بازدید
بازدید
هر عبادتی یک ظاهر و یک باطن دارد . احکام واجب و مستحب ظاهر آن را ترسیم
می کنند و اراده و نیَت هم باطن آن را ترسیم می کند . و قرآن کریم ، همه ما را به ظواهر عبادات دعوت کرده است ، و همه را به اسرار عبادات آشنا فرموده است . در جریان روزه گرفتن همانطور که اصل روزه گرفته و ماه و ساعت شروع و ختم روزه و خصوصیات آن را تبیین کرد ، فرمود : مَن شهد منکم الشًََهر فَلیصمه . اگر کسی شاهد ماه مبارک رمضان بود باید روزه بگیرد (سوره ی بقره آیه ۱۸۵).در جای دیگر فرمود : و اََتموا الصیام الی الیل . تاشب روزه بگیرید .(سوره ی بقره آیه ۱۸۷) و آغاز روزه را هم به این صورت بیان فرمود : حتی یتبین لکم الخیط الاسود من الخیط الابیض من الفجر . سر روزه گرفتن را هم فرمود :لعلکم تتقون و لعلکم تفلحون . روزه بگیرید تا قوی پیدا کنید . تقوی را هم که مدار کرامت می داند و هرانسانی با تقوی ، کریم است و هر که تقوای او برتر است اکرم است پس باطن روزه گرفتن انسان را کریم می کند و کرامت هم از اوصاف برجسته ی فرشتگان است .
درباره ماه مبارک رمضان
تعریف روزه
روزه آن است که شخص مکلف ، با قصد قربت یعنى براى انجام دادن فرمان خداوند ، از اذان صبح ( طلوع فجر صادق ) تا اذان مغرب از کارهاى دهگانه اى که بعداً شرح داده مى شود وبه آن مفطرات روزه مى گویند، خوددارى کند .
قبل از وارد شدن در شرح و تفصیل احکام باید بدانیم روزه بر چه کسانى واجب است : کسانى مکلف به روزه هستند که شرایط وجوب روزه و شرایط صحت روزه در آنها موجود باشد ، مگر عده اى که بعداً اسثنا مى کنیم که مجاز به خوردن روزه هستند .
واژه رمضان و معناى اصطلاحى آن
رمضان از مصدر «رمض» به معناى شدت گرما، و تابش آفتاب بر رمل… معنا شده است، انتخاب چنین واژهاى براستى از دقت نظر و لطافتخاصى برخوردار است. چرا که سخن از گداخته شدن است، و شاید به تعبیرى دگرگون شدن در زیر آفتاب گرم و سوزان نفس و تحمل ضربات بى امانش،زیرا که رمضان ماه تحمل شدائد و عطش مىباشد، عطشى ناشى از آفتاب سوزان یا گرماى شدید روزهاى طولانى تابستان.
و عطش دیگر حاصل از نفس سرکشى که پیوسته مىگدازد، و سوزشش براستى جبران ناپذیر است. در مقایسه این دو سوزش، دقیقا رابطه عکس برقرار است، بدین مفهوم که نفس سرکش با چشیدن آب تشنهتر مى گردد، وهرگز به یک جرعه بسنده نمىکند، و پیوسته آدمى را در تلاش خستگى ناپذیر جهت ارضاى تمایلات خود وا مىدارد. و در همین رابطه است که مولوى با لطافت هرچه تمامتر این تشبیه والا را به کار مىگیرد و مىگوید:
آب کم جو تشنگى آور به دست تا بجوشد آبت از بالا و پست تا سقا هم ربهم آید جواب تشنه باش الله اعلم بالصواب زین طلب بنده به کوى حق رسید درد مریم را به خرما بن کشید
اما از سوى دیگر، عطش ناشى از آفتاب سوزان سیرى پذیر است، و قانع کننده.
شناخت ماه خدا
نخستین کارى که باید در ارتباط با ((ماه مبارک)) انجام گیرد، بدست آوردن نگاه صحیح نسبت به آن مى باشد، نگاهى برگرفته از آنچه که کتاب خدا و پیشوایان راستین الهى به انسان ارایه کرده اند. بدین ترتیب انسان مومن، در آغاز و پیش از انجام هرگونه رفتار و برخورد با این ماه، در تب و تاب به دست آوردن آگاهى از ((چیستى ماه رمضان)) وکسب معرفت لازم درباره مقام، موقعیت و جایگاه آن است.
آن گونه که امام زین العابدین (ع) این آگاهى ومعرفت راملتمسانه از پروردگارش طلب مى کند:
((اللهم صل على محمد وآل محمد والهمنا معرفه فضله واجلال حرمته…))۶خدایا بر محمد و آل او درود فرست و شناخت فضیلت ماه رمضان و بزرگداشت حرمتش را به ما الهام فرما.
شناخت ماه رمضان تعیین کننده نحوه برخورد با آن پى بردن به ماهیت و موقعیت ماه مبارک رمضان و آگاهى از چیستى آن،ضمن آنکه خود نعمتى بزرگ و موهبتى سترگ است، راه گشاى کیفیت برخورد و چگونگى رفتار با آن نیز مى باشد. در پرتو شناسایى موقعیت و شناخت جایگاه ماه خدا است که انسان مومن هنگام حلول و تشریف فرمایى آن،مى تواند استقبال شایسته از آن به عمل آورد. در حقیقت با این شناسایى و شناخت، راه چگونگى برخورد با این ماه و نوع رفتار با آن هموار مى گردد. در این باره این گزارش ((انس بن مالک)) شنیدنى است: ((لما حضر شهر رمضان قال النبى (ص): سبحان الله, ماذا تستقبلون وماذا یستقبلکم قالها ثلاث مرات.))۷ هنگامى که ماه رمضان فرا مى رسید پیامبر (ص) مى فرمود: منزه است خدا، بنگرید که به استقبال چه مى روید و چه به شما روى مىآورد و این جمله را سه بار تکرار فرمود.
در سایه ى این شناخت و شناسایى است که نقش بى بدیل، تاثیر شگرف و آثار و فواید ارجمند آن،هویدا مى گردد و تلاش و تقلاى انسان مومن براى شرف یابى به محضر آن،رعایت وظایف و آداب،بهره مندى از برکات و کوشش براى نگهدارى و از دست نرفتن لحظات و ساعت آن را برمى انگیزد. چنانچه در روایت ((ابى مسعود انصارى)) از پیامبر اکرم (ص) مى خوانیم: ((لو یعلم العبد ما فى رمضان لود ان یکون رمضان السنه))۸ اگر بنده, از آنچه که در ماه رمضان قرار داده شده آگاهى داشت،با تمام وجود دوست مى داشت که همه ى سال، ماه رمضان باشد.
شناخت و درک ماه رمضان موجب شکر پروردگار
برخوردارى از درک درست از ماه مبارک رمضان, زمینه و موجبات به دست آوردن مواهب و برکات الهى و هدایا و عطایاى ربانى در این ماه را فراهم مى نماید.
نعمتى بسیار بزرگ و موهبتى بسیار عظیم است که بى تردید هر کس با بهره مندى از آن نیکبختى خود را رقم زده،قله سعادت و ظفرمندى را فتح کرده و مدال پر افتخار رستگارى را نصیب خود مى کند. نعمتى که از شدت گرانقدرى و ارجمندى نمى توان براى آن قیمت و بهایى تعیین کرد. از این رو سزاوار است،کسى که از این نعمت بزرگ بهره مند گردید خداوند را شکر فراوان و سپاس بسیار گوید; ((لو علمتم ما لکم فى شهر رمضان لزدتم الله تعالى ذکره شکرا))۹ اگر آنچه را که در ماه رمضان براى شما قرار داد شده مى دانستید فراوان شکر خدا مى گذاشتید.
گفت پیغمبر که نفحت هاى حق اندر این ایام مىآرد سبق گوش و هش دارید این اوقات رادر ربایید این چنین نفحات را پیامبر فرمود، بوهاى خوش الهى, عنایت و رحمت ها و دم مبارک خداوندى در این ایام بیشتر است و پى درپى مىآید. یعنى در تمام اوقات و در همه ساعات نفحات الهى درمى رسد و بر دیگر نفحات سبقت مى گیرد. اى کسانى که نفحات الهى را طالب هستید این اوقات را که نفحه حق به شما مى رسد با گوش هوش, غنیمت شمرید و این ساعات لطیف و شریف را دریابید.
شناسایى و شناساندن ماه رمضان
به مدد و توفیق الهى این نوشتار بر آن است که به منظور ارایه نگاه صحیح درباره ((چیستى ماه رمضان))، به بررسى و بیان ویژگیها, اوصاف و اسامى آن در آیات، روایات و ادعیه بپردازد. هرچند با توجه به فراوانى این اوصاف وویژگى ها همه آن ها در این مقاله نمى گنجد و ناگزیر به بیان چند ویژگى اکتفا مى شود.
ماه مبارک
یکى از اوصاف ماه رمضان که در برخى از روایات و ادعیه بدان تصریح شده است ، صفت ((مبارک)) است،اینک تعدادى از آنها را با هم مرور مى کنیم:
قال رسول الله (ص): ((قد جائکم شهر رمضان, شهر مبارک, شهر فرض الله علیکم صیامه…))۱۰ رسول خدا (ص) فرمود: ماه رمضان به سوى شما آمد, ماه مبارک، ماهى که خداوند روزه اش را بر شما واجب کرده است..
عن الامام على (ع) قال: ان رسول الله (ص) خطبنا ذات یوم فقال: ((ایها الناس انه قد اقبل الیکم شهر الله بالبرکه والرحمه والمغفره…))۱۱ از امام على (ع) روایت شده که فرمود: روزى رسول خدا (ص) چنین فرمود: مردم، ماه خدا همراه با برکت و رحمت و مغفرت به شما روى آورده است…))
عن سلمان الفارسى قال: خطبنا رسول الله (ص) فى آخر یوم شعبان فقال: ((قد اظلکم شهر رمضان شهر مبارک، شهر فیه لیله القدر خیر من الف شهر…))۱۲ در گزارشى از سلمان فارسى آمده است: رسول خدا (ص) در آخرین روز ماه شعبان براى ما سخنرانى کرد و چنین فرمود:ماه رمضان،ماهى مبارک،ماهى که در آن ماه،شب قدر که از هزار شب برتر است، سایه خود را بر شما گسترده است…
عن رسول الله (ص) انه کان یدعو اول لیله من شهر رمضان: ((الحمد الله الذى اکرمنا به ایها الشهر المبارک…))۱۳ از رسول خدا (ص) روایت شده که آن حضرت همیشه در شب اول ماه رمضان این گونه دعا مى خواند: حمد و سپاس خدایى را که ما را به تو اى ماه مبارک کرامت بخشید…
عن الصادق (ع) انه کان یقول فى آخر لیله من شعبان واول لیله من شهر رمضان: ((اللهم ان هذا الشهر المبارک الذى انزلت فیه القرآن وجعلته هدى للناس وبینات من الهدى والفرقان قد حضر…))۱۴ از امام صادق (ع) روایت شده که آن حضرت در آخرین شب ماه شعبان و در نخستین شب ماه رمضان این دعا را مى خواند: بارالها! این ماه مبارک را که در آن قرآن، براى راهنمایى مردم، نشانه هدایت و جداکننده حق و باطل فرو فرستاده شد،فرا رسید…
فراوانى اطلاق عنوان ((مبارک)) بر ماه رمضان در متون دینى موجب شده است که این عنوان جزو مشهورترین اوصاف و عناوین این ماه شناخته گردد.
معنى برکت و مبارک
علماى لغت واژه ((برکت)) را به فزونى و رشد۱۵ همراه با ثبات و دوام معنى کرده اند.
در کتاب لسان العرب به نقل از ابن عباس آمده است: ((معنى برکت فراوانى در هرچیز خیر است)).۱۶ راغب اصفهانى نیز آن را به معناى ثبوت و استقرار خیرالهى درچیزى مى داند، چنانچه برکه ((چیزى شبیه حوض)) به جایى که آب در آن مجتمع و مستقر مى گردد،گفته مى شود.۱۷
اما مبارک، به آنچه که در آن خیر فراوان وجود دارد و از او بروز و صدور مى یابد اطلاق مى گردد. زجاج مى گوید: ((مبارک آن چیزى است که از آن خیر فراوان برآید))۱۸ راغب نیز مى نویسد:)) به آنچه که خیر و فایده الهى در آن ثبوت و استقرار داشته باشد مبارک گفته مى شود)).۱۹
آداب وشرایط روزه
روزه فقط امساک از اکل و شرب نیست، بلکه شرائطى دیگر هم همراه آن است، تعهد و مسؤولیتهاى انسان در برابر روزه، این فریضه الهى زیاد است.
روزه چهار گروه مقبول نیست
حضرت صادق(علیه السلام) فرمود: لا صیام لمن عصى الامام، و لا صیام لعبد آبق حتى یرجع، و لا صیام لامراه ناشزه حتى تتوب، و لا صیام لولد عاق حتى یبر، (۱) روزه نیستبراى کسى که امام و پیشواى خود را نافرمانى کند و از او اطاعت ننماید، و صحیح نیست روزه عبد فرارى، تا مراجعت کند و به خدمتباز نگردد، و روزه زن ناشزه درست نمىباشد تا توبه کند و در اختیار همسرش قرار گیرد و همچنین روزه فرزند عاق شده پدر و مادر تا خوب نشود و اصلاح نگردد، مورد قبول قرار نمىگیرد،و روزه به حساب نمىآیدبلى یکى ازابعاد سیاسى این حدیثشریف، اطاعت و فرمانبرى پیروان و رهروان مسلمان از راهبر و پیشواى مذهبى است. فاطمه (سلام الله علیها) در آداب صائم سخن مىگوید .
حضرت فاطمه (علیها السلام) سیده نسوان عالم در آداب روزهدار مىفرماید: عن جعفر بن محمد عن آبائه عن فاطمه (علیهم السلام): «انها قالت: ما یصنع الصائم بصیامه اذا لم یصن لسانه و سمعه و بصره و جوارحه» (2) .
جعفر بن محمد (علیهما السلام) از آباء گرامش از فاطمه دخت گرام رسول الله (صلى الله علیهم اجمعین) روایت مىنماید: که حضرت زهرا (علیها السلام) فرمود: صائم با روزه خویش کارى نکرده (یعنى حق روزه را ادا نکرده) هرگاه زبان و گوش و چشم و جوارحش را از (آنچه که بر آنها حرام است) حفظ نکرده باشد.
یعنى روزه یک مسماى واقعى از حفظ شکم از کل خوردنیها و نوشیدنیها و مبطلات دیگر و خلاصهاى از اجتناب از گناهان و معصیتخداوند مىباشد، زیرا روزهدار بدون پرهیز از تمامى محرمات روزه واقعى را در خویش تحقق نبخشیده است.
پنجخصلت موجب افطار روزه و بطلان وضوء مىشود.
اگرچه امروز فقهاى عالى مقام این موارد را مبطل روزه و وضوء نمىدانند زیرا کمتر کسى است در زمان ما و فرهنگ طاغوت زده و غرب زده ما از این اوصاف رذیله بپرهیزد، آن خصال پنج گانه از بیان پیامبر گرامى اسلام چنین است: «خمس خصال یفطرن الصائم، و ینقضن الوضوء الکذب، و الغیبه و النمیمه، و النظر بشهوه، و الیمین الکاذبه» (3)
پنج صفت است که روزه را باطل و وضوء را مىشکند، دروغ و غیبت و سخن چینى و نظر شهوت انگیز، و قسم دروغ.
این اوصاف زشت براستى اثر معنوى و روحانى روزه و وضوء که یک عبادت است در اسلام خنثى مىکند، و اجر و ثواب روزه و وضوء را نابود مىنماید.
کیفیت روزه دارى از صحف ادریس علیه السلام
درصحف ادریس (علیه السلام) است: «اذا دخلتم فى الصیام فطهروا نفوسکم من کل دنس و نجس و صوموا لله بقلوب خالصه صافیه منزهه عن الافکار السیئه و الهواجس المنکره فان الله سیحبس القلوب اللطخه و النیات المدخوله و مع صیام افواهکم من الماکل، فلتصم جوارحکم من الماثم فان الله لا یرضى منکم ان تصوموا من المطاعم فقط لکن من المناکیر کلها و الفواحش باسرها» (4) حضرت ادریس پیامبر (علیه السلام) در صحف خویش فرمود: هرگاه وارد ماه صیام شدید، پس خویشتن را از هر پلیدى و ناپاکى پاک سازید، (درون خود را براى پذیرش عبادت ویژه خداوند پاکسازى نمائید) و روزه بگیرید براى خداوند با قلبى خالص و نورانى و پاک از فکرهاى بد، و صداهاى نامفهوم و بى معنى و زشت، زیرا خداوند حبس مىنماید دلهاى ناپاک و نیتهاى غیر خالص شما را و دهنهاى شما نباید فقط با امساک از خوردنیها صائم و روزهدار باشد. بلکه باید جوارح شما از گناهان نیز روزه باشد (یعنى اعضاء شما هم باید از معصیتخدا امساک نماید) و همانا خداوند راضى نمىگردد و خشنود نمىشود از شما به اینکه فقط از خوردنیها پرهیز کنید، بلکه از کل منکرات و زشتیها باید پرهیز نمائید تا آنجا که تغییر حالت پیدا کنید.
اثرات منفى غیبت و نمامى در روزه
امام رضا علیه السلام فرمود: «اجتنبوا الغیبه غیبه المؤمن، و احذرو النمیمه، فانهما یفطران الصائم و لا غیبه الفاجر و شارب الخمر و اللاعب بالشطرنج و القمار» (5)
از غیبت مؤمن اجتناب کنید، و از نمامى بپرهیزید، براستى که غیبت و نمامى روزه صائم را باطل مىنماید، (و اثرات و ثواب روزه را زایل مىگرداند)، ولى از فاجر و شارب الخمر و شطرنجباز و قمار باز غیبتى نیست، (یعنى آنان از خود هتک حرمت نمودهاند،و آبرو از خویش بردهاند).
روزه حجاب زبان و گوش و چشم از گناه است
از فقه الرضا (علیه السلام) روایتشده که حضرت رضا (علیه السلام) در رابطه با شرائط روزه و روزهدارى چنین فرمود: «و اعلم یرحمک الله ان الصوم حجاب ضربه الله عزوجل على الالسن و الاسماع و الابصاروسائر الجوارح لما له فى عاده من شره و طهاره تلک الحقیقه حتی یستربه من النار، و قد جعل الله على کل جارحه حقا للصیام فمن ادى حقها کان صائما و من ترک شیئا منها نقص من فضل صومه بحسب ما ترک منها» (6) .
بدان (اى روزهدار) خداى رحمتت کند، که براستى روزه ستر و حجابى است، که خداوند او را بر زبانها و گوشها و چشمها و سایر جوارح زده است، هرگاه معتاد بر زشتیها و شروفسادباشند، (چون زبان و گوش و چشم و سایر جوارح هرگاه تحت کنترل دقیق ایمان و دین شخص باشند، از شر آنان کاملا در امان مىباشد) که طهارت (و حجاب صوم) بر اسماع و ابصار و غیره، او را از آتش جهنم مىپوشاند و حجابى محکم از آتش براى او خواهند شد. به تحقیق خداوند بر هر «آدم» خستهاى براى روزه گرفتن حقى مقرر فرموده است، پس اگر آن حق را اداء کند (و به خوبى حق روزهدارى را به جاى آورد) هرآینه صائم و روزهدار است، (یعنى به جاى آورده حق روزه را) و هر کس بعضى از آن شرایط را ترک نموده، از فضیلت و ثواب روزهاش به قدر و بحسب آنچه ترک کرده کاسته است.
فلسفه و حکمت روزه
روزه از نظر بهداشت جسم و سلامتبدن و ابعاد دیگر داراى فواید فراوانى است، روزه در سلامت معده و پاکسازى آن از انواع غذاها که موجب انواع بیمارىها اثرات فوق العادهاى دارد.
مرکز بیمارها ، معده است
پیامبر خدا فرمود: «المعده بیت کل داء، و الحمئه راس کل دواء» (1)
معده مرکز و خانه هر دردى است، و پرهیز و اجتناب (از غذاهاى نامناسب و زیاد خورى) اساس و راس هرداروى شفابخش است.
پیامبر(ص) سه باب از علوم بروى ما گشود
پیامبر عظیم الشان اسلام در یک بیانیه کوتاه، اثرات و فواید سه چیز را به این شرح بیان مىفرماید: «اغزوا تغنموا، و صوموا تصحوا، و سافروا تستغنوا» اول، جنگ و جهاد کنید تا مستغنى شوید، که غنائم جنگى باعث استغنا مىباشد، دوم، روزه بگیرید تا صحت و سلامتى خویش را تضمین کنید، سوم، سفر کنید تا مالدار شوید، زیرا مسافرت و حمل کالاى تجارتى از شهرى به شهر دیگر یا از کشورى به کشور دیگر باعث رفع نیازمندىهاى جامعه و عمران کشورها مىگردد، در این سه جمله پیامبر(صلى الله علیه و آله) سه باب از درهاى علم: جهاد (که خود باعث تمکن و امکانات مالى مىشود)، بهداشت جسم و اقتصاد جامعه را بر روى ما مىگشاید.
امام على(ع) در فلسفه روزه چه مىفرماید؟
ما اگر پویاى فلسفه روزه و حکمت تشریع آن باشیم و از خواص و فواید آن بخواهیم اطلاعات بیشترى پیدا کنیم و به اشکال تراشیهاى منتقدین پاسخ اقناع کننده بدهیم به سخنان حکیمانه و ارزشمند حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام در نهج البلاغه گوش فرا مىدهیم در قسمتى از این خطبه امام مىفرماید: «و مجاهده الصیام فى الایام المفروضات، تسکینا لاطرافهم، و تخشیعا لابصارهم، و تذلیلا لنفوسهم و تخفیضا لقلوبهم، و اذهابا للخیلاء عنهم لما فى ذلک من تعفیر عتاق الوجوه بالتراب تواضعا و التصاق کرائم الجوارح بالارض تصاغرا و لحقوق البطون بالمتون من الصیام تذللا» (2) امیرمؤمنان علیه السلام به دنباله مطالب ارزشمندى مىفرماید: از خدا بترسید و از کیفر تباهکارى در دنیا، و از زیان ستمگرى در آخرت … و خداوند بندگان مؤمنش را حفظ مىفرماید،به وسیله نمازها و زکاتها، ( و سپس فواید و پارهاى از علل و فلسفه روزه را بیان مىفرماید) و کوشش در گرفتن روزه در روزهاى واجب، براى آرام ماندن دست و پا و اندام و دیگر ایشان (از معصیت و نافرمانى) و چشم به زیر انداختنشان و فروتنى جانهاشان، و زبونى دلهاشان، و بیرون کردن کبر و خودپسندى از آنان، چون در نماز است مالیدن رخسارهاى نیکو براى فروتنى، و (هنگام سجده نمودن) چسبانیدن اعضاء شریفه (هفت موضع) را به زمین براى اظهار کوچکى و «ذلتبه پیشگاه با عظمتش» و در روزه رسیدن شکمها به پشتها براى خضوع و ناچیز دانستن خویش که روزه و نماز و زکات فلسفهاش سازندگى و تزکیه، و تذلل و تقلل به پیشگاه حضرت حق است، و از چیزهائى است که مىتواند آدمى را از چنگ شیطان نجات بخشد، و از انواع بیماریهاى ظاهرى و باطنى برهاند، و مخصوصا درس مقاومت و مبارزه را عملا یاد آدمى دهد، مخصوصا روزه است که از امتیازات بخصوص برخوردار است، که پاداش آن فقط به خداوند بزرگ واگزار شده است. که امیرالمؤمنین(علیه السلام) درجائى دیگر مىفرماید:«و الصیام ابتلاء لاخلاص الخلق» (3)
روزه براى آزمایش اخلاص مردم است
خداوند روزه را براى آزمایش اخلاص مردم واجب فرموده است، که روزه در اخلاص عمل بسیار مؤثر است، یعنى کسى که روزه مىگیرد و تمامى روز را با همه امکان بخوردنیها و آشامیدنىهایى که در اختیار دارد، در عین حال امساک مىنماید، جز اخلاص به پیشگاه حضرت حق مفهومى دیگر ندارد، و در قسمتى از نهج البلاغه مىفرماید: «و صوم شهر رمضان فانه جنه من العقاب» (4) و یکى از دلائل وجوب روزه این است که روزه ی ماه رمضان سپر است از عقاب الهى، یعنى روزه موجب غفران و آمرزش گناهان و معاصى انسان است، که به وسیله روزه نجات از آتش جهنم و عقوبت پروردگار به دست مىآید.
خدایا از گرسنگى بتو پناه مىآوریم
فواید کم خورى از نظر بهداشت و تندرستى جسم و روح، درست است که آدمى تاب گرسنگى زیاد را ندارد، و اسلام هم نخواسته است که انسان خود را در زحمت تحمل گرسنگى زیاد قرار دهد، بلکه در بعضى روایات رسیده است: «اللهم اعوذبک من الجوع» (5) خدایا از گرسنگى به تو پناه مىبرم، ولى در عین حال باید متوجه بود، که مقدارى از گرسنگى براى انسان لازم است! و فواید بسیارى در بردارد، و بر عکس پورخورى و سیری بیمارى زیادى به همراه مىآورد. از نظر بهداشت و تندرستى، باید غذا کمتر مصرف شود، و هنوز اشتهاء تمام نشده، دست از غذا خوردن بکشد، به تجربه ثابتشده است. افرادى که کم مىخورند، از کسانى که همیشه سیر مىخورند سالمتر مىباشند، و تن درستترند. ابعادى در فلسفه روزه از بیان امام صادق(ع) هشام بن حکم از رئیس مذهب تشیع حضرت جعفر بن محمد (علیهما السلام) مىپرسد از علت و فلسفه روزه، امام مىفرماید: «انما فرض الله الصیام لیستوى به الغنى و القیر و ذلک ان الغنى لم یکن لیجد مس الجوع، فیرحم الفقیر، لان الغنى کلما اراد شیئا قدر علیه، فاراد الله تعالى ان یسوى بین خلقه، و ان یذیق الغنى مس الجوع و الالم لیرق على الضعیف و یرحم الجائع» (6) حضرت صادق(علیه السلام): براستى خداوند روزه را واجب کرد، تا به وسیله او بین اغنیاء و فقراء مساوات و برابرى به وجود آید، و این براى آن است که ثروتمندانى که هرگز درد گرسنگى را احساس نکردهاند، به فقراء ترحم نمایند، زیرا اغنیاء هرگاه (خوردنى و آشامیدنى را) اراده نمودند (و هوس هر نوع ماکولات و مشروبات کردند) برایشان میسر است، پس خداوند متعال «روزه را واجب نموده» که تا بین بندگانش از فقیر و غنى، برابرى به وجود آورد، و اینکه سرمایه داران مسلمان الم جوع و گرسنگى را لمس نمایند، تا بر ضعفاء رقٌت آوردند، و بر گرسنگان عالم ترحم نمایند، (و این تنها شعار اسلام است، آرى تنها مکتبى که به حال گرسنگان عالم ترحم نمایند، (و این تنها شعار اسلام است، آرى تنها مکتبى که به حال گرسنگان و محرومان مىاندیشد اسلام است. خصال هفتگانه مخصوص روزهداران در حدیثى طویل حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) از پیامبر خدا (صلى الله علیه و آله) چنین نقل مىفرماید که پیامبر (صلى الله علیه و آله) فرمود: «ما من مؤمن یصوم شهر رمضان احتسابا الا اوجب الله تبارک و تعالى له سبع خصال: اولها یذوب الحرام من جسده، و الثانیه یقرب من رحمه الله عزوجل، و الثالثه قد کفر خطیئه ابیه آدم، و الرابعه یهون الله علیه سکرات الموت و الخامسه امان من الجوع و العطش یوم القیمه و السادسه یطعمه الله عزوجل من طیبات الجنه، و السابعه یعطیه الله عزوجل برائه من النار، قال: صدقتیا محمد» (7) . هیچ مؤمنى نیست که ماه رمضان را فقط به حساب خدا روزه بگیرد، مگر آنکه خداى تبارک و تعالى هفت خصلت را براى او واجب و لازم گرداند: ۱- هر چه حرام در پیکرش باشد محو و ذوب گرداند، ۲- به رحمت خداى عزوجل نزدیک مىشود، ۳- (با روزه خویش) خطاى پدرش حضرت آدم را مىپوشاند، ۴- خداوند لحظات جان کندن را بر وى آسان گرداند، ۵- ازگرسنگى و تشنگى روز قیامت در امان خواهد بود، ۶-خداى عزوجل از خوراکیهاى لذیذ بهشتى او را نصیب دهد، ۷- خداى و عزوجل برائت و بیزارى از آتش دوزخ را به او عطا فرماید. (پرسش کننده در این حدیث مفصل، عالم یهودى بود) که عرض کرد راست گفتى اى محمد. فلسفه و دلائل وجوب روزه از امام رضا(ع) امام رضا(علیه السلام) در فلسفه و دلائل وجوب روزه مىفرماید: «انما امروا بالصوم لکى یعرفوا الم الجوع و العطش، فیستدلوا على فقر الآخره، و لیکون الصائم خاشعا ذلیلا مستکینا ماجورا و محتسبا عارفا، صابرا على ما اصابه من الجوع و العطش، فیستوجب الثواب مع ما فیه من الامساک عن الشهوات و یکون ذلک واعظا لهم فى العاجل و رائضا لهم على اداء ما کلفهم و دلیلا لهم فى الآجل و لیعرفوا شده مبلغ ذلک على اهل الفقر و المسکنه فى الدنیا فیؤدوا الیهم ما افترض الله لهم فى اموالهم» (8) وقتى از حضرت درباره فلسفه روزه مىپرسند، مىفرماید: همانا (مردم) مامور به روزه شدند تا بشناسند درد و ناگواریهاى گرسنگى و تشنگى را، و آنگاه استدلال کنند بر سختیهاى گرسنگى و تشنگى و فقر آخرت، (که پیامبر صلى الله علیه و آله در خطبه شعبانیه مىفرمود: و اذکروا بجوعکم و عطشکم جوع یوم القیمه و عطشه، یاد آورید از گرسنگى و تشنگى روزه داریتان گرسنگیها و تشنگیهاى روز قیامت را، که این یادآورى انسان را به فکر تدارک قیامت مىاندازد که تا سعى کند، جد و جهد بیشترى در کسب رضاى خداوند و کمک به مخلوق ضعیفش بنماید و آنان را از امکانات مادى و غیر مادى خویش بهرهمند سازد). (آنگاه امام علیه السلام خصوصیات صائم را این چنین توصیف مىفرماید) و هر آینه روزهدار باید (به پیشگاه خداوند) بندهاى خاشع و ذلیل و داراى استکانت و وقار باشد، (و خود و عمل خویش را) مأجور و مثاب دانسته، (و بداند که اعمال و زحماتش) به حساب مىآید، (و نادیده گرفته نمىشود) و در همه حال به آنچه که انجام مىدهد از عبادات عارف باشد، و بر آنچه که از گرسنگى و تشنگى به او مىرسد صبر کند، و در آن هنگام با امساک از شهوات (و پیروى نکردن از نفس اماره بسوء) مستوجب ثواب فراوانى مىشود، (و خداوند اجر و ثواب عبادت روزهداریش را به او مرحمتخواهد فرمود) و این اوصاف حمیده (که براى صائم ذکر شد) واعظ خوبى براى روزهداران در دنیا خواهد شد، (که اثرات وضعى این اوصاف کاملا در چهره و اعمال و رفتار آنان مشهود خواهد گشت) و رائض و راغب استبر روزهداران بر اداء آنچه که مکلف به آنند و راهنماى خوبى براى آنان است در عالم عقبى، و آنان باید بشناسند شدت و اهمیت مشکلات فقرا و بیچارگان را که تا رحمت آورند بر فقراء و مساکین در دنیا، سپس اداء نمایند حقوق آنان را که خداوند در اموالشان مقرر فرموده است. (یعنى اینطور نباشد که خود خوب بخورند و بپوشند و دیگران گرسنه باشند). شاعر عرب «حاتم بن عبد الله طائى» مىگوید: و حسبک داء ان تبیتببطنه و حولک اکباد تحن الى القد! (۹) یعنى: این درد براى تو بس است که شب با شکم پر بخوابى و در گردت جگرها باشد که قدح پوستى را آرزو کنند (و براى آنان فراهم نشود چه جاى آنکه طعام داشته باشند). بحثى دیگر در فلسفه روزه از امام رضا(ع) امام رضا (علیه السلام) در یک پرسش دیگر از فلسفه روزه چنین مىفرماید: «عله الصوم لعرفان مس الجوع و العطش لیکون العبد ذلیلا مستکینا ماجورا محتسبا صابرا فیکون ذلک دلیلا على شدائد الآخره، علت روزه از براى فهمیدن الم و درد گرسنگى و تشنگى است، تا بنده ذلیل و متضرع و مأجور و صابر باشد و بفهمد شدائد آخرت را، مع ما فیه من الانکسار له عن الشهوات و اعظاله فى العاجل دلیلا على الآجل لیعلم مبلغ ذلک من اهل الفقر و المسکنه فى الدنیا و الآخره» (10) علاوه بر این که در روزه انکسار شهوات و موعظه هست از براى امر آخرت تا بداند حال اهل فقر و فاقه را در دنیا و عقبى. بلى این است قسمتى از فلسفه روزه از بیان حضرت رضا علیه آلاف التحیه و الثناء. بلى روزه از افضل طاعات است، زیرا که روزه مشتمل بر انکسار شهوات بهیمیه است که شریعت آسمانى و احکام الهى نیامده مگر براى تعدیل شهوات و توقیف و مهار آنها که در حد اعتدال انجام گرفته، و براى تزکیه و طهارت نفس و تصفیه آن از اخلاقیات رذیله، زیرا مقصود از صوم مجرد امساک از اکل و شرب و مباشرت با نسوان نیست، بلکه غرض نهائى آن کف نفس و نگهدارى آن از شهوترانىهاى حیوانى است، چنان که رسول خدا (صلى الله علیه و آله) فرمود: الصوم جنه فاذا صام احدکم فلا یرفث و لا یجهل و ان امرء جادله او شاتمه فلیقل انى صائم: که روزه سپرى است از براى شخص، زیرا یکى از شما اگر روزه گرفتسخن زشت نگوید، و کارهاى بیهوده نکند، و اگر کسى با وى مجادله کند یا او را شماتت نماید، او بگوید من روزه هستم، مراد از این حدیثشریف نبوى (صلى الله علیه و آله) این است: که روزه وقایهاى است که نگه مىدارد آدمى را از انحرافات و لغزشها، که به واسطه آن از دشمنانى بزرگ چون شیطان نفس، دشمن درونى، خلاصى مىجوید، پس نفس را کنترل مىنماید از شهوات نابجا، و شیطان را از خود دور مىنماید. مجراى نفوذ شیطان را با روزه ضیق نمائید بر این مبنا رسول الله (صلى الله علیه و آله) فرمود: «ان الشیطان لیجرى من ابن آدم مجرى الدم فضیقوا مجاریه بالجوع»، که شیطان جریان مىیابد و نفوذ مىکند در فرزندان آدم، مانند جریان خون در بدن پس مجارى شیطان را در وجود خود به واسطه گرسنگى یعنى روزه تنگ نمائید، (۱۱) و الحق، که روزه بدون اثر چه فایده و ثمرى دارد؟ آرى فایده و اثرى ندارد که آدمى غذاى ناهار خویش را به افطار تاخیر اندازد، و از امساک و اجتناب از یک سرى مبطلات روزه، انواع تهمتها و دروغها و غیبتها و شهوترانىها و هتک حرمتخلق الله و حفظ نکردن ناموس خویش از نامحرمان و سوء تربیت فرزندان و سرعت غضب به حادثه کوچکى و ایجاد ضرب و شتم و صدها گناه دیگر مرتکب شود و بگوید من روزه هستم خیر؟ این نوع روزه اثرى و فایدهاى ندارد، باید روزه قدرت ساختن و اصلاح نفس داشته باشد و روزه این قدرت را دارد، لکن این ماییم که ارزش و اهمیت او را تشخیص ندادیم، و از این نوع روزههاى بى اثر ثمرى جز گرسنگى و تحمل تشنگى عاید ما نمىشود، و چه فایدهاى است از براى روزهدار که فریضهاى اداء کند و کبیرهاى مرتکب گردد، و با خیانتبر بندگان خدا در مال و عرض ایشان تجاوز نماید. روزه رابطه مستقیم با اخلاص دارد خلاصه کنم و این بخش را «فلسفه روزه و حکمت مشروعیت» به سخن مولاى متقیان (علیه السلام) مزین نمایم که امام علیه السلام در آنجا که فلسفه پارهاى از احکام را تشریح مىفرماید: «و الصیام ابتلاء لاخلاص الخلق» (12) خداوند، روزه را براى آزمایش اخلاص مردم مقرر و فرض فرموده است، و کسى که به پیشگاه حضرت حق اخلاص ورزد، تمامى اوصافى که در فلسفه روزه بیان شده استشامل حالش مىشود، و روزه کاملا با اخلاص روزهدار، در رابطه است. برخی از آثار روزه 1-اراده ی نیرومند به دست آوردن ارزش های اخلاقی و تامین سعادت آخرت همراه با تحمل ناگواری
هاست . حضرت علی ( ع ) می فرماید : المکارم بالمکارم , ارزشهای والای انسانی با ناگواری ها به دست می آید . کسی که می خواهد به قله ی تقوا صعود کند , باید همتی عالی و اراده ای پولادین داشته باشد که با روزه گرفتن تا اندازه ی زیادی از آن برخوردار می شود . 2-عزت نفس کسی که نزد دیگران خوار و ذلیل است چشم طمع به دیگران دوخته است برای رسیدن به آب و نان برده ی این و آن می شود ، و یا به حقه بازی و فریب دیگران روی می آورد ، او هرگز نمی تواند به سوی قله ی تقوی حرکت کند .او چون کبوتری است که در دست این و آن اسیر است .انسان با روزه گرفتن، تا اندازه ای قلبش صاف و زلال می شود و به عظمت خود پی می برد و به خوبی در می یابد که نباید بنده ی شکم بود . باید عزت و شکوه خود را نگه داشت و از تنگناهای مالی با تحمل گرسنگی و سختی ها پیروز و سربلند بیرون آمد . ۳ -فروتنی برای رسیدن به قله ی تقوی باید از پرتگاه های خود بزرگ بینی و غرور و تکبر دور شد . انسان مغرور ، همیشه تنهاست ،هیچ کس دوست ندارد با او رفت و آمد کند چرا که کسی حاضر نیست فخر فروشی او را تحمل کند و خود را در نزد او کوچک نماید . انسان مغرور چون کسی است که از جمع قله پیمایان کناره گرفته و به عقب بر می گردد و حرف هیچ کس را گوش نمی دهد . او هرگز قله را فتح نخواهد کرد . روزه او را از غرور دور و به سوی کمال و قله ی پرهیز گاری رهنمون می سازد .
4-دوری از گناه
در مسیر قله ی تقوی راهزنان کمین کرده اند تا قله پیمایان را با وعده های شیرین و کاذب خود از مسیر برگردانند . راهزنان قله ی تقوی , شیطان ، هوای نفس و دوستان ناباب هستند که راهیان قله ی تقوی را به گناه دعوت می کنند . کسی که می خواهد به قله ی تقوی برسد باید از شیرینی ها و لذت ها ی زود گذر گناهان به راحتی صرف نظر کند و روح پاک خود را نیالاید .
ادامه مطلب + دانلود...
بازدید
یکی از فوائد تربیتی روزه تقویت اراده است . بویژه برای کسانی که در تصمیم گیریها خیلی زود سرخورده شده و واپس می زنند .
یکی از روانشناسان آلمانی می گوید : که بزرگترین وسیله ای که با آن می توان به تقویت اراده پرداخت چیزی نیست جز روزه و این درحالی است که اسلام حدود ۱۴ قرن پیش به آن اشاره کرده است و به روانشناسان امروز روشن شده .
اثرات شفا بخش روزه:
پزشکان بسیاری دربیمارستانهای آمریکا ، انگلیس ، آلمان ، فرانسه … از طریق تجویز روزه وامساک بیماران بسیاری را درمان کردند.
بیماریهای مانند : زکام نای و نایچه ، نوراستنی ( عصبانیت) ، بیماریهای کبد ، سینوزیت ، بیماری اسکروز، کم خونی و ضعف عمومی بدن ، ضعف روده ها ، سل، رماتیسم ،نقرس ، بیماریهای کلیه ، سیفلیس ، طاعون ، سردرد ، چاقی ، ورم رگهای بزرگ قلب ، سرطان خون، بیماری های زنان ( اختلالات قاعدگی، یائسگی،سقط ، نازائی )
نظریات پزشکان جهان درباره روزه:
دکتر هلموت لوترنر و روزه:
او یک پزشک آلمانی است که درکتاب اخیر خود با نام جوان شدن می نویسد :
روزه بهترین فرصت است که انسان درفرم بماند یا به فرم اصلی خود بازگردد . وی می گوید : درمدت روزه داری باید از نوشیدن چای خود داری و بیشتر سبزی مصرف گردد و روزه می تواند بسیاری از امراض دستگاه گوارش وقلب و…. را معالجه کند.
دکتر تومانیاس وروزه:
بزرگترین فایده کم خوردن و پرهیزنمودن ( روزه ) آن است که چون معده در مدت یازده ماه لاینقطع مملو از غذا بوده ، درظرف یکماه روزه داری می تواند مواد غذایی خود را بخوبی دفع سازد و همین طور کبد که برای هضم مجبور است دائما صفرا ترشح کند درمدت سی روز ترشحات صفرا وی را صرف حل کردن باقیمانده غذا درمعده می کند و روزه بهترین دارو برای سوء هاضمه است.
پیشگیری از یبوست درماه مبارک رمضان:
به علت عدم آشامیدن آب در طول روز درماه مبارک رمضان حرکات دوری روده کاهش یافته ومنجر به یبوست در طول روز می شود . برای رفع آن :
۱- نوشیدن آب از حدود یک ساعت بعد از افطار تا نیم ساعت قبل از سحری خوردن
۲- استفاده از انواع سبزیجات خام و پخته و میوه جات نیز در لینیت مزاج موثر است .
۳- می توان از خیسانده آلو وانجیر بعد از صرف غذا به عنوان دسر استفاده کرد تا مزاج را روان کند
۴- پرهیز ازخوردن چای پررنگ ، قهوه ، کاکائو چون موجب پیدایش حالت یبوست می شود
بهترین زمان برای خوابیدن و درس خواندن درماه مبارک رمضان:
تغییراتی که در هورمونهای بدن ( بخصوص گوارش ) ایجاد می شود اقتضا می کند :
۱- انسان شب ها زودتر بخوابد و صبح زودتر برخیزد
۲- در فاصله طلوع سپیده صبح تا هنگام طلوع آفتاب نخوابد
۳- همچنین از نزدیک غروب آفتاب تاهنگام مغرب شرعی زمان نامناسبی برای خوابیدن است
۴- خواب قیلوله اثر نشاط بخشی دارد
۵- خواب باشکم پر بلافاصله پس از صرف سحری غالبا منجر به پیدایش طعم نامطبوع دردهان و ایجاد کسالت و بی نشاطی می گردد .
۶- اشخاصی هم که توفیق عبادتهای شبانه را دراین ماه دارند لازم است حداقل ۶-۵ ساعت استراحت و خواب آرام داشته باشند .
۷- ساعات مناسب درس خواندن ، درساعات توصیه شده برای بیداری است (بین طلوعین ) البته بلافاصله بعد از صرف غذا یا درلحظات پایانی روز وغلبه گرسنگی زمان مناسب نیست.
سفارش های عمومی برتغذیه درماه مبارک رمضان:
۱- هنگام افطار از آغاز کردن تغذیه با آب سرد ، نوشابه ومانند آن جدا خود داری شودبرای رفع گرسنگی بهتر است از آب ولرم یا چایی کم رنگ استفاده گردد.
۲- افطار راباخوردن خرما ، کشمش ، عسل با یک قند طبیعی آغاز کنید تا اشتها کنترل شود وزیاده خوری کمتر پیش می آید
۳- خوردن چای شیرین کم رنگ ، شیرگرم ، فرنی ، حلیم بی روغن در آغاز افطار مناسب است
۴- نان وپنیر و سبزی یا نان وپنیر وگردو برای افطار مناسب تر از آش و سوپ است : چون نفخ آور هستند
۵- سبزی را درافطار میل کنید و درسحری بهتر است کمتر مصرف شود چون گاهی منجر به تشنگی می شود
۶- حتما در غذای افطار وبه خصوص سحر میوه میل کنید ( بخصوص آلو وانجیر خیسانده )
۷- اگر دچار بیوست می شوید علاوه بر خوردن آلو ازخورشت های ملین مانند : خورشت آلو ، و خورشت های سبزی دار استفاده کنید
۸- در طول روز که در حال امساک روزه اید از رفتن به حمام داغ و خون دادن و سایر کارهایی که باعث ضعف می شود خود داری کنید.
ادامه مطلب + دانلود...
بازدید
راهنمای درمان قطعی انواع سرطان، ایدز، هپاتیت، آلرژی، اعتیاد، بیماریهای قلب، کبد، ریه، کلیه، تومورمغزی، معده، روده، سینوزیت، آب مروارید، پیرچشمی، قند، فشارخون، چاقی و دیگر بیماریها
در این روش درمان، به بدن اجازه داده میشود تا با اجرای مکانیسم از پایین به بالا، خود را مانند روزی که متولد شده بازسازی و از همهی بیماریها و نارساییها پاکسازی نماید. در حالت عادی، مکانیسم بدن از بالا به پایین است. یعنی: ۱ـ از راه دهان خوراک دریافت میکند. ۲ـ مواد سودمند را جدا میکند. ۳ـ چربیها و یا قند اضافه و برخی دیگر از مواد زائد را در جاهای خالی بدن مانند پیرامون شکم، زیر پوست سر، پیرامون قلب و ..ذخیره میکند. ۴ـ دیگر مواد زائد را از راه روده دفع میکند؛ ولی در مکانیسم از پایین به بالا، چون بدن جز آب چیزی دریافت نمیکند، برای تأمین انرژی برای زنده ماندن، خود را بررسی و ذخیرههای سودمند و ناسودمند را برای مصرف فراخوانی میکند. آنچه سودمند بداند میسوزاند و آنچه زیانآور بداند، از راه دهان به صورت خلط بیرون میریزد؛ به همین دلیل آب دهان بیمار، به صورت چسبناک و کشدار میشود که بایستی بیرون ریخته شود. در این روش، از یک سو غذای کافی برای ادامهی زندگی میکربها، باکتریها و یا سلولهای سرطان به آنها نمیرسد و از سوی دیگر بدن برای زنده ماندن، با تمام توان هر چه را در جای جای خود پیدا کند به عنوان غذا شناسایی میکند. در این حالت، هیچ میکرب، باکتری و یا سلول سرطانی تاب مقاومت در برابر بدن را ندارد. ممکن است برای کسی این پرسش پیش آید که بیماریهای ویروسی چگونه با این روش درمان میشود؛ در حالی که ویروسها از غذایی که به بدن داده میشود استفاده نمیکنند. پس چگونه میتوان با قطع غذا از بدن و تنها نوشیدن آب، بیماریهای ویروسی مانند: ایدز، سل و … را درمان کرد؟ پاسخ این است که بدن در دورهی آبدرمانی، هیچ میکرب، ویروس، باکتری و یا سلول سرطانی را نمیکشد. دلیل آن هم این است که بیمار تب نمیکند و هیچ جای بدنش نیز عفونت نمیکند؛ بلکه بدن با نیروی فوقالعادهای که هنوز برای دانش پزشکی ناشناخته است، هر گونه میکرب، باکتری، ویروس و یا سلول سرطانی را از سوراخ بسیار ریزی که در انتهای زبان است به صورت خلط بیرون میریزد.
این روش درمان برای افراد بالای ۵ سال سودمند است؛ البته برای آنان که زیر ۱۸ سال دارند، دورههای ۳ تا ۶ روز توصیه میشود. کسی که میخواهد برای نخستین بار آبدرمانی کند، چنانچه به خود اطمینان ندارد که توانایی انجام آن را دارد یا خیر، میتواند از ۱ تا ۵ یا تا ۱۲ روز آبدرمانی کند. در این مدت، هرگاه دید توانایی ادامه را ندارد و از انجام کارهای روزانه باز میماند، برنامه را قطع مینماید. سپس به تعداد روزهای آبدرمانی، استراحت میکند و بار دیگر آغاز میکند؛ و چون اندکی از جسمش پاکسازی شده، توانایی بیشتری دارد. از این رو، این بار دو برابر روزهای پیش، آبدرمانی میکند. چنانچه در این دوره نیز باز هم توانایی ادامه نداشت، آن را قطع و سه برابر روزهای آبدرمانی استراحت میکند. سپس برای سومین بار آغاز و هر کس که باشد میتواند آن را به پایان ببرد.
در این روش، شخص تا چهل شبانهروز، جز آب و چای چیز دیگری نمیخورد. در این مدت، بدن انسان خود را بررسی میکند و آنچه برایش سودمند است نگه میدارد و از آن استفاده میکند و آنچه برایش زیان دارد، به صورت خلط، از راه دهان بیرون میکند؛ و نشان پاکسازی شدن خود از همهی بیماریها را به صورت سرخ شدن سراسر زبان نشان میدهد. در چنین حالتی، بدن مانند روزی است که متولد شده است؛ زیرا اگر به زبان نوزادی که تازه متولد شده نگاه کنید، میبینید کاملا قرمز است. بیمار یک روز ییش از آغاز آبدرمانی، آزمایش خون و ادار میدهد و یک روز پس از پایان دوره نیز آن را تکرار میکند تا اثرات این روش درمان را بر بدن خود ببیند.
کسانی که شوره¬ی سر یا ریزش مو دارند، از روز دهم آب درمانی، شورهی آنان از بین میرود و ریزش مو متوقف میشود. چربی موی کسانی هم که دارای موهای چرب هستند از بین می¬رود و اگر شخص دوره را به پایان برساند، هرگز موی چرب، شوره و یا ریزش مو نخواهد داشت. برای کسانی که سنشان زیر ۵۰ سال است و بخشی از موهای خود را از دست دادهاند، پس از پایان دوره، ممکن است موهای تازه بروید.
روش انجام آب درمانی چنین است:
(۱)ـ پیش از آغاز، شخص خانوادهی خود را از کاری که میخواهد انجام دهد و مزایای آن آگاه میکند تا هم در مدت دوره از سوی آنها سرزنش نشود و هم این که چنانچه در مدت دوره برای او مشکلی پیش آمد، افراد خانواده بدانند که چه باید بکنند.
(۲) ـ از ۳ روز پیش از آغاز، هر بامداد پیش از صبحانه و شب پیش از خواب، ۲ قاشق غذاخوری خاکشیر و یک قاشق مرباخوری عسل را در یک لیوان آب گرم حل کرده و مینوشد. یک روز پیش از آغاز نیز ناهار و شام فقط سوپ و یا مانند آن میخورد.
(۳)ـ اگر کسی که میخواهد آبدرمانی کند دارای بیماریهای خطرناکی مانند سرطان، هپاتیت و یا ایدز است و محدودیت زمانی دارد مثلاً بیشتر از دو یا سه ماه زنده نیست، میبایست ۴۰ روز را پی در پی آبدرمانی کند؛ ولی چنانچه فرصت بیشتری دارد، برای این که بتواند ۴۰ روز را بدون غذا با موفقیت سپری کند، بهتر است اول ۵ روز آبدرمانی کند و سپس ۱۵ روز غذا بخورد. پس از آن ۷ روز و ۲۱ روز غذا بخورد؛ و در پایان، ۱۰ روز و یک ماه غذا بخورد و پس از آن به آسانی میتواند ۴۰ روز آبدرمانی کند.
(۴)ـ برای این که با آغاز آب درمانی، و قطع غذا از معده، مدفوعات متوقف شده در اعماق رودهها جسم را مسموم نکند و باعث سرگیجه و سردرد نشود، شخص در شب سوم که طبق بند ۲ رفتار کرده است، ۴ ساعت پس از خوردن سوپ، ۶۰ سی.سی روغن کرچک میخورد تا آنچه در رودهها باقی مانده، بیرون رانده شود. چنانچه خوردن روغن کرچک دشوار باشد، میتواند به جای آن، از دم کردهی گیاه سِنا و گل سرخ به اندارهی ۲ لیوان استفاده کند.
آب درمانی ۲
(۵)ـ در طول دوره، دیگر نباید روغن کرچک یا هرگونه مسهل استفاده کند؛ زیرا آب زیادی از جسم میگیرد و باعث ضعف شدید میشود. در صورتی که بدن به آب بسیاری نیازمند است. از این رو، خوردن روغن کرچک یا هر مسهل دیگر در هفتهی اول درمان، اختلالاتی در رودهها پدید میآورد که شاید تا بیش از یک روز هم ادامه یابد؛ ولی چنانچه بیمار به سردرد دچار شد و با تنقیه بهبود نیافت، پس از پایان هفتهی اول، میتواند هر سه یا چهار روز یکبار مسهل بخورد.
(۶)ـ از آن ساعت به بعد، تنها آب میخورد.
نکته: پس از یک تا دو روز از آغاز آب درمانی، با ترک غذا، زبان سفید میشود و اشتها کور میشود؛ ولی در پایان روز چهلم، اشتها برمیگردد. چنانچه پیش از پایان دوره، میل به غذا برگردد، تصادفی و ناشی از کوشش و خستگی بسیار است. این اشتهاء، حقیقی نیست و با آشامیدن دو جرعه آب خنک از بین میرود. به این موضوع مهم نیز باید توجه داشت که نشانهی پایان درمان، ۴۰ روز نیست؛ بلکه سرخ شدن سراسر زبان و بازگشت میل به غذاست. از این رو ممکن است این دو نشانه برای کسی کمتر از ۴۰ روز آشکار شود که نشان از پایان آب درمانی است. ضعفی که در نخستین روز پیش میآید، در واقع حالتی است که میان تغیر مکانیسم بدن از حالت از بالا به پایین به از پایین به بالاست؛ و با رویکرد بدن به مکانیسم از پایین به بالا و استفاده از ذخیرههای خود، ضعف نیز پایان مییابد. بیمار نباید به هیچ روی نگران زخم معده و روده باشد و گمان کند که با نخوردن غذا زخم معده و یا روده میگیرد؛ زیرا نه تنها پس از ۲۴ ساعت که اشتها کور میشود، معده دیگر برای غذا ترشح اسیدی ندارد، بلکه چنانچه بیمار دارای زخم معده یا روده باشد، با سرعت باورنکردنی بهبود مییابد.
(۷)ـ بیمار هر روز ۱۸ لیوان آب برابر با چهار لیتر مینوشد. ۹ لیوان صبح و ۹ لیوان بعدازظهر. البته در کنار آن، میتواند تنها یک لیوان چای نیز بنوشد؛ زیرا نوشیدن بیش از یک لیوان باعث دفع املاح بدن و آسیبپذیری دیوارهی قلب و رگها میشود. روی هم رفته از چهار لیتر بیشتر نباید آب بنوشد؛ زیرا نوشیدن بیشتر از این مقدار، ممکن است باعث رقیق شدن خون و مرگ شود.
برای این که نمک بدن نیز تأمین شود، بیمار همهی آب مصرفی را از آب جوشیده استفاده نمیکند؛ زیرا پس از پایان ذخیرهی نمک بدن در پانزده روز نخست، چنانچه نمک کافی به بدن نرسد، عضلات دچار سستی و در نتیجه بدن دچار ضعف میشود. ضعفی که با افزایش قند از بین نمیرود و ممکن است بیمار را از ادامهی درمان از روز بیستوپنجم به بعد بازدارد. از این رو، بهتر است برای اطمینان از سالم بودن و دارای املاح بودن آب، ۹ لیوان آب جوشیده را با ۹ لیوان آب معمولی بیامیزد؛ سپس در دو لیوان از آبی که صبح و عصر مینوشد، مقدار بسیار ناچیزی نمک بیفزاید؛ به گونهای که شوری آب را احساس نکند؛ و تنها تلخی آب را احساس کند. برای این که تلخی آب را هم احساس نکند، میتواند یک قاشق غذاخوری آبلیمو به آن بیفزاید که بسیار خوشمزه هم خواهد بود.
بیمار میتواند ۱۸ لیوان را در میان ۱۶ ساعت بیداری تقسیم کند تا در هر ۵۰ دقیقه، یک لیوان آب بنوشد و ناچار نشود که در یک زمان چند لیوان با هم آب بنوشد؛ ولی چنانچه نوشیدن این اندازه آب یا چای برای کسی با کاهش کنترل او بر ادرار همراه باشد، میتواند ۲ لیوان از آن کاسته و تنها ۱۶ لیوان در شبانهروز آب بنوشد؛ زیرا نزدیک ۲ لیوان نیز بدن از راه تنقیه جذب خواهد کرد که توضیح داده خواهد شد.
(۸)ـ برای جلوگیری از آمیخته شدن آب یا چای با خلط دهان، بیمار پیش از نوشیدن، دهان خود را میشوید.
(۹)ـ در پانزده روز نخست، ادرار بی رنگ است؛ ولی پس از آن، ممکن است به رنگ زرد مایل قرمز باشد که جای نگرانی نیست.
آب درمانی ۳
(۱۰)ـ برای این که سه نشانهی مهم حیاتی: نبض، دمای بدن و فشار خون تنظیم باشد و نیز قند کافی به مغز برسد و بیمار بتواند تا پایان ادامه دهد، برای کسی که متناسب با قدش از ۱۰ تا ۱۵ کیلو اضافه وزن دارد، در ۱۰ روز نخست، هر روز دو قاشق مرباخوری عسل، یکی صبح و دیگری بعدازظهر را در آب حل میکند و مینوشد؛ و از خوردن یکبارهی عسل به میزان بیشتر خودداری میکند که قند خون به یکباره بالا نرود. از روز یازدهم تا پایان دوره، به دلیل کاهش چربیها و قند بدن، برای جلوگیری از کاهش قند مغز و در نتیجه پیدایش ضعف، میزان عسل را میتواند به سه برابر افزایش دهد و هر ۴ ساعت یک بار بخورد. در این صورت از ۱۸ لیوان آب مصرفی در روز، ۶ لیوان آن با عسل آمیخته است و شخص به صورت یک در میان آب شیرین و غیر شیرین مینوشد. چنانچه در روز یازدهم که میزان عسل سه برابر میشود، فشار خون افزایش یافت، میتواند به هر لیوان شربت عسل یک قاشق غذاخوری آبلیمو بیفزاید. کسی که اضافه وزن ندارد، از همان روز نخست تا پایان دوره، هر روز ۶ قاشق مرباخوری عسل با آب مینوشد. کسی که از ۱۵ تا ۲۵ کیلو اضافه وزن دارد، در ۱۰ روز نخست، روزانه دو قاشق مرباخوری عسل و از روز یازدهم تا پایان دوره، روزانه ۴ قاشق مرباخوری عسل و کسی بیشتر از ۲۵ کیلو اضافه وزن دارد، چنانچه فشار خونش از حالت عادی کمتر نشود و ضربان قلبش کاهش نیابد و دچار سرگیجه نشود، میتواند تنها آب خالص بنوشد؛ ولی اگر در چند روز نخست فشار خونش پایین آمد، میتواند در ۱۰ روز نخست، روزانه ۲ قاشق مرباخوری عسل و از یازدهم تا پایان، روزانه ۳ یا چهار قاشق مرباخوری عسل با آب بخورد. روی هم رفته هر کس با هر وزنی که این درمان را انجام میدهد، بجز میزان تعیین شدهی عسل، هرگاه دچار کاهش فشار خون گردید، بی درنگ یک قاشق مرباخوری عسل در نصف لیوان آب حل کرده و مینوشد.
ادامه مطلب + دانلود...