جستجو در تک بوک با گوگل!

تابعيت پايگاه تك بوك از قوانين جمهوري اسلامي ايران

جان اف. کندی

1,216

بازدید

نوابغ

جان فیتزجرالد کِنِدی (زادهٔ ۲۹ مه ۱۹۱۷ – درگذشتهٔ ۲۲ نوامبر ۱۹۶۳) (جان اف.کندی، جی.اِف.کِی یا جک کندی نیز نامیده می‌شود). سی و پنجمین رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا بود.
او از ۱۹۶۱ تا زمان به قتل رسیدنش در ۱۹۶۳ ریاست جمهوری را به عهده داشت. او که عضوی از خانوادهٔ سیاسی و مشهور کندی بود به عنوان نمادی از لیبرالیسم آمریکایی مشهور است. در طول جنگ جهانی دوم او در اقیانوس آرام ناوبان بود و به خاطر شجاعت در نجات جان سربازانش مدال گرفت. کندی هنگام آغاز ریاست جمهوری ۴۳ سال داشت و از این رو جوان‌ترین رئیس جمهور تاریخ آمریکاست (پیش از او تئودور روزولت این عنوان را در دست داشت).
از اتفاقات مهمی که در دوران ریاست جمهوری او افتاد می‌‌توان به تهاجم ناموفق به خلیج خوک‌ها، بحران موشکی کوبا، ساخته شدن دیوار برلین، آغاز مسابقه فضایی، اولین اتفاقات جنگ ویتنام و جنبش حقوق مدنی آمریکا اشاره کرد.
کندی رکوردهای دیگری نیز دارد. او تنها کاتولیک رومی است که به ریاست جمهوری رسیده، اولین رئیس جمهور آمریکا که متولد قرن بیستم بود، آخرین رئیس جمهوری که در طول دوره‌اش به قتل رسید، آخرین کاندید حزب دموکرات از شمال آمریکا که به ریاست جمهوری رسید و آخرین کسی که هنگام انتخاب شدن عضو مجلس سنا بود.
کندی در ۲۲ نوامبر ۱۹۶۳ با ۴۶ سال و ۱۷۷ روز سن به قتل رسید. این جوان‌ترین سن مرگ برای یک رئیس جمهور آمریکاست. قتل او را از مهم‌ترین اتفاقات تاریخ آمریکا می‌‌دانند، زیرا این قتل باعث مطرح شدن و به نوعی محبوبیت بیشتر او در آمریکا شد و باعث شد او الهام بخش نسل‌های متعددی باشد.
تولد، کودکی و تحصیلات اولیه
کندی در بروکلین، ماساچوست به دنیا آمد. والدین او جوزف پ. کندی پدر و رز فیتزجرالد بودند.
بعدها فاش شد که کندی در جوانی از یک بیماری کمیاب به نام «آدیسون» رنج می‌برده است. این بیماری و دیگر بیماری‌های او در زمان زندگی‌اش از عموم پنهان نگاه داشته می‌شد.
کندی در یکی از مهم‌ترین مدارس آمریکا، مدرسهٔ «چوآته» درکانکتیکات تحصیلاتش را انجام داد و در سال ۱۹۳۵ فارغ‌التحصیل شد. قبل از ثبت نام در کالج او یک سال را در لندن و در «مدرسهٔ اقتصاد لندن» دوره‌ای در اقتصاد سیاسی زیر نظر پروفسور «هارولد لاسکی» گذراند. در پاییز ۱۹۳۵ او به دانشگاه پرینستون رفت اما به علت بیماری یرقان مجبور به ترک آنجا شد. پاییز سال بعد او به کالج هاروارد رفت. او در خلال مدتی که در هاروارد درس می‌خواند دوبار به اروپا و بریتانیا رفت. در این مدت پدر او سفیر آمریکا در دربار سلطنتی بود.
در ۱۹۳۸، کندی پایان‌نامهٔ خود تحت عنوان چرا انگلستان خوابید؟ را نوشت. این اثر در مورد نقش انگلستان در توافق‌نامه مونیخ بود. او در ژوئن ۱۹۴۰ با نشان «کام لائود» و لیسانس مسائل بین‌الملل از هاروارد فارغ‌التحصیل شد. در همین سال پایان‌نامهٔ او به عنوان کتاب انتشار یافت و از پرفروشترین کتاب‌های سال شد.
خدمت نظامی
در بهار ۱۹۴۱، کندی برای ارتش آمریکا داوطلب شد، اما تقاضای او به علت مشکلات پزشکی‌اش رد شد. اما در سپتامبر همان سال او در نیروی دریایی آمریکا استخدام شد. این استخدام به این علت ممکن شد که کندی از از نفوذ مدیر «او ان آی» (دفتر اطلاعات نیروی دریایی)‌ که زمانی کارمند جوزف کندی در سفارت بود، استفاده کرد. او در این دوران با درجهٔ سربازی (درجهٔ انساین) در دفتری خدمت می‌کرد که کارش تهیهٔ بولتن و اطلاعات برای دبیرخانهٔ نیروی دریایی بود. در همین زمان بود که پرل هاربر مورد حمله قرار گرفت. همچنین در همین دوران بود که کندی رابطهٔ عاشقانه‌ای را با «اینگا آرواد»، جاسوس نازی، آغاز کرد. گرچه این رابطه مدتی بعد و پس از انتقال کندی به دفتر «او ان آی» در کارولینای جنوبی پایان یافت.
کندی ابتدا دوره‌هایی در مدرسهٔ آموزشی دفترداران ذخیرهٔ نیرودریایی و مرکز آموزشی اسکادران قایق‌های «پی تی» گذراند و پس از آن به پاناما و جبههٔ اقیانوس آرام در جنگ اعزام شد. او در جبههٔ اقیانوس آرام در چندین نبرد شرکت کرد، ‌به درجهٔ ستوانی رسید و فرماندهی یک قایق پی تی را در دست داشت.
در ۲ آگوست ۱۹۴۳ قایق کندی،‌ پی تی ۱۰۹، در نزدیکی‌های نیو جورجیا (نزدیکی جزایر سلیمان) مشغول انجام عملیاتی نظامی بود که توسط یک ناو ژاپنی نابود شد. در این حادثه پشت کندی که از قبل نیز دچار مشکلاتی بود بیشتر مصدوم شد. با این حال و با همین پشت آسیب دیده کندی یک مرد زخمی دیگر را نیز به دوش کشید و سه مایل در اقیانوس شنا کرد تا به جزیره‌ای برسد. بخاطر این اقدام او مدال نیروی دریایی را دریافت کرد.
او در زمان خدمت در جنگ جهانی دوم همچنین نشان‌های «قلب ارغوانی»،‌ «مدال کمپین آسیا-اقیانوس آرام» و «مدال پیروزی جنگ جهانی دوم» را کسب کرد. او در اوایل سال ۱۹۴۵، چند ماه پیش از تسلیم ژاپن از خدمت مرخص شد.
سال‌ها بعد در می‌‌۲۰۰۲ در یک سفر اکتشافی در جزایر سلیمان بقایای کشتی پی تی ۱۰۹ یافت شد.
 آغاز فعالیت سیاسی
کندی در سال ۱۹۶۰
پس از جنگ جهانی دوم کندی وارد جهان سیاست شد. این تا حدودی به علت پر کردن جای خالی برادرش، «جوزف پ. کندی پسر» بود که علیرغم امیدهای زیادی که خانواده به او بسته بود در جنگ کشته شد. در ۱۹۴۶، «جیمز مایکل کورلی» نمایندهٔ مجلس منطقه‌ای که کندی در آن زندگی می‌‌کرد (و جوی شدیداً طرفدار حزب دموکرات داشت)، شهردار بوستون شد و از نمایندگی استعفا داد. کندی خود را کاندید مجلس کرد و با اختلاف زیادی رقیبش از حزب جمهوری‌خواه را مغلوب کرد. کندی دو بار دیگر نیز انتخاب شد اما در این مدت با رهبری حزب دموکرات و هری س. ترومن اختلافاتی داشت.
کندی در ۱۲ سپتامبر ۱۹۵۳ با «ژاکلین لی بوویر» ازدواج کرد. او در دو سال اول ازدواجش عمل‌های نخاعی بسیاری انجام داد و بارها به مرگ نزدیک شد و معمولاً در سنا حاضر نمی‌شد. در این دوره او کتابی تاریخی به نگارش در آورد که در سال ۱۹۵۷ جایزه پولیتزر را بخاطر آن دریافت کرد.
 پشتیبانی خانواده کندی از مک کارتی
سناتور جوزف مک کارتی با خانوادهٔ کندی ارتباط حسنه‌ای داشت. حتی قبل از شهرت مک کارتی او از دوستان نزدیک جوزف پ. کندی بود. جوزف پ. کندی هزاران دلار به مک کارتی کمک کرده و یکی از مهم‌ترین طرفدارانش بود. مک کارتی در اواخر دههٔ ۴۰ میلادی، بارها مهمان کندی‌ها بود و در دوره‌ای با «پاتریشیا کندی» (خواهر جان کندی‌) رابطه داشت.
در سال ۱۹۵۳ به درخواست جوزف پ. کندی، مک کارتی، رابرت کندی را در سن ۲۷ سالگی در رده‌ای بالا استخدام کرد. در ۱۹۵۴ وقتی سنا تصمیم به محکومیت مک کارتی داشت، سناتور کندی به تناقضی برخورد. او در این زمان گفت: «چگونه می‌توانم رای به اخراج جو مک کارتی بدهم، آن هم برای کارهایی که او در زمانی انجام داده که برادر خودم جز خدمه‌اش بوده است؟»
گرچه در آن زمان رابرت کندی با یکی از خدمهٔ مک کارتی، روی کوهن، مشکلاتی پیدا کرده بود و از همکاری با مک کارتی استعفا داده بود. جان کندی پیش نویسی از سخنرانی در دفاع از اخراج مک کارتی را نوشت اما هرگز آن را ایراد نکرد. وقتی سنا در ۲ دسامبر ۱۹۵۴ به اخراج مک کارتی رای داد کندی در بیمارستان بود و هرگز، چه در آن زمان و چه بعدها، اعلام نکرد که اگر در سنا بود به چه چیز رای می‌داد.
 دورهٔ سناتوری در دههٔ ۵۰ میلادی
کندی از ۱۹۵۳ تا ۱۹۶۰ به مدت هفت سال سناتور بود.
در ۱۹۵۲، کندی با شعار «کندی بیشتر به ماساچوست خدمت خواهد کرد» خود را کاندید سنا کرد. او با حدود ۷۰ هزار رای بیشتر بر «هنری کابوت لودج پسر»، کاندید حزب جمهوری‌خواه، پیروز شد و به سنا راه یافت.
در ۱۹۵۶ کندی در مجمع ملی حزب دموکرات خود را کاندید نیابت ریاست جمهوری کرد، اما شکست خورد و به جای او سناتور ایالت تنسی، «استس کفائوور»، انتخاب شد. اما تلاش‌های انتخاباتی او برای گرفتن این مقام باعث افزایش شهرتش در درون حزب گردید.
در ۱۹۵۸، کندی اولین ویراست از کتابش – «ملت مهاجرین» – را منتشر کرد.
 انتخابات ریاست جمهوری ۱۹۶۰
در ۱۹۶۰، کندی اعلام کرد که قصد دارد برای ریاست جمهوری آمریکا کاندید شود. در انتخابات اولیهٔ درون حزبی او رقبایی چون سناتور هابرت ه. هامفری از مینه سوتا، سناتور لیندون ب. جانسون از تگزاس و «آدلای استیونسون»، ‌کاندید حزب دموکرات در انتخابات‌های ۱۹۵۲ و ۱۹۵۶ را در مقابل خود می‌دید. کندی در چند منطقهٔ کلیدی مانند ویسکونسین و ویرجینیای غربی در انتخابات اولیه پیروز شد. از آن‌جایی که ویرجینیای غربی به ایالتی با مردم محافظه‌کار و غالباً پروتستان مشهور بود که احتمال می‌رفت که به کندی کاتولیک رای ندهند او به معدنی در این ایالت رفت و از کارگران معدن خواست به او رای دهند. پس از پیروزی کندی در ویرجینیا بسیاری بر سر قبول او به عنوان کاندیدا موافقت کردند.
در ۱۳ ژوئیه ۱۹۶۰ حزب دموکرات رسماً اعلام کرد که کندی کاندید ریاست جمهوری این حزب است. کندی علیرغم جدال‌هایی که با جانسون در انتخابات اولیه داشت از او تقاضا کرد که به عنوان نایب رییس جمهور به همراه او کاندید شود. او برای پیروزی در انتخاباتی که به نظر می‌آمد از سال ۱۹۱۶ به این طرف نزدیک‌ترین انتخابات باشد، به محبوبیت جانسون در جنوب نیاز داشت. مهم‌ترین مسائل انتخاباتی در آن سال شامل چگونگی به حرکت در آوردن دوبارهٔ اقتصاد، کاتولیک بودن کندی، کوبا و چگونگی رقابت فضایی و موشکی با شوروی می‌شد. او برای این‌که اذهان را از فکر این‌که کاتولیسیسم رومی او بر تصمیم‌گیری‌هایش تأثیر می‌گذارد رها کند، در ۱۲ سپتامبر ۱۹۶۰ سخنرانی معروفی در هوستون، تگزاس ایراد کرد؛ «من کاندیدای کاتولیک نیستم. من کاندیدایی از حزب دموکرات هستم که اتفاقاً کاتولیک نیز هست! در مسائل عمومی من از طرف کلیسایم صحبت نمی‌کنم – و کلیسا نیز از طرف من صحبت نمی‌کند.»
در سپتامبر و اکتبر کندی به همراه کاندیدای حزب جمهوری‌خواه، ریچارد نیکسون که پیشتر سمت معاون آیزنهاور را داشت،‌ مناظراتی تلویزیونی برگزار کرد که اولین مناظرات تلویزیونی ریاست جمهوری در تاریخ آمریکا بودند. معروف است که نیکسون در این مباحثات عصبی و خیس عرق بود در حالی که کندی آرام و با متانت بود و همین از عوامل پیروزی او شد. بعضی‌ها حتی می‌گویند در مباحثات رادیویی نیکسون تأثیرگذارتر از کندی بود اما در تلویزیون این برعکس بود. بهرحال این مناظرات تلویزیونی نقطهٔ مهمی در تاریخ سیاسی آمریکا هستند زیرا از این به بعد بود که تلویزیون نقش مهمی در سیاست بازی کرد و جلوهٔ خوب مقابل دوربین از ملزومات کاندیداهای ریاست جمهوری شد.
در انتخابات نهایی در ۸ نوامبر ۱۹۶۰، کندی در جدالی بسیار نزدیک، نیکسون را مغلوب کرد. بسیاری می‌گویند که تقلب در ایالات تگزاس و ایلینویز باعث شد که نیکسون ریاست جمهوری را از دست بدهد.
ریاست جمهوری
کندی در ۲۰ ژانویه ۱۹۶۱، به عنوان سی و پنجمین رئیس جمهور آمریکا سوگند یاد کرد. او در سخنرانی افتتاحیهٔ معروفش از آمریکایی‌ها خواست که شهروندانی فعال باشد. او گفت: «نپرسید کشورتان چه می‌تواند برای شما بکند،‌ بلکه بپرسید شما چه می‌توانید برای کشورتان بکنید». او همچنین از ملل دنیا خواست که به هم بپیوندند تا با «دشمنان مشترک انسان: استبداد، فقر، بیماری و خود جنگ» بجنگند.
سیاست‌های خارجی
در ۱۷ آوریل ۱۹۶۱، کندی دستور حمله به کوبا به منظور تسخیر این کشور را صادر کرد. با همکاری سازمان سیا، ۱۵۰۰ تبعیدی کوبایی که در آمریکا آموزش دیده بودند تحت عنوان «بریگاد ۲۵۰۶» به قصد براندازی حکومت کاسترو به جزیره رفتند اما سیا پشتیبانی مردمی کاسترو را دست کم گرفته بود. مردم بر خلاف انتظار از این حمله استقبال نکردند. در دو روز بعد و تا ۱۹ آوریل، دولت کاسترو اکثر تبعیدی‌های مهاجم را دستگیر کرده و یا کشته بود و کندی برای آزادی ۱۱۸۹ نفر باقی مانده مجبور به مذاکره با کوبا شد. پس از گذشت ۲۰ ماه کوبا با دریافت محموله‌های غذا و دارو به ارزش ۵۳ میلیون دلار مهاجمان را آزاد کرد. این یک رسوایی بزرگ برای کندی بود اما او تمام مسئولیت آن را پذیرفت.
در ۱۳ اوت ۱۹۶۱، دولت آلمان شرقی شروع به ساختن دیوار برلین و جدایی برلین شرقی از قسمت غربی این شهر کرد. این امر به علت حضور نظامی آمریکا در برلین غربی بود. کندی مدعی شد که این بر خلاف توافقات «چهار قدرت» است ولی با این حال جلوی احداث و پیشروی آن تا طول ۱۵۵ کیلومتری را نگرفت و مخالفتی جدی با این قضیه نکرد.
بحران موشکی کوبا در ۱۴ اکتبر ۱۹۶۲ شروع شد. این بحران وقتی شروع شد که هواپیماهای جاسوسی آمریکایی از پایگاه‌های موشک‌های هسته‌ای میان‌برد شوروی در کوبا تصاویری تهیه کردند که استقرار موشک‌های شوروی در کوبا را مشخص می‌نمود. کندی در مقابل دوراهی مهمی قرار گرفته بود. اگر آمریکا به این پایگاه‌ها حمله می‌کرد جنگ جهانی‌ هسته‌ای با شوروی به سادگی آغاز می‌شد و اگر دست به هیچ اقدامی نمی‌زد باید خطر وجود سلاح‌های هسته‌ای در چند کیلومتری خودش را می‌پذیرفت. خطر دیگر این بود که آمریکا به عنوان نیروی ضعیف‌تر، آن‌هم در نیم‌کرهٔ خودش، شناخته شود. بسیاری از مقامات نظامی و کابینهٔ کندی خواستار حملهٔ هوایی بودند اما کندی تنها دستور به قرطینهٔ دریایی داد و تمام کشتی‌ها را مورد بازرسی قرار داد. او شروع به مذاکراتی با شوروی کرد و تنها یک هفتهٔ بعد با رهبر وقت شوروی، ‌نیکیتا خروشچف، به توافق رسید. خروشچف توافق کرد که موشک‌ها را از کوبا بیرون ببرد و آمریکا قول داد که هرگز به کوبا حمله نکند. همچنین در بند مخفی توافق‌ قرار بر این شد که آمریکا تا شش ماه دیگر موشک‌های خود را از ترکیه خارج کند. پس از این حادثه که بیش از هر زمانی (حتی تا به امروز) در تاریخ، جهان را به جنگ هسته‌ای نزدیک کرد،‌ کندی در مقابله با اتحاد شوروی بیشتر مراقب بود.
کندی با اعلام این‌که «آنانی که انقلاب صلح‌آمیز را غیرممکن کنند،‌ انقلاب خشونت‌آمیز را گریزناپذیر می‌کنند» با کمونیسم در آمریکای لاتین مبارزه می‌کرد. او «اتحاد برای پیشروی» را تأسیس کرد و کمک‌های مالی بسیاری به کشورهای آمریکای لاتین داد تا از انقلاب‌های کمونیستی در آن‌ها جلوگیری کند. او برای جا افتادن «اتحاد برای پیشروی» با فرماندار وقت پورتوریکو، «لوئیز مونوژ مارین،» همکاری نزدیکی داشت.
مثال دیگری از باور ظاهری کندی به قدرت غیرنظامی برای پیشرفت جهان تأسیس «نیروهای صلح» بود. در این برنامه (که تا به امروز نیز ادامه دارد)، آمریکایی‌های داوطلب به ملل در حال توسعهٔ جهان در اموری چون تحصیلات، کشاورزی،‌ پزشکی و ساخت و ساز کمک می‌کردند.
کندی همچنین در مقابله با کمونیسم از نیروی نظامی محدودی استفاده می‌کرد، اما بهرحال او نیز همچون روئسای جمهور قبلی در مقابله با گسترش کمونیسم مصمم بود و پیرو سیاست‌های قبلی آمریکا حمایت اقتصادی، سیاسی و نظامی از حکومت ویتنام جنوبی را ادامه داد. این حمایت شامل فرستادن مشاوران نظامی و نیروهای ویژه به منطقه نیز می‌شد. حضور آمریکا در منطقه مدام افزایش می‌یافت تا این‌که در دورهٔ پس از کندی نیروهای رسمی آمریکا رسماً در جنگ ویتنام درگیر شدند.
در ۲۶ ژوئن ۱۹۶۳، کندی به دیدار برلین غربی رفت و سخنرانی بسیار معروفی در ضدیت با کمونیسم ایراد کرد. هنگام سخنرانی کندی بعضی از مردم در سمت دیگر دیوار در برلین شرقی تجمع کرده بودند و با تشویق کندی عدم تمایل خود به تحت کنترل شوروی بودن را ابراز می‌کردند. کندی ساخت دیوار برلین را به عنوان مثالی از شکست کمونیسم عنوان کرد و گفت: «آزادی مشکلات بسیار دارد و دموکراسی کامل نیست،‌اما ما هیچ‌وقت مجبور به ساختن دیواری برای نگه‌داشتن مردم‌مان در کشور نبوده‌ایم!». این سخنرانی بخاطر جملهٔ «ایچ بین این برلینر» (در آلمانی: «من شهروندی از برلین هستم») که از سوی کندی ایراد شد، بسیار معروف است.
کندی همچنین پیشنهاد دهندهٔ اصلی «معاهدهٔ محدودیت آزمایش» را داشت که طبق آن آزمایش اتمی در زمین، در اتمسفر و زیر آب ممنوع بود و تنها آزمایش‌های زیرزمینی مجاز شمرده می‌شدند. آمریکا، بریتانیا و شوروی هر سه این معاهده را امضا کردند و در اوت ۱۹۶۳ کندی آن را به قانون رسمی تبدیل کرد. او این معاهده را از بزرگ‌ترین دستاوردهای دوران خود می‌دانست.
او در سال ۱۹۶۳ در سفر به ایرلند به همراه رئیس جمهور وقت ایرلند، اآمون ده والرا، «بنیاد آمریکا و ایرلند» را تأسیس کردند. هدف این بنیاد ایجاد ارتباط بیشتر بین آمریکایی‌های ایرلندی‌الاصل و کشور ایرلند بود.
 سیاست‌های داخلی
کندی برای اشاره به برنامهٔ داخلی خود از عبارت «خط مقدم جدید» استفاده می‌کرد. او از تخصیص بودجهٔ فدرال به تحصیلات و مراقبت‌های پزشکی برای سالمندان و دخالت دولت در مبارزه با بحران اقتصادی خبر داد. کندی همچنین قول پایان تبعیض نژادی را داد.
دادگاه عالی آمریکا در ۱۹۵۴ حکم به ممنوعیت جداسازی نژادی در مدارس عمومی را داده بود، اما هنوز نه تنها بسیاری از مدارس از این قانون سرپیچی می‌کردند، بلکه هنوز بسیاری از اتوبوس‌ها، رستوران‌ها، سینماها و دیگر اماکن عمومی نیز جداسازی می‌شدند.
کندی مبارزهٔ رسمی برای حقوق مدنی را در کمپینی در سال ۱۹۶۲ برای رای دهندگان سیاه‌پوست آغاز کرد.
در ۱۹۶۲، «جیمز مردیث» تصمیم گرفت که در دانشگاه می‌سی‌سی‌پی تحصیل کند، اما دانش‌آموزان سفیدپوست مانع او شدند. کندی ۴۰۰ مارشال فدرال و ۳۰۰۰ نیروی رسمی را به دانشگاه فرستاد تا از اینکه مردیث به راحتی اولین کلاس خود را می‌گذراند، اطمینان کسب شود.
کندی همچنین مارشال‌های فدرالی را برای دفاع از «رانندگان آزادی» منصوب کرد.
کندی از حقوق مدنی و انتگراسیون نژادی دفاع می‌کرد و در کمپین انتخاباتی‌اش در ۱۹۶۰ به «کورتا اسکات کینگ»، همسر مارتین لوتر کینگ پسر که در زندان به سر می‌برد،‌ تلفن کرد که باعث محبوبیت بیشتر او بین جامعهٔ سیاهپوستان شد. اما کندی وقتی به ریاست جمهوری رسید مخالفت‌هایی با جنبش حقوق مدنی ابراز کرد. او متعقد بود که این جنبش تنها سفیدپوستان جنوبی را بیشتر عصبانی می‌کند و تصویب قانون‌های حقوق مدنی در کنگره‌ای که اکثریتش با دموکرات‌های‌ جنوبی بود را سخت‌تر می‌کند.
در ۱۱ ژوئن وقتی فرماندار وقت آلاباما، جورج والاس از ورود دو دانشجوی سیاه به دانشگاه آلاباما جلوگیری کرد. کندی، مارشال‌های فدرال خود را برای مقابله با او به آلاباما فرستاد. عصر همان روز کندی سخنرانی معروفی در تلویزیون و رادیو در دفاع از حقوق مدنی ارائه داد. کندی، تصویب قانونی را کرد که بعدها و پس از مرگ او به عنوان «اعلامیه حقوق مدنی ۱۹۶۴» معروف شد را پیشنهاد داد.
در ۱۹۶۳، کندی پیشنهاد اصلاحاتی مالیاتی را داد که در پس از مرگش و در ۱۹۶۴ توسط کنگره تصویب شدند. این یکی از بزرگ‌ترین کاهش‌های مالیاتی در تاریخ آمریکا بود که حتی از کاهش مالیاتی ریگان در ۱۹۸۱ نیز فراتر است.
 حمایت از برنامه‌های فضایی
کندی مصمم بود که آمریکا باید در مسابقهٔ فضایی پیروز باشد. اتحاد شوروری در دانش فضایی از آمریکا جلوتر بود و کندی دریافت که آمریکا نمی‌تواند به پای شوروی برسد. او در سخنرانی در دانشگاه رایس در ۱۹۶۲ گفت: «هیچ ملتی که انتظار رهبری ملل دیگر را داشته باشد نمی‌تواند از این مسابقهٔ فضایی عقب بماند» و «ما می‌خواهیم در این دهه به ماه برویم و اینها،‌ نه بخاطر این‌که این‌ها کارهای آسانی هستند که به این خاطر که کارهایی سخت هستند!».
کندی از کنگره خواست که بودجه‌ای به ارزش بیش از ۲ میلیارد دلار را برای پروژهٔ آپولو تصویب کند. هدف این پروژه فرستادن انسان به کرهٔ ماه پیش از پایان دهه بود. در ۱۹۶۹، شش سال پس از مرگ کندی و پس از صرف ۱۱ میلیارد دلار، این هدف با قدم گذاشتن نیل آرمسترانگ و باز آلدرین به کرهٔ ماه برآورده شد.
قطعه‌هایی از سخنرانی روز ۲۵ مه ۱۹۶۱ کندی در مورد قصد آمریکا برای فرود آمدن بر ماه در ترانهٔ «آپولو» که توسط گروه آلن پارسونز پراجکت در ۱۹۹۶ خوانده شد استفاده شده‌اند.
انتصابات در دادگاه عالی
کندی دو نفر را به دادگاه عالی آمریکا منصوب کرد؛ «بیران رایموند وایت» و آرتور جوزف گولدبرگ (هر دو انتصاب به سال ۱۹۶۲).
تصویر، زندگی اجتماعی و خانواده
کندی و همسرش «جکی» (ژاکلین) نسبت به رئیس جمهوری‌ها و بانوان اول پیشین آمریکا بسیار جوان بودن و در محبوبیت بیشتر به ستاره‌های موسیقی و سینما می‌ماندند تا سیاست‌مداران. مدل‌های لباس آنان همه جا استفاده می‌شد و نشریات عامه‌پسند از عکس‌های آنان پر بود.
کندی فضا و اتمسفر کاخ سفید را عوض کرد. او باور داشت که کاخ سفید باید مکانی برای جشن گرفتن تاریخ، فرهنگ و دستاوردهای آمریکا باشد و هنرمندان، نقاشان، نویسنده‌ها، دانش‌مندان، شاعران، موسیقی‌سازان، بازیگرها،برندگان نوبل و ورزشکاران بسیاری را به کاخ سفید دعوت کرد. ژاکلین کندی نیز با تعویض فضای هنری و مبلمان کاخ سفید تقریباً تمام اتاق‌هایش را مجدداً تزئین کرد.
همچنین حضور دو فرزند جوان کندی، «کارولین» و «جان کندی پسر»، فضای کودکانه‌تری به کاخ سفید آورد. کندی‌ها بیرون محوطهٔ کاخ سفید یک کودکستان، استخر شنا و خانهٔ درختی تأسیس کردند.
در پشت این ظاهر پر زرق و برق کندی‌ها مشکلات کمی نیز نداشتند و با تراژدی‌های خانوادگی بسیاری روبرو بودند. ژاکلین در ۱۹۵۵ موردی از سقط جنین داشت و در ۱۹۵۶ دختر مرده‌ای به دنیا آورد. (این دختر بدون نام بود و در گورستان ملی آرلینگتون در کنار والدین‌شان به خاک سپرده شده اما می‌گویند که کندی‌ها می‌خواستند نام او را «آرابلا» بگذارند)‌. تراژدی دیگر مرگ کودک تازه به دنیا آمده‌شان «پاتریک بوویر کندی» در اوت ۱۹۶۳ بود.
کاریزمای کندی و خانوادهٔ او باعث شد که دورهٔ ریاست جمهوری او را با نام «کاملوت» بشناسند. این نام‌گذاری وقتی اعتبار بیشتری یافت که بعدها بیوهٔ کندی از علاقهٔ شوهرش به نمایش موزیکالی به همین نام در برادوی صحبت کرد.
قتل و پیامدهای آن
کندی در روز جمعه ۲۲ نوامبر ۱۹۶۳ در ساعت ۱۲:۳۰ بعداز ظهر در دالاس، ‌تگزاس به قتل رسید. «لی هاروی اسوالد» در ساعت ۷ بعداز ظهر همان روز به جرم قتل یک مامور پلیس دالاسی مجرم شناخته شد و در ساعت ۱۱:۳۰ شب به‌عنوان قاتل رئیس جمهور معرفی شد. اسوالد تنها دو روز بعد در ایستگاه پلیس دالاس توسط «جک رابی» به قتل رسید.
«لی هاروی اسوالد» اعلام کرد که او به کسی تیراندازی نکرده و مدعی شد که دارند از او به عنوان «طعمه» استفاده می‌‌کنند. او مدعی شد که عکسی که او را با سلاح قتاله نشان می‌داد جعلی است و صورت او را به بدن کس دیگری چسبانده‌اند. بدلیل مرگ او، بیگناهی یا مجرمی‌اش هرگز در دادگاهی اثبات نشد. بعضی منتقدان می‌گویند که اسوالد هیچ نقشی در این ترور نداشته است.
پنج روز پس از مرگ اسوالد رئیس جمهور جدید، لیندون ب. جانسون، «کمیسیون وارن» را تشکیل داد تا پروندهٔ این ترور بیشتر بررسی شود. این کمیسیون نتیجه گرفت که اسوالد به تنهایی در قتل دست داشته است. تحقیقاتی که بعده‌ها در دههٔ هفتاد توسط «کمیتهٔ انتخابی مجلس برای ترورها» صورت گرفت نیز قاتل بودن اسوالد را تایید کرد، اما این کمیته ادعا کرد که او احتمالاً تنها بخشی از دسیسه برای قتل رئیس جمهور بوده است. با این حال این کمیته مدرکی دال بر شرکت کس دیگری در این دسیسه ارائه نکرد.
منتقدان تئوری‌های بسیاری در چگونگی دقیق قتل کندی و مسئولان آن ارائه کرده‌اند که با هم دیگر و با گزارشات رسمی دولت بسیار متفاوت هستند. از مهم‌ترین مسائلی که مطح می‌شود می‌توان به تعداد گلوله‌ها، جهتی که گلوله‌ها از آن شلیک شدند، و این‌که کدام یک از گلوله‌ها به رئیس جمهور و کدام به فرماندار «جان کانلی» برخورد کرده، اشاره کرد.
تئوری‌های مختلف هر کدام کسی را مسئول مرگ کندی می‌دانند. معروف‌ترین این مسئولان فرضی از این قرارند: سیا، مافیا، کاگ‌ب، اشراقیون [۱]، فیدل کاسترو [نیاز به ذکر منبع]، نایب رئیس جمهور (لیندون ب. جانسون) [نیاز به ذکر منبع] و نوعی ائتلاف نظامی-صنعتی به رهبری ژنرال‌های ارتش.
میراث و خاطره
تلویزیون مهم‌ترین منبع خبری آخرین اخبار از قتل جان اف. کندی بود تا جایی که روزنامه‌های فردا بیشتر از این‌که به عنوان منبعی برای اخبار باشند برای یادگاری مناسب بودند. شبکه‌های تلویزیونی آمریکا برای اولین بار به پوشش خبری ۲۴ ساعته روی آوردند. تشییع جنازهٔ کندی و قتل لی هاروی اسوالد به طور مستقیم از تلویزیون آمریکا و بعضی کشورهای دیگر پخش شدند. می‌توان گفت که از همین‌جا بود که تلویزیون به عنوان یک منبع خبری مهم در مقابل روزنامه‌ها قد علم کرد.
در ۱۴ مارس ۱۹۶۷ بدن کندی به قبر و مکان یادبودی همیشگی در گورستان ملی آرلینگتون انتقال داده شد. سفیر سازمان ملل، آدلای استیونسون، اعلام کرد که «همهٔ ما اندوه مرگش را تا روز مرگ خود به همراه خواهیم داشت». کندی به همراه همسر و‌ کودک مرده‌شان به خاک سپرده شده و قبر برادرش رابرت نیز همان نزدیکی‌هاست. قبر او با «شعلهٔ جاودان» تزیین شده است.
بسیاری از سخنرانی‌های کندی، بخصوص سخنرانی افتتاحیه‌اش، از معروف‌ترین سخنرانی‌های تاریخ به شمار می‌روند و با وجود دوران نسبتاً کم ریاست جمهوری وی و عدم تغییر قانونی مهمی در زمان او معمولاً در کنار آبراهام لینکلن، جورج واشنگتن و فرانکلین د. روزولت به عنوان یکی از بهترین رئیس جمهورهای تاریخ آمریکا از طرف مردم برگزیده می‌شود.
یاد کندی به طرق مختلفی در فرهنگ آمریکا زنده نگاه داشته شده است. به افتخار یاد او، در ۲۴ دسامبر ۱۹۶۳، فرودگاه بین المللی «آدله‌واید» نیویورک به فرودگاه بین‌المللی جان اف. کندی تغییر نام داد. ناو جنگی «یو اس اس جان اف. کندی» در ۳۰ آوریل ۱۹۶۴ به یاد او شروع به کار کرد. دانشگاه جان اف. کندی در ۱۹۶۵ در پلزنت هیل، کالیفرنیا تأسیس شد. خانهٔ او در بروکلین، ماساچوست جلوه‌ای تاریخی و ملی به شمار می‌رود.
کیپ کاناورال در ۱۹۶۳ به کیپ کندی تغییر نام داد اما بعدها و در ۱۹۷۳ دوباره به نام اصلی‌اش برگشت. همچنین صدها مدرسه در سراسر دنیا به افتخار کندی نامگذاری شده‌اند. «انجمن اخوت فی کاپا تتا» در انستیتو پلی تکنیک ووستر به کندی مقام «برادر» را اعطا کرد.
کندی پس از مرگ و در ۱۹۶۳ مدال رئیس جمهوری آزادی را دریافت کرد و چهرهٔ او هنوز زینت‌بخش سکهٔ نیم‌دلاری در امریکاست.
 انتقادات
با وجود این‌که می‌توان کندی را از محبوب‌ترین ریاست‌جمهوری‌های تاریخ آمریکا خواند بسیاری از منتقدان بر این باورند که او لیاقت این محبوبیت را ندارد. آنان ادعا می‌کنند که او جوان و کاریزماتیک بود ولی فرصتی برای دستاوردهای بسیار در زمان ریاست جمهوری خود نیافت. با قبول این دلیل باید گفت که محبوبیت او بیشتر به این دلیل بود که بسیاری از برنامه‌هایی که نهایتاً بسیار به نفع مردم آمریکا شدند در زمان او آغاز گشتند. بر خلاف اکثر رئیس جمهوران امریکا دوران ریاست جمهوری او تقریباً از جنجال‌ها و رسوایی‌های مختلف به دور بود. اعلامیهٔ حقوق مدنی که او در ژوئن ۱۹۶۳ به کنگره داد بعدها توسط برادرش رابرت اف. کندی تا حدودی به کار بسته شد و در زمان لیندون ب. جانسون در ۱۹۶۴ کاملاً عملی شد.
زندگی خصوصی کندی نیز مورد انتقادات و گفتگوهای بسیاری است. مشکلات جدی سلامتی او که از عموم مردم پنهان می‌ماند (برای مثال بیماری آدیسون او)، داروهای بسیاری که مصرف می‌کرد، سابقهٔ طول و درازش در روابط عشقی پس از ازدواج و ارتباطات غیرمستقیم با بعضی جنایت‌کاران از مسائلی است که منتقدان در مورد آن‌ها نوشته‌اند. کتاب «طرف سیاه کاملوت» (۱۹۹۸) از سیمور هرش اثری کاملاً انتقادی به زندگی خصوصی کندی است. «یک زندگی ناتمام» (۲۰۰۳) از «رابرت دالک» یک بیوگرافی بی‌طرفانه‌تر است اما اطلاعات و جزئیات بسیاری راجع به مسائل سلامتی کندی در بردارد.
یکی از معروف‌ترین منتقدان کندی نوآم چامسکی است. کتاب او تفکری دوباره به کاملوت: جی اف کی، ‌جنگ ویتنام و فرهنگ سیاسی آمریکا (۱۹۹۳) تصویری جدید و کاملاً متضاد با تصویر عمومی دوران کندی می‌دهد. این کتاب بیشتر سیاست‌های کندی را نقد می‌کند و از زوایای تازه‌ای به نقد کندی می‌‌پردازد. به طور مشخص، ‌چامسکی و بسیاری دیگر افزایش حضور نظامی آمریکا در ویتنام تحت تأثیر کندی را از کارهای منفی او می‌دانند.

رئیس‌جمهورهای آمریکا
 

واشنگتن | ج. آدامز | جفرسون | مدیسون | مونرو | ج.ک. آدامز | جکسون | ون بورن | و. هریسون | تایلر | پولک | تیلر | فیلمور | پیرس | بوکانان | لینکلن | جانسون | گرانت | هیس | گارفیلد | آرتور | کلیولند | هریسون | کلیولند | مک‌کینلی | ت.روزولت | تافت | ویلسون | هاردینگ | کولیج | هوور | ف.روزولت | ترومن | آیزنهاور | کندی | ل. جانسون | نیکسون | فورد | کارتر | ریگان | ج.ه.و.بوش  | کلینتون | ج.و.بوش
 

منابع :

 

دانلود کتاب






برچسب ها

مطالب مشابه با این مطلب

    جواب های بیل گیتس به سوالات همیشگی آزمون های استخدامی

    بیل گیتس تا به حال هزاران نفر را در مایکروسافت و همچنین بنیاد بیل و ملیندا که یک بنیاد خیریه است، اسخدام کرده است.

    از میرزا اسماعیل دولابی چه می دانید ؟

    از میرزا اسماعیل دولابی چه می دانید ؟ ۴٫۳۸/۵ (۸۷٫۵۳%) ۱۴۶ امتیازs از میرزا اسماعیل دولابی چه می دانید ؟ از میرزا اسماعیل دولابی چه می دانید ؟ محمد اسماعیل دولابی در روستای دولاب از توابع تهران زاده شد. در جوانی به شغل کشاورزی […]

    فاصله اسلام پا برهنگان با مدیران نجومی‌

    فاصله اسلام پا برهنگان با مدیران نجومی‌/ فاصله اسلام پا برهنگان با مدیران نجومی‌/ با انتشار سلسله فیش‌های حقوقی برخی مدیران دولتی در سال گذشته که نشان می‌داد این مدیران از بیت‌المال دریافتی‌های نجومی و بسیار کلان داشته‌اند احساسات عمومی جریحه‌دار شد، رهبر معظم […]

    زندگینامه استیفن هاوکینگ _ دانشمند انگلیسی

    زندگینامه استیفن هاوکینگ _ دانشمند انگلیسی ۳٫۶۷/۵ (۷۳٫۳۳%) ۳ امتیازs زندگینامه استیفن هاوکینگ _ دانشمند انگلیسی/ استیفن هاوکینگ ( انیشتین دوم و کاوشگر سیاهچاله ها) در روز هشتم ژانویه سال ۱۹۴۲ در آکسفورد چشم به جهان گشود. او از هر گونه تحرک عاجز است؛ […]

    مصاحبه خواندنی از زندگی خصوصی آیت الله خامنه ای

    مصاحبه خواندنی از زندگی خصوصی آیت الله خامنه ای ۴٫۴۴/۵ (۸۸٫۸۹%) ۹ امتیازs مصاحبه خواندنی از زندگی خصوصی آیت الله خامنه ای/ حضرت آیت الله سیدعلی خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در زندگی شخصی و سلوک فردی خود چگونه رفتار می کنند؟ چند […]

    پیام های کوتاه تربیتی امام خمینی

    پیام های کوتاه تربیتی امام خمینی ـ میزان بازماندن از حق، متابعت هوای نفس است. ـ ما باید این را بفهمیم که همه چیز هستیم و از هیچ کس، کم نداریم. ـ توکل به خدای تعالی، یکی از فروع توحید و ایمان است. ـ […]




هو الکاتب


پایگاه اینترنتی دانلود رايگان كتاب تك بوك در ستاد ساماندهي سايتهاي ايراني به ثبت رسيده است و  بر طبق قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند و به هیچ ارگان یا سازمانی وابسته نیست و هر گونه فعالیت غیر اخلاقی و سیاسی در آن ممنوع میباشد.
این پایگاه اینترنتی هیچ مسئولیتی در قبال محتویات کتاب ها و مطالب موجود در سایت نمی پذیرد و محتویات آنها مستقیما به نویسنده آنها مربوط میشود.
در صورت مشاهده کتابی خارج از قوانین در اینجا اعلام کنید تا حذف شود(حتما نام کامل کتاب و دلیل حذف قید شود) ،  درخواستهای سلیقه ای رسیدگی نخواهد شد.
در صورتیکه شما نویسنده یا ناشر یکی از کتاب هایی هستید که به اشتباه در این پایگاه اینترنتی قرار داده شده از اینجا تقاضای حذف کتاب کنید تا بسرعت حذف شود.
كتابخانه رايگان تك كتاب
دانلود كتاب هنر نيست ، خواندن كتاب هنر است.


تمامی حقوق و مطالب سایت برای تک بوک محفوظ است و هرگونه کپی برداری بدون ذکر منبع ممنوع می باشد.


فید نقشه سایت


دانلود کتاب , دانلود کتاب اندروید , کتاب , pdf , دانلود , کتاب آموزش , دانلود رایگان کتاب

تمامی حقوق برای سایت تک بوک محفوظ میباشد

logo-samandehi