال جاری  از مرز  100میلیون هم فراتر خواهد رفت.
دکتر شیرانی در خصوص اطلاع رسانی به مردم وآشنا ساختن آنان با خدمات نوین بانکی خاطر نشان ساخت: این وظیفه بر دوش بانکهاست و بانکها با ارائه خدمات نوین بانکی درخصوص کاهش فرسودگی اسکناس و  کاهش حضور فیزیکی مردم در شعب، نقش ارزنده ای بر عهده دارند.
وی خاطر نشان ساخت: بانکداری الکترونیک در کشورمان پدیده ای نو تلقی می شود از این رو لازم است در جهت شناساندن آن به مردم تلاش های وسیعی صورت پذیرد. پس لازم است فرهنگ سازی مناسب در مورد استفاده از خدمات نوین بانکی صورت گیرد.
آقای شریفی مدیر اداره نظامهای پرداخت بانک مرکزی نیز گفت: گرچه طی سالهای ۸۲ و ۸۳ گامهای مثبتی از  سوی بانک مرکزی در جهت استقرار بانکداری الکترونیک برداشـته شد ولی تحـق کامل بانکداری الکـترونیک نیازمند حرکتی عمیق و مستمر و پیگیر از سوی بانکها برای آگاهی رسانی به عموم در زمینه استفاده بهینه از پایانه های فروش می باشد.
وی تصریح کرد: اگر پایانه های فروش (POS) در مراکز خرید نصب شود هیچ دلیلی برای ازدحام در مقابل دستگا ههای ATM وجود ندارد.
آقای شریفی تاکید کرد، متاسفانه اطلاع رسانی کافی در مورد کارآیی دستگاه های POS صورت نگرفته است چون هم اکنون ماهانه ۱۰ میلیون تراکنش الکترونیکی در مرکز شتاب  کشور ثبت می گردد ولی فقط ۱۵۰ هزار تراکنش از طریق Pos انجام می شود. وی تاکید کرد، استقرار بانکداری الکترونیک علاوه بر ارتقاء سطح کیفی خدمات، ۶۰ تا ۷۰ درصد هزینه های بانکها را کاهش می دهد.
مدیر اداره نظام های پرداخت بانک مرکزی  افزود: کارت بانکها  علاوه بر دستگاه های ATM در POSها هم قابل استفاده می باشند. اکنون ۵۷ هزار دستگاه POS در مراکز فروش نصب گردیده و مردم را از حمل و نقل فیزیکی پول بی نیاز کرده است و بانکهای پارسیان، سامان و کشاورزی بیشترین دستگاه ها را نصب نموده اند و انتظار ما از مردم، استقبال هر چه بیشتر در استفاده  ازکارتهای بانکی در پایانه های فروش می باشد.
آقای جهانی مدیر اداره روابط عمومی بانک مرکزی نیز ضمن تاکید بر ضرورت اطلاع رسانی و فرهنگ سازی پیرامون بانکداری الکترونیک در بین اقشار مختلف مردم  و صنوف، گسترش  آن را با استفاده از  پتانسیلهای موجود در روابط عمومی ها یاد آور شد.
در ادامه مدیران روابط عمومی حاضر در جلسه  ضمن اظهار نظر در خصوص گـسترش هر چه بیشتر پایانه های فروش در کشور، متفق القول اعلام نمودند که برای پیشبرد اهداف بانکداری الکترونیکی و کاهش هزینه های بانکی، سیاستهای اطلاع رسانی و تبلیغی خود را در این راستا قرار داده تا میزان استفاده از کارتهای بانکی در پایانه های فروش بطور چشمگیری افزایش یابد.
WWW.CBI.IR
http://www.cbi.ir/showitem/2879.aspx

تقویت نظام بانکداری الکترونیک لازمه عضویت در WTO
نخستین همایش «آشنایی با تجارت الکترونیک» از سوی مرکز فناوری اطلاعات سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران با همکاری گروه فناوری اطلاعات و تجارت الکترونیک ایمن روز گذشته در محل خانه هنر گل‌ها برگزار شد.
موضوع تجارت الکترونیک و استفاده از کارت‌های اعتباری برای تبادلات تجاری در کشورهای پیشرفته به سالهای قبل بر می‌گردد و امروزه این بحث در تمام جهان عمومی شده، اما در ایران به چالشی عظیم مبدل شده است.
وی بانک الکترونیکی و پول الکترونیکی را از اجزای تجارت الکترونیکی معرفی کرد و گفت: با ورود به WTO باید هرچه سریعتر با ایجاد نظام بانکداری الکترونیکی زمینه را برای تبادلات مالی به شیوه الکترونیکی و در محیطی امن برای تبادل اطلاعات ایجاد کرده و همگام با دیگر کشورهای عضو این سازمان جایگاه کشور را محکم سازیم.
روشن فکرراد گفت: بحث ورود به دنیای دیجیتال و بهره‌گیری از ابزارها و افزارهای این فضا اختیاری نیست و با توجه به فراگیر شدن آن به عنوان رکن اصلی توسعه پایدار دانایی محور جوامع و همچنین ورود به جامعه جهانی اطلاعات، اجبار در پذیرفتن آن اجتناب‌ناپذیر است.
وی عقب‌ماندن از غافله ارتباطات و فناوری اطلاعات و دنیای تکنولوژی را به عنوان شکاف عظیمی مابین خود و دنیای پیشرفته آنهم به مقیاس سال نوری قلمداد کرد و بیان داشت: با توجه به سرعت شتابان رشد و توسعه ICT در جهان، باید با دوری از موازی کاری و اتلاف وقت و انرژی، با بهره‌گیری از نیروی انسانی متخصص داخلی و تشویق و ترغیب آنها به عنوان پتانسیل قدرتمند، کشور را از سقوط در شکاف دیجیتالی نجات دهیم و همپای کشورهای توسعه یافته با حضوری موفق در مجامع بین‌المللی ظاهر شویم.
روشن‌فکرراد درخصوص برپایی همایش‌هایی موضوعی همچون تجارت الکترونیکی و نقش آن در فرهنگسازی عمومی جامعه اظهار داشت: از آنجایی که فرهنگسازی و آگاه‌سازی در بین اقشار مختلف جامعه مهمترین عامل فراگیری و توسعه ارتباطات و فناوری اطلاعات است، برپایی همایش‌ها و نشست‌های موضوعی در این خصوص نقش مثبت و بسزایی دارد.
وی به نقش طبقه‌بندی مفاهیم برای کمک به درک عمومی و جلوگیری از غوطه‌ور شدن در دریای اطلاعات را مهم دانست و تصریح کرد: رئوسی چون مفاهیم اصلی تجارت الکترونیک، معرفی فناوری‌های مورد نیاز، قوانین و مقررات، راهکارهای ورود به این عرصه، طبقه‌بندی فعالیت‌های قابل ارائه، مزایای بهره‌گیری از تجارت الکترونیک، موانع و چالش‌ها، آثار اجتماعی و اقتصادی تجارت الکترونیک در این طبقه‌بندی حائز اهمیت است.



نويسنده / مترجم : -
زبان کتاب : -
حجم کتاب : -
نوع فايل : -
تعداد صفحه : -

 ادامه مطلب + دانلود...

روانشناسی و تعلیم و تربیت

475

بازدید



نويسنده / مترجم : -
زبان کتاب : -
حجم کتاب : -
نوع فايل : -
تعداد صفحه : -

 ادامه مطلب + دانلود...

ججاب و ارزشها

680

بازدید

مقدمه:
یکی از عمده ترین مسایل کشورهای در حال گذار، دگرگونی معانی، ارزش ها و عقاید مشترک حاکم بر این جوامع است.نتیجه تغییر این عقاید مشترک که کارکرد انسجام را در نظام اجتماعی بر عهده دارند ایجاد نوعی چند گونگی و تکثر در لایه های زیرین و درون ذهنی افراد است. اگرچه تکثر به خودی خود امری نامطلوب محسوب نمی گردد اما مسئله از آنجایی آغاز می شود که این چند گونگی در باورها و عقاید و لایه های درون ذهنی افراد صورت پذیرد و دیگر هیچ اصل و تعریف واحدی وجود نداشته باشد که این باورهای مختلف حول آن نظام یابند. در این هنگام است که جامعه عرصه بروز نگرش‌ها و کنش‌های مختلف و متفاوت و حتی گاه متناقض گشته و انسجام و یگانگی نظام اجتماعی دست خوش چالش های جدی و مهمی می گردد.
اصل «حجاب» برای زنان که در جوامع اسلامی مطرح است از جمله همین ارزش‌ها و عقایدی است که از دیرباز در جامعه ما وجود داشته و در دوره‌های مختلف تاریخی به صورت‌های مختلفی بروز و ظهور کرده است.
 
بیان مسئله:
توجه به اخبار روزنامه‌ها و صدا و سیما و همینطور مشاهدات معمولی و روزمره بیانگر این امر است که پوشش دختران و زنان ایرانی مخصوصاً در دهه‌های اخیر نسبت به آنچه که در نسخ دینی موجود است، دچار تحول و دگرگونی شده است؛ هم اکنون نیز این امر از حیث آنکه به عنوان یکه «مسئله» یاد می‌شود مورد توجه محافل گوناگونی واقع شده و سعی در چاره جویی برای آن می شود.
آنچه که در قرآن به عنوان مهم‌ترین منبع دینی آورده شده صورتی کلی است که جزئیات آن توسط مفسرین، مراجع و صاحبنظران به گونه‌های نسبتاً متفاوتی عملیاتی و بیان گردیده است. اگرچه غالب این تعاریف بر حداقل پوشش (یعنی پوشیدگی همه بدن به جز چهره و دستها از مچ به پایین) اتفاق نظر دارند، اما به نظر می‌رسد در عمل این تعاریف کمتر در ظاهر افراد دیده می‌شود.
از آنجایی که دیدگاه‌ها و نگرش افراد درباره موضوعات مقدمه‌ای بر کنش آنها محسوب می‌گردد؛ لذا یافتن پاسخ این پرسش که افراد جامعه چه تعریفی از واژه «باحجاب» دارند می‌تواند گام موثری در این مسیر باشد.
حال سوالی که در این تحقیق بدان پرداخته خواهد شد این است که اولاً : «تعریف تحلیلی افراد تا چه میزان به تعریف اسمی واژه «با حجاب» نزدیک است؟
ثانیاً: «افراد در عمل تا چه میزان به تعریف اسمی واژه «باحجاب» نزدیک می شوند؟»
اهمیت مسئله:
قدر مسلم تفاوت تعاریف قراردادی و تحلیلی افراد از واژه «باحجاب» دو گونه مسئله رابرای ما متصور می‌سازد:
اول اینکه تعاریف دینی موجود از واژه «باحجاب» همگی قابل اجرا و مناسب بوده اما نظام اجتماعی و فرهنگی جامعه، طی مراحل جامعه‌پذیری افراد به درستی نتوانسته این تعاریف را در میان افراد درونی سازد. و یا نظام هنجارساز جامعه دارای عملکرد ضعیفی بوده است به گونه‌ای که سایر منابع هنجارساز (داخلی یا خارجی) دست به هنجارسازی و ارایه تعاریف جایگزین در این باره زده‌اند.
دوم اینکه این تعاریف قراردادی و دینی آن طور که باید و شاید مطابق ضرورت‌ها و نیازمندی‌های زمان و مکان از متون دینی استخراج نشده و لذا افراد، خود، دست به تغییراتی در این تعاریف زده‌اند تا آن را با شرایط روز خود منطبق سازند.
هریک از مفروضات بیان شده که درست باشد نیازمند بکارگیری تدابیر مناسب در جهت همسان‌سازی نظام کنش افراد و نظام هنجاری جامعه می باشد تا شاهد کاهش انسجام و یگانگی در جامعه نباشیم.
اهداف تحقیق:
هدف از انجام این تحقیق که با دو روش “اسنادی” و پیمایشی صورت می پذیرد یافتن پاسخ‌هایی مناسب به سوالات تحقیق است. همچنین یافتن این پاسخ‌ها می‌تواند ما را در رسیدن، نگاهی واقع بینانه نسبت به بخشی از مسئله اجتماعی «بدحجابی» یاری دهد.
 
تعریف مفاهیم:
تعریف اسمی: تعریف اسمی تعریفی است که طی آن معنی یک واژه به وسیله صفات مشخصی به طور قراردادی تعیین گردد. (رفیع پور، کندوکاو‌ها وپنداشته‌ها)
این تعاریف قراردادی است و به همین دلیل چیزی درباره واقعیت بیان نمی کند و لذا نه درست هستند و نه غلط.‌(همان)
تعریف تحلیلی: گاهی لازم است معانی واژه‌های مورد استفاده (مثلاً در یک پرسشنامه) را قبلاً بررسی کرده و معانی معمول آن واژه‌ها را در گروه یا جامعه مورد نظر تعیین نمود. اینگونه بررسی و تعیین معانی را “همپل”، «تحلیل معنی» و اوپ ، «تعریف تحلیلی» می نامد و تفاوت آن با تعریف اسمی در این است که تحلیل معنی یا تعریف تحلیلی یک امر قراردادی نیست بلکه یک امر تحقیقی است. یعنی به صورت تجربی بررسی می‌شود که فلان واژه در بین افراد یک جامعه‌ دارای چه معنی یا معانی است و لذا در تعریف تحلیلی برعکس تعریف اسمی درباره یک امر واقع (واقعیت) صحبت می شود. (همان)
تعریف اسمی واژه «با حجاب»: دکتر مطهری در کتاب حجاب خود پس از بررسی آیات و روایات و تفاسیر گوناگون به این تعریف می رسد: «برای زن پوشانیدن چهره و دست‌ها تا مچ واجب نیست. حتی آشکار بودن آرایش‌های عادی و معمولی که در این قسمت‌ها وجود دارد نظیر سورمه و خضاب که معمولاً زن از آنها خالی نیست و پاک کردن آنها یک عمل فوق‌العاده به شمار می‌رود نیز مانعی ندارد». پس «با حجاب» بودن یعنی مطابقت با این ویژگی‌ها.
تعریف تحلیلی واژه «با حجاب» : این تعریف شامل آن تعریفی می‌شود که افراد جامعه آماری به صورت نظری آن را عنوان می کنند و همینطور در عمل آن را انجام می‌دهند.

فصل دوم
پیشینه تحقیق
 
در این فصل تلاش می‌شود تا حاصل تحقیقات انجام شده در رابطه با این موضوع که تاکنون انجام شده و نتایج آن قابل استفاده و رهگشا در انجام این تحقیق می‌باشد گردآوری و ارایه ‌گردد:
    پژوهشی در مجموعه WVS (پیمایش ارزش‌های جهانی) توسط “منصور معدل” از دانشگاه میشیگان و «آزادارمکی» از دانشگاه تهران انجام شده است.
در این پیمایش با نمونه‌هایی که از سه کشور «مصر» ، «ایران» و «اردن» گرفته شده است به باورهای دینی دینداری، هویت ملی و ایستارها نسبت به فرهنگ غرب، خانواده و روابط جنسیتی تحلیل و مقایسه شده است.
نتیجه اصلی که ایشان از تحقیق خود می‌گیرند این است که «ماهیت رژیم حاکم» یک عامل مهم برای اختلاف جهان بینی مردم این سه کشور است. بین این سه کشور حکومت ایران، «حکومت تئوکراسی» و «دین سالاری» است. حکومت‌های مصر و اردن و خصوصاً حکومت مصر، سکولار است. به جهت اینکه این حکومت‌ها در درجات متفاوتی از اقتدار طلبی هستند، گروه‌های مخالف بیانات فرهنگی خود را در واکنش به جهت گیری‌های فرهنگی رژیم‌هایشان تنظیم می کنند. به همین علت در ایران جایی که جامعه تحت تسلط رژیم کاملاً دینی اداره شده است مردم کمتر دینی. کمتر ضد غرب، بیشتر سکولار و بیشتر هوادار ارزش‌های مدرنیسم هستند تا مردم مصر و اردن که حکومتشان سکولار و به طور قطعی هوادار غرب است.
پژوهشگران مذکور معتقدند یافته‌های تجربی آنها با پژوهش‌های تاریخی موجود همخوانی دارد. شواهد تاریخی متعدد حاکی از آن است که جهت‌گیری‌ها و خط مشی‌های فرهنگی دولت نقش تعیین‌کننده‌ای در روند فرهنگی جامعه دارد.
ایشان موارد مختلفی را از تاریخ کشورهای اسلامی ذکر می‌کنند که در آنها مداخله فرهنگی حکومت‌های سکولار با ایدئولوژی تهاجمی، سبب سیاسی شدن دین و شکل‌گیری بنیادگرایی اسلامی شده است.
تحقیق مورد بحث علاوه بر نتایجی در مورد اختلاف جهان بینی مردم این سه کشور اسلامی به نتایجی هم در مورد اختلاف جهان بینی مردم در هر یک از این سه کشور می‌رسد. در این مورد نتایج به دست آمده حاکی از آن است که عوامل تعیین کننده عبارتند از: تنوعی از صفات اجتماعی پاسخگو مانند پایگاه اجتماعی، اقتصادی، جنس و سن و تحصیلات؛ که سن و تحصیلات نشانه‌های خوبی برای راستای تغییر فرهنگی هستند.
در عین حال تحصیلات اثر قابل ملاحظه‌تری روی دیدگاه‌های فردی دارد. تأثیر متغیر سن و تحصیلات در این سه کشور یکسان نیست. در ایران پاسخگویان جوان‌تر و دارای تحصیلات بالاتر بیشتر ملی‌گرا بیشتر سکولار و کمتر دینی هستند. در مصر و اردن این اثرات (تأثیر سن و تحصیلات روی دین) قابل توجه و مشخص نیست. جالب است که در هر سه کشور سطح تحصیلات با اعتماد به مسجد و اعتماد به دولت رابطه معکوس دارد.
پژوهشگران با قدری احتیاط نتیجه می‌گیرند که معنی این رابطه منفی در ایران سکولاریسم بیشتر و دینداری کمتر است ولی در اردن و مصر تلاش دینی بیشتر را می‌فهماند.

    خانواده، دانشگاه و جامعه پذیری دینی:  (طالبان ۱۳۷۸)
محقق می‌خواهد به این سوال پاسخ دهد که آیا تأثیر تحصیلات تنها بر افراد تحصیل کرده است یا اینکه دامنه نفوذ آن به فرزندان آن‌ها نیز کشیده خواهد شد؟
نتایج تجربی بیانگر آن است که دینداری فرزندان خانواده‌های تحصیل کرده به نسبت دیگران از میزان ضعیف‌تری برخوردار است. ولی در هر صورت متوسط دینداری در جامعه ایران بالا و نزد این خانوارها هم بالاتر از متوسط مقیاس دینداری بوده است.

    دانشگاه ، دین، سیاست :  (رجب‌زاده، ۱۳۷۹ ۲۰۰-۱۸۳)
این پژوهش می‌کوشد به این سوال اساسی پاسخ گوید که باورها و ارزش‌های دین در این روایات رسمی و سنتی آن تحت تأثیر فرهنگ دانشگاه چه سمت و سویی پیدا می‌کنند؟ و در جریان این چالش چه باورها و ارزش‌هایی به عنوان راه حل چالش مورد پذیرش افراد قرار می‌گیرد یا قابلیت پذیرش بیشتری می‌یابند؟
در باب دین ورزی در این تحقیق مولفه‌های گوناگونی مورد توجه قرار گرفته است که مهم‌ترین آن‌ها عبارتند از: «راه شناخت خدا» ، «جهان بینی»، «نگاه افراد به دین» (سنتی، تجربه درونی، مادی گرایانه، عقل گرایانه). «تلقی افراد از کارکرد معرفت شناختی دین»، «جایگاه روحانیت در دین» ، «مناسک گرایی» ، «تکثرگرایی»، «تفسیرپذیری سکولاریزاسیون».
ابعاد دین در این پژوهش براساس مولفه‌هایی نوع بندی شده که در ارتباط با بحث ارزش‌ها و باورهای علم قرار می‌گیرند. برخی از مهم‌ترین یافته‌های این پژوهش را به این شرح می‌توان خلاصه کرد:
–    پاسخگویان به تعدد راه‌های شناخت معتقدند.
–    دانشجویانی که از پایگاه اجتماعی اقتصادی بالاتری برخوردارند نظر منفی‌تری نسبت به دین سنتی دارند.
–    گرایش به سوی مخالفت با نقش سنتی روحانیت و ملازمه آن با دین در دانشجویان مشهود است. و نوعی کاهش باور به مرجعیت روحانیت در شناخت دین وجود دارد.
–    قبول و موافقت با تکثرگرایی، گرایش کلی جمعیت است و روابط بین متغیرها حاکی از دخالت عوامل درون دانشگاهی و روابط ضعیف با عوامل فرا دانشگاهی است.
–    در خصوص مناسک گرایی در دین، همانند تلقی سنتی از دین و نگاه به مرجعیت روحانیت نوعی قطب بندی در سطح افراد دانشگاهی (اجتماعی) محسوس است. در این رابطه متغیرهای «پایگاه اقتصادی- اجتماعی» افراد «سطح توسعه یافتگی» منطقه زندگی افراد نقش اساسی دارند. (همان ۲۰۳-۹۲)
    فعالیت‌های مذهبی:
در تحقیقاتی که در ذیل عنوان کلی فوق و یا به عنوان جزیی از یک مفهوم کلی‌تر در سال‌های اخیر صورت پذیرفته نکته مهمی مشاهده می‌شود، در مورد عرصه مناسکی دین به خصوص مناسکی که بخش زیادی از آن جنبه جمعی دارد و با تعامل و پیوند با دیگران همراه است، تعاملات و پیوندهایی که در خلال آن اجتماع دینی تداوم می‌یابد با این واقعیت جدید در جامعه ایران مواجه می‌شویم که نوعی تحول از سمت دین و مناسک جمعی به سوی فردگرایی در دین مشهود است.
محقق پیش بینی می‌کند با رشد تجدد و افزایش سطح توسعه یافتگی عرصه دین فردی در بخش‌هایی از جامعه گسترش بیشتری یابد که با توجه به گسترش مولفه اصلی آن یعنی تحصیلات در سال‌های آتی انتظار توسعه بیشتر آن می‌رود. (رجب‌زاده، ۱۳۸۰)
    در تحقیق دیگری که باعنوان «بررسی عوامل موثر بر رعایت حجاب دانش‌آموزان دختر دبیرستانی یزد» انجام شده است؛ کم بودن تعداد افراد خانواده، تربیت و تولد فرزندان در خانواده‌ عامل موثر بر رعایت حجاب نیستند. سن والدین و سطح تحصیلات پدران تأثیری در رعایت حجاب ندارد هرچند که سطح تحصیلات مادران موثر است. مادران خانه‌دار و بازنشسته دارای فرزندانی با رعایت حجاب می‌باشند و مادران شاغل در زمینه حفظ حجاب فرزندانشان موفقیت کمتری دارند:
–    پیشرفت تحصیلی و احساس رضایت از وضع ظاهری در رعایت حجاب موثر است.
–    برقراری رابطه گرم و صمیمی والدین با یکدیگر و با فرزندان در حفظ حجاب موثر است.
–    وضع مطلوب اقتصادی خانواده، پایبندی خانواده به فرایض مذهبی، استفاده مادران از چادر مشکی و مقنعه به عنوان فاکتوری موثر در حفظ حجاب فرزندان می‌باشد.
–    رعایت حجاب در دختران با حجاب با بینش و بصیرت و شناخت دلایل آن بوده است.
–    تأثیر مدل‌های جدید لباس (مدل‌های جلف) در دختران بد‌حجاب بالا است.(جواد هدایتی ۱۳۸۳)
   در مطالعه‌ای که سازگارنژاد در سال ۷۲ در یکی از مدارس منطقه ۸ تهران پیرامون حجاب انجام داده است، متغییر مورد مطالعه «تصور دانش آموز نسبت به حجاب» بوده است. طی این تحقیق از دانش آموزان سوال شده است که: “با این نظر که زن می‌تواند با هر لباس و پوشش که دوست دارد در خیابان ظاهر شود، مهم این است که قلبش پاک باشد» ؛ ۱/۵۵ درصد با این حرف کاملاً موافق با موافق بوده و ۲/۳۵ درصد نیز مخالف یا کاملاً مخالف بوده‌اند.
در مورد موی‌سر در امر حجاب عبارتی با این مضمون مطرح شده است: «بیرون بودن موی‌سر اززیر روسری، مقنعه یا چادر مانعی ندارد» ؛ ۶/۴۶ درصد با این عبارت کاملاً مخالف ، ۳/۲۱ درصد مخالف و ۲/۲۲ درصد موافق یا کاملاً موافق بوده‌اند.
نتیجه گیری:
یافته‌های این تحقیقات حاکی از آن است که :
ماهیت رژیم حاکم یک عامل مهم در اختلاف جهان‌بینی افراد است. همینطور تنوعی از صفات اجتماعی پاسخگو مانند پایگاه اجتماعی- اقتصادی، جنس، سن و تحصیلات نشانه‌های خوبی برای تعیین راستای تغییر فرهنگی هستند. و در عین حال تحصیلات اثر قابل ملاحظه‌تری روی دیدگاه‌های فردی دارد.
همچنین نباید از یاد برد که در برخی از این تحقیقات مشخص شده که بین تحصیلات و دینداری رابطه معکوس وجود دارد. دانشجویانی که از پایگاه اجتماعی- اقتصادی بالاتری‌ برخوردارند نظر منفی‌تری نسبت به دین سنتی دارند.
قبول و موافقت با تکثرگرایی، گرایش کلی جمعیت است و روابط بین متغیرها حاکی از دخالت عوامل درون دانشگاهی و روابط ضعیف با عوامل فرا دانشگاهی است.
در میان این تحقیقات در جامعه ایران با این واقعیت مواجه می‌شویم که نوعی تحول از سمت دین و مناسک جمعی به سوی فردگرایی در دین مشهود است. و پیش‌بینی می‌شود با رشد تجدد و افزایش سطح توسعه یافتگی عرصه دین فردی در بخش‌هایی از جامعه گسترش بیشتری یابد که با توجه به گسترش مولفه اصلی آن یعنی تحصیلات در سال‌های آتی انتظار توسعه بیشتر آن می‌رود.
از بخشی از نتایج این تحقیقات در پایان نامه حاضر استفاده شده است. به این ترتیب که از تحقیق نخست ، تنوعی از صفات اجتماعی که به عنوان عوامل تعیین کننده در اختلاف جهان بینی مردم بیان گردیده به عنوان بخشی از متغیرهای به کار رفته در پایان نامه حاضر استفاده شده است.
همچنین از دومین تحقیق این پرسش گرفته شده است که آیا تحصیلات و شغل و جایگاه اجتماعی والدین بر تعریف فرزندان از واژه «باحجاب» موثر است؟ و از تحقیق بعدی این پرسش عنوان شده است که آیا تعریف افراد از واژه باحجاب تحت تأثیر فرهنگ دانشگاه و البته در میان رشته های تحصیلی گوناگون تغییر می کند؟

فصل سوم
چهارچوب نظری
 
پارادایم سکولاریزاسیون بروس:
(به نقل از مسعود سعیدی «سنجش نگرش سکولاریزاسیون در گروه سنی ۲۰ تا ۵۰ ساله مردم شهر مشهد در سال ۸۴ و بررسی عوامل موثر براین نگرش» پایان نامه دوره کارشناسی ارشد)
 
بروس در فصل اول کتاب خود این پارادایم را مختصراً توصیف می‌کند و در بخش‌های بعد با مدارک و شواهد بیشتری بحث را تکمیل می کند و انتقالات وارد را نیز پاسخ می‌گوید.
وی ابتدا دو نکته را در مورد ارتباطات علی موجود در این پارادایم بیان می‌کند. می‌گوید: “من ادعا نمی‌کنم که هر کدام از این علت‌ها به تنهایی می‌تواند اثر نموده شده را به وجود آورد. بسیاری شرایط دیگر نیز لازم است… ثانیاً من ادعا نمی‌کنم که هر کدام از این علت‌ها (برای به وجود آمدن اثر خاص) همیشه لازم است… مانند ژاپن (که به سرمایه‌داری صنعتی تبدیل شد در حالی که فرهنگ متفاوت با غرب دارد) یعنی این عوامل نه کافی هستند و نه لازم.
اصطلاحاتی که بروس برای پارادایم سکولاریزاسیون آورده تقریباً روشن است و مفهوم آن تفاوت چندانی با مفهوم رایج ندارد. فقط دو اصطلاح «بخشی سازی» (compoutmentalization) و «خصوصی سازی» (priuatization) قدری نیاز به توضیح دارد.
این دو اصطلاح مربوط به جنبه فردی سکولاریزاسیون می‌شوند و در واقع واکنش فرد را به فرآیندهایی مثل تفکیک و تکثیر بیان می‌کنند.
یک راه برای اینکه مومنین ایمانشان را با تنوع و تکثر فرهنگی و دینی آشتی دهند این است که یکپارچگی را در سطح بالاتری از انتزاع بازسازی کنند به این صورت که همه ادیان را به یک معنا یکسان در نظر بگیرند.
امکان دیگر- که با اولی سازگار نیست- این است که فرد ایمانش را به بخش خاصی از زندگی اجتماعی محدود نماید.
«برگر» و «لاکمن» در «ساخت اجتماعی واقعیت» نشان داده‌اند که تفکیک و تمایز که از ویژگی‌های مدرنیته است ما را ملزم می‌کند که نه در یک جهان واحد، بلکه در تعدادی از جهان‌ها زندگی کنیم که هر کدامشان ارزش‌ها و منطق خاص خودش را دارد. پس مقصود از «بخشی‌سازی» این است که فرد فقط در حیطه خاصی از زندگی اجتماعی تابع ایده و ارزش‌های دینی خود است.
خصوصی سازی نیز همراه بخشی سازی فرا می‌رسد یعنی این احساس و درک که حیطه دسترسی دین محدود می‌شود فقط به کسانی که آموزه‌های این یا آن دین را می‌پذیرند.
در مورد «آگاهی فن سالارانه» نیز مفهوم وی تفاوت اندکی با مفهوم مورد نظر هابرمالن دارد. مقصود بروس از این اصطلاح شیوه خاصی از اندیشه است که همراه علم و تکنولوژی مدرن به انسان‌ها تحمیل می‌شود.
در میان خصوصیات این شیوه «استیوبروس»، پیش فرض‌هایی بنیادی نهفته در علم و تکنولوژی را مطرح می‌کند. وی پارادایم پیشنهادی خود را در یک جمله این چنین خلاصه می‌کند:
«فردگرایی ، تکثر (تنوع) و برابری خواهی در یک زمینه لیبرال دموکراسی، اقتدار باورهای دینی راست کرد».
او در جای دیگر می‌گوید: «اگر در گزارش من از این تغییرات ابتکاری وجود داشته باشد، در تأکیدی است که بر تکثر و تنوع می‌کنم. در حالی که دیگران تبیین خود را برای افول دین با پیرایش حکومت به نحوه فزاینده بی‌طرف، شروع می‌کنند، من به علت این بی‌طرفی توجه می‌کنم.
تنوع فرهنگی ناشی از تعامل فرهنگ دینی متکثر با تفکیک ساختاری و اجتماعی، دین را از عرصه عمومی به عرصه خصوصی راند (و حکومتی بی طرف تأسیس نمود) و همراه دین هم ایده‌های دینی به جز ملایم‌ترین آنها نیز به حوزه خصوصی رانده شده … برداشته شدن حمایت از دین در سطح ساختار اجتماعی بر روانشناسی اجتماعی باور، تأثیری مشابه به جای می گذارد.



نويسنده / مترجم : -
زبان کتاب : -
حجم کتاب : -
نوع فايل : -
تعداد صفحه : -

 ادامه مطلب + دانلود...

نظریه پرداز تالکوت پارسونز (جامعه شناس)

9,126

بازدید

نظریه پرداز تالکوت پارسونز (جامعه شناس) ۴٫۱۳/۵ (۸۲٫۵۰%) ۸ امتیازs
تالکوت پارسونز مشارکت زیادی در نظریه پردازی جامعه شناختی داشته است. حتی منتقدین او در این مسئله توافق دارند، البته او منتقدین بسیاری دارد پارسونز نظری را ارائه داد که شاید از نظر همه دیدگاه های جدید فونکلسیونی درباره نظام های اجتماعی بسیار بحث انگیز باشد بحث درباره نظریه پارسونز را باید با در نظر گرفتن آن به عنوان یک سنتز آغاز کرد. افکار پارسونز بر مبنای یک چارچوب نظری بسط یافت، اگر چه غالبا چسباندن انگ فونکلسیونی به کار او درست است. اما نباید وی را همیشه رد این مکتب یافت. خود او هم هیچگاه بر آن نبود که نامش با مکتبی گره بخورد تحصیلات اولیه او در هنر و اقتصاد بود، استفاده اش از نظریه وبر، نمایانگر علاقه او به تاریخ اقتصادی است، به علاوه، از روانشناسی نیز بهره ای داشت.
با این وصف نظریه پارسونزی در خلال تکامل چهل ساله خود از منابع مختلف به سادگی دست چین نشده است. تک تک آثار نقش مهمی در این زمینه داشته است، مضافا این که وی همزمان با یافن اجزاء طرحی برای وحدت بخشیدن آن ها به وجود آورد.
معمولاً، این طرح وحدت بخش را نظام پادوفزی می نامند، و در اینجا عمدتا این طرح مفهومی با این نظریه الگو است که مورت بحث قرار خواهد گرفت.
هدف
هدف همه نظریه های، تبین است. هدف کلی پارسونز با هدف همه نظریه پردازان اجتماعی دیگر یکی است. او درصدد تبیین مسئله نظم است یعنی می خواهد بداند چرا نظم اجتماعی وجود دارد. پارسونز احساس می کرد که آثار اولیه اش در این زمینه، تجربی هستند، اما او از واژه تجربی به روش عجیبی استفاده می کرد. روش تجربی اوتحقیق در آثار منتشر شده قبلی بود تا ببیند این آثار چگونه نظم را تحلیل کرده اند. احساس پارسونز این بود که بسیار از این نویسندگان مسیر درستی را انتخاب کرده بودند. اگر چه همه آن ها دست کم بخشی از حقیقت را نادیده گرفته بودند لیکن نکات ارزشمندی در این نظریه های رقیب وجود داشت. سنتر پارسونز این بود که وحدتی در بخش های همگرای (یعنی بخش های شبیه به هم، اگر چه در شکل های بیانی متفاوت) سایر نظریه پردازان به وجود آورد، تا سپس بتواند نظریه کاملتری درباره نظم اجتماعی از آن ها ارائه دهد. وی برای نیل به این هدف به سه عنصر نیاز داشت؛
۱) بخشی از آثار این افراد که می توان آن را محتوای نظریه پارسونزی دانست، ۲) یک زبان و ۳) یک طرح مفهومی که براساس آن این آثار با هم تالیف یابند. زندگی حرفه ای پارسونز به عنوان یک نظریه پرداز دارای ویژگی هایی است از جمله تدقیق بی وقفه، طرح مفهومی که مورد نظر او بود، تقویت محتوای آن، و استفاده جامعه شناسی فراوان و متنوع از آن ها، پارسونز هرگز جمع کننده اطلاعات نبوده است. بلکه قوت او در مفهومی کردن تفسیر کردن حوادث و سازمان دادن افکار است. این نقطه قوت ناشی از هدف اصلی او در وحدت بخشیدن به بینش های مختلف درباره نظم اجتماعی و افزودن نظر خود بر آنها بوده است.
عناصر اولیه نظام پارسونزی
اراده گرایی
پارسونز می دانست که از چه اشتباهاتی باید پرهیز کرد. در درجه اول نظریه باید مبتنی بر اراده گرایی باشد و نباید افراد را به عنوان اجزای بی فکر تصور کنید، بلکه باید تاکید کند که اشخاص می توانند با تلاش های معقول و عاطفی خود دریابند که چگونه عمل کنند پارسونز می خواست از مهملاتی که با تاکید بیش از حد بر اراده گروه و امثال آن همراه است، اجتناب کند، او آن تصویر از جامعه را که در آن هی فضایی برای بروز فردیت وجود نداشته باشد، نمی پذیرد.
پارسونز ضمن مقاومت در برابر این افراط، از تفریط در فرد گرایی نیز می پرهیزد. گفتن این که کل حیات اجتماعی از کنش های فردی و کنش های مبتنی بر ارزیابی فردی شکل میگیرد، می تواند به جای تصویر نظم به تصویری از هرج و مرج منجر شود. شواهد تجربی نشان میدهد که اشخاص مستقل از ارزش ها و تصمیمات دیگران، تصمیم نمی گیرند هدف پارسونز یافتن مبانی نظریه ای بود که بتواند هم از فردگرایی افراطی و هم از جبرگرایی افراطی اجتناب کند.
عقلانیت
پارسونز باید از تله های دیکر نیز پرهیز می کرد یکی از این ها عقلانیت بود به نظر پارسونز مطرح ساختن این نکته که اشخاص عقلانی رفتار می کند اگر منظور از عقلانی این است که اشخاص همیشه همه گزینه های کنش خویش ار می شناسند و دقیقا آن نتیجه ای را که هر یک از گزینه ها خواهد داشت می دانند و همیشه کنشی را انتخاب می کند که با کارآ ترین گزینه متناسب باشد مهمل خواهد بود. پرواضح است که عقلانیتی از این نوع وجود ندارد و پس چه چیز دیگری وجود دارد؟ پارسونز این فکر را به طور کامل رد نمی کند که افراد با علم به نتیجه مورد نظرشان رفتار می کنند یا این که آن ها کاری را انجام می دهند که به نظر می رسد به یک نتیجه قابل پیش بینی منتهی می شود وی طرح اهداف وسایل را می پذیرد اما فکر تبعات دقیق عقلانیت است.
ایستارهای ارزشی
نفی عقلانیت بی قید و شرط، موجب نفی مسئله ای بزرگ است و آن این که چه مکانیسم های در کل در تنظیم کردن گزینه های انتخاب و نظم موثرند؟ علم اقتصاد با رجوع به شکل نهاد گرایی به این سوال پاسخ می دهد.
پارسونز به علت تحصیل در رشته اقتصاد، می دانست که تلاش ها براساس استفاده از نظریه کلاسیک اقتصاد که در بسیاری از موارد به دلیل استفاده فرض تصادفی بودن امیال با شکست روبرو شده است، موجه نیست. خواسته ها به طور مجزا، ان چنان که گویی در خلاء قرار دارند، بروز نمی کنند. به طور کلی نوعی تاثیر گروهی، آشکارا، خواسته های فردی را در حصر الگوهای منسجم تر قرار می دهد؛ این الگوها را می توان ایستارهای ارزشی به لحاظ فرهنگی متعین نامید. پارسونز میدید که اقتصاد دانان دانشگاهی فرض می کنند که برخی از رفتارهای انسانی بر اراده گرایی و رفتار فردی عقلانی مبتنی است ضمن آن که انسان ها به زیور مجموعه های به لحاظ اجتماعی معتبر و محدودی از گزینه ها تجهیز می نمایند، و بدین ترتیب شرط محدود کنده ای را بر اقتصاد کلاسیک افزوده اند. اما پارسونز، فقط موضوع محدودیت گزینه ها را پذیرفت و ایده اساسی ایستارهای ارزشی را به طرح خود افزود.
به منظور بسط نکته نظر ایستارهای ارزشی، لازم است به نکات بیشتر اشاره شود. به این نکته باید اشاره کرد که جامعه آنچه را آنچه را اعضایش ارزشمند در نظر می گیرند، معین ومحدود می کند مسئله دیگر این است که محدودیت ها از جا ریشه می گیرند و از  چه نوعی هستند آیا باید آن ها را محدودیت های شناختی دانست که تمام افراد جامعه به لحاظ عقلی آن را موجه دانسته و عالما آن را پذیرفته اند؟ به اندازه کافی دلیل بر نفی این اعتقاد وجود دارد. حداقل به یک دلیل، محدودیت های جسمی از این نوع می تواند به راحتی زیان آور باشد، واحتمالا به رشو هایی به وضوح محدود کننده تر از ان روش هایی که درجامعه بشری مشود است،می انجامد به علاوه شواهد زیادی وجود داردکه نشان می دهد اشخاص از نظر عاطفی عمیقا به قساوت ها و ارزش هایتان وابسته هستند، و معمولاً نمی توان این عقاید را کاملا بر بنیانی عقلی تعلیل کرد. بنابراین نتیجه گیری موقتی پارسونز آن بود که ایستارهای ارزشی باید به عنوان بیان احساسای که ریشه در حیات جمعی اجتماع دارند، در نظر گرفته شوند همیهش نمی توان این ایستارها را با عقل و استدلال تعلیل کرد.
به علاوه، ایستارهای ارزشی مشتقل شده از اجتماع یک ویژگی حیات جسمی است و مستقیما قابل انتساب به افراد نیست. در تولید این ایستارها و شیوه های ارزشگذاری نکته ای وجود دارد که نمی توان آن را از زمینه اجتماعی شان جدا نمود. این ویژگی اجتماعی ایستارها را به عنوان امری خارجی برای هر یک از اعضاء جلوه گر می سازد. هر شخصی می فهمد که ایستارهای ارزشی از آن فکر خود نیست؛ بلکه در تجربه او به صورت ویژگی خارجی از همان او متجلی می شود. این ایستارهای برای او ضرورت تخیلاتی ذهنی را دارد که او در آن ها شریک است ضمن آن که بیرون از او هستند.
سنتز مقدماتی
اکنون سنتز پارسونز از نظرات متعدد درباره کنش اجتماعی به تدریج هویدا می شود. او امیدوار است کنشی را تعلیل کند که تحت کنترل و تعیین نبوده بلکه مبتنی بر اراده افراد است. چنین کفشی در اجتماعی در رخ می دهد که به طور کلی قدرتی انتزاعی برای تعیین تناسب نش ها و شیوه های ارزشگذاری شده داشته باشد اما، اهداف نمایی کنش بر مبنای عقل تعیین نمی شوند گرچه اشخاص بر اساس خرافات یا میل غریزی عمل نمی کنند، اما می توان انتظار داشت که انتخاب گزینه ها و تعیین اهداف و وسایل مبنایی عاطفی و غیر منطقی داشته باشد. به گفته پارسونز می توان تاثیر ایستارهای ارزشی ناشی از اجتماع را یک ویژگی اجتماعی دانست در این معنا روح، اجتماعی که می توان آن را فرهنگ هم نامید، فی نفسه دارای وحدت و انسجایی است که خود را بر افراد به عنوان موجودی خارجی از آگاهی شخصی شان تحمیل می کند.
نظام ها و محیط ها
اکنون، می توانیم یکی از طرح های کلی فونکلسیونالیزم را با افکار پارسونز مقایسه کنیم. پارسونز فعالیت های اجتماعی ارادی را که در نتیجه قدرت اجتماع در تعیین و تعریف کنش در یک فرایند وحدت بخش، شکلی منسجم می یابند. بینش سیستمی کنش اجتماعی نامید روش است که خود کنش ها تصادفی نیستند. بلکه، منظم و هنجاری می باشند به علاوه، به شیوه ای به سامان منظم شده اند؛ در وضعیتی مشابه، رفتارهای مشابه احتمالا پاسخ های مشابهی خواهند داشت، این نتیجه گیری پارسونز از داه های جامعه شناختی روزمره این امر فی نفسه یک ایده معمولی است اما پارسونز مفهوم نظام سیستم را در مورد این واقعیت به کار می برد.
وقتی که پارسونز کنش را به عنوان یک نظام در نظر می گیرد این نکته مطرح می شود که شاید همسانی های خاصی رد خودنظام کنش وجود دارد. این همسانی های نظام کنش ذاتا انتزاعی هستند زیرا محدودیتی بر کنش اجتماعی اعمال نمی کنند، بلکه انواع مختلف کنش و انواع مختلف وضعیت ها را محدود می سازند نظام های کنش برخود کنش اعمال محدودیت و فشار نمی کند، بلکه انواع کنش را محدود می سازد. مثلا، باید انتظار داشت که هنگام خرید از یک فروشگاه شیوه های رفتاری همسانی وجود داشته باشد این همسانی ها از نظر نظام یافتگی کنش که به اقتضای روابط اجتماعی نزدیک در بین اعضاء یک خانواده صورت میگیرد، متفاوت است نظام کنش، همسانی در جهت گیری ها، ارزش گذاری، و تفکر مقتضی با وضعیت ها را پدید می آورد، و مردم با به سوی ایفای کنش های نوعی در یک قالب نوعی می کشاند، اما این کنش ها را نمی توان به این دلیل که کنش های نظام داری هستند به شیوه ای ملموس از قبل تعیین نمود.
فونکلسیونالیست ها می گویند که نظام به منظور بقاء خود، در ارتباط با رفتار اعضایش انتظارات مشخصی دارد این همان ایده ضروریات نظام است اگر استنباط ما از این اشکال نظام های کنش اجتماعی انسانی مثل پارسونز باشد، باید به این نکته که کنش اجتماعی انسانی عملا چیست، با دیدی عامیانه بنگریم. یک عمل اجتماعی مشتمل بر مجموعه ای از انتخاب هایی است که توسط عامل صورت می گیرد کنش ها، معطوف به موضوعات اجتماعی، از جمله سایر مردم یا گروه ها است. بنابراین، در زمره اولین انتخاب ها این مسئله مطرح است که عامل، موضوع را چگونه می بیند. پارسونز این چگونه دیدن موضوعات را که مسئله ای عمومی است مسئله نظام جهت گیری های عامل می نامد آیا این موضوع ارادی است یا نه؟ اهمیت این موضوع برای عامل چیست؟ و غیره. پارسونز جهت گیری عامل را با ارجاع به انگیزه  و ارزش طراحی کرده است.
پارسونز این انتخاب های جهت دار را استاندارد شده می داند در اسا دو نوع انتخاب جهت دار وجود دارد و هر یک از آن دو نوع نیزع به دو بخش فرعی تقسیم می شود، اول این که عامل در ارتباط با تصمیم گیری درباره این موضوعات با دو معضل درباره ایستار های خود نسبت به آن موضوعات روبرو است. دوم آنکه باید مشخص کندکه چه جهت گیری انگیزشی نسبت به آن ها اتخاذ خواهد کرد.
در ملاحظه ایستار عامل نسبت به یک موضوع، ابتدا، دو انتخاب وجود داردکه باید انجام گیرد:
۱-    آیا عامل باید از موضوع مورد نظر خشنود باشد و تحت تاثیر آن باشدع یا از این امر باید اجتناب شود؟
۲-    آیا عامل بدون این که خشنودی خود را در نظر بگیرید، باید به موضوعی روی آورد، یا صرفا هدف خشنود سازی خود را باید دنبال کند؟
عاملان در ارتباط با انتهاب های انگیزشی موضوعات، با مجموعه دیگری از معضلات مواجه هستند.این عضلات درباره چگونگی ارتباط با هر موضوع با عامل، یا هر یک از موضوعات با یکدیگر است.
۱-    اهمیت یک موضوع ممکن است به علت ارتباط خاصی باشد که آن موضوع با خود عامل دارد، و برای افراد دیگر بی ارزش باشد. یا ممکن است اهمیت یک موضوع به علت ویژگی های خاص آن موضوع باشد و هیچ ربطی با عامل نداشته باشد.
۲-    موضوع ممکن است در ماهیت خود مهم باشد، یا به دلیل کاری که انجام می دهد با اهمیت تلقی شود. اولی یک کیفیت ذاتی است، و دومی مربوط به عملکرد آن است.
متغیرهای الگو
پارسونز این جفت های معضل انتخاب را متغیرهای الگو می نامد. اکنون متغیرهای الگو را به همان نامی که پارسونز بر آنها نهاده است، متذکر می شویم:
عاطفی بودن در مقابل         معضل احساس خشنودی در مقابل
بی تفاوتی عاطفی           اجتناب از خشنودی
مخص بودن در مقابل        معضل جهت گیری به کل موضوع در مقابل
پراکنده بودن           جهت گیری به بخشی از آن
عام گرایی در مقابل       معضل عمل نسبت به موضوع در پرتو روابط
خاص گرایی          خاص آن برای عامل در مقابل عمل نسبت به موضوع به علت ویژگی های عام آن
مسائل نظام
اکنون در اینجا به بازسازی بینش پارسونز در زمینه مسائل ثابتی می پردازیم که نظام های اجتماعی به منظور بقاء باید آن ها را حل کنند. بنابراین با استفاده از متغیرهای الگو می توان ایستارها و انگیزه هایی را که برای حل این مسائل اتخاذ می شود، توضیح داد. پارسونز با این شیوه می تواند جنبه های انتزاعی نظام اجتماعی را با اجزاء کنش ارادی فردی با هم در آمیزد.
یک مورد متنازل از یک نظام اجتماعی را در نظر بگیرید، دو نفر در یک ایستگاه راه آهن، کنش هایی که این دو مشخص نیست به یکدیگر دارند، این نظام کنش را می سازد و سایر افراد و خود عمارت ‌[منظور ساختمان ایستگاه راه آهن] محیط را می سازد. حالا اگر این نظام بخواهد کاری انجام دهد، باید انرژی صرف کند. البته، این انرژی را مشارکت کنندگان در کنش فراهم می سازد، اما هدفی را که این انرژی رو به سوی آن دارد، مشکل دیگری است؛ این هدف هم توسط امیال شخصی و افراد و هم توسط صور روابط اجتماعی بین مشارکت کنندگان و هم توسط محیط تعیین می شود اگر دو نفر موردنظر ما در ایستگاه راه آهن تمایل به گفتگو داشته باشند، هدف متقابل در ارتباطات آن دو نفر در بر گیرنده موضوعاتی از این قبیل است که چه صدای گوش خراشی می آید چه کسی می تواند صدایی بشنود کجا می توان نشست و امثال آن، بنابراین انجام این عمل ساده شامل تصمیمات پیچیده ای است که کل جنبه های نظامی و محیطی روابط را در بر می گیرد این مورد دو مشکل عمومی نظام را مطرح می سازد که اولی، انطباق (زیستن و عمل کردن در یک محیط معین) ودوم، دستیابی به هدف (تعیین یک هدف و مصرف انرژی برای تحقق آن به منظور منطبق کردن نظام کنش با محیط آن) است زمانی که یک نظام با صرف انرژی به سوی یک هدف، مشکل انطباق را حل می کند، حتما آن نظام در معرض پیامدهای درونی قرار خواهد گرفت انرژی صرف شده از بین خواهد رفت، و برای حل مشکل ممکن است چیز جدید با نظام در آمیخته شود. نظام اجتماعی در کل بعد از حل مشکل انطباق به شیوه متفاوتی در خواهد آمد. چنین تفاوتی مسئله سازگاری مجدد را مطرح میکند که پارسونز آنرا یکپارچگی نامیده است. در نهایت، اگر نظامی که یکپارچکی مجدد یافته به کنش ادامه دهد، باید توانایی حفظ خودش را داشته باشد. پارسونز این مسئله را بقای الگو می نامد. منظور پارسونز آن است که در غیاب فعالیت هایی که برای بقای الگوهای کنش طراحی شده اند، ممکن است یکپارچگی نظام از دست برود. همچنین به نظر او بقای الگو، حالتی از آمادگی [نظام] براس کسب آگاهی نسبت به مسائلی است که از انطباق جدید ناشی می شوند اکنون در می یابیم که صرفنظر از خاص بودن یاخاص نبودن، یا بزرگی و کوچکی و یا برجسته بودن یا برجسته نبودن ظام، کل نظام های اجتماعی با مسائل انتزاعی انطباق، دستیابی به هدف، یکپارچگی و بقای الگو مواجه هستند. پارسونز استدلال منحصر به فردی در مورد اینمسئله که کل نظا ها با مسائل مشابهی مواجه هستند ارائه داده است. هر چیزی که به عنوان نظام در نظر گرفته شود، با این مسائل روبروست. پارسونز، هم روابط اجتماعی و هم نظام های فرهنگی و نظام های شخصیتی را با به کار بردن این طرح مورد تحلیل قرار میدهد.
اکنون به منظور پی بردن به این نکته که چگونه ممکن است معضل انتخاب با مسائل کلی نظام در آمیخته شود، به متغیرهای الگو بر می گردیم اگر چه ممکن است واژه های بسیار جدیدی استفاده نماییم، اما اصل راهنما هنوز نسبتاً ساده است. متغیرهای الگو احکام کلی درباره جنبه های عام کنش اجتماعی انسان هستند این متغیرها مقدمه عمل رفتار اجتماعی در ارتباط با موضوعات است و الزامی  می باشد متغیرهای الگو چگونه می خواهد مسائل عمومی نظام در انطباق و دستیابی به هدف، یکپارچگی و بقای الگو را با کنش ارادی در آمیزند، پارسونز ابتدا باید براساس کنش شخصی تبیینی از نظام اجتماعی ارائه دهد و سپس براساس کنش اجتماعی، کنش شخصی را تبیین کند.
ابتدا مسئله انطباق را توضیح می دهیم. انطباق، هم نوایی نظام اجتماعی با محیط خود اوست. جنگ که در آن دو جامعه بقای یکدیگر را مورد تهدید قرار می دهند نمونه برجسته یک بحران انطباقی است بدون هیچ تردیدی دشمن فعال چیزی نست مگر جنبه خصمانه محیط.
یک رفتار جنگی را براساس متغیرهای الگو در نظر بگیرید اول اجاهز بدهید به جای خاص گرایی، عام گرایی را در نظر بگیریم در جنگ جهت گیری عاملان به امور جنبه ای عام گرایانه دارد، یعنی باید موضوع (دشمن) را به عنوان عضوی از یک طبقه از اشیاء (که دشمنان نامیده می شود) در نظر گرفت اگر یک سرباز دشمن را صرفا به عنوان فردی خاص در نظر بگیریم ذهن ممکن است بر انسان بودن او تاکید بیش از حدی نماید و در چنین حالتی ممکن استاز نظر روانی، کشتن چنین فردی امکان پذیر نباشد، و او نیز نباید چنین اشتباهی را در مورد ما بکند.
در هر حال انطباق در جنگ چیزی مانند قتل  از روی تمرد نیست. دومین متغیر الگو، یعنی خاص بودن در مقابل پراکنده بودن، می گوید که علاقه به دشمن امری خاص است، صرفا تا زمانی که او کنش خصومت آمیز علیه شما انجام میدهد شما با او مخالف هستند بر مبنای کل وجود او نیست که تصمیم می گیرد که مقابل او چگونه باشید، بلکه این تصمیم بر اعمال او به عنوان یک دشمن مبتنی است.
متغیر الگوی بعدی عملکرد در مقابل کیفیت است. در بحران های انطباقی مانند جنگ، سر و کار موضوعات پر دردسر (دشمنان) به علت کاری است که آنها انجام می دهند، نه به خاطر این که آن ها چه هستند پارسونز این نوع سمت گیری نسبت به موضوع را عملکرد نامیده است. در نهایت باید گفت که منضم ساختن احساس های عاطفی و هیجانی به موضوع انطباق پذیری کاری شایسته نیست هر کس می داند که سربازان هنگام کشتن دشمنانشان معمولاً آنها را به عنوان انسان در نظر نمی گیرند. قید عاطفی بودن بروز و یا هرگز بسط نمی یابد. بی تفاوتی عاطفی، مبنای جهت گیری است.
بیایید با روشی ذهنی تر این موضوع را به سرعت مررور کنیم زمانی که نظام های اجتماعی با مسائل انطباق پذیری مواجه می شوند بهترنی راه حل برای این مسائل توسط به کنشاجتماعی می باشد که مشخصه ان بی طرحی عاطفی، خاص گرایی عام گرایی و عملکرد است. این چهار متغیر الگو که متناسب با انطباق پذیری هستند، الگوی عامی برای جهت گیری به وجود می آورند اشخاص درگیر در کنش برای بهتر فائق آمدن بر معضلات انطباق پذیری براساس این الگو رفتار خواهند کرد. دراینجا اختصاصا کنش های ملموس مطرح نیست و این الگو توصیف انتزاعی شیوه های سمت گیری و ارزیابی است. اتخاذ چنین شیوه هایی موجب می شود که یک نظام اجتماعی برای انطباق پذیری با محیط اش در موقعیت بهتری قرار گیرد.
بنابرانی اگر یک نقش انطباق یافته، نهادی شود، برای رفتار انطباق یافته در وضعیتی خاص یا چیزی بیشتر از ضروریات عام نخواهد بود.


نويسنده / مترجم : -
زبان کتاب : -
حجم کتاب : -
نوع فايل : -
تعداد صفحه : -

 ادامه مطلب + دانلود...

انواع هواپیما

4,257

بازدید

انواع هواپیما ۴٫۴۷/۵ (۸۹٫۳۰%) ۴۳ امتیازs


نويسنده / مترجم : -
زبان کتاب : -
حجم کتاب : -
نوع فايل : -
تعداد صفحه : -

 ادامه مطلب + دانلود...

مناظره امام رضا با علما

486

بازدید

   ذکر مجلس مناظره حضرت امام رضا (ع) با علماء ملل و ادیان :
    شیخ صدوق روایت کرده از حسن بن محمد نوفلی هاشمی که گفت ، چون وارد شد حضرت امام رضا (ع) بر مأمون امر کرد مامون فضل بن سهل را ، که جمع کند اصحاب مقالات را مانند جاثلیق که رئیس نصاری است و راس الجالوت که بزرگ یهود است .
رؤسا صابئین و ایشان کسانی هستند که گمان می کنند بر دین نوح (ع) می باشند و هر بذاکبر که بزرگ آتش پرستان باشد و اصحاب زردشت و نسطاس رومی و متکلمین را ، تا بشنود کلام آن حضرت و کلام ایشان را ، پس جمع کرد فضل بن سهل ایشان را و آگاه نمود مامون را به اجتماع ایشان ، مامون گفت که ایشان را نزد من حاضر کن ، پس حاضر گردید نزد او ، مرحبا گفت ونوازش کرد ایشان را، و گفت من شما را جمع آوردم برای خیر و دوست دارم که مناظره کنید با پسرعم من این مرد که از مدینه بر من وارد شده است ، پس هرگاه صبح شود حاضر شوید نزد من و احدی از شما تخلف نکند . گفتند سمعا” و طاعه یا امیرالمومنین ما فردا صبح انشاءا۰۰۰ تعالی حاضر خواهیم شد
راوی حسن بن محمد نوفلی گوید که ما در ذکر حدیثی بودیم نزد حضرت ابوالحسن الرضا (ع) که ناگاه یاسر که متوالی امر حضرت رضا(ع) بود داخل شد و گفت ای سید و آقای من ، امیرالمومنین سلام به شما می رساند و می گوید که برادرت فدایت شود جمع شده اند اصحاب مقالات و اهل ادیان و متکلمون از جمیع ملت ها نزد من ، اگر میل داشته باشی گفتگو با آنها را ، فردا صبح نزد ما بیا و اگر کراهت داری مشقت بر خودت قرار مده و اگر میل داری ما بیائیم به نزد تو آسان است بر ما ،‌ حضرت فرمود به او که به مامون بگو که من می دانم اراده تو را و من فردا صبح انشاءا۰۰۰ در مجلس تو می آیم .
راوی گوید : که چون یاسر رفت حضرت رو کرد به ما و فرمود :
ای نوفلی تو عراقی هستی و رقت عراق غلیظ و سخت نیست ، چه به نظر تو می رسد که جمع کردن پسرعمویت برما اهل شرک و اصحاب مقالات را ، یعنی کسانی که گفتگوی علمی می کنند در مجالس و محافل ، من عرض کردم فدایت شوم می خواهد امتحان کند شما را و دوست دارد که بفهمد اندازه علم تو را ولکن بنائی کرده براساس غیر محکم و به خدا سوگند که بد بنائی کرده ، حضرت فرمود : که چیست بناء او در این باب ؟ گفتم : که اصحاب کلام و بدع ، خلاف علماء می باشند ، زیرا که عالم انکار نمی کند غیر منکر را ، و اصحاب مقالات و متکلمون و اهل شرکت اصحاب انکار و مباهته اند اگر احتجاج کنی بر ایشان به این که الله تعالی واحد است می گویند ثابت کند وحدانیت او را و اگر بگویی محمد (ص) رسول خداست می گویند ثابت کن رسالت او را پس حیران می کنند شخص را و چون شخص به حجت و دلیل گفته آنها را باطل می کند آنها مغالطه می کنند شخص را و چون شخص حجت و دلیل گفته آنها را باطل می کند آنها مغالطه می کنند تا این که شخص گفته خود را واگذارد و از قول خود دست بردارد .
پس از آنها حذر کن فدایت شوم ، حضرت تبسم کرد و فرمود : ای نوفلی آیا می ترسی که قطع کنند بر من دلیل مرا ، عرض کردم نه به خدا قسم ، من هرگز چنین گمانی در حق شما نمی برم و امیدوارم که حق تعالی شما را ظفر بدهد بر آنها انشاءا۰۰۰  ، حضرت فرمود : ای نوفلی آیا دوست می داری بدانی مامون چه وقت از عمل خود پشیمان می شود ؟
عرض کردم : بلی ، فرمود : در وقتی که بشنود دلیل آوردن مرا بر رد اهل تورات به تورات ایشان و بر اهل انجیل به انجیل ایشان و بر اهل زبور به زبور ایشان و بر صائبین به زبان عبرانی ایشان و بر آتش پرستان به زبان فارسی ایشان و بر رومی ها به زبان رومی ایشان و بر اهل مقالات به لغتهای ایشان ، پس چون که بند آوردم زبان هر صنفی را و باطل کردم دلیل آنها را و هر یک واگذاشتند قول خود را و قول مرا گرفتند :
علم المامون الموضع الذی هوبسیله لیس بمستحق له .
در آن وقت مامون داند که مکانی که او راه آن را در پیش دارد استحقاق آن ندارد ، ‌پس در آن وقت پشیمان می شود .
    پس چون که صبح شد فضل بن سهل آمد و عرض کرد به آن جناب قربانت شوم پسر عمت منتظر تو است و قوم جمعیت کرده اند ، پس چیست رای تو در آمدن ؟
    حضرت فرمود : تو پیش می روی من هم بعد می آیم انشاءا۰۰۰ ، پس از آن وضو گرفت وضوی نماز و یک شربت از سویق آشامید و به ما از آن سویق آشامانید ، پس از آن بیرون رفت و ما با او بیرون رفتیم تا این که بر مامون داخل شدیم ، دیدیم مجلس مملو است از مردم و محمد بن جعفر در میان طالبین بنی هاشم نشسته و امیران لشکر حضور دارند ، پس چون حضرت امام رضا(‎ع) وارد شد مامون برخاست و محمد بن جعفر نیز برخاست و جمیع
بنی هاشم نیز برخاستند و حضرت رضا(ع) با مامون نشستند و همه ایستاده بودند تا این که امر فرمود همه نشستند و مامون پیوسته رویش به آن جناب بود و با او گفتگو می کرد تا یک ساعت ، پس از آن رو کرد به جاثلیق عالم انصاری و گفت ای جاثلیق این پسرعم من علی بن موسی بن جعفر است و از اولاد فاطمه دختر پیغمبر است و فرزند علی بن ابیطالب (ع) است و من دوست می دارم که با او تکلم کنی و محاجه نمایی و با انصاف با او رفتار کنی ، جاثلیق گفت : یا امیرالمومنین چگونه من محاجه کنم با شخصی که دلیل می آورد بر من کتابی که منکر آن کتاب هستم و به پیغمبری که من ایمان به آن نیاورده ام ،‌حضرت رضا (ع) فرمود : ای نصرانی اگر حجت و دلیل آورم بر تو به انجیل تو آیا اقرار و اعتراف به آن می کنی ؟ جاثلیق عرض کرد آیا قدرت دارم بر رد آنچه در انجیل ثبت شده است ، بلی سوگند به خدا که اقرار می کنم به آن بررغم انف خودم ، حضرت فرمود به جاثلیق که سئوال کن از آنچه خواهی  و فهم کن جواب آن را ، جاثلیق گفت : چه می گویی در نبوت و پیغمبری عیسی و کتاب او آیا چیزی از این دو را انکار می کنی ؟ حضرت رضا (ع) فرمود که من اقرار
می کنم به نبوت عیسی و کتاب او و آنچه را که بشارت داد به آن امت خود را و حواریون به آن اقرار کردند ،‌ و قبول ندارم پیغمبری و نبوت بر عیسی را که اقرار نکرد بر پیغمبری و نبوت محمد (ص) و به کتاب او و بشارت و مژده نداد به آن امت خود را .
    جاثلیق گفت : آیا چنین نیست که قطع احکام به دو شاهد عادل می شود ؟ حضرت فرمود : بلی چنین است ، عرض کرد پس دو شاهد اقامه کن از غیر اهل ملت خود به نبوت محمد (ص) از کسانی که در ملت نصرانیت مقبول الشهاده باشند و سئوال کن از مثل این را از غیر اهل ملت ما حضرت فرمود :‌ ای نصرانی الان از راه انصاف آمدی ، آیا قبول نمی کنی از عدل مقدم نزد مسیح عیسی بن مرم را ؟ جاثلیق گفت ؟ کیست این عدل ؟ نام ببر او را برای من .
    فرمود : چه می گویی در حق یوحنای دیلمی ؟ عرض کرد به به ذکر کردی کسی را که دوست ترین مردم است نزد مسیح ، فرمود : که قسم می دهم تو را آیا در انجیل هست که یوحنا گفت مرا مسیح خبرداده است به دین محمد عربی (ص) و مرا مژده داده است به این که محمد (ص) بعد از اوست و من به این خبر حواریین را مژده دادم و آنها ایمان آوردند به محمد (ص) و قبول کردن او را ، جاثلیق گفت که یوحنا این مطلب را از مسیح نقل کرده است و مژده داده است به نبوت مردی و به اهل بیت و وصی او ، ولکن تشخیص نکرده است که این در چه زمان است و نام آنها را نگفته است تا من آنها را بشناسم .
    حضرت فرمود : اگر ما بیاوریم کسی را که قرائت کند انجیل را و بر تو تلاوت کند ذکر محمد واهل بیت و امت او را آیا به او ایمان می آوری ؟ عرض کرد بلی این حرفی است محکم ، حضرت رو کرد به نسطاس رومی و فرمود : چگونه است حفظ تو سفر سیم انجیل را ؟ عرض کرد چه خوب حفظ دارم آن را  پس حضرت رو کرد به راس الجالوت و فرمود : آیا انجیل نمی خوانی ؟ عرض کرد بلی به جان خودم سوگند که می خوانم آن را فرمود : پس گوش بگیر از من سفر سیم آن را پس اگر در آن ذکر محمد (ص) و اهل بیت اوست شهادت دهید برای من و اگر ذکر نشده است پس گواهی ندهید برای من ، پس آن حضرت سفر سیم را قرائت فرمود تا رسید به جایی که ذکر پیغمبر شده بود آنجا حضرت توقف نمود ،‌ پس  فرمود : ای نصرانی به حق مسیح و مادر او را از تو می پرسم آیا دانستی که من دانا هستم به انجیل ؟ عرض کرد : بلی پس از آن تلاوت فرمود بر او ذکر محمد (ص) و اهل بیت او وامت اورا ، پس از آن فرمود:  این نصرانی چه می گویی ؟ این قول عیسی بن مرم است پس اگر تکذیب کنی آنچه را انجیل به آن نطق کرده است پس تکذیب کرده ای موسی وعیسی را ، و هرزمانی که انکار کنی این ذکر را واجب می شود قتل تو ، زیرا که کافر شدی به پروردگارت و به پیغمبر و به کتابت جاثلیق گفت من  انکار نمی کنم آنچه را که ظاهر شود بر من که در انجیل است و به آن اقرار می کنم . حضرت فرمود : گواه باشید بر اقرار او ، پس جاثلیق سئوال کن از هرچه خواهی ، جاثلیق گفت : خبر بده به من که حواریون عیسی بن مریم چند نفر بودند و هم چنین مرا خبر بده از عدد علماء انجیل ، حضرت فرمود : « علی الخبیر سقطت » یعنی به دانای حقیقت کار رسیدی ، اما حواریون دوازده نفر بودند و افضل و اعلم ایشان الوقا بود ،‌اما علماء نصاری سه نفر بودند : یوحنا که ساکن بود به اج و یوحنا به قرقیسیا و یوحنا دیلمی به زجار و نزد او بود ذکر پیغمبر و اهل بیت او و امت او  و او کسی بود که بشارت داد امت عیسی و بنی اسرائیل را به آن حضرت پس فرمود : این نصرانی سوگند به خدا که من مومن و تصدیق کننده ام به آن عیسی که ایمان آورده به محمد (ص) و ناپسندی نیافتم بر عیسای شما مگر ضعف او و قلت نماز روزه او .
    جاثلیق گف : به خدا سوگند فاسد کردی علم خودت را و ضعیف نمودی امر خود را و من گمان نمی کردم تو را مگر اهل علم اسلام حضرت فرمود : چگونه شد ؟ جاثلیق گفت : از این قول تو که عیسی  ضعیف و کم روزه و کم نماز بود ، و حال آن که عیسی هرگز افطار نکرد روزی را  و هرگز شبی را نخوابید و همیشه روزها روزه و شبها به عبادت قائم بود .
    حضرت رضا (ع) فرمود : برای کی نماز و روزه بجا می آورد ؟ جاثلیق از جواب آن حضرت لال و کلامش منقطع شد . حضرت فرمود‌ : ای نصرانی من از تو مسئله می پرسم ، عرض کرد بپرس اگر دانم جواب گویم ، ‌حضرت
فرمود : از چه انکار می کنی که عیسی مرده زنده می کرد به اذن خدا جاثلیق گفت انکار من از جهت آن است که کسی که مرده زنده می کند و کور مادرزاد و پیس را خوب می کند از خداست و مستحق پرستش است . حضرت فرمود : السیع پیغمبر کرده مثل آنچه را که عیسی کرده ، روی آب راه رفت و مرده زنده کرد و کورمادرزاد و پیس را خوب کرد ، امت او را خدا نگرفتند و احدی او را نپرستیدند و از حزقیل پیغمبر نیز صادر شده آنچه از عیسی صادر شده زنده کرد سی و پنج هزار نفر بعد از مردن ایشان به شصت سال .
پس رو کرد به راس الجالوت آیا می یابی درتورات که این سی و پنج هزار نفر از جوانان بنی اسرائیل بودند . و بخت نصر اینها را از میان اسیران بنی اسرائیل جدا کرد هنگامی که در بیت المقدس جنگ کرد و برد آنها را به بابل  پس فرستاد حق تعالی حزقیق را به سوی ایشان پس زنده کرد ایشان را و این تورات است و انکار نمی کند آن را مگر کافر از شما ، راس الجالوت گفت ما این را شنیده ایم . فرمود راست گفتی . پس حضرت فرمود : این یهودی بگیر بر من این سفر از تورات را تا من بخوانم . پس آن جناب چند آیه از تورات را خواند و آن یهودی اقبال کرده بود به آ‌ن حضرت و میل کرده بود به قرائت آن حضرت و تعجب می کرد که چگونه آن جناب اینها را تلاوت می فرمود.
پس حضرت رو کرد به آن نصرانی ، یعنی جاثلیق ،‌فرمود : ای نصرانی آیا سی و پنج هزار نفر پیش از زمان عیسی بودند یا عیسی پیش از زمان آنها بود ؟ عرض کرد بلکه آنها پیش از زمان عیسی بودند . حضرت فرمود : طایفه قریش جمعیت نموده رفتند خدمت رسول خدا و از آن حضرت درخواست کردند که مردگان ایشان را زنده کند ، آن حضرت رو کرد به علی بن ابیطالب (ع) و فرمود به او که برو در قبرستان و به اعلی  صوت نامهای این طایفه و گروهی که اینها می خواهند بر زبان جاری کن ای فلان و ای فلان و ای فلان محمد رسول خدا (ص) می فرماید به شما برخیزید به اذن خداوند عزوجل ،‌ امیرالمومنین (ع) چنان کرد که آن حضرت فرموده بود . پس برخاستند مردگان در حالی که خاک از خود می افشاندند . پس طایفه قریش رو کردند به آنها و از ایشان می پرسیدند امور ایشان را ، پس خبر دادند ایشان را که محمد (ص) مبعوث به نبوت شده ، گفتند که ما دوست می داشتیم که ما درک می کردیم آن حضرت را و ایمان به او می آوردیم . پس حضرت رضا (ع) فرمود : که پیغمبر ما خوب کرد کور مادرزاد و پیس و دیوانگان را ، و حیوانات و مرغن و جن و شیاطین با او تکلم کردند و اما او را خدا نگرفتیم و ما انکار نمی کنیم فضلیت احدی از این پیغمبران را ، اما نه آن که خدایش بدانیم و شما که عیسی را خدا می دانید چرا الیسع و حزقیل را خدا نمی دانید و حال آن که این دو نفر هم مثل عیسی بودند در مرده زنده کردن و غیر آن ؟
و به درستی که گروهی از بنی اسرائیل از شهرهای خود فرار کردند به جهت خوف از طاعون و ترس از مردن ، پس حق تعالی همه آنها را در یک ساعت هلاک کرد ، اهل این قریه که اینها در آنجا مردند دیواری گرداگرد آنها ساختند و پیوسته چنین بود تا این که استخوان های آنها ریزه ریزه شد و پوسید . پس گذشت به ایشان پیغمبری از پیغمبران بنی اسرائیل و تعجب کرد از آنها و از بسیاری آن استخوان های پوسیده ، پس از جانب پروردگار وحی رسید استخوان های پوسیده برخیزند به اذن خدا ، پس به یک مرتبه زنده شدند در حالی که خاکها را از سر خود می افشاندند ، و به درستی که ابراهیم خلیل الرحمن گرفت چهارمرغ و آنها را ریزه ریزه کرد و هر جزئی را بر سرکوهی نهاد ، پس از آن ندا کرد به آن مرغان ، یک مرتبه همه به سوی او آمدند . و موسی بن عمران (ع) با هفتاد نفر از اصحاب خود که آنها را برگزیده بود از میان قوم رفتند به سوی کوه ، پس گفتند به موسی ایشان که تو خدا را دیده ای  بنما به ما او آنها را فرو گرفت و همگی سوختند ، موسی تنها ماند عرض کرد پروردگارا  من هفتاد نفر از بنی اسرائیل را برگزیدم و با آنها آمدم الحال تنها مراجعت کنم چگونه قوم من مرا تصدیق خواهند کرد اگر این خبر را به
آنها دهم ؟
فلو شئت اهلکتهم من قبل و لیای اتهلکنا بما فعل السفها منا
    پس حق تعالی همه ایشان را زنده نمود بعد از مردم ایشان ،‌ ای جاثلیق تمام اینها را که از برای تو ذکر کردم قدرت نداری بر رد هیچ یک از آنها  ، زیرا که اینها در تورات و انجیل و زبور و قرآن مذکور  است ، پس اگر هر کسی زنده کند مرده ای را و خوب کند کورمادرزاد را و پیس و دیوانگان را سزاوار پرستش است نه خدا ، ‌پس  تمام اینها را خدایان خود بگیر ،‌چه می گویی ؟ جاثلیق عرض کرد که قول تو است ، یعنی حق می گویی و لااله الاالله ، پس از آن حضرت رو کرد به راس الجالوت و فرمود :‌ ای یهودی روی با من کن به حق ده معجزه ای که بر موسی بن عمران نازل شد ، آیا یافته ای در تورات خبر محمد (ص) و امت او را که نوشته شده هرگاه آمد امت اخیره اتباع راکب بعیر که تسبیح می کند پروردگار را از روی جد به تسبیح جدید و در عبادت خانه های تازه ، یعنی تسبیح ایشان غیر از آن تسبیحی است که  امت سابق تسبیح
می نمودند . پس باید پناه جویند بنی اسرائیل به سوی ایشان و به سوی ملک ایشان تا مطمئن شود دلهای ایشان ، پس بدرستی که در دست ایشان است . شمشیرهایی که به آن شمشیرها از امتهای گمراه در اطراف زمین انتقال کشند ، ای یهودی آیا این در تورات نوشته است ؟ راس الجالوت گفت بلی ما چنین
یافته ایم ، پس از آن به جاثلیق فرمود: ای نصرانی چگونه است علم تو به کتاب شیعا ؟ گفت دانم آن را حرف به حرف ،‌فرمود به جاثلیق و راس الجالوت آیا
می دانید این از کلام اوست ؟
    ای قوم من دیدم صورت راکب حمار را در حالتی که لباس نور
پوشیده بود و دیدم راکب بعیر را که روشنایی او مثل روشنایی ماه بود .
    گفتند راست شعیا چنین گفته است ،حضرت رضا (ع) فرمود : ای نصرانی آیا می دانی در انجیل قول عیسی را که من به سوی پروردگار شما و پروردگار خود خواهم رفت و بارقلیطا یعنی محمد (ص) می آید و اوست کسی که گواهی می دهد به حق من چنانچه من از برای او گواهی دادم و اوست کسی که تفسیر کند از برای شما هر چیزی را و اوست کسی که ظاهر کند فضیحتها و رسوایی امتها و اوست کسی که بشکند ستون کفر را پس جاثلیق گفت ذکر نکردی چیزی را در انجیل مگر آن که ما اقرار داریم به آن ، آن جناب فرمود : این در انجیل هست ؟  عرض کرد بلی ، حضرت فرمود : ای جاثلیق آیا خبر نمی دهی مرا از انجیل اول هنگامی که مفقود و گم کردید آن را نزدیکی یافتید و کی گذاشت برای شما این انجیل را ؟
    جاثلیق گفت که ما مفقود نکردیدم انجیل را مگر یک روز ، پس یافتیم آن را تر وتازه ،‌ بیرون آوردند آن را برای ما یوحنا و متی ،‌حضرت رضا (ع) فرمود : چقدر کم است معرفت تو به احوال انجیل و علمای انجیل ، پس اگر چنان باشد که تو گمان می کنی چرا اختلاف کردید در انجیل واقع شد که امروز در دست شماست پس اگر این در عهد اول باقی بود و  انجیل اول بود در آن اختلافی نمی شد ولکن من علم این را به تو یاد می دهم .
    بدان چون انجیل اول مفقود شد نصاری اجتماعی کردند نزد علمای خود و گفتند که عیسی بن مریم کشته گشت و ما انجیل را مفقود نمودیم وشما علمای ما هستید ، پس چیست نزد شما ؟ الوقا و مرقابوسی گفتند که انجیل در سینه های ماست ، از سینه بیرون می آوریم سفر به سفر در حق هر که هست ، پس محزون نباشید بر آن و خالی نگذارد کلیساها را از آن پس همانا تلاوت می کنیم انجیل را بر شما در حق هر که نازل شده سفر به سفر ناتمام آن را جمع
می کنیم ، پس الوقا و مرقابوس و یوحنا و متی ساختند این انجیل را برای شما بعد از این که مفقود گردید انجیل اول را ، و این چهار نفر شاگردان علمای اولین بودند آیا دانستی این را ؟
    جاثلیق عرض کرد که من قبل از این ، این را نمی دانستم و الان به آن دانا شدم و بر من ظاهر شد علم تو به انجیل و شنیدم چیزهای چند از آن چه
می دانی ، که قلب من گواهی می دهد بر حقیقت آن و بسیاری فهم را ،‌ حضرت فرمود شهادت اینها نزد تو چگونه است ؟ عرض کرد جائز و مسموع است ،‌ اینها علماء انجیل هستند و هرچه شهادت دهند حق است ، پس حضرت رضا (ع) به مامون و حضار از اهل بیت خود و غیر ایشان فرمود : گواه و شاهد باشید ، عرض کردند گواه هستیم پس به جاثلیق فرمود : به حق فرزند و مادر او یعنی عیسی و مریم آیا می دانی که متی گفت عیسی فرزند داود بن ابراهیم بن اسحق بن یعقوب بن حضرون است و مرقابوس در نسبت عیسی بن مریم گفت عیسی کلمه خداست که حلول کردهاست در جسد آدمی پس انسان شده است و الوقا گفت : عیسی بن مریم و مادر او دو انسان بودند از گوشت و خون ، پس روح القدوس در ایشان داخل شد .
    ای جاثلیق تو قائل هستی بر آن که شهادت عیسی در حق خودش حق است که گفته می گویم به شما ای گروه حواریون به درستی که صعود نکند به آسمان مگر کسی که از آسمان نازل شده باشد مگر راکب بعیر خاتم انبیاء . پس بدرستی که او صعود نماید به آسمان و فرود آید چه می گویی در این قول ؟ جاثلیق گفت : این قول عیس است انکار نمی کنیم ما آن را ، حضرت
فرمود : چه می گویی در شهادت دادن الوقا و مرقابوس و متی بر عیسی و آنچه نسبت به او دادند ؟ جاثلیق این علما را و شهادت نداد که اینها علمای انجیل هستند و قول آنها حق است ، جاثلیق گفت ای عالم مسلمانان دوست می دارم که مرا عفو فرمایی از امر این علماء حضرت فرمود عفو کردم ، این نصرانی سئوال کن از آنچه خواهی ، جاثلیق گفت سئوال کند از تو غیر از من ، به حق حضرت مسیح گمان نمی کنم که در علماء مسلمانان مانند تو باشد ، پس رد کرد حضرت امام رضا (ع) به راس الجالوت و فرمود : تو از من سئوال می کنی یا من از تو سئوال کنم ؟ عرض کرد بلکه من سئوال می کنم و از تو دلیلی نمی پذیرم مگر این که از تورات یا انجیل یا زبور داود باشد یاچیزی باشد که در صحف ابراهیم و موسی باشد حضرت فرمود : قبول مکن از من حجت و دلیلی مگر به آن چیزی که تنطق کرده به آن تورات بر لسان موسی بن عمران و انجیل بر لسان عیسی بن مریم و زبور بر لسان داود ، پس راس الجالوت عرض کرد که از کجا ثابت می کنی نبوت محمد (ص) را حضرت فرمود : شهادت داده نبوت موسی بن عمران و عیسی بن مریم و داود خلیفه الله در زمین عرض کرد ثابت کن قول موسی بن عمران را حضرت فرمود ای یهودی آیا می دانی موسی وصیت نمود یا بنی اسرائیل و فرمود به ایشان که به زودی بیاید بر شما پیغمبری از اخوان و برادران شما ؟ تصدیق کنید او را و کلام را بشنوید . پس آیا می دانی از برای بنی اسرائیل اخوه و برادرانی غیر از اولاد اسمعیل ؟ اگر بدانی و بشناسی خویش یعقوب را به اسمعیل و سببی و قرابتی که میان ایشان بود از جانب ابراهیم ، راس الجالوت گفت بلی این گفته موسی است ما او را رد نمی کنیم ، حضرت فرمود : آیا از برادران و اخوه بنی اسرائیل پیغمبری هست غیر از محمد (ص) گفت : نه . حضرت فرمود : آیا این نزد شما صحیح نیست ؟ عرض کرد بلی صحیح است ولکن من دوست می دارم که تصحیح کنی نبوت محمد (ص) را از تورات ،‌حضرت فرمود : آیا انکار می کنید که در توریه است :


نويسنده / مترجم : -
زبان کتاب : -
حجم کتاب : -
نوع فايل : -
تعداد صفحه : -

 ادامه مطلب + دانلود...

اصول مدیریت آموزشی

3,683

بازدید

اصول مدیریت آموزشی ۴٫۳۳/۵ (۸۶٫۶۷%) ۳ امتیازs
اصول مدیریت آموزشی
هدف کلی:
زمینه سازی برای شناخت علمی مدیریت و رهبری در آموزش و پرورش و تفکر درباره مسائل آن
پیشگفتار
– نقش مدیریت و رهبری در زمینه های فعالیت اجتماعی
– نیاز به مدیریت و رهبری در آموزش و پرورش اهمیت بیشتری دارد
 
ضرورت و اهمیت مدیریت آموزشی
–    طرح نظرات و اندیشه های جدید
–    نیاز به بهبود کفیتعملکردها و نتایج  آموزش وپرورش
مدیریت آموزشی در جهان —<       نقش رهبری آموزشی
مدیریت آموزشی در ایران —<    فعالیت خارج ازمؤسسات آموزشی
تحول اندیشه های مدیریت در سه مرحله اتفاق افتاده است
۱- مرحله فنی
۲- مرحله انسانی
۳- مرحله ادراکی
مهارت فنی (مرحله اول)
– 
 
مهارت انسانی (مرحله دوم)
 
مهارت ادراکی (مرحله سوم)
 
در  نظام آموزشی ما عدم علاقه به تفکر در مورد فعالیت آموزشی،احساس عدم نیاز به آموزش،تعلیم و تربیت امری عادی،نمایان است
مدیریت در نظام آموزشی ما:
 

 
نیاز آموزش و پرورش امروز
 

مدیر آموزشی علاوه بر مهارت های سه گانه باید بتواند وظایف خود را در یک زمینه کلی شامل:
– زمینه اجتماعی
– فرهنگی
– سیاسی و اقتصادی
 ملاحظه کند .
 
 
اصول: احکامی که از مدلها و نظریه ها اخذ می شوند
–    این اصول باید با اصول ارزشی و اخلاقی جامعه هماهنگ باشد.
عوامل اصلی آموزش و پرورش در جوامع ابتدائی
۱-    زندگی خانوادگی
۲-    کار گروهی
۳-    مراسم دینی
« نظام آموزش و پرورش »
الگوی کلی نهادها،مؤسسات و سازمانهای رسمی جامعه که چندین وظیفه را برعهده دارند اصطلاحا نظام آموزش و پرورش نام دارند.
عمده ترین این وظایف  عبارتند از:
۱-    انتقال فرهنگ وشکوفائی آن
۲-    پرورش همه جانبه فرد در جامعه
 
 
ضرورت و اهمیت مدیریت آموزشی
– رشد تقاضا برای آموزش و پرورش
– افزایش تعداد شاگردان
– ضرورت استخدام معلمین بیشتر.
– فراگرد آموزش و پرورش و انسان
– پیچیدگی انسان،فرآیند آموزش و پرورش را دشوار کرده است
مدیریت فعالیتی است که :
در یک موقعیت سازمان یافته ، برای هماهنگی و هدایت امور  و در جهت اهداف معین صــورت می گیرد.

مدیران آموزشی  باید:                                                
۱-    راه حل خلاق ارائه دهند
۲-    اقدامات پیشگیرانه بعمل آورند
۳-    پویا باشند
امروزه مدیران آموزشی :
۱-    فقط با مسائل جزئی سرکار دارند
۲-    درگیر فعالیتهای اداری هستند
مدیر آموزشی چگونه به نگرش آگاهانه در کار خویش دست می یابد؟

اقدام برای تربیت مدیران آموزشی نباید هدف باشد بلکه هدف باید بهبود بخشیدن کیفیت شرایط آموزش و پرورش باشد.



نويسنده / مترجم : -
زبان کتاب : -
حجم کتاب : -
نوع فايل : -
تعداد صفحه : -

 ادامه مطلب + دانلود...



هو الکاتب


پایگاه اینترنتی دانلود رايگان كتاب تك بوك در ستاد ساماندهي سايتهاي ايراني به ثبت رسيده است و  بر طبق قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند و به هیچ ارگان یا سازمانی وابسته نیست و هر گونه فعالیت غیر اخلاقی و سیاسی در آن ممنوع میباشد.
این پایگاه اینترنتی هیچ مسئولیتی در قبال محتویات کتاب ها و مطالب موجود در سایت نمی پذیرد و محتویات آنها مستقیما به نویسنده آنها مربوط میشود.
در صورت مشاهده کتابی خارج از قوانین در اینجا اعلام کنید تا حذف شود(حتما نام کامل کتاب و دلیل حذف قید شود) ،  درخواستهای سلیقه ای رسیدگی نخواهد شد.
در صورتیکه شما نویسنده یا ناشر یکی از کتاب هایی هستید که به اشتباه در این پایگاه اینترنتی قرار داده شده از اینجا تقاضای حذف کتاب کنید تا بسرعت حذف شود.
كتابخانه رايگان تك كتاب
دانلود كتاب هنر نيست ، خواندن كتاب هنر است.


تمامی حقوق و مطالب سایت برای تک بوک محفوظ است و هرگونه کپی برداری بدون ذکر منبع ممنوع می باشد.


فید نقشه سایت


دانلود کتاب , دانلود کتاب اندروید , کتاب , pdf , دانلود , کتاب آموزش , دانلود رایگان کتاب

تمامی حقوق برای سایت تک بوک محفوظ میباشد

logo-samandehi