جستجو در تک بوک با گوگل!

تابعيت پايگاه تك بوك از قوانين جمهوري اسلامي ايران

تربیت دینی در عصر مدرن

626

بازدید

تربیت دینی در عصر مدرن ۵٫۰۰/۵ (۱۰۰٫۰۰%) ۱ امتیاز

تربیت دینی در عصر مدرن

 انسان موجودی است خلاق و پویا که طبعاً به دنبال موقعیت و بالندگی در زندگی خویش است، از این رو برای شکوفا نمودن استعدادها و رسیدن به آرمانهای خود از هیچ کوششی فروگذار نبوده و سعی میکند که از توانمندیهای خود به بهترین وجه استفاده کند تا به سر منزل مقصود برسد. بررسی اهداف تعلیم و تربیت اسلامی نشان می دهد که مهمترین نیازهای هر جامعه الهی، تربیت افراد متدینی است که با اتکا به نیروی ایمان، اراده، تعقل و منطقی بیندیشند و به جای وابستگی استفاده از دستاوردهای اقتصادی و فرهنگی دیگران خود مولد دانش و فناوری برای زندگی مستقل در عصر ایمان باشند.



نويسنده / مترجم : -
زبان کتاب : -
حجم کتاب : -
نوع فايل : -
تعداد صفحه : -

 ادامه مطلب + دانلود...

دانلود کتاب اصول تربیت از نگاه امام علی

9,128

بازدید

دانلود کتاب اصول تربیت از نگاه امام علی ۴٫۳۸/۵ (۸۷٫۵۰%) ۸ امتیازs

دانلود کتاب اصول تربیت از نگاه امام علی

از آنجا که دین اسلام در همه ابعاد زندگی غنی است و نهج البلاغه نیز کتابی پر محتوا در زمینه انسان سازی است کتاب اصول تربیت از نگاه امام علی (ع ) را ارائه می نماییم ، باشد که از این بحر بیکران قطره ای برگیریم . در این کتاب عناوین زیر گنجانده شده :
چکیده
مقدمه
ویژگیهای حاکم بر اصول تربیت
اصول تربیت
مسئله تربیت از دیدگاه امام علی



نويسنده / مترجم : -
زبان کتاب : فارسی
حجم کتاب : 2.3 مگابایت
نوع فايل : PDF
تعداد صفحه : 99

 ادامه مطلب + دانلود...

دین و آموزشهای دینی

341

بازدید

دین و آموزشهای دینی ۵٫۰۰/۵ (۱۰۰٫۰۰%) ۱ امتیاز
مقدمه
اگر تاریخ را ورق بزنیم و جوامع مختلف را مورد کنکاش قرار دهیم ، نهادهای متعددی را در آن جوامع خواهیم یافت که کارشان آموزش دین بوده است و ما نتیجه می گیریم که « دین » همزاد انسان و یک نیاز قطعی و واقعی برای او بشمار می آید و انتقال آن به نسل های آینده در زمره انتقال میرا ث فرهنگی جوامع است لذا در پی آن آموزش دین نیز یک مسأ له ویژه می شود ، زیرا این مسأله یک گرایش عمومی برای اولیاء است که دین خود را مثل هر میراث دیگر به فرزندان خویش انتقال دهند ، ماده ۲۶ اعلامیه حقوق بشر این اولویت را در انتخاب نوع تربیت ، برای اولیاء به رسمیت می شناسد و علاوه بر آن معلمان بیشماری هستند که آموزش دین را بعنوان رسالتی اصلاح طلبانه دنبال می کنند بعلاوه بر آنکه کنجکاوی در باره دین و گرایش به آن یک رغبت قطعی و فطری در کودکان شناخته شده است که این علاقه و رغبت عموماً در سالهای پایانی دبستان بروز و شدت بیشتری پیدا می کند با این وجود آموزش درس دینی و قرآن  در نظام آموزشی ما یک مسأله بسیار مهم و شایسته التفاف است که لاجرم باید به آن پرداخته شود و برای پرداختن به آن لازم است به سؤالاتی از قبیل ذیل پاسخ دهیم که درمعارف اسلامی کودک با چه ویژگیهایی توصیف شده ؟ کودکان مفاهیم دینی را چگونه می فهمند ‍؟ تربیت دینی مناسب فراگیران در سنین مختلف بایستی دارای چه خصوصیاتی باشد؟ کدام مفاهیم و احکام دینی برای آموزش به دانش آموزان دبستانی یا راهنمایی و یا …. مناسب است ؟ و آیا برنامه مه های فعلی تعلیم و تربیت دینی توانسته است آنطور که بایسته و شایسته است موفق باشد ؟ قطعاً برخورداری ازیک نظام تربیتی مطلوب در این مقطع نیازمند پاسخگویی به هر یک از سؤالات مذکور می باشد .
و از طرفی دیگر توجه به ویژگیهای روحی ، روانی و رفتاری فراگیران در مقاطع مختلف بمنظور پاسخ گویی به سؤالات فوق و پی ریزی یک آموزش موفق در تربیت دینی امری اجتناب ناپذیر است چراکه فراگیران با ورود به دوره ابتدایی مواجه با یک تحول اساسی می شوند ، از نظر ظرفیت و توانائیها ی ذهنی ، برای کسب بسیاری از مسایل آموزشی و تربیتی که قبل از ارتباط مستقیم با مدرسه پیدا نکرده بودن آمادگی پیدا می کنند و تحولات عظیمی در ذهن آنها نسبت به مسائل اجتماعی ایجاد می شود با ورود فراگیران به این دوره ( ابتدایی ) علائق شدید بچه ها به وارد شدن به زندگی اجتماعی و دور شدن از محیط زندگی محدود دوره کودکی و همین طور آمادگی بیشتر بر ای سازگاری با محیظ و قبول قواعد و مقررات اجتماعی ، آنان را وارد مرحله جدیدی از زندگی می کند که همه حاکی از فرآیند تحولی است که عمدتاً به دلیل ورود فراگیران به دوره ابتدایی و دوره های دیگر و پاگذاشتن به محیط مدرسه و آموزش و پرورش رسمی ایجاد می گردد و از طرفی دیگر دوره ابتئدایی و سایر دوره های تحصیلی هر کدام متناسب با ویژگیها ی سنی  ، ذهنی ، و رفتاری و اخلاقی و اجتماعی و ‍‍‍‍‍‍…. فراگیران دوره شکوفایی بسیاری از استعدادهای دانش آموزان است شامل استعدادهای هنری ، علمی ، ادبی و … و بسیاری از خلاقیتها که در این دوره ها شکل می گیرد خصوصاً دوره ابتدایی که از اهمیت ویژه ای برخوردار است و هدف بنده هم از ارائه مقاله اهمیتی است که شکوفایی این استعدادها و بهره گیری صحیح و مطلوب از آن می تواند در امر آموزش دینی و قرآ ن درنظام آموزشی ما داشته باشد انشاء الله که بتوانم حق مطلب را ادا  نمایم .

خلاء بهره گیری از ادبیات و هنر در آموزش دینی و قرآن در نظام آموزشی فعلی
قبل از اینکه بنده بخواهم در خصوص نقش هنر و ادبیات در آموزش دینی و قرآن سخن بگویم لازم است شناختی نسبی در خصوص وضعیت فعلی نظام آموزشی و میزان بهره گیری از ادبیات و هنر در آموزش دینی و قرآن داشته باشیم .
الحمد الله به برکت انقلاب اسلامی ، ملتی داریم با سرمایه های معنوی با ارزش و توانمندیهای بسیار اما نکته قابل تأمل این است که ما چه اندازه توانسته ایم از این سرمایه ها و توانمندیها استفاده کنیم .
 برای روشن شدن موضوع سخنی از آقای بهرامپور نقل می کنم ایشان می فرمایند « دوستی زیرک و با هوش که برای تحصیل به کانادا رفته بود می گفت : اگر بخواهیم سرمایه های معنوی خودمان را با غرب مقایسه کنیم ، باید به خودمان نمره ۱۰۰ بدهیم و به آنها نمره ده ولی فرق ما با آنها در این است که متأ سفانه ما از ۱۰۰ سرمایه معنوی ، تنها یکی را استفاده می کنیم ولی غرب از ده سرمایه خود به اندازه نه استفاده می کند » نظام آموزشی ما متشکل از نظام کاری و فعالیت معلم در آموزش و پرورش بگونه ای است که به معلم فرصت علاقه مند شدن به علم ، هنر و ادبیات را نمی دهد و طبیعتاً انتظار نابجایی است که از دانش آموزان بخواهیم که عاشق علم ، دین ، ادبیات و هنر شوند مگر میشود فردی که خودش عاشق نیست بتواند عشق آموزی کند .
ذات نایافته هستی بخش       کی تواند که شود هستی بخش
در ادامه بنده خلاء بهره گیری از ادبیات و هنر را در آموزش دینی و قرآن از زاویه ای دیگر مورد بررسی قرار می دهم و آنهم از نظر تکنولوژی آموزشی .
عصر امروزی را عصر انفجار دانش و اطلاعات بشری نام نهاده اند بگونه ای که ما هر روز شاهد پیشرفت های گوناگون علمی در زمینه های مختلف می باشیم و این سرعت بطور سرسام آور حرکت رو به جلو خود را ادامه می دهد بگونه ای که بنا بر پیش بینی دانشمندان سرعت پیشرفت علوم بحدی است که درسال ۱۴۰۰ هجری شمسی از اول فروردین تا پانزدهم خرداد سال ۱۴۰۰ یعنی در مدت زمان ۷۵ روز پیشرفت ها و کشفیات و اختراعات بشر در این فاصله کوتاه با تمامی پیشرفت ها و کشفیات و اختراعات قبل از آن از ابتدا تا آن زمان برابری می نماید پس با این وجود ما ناگزیر به بهره گیری از پیشرفت ها و فن آوریها ی علمی روز در امور آموزش می باشیم که در این زمینه نظام آموزشی ما نتوانسته است آنگونه که بایسته و شایسته است از این فن آوریها بهره لازم را ببرد بگونه ای که در تقسیم بندی سازمان علمی آموزشی یونسکو از میزان بهره گیری کشورها از تکنولوژی آموزشی کشورها را به دو دسته شمال و جنوب تقسیم نموده است کشور های شمال کشور هایی هستند که نظام آموزشی آنها باز خورد مناسبی دارد و خروجی های نظام  آموزشی آنها می توانند انتظارات نظام کشورشان را چه در جهت ارتقاء توانمندیهای فردی و تکامل شخصی و چه در جهت اجتماعی بر اورده نمایند و بخوبی در جامعه  خود ایفای نقش کنند و دسته دوم کشورهای جنوب می باشند که خروجی های نظام آموزشی آنها باز خورد مناسب ندارند که متاسفانه کشور ما هم در زمره کشورهای جنوب می باشد چرا که ما فرصت های طلائی که می تواند در جهت کسب علم و دانش و پرورش مهارت های فکر کردن ، مهارت اجتماعی شدن ، مهارت های فنی جهت آماده شدن برای ورود به عرصه زندگی واقعی و اجتماعی شدن را هدر داده ایم حتی در آموزش دینی و قرآن چرا که امور دینی و قرآنی در زمره سایر دروس قرار داده و فکر می کنیم که امروز دانش آموزی دین مداراست و ارزشهای دینی را فرا گرفته است که بتواند از دین تعریفی زیبا و روان ارائه دهد همان گونه که در کتابهای دینی دوره ابتدایی و راهنمایی ما دین را اینگونه معرفی کرده بودند و تمامی ارزشهای دینی و والای آن را در قالب تعاریفی ذهنی برای دانش آموزان ارائه داده بودند اما الحمد الله با تغییر کتابهای دینی در مقطع ابتدایی گامهای مثبت و موثری برداشته شده اما باز هم یک خلاًء بزرگ در آموزش دینی و قران در نظام آموزشی ما مشهود است و آن هم اینکه ارائه و تالیف کتابهای دینی با این غنای دینی و و مبتنی بر نیازهای روحی و روانی کودک یا در نظر گرفتن تمامی اصول اصول روانشناختی و … آنها متاسفانه در امر ارائه و آموزش آنها راهکارهای مناسب معرفی نگردیده پس باید با روشهای زیبا و بدیع و نو آورانه این مفاهیم ارائه شود که اصل سخن من هم روی همین صحبت آخر است که باز هم اشاره ای به تکنولوژی اموزشی و آموزش موفق داشته باشم امروزه از دیدگاه تکنولوژی آموزشی ، آموزشی موفق است که تنبیهی بر خط زنجیره ای طراحی – اجراء و ارزشیابی استوارباشد یعنی معلمین ما باید دارای تفکر تدریس باشند و با یک نگرش سیستمی  به کلاس درس و آموزش  انجام وظیفه نمایند که اگر این اتفاق بیافتد ما می توانیم از شیوه های نو و خلاقانه در آموزش دینی و قرآ ن بهره بگیریم که شاید یکی از بهترین راههای بهره گیری از شیوه های نو استفاده از ادبیات و هنر بعنوان دو مقوله مورد علاقه و روز و توجه بچه ها درآموزش درس دینی و قرآن باشد .
چرا‍ ؟ ادبیات و هنر
امروزه کار معلم تنها انتقال یک سلسله مفاهیم به دانش آموزان از طریق نشانه های گفتاری و نوشتاری نیست بلکه مهمترین وظیفه او این است که بداند چه چیزی را به چه کسی و با چه روشی می باید ارائه نماید از این رو معلم خوب کسی نیست که تنها یک مطلب را خوب بداند بلکه معلم شایسته کسی است که بتواند مطلب را متناسب  با سن و ویژگیهای اختصاصی دانش آموزان و آنهم با زبانی مناسب حال او ارائه نماید .
که در این راه با بهره گیری از ادبیات و هنر می توانیم گامهای بلند و موثر برداریم چرا که ادبیات یکی از قلمروهای بسیار مهم  و گنجینه فرهنگی هر جامعه زبانی است و فرهنگ ارزشهای دینی و معنوی آن در درجه اول در رفتار و کردار و شیوه زندگی ، عادات و رسوم و روشهای افراد آ ن کشور در مبارزه با مسائل و مشکلات تجلی می یابد و انسان به یاری ادبیات و هنر است که نتوانستن های خود را در ساحت واقعیت جبران می کند و به آنچه که باید باشد و نیست رنگ عینت و تجلی مخصوص می بخشد قطعاً ادبیات و هنر انسان را از دایره تنگ تفرد و درون گرایی محض خارج کرده و در مسیر تعامل و تکامل اجتماعی و انسانی قرار می دهد و پر واضح است که انسانهایی که آثار ادبی را مطالعه می کنند و یا دستی در هنر دارند معمولاً دارای افق اندیشه وسیع تر و ژرف تری نسبت به مسائل جهان دارند و می توانند آزادانه از مرز دنیای واقع فراتر رفته و در اوج زیبایی خود ساخته یه پرواز در آیند و در این رهگذر رویاهای نا ممکن را ممکن سازند  علاقه مندی به ادبیات و هنر و فراهم نمودن زمینه بهره گیری از آن برای دانش آموزان باعث گسترش و حس زیبا شناسی آنان ، تبلیغ ارزشهای معنوی ، آشنایی با الگوهای رفتار انسانی والاً گسترش باورها و نگرش های مثبت و به طور کلی آزادی انسان از فشارهای ناشی از زندگی مادی می گردد .



نويسنده / مترجم : -
زبان کتاب : -
حجم کتاب : -
نوع فايل : -
تعداد صفحه : -

 ادامه مطلب + دانلود...

بد حجابی -بخش ۲

507

بازدید

بد حجابی -بخش ۲ ۵٫۰۰/۵ (۱۰۰٫۰۰%) ۱ امتیاز
به آماری در این زمینه توجه کنید:
«… امروزه تمام کشورهای اروپایی، امریکایی و ژاپنی، در امر واردات زن به صورت کالا و کارگرهای جنسی فعالیت دارند. در آلمان ده هزار زن اهل کشورهای چک، لهستان و بلغارستان بر خلاف میل خود در کلوپ‌ها و میخانه‌ها کار می‌کنند. بر اساس برآوردهای کمیسیون اروپا، سالانه ۵۰۰ هزار زن و کودک، اروپای غربی قاچاق می‌شوند. در ایران هم متاسفانه در سالهای اخیر اخبار ناگواری در این زمینه گزارش می‌شود.
روزنامه مشرق چاپ پاکستان نوشته است: «در هر ماه ۴۵ دختر کم سن ایرانی ما به پاکستان قاچاق می‌شوند که از آنها برای فساد اخلاقی استفاده میشود».
این آمار وحشتناک و تکان دهنده که نشان دهنده عمق ناامنی و وحشت زن در جوامع امروزی است، نتیجه پدیده شوم برهنگی و خودنمایی زن است، چرا که یکی از امیال قوی در مرد غریزه جنسی است که اگر به طرق مختلف آنرا تحریک کنیم، مفاسد فراوانی را در پی خواهد داشت و جبران آن به آسانی ممکن نخواهد بود.
۳-افت کمالات
برای ترقی از مرحله‌ای به مرحله بالاتر سه شرط عمده وجود دارد:
اول: بداند مرحله بالاتری هم وجود دارد.
دوم: علاقه به مرحله بالاتر و تمنای رسیدن به آن را داشته باشد.
سوم: بتواند به همه جاذبه‌ها و کشش‌هایی که در مرحله فعلی وجود دارد و مانع حرکت تکاملی و رشد او می‌شود، غلبه پیدا کند.
الف)زن تا وقتی در خود کمال بالاتر سراغ نداشته باشد خود را به کمالات گیاهی مثل پوشش و جمال و زیبایی خودنمایی سرگرم خواهد ساخت و در این سرگرمی فقط خود را به اتلاف و تباهی نمی‌کشاند بلکه استعدادهای دیگران را نیز با خود به قربانگاه ارزشهای والای انسانی می‌برد.
ب)در مرحله دوم اگر انسان غرق امور حیوانی باشد دیگر علاقه‌ای به امور فوق حیوانی پیدا نمی‌کند و کسی که عاشق دنیا و زندگانی حیوانی است هیچ علاقه‌ای به معنویات و امور الهی و انسانی ندارد و حتی کار به جایی می‌رسد که از شنیدن اسم خدا و امور مقدس بیزار می‌شود. زیرا عشق به امور حیوانی و پست بر تمام وجود او حکومت می‌کند، و لذا هیچ سنخیتی با کمالات بالاتر ندارد و فکر خدایی از معشوقات حیوانی برای او کشنده و زجرآور است.
ج)در مرحله سوم نیز عشق و علاقه و اسارت انسان به جاذبه‌های پست. مانع حرکت او به سمت سعادت واقعی است و آنچنان اسارت ایجاد می‌گردد که شخص نمی‌تواند خود را آزاد سازد. و فقط با بینش عمیق و عشق به مراحل عالی حیات روحی است که می‌تواند خود را از اسارت کشش‌ها و تمایلات پست نجات دهد و قدم در وادی حیات طیبه انسانی بگذارد.
از امور لازم برای شکوفا نمودن استعدادهای بالقوه زن جلوگیری از یک بعدی شدن شخصیت اوست. وقتی زن تمام توجهش معطوف به جلب نظر دیگران در قالب عشوه‌گری و خودنمایی در جامعه باشد تمام استعدادش صرف مسائل جنسی می‌شود و استعداد و خلاقیتهای او در زمینه‌های گوناگون از بین می‌رود».
از نظر پذیرش زن در اجتماع نیز، هرگاه در صحنه اجتماع زن بتواند با کمترین خوش خند‌گی و زیباسازی ظاهری به بهترین مقامات و احترامات دست یابد هیچ گاه به سراغ فضایل اخلاقی و رشد معنوی نمی‌رود: وی می‌بیند با کمترین جلوه‌گری می‌تواند قلب هر فروشنده و تاجر و رئیس را به خود متمایل سازد در آن صورت چه نیازی به کسب معنویت دارد؟!! آنگاه که گزینش ها و استخدام ها همه بر پایه توانایی‌های ظاهری استوار می گردد نه داشتن کمالات. از آن سو آن که زیبایی اش را به رخ نمی کشد و به جلوه گری نمی پردازد باید از همه چیز محروم بماند و شانس موفقیت را به زنان جلوه گر واگذارد.
وقتی زنی هنگام جلوه گری بیشتر مورد توجه قرار می گیرد رفته رفته سعی می کند خود را برای جلب نگاهها آن گونه کند که مورد پسند واقع شود. در آن صورت، دیگر هیچ پند و اندرزی او را متوجه حقیقت نمی کند و به بازگشت از این شیوه وا نمی دارد.
از طرفی که استعدادهای روح را شکوفا نکرده است و کمالات روحی و حقیقی را تحصیل نکرده است همیشه در فشار روانی است و این خودنمایی افراطی حتی فرد را متلاشی می کند و فرد گرفتار خود می‌شود و در تمام امور زندگی فقط به نمایش بدن می پردازد و از نمایش صفات دیگر غافل می ماند. نمایش هنر، اخلاق، علم، صنعت و قدرت همه تحت الشعاع آن قرار می گیرد و زن به عوض اینکه در رشد کمالات روحی بکوشد، تمام وقت خود را صرف خریدن مجلات مد و تقلید کور کورانه از آنها می کند و اینکه امروز چه مدل لباسی بپوشد و فردا موهایش را به کدام مدل در بیاورد تمام فکر و ذهن او را مشغول خواهد کرد.
زیرا بانویی که وقت و پول و اندیشه‌اش در جهت انتخاب بهترین های مد سیر کند، حاضر است ساعتها از وقت خود را در آرایشگاه‌ها سپری کند و به جای حضور در مجالس علمی و سیاسی و مذهبی به رکود فکری مبتلا خواهد شد.
۴- ذلت و خواری مرد
برخی از زنان دوست دارند که مردها را به زانو در آورند و از این کار لذت می برند. به این علت زینتهای خود را آشکار می‌کنند تا مردان را ذلیل کنند. این گروه تفاخر در ذاتشان است علاوه بر اینکه از ذلت دیگران لذت می برند، به خواسته های نفسانی خود نیز می رسند. آنها با جلوه گری و تحریک غرائز مرد او را رنج داده و در نهایت زیر سلطه می گیرند و حتی زن رابطه خود را با مردان بر محور شهوت و نگاهها و تعارضهای هوس آلود می بیند، مرد را با چنین نگرشی، بی مقدار می پندارد و ارزش او را فروتر از ارزش های عاطفی خویش و پست تر از شخصیت خود تصور میکند.
وقتی مرد در نگاه زن، بی لیاقت و کم خرد و سست همت شناخته شد، شک نیست که زن در صدد سلطه بر وی بر می آید و او را اسیر هوسهای خود می کند تا آن شود که زن می خواهد خواه همسر وی باشد یا بیگانه.
زن به خوبی ضعف مرد را در نیاز غریزی به زن حس می کند و می داند که مرد در این طلب بسیار ضعیف و سست است و نیز به قدرت خود در جلوه گری و ناز آفرینی آگاه است و می داند که در به ذلت کشیدن مرد از این راه مهارتی ستودنی دارد. در این حال اگر زن سست ایمان باشد، با نشان دادن زیبایی های خود و سود جستن از ضعف مرد او را محصور خود می کند چرا که می داند هر چه بهتر در بدن نمایی و عشوه گری بتازد، قدرت مرد را بهتر در هم خواهد شکست. زیرا مرد شیفته و نیازمند در شدت نیاز خود اراده اش سست شده و به شکلی در می آید که زن می‌خواهد.در این حالت وجود سخت مردچون موم در دست زن قرار می گیرد و مرد را به هر شکلی بخواهد در می آورد.
دلیل بسیاری از انحرافات و جنایتهای مرد همین امر است و همه ما گاه و بیگاه در جراید دیده ایم که مرد برای رسیدن به زنی دستش را به خون انسان بیگناهی آلوده کرده و یا با ظلم و ستم به امیال پست شهوانی خود رسیده است پس می بینیم که مرد سست اراده در نهایت ذلت و خواری تسلیم هواهای نفسانی زن می شود تا از این طریق به او دست یابد و در این راه همچون برده ای در خدمت زن به هر طرف که زن بخواهد رو می کند و هر ذلت و زبونی را می پذیرد و به موجودی بی مقدار و کم ارزش و بی شخصیت تبدیل می شود.
۵-بیماریهای روحی و روانی
غریزه جنسی در آدمی بر خلاف دیگر حیوانات حد و مرز نمی شناسد. این غریزه در حیوانات با جفت گیری به پایان می رسد اما در بشر چنین نیست برای آدمی همه حرکتها و اشارتهای فرد غیر همجنس دوست داشتنی و تحریک کننده و پر جاذبه و لذت بردنی است. اگر زنان در محیط دینی پرورش یافته باشند ، غرایز مردان را با خودنمایی و جلوه گری تحریک نمی کنند و زندگی بر مرد شیرین و گوارا خواهد گذشت. اما اگر در محیط او زنان هر دم در مقابل او عرض اندام کنند افکار وآینده چنین مردی دستخوش اضطراب و آشفتگی و روحیه اش مهار گسیخته می گردد.خویشتن داری نیز وی را با مشکلات فراوان و افسردگی و کسالت روحی یا کم حوصلگی و پرخاشگری دچار می سازد. چرا که زنان خوب می دانند که استعمال بوی خوش مثل عطر ، چهره زیبا ،صدای دلربا و . . . همه ابزار ایجاد کشش است.
۶-پیامدهای اقتصادی
نظام سرمایه داری غربی برای ایجاد بازار بیشتر و بدست آوردن مواد اولیه ارزانتر و در نتیجه تحصیل سود بیشتر نیاز به گسترش هر چه افزونتر بازار مصرف دارد. از این روست که هر روز با کمک دانشمندان علوم مختلف و با مطالعه بروی حالات درونی بشر و جوامع انسانی نیازهای کاذب ایجاد کرده و خود در صدد پاسخ گویی به آنها برمی آید. و در این میان برای دست یابی به اهداف پلید خود سعی در بهره کشی از وجود زن نمود، اما نه از نیروی بدنی و قدرت زن، بلکه از نیروی جاذب و زیبایی او از گرو گذاشتن شرافت و حیثیتش و از قدرت افسونگری او در تسخیر و تخدیر اندیشه ها و اراده در تحمیل مصرف بر مصرف کننده و شاه کلید این امر از میان برداشتن حجاب و عفاف زنان بود تا بدین وسیله در ایفای نقش خود یعنی در اشاعه و تبلیغ و تحمیل کالاهای مصرفی و آرایشی و . . . آزادتر و موفق ترباشد. بدین ترتیب زنان( مسخ شده) که بایستی نقش مربیان و معلمان و نقش پرستاران فکری و روحی و اخلاقی افراد جامعه را بازی کنند، به برده هایی رام و مطیع و کنیزانی مدرن تبدیل شدند که مهمترین هنرشان خودآرایی وخود نمایی و به نمایش گذاردن مدهای مختلف لباس و وسایل آرایشی و . . . در کوچه و خیابانها بود. پس رفع حجاب در ایران میزان ارزی که بابت خرید و واردنمودن لوازم آرایشی سیر صعودی داشته و مصرف این کالاها بطور اقتصادی بالا رفته بطوری که (در سال ۱۳۱۶ فقط دو سال بعد از کشف حجاب رضا خانی ) ارزی که بابت خرید لوازم آرایشی از کشور خارج شد یک میلیون ریال بوده، ۴ سال بعد یعنی در سال ۱۳۵۵ ارز خارجی بابت این نوع کالاها ۵۰۰ برابر یعنی ۵۳۵ میلیون ریال بود که البته این آمار مازاد بر تولیدات داخلی بود. تنها در تهران ۱۸ فروشگاه مخصوص لوازم آرایشی وجود داشت که میزان فروش متوسط آنها به صد هزار ریال در روز بالغ میشد.
(روزنامه اطلاعات مورخ ۵/۹/۴۷ در این باره می‌نویسد:
تنها در ظرف یکسال ۲۱۰ هزار کیلو مواد و لوازم آرایشی از قبیل ماتیک، سرخاب، کرم، پودر و سایه چشم برای مصرف خانم ها وارد شده است از این مقدار ۱۸۱ هزار کیلوگرم آن انواع کرم بوده است. و در این مدت به ۱۶۵۰ قوطی و ۲۵۰۰ دوجین پودر صورت و ۴۶۰۴ عدد روژلب، ۲۲۸۰ عدد صابون لاغری و ۲۲۸۰ عدد آمپول آرایشی اجازه ورود داده شده است.
روزنامه سپید دیماه در شماره سال ۱۳۴۵ خود می نویسد: امسال بیش از یک میلیون و چهارصد هزار تومان برای جراحی بینی توسط خانمها خرج شده است)
علاوه بر این، فلج نمودن نیروهای کار و فعالیت جامعه در سطح ادارات و کارخانجات و موسسات فرهنگی.
شهید مرتضی مطهری در اینباره می فرمایند، آیا اگر زن ساده و سنگین بدنبال کار خود برود برای اجتماع بهتر است یا آنکه برای یک بیرون رفتن چند ساعت پای آئینه و میز توالت وقت خود را تلف کند و زمانی هم که بیرون رفت، تمام سعی او این باشد که افکار مردان را متوجه خود سازد و جوانان را که باید مظهر اراده و فعالیت و تصمیم اجتماع باشند به موجوداتی هوسباز و چشم چران و بی اراده تبدیل کند؟ عجبا! به بهانه اینکه حجاب، نیمی از افراد اجتماعی را فلج کرده است، بی حجابی و بی بند و باری تمام افراد زن و مرد را فلج کرده اند.

پیـامـد اجتمـاعی
الف- خانواده
یکی از عمده ترین پیامدهای بی حجابی در این زمینه ایجاد و افزایش فاصله تیپ جوان و قشر غربزده با کل جامعه و همچنین ایجاد تنش و تضادهای اجتماعی است. زنان و دخترانی که چادر یا مقنعه خود را بر می دارند در واقع دیواری بین آنان و افراد نسل گذشته جامعه ایجادمی شود و مقدمات فاصله گرفتن آنان از نسل پیشین، مانند مادر و مادربزرگ و عمه و خاله خود آنها فراهم می گردد از یک سو نسل پیش اینها رامنحرف و بی دین و لا مذهب تلقی می کند و از سوی دیگر اینان بزرگان خود را «عقب افتاده» و «مرتجع»، «جاهل»، «خرافاتی» می پندارند لذا فاصله نسلها بیشتر و بیشتر و تنشهای اجتماعی میان جامعه زنان افزایش می یابد. این جور بدبینی موجب می شود که دختران غربگرا شوند، و در برابر کل ارزشها و طرز تفکر و شیوه زندگی بزرگان خود عقده دار شوند و بدین سان خود را در تعارض و مقابل با منش ها و گرایشها و ارزشهای اجتماعی و خانوادگی دیده و در نتیجه در صدد مقابله یا فرار از سنتها و معیارهای فوق برآیند. جامعه اینان را نمایندگان فرهنگ بیگانه دانسته و اینها نیز به طور واکنشی وادار به مقابله و موضع گیری علیه اصول و ضوابط حاکم بر جامعه و ارزشهای فردی و اجتماعی و خانوادگی خود می شود. چرا که نمی توانند هم «چادر» و «روسری» را بر دارند و هم به اصول و احکامی گرایش داشته باشند که حجاب را لازم می شمارد. لذا انبوهی از زنان و دختران نسبت به جامعه و ملت خویش احساس تنفر و انزجار نموده و در عین حال مدل بیگانه و غربی را مورد ستایش و تمجید و تجلیل قرار می دهند.
از آثار و پیامدهای دیگر بی حجابی در اجتماع، سست شدن پیوند زناشویی و گسیختگی بنیاد خانواده و در نتیجه افزایش میزان طلاق، از یک سو و گسترش فساد و فحشا و تباهی و همچنین شیوع بیماریهای روانی و اخلاقی از سوی دیگر می باشد.
زیرا که خانواده اولین و مهمترین نهاد اجتماعی یک جامعه بشمار می آید. ثبات خانواده که مرکز عشق و امید و تحقق آرزوهای شیرین جوانان می باشد تواناییهای فرد را افزایش و جامعه استوار و پویا خواهد ساخت. بی تردید نهاد خانواده تنها با پاسداری از حجاب ؛درخشش وبالندگی لازم را پیدا می کند زیرا اگر جامعه ای حجاب را به صورت کامل رعایت کند و تمتعات جنسی به محیط خانواده محدود گردد؛جوانان به ازدواج روی آورده و خانوادهای تشکیل شده نیز ثبات بیشتری می یابند.
اما اگر خودآرایی و تهییج جنسی در جامعه رواج یابد و بهره برداری جنسی در خارج از محیط خانواده میسر گردد وجوانان زیر بار مسئولیت ازدواج نرفته و خانوادهای تشکیل شده روزبروز متزلزل تر می گردد.
اگر ما با نگاه دقیق وضع خانواده هایی را که متلاشی شده اند مورد مطالعه قرار دهیم به آسانی در می یابیم که عمده ترین عامل آن ضعف اصول اخلاقی و سرد و بی رونق بودن کانون خانوادگی و عدم وجود روابط عاطفی و صمیمی و عدم توافق اخلاقی در زندگی زناشویی می باشد که اغلب از آزادی روابط جنسی و کشانیدن تمتعات جنسی به بیرون از خانواده نشات می گیرد.
«در رژیم منفور پهلوی نیز یکی از علل و عوامل عمده افزایش طلاق و نابودی بنیان خانواده ما به جهت کشانیدن استمتاعات و التذاذهای جنسی زن و مرد به خارج از محیط خانواده و برداشته شدن حجاب و عفاف از میان زنان و دختران بود و وقایع ثبت شده ازدواج و طلاق کشور بر حسب مناطق شهری روستایی.
ازدواج    طلاق
سال    کشور    شهری    روستایی    کشور    شهری    روستائی
۱۳۵۱    179    94    85    18    15    3
۱۳۵۲    203    108    95    19    16    3
۱۳۵۳    213    114    99    20    17    3
۱۳۵۴    154    88    66    17    14    3
۱۳۵۵    168    104    64    18    15    3
۱۳۵۶    179    110    69    17    14    3
۱۳۵۷    184    116    68    15    12    3

همانطور که در جدول فوق ملاحظه می شود به جهت نفوذ فرهنگ بیگانه و در نتیجه رواج فساد و بی بند و باری و عدم استحکام خانواده در شهرها آمار طلاق بالاتر و در روستاها به علت پایبندی روستائیان به سنت و فرهنگ ملی و مذهبی و حفظ حجاب و عفاف در بین زنان روستایی آمار طلاق پایین تر می شود.»
بدون شک افزایش میزان طلاق در کشور، افزایش میزان مفاسد دیگری، نظیر روی آوردن مردان و زنان بدنبال آن فرزندان بی خانمان و بی سرپرست ایشان به فساد و اعتیاد به مواد مخدر و مشروبات الکلی و آلودگیهای جنسی و بزهکاری و خودکشی و انحرافات فکی و اخلاقی را در پی خواهد داشت.
سست شدن پایه های خانواده و گریز از ازدواج
تحکیم خانواده که بر اساس محبت، صمیمیت، انس، وحدت و همدلی و دلسوزی همسران استوار می گردد از مهمترین مسائل خانوادگی به شمار می رود و آنچه بنیان خانواده را متزلزل کند از بدترین آفت های آن به حساب می آید.
بدحجابی و حضور تحریک آمیز زنان و دختران در صحنه های اجتماعی، نظر هر مرد متاهل و مجری را به خود جلب می کند. اگر بیننده متاهل باشد با توجه به غریزه تنوع طلبی و زیبا خواهی که دارد بخشی از توجه خود را متوجه آنان می کند و در نتیجه به همان اندازه گرایش به همسرش را که همواره با او زندگی می کند کاهش می دهد گرچه بسیاری از زنان خودنما زیبایی همسر بیننده را ندارند اما تازگی و تنوعی که دارند کمبود زیبایی آنها را به طور موقت تدارک می کند وقتی چشمهای مردی در محیطهای مختلف اجتماعی از دیدن زنان و دختران کامیاب شود طبعاً میزان علاقه او به همسرش کاهش می یابد زیرا بخش عمده ای از علاقه مرد به همسرش از ناحیه نیازهای جنسی تامین می شود که این نیاز را زنان جلوه گاه جامعه به طور نامشروع بر آورده می سازند. این کار علاقه بسیاری از پیوندها را با سستی همراه می سازد و مسائل اخلاقی مختلفی را به بار می آورد به گونه ای که در نوع نگرش مرد به همسرش تاثیر منفی می گذارد.
کج خلقی، بهانه گیری، بی میلی در همراهی با همسر از ره آوردهای جلب توجه مردان به زنان بی تقوای جامعه است، و حتی کار به جایی می رسد که مرد همسر شرعی و قانونی خود را مزاحم کامیابی های خود می داند و به خاطر همین بینش از او متنفر می شود.
حال اگر بیننده مجرد باشد با توجه به این که چشمان او از مناظر شهوت انگیز زنان بدحجاب بهره مند می شود، به راحتی تن به تعهدات زندگی مشترک نمی دهد و از زنان و دخترانی که به طور رایگان چشمان گرسنه او را کامیاب می کنند بهره غیر شرعی می گیرد و ازدواج را به تاخیر می اندازد. این واقعیت تلخ در کشورهای غربی رواج کامل دارد و در کشورهای اسلامی نیز وجود دارد.
بدون تردید تاخیر ازدواج پسران جوان تنها به مشکلات اقتصادی یا تحصیلی آنها مربوط نمی شود بی توجهی به تقوای جنسی و لجام گسیختگی زنان و دختران خودنما در این تاخیرها که آفتش به آنها نیز سرایت می کند مربوط می شود. وقتی دختران بدون پیمان همسر داری و هزینه ها و تعهدات شرعی و قانونی، خود را در معرض نگاههای جوانان قرار می دهند آنها برخود لازم نمی دانند که آنچه را به طور رایگان به آنها می رسد را با بهای سنگین ازدواج به دست آورند.
(امنیت و سلامت روحی و اخلاقی مردان نیز در این بین صدمه می بینند و اشتغالهای ذهنی آنان از تحریکات جنسی انباشته شده و از کار و فعالیت سالم و سازنده چه در محیط خانواده و چه در اجتماع باز می مانند.)
چه بسیار مردانی که با وجود داشتن همسر و فرزند چنان تحت تاثیر خودنمایی زنان دیگر قرار گرفته اند که قدرت عاقبت اندیشی و تشخیص مصالح را از دست داده اند و دست به کارهای خطرناکی زده اند و موجب از هم پاشیده شدن کانون خانواده گشته اند. چه بسیار مردان جوانی که قدرت و موقعیت ازدواج را نداشته و به خاطر وجود همین کشش ها دچار انحرافات مختلفی شده اند. تا آنجا که گاهی چنان در فساد غرق شده اند که قدرت برگشت برای او وجود نداشته و تا آخر عمر در دام تباهی و فساد اسیر مانده اند- آیا این خیانت در حق جامه نیست که یک زن به خاطر خودخواهیها طوری در جامعه خودنمایی کند که این تبعات اسفبار را داشته باشد.

طلاق
در بروز پدیده شوم طلاق عوامل متعددی دخیل هستند. از عوامل مهم طلاق می توان یکی به پدیده تبرج زن و ضعف اخلاقی مرد اشاره کرد و دیگر پدیده تجمل گرایی و مدپرستی زن و فقر اقتصادی مرد را نام برد.
در این رابطه بی اعتمادی و بدبینی نیز دخیل است، چرا که هر یک احتمال خیانت و بی وفایی را نسبت به خود می دهند، و به برخی از این موارد اشاره می شود.
تبرج زن و ضعف اخلاقی مرد
در نگاه مردان زنان به سبب تفاوتهایی که با یکدیگر دارند از نظر عاطفی و جاذبه های جنسی و اخلاقی زناشویی نیز با یکدیگر فرق دارند. این تفاوتها شامل سیمای زن (صورت و مو) آهنگ صدا، لباس و بوی بدن یا عطر، تناسب اندام، عشوه های خاص هر زن امتیازات ویژه مانند تمیزی و هنر خانه داری و یا…
این تصور در مردان هر چند پاره ای از سرشت آنان نباشد، امری انکار ناشدنی است و تحت تاثیرعوامل محیطی شدت و ضعف دارد.
باید پذیرفت که آنچه سبب عشق و علاقه می شود و گاهی مردی را با وجود داشتن همسر خوب، به دیگری علاقمند می کند وجود همین تفاوتهاست. مرد هر چند دارای همسر خوبی باشد آنگاه که پیوسته دیدگانش به زنانی افتد که از نظر سیما و صدا و اندام و عشوه های خاص زنانه از همسر خود ممتازترند نوعی علاقه یا عشق یا تمایل غیر ارادی به ایشان در او پدیدار می شود.
اگر زنی به جلوه گری بپردازد و با لباس و بوی عطر و عشوه زنانه بدون پوشش کافی میل نهفته را در افراد بیدار می سازد، تمایلات و هوس های بی پایه را که تنها منشا آن، کشش های جنسی زودگذار است، بر می انگیزند و شدت می بخشد و از طرفی نسبت به همسر خود بی علاقه می شود.
تجمل گرایی و مدپرستی
مدپرستی، نودوستی و تنوع و تجمل خواهی غالباً در خانواده سبب اختلاف و جدایی می گردد و چون در آمد بیشتر خانواده ها تکافوی تهیه تمام تجملات و لباسهای گوناگون زن را نمی دهد عامل مشاجره و اختلاف و سرانجام طلاق می شود.
اگر در جامعه ای تجمل گرایی و مدپرستی رواج یابد، اگر مردم بخواهند مطابق مد روز رفتار کنند باید هر لحظه به شکلی در آیند. اگر کسی از طرح قبل استفاده کند اینگونه استنباط می شود که از نظر اجتماعی فردی تنگدست یا عقب افتاده است او از همین جاست که عقده ها و کینه ها و حسادت ها پدید می آید. تقلید و مشاجرات خانوادگی شدت می گیرد و در این میان مردی که نتواند خواسته های خانواده اش را بر آورده سازد از سوی آنها فردی بی کفایت معرفی می شود و آنکه وضع مالی بهتری دارد هر چند خدا را هم نشناسد. مردی با کفایت و خانواده دوست معرفی می گردد.
با رواج پدیده مدگرایی در جهان، اختلاف و طلاق میان مردم رو به ازدیاد گذاشته است. جامعه شناسان علامت بروز این حادث را اینگونه اظهار کرده اند که سطح توقعات بانوان و تجمل گرایی و شیک پوشی آنها با رواج مدگرایی اوج گرفت و در نتیجه دلسردی، گله مندی و انتظارات روز افزون زن، خانواده را دچار اضطراب و اختلاف نمود و در نهایت منجر به فروپاشی کانون خانوادگی می شد و کودکان بسیاری در این میان بی سرپرست ماندند که خود معضلی برای جامعه امروزی به شمار می آید.
بی اعتمادی
در فضایی که زن در پی جلوه گری و بدست آوردن دل دیگران است و میل دارد خود را آراسته و زیبا نشان دهد و در حرکات خود دلربایی کند، مرد نیز با دیدن زنان آراسته که نوعی تازگی برای او دارند از همسر خود دلزده می شود، و جو بی مهری و دلسردی در خانواده حاکم می شود و علاقه و انس و محبت بین طرفین کم می شود و هر مساله بی اهمیت و ناچیزی تبدیل به مشاجره و درگیری های لفظی و غیره می شود همسران نیز به هم بدبین می شوند چرا که هر یک احتمال خیانت وبی وفایی نسبت به خود را می دهد و می دانیم که این احتمال نیز قوی است. نمونه های آن را بارها در مطبوعات  و رسانه های جمعی حتی در اطرافیان خود مشاهده کرده ایم.
خود این بی اعتمادی در دراز مدت سبب فرسودگی اعصاب و روان دو طرف می شود و محیط خانه که باید محیط امنیت و آرامش باشد به کانون دلهره و اضطراب و ترس تبدیل می شود و هر روز هر یک از همسران منتظر است که بیگانه ای از راه برسد و کاشانه او را ویران کند.
آیا کانون خانواده که باید سازنده و تربیت کننده نسل جامعه باشد در چنین اوضاعی می تواند کارکرد صحیح خود را داشته باشد؟
آیا مرد با علاقه و پشتکار برای تامین خواسته های خانواده خود تلاش می کند؟
آیا زنی که هر روز منتظر است زن دیگری زندگی او را تصاحب کند به تربیت صحیح فرزندان خود همت می گذارد؟
آیا تحمل سختیها و مصائب زندگی را به راحتی می پذیرد؟
هر دو دائم از خود می پرسند چرا، برای چه کسی باید متحمل مشقات زندگی باشد؟ و هزاران سوال بی جواب است در این حالت ضربه اصلی به فرزندانی که سازندگان اجتماعی فردا هستند خواهد خورد و با هزاران عقده فرو برده در جامعه حضور خواهند یافت.



نويسنده / مترجم : -
زبان کتاب : -
حجم کتاب : -
نوع فايل : -
تعداد صفحه : -

 ادامه مطلب + دانلود...



هو الکاتب


پایگاه اینترنتی دانلود رايگان كتاب تك بوك در ستاد ساماندهي سايتهاي ايراني به ثبت رسيده است و  بر طبق قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند و به هیچ ارگان یا سازمانی وابسته نیست و هر گونه فعالیت غیر اخلاقی و سیاسی در آن ممنوع میباشد.
این پایگاه اینترنتی هیچ مسئولیتی در قبال محتویات کتاب ها و مطالب موجود در سایت نمی پذیرد و محتویات آنها مستقیما به نویسنده آنها مربوط میشود.
در صورت مشاهده کتابی خارج از قوانین در اینجا اعلام کنید تا حذف شود(حتما نام کامل کتاب و دلیل حذف قید شود) ،  درخواستهای سلیقه ای رسیدگی نخواهد شد.
در صورتیکه شما نویسنده یا ناشر یکی از کتاب هایی هستید که به اشتباه در این پایگاه اینترنتی قرار داده شده از اینجا تقاضای حذف کتاب کنید تا بسرعت حذف شود.
كتابخانه رايگان تك كتاب
دانلود كتاب هنر نيست ، خواندن كتاب هنر است.


تمامی حقوق و مطالب سایت برای تک بوک محفوظ است و هرگونه کپی برداری بدون ذکر منبع ممنوع می باشد.


فید نقشه سایت


دانلود کتاب , دانلود کتاب اندروید , کتاب , pdf , دانلود , کتاب آموزش , دانلود رایگان کتاب

تمامی حقوق برای سایت تک بوک محفوظ میباشد

logo-samandehi