دانلود کتاب کودکان - پایگاه دانلود رایگان کتاب | دانلود کتاب

دانلود کتاب آشنایی با فصلها

آموزش فصول اولین قدم برای آگاهی دادن به کودکان دنیای اندیشه در مورد شرایط زمانی می باشد . آموزش این مورد به کودکان معمولا از سن ۴ یا ۵ سالگی باید شروع شود چون نوآموزان در این سن تغییرات آب و هوایی را به خوبی احساس می کنند و این موضوع برای آن ها قابل درک می باشد .

دانلود کتاب آشنایی با حیوانات وحشی

کتاب مصور ” آشنایی با حیوانات وحشی ” به زبان شعر کودکان را با این مجموعه آشنا می کند .

دانلود کتاب مدرسه رفتن صدرا

کتاب قصه ” مدرسه رفتن صدرا ” برای گروه سنی « ب » تدارک دیده شده و بچه ها را تشویق به مدرسه رفتن و درس آموختن می کند .

دانلود کتاب جک و لوبیای سحرآمیز

جک و لوبیای سحرآمیز یک داستان انگلیسی است که قدیمی ترین نسخه چاپ شده آن توسط بنیامین تبارت به سال ۱۸۰۷ چاپ شده است وسپس در سال ۱۸۹۰ توسط جوزف جکوبز بازنویسی شده است اما تصور می شود که اصل داستان بسیار قدیمی تر باشد .

دانلود کتاب پاندای بزرگ و اژدهای کوچک

درباره نویسنده :
” جیمز نوربری ” نویسنده و هنرمند بریتانیایی ، با الهام از فلسفه و معنویت بودایی ، ماجراجویی های مصور ” پاندای بزرگ و اژدهای کوچک ” را خلق کرد تا ایده هایی را به اشتراک بگذارد که به او درگذر از دوران سخت کمک کرده است .

دانلود کتاب قصه ریزه ۱

دوازده قصۀ کوچولوی شاعرانه دربارۀ طبیعت … کوه، دشت، دریا، پری دریایی و … برای نوجوانان ده تا هجده ساله.

قصه‌ها مانند کلوچه‌های تازه، دلنشین، شیرین و به یادماندنی‌اند. قصه ها به سبکی نو و شعرگونه اند.

دانلود کتاب صوتی قصر قورباغه ها

اگر به داستان‌های فراواقعی علاقه دارید و در جهانِ فلسفی رویاها غرق می‌شوید، حتماً به همراه کودک درونتان داستان «قصر قورباغه‌ها» را بشنوید.

دانلود کتاب گوی طلا

کتاب قصه ” گوی طلا ” در صدد آن می‌باشد که کودکان و نوجوانان فارسی زبان را با نمونه‌ای از مجازات‌های ناعادلانه و احکام ظالمانۀ حاکمان مستبد آشنا سازد.

دانلود کتاب قصه خشک یا تر

کتاب قصه ” خشک یا تر ” با موضوع ( بازیافت ) تقدیم کودکان عزیز می شود .
توجه : این کتاب قصه را مترجم آن ضمن اطلاع و پذیرش قوانین سایت به تک بوک اهدا نموده اند.

دانلود کتاب دشت گلهای شقایق جلد ۲ و ۳

جلد دوم و سوم از کتاب قصه ” دشت گلهای شقایق ” تقدیم کودکان و نوجوانان عزیز می گردد.
از متن قصه :
پدر به مراد فرصتی دیگر داد تا خودش را هم به پدر ثابت کند و هم به مردم . پدر رفت و مراد را به چینی بندزن معرفی کرد . او هم ناچار قبول کرد که مراد به کار مشغول شود .