جستجو در تک بوک با گوگل!

تابعيت پايگاه تك بوك از قوانين جمهوري اسلامي ايران

سیرکارآفرینی ۳

299

بازدید

سیرکارآفرینی ۳ ۱٫۰۰/۵ (۲۰٫۰۰%) ۲ امتیازs
گام ششم: هدفمندی
    اگرماتصوری اززندگی موفق داشته باشیم می توانیم اهداف خاصی را برای خود تعیین کنیم۰اوقاتی درزندگی وجود داردکه برای تعیین هدف مفید است وبهتراست درسایراوقات فقط به مسیری که درحال طی کردن آن هستیم فکر کنیم
زمانیکه اهدافمان رابررسی کرده واحساس کنیم آنها مناسب نیستند۰فرایند هدفسازی راباید بلافاصله متوقف کنیم واگراحساس کنیم اهدافمان مفید وجالب میباشند بلافاصله دست به عمل بزنیم۰
    اهداف باید کاملاً واضح وآشکاروواقع بینانه باشند وسعی کنیم گامهایی را که مارابه هدفمان نزدیک میکنند تعیین کنیم وسعی دراجرای مسیرها وبرداشتن این گام‌ها برای رسیدن به موفقیت داشته باشیم.

گام هفتم: دیگران رابرای موفقیتی که بدست آورده اید سهیم کنید۰
    با گذشت زمان وقتی که مراحل بالا را ملی کنیم تدریجاً استعداد و تواناییهایمان شکوفا خواهد شد۰وقتی به ندای درونمان گوش فرا دهیم وبهبودی وپییشرفت درزندگی حاصل کنیم دیگرنمیشود مانع تغییراتی که ماراتبدیل به فردی موفق میکند شویم۰
    اغلب ما در درک وتحسین استعدادهایمان مشکل داریم چراکه آنها آرام وآهسته شکوفا می شوند که به نظرامری مهم نمی رسند۰اموری که برای ما جذاب هستند ومانمی توانیم انجام آنها رامتوقف کنیم نشانه‌های مهمی ازاهداف می باشند که ما درصدد بیان آن هستیم و درواقع کلیدهای اهداف زندگیمان هستند۰
    چه ما دردستیابی به موفقیت وکامیابی موفق شویم یا خیر،زندگی همیشه پاداشی عادلانه برای تلاشهایی که ما انجام داده ایم خواهد داد۰   
    با پاسخ گفتن به ندای درونمان وسیله معاش خود رافراهم می کنیم وجهان هستی همیشه ازما می خواهد تاحد امکان،خود واقعی مان باشیم۰
    ماباید بعد ازکسب موفقیت هدایا وشادی که نصیبمان شده است با دیگران قسمت کنیم وازآن طریق تغییری رادردنیای اطرافمان ایجاد کنیم واین یکی ازبهترین تجربیات انجام شده ای است که می توانیم درزندگی کسب کنیم که برای دستیابی به موفقیت واقعی عاملی لازم ومهم است۰زمانیکه بادرستی واشتیاق زندگی کنیم،موفقیت رابیشتروبیشتر احساس می کنیم۰

۱۰سوء تعبیرازموفقیت:
آیا زمان این نرسیده که دیدگاهتان را درباره موفقیت تغییر دهید؟.
اکثرمردم درباره موفقیت دچار سو ءتعبیر هستند.
ده مورد سوء تعبیر رایج در میان مردم:
۱- بعضی از مردم به خاطر گذشته‌شان، تحصیلاتشان و… موفق نیستند.
هیچ کس نمی‌تواند موفق باشد مگر بخواهد و سپس برای بدست آوردنش بکوشد.
۲- افراد موفق اشتباه نمی‌کنند.
آن‌ها هم مثل ما اشتباه می‌کنند فقط اشتباهشان را تکرار نمی‌کنند.
۳- برای موفق شدن باید ۶۰ (۷۰، ۸۰، ۹۰ و…) ساعت در هفته کار کرد.
موفقیت به «زیاد» انجام دادن کاری ربط ندارد، بلکه بیشتر به «درست» انجام دادن آن ربط دارد.
۴- فقط اگر قواعد خاصی را اجرا کنیم موفق می‌شویم.
چه کسی قواعد را به وجود می‌آورد؟ موقعیت‌ها متفاوتند. گاهی لازم است از قواعد خاصی پیروی کنیم و گاهی نیز باید قواعد ساخته خودمان را بکار بندیم.
۵- اگر کمک بگیریم، این دیگر موفقیت نیست.
موفقیت به ندرت در تنهایی رخ می‌دهد. آن‌هایی را که به موفق شدن تو کمک می‌کنند، شناسایی کن. تعدادشان کم نیست.
۶- باید خیلی شانس بیاوریم تا موفق شویم.
بله، کمی باید شانس آورد اما بیشتر به کار سخت، دانش و جدیت احتیاج است.
۷- فقط اگر زیاد پول درآوریم موفقیم.
پول یکی از نتایج موفقیت است، اما ضامن آن نیست.
۸- باید همه بدانند که ما موفق هستیم.
شاید با بدست آوردن پول و شهرت بیشتر، افراد بیشتری از کارتان باخبر شوند. اما، حتی اگر شما تنها کسی باشید که از این موضوع باخبرید، هنوز آدم موفقی هستید.
۹- موفقیت، یک هدف است.
موفقیت بعد از رسیدن به اهداف بدست می‌آید. وقتی می‌گویی «می‌خواهم آدم موفقی شوم» از شما سوال می‌کنند: «در چه چیزی؟»
۱۰- به محض این‌که موفق شویم، گرفتاری‌ها هم تمام می‌شوند.
با رسیدن به موفقیت پستی‌ها وبلندیهای راه تمام نمشود وفرد موفق هنوز اول راه است.
با این حال باید از موفقیت امروز لذت ببریم چرا که فردا روز دیگری است

ضرورت دست یافتن به موفقیت
اکثریت مردم را بطور عموم، از نظر روانشناسی می‌توان به دو گروه عمده تقسیم کرد.یکی گروهی که فرصتها آنان را به چالش می‌خوانند وبرآنند تا کارهای دشوار انجام دهند تا به هدفی خاص دست یابند، این گروه در اقلیت قرار دارند. گروه دیگرکه در اکثریت می‌باشند نیز گروهی است که بی توجه از کنار مسائل می‌گذرد.اینک چندین سال است که روانشناسان تلاش می‌کنند به راز این دوگانگی غریب وپررمز وراز پی ببرند.آیا نیازبه موفقیت (ویا فقدان آن) در درون فرد اتفاقی است، ارثی بوده ویا نتیجه تأثیرات محیطی می‌باشد ؟ آیا صرفا ً یک انگیزه انسانی قابل تفکیک از انگیزه‌های دیگر است یا ترکیبی است از چندین انگیزه مختلف – تمایل کسب قدرت وشهرت ویا تجمع ثروت ؟ مهمتر از همه آیا راهی وجود دارد که بتوان چنین تمایلی را در جامعه ویا افرادی که فاقد آن می‌باشند، بوجود آورد ؟
با وجود آنکه هنوز پاسخ کاملی برای هیچیک از این سوالات در دست نیست اما سالها کارکردن برروی این مطلب، پاسخهای نسبی برای هریک از سوالات مزبور ویا بینشی نسبت به کل قضیه فراهم آورده است. بی شک یک انگیزه انسانی بخصوص که از سایر انگیزه‌ها قابل تفکیک باشد وجود دارد، به نحوی که می‌توان آنرا در هر گروهی از افراد یافت ویا مورد آزمون قرار داد.
اجازه بدهید مثالی را مطرح کنم.چندین سال قبل برروی ۴۵۰ نفر از کارگرانی که در نتیجه تعطیلی  موقت یک کارخانه در منطقه اری پنسیلوانیا، ازکار اخراج شده بودند، مطالعه ای انجام شد. اکثریت این کارگران برای مدتی در خانه ماندند وسپس به اداره کاریابی ایالات متحده مراجعه کردند تا ببینند آیا امکان استخدام در کار قبلی خود ویا کارهای نظیر آن وجود دارد یا خیر. تنها تعداد قلیلی ازآنها به گونه ای متفاوت رفتا ر کردند،یعنی درست از همان روز که کار خود را از دست دادند، به شکار کاری جدید رفتند.
آنها به اداره‌های کار یابی ایالات متحده وپنسیلوانیا سر زدند. بخش استخدام نیاز مندیهای روزنامه‌ها را می‌خواندند،به کلیسا واتحادیه خود وسازمانهای وابسته مختلف سرزدند، برای فراگیری مهارتهای جدید در دوره‌های آموزشی شرکت کردند وحتی شهر خود را در جستجوی کار ترک کردند واین در حالی است که اکثریتی که در خانه مانده بودند حاضر نبودند تحت هیچ شرایطی برای بدست آوردن کار اری را ترک گویند.بی شک افراد این اقلیت فعال از انگیزه‌های کاملا ًمتفاوتی برخورداربوده اند. تمامی این افراد از نظر هدف در یک موقعیت قرار داشتند : آنها به کار، پول، سرپناه، غذا وامنیت شغلی نیاز داشتند. اما تنها عده اندکی از آنان در بدست آوردن نیازهایشان پیش قدم شده ودر اقدام کردن از خود تهور نشان دادند. چرا؟ اینک روانشناسان پس از سالها تحقیق معتقدند که می‌توانند بدین سوال پاسخ دهند. آنها نشان داده اند که این افراد از نوع خاصی از انگیزه انسانی به مقیاسی بالا برخودار بوده اند. اجازه بدهید فعلا ً این ویژگی فردی را انگیزه A بنامیم وبه بررسی سایر ویژگیهای افرادی که انگیزه A آنها بیشتراست بپردازیم. فرض کنید این افراد از نظر کاری در موقعیتی قرار دارند که میتوانند میزان سختی ودشواری کارشان را خود تعیین کنند. چنین وضعیتی را براحتی میتوان درآزمایشگاه روانشناسی ایجاد کرد، بدین ترتیب که ازافراد خواست تا حلقه‌هایی را از هر فاصله ای که خود می‌خواهند، بسوی یک گل میخ پرتاب نمایند. بسیاری از افراد حلقه‌ها را بطور اتفاقی وبدون محاسبه پرتاب می‌کنند، یا بسیار نزدیک می‌ایستند ویا از گل میخ فاصله بسیار می‌گیرند، اما افرادی که دارای انگیزه A می‌باشند، چنین بنظر می‌رسد که فاصله خود را از گل یخ چنان محاسبه می‌کنند که القاء کننده حس استادی وتسلط باشد. این افراد تقریبا ً همیشه در فاصله ای متعادل می‌ایستند. نه آنقدر نزدیک که کار به نحو مسخره ای آسان بنظر رسد ونه آنقدر دور که انجام کار غیر ممکن گردد. هرگاه شانس موفقیت آنها تنها یک به سه باشد، اهدافی که برای خود تعیین می‌کنند، مشکل اما دست یافتنی است. بعبارت دیگر این گونه افراد همواره چالشهایی را برای خود در نظرمی گیرند، وظایفی که انها را وامی دارد تا خود را تا حدی پیشرفت دهند.
البته آنها هنگامی چنین رفتاری را ازخود بروز می‌دهند که بتوانند از طریق عملکرد شخصی خود، نتیجه کاررا تحت تأثیر قرار دهند. آنها به هیچ وجه قمار کردن را ترجیح نمی دهند. فرض کنیم آنها می‌توانند بین تاس ریزی ونرادی وتلاش در حل یک مسئله یکی را انتخاب کنند، در حالیکه برای هردو کار زمانی واحد وشانس موفقیت یک به سه دارند. با وجوداینکه فرصت برندگی در هر دو مورد یکسان است وتاس ریختن کار ساده تری است اما آنها حل مسئله را انتخاب می‌کنند.آنها بجای آنکه نتیجه کار رابه دیگران ویا شانس واگذار کنند ترجیح می‌دهند خود برروی مسئله کار کنند.بی شک اینگونه افراد بجای پاداش موفقیت، به نفس موفقیتهای فردی می‌اندیشند چراکه از طریق تاس ریختن نیز می‌توانستند به همان پاداشها دست یابند.این مسئله نشان دهنده ویژگی دیگری است در افرادی که از انگیزه A برخوردار می‌باشند وآن اینکه اینان شرایط کاریی را ترجیح می‌دهند که در آن صرفا ً براساس تلاش خود به باز خوردی قطعی دست یابند
اما علت چنین رفتاری در برخی از افراد چیست ؟ از یک نظر پاسخ این سوال بسیار ساده است : علت آنست که آنان بیشتر وقت خود را به فکر کردن درباره این مسئله می‌گذرانند که چگونه کار خود را بهتر انجام دهند. در حقیقت روانشناسان نوعا ً قدرت انگیزه A را با گرفتن نمونه‌هایی از تفکرات خودبخود افراد( مانند سرهم کردن یک داستان درباره عکسی که به آنها نشان داده می‌شود ) وشمارش دفعاتی که آنان عملکرد خودرا” بهتر” می‌خوانند، اندازه گیری می‌نمایند.این شمارش عینی بوده وحتی امروزه با کمک برنامه‌های کامپیوتری مخصوص آنالیزداده‌ها نیز انجام پذیر می‌باشد. آنچه در نتیجه این مطالعات بدست می‌آید چیزی است که از نظر تکنیکی امتیاز نیاز به موفقیت فردی نامیده می‌شود.درک کردن علت این مسئله دشوار نیست که افرادی که دائما ً در فکر انجام بهتر کارهایشان هستند، همواره جستجو بدنبال کار را نیز بهتر انجام می‌دهند، اهدافی متعادل وقابل حصول برای خود تعیین می‌کنند، از قمار کردن نفرت دارند (چراکه موفقیت در آن، آنها را ارضاء نمیکند ) وشرایطی را در کار خود ترجیح میدهند که بتوانند خود نیز با آن پیشرفت نمایند.اما اینکه چرا تنها عده ای از مردم، ونه تمامی آنها، بدین ترتیب می‌اندیشند، مسئله دیگری است. شواهد موجود نشان می‌دهد که این ویژگی‌ها ارثی نبوده واز بدو تولد با شخص همراه نیست بلکه ناشی از آموزشهای خاصی است که کودکان در خانه واز والدین خود می‌گیرند، والدینی که اهدافی نسبتا ً در سطح بالا برای فرزندانشان در نظر می‌گیرند اما با فرزندانشان گرم وصمیمی بوده، آنها را برای رسیدن به این اهداف تشویق می‌نمایند.
برخورداری از چنین آگاهی دقیق درباره یکی از انگیزه‌ها، مارا در تصحیح ایده‌های مختلف ناشی از حس مشترکی که درباره انگیزه‌های انسانی وجود دارد، یاری می‌دهد.
بعنوان مثال سیاست بیشتر مردم (واکثر سیاستهای فعالیتهای تجاری ) براساس این ایده ساده لوحانه قراردارد که  مردم ” اگرمجبورباشند” سخت تر کار خواهندکرد. البته درنگاه نخست این ایده کاملا ًاشتباه نیست اما می‌توان گفت که تنها نیمی از آن صحت دارد. مثلا ًاکثریت کارگران بیکارمثلاًاری به اندازه افرادی که از نیاز بالایی به موفقیت برخوردار بودند،”مجبوربودند” که کاری پیداکنند ولی برای پیدا کردن کار تلاش خاصی از خود نشان ندادند ویا باز غالبا ً مردم چنین می‌پندارند که هر انگیزه قویی به این امر منجر می‌شود که فرد کارش را بهتر انجام دهد. بنابراین آیا درست نیست بگوییم که بیشتر کارگران اری صرفا ً “بدون انگیزه ” بوده اند ؟ اما اطلاعات ما درباره انگیزه‌های مختلف انسانی نشان می‌دهد که افراد مختلف تحت تأثیر یک انگیزه رفتار متفاوتی از خود بروز می‌دهند. مسئله انگیزه دار شدن یا نشدن نیست بلکه مسئله این است که آیا شخص به سوی هدف A، برانگیخته شده یا به سوی B یا C وغیره ؟
یک آزمایش ساده مسئله را روشن می‌کند :به افراد مختلفی گفته شد که برای حل یک مشکل می‌توانند شریکی انتخاب کنند ؛ این شریک هم می‌تواند یک دوست باشد وهم فرد غریبه ای که در حل آن مشکل تخصص دارد. افرادی که از نظر نیاز به موفقیت در سطح بالاتری قرار داشتند فرد متخصص را به عنوان شریک خود برگزینند اما آنانکه نیاز بیشتری به دوست یابی داشتند دوستان خود رابر افراد متخصص ترجیح دادند.مسئله اینجاست که گروه دوم بدون انگیزه نبودند بلکه تمایل آنها نسبت به بودن با کسی که وی را دوست می‌دارند عملا ً انگیزه ای است قوی تر از تمایل به فائق آمدن بروظیفه. روانشناسان چنین نیازهایی را مورد مطالعه قرار داده اند. بعنوان نمونه، نیاز به قدرت غالبا ً با نیاز به موفقیت اشتباه می‌شود چراکه هردو نیاز ممکن است به انجام فعالیتهای ” بارزوچشمگیر ” منجر گردد.اما تفاوت کاملا ً مشخصی بین آنها وجود دارد. افرادی که نیازی شدید به قدرت دارند می‌خواهند توجه دیگران را به خود جلب کنند، خود را به دیگران بشناسانند وآنها را در کنترل خود داشته باشند. اینگونه اشخاص زندگی سیاسی فعالتری دارند وبسیار مایلند که کنترل کانالهای ارتباطی را در دست خود داشته باشند، هم کانالهای ارتباطی با افراد سطح بالا وهم با مردم عادی، تا بدین ترتیب مسئولیتهای بیشتر وبیشتری برعهده بگیرند. افرادی که از نیاز بالایی به قدرت برخوردارمی باشند، مانندآنها که نیازبالایی به موفقیت دارند، هرروز در پی بهبود کارایی وعملکرد خود نمی باشند. بدین ترتیب، از آنچه تا به حال آموخته ایم نتیجه می‌گیریم که تمامی افرادی که به موفقیتهای بزرگ دست می‌یابند لزوما ً از نظر نیاز به موفقیت از امتیاز بالایی برخوردار نیستند.به عنوان مثال بسیاری از سیاستمداران برجسته، ژنرالها ودانشمندان ومحققین بزرگ واجد این ویژگی فردی نمی باشند چراکه از انگیزه‌های دیگری برخوردار می‌باشند. یک ژنرال یا یک سیاستمدار باید به روابط قدرت بیاندیشد، یک محقق باید قادر باشد برای مدتی طولانی وبدون هیچگونه باز خورد مستقیم وسریع زمانهای زیادی را به کار تحقیق بپردازد ؛ بازخوردی که شخصی با نیاز بالا برای موفقیت بدان نیاز دارد. از طرف دیگر دست اندرکاران فعالیتهای تجاری علی الخصوص فروشندگان یا افرادی که واقعا ً دارای مسئولیتهایی می‌باشند در نیاز به موفقیت از امتیاز بالایی برخوردارند. این مسئله حتی در یک کشور کمونیستی مانند لهستان نیز صادق است.مشخصا ً در آنجا نیز همانند یک نیاز مبتنی براقتصاد آزاد، یک مدیر هنگامی موفق است که دائما ً در فکر بهبود بخشیدن به عملکرد، تعیین اهدافی دحض این‌که موفق شویم، گرفتاری‌ها هم تمام می‌شوند..
 

فصل چهارم :
دسترسی به منابع مالی

سهم ما از دنیا تمام دنیاست
انسان نباید به کم قانع باشد
پس بهشت برای چیست.
                                                        «زیگ زیگلار»

۱٫ منابع خصوصی تامین مالی
۲٫ منابع تأمین مالی از طریق بد هی
۳٫ منابع تأمین مالی از طریق سرمایه
۴٫ منابع داخلی تأمین مالی

 
دسترسی به منابع مالی:
به دست آوردن وجوه مورد نیاز برای راه‌اندازی کسب‌وکارها، همواره به عنوان یک چالش برای کارآفرینان مطرح بوده است. فرایند به دست آوردن وجوه مورد نیاز ممکن است ماهها به طول انجامد و کارآفرینان را از حرفه مدیریت کسب‌وکارها منصرف کند. از سوی دیگر، بدون تامین مالی کافی، کسب‌وکارهای نوپا هرگز به موفقیت نخواهند رسید. کمبود سرمایه‌گذاری عاملی موثر در شکست بسیاری از کسب‌وکارهاست، با این حال به دلیل نرخ بالای مرگ و میر کسب‌وکارهای کوچک جدید، موسسات مالی تمایل چندانی به قرض دادن وجوه یا سرمایه‌گذاری در آنها ندارند. فقدان سرمایه کافی، کسب‌وکار نوپا را با رها ساختن بر بنیان مالی ضعیف، مستعد شکست خواهد کرد.
سرمایه‌ای که کارآفرینان برای راه‌اندازی کسب‌وکارهایشان نیاز دارند، کاملا همراه با ریسک است، چرا که سرمایه‌گذاران در این کسب‌وکارهای نوپا در قبال امکان دستیابی به پاداشهای چشمگیر (سودسرمایه‌ای) باید برای احتمال از دست دادن کل سرمایه تزریق شده خود آماده باشند.

منابع تامین مالی کارآفرینان
طیف گسترده‌ای از منابع تامین مالی (با امکان‌پذیری و هزینه‌های گوناگون)، در دسترس کارآفرینان قرار دارد و روشهای متفاوتی برای طبقه‌بندی آنها پیشنهاد شده است.در یک طبقه‌بندی از این منابع، دیکینز و فریل منابع مالی شرکتهای کارآفرینی را به دو دسته درونی و برونی بخش‌بندی کرده‌اند. در گزارشی که توسط شرکت مالی «امکو» ارائه شده است، منابع مالی به سه دسته منابع سهام (حقوق صاحبان سهام)، منابع بدهی (استقراض) و دیگر منابع دسته‌بندی شده بودند. در یک تقسیم‌بندی دیگر، کاردلو  منابع مالی در دسترس کارآفرینان را به دو دسته تقسیم کرده است:منابع رسمی وغیر رسمی                                    
در این مقاله با تلفیق تقسیم‌بندیهای فوق، منابع به چهار دسته تقسیم شده است. این چهار دسته عبارتند از:
– منابع خصوصی تامین مالی؛
– منابع تامین مالی از طریق بدهی (استقراض)؛
– منابع تامین مالی از طریق سرمایه (حقوق صاحبان سهام)؛
– منابع داخلی تامین مالی.
در ادامه هر یک از این منابع به گونه‌ای تفصیلی مورد بحث قرار خواهد گرفت.
۱- منابع خصوصی تامین مالی:
اولین منبعی که کارآفرینان جهت تامین وجوه موردنیاز برای راه‌اندازی کسب‌وکارهایشان، به آن رجوع می‌کنند، منابع خصوصی است. برای این گروه محاسبات ریسک و بازده، به مانند دیگر گروه‌هادارای اولویت نخست نیست.
– منابع شخصی (پس اندازهای شخصی):
نخستین جایی که یک کارآفرین در جستجوی پول به سراغ آن می‌رود، منابع مالی شخصی اوست. این منبع ارزانترین منبع مالی در دسترس است. ظاهرا کارآفرینان منافع خودکفایی را مشاهده نموده‌اند، به‌طوری‌که رایج‌ترین منبع تامین وجوه سرمایه‌ای که برای کسب‌وکارهای کوچک به کار می‌رود، از محل صندوق شخصی کارآفرینان تامین می‌شود.
– دوستان و بستگان:
پس از صرف وجوه شخصی، کارآفرین به دوستان و بستگانی روی می‌آورد که ممکن است تمایل داشته باشند تا در کسب‌وکار او سرمایه‌گذاری کنند. به دلیل روابط آنها با کارآفرین، احتمال زیادی وجود دارد که این افراد سرمایه‌گذاری کنند. آنها اغلب صبورتر از دیگر سرمایه‌گذاران هستند. با وجود این انتظارات غیرواقع‌گرایانه یا ریسک‌های درست درک‌نشده، از خطرهای این سرمایه‌گذاریهای خانوادگی است. برای پرهیز از چنین مسائلی کارآفرینان باید صادقانه فرصت سرمایه‌گذاری و ریسک‌های آن را معرفی کنند تا در صورت شکست، دوستان و بستگان را با خود بیگانه نسازند.
۲ – منابع تامین مالی از طریق بدهی (استقراض)
تامین مالی از طریق بدهی شامل وجوهی است که مالکان کسب‌وکارهای کوچک استقراض کرده‌اند و باید به همراه بهره آن را بازپرداخت کنند. بسیاری ازکارآفرینان به نوعی از سرمایه ناشی از بدهی (استقراض) برای راه‌اندازی شرکتهای خود بهره می‌برند. اگرچه وجوه قرض گرفته شده به کارآفرین این اجازه را می‌دهد که مالکیت کامل شرکت را در اختیار داشته باشد، با این حال او باید بدهی ایجاد شده در ترازنامه را تعهد کند و به همین ترتیب آن را به همراه بهره متعلق به آن، در آینده بازپرداخت کند. افزون بر این، به دلیل ریسک بیشتر کسب‌و‌کارهای کوچک، آنها باید نرخ بهره بیشتری را نیز پرداخت کنند. با وجود این، هزینه‌های تامین مالی از طریق استقراض اغلب پایین‌تر از تامین مالی از طریق سهام بوده و برخلاف تامین مالی از طریق سهام متضمن رقیق شدن مالکیت کارآفرینان در شرکت نیست.
کارآفرین که بر جستجوی تامین مالی از طریق استقراض است، به سرعت با دامنه گسترده‌ای از گزینه‌های اعتباری روبرو می‌شود. در ادامه منابع تامین مالی از طریق بدهی (استقراض) مرور خواهد شد.
– بانک‌های تجاری
بانک‌های تجاری بیشترین تعداد و بیشترین تنوع وامهای کسب‌وکارهای کوچک را ارائه می‌کنند. مالکان کسب‌و‌کارها، بانک‌ها را به عنوان اولین قرض‌دهندگان مدنظر قرار می‌دهند. بانک‌ها غالبا در فعالیتهای اعطای وام خود محافظه‌کارانه عمل می‌کنند و ترجیح می‌دهند تا در هنگام تخصیص وامهای خود به کسب‌و‌کارهای کوچک، آنها را به شرکتهای در‌حال فعالیت اعطا کنند تا به یک شرکت نوپای با ‌ریسک بالا. چنانچه بانکی در اعطای وام خود به یک شرکت دچار اشتباه شود، ترجیح می‌دهد که جریان وجوه نقد کافی برای بازپرداخت وام موجود باشد. نخستین پرسشی که هنگام ارزیابی طرح کسب‌و‌کار کارآفرینان در ذهن بیشتر بانکداران نقش می‌بندد این است که «آیا این کسب‌وکار قادر به ایجاد وجوه نقد کافی برای بازپرداخت وامی هست که دریافت کرده است ؟» گرچه بانک‌ها برای تضمین وامهایشان بر وثیقه متکی هستند ولی آنچه بازپرداخت وام را در موعد مقرر تضمین می‌کند جریان نقد کافی شرکت است. از سوی دیگر، تهیه وثایق و راکد گذاردن آن نیز برای شرکتها هزینه‌هایی را در بردارد.
– وام‌های کوتاه‌مدت:
وامهای کوتاه‌مدت که برای کمتر از یکسال در نظر گرفته شده‌اند، رایج‌ترین نوع وامهای تجاری اعطاء شده به بنگاه‌های کوچک است. این وجوه نوعا برای پرکردن حساب سرمایه در گردش برای تامین مالی خرید موجودی بیشتر، بالا بردن برونداد (محصول)، تامین مالی فروش اعتباری و یا بهره‌گیری از تنزیل نقدی به کار می‌رود. این وام هنگامی بازپرداخت می‌شود که موجودی به وجوه نقد تبدیل شود.
– وام‌های میان‌مدت و بلند‌مدت:
وامهای میان‌مدت و بلند‌مدت برای مدت یکسال یا بیشتر ارائه می‌گردد و معمولا در افزایش سرمایه ثابت به کار می‌رود. بانک‌ها این وامها را برای راه‌اندازی و آغاز به‌کار یک کسب‌و‌کار، ساخت یک کارخانه، خرید املاک و تجهیزات و تامین وجوه برای دیگر سرمایه‌گذاریهای بلندمدت اعطا می‌کنند. بازپرداخت این وام معمولا ماهیانه یا فصلی تعیین می‌شود.
– خط‌های اعتباری و اعتبارات اسنادی:
یک خط اعتباری به منظور حفظ جریان نقدی مثبت، وجوه کوتاه‌مدتی را به شرکت ارائه می‌کند، سپس هنگامی که در مراحل بعد شرکت توانست مبالغ مورد نظر را به دست آورد، این وام بازپرداخت می‌گردد. یک مزیت خط اعتباری این است که تا زمانی که وجوه، بازپس گرفته نشود بهره‌ای به آن تعلق نمی‌گیرد، در حالی که در زمان نیاز جریان نقدی این خط فورا در دسترس واقع می‌گردد. اعتبار اسنادی نیز می‌تواند در هنگام معامله با یک توزیع‌کننده جدید که ممکن است از نظر اعتباری شرکت دارای تضمین کافی نباشد، به کار گرفته شود. در چنین زمانی بانک می‌تواند با ارائه یک اعتبار اسنادی، پرداخت به شرکت را ضمانت کند.
– وام‌دهندگان به پشتوانه دارایی (وام رهنی):
وام‌دهندگان به پشتوانه دارایی، این امکان را برای کسب‌و‌کارهای کوچک فراهم می‌سازند تا وجوهی را از طریق وثیقه گذاردن داراییهای بعضا بیکار خود (حسابهای دریافتنی، موجودیها، تجهیزات ثابت و…) قرض بگیرند. حتی شرکتهای غیرسود‌ده که صورتهای مالی آنها نمی‌تواند متصدیان وام را برای پرداخت وامهای رایج متقاعد کند، می‌توانند وامهای با پشتوانه دارایی را دریافت کنند. چنین شرکتهایی که جریان نقدی ضعیف دارند اما از لحاظ دارایی غنی هستند از این طریق می‌توانند از داراییهای نابهره‌ور خود برای تامین مالی توسعه شرکت و یا عبور از بحرانهای مالی استفاده کنند.
– اعتبار تجاری:
فروشندگان و عرضه‌کنندگان معمولاً خرید مواد اولیه و قطعات شرکتها را به مدت ۳۰ تا ۹۰ روز یا بیشتر با نرخ بهره معین تامین مالی می‌کنند.
– عرضه‌کنندگان تجهیزات:
بیشتر فروشندگان تجهیزات از طریق ارائه تسهیلات خرید، مالکان کسب‌و‌کارها را تشویق می‌کنند تا تجهیزات مورد نیاز خود را از آنان خریداری کنند. این روش تامین مالی تا حدود زیادی مشابه اعتبار تجاری است. معمولاً فروشندگان تجهیزات، یک شرایط اعتباری منطقی با پرداخت منصفانه که در طول عمر تجهیزات به طورمتعادل تقسیط شده باشد را پیشنهاد می‌کنند.
– شرکتهای تامین مالی تجاری:
شرکتهای تامین مالی تجاری انواع مشابهی از وامهای بانکی را در اختیار قرار می‌گذارند و معمولاً ریسک بیشتری را نیز نسبت به رقیبان محافظه‌کارشان، در پرتفوی وامهایشان تقبل می‌کنند. این شرکتها معمولاَ گزینه‌های اعتباری بسیاری را همانند بانک‌های تجاری پیشنهاد می‌کنند، با وجود این به دلیل اینکه وامهای آنها دربردارنده ریسک بیشتری است، شرکتهای تامین مالی تجاری نرخ بهره بیشتری را نسبت به بانکهای تجاری درخواست می‌کنند.
– مؤسسات وام و پس‌‌انداز:(S&Ls)
تخصص موسسات وام و پس‌‌انداز در ارائه وامهایی برای داراییهای واقعی است. علاوه بر نقش سنتی آنها در ارائه وامهای رهنی برای مسکن، این موسسات منابع مالی را برای داراییهای تجاری و صنعتی نیز ارائه می‌کنند. در یک وام نوعی تجاری یا صنعتی، مؤسسات وام و پس‌‌انداز تا ۸۰ درصد از ارزش دارایی را با برنامه‌ زمانی بازپرداخت تا ۳۰ ‌سال قرض خواهند داد.
کارگزاری‌ها:
در برخی کشورها کارگزاریها نیز در زمره شرکتهای وام‌دهنده جای می‌گیرند و بسیاری از آنها وامهایی را در نرخهای کمتر از نرخ بهره بانکی به مشتریانشان ارائه می‌دهند. این وامهای پوششی، نرخهای بهره کمتری دارند، چراکه از پشتیبانی وثیقه‌هایی – سهام و اوراق قرضه موجود در پرتفولیوی مشتری- برخوردارند که باکیفیت و باتوان نقدشوندگی بالا هستند. نرخ بهره تعیین شده بستگی به نرخی دارد که کارگزار خود برای وام گرفتن آن مبالغ پرداخته است.
– شرکت‌های بیمه:
در دیگر کشورها برای بسیاری از کارآفرینان، شرکتهای بیمه عمر می‌توانند منبع مهم دستیابی به سرمایه کسب‌و‌کار تلقی شوند. شرکتهای بیمه دو نوع اساسی وام را ارائه می‌کنند. وامهای بیمه‌نامه‌ای و وامهای رهنی. وامهای بیمه‌نامه‌ای بر پایه مبالغی ایجاد شده است که از طریق حق بیمه پرداخت می‌شود. این وامها توسط بهترین نوع وثیقه‌ها تضمین می‌شوند (پول نقدی که مالک کسب‌و‌کار قبلاً و از طریق حق بیمه پرداخته است). اساساً شرکت بیمه پول شخص کارآفرین را به خود او قرض می‌دهد و به دلیل آنکه قاعدتا با هیچ ریسک نکولی مواجه نمی‌شود، این وامها در نرخ بهره‌های مطلوب ارائه می‌شوند. شرکت‌های بیمه همچنین وامهای رهنی بلندمدتی را برای خرید داراییهای واقعی ارائه کرده‌‌اند. این نوع وامها بر پایه ارزش دارایی واقعی خریداری شده، قرار گرفته‌‌اند. شرکتهای بیمه تا ۷۵ یا ۸۰ درصد از ارزش املاک و مستغلات را پوشش می‌دهند و به شرکت اجازه می‌دهند تا جدول زمانی بازپرداخت بیش از ۲۵ یا ۳۰ سال را بر عهده گیرد.

– اتحادیه‌های اعتباری :
اتحادیه‌های اعتباری که تحت مالکیت اعضای خود قرار دارند، شناخته‌شده‌ترین مؤسسات برای ارائه وامهای مصرفی و خودرو به شمار می‌روند. با وجود این اکنون بسیاری از آنها خواهان آن هستند که وجوهی را برای راه‌‌اندازی کسب‌و‌کارها به اعضای خود قرض دهند. اتحادیه‌های اعتباری وام خود را به هر شخصی ارائه نمی‌دهند، بلکه جهت واجدالشرایط شدن برای دریافت وام، یک کارآفرین می‌بایستی به عضویت یک اتحادیه اعتباری درآید.
– اوراق قرضه
اوراق قرضه غالباً به عنوان منبع شناخته شده تامین مالی برای شرکتهای بزرگ محسوب می‌شوند. گرچه کسب‌و‌کارهای کوچکتر کاندیدای مناسبی برای صدور اوراق قرضه نیستند، با وجود این برخی از شرکتهای کوچک هنگامی که با پاسخ منفی دیگر قرض‌دهندگان مواجه می‌شوند، اوراق قرضه را منبعی مناسب برای تامین وجوه مورد نیاز خود می‌یابند.
– عرضه‌های خصوصی:
فرایندی است که طی آن شرکت برای استقراض و صدور اسناد تعهدآور تنها به معدودی از وام‌دهندگان ـ معمولاً شرکتهای بیمه یا صندوقهای بازنشستگی ـ روی می‌آورد و استقراض از طریق انتشار عام اوراق انجام نمی‌گیرد. بدهی عرضه خصوصی پیوندی است میان یک وام معمولی و اوراق قرضه، چرا که به صورت بالذات یک اوراق قرضه محسوب می‌شود اما شرایط آن به مانند وام به نیازهای فردی قرض گیرنده بستگی دارد. اوراق بهاداری که به عرضه خصوصی تبدیل شده است، چندین مزیت را نسبت به وامهای عادی بانکی داراست که از جمله آنها می‌توان به نرخ بهره ثابت، سررسید بلندمدت‌تر، محدودیتهای کمتر و نهایتا ریسک‌پذیری بیشتر سرمایه‌گذاران خصوصی اشاره کرد.
– کمک‌های دولتی:
در بسیاری از کشور‌ها، دولتها برای کمک به کارآفرینان در راه‌‌اندازی کسب‌و‌کارهای نوپا و یا در حال رشدشان، تسهیلاتی را با نرخ بهره پائین یا بازپرداخت بلندمدت اعطا می‌کنند. بنا به مقتضیات مکانی، در این بخش به سازمانها و نهادهای گوناگونی که در ایران، گزینه‌هایی از این نوع منابع مالی را در اختیار کارآفرینان می‌گذارند، اشاره می‌شود.
۱ -صندوق حمایت از فرصتهای شغلی؛
۲ -صندوق تعاون کشور؛
۳ -دفتر همکاریهای ریاست جمهوری؛
۴ -بانک کشاورزی؛
۵-سازمان همیاری اشتغال جهاد دانشگاهی؛
۶ -سازمان صنایع کوچک؛
۷-سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران؛
۸ -شرکت شهرکهای صنعتی ایران؛
۹ -سازمان ملی جوانان؛
۰۱- وزارت صنایع؛
۱۱- سازمان مدیریت و برنامه ریزی.
۳ – منابع تامین مالی از طریق سرمایه (حقوق صاحبان سهام )
اتکاء صرف بر بدهی و استقراض برای تامین مالی راه‌اندازی و یا رشد و توسعه شرکت، ممکن است مشکلات بی‌شماری را به وجود آورد. سرمایه به دست آمده از استقراض، سرمایه صبوری نیست. مدت زمان وامهای آن به ندرت از ۳ تا ۵ سال فراتر می‌رود. از سوی دیگر سرمایه ناشی از بدهی (استقراض)، سرمایه متعهدی نیست. بدهی بازپرداختهای دوره‌ای بهره (فرع وام) و پرداخت نهایی اصل وام را ایجاب می‌کند. این عامل باعث می‌شود که در هنگام افت فروش یا دیگر فشارهایی که بر روی سودآوری و به ویژه بر روی جریان نقدی وارد می‌شود، شرکت در معرض تهدید قرار بگیرد. در چنین مواقعی که شرکت از بازپرداختهای بدهی‌اش ناتوان می‌شود، بانک‌ها ممکن است به عنوان آخرین راه‌چاره داراییها را به مالکیت خود درآورند و یا شرکت را مجبور به انحلال سازند. به همین دلیل صاحب نظران توصیه می‌کنند که برای شرکتها یا دست‌کم شرکت‌های با پتانسیل رشد بالا، سرمایه‌های ریسکی متعهد و صبور که بازدهی آن پس از موفقیت قریب‌الوقوع شرکت پرداخت می‌گردد، مناسب‌ترین انتخاب خواهند بود. این‌گونه منابع مالی برای کسب‌وکارهای جدید مطلوب محسوب می‌شوند، چراکه این‌ منابع عمدتا بر چشم‌انداز آتی شرکت تمرکز می‌کنند، در حالی که بانک‌ها اغلب عملکرد گذشته شرکت را به عنوان معیار اصلی مدنظر قرار می‌دهند.
در تامین مالی از طریق سرمایه (سهام)، سرمایه‌گذار مالک شرکت می‌شود. در این روش ضمن اینکه ریسک تقسیم می‌‌شود، عایدات بالقوه آن نیز تقسیم می‌گردد. برخی از منابع رایج تامین سرمایه از طریق سهام را در این بخش مرور می‌کنیم.
– فرشتگان کسب‌وکار:
این اصطلاح برای توصیف سرمایه‌گذارانی به‌کار می‌رود که سرمایه اولیه شرکتهای پرریسک که در مرحله آغازین قرار دارند را فراهم می‌سازند. فرشتگان کسب‌وکار، افراد ثروتمندی هستند که سرمایه‌گذاری مستقیمی را در شرکت‌هایی که در ابتدای راه هستند و هنوز قیمتی برای آنها تعیین نشده است، انجام می‌دهند. این در حالی است که هیچ‌گونه ارتباط خویشاوندی نیز با کارآفرین ندارند. در اغلب موارد فرشتگان کسب‌وکار در جستجوی فعالیتهایی هستند که درباره آن تاحدودی چیزهایی را بدانند و بیشتر انتظار دارند تا دانش، تجربه و انرژی‌شان را همانند پول‌شان، در یک شرکت سرمایه‌گذاری کنند. فرشتگان کسب‌وکار شکاف تامین مالی موجود میان سرمایه‌های به دست آمده از منابع خصوصی و مرحله‌ای که سرمایه‌گذاران مخاطره‌پذیر نهادی تمایل به سرمایه‌گذاری خواهند داشت را پر می‌کنند.
– شرکا:
یک کارآفرین می‌تواند برای گسترش سرمایه کسب‌وکار پیشنهادی، شریکی را انتخاب کند. دو نوع اصلی از شرکا وجود دارد: ۱) شرکای کلی (عمومی)، که شخصا مسئول کل بدهی‌های کسب‌وکار هستند و ۲) شرکای محدود،که مسئولیت محدود آنها، داراییهایشان را از ادعای اعتباردهندگان و بستانکاران شرکت محفوظ نگه می‌دارد.
– شرکت‌های سهامی بزرگ:
بسیاری از شرکتهای بزرگ در سراسر دنیا (مانند Intel )، صندوقهای سرمایه‌گذاری مخاطره‌پذیر‌شان را برای تامین مالی پروژه‌هایی همراه با کسب‌وکارهای کوچک ایجاد کرده‌اند. هدف از این سرمایه‌گذاریها، بیشتر پیگیری اهداف استراتژیک شرکت است (همانند دستیابی به فناوری نوین)، تا اینکه صرفا دستیابی به منافع مالی حاصل از آن مدنظر باشد.
– شرکت‌های سرمایه‌گذاری مخاطره‌پذیر:
شرکتهای سرمایه‌گذاری مخاطره‌پذیر، شرکتهای خصوصی و سودطلبی هستند که سرمایه خود را در فعالیتهای پرریسک یا نوپا سرمایه‌گذاری می‌کنند. سرمایه‌گذاری مخاطره‌پذیر می‌تواند سرمایه‌گذاری در شرکتهایی تعریف شود که هنوز قیمتی برای آنها تعیین نشده است و دارای پتانسیل رشد چشمگیری هستند. در تعریفی دیگر سرمایه‌گذاری مخاطره‌پذیر نوعی سرمایه‌گذاری بلند‌مدت با ریسک ارزشگذاری نشده در سهام شرکتهای جدید معرفی شده است که پاداش آن عبارت است از سود سرمایه‌ای (افزایش قیمت سهام) محتمل به علاوه بازده نقدی حاصل از سود تقسیمی سهام بازده ناشی از سودسرمایه آن با ریسک مازاد و غیرنقدینه بودن (توان نقدشوندگی پایین) سرمایه‌گذاری همراه است که نمی‌تواند در طول مدت تعهد به کسب‌و‌کار آزادانه مورد مبادله قرار گیرد.
بیش از یک سوم از سرمایه‌گذاریهای سرمایه‌گذاران مخاطره‌پذیر منتج به شکست و زیان می‌شود. سرمایه‌گذاران مخاطره‌پذیر غالباًدر شرکتهایی سرمایه‌گذاری می‌کنند که هنوز هیچ‌گونه درآمدی را ایجاد نکرده‌‌اند و محصولی را در جریان تولید ندارند و از یک تیم کامل مدیریتی و با تجربه نیز بهره‌مند نیستند.
میسون و هریسون معتقدند «هدف سرمایه‌گذاران مخاطره‌پذیر به جای آنکه معطوف به بهره و یا درآمد حاصل از سود تقسیمی باشد، به دست آوردن بازده بالای سرمایه‌گذاری در قالب سودسرمایه‌ای است که از طریق خروج از سرمایه‌گذاری حاصل می‌شود و این خروج عموماً از مسیر عرضه عمومی اولیه (IPO) انجام می‌گیرد.»
– عرضه عمومی سهام (عمومی شدن):
در مراحل پسین تامین مالی، کارآفرینان می‌توانند از طریق فروش سهام شرکتهایشان به عموم سرمایه‌گذاران، به یک شرکت عمومی (سهامی عام) تبدیل شوند. این روش یک روش کارا برای دستیابی به سرمایه موردنیاز است، اما مستلزم فرایندی هزینه‌زا و زمانبر است. عمومی شدن برای هر کسب‌وکار کوچکی امکان‌پذیر نیست، و در واقع تنها تعداد کمی از کارآفرینان قادرند تا شرکتهای نوپای خود را عمومی کنند.
_نام نویسی عرضه شرکت‌های کوچک : (SCOR)-
از آنجایی که در برخی از کشورها مقررات حاکم بر فروش اوراق بهادار شخصی تا حد زیادی محدود شده است، این شیوه تامین مالی، ابزاری را برای فروش سهام عادی به عموم فراهم می‌کند. شرکتها می‌توانند به جای آنکه با مشکلات عرضه عمومی اولیه (IPO) روبرو شوند، سهام عادی خود را در بازار خارج از بورس رسمی (OTC) مورد معامله قرار دهند.
۴ – منابع داخلی تامین مالی
یک کسب‌و‌کار به نوبه خود ظرفیت ایجاد سرمایه توسط خودش را داراست. این نوع تامین مالی برای هر شرکت کوچکی در دسترس است.
–    عاملیت حسابهای دریافتنی :
به جای نگهداری و ثبت فروش اعتباری در دفاتر شرکت (که برخی از این حسابها هیچگاه وصول نمی‌شود)، یک کسب‌و‌کار کوچک می‌تواند یکجا حسابهای دریافتنی خود را به یک عامل بفروشد. تحت دادوستدی که به صورت «با رجوع» تنظیم شده باشد، مالک شرکت مسئولیت مشتریانی را که از پرداخت حسابها خودداری کنند، خود بر عهده می‌گیرد. در دادوستدی که به صورت «بدون رجوع» تنظیم شده باشد، مالک از مسئولیت جمع‌آوری آنها فارغ خواهد شد و چنانچه برخی حسابها وصول نشود، عامل دچار زیان خواهد شد. عاملها معمولاً از ۰۶ تا ۹۵ درصد از ارزش اسمی حسابهای دریافتنی یک کسب‌و‌کار کوچک را پرداخت می‌کنند که این دامنه به موارد مختلفی بستگی دارد.
– اجاره به شرط تملیک یا اجاره (لیزینگ):
امروزه کسب‌و‌کارها می‌توانند ذاتاً هر نوع دارایی‌ای را ـ از فضای اداری گرفته تا تلفن و رایانه و تجهیزات سنگین ـ اجاره کنند. از طریق اجاره داراییهای گران‌قیمت، مالک کسب‌و‌کار کوچک قادر خواهد بود تا بدون راکد گذاردن سرمایه ارزشمند خود، برای یک دوره‌ زمانی طولانی‌تر از آنها استفاده کند. به عبارت دیگر مدیر می‌تواند نیازمندیهای سرمایه‌ای ثابت و بلندمدت کسب‌و‌کار را با اجاره تجهیزات و ماشین‌آلات کاهش دهد، تا حدی که هیچ‌گونه سرمایه‌گذاری در داراییهای مستهلک شونده انجام نپذیرد. همچنین شرکت می‌تواند با اجاره به شرط تملیک داراییهایی همچون زمین نیازهای سرمایه‌ای اولیه خود را کاهش دهد.
–    کارتهای اعتباری:
برخی کارآفرینان در صورتی که از یافتن منابع مالی از محلهای دیگر ناامید باشند، شرکتها‌یشان را با استفاده از بی‌دردسرترین منبع تهیه سرمایه راه‌‌اندازی می‌کنند که این منبع همان کارت‌های اعتباری شخصی آنهاست. با قرار دادن هزینه‌های آغاز به کار و راه‌اندازی شرکت بر روی کارتهای اعتباری، کارآفرینان باید بیش از هر منبع دیگری پرداخت بهره سالیانه را در نظر بگیرند که این منبع را گران و پرریسک می‌کند، با وجود این، برخی کارآفرینان گزینه دیگری را پیش‌رو نخواهند داشت.
– سود انباشته:
در مراحل پسین تامین مالی نظیر مرحله جوانی، رشد یا بلوغ، شرکتها می‌توانند از منبع داخلی سود انباشته نیز برای تامین مالی نیازمندی‌های مالی خود استفاده کنند. این منبع را می‌توان یکی از کم‌هزینه‌ترین منابع تامین مالی دانست که برای تامین نیازهای بلندمدت و توسعه‌ای شرکت به کار می‌رود.
افزون بر همه این موارد، یک کسب‌و‌کار کوچک می‌تواند نیازمندیهای سرمایه‌ای خود را با صرفه‌جویی در هزینه‌های ممکن به کمترین حد برساند. کارآفرین بایستی شیوه‌های صرفه‌جویی در خرج پول را مورد توجه قرار دهد، مواردی نظیر خرید تجهیزات استفاده شده (مستعمل) یا بازیابی شده، تبدیل دارایی شخصی به داراییهای تجاری، تبدیل دارائیهای غیربهره‌ور به دارائیهای بهره‌ور و کاهش هزینه در هر جا که ممکن است.
گرچه برخی از منابع مالی ذکر شده هم اکنون در کشور ما رایج نیستند، با وجود این، با توسعه بازار مالی و ترویج ابزارهای موجود در این بازارها می‌توان منابع مالی گوناگونی را برای کارآفرینان و مالکان کسب‌وکارهای کوچک فراهم آورد. هر چه گستردگی منابع و حق انتخاب کارآفرینان افزایش یابد، آنان قادر خواهند بود راهکارهای اجرایی بیشتری را برای رفع نیازهای مالی و رویارویی با بحرانهای مالی در اختیار داشته باشند. این امر ضمن کاهش ریسک‌های مرتبط، امکان گزینش منبعی با کمترین هزینه را مهیا می‌سازد. همان‌گونه که در این نوشتار اشاره شد هر یک از این منابع توانمندیها و نارساییهای خاص خود را دارا هستند که کارآفرینان باید با بررسی شرایط، هزینه‌ها و همچنین تحلیل امکانپذیری هر یک از آنها، گزینه بهینه را انتخاب کنند. برای مثال، مشخص شد که گرچه تامین مالی ناشی از بدهی (استقراض) هزینه‌های کمتری را نسبت به تامین مالی از طریق سرمایه به شرکت تحمیل می‌کند، اما نمی‌تواند به عنوان منابع متعهد مورد توجه قرار گیرد. از سوی دیگر، اگرچه منابع مالی ناشی از سرمایه مستلزم پرداخت بهره نیست، ولی می‌تواند با رقیق کردن مالکیت کارآفرین، توان کنترل وی را در فرایند تصمیم‌گیریها کاهش دهد.
در پایان یادآوری می‌گردد که از یک سو منابع مذکور غالبا در چارچوب مراحل اولیه آماده‌سازی و رشد شرکتهای نوپا قرار دارند و در مراحل بعدی و هنگامی که شرکت عمومی می‌شود، ابزارهای متنوع دیگری نیز همانند اختیارهای خرید و فروش، قراردادهای آتی، اوراق قرضه قابل تبدیل به سهم، گواهی خرید و… به کار گرفته می‌شود. از سوی دیگر، با روند رو به پیشرفت علم مدیریت مالی و افزایش نوآوریها و گسترش روزافزون ابزارهای مالی، بسیاری از منابع و ابزارهای مالی دیگر نیز در حال پیدایش است که این امر گزینه‌های پیش روی کارآفرینان را بیش از پیش متنوع ساخته و راههای بسیاری را پیش روی آنها می‌گشاید
 
دانلود کتاب






مطالب مشابه با این مطلب

    انواع کلاهبرداری در حوزه ارزهای دیجیتال_ چگونه فریب نخوریم ؟

    انواع کلاهبرداری در حوزه ارزهای دیجیتال_ چگونه فریب نخوریم ؟ ۱٫۵۰/۵ (۳۰٫۰۰%) ۲ امتیازs روند رشد بلاک چین و فضای ارزهای دیجیتال بسیار جذاب است. نوآوری‌های فنی و الگوهای جدید معاملاتی به‌سرعت در حال پیشرفت و تکامل هستند و همچنان جمعیت کثیری را به […]

    آشنایی با مهم ترین اصطلاحات ارز دیجیتال

    احتمالا این روزها درباره ارزهای دیجیتال مخصوصا بیت‌کوین از گوشه‌وکنار در اخبار رادیو و تلویزیون یا شبکه‌های اجتماعی چیزهایی شنیده‌اید.

    چانه زنی برای دستمزد

    چانه زنی برای دستمزد ۴٫۰۰/۵ (۸۰٫۰۰%) ۱ امتیاز مذاکره درباره حقوق بخشی مهم و معمولی از فرایند استخدام است. منتها چرا به این بخش از صحبت‌ها که می‌رسیم، کمی دستپاچه می‌شویم و نمی‌توانیم درباره دستمزد و پولی که حقمان است به‌خوبی مذاکره کنیم؟

    اشتباهات مالی را به فرزندان خود گوشزد کنیم

    اشتباهات مالی را به فرزندان خود گوشزد کنیم ۳٫۰۰/۵ (۶۰٫۰۰%) ۲ امتیازs اشتباهات مالی را به فرزندان خود گوشزد کنیم/ آموزش رفتارهای مالی مناسب به نوجوانان اهمیت زیادی دارد. آموزش مهارت‌هایی از این دست باعث می‌شود مدیریت مالی در بزرگسالی به نحو بهتری انجام […]

    آزمایش علمی تناقض یا پارادوکس انتخاب

    آزمایش علمی تناقض یا پارادوکس انتخاب ۵٫۰۰/۵ (۱۰۰٫۰۰%) ۱ امتیاز همیشه هر چه بیشتر باشد، بهتر است. موافق نیستید؟ تنوع غذایی بیشتر در یک رستوران، طعم‌های بیشتر یک برند مربا، کانال‌های تلویزیونی بیشتر و … ما همیشه به دنبال بیشتر، بیشتر و بیشتر هستیم. […]

    سرمایه گذاری در بورس بین المللی

    سرمایه گذاری در بورس بین المللی ۳٫۴۴/۵ (۶۸٫۸۹%) ۹ امتیازs سرمایه گذاری در بورس بین المللی پیشینه تبادلات ارزی مشابه پیشینه اختراع پول است و همواره افراد به سرمایه گذاری توجه ویژه ای داشته اند. حجم معاملات در بازار به دلیل تعداد بالای افراد […]




هو الکاتب


پایگاه اینترنتی دانلود رايگان كتاب تك بوك در ستاد ساماندهي سايتهاي ايراني به ثبت رسيده است و  بر طبق قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند و به هیچ ارگان یا سازمانی وابسته نیست و هر گونه فعالیت غیر اخلاقی و سیاسی در آن ممنوع میباشد.
این پایگاه اینترنتی هیچ مسئولیتی در قبال محتویات کتاب ها و مطالب موجود در سایت نمی پذیرد و محتویات آنها مستقیما به نویسنده آنها مربوط میشود.
در صورت مشاهده کتابی خارج از قوانین در اینجا اعلام کنید تا حذف شود(حتما نام کامل کتاب و دلیل حذف قید شود) ،  درخواستهای سلیقه ای رسیدگی نخواهد شد.
در صورتیکه شما نویسنده یا ناشر یکی از کتاب هایی هستید که به اشتباه در این پایگاه اینترنتی قرار داده شده از اینجا تقاضای حذف کتاب کنید تا بسرعت حذف شود.
كتابخانه رايگان تك كتاب
دانلود كتاب هنر نيست ، خواندن كتاب هنر است.


تمامی حقوق و مطالب سایت برای تک بوک محفوظ است و هرگونه کپی برداری بدون ذکر منبع ممنوع می باشد.


فید نقشه سایت


دانلود کتاب , دانلود کتاب اندروید , کتاب , pdf , دانلود , کتاب آموزش , دانلود رایگان کتاب

تمامی حقوق برای سایت تک بوک محفوظ میباشد

logo-samandehi