جستجو در تک بوک با گوگل!

تابعيت پايگاه تك بوك از قوانين جمهوري اسلامي ايران

خانواده۱

1,042

بازدید

خانواده۱ ۲٫۷۵/۵ (۵۵٫۰۰%) ۴ امتیازs

جامعه شناسی-تربیتی

درجوامعی مانند ایران که در برزخ  بین سُنت و مدرنیته  بسر می برند، خانواده کوچکترین واحد اجتماعی است که سیستم طبقاتی را بازتولید می کند، یعنی کوچکترین نهاد تولید و باز تولید در جامعه.
تولیدآذوقه، کالا و خدمات، مراقبت و پرستاری ازسالخوردگان وکودکان، انتقال سرمایه و مالکیت به نسلهای بعدی، تجدیدنسل، تربیت و پرورش اجتماعی کودک، انتقال ارزشها و قواعد اجتماعی به نسل بعدی، ایجاد روابط اقتدار وکنترل وتنظیم روابط جنسی ازجمله وظایف نهاد خانواده است.
تاریخ خانواده مرتبط است با تاریخ جامعه ی طبقاتی و ایجاد مالکیت خصوصی. در واقع تاریخ تمایزات واختلافات اجتماعی وجنسیتی میان زنان  و مردان به آغاز تکوین جوامع طبقاتی باز می گردد البته  باید نقش سایر عوامل موثر در ایجاد و تداوم این نهاد از جمله  عوامل زیست شناسی، روانشناختی، فرهنگی، اجتماعی و ۰۰۰  را حتمأ در نظر داشته  باشیم  و رابطه ارگانیک و هماهنگ بین این مجموعه عوامل را در تاریخ نادیده نیانگاریم.
خانواده  یک  نهاد اجتماعی بوده که با ظهور جامعه طبقاتی نطفه تبعیض جنسی را همواره  در خود پرورده  و آن را در پوشش های مختلف عملی ساخته است. خانواده در هر دوره تاریخی ویژگی های معینی داشته  که آن را از دوره های  قبل و بعد خود متمایز می کرده است. این نهاد دیرین سیستم طبقاتی در دورانهای ِ مختلف تاریخی دستخوش تغییر و تحولاتی گشته  که  این تغییرات در هماهنگی و انطباق  با تغییر و تحولات اجتماعی رخ داده و طبعأ سیر این تغییرات در کشورهای  به اصطلاح ‌“پیشرفته” به  فراخور روند تاریخی آن تفاوتهایی  با  سیر تغییرات  در کشورهای  به اصطلاح “جهان سوم” دارد.
همزمان  باتکوین  جوامع طبقاتی  مردان عمدتأ به دلیل تاریخی ونه الزاماً علل طبیعی و زیستی، تمامی  عرصه  های تولیدی، اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و ایدئولوژیک جوامع انسانی را در ید قدرت خود در آوردند و زنان را هم برده خود ساختند. واپس  راندن  زنان  در عرصه های ِ مختلف زندگی اجتماعی همزمان  با ایجاد سیستم هرمی قدرت در سطوح  مختلف اجتماعی شکل گرفت. در واقع آنچه  را که در طی تاریخ تا مقاطعی از خانواده هسته ای بورژوایی بر زنان رفته  باید در درون خانواده مورد بررسی قرار داد. ( امروزه دیگر در غرب خانواده هسته ای بورژوایی نقش سابق را نداشته و تحت تاثیر عوامل مختلف اهمیت و جایگاه سابق خود را از دست داده، در غرب این نه خانواده بلکه فرد و احد تولید و مصرف است، لذامی توان نقش زن را خارج از چارچوب خانواده مورد بررسی قرار داد.)
در سیر تکامل تاریخی انسان، جانشینی زندگی گروهی وکار جمعی، شکاف بزرگی میان زندگی انسانی و قلمر و زندگی حیوانی ایجاد نمود. انسان می بایست به پشتوانه قدرت بدنی خود در اشکال جمعی به مصاف با طبیعت برود. آنچه تاریخ نمایانگرآن است تولدِ انسانِ اجتماعی است. انسان در فرآیندکار روابط طبیعی را تغییرداده و باکار ِجمعی مناسباتِ تازه ای را جانشین آن ساخته ، پس ازآنجایی که  انسان موجودی اجتماعی است انسانهای نخستین درقالب ساختارهای اجتماعی گردهم آمدند. خاندانِ مادری شکلِ بدوی ساختارِ اجتماعی بوده وقدمتی به اندازه خود بشریت دارد.
 جامعه مادری چیزی پیش از یک مادرسالاری و نوعی اخوت مادرسالارانه بود، زنان در اولین مرحله بربریت  که با کشاورزی آغاز شد به  اوج نفوذ و اعتبار رسیدند. در این مرحله شکار شغلِ تمام وقت و اجتناب ناپذیر مردان شد.کشف کشاورزی  به وسیله زنان  و خانگی  کردن گله های  حیوانات  توسط آنان  باعث افزایش ذخیره مواد غذایی، افزایش جمعیت، تبدیل چادرگاههای ایلی  به  دهکده ها، سپس شهرهای کوچک و بزرگ شد. گر چه در اولین مرحله بربریت خانواده پا به عرصه گذاشته بود ولی خانواده مادرنسب  بود در مرحله بعدی بربریت زنها از این منزلت تنزل کردند و جامعه پدرسالاری  حاکم شد همزمان بازوال و انحطاط نظامات بدوی مردها نیز همراه بازنان به خفت افتادند. در اندک زمانی از دیدگاه تاریخی بارهایی  مردان از شکار تقسیم کار بین زن و مرد بصورت  یک واقعیت  در آمد.
 انقلاب کشاورزی نشاندهنده  مرزبین دوره جمع آوری خوراک باتولید خوراک، در مرز بین دوران توحش و تمدن و نمایانگرسیستم نوین اجتماعی و وارونگی  نقش رهبری اجتماعی و اقتصادی زن و مرد شد. فراوانی مواد غذایی برای جمعیت فزاینده نیروی جدید تولیدی را آزاد کرد و همراه باآن مناسبات تازه  تولیدی بوجود آمد و مجموعه ی تازه تقسیم اجتماعی کار به جای تقسیم کارِ بین زن و مرد پدیدار شد. کارگران  صنعتی شهری از کارگران کشاورزی جدا شدند وکارگران ماهر از کارگران  ساده و مردان به تدریج کار زنان را به دست گرفتند، همان شرایطی که آزادی مردها را فراهم ساخت سرنگونی مادرسالاری وبردگی زنها را نیز به همراه آورد همین که تولید اجتماعی به دست مردان افتاد دستِ زنان از زندگی  تولیدی کوتاه شد و به سوی وظایف  بیولوژیکی مادری  پس رانده شدند، بر خرابه های مادرسالاری  جامعه طبقاتی به وجود آمد، مردان در رأس هرم قدرتِ خانواده و اجتماع قرارگرفتند. با رونق مالکیت خصوصی و مردسالاری  حقوق و اختیارات زنان  در مورد زندگی و سرنوشت و حتی پیکرشان محدود شد، با وابستگی اقتصادی زنان ونیاز آنان به حمایت  مردان  این محدودیت و تنزل شدیدتر گردید، نابرابری  جنسی یکی از مظاهر متعدد تعدی و تبعیضی است که با مالکیت خصوصی و تقسیم جامعه به طبقات عجین شده است.
به هرحال خانواده  به شکلِ “خانواده گسترده”، به نهادی “تولیدی ـ مصرفی” تبدیل شد، هم مایحتاج خود را تولید و مصرف می کرد و هم به مرور مازادی برای مبادله در بازار می آفرید.
خانواده گسترده به لحاظ اینکه تولید کننده بود نظم و انضباط خاصی را جهت تداوم حیات خود ایجادکرده بودکه مرد را عمدتأ به مثابه پدر و بزرگ ایل و طایفه و خاندان در رأس روابط خویشاوندی  قرار داده بود. در درون خانواده نقشِ زن  به مثابه مادر مشخص بود، وی علاوه  برشرکت در تولیدکشاورزی و دامداری  و صنایع دستی، انتقال دهنده نقش و جایگاه زن در جوامع طبقاتی به فرزندان به ویژه دختران بود.
شکل خانواده در خانواده گسترده از شکل کل جامعه تبعیت میکرد. این هرم به سهمِ خود اساساً مولد هرم اجتماعی  بود که در رأس آن رییس، حاکم یا پادشاه یا فرمانروایی  مستبد قرار داشت و آحاد مردم گویی در مالکیت او بودند. مالکیت خصوصی از این مقطع تاریخی بلای جان وزندگی آدمیان شد. انسانها در همه مراتب اجتماعی ازشأن و منزلت انسانی خود دور شدند، جامعه در عین وحدت دچارِ ازهم گسیختگی در ابعاد عاطفی و اجتماعی گردید. از این مقطع تاریخی مالکیت خصوصی در اشکالِ مختلف، خانواده را در مداری قرار داد که انسانها و بویژه زنان را در اسارت بینش و فرهنگ بازدارنده خود درآورد، بنابراین وقتی به مسئله خانواده می پردازیم باید هم آن را درکلیت خود به عنوان یک نهاد طبقاتی بررسی کرده و هم تأثیرات فراوان آن را در ابعاد مختلف بر روی تک تک افراد مطالعه کنیم، باید فرزندانِ دختر، از بدوِ تولد، حتی پیش از تولد مورد بررسی قرارگیرند که چگونه در چار چوب روابط ظالمانه  مالکیت  خصوصی مردسالار در جهتِ بازتولید همان سیستم پرورش  می یابند، باید فرزندانِ پسر و چگونگی  نقشِ آنها در بازتولید سیستم مورد بررسی قرارگیرد، سیستمی که همه انسانها اسیرآنند ولی زنان بویژه مورد ستم چندگانهآن قراردارند، چراکه در تمام سطوح برده این سیستم هستند، در حالیکه مردان  بخاطر همانندی جایگاه آنها با رأس هرم جامعه و طبقات فرادست از امتیازاتی برخوردار هستند.
خانواده گسترده به تبع تغییر و تحولات علمی و دستاوردهای بشری و کشفیات و تجارب بدست آمده باعث تحول در چگونگی  معیشت  و ارتزاق انسانها گردید و دچارِ تغییراتی شد تا نهایتاً با انقلاب صنعتی و حاکمیت سیستم طبقاتی سرمایه داری در اروپا به شکل خانواده هسته ای درآمد.

قسمت دوم

خانواده گسترده یک واحدتولیدی –مصرفی بوده که دارای نظام پخش کالاهم می باشد.مهم ترین تولیدآن ،موادغذایی وپس ازآن پوشاک ومسکن است،این واحددارای سلسله مراتب مشخص سنی وجنسی است وکلیه افرادازسنین پائین درامرتولیدشرکت دارند،فعالیت اقتصادی خانواده جنبه خودکفایی داشته هرچندکه درمراحلی درقرون وسطی باتولیدپیشرفته نیزروبرومی شویم. مایملک خانواده معمولأ به صورت غیرمنقول (زمین) به پدرخانواده متعلق بوده وازطریق اوبه ارث می رسید. تولیدخانواده وهمچنین شرایط تولیدی ،اجتماعی،همبستگی خانوادگی رامی طلبید،درخانواده گسترده بزرگ اهمیت پدرناشی ازمایملکی بودکه برای فرزندان به ارث می گذاشت.
درخانواده هایی که پایه اقتصاد آنهاصنایع خانگی بوداهمیت پدردرقابلیت کاری وآموزش حرفه به فرزندان وگاه تملک ابزارتولیدبود. شکل الگوی خانواده گسترده حتی دردوران پیش سرمایه داری نیز عمومیت همگانی نداشته وبیشتر درمیان ملاکین وفئودالهاودر شهرهادرمیان ثروتمندان وجود داشت. چنانچه پیشتر گفته شد،خانواده گسترده درجوامع کشاورزی غیرشهری وپیشاصنعتی رواج داشته ،زیراقادربوده خدمات خاصی راکه درشهرهاومناطق صنعتی توسط دولت وسازمانهای اختصاصی ارائه می شود،عرضه بدارد،بدین معنی که عضوخانوارمی تواندبرای کمک از اشخاص دیگریاری بطلبد.
اماخانواده مستقل درشیوه های معیشت صنعتی یاشکاروگردآوری بیشتر پیدامی شود.(بیش از ۸۸%مردم شکارگروگردآورنده جهان بیشترروزهای سال رادرگروههای خانوادگی بسرمی برند). درخانواده گسترده امکان جمع آوری سرمایه بیشتراست وامکان بکارانداختن آن ،اعم ازاینکه برای خریدگله ای جهت ازدواج باشدیاخریدزمین وتأمین وضع تحصیلی جوانی و…..البته درخانواده هسته ای امکان جمع آوری سرمایه هست ولی نه درحدتوان ووسعت خانواده گسترده.

خانواده گسترده روی هم رفته پایدارترازخانواده زن وشوهری است. درخانواده گسترده مردم می آیندومی روندولی واحداصلی مسئولیت جمعی خودراحفظ می کنددرحالیکه مرگ مادریاپدردریک خانواده هسته ای باعث جدایی یاازهم پاشیدگی خانواده می شود. البته درهمه جوامعی که نظام رفاه اجتماعی وجودنداردمسئولیت افرادغیرمولدبرگردن خانواده هامی باشدولی درخانواده گسترده اینکارباسهولت بیشتری انجام می گردد. سالخوردگان ،بیماران ،معلولین وبی پناهان درخانواده گسترده کمترازخانواده هسته ای سربارند زیراهزینه آنهابردوش یک یادو نفرنیست ودرنتیجه هرفردزیربارزحمت ومسئولیت کمتری قرارمی گیرد. دراین مرحله روابط خویشاوندی انتخابی نیست بلکه به فردتحمیل می شود،تنها راه ارتقا پایگاه اجتماعی ،ازدواج است وهمسرگزینی به شدت تحت فشار اجتماعی می باشد.
درجامعه ای که فردیت مطرح نباشدعلائق فردی نیز ارزش نداشته و فرع محسوب می گردند. درسرتاسرقرون وسطی تاپیش ازپیدایش خانواده بورژوازی که برای اولین بارمفاهیمی مانند(خانه من) معناومفهوم یافت ازدواج وعشق متفاوت وجداازهم بودندبطوریکه عشق وعلاقه همیشه متوجه افرادی غیر ازهمسربود. تانیمه قرن نوزدهم ،خانواده گسترده پدرسالارتنهاشکل مطلوب وایده آل خانواده بود. خانواده درهرمرحله بازتابی ازشرایط خاص دوران خودبوده ،همچنین تحول خانواده بشکل یک خط مستقیم انجام نگرفته بلکه تحولی است پیچیده ،ازیک طرف ابعاد خانواده های گسترده طبقات بالابتدریج کوچک شده وازطرف دیگر خانواده های هسته ای طبقات پائین (رم قدیم وقرون وسطی )همزمان بابالارفتن سطح طبقاتی آنهااهمیت بیشتری یافته ، گذرازخانواده گسترده به هسته ای نیزبتدریج صورت گرفته وهمزمان با این تغییرات اشکال جدیدی ازخانواده بوجود آمده است.
باپیدایش صنایع خانگی ازدواج ازقیوداجباری خودکه بایدابتداامکان کسب درآمدبوجودمی آمدسپس ازدواج صورت می گرفت آزادشددیگرمالکیت برزمین یاداشتن کارگاه صنعتگری برای ازدواج مهم نبوداصل مهمتر توانائیهای فرددرانجام کاربود.ازآنجا(که دراین مرحله )دستمزدهابه شکل نقدی پرداخت می شددراقتدارپدردگرگونیهایی بوجودآمد، وابستگیهای اقتصادی فرزندان به پدرکاهش یافت ، احتمالأباپولی که فرزندان به عنوان خرج خانه به پدرومادر دادندآزادی خودراازقیدوبندهای خانوادگی وبخصوص اقتدار پدرخریدند.
یه این ترتیب ازدواج ازسلطه خانواده بتدریج خارج شد زیرازوج جوان باتوجه به کاروکوشش قادربه تأمین معاش بودند. دگرگونی ازجوامع سنتی به صنعتی باعث دگرگونی درشکل خانواده شد. تفاوت خانواده مدرن هسته ای امروزباخانواده دوران قبل در دگرگونی شیوه خانه داری واندازه خانواده نیست بلکه انحلال کل خانه یعنی خانه ای که درآن همسانی کامل میان کار وزندگی وجودداشت موردتوجه است.
تنهاباازمیان رفتن روابط کاردراین واحدیعنی زمانی که خانواده ازمسائل تولیداقتصادی آزادشد، برای اولین باردر تاریخ احساسات وعواطف اساس رابطه زن وشوهرووالدین وفرزندان شد. ازقرن نوزدهم به بعدباتغییرشیوه مالی تولیداقتصادی یعنی بوجود آمدن تولیدانبوه برای فروش دربازار،اضمحلال –کل خانه ـوپیدایش ـخانواده مدرن ـ آغازشد. مرد نان آورباهمسروفرزندانی وابسته به خودبندرت درطول تاریخ دیده شده است، درتمام طول تاریخ زن ومردهردووظیفه نان آوری ومسئولیت خانواده رابرعهده داشتند مگردرزمانی که به علت زایمان زن مجبور به ترک کاربود. پدیده مرد نان آوردرمیان طبقه متوسط جامعه یابهتربگوئیم تنهادرمیان اشرافیت کارگری بوجودآمده بود. خانواده هسته ای دوران معاصراحتمالأمنبعث ازالگوی خانواده بورژوازی است. خانواده های بورژوازی بخشی ازخانواده های اوایل دوران صنعتی شدن بودند که زندگی خودرابا درآمدهای ثابتی ماننداجاره ،سودسرمایه یاسهام تأمین می کردند، دراین خانواده هانیزجدایی کامل زندگی وشغل وجودداشت امابرخلاف خانواده های کارگری خانواده بورژوازی ازلحاظ اقتصادی تأمین بود. درخانواده بورژوازی به دلیل جدابودن محل شغل ازمکان زندگی وتأمین مادی برای اولین بار امکان دورنگاهداشتن زن وکودکان ازدرگیریهای اقتصادی ومادی ایجادشد وبرای اولین بارـ خانه ـ تبدیل به مکانی خصوصی شد که درآن صمیمیت ،محبت واحساسات فردی اهمیت بسیارپیداکرد.
درخانواده بورژوازی زن برای اولین باردرقالب مادری که به تربیت فرزندان خودرسیدگی می کندوهمسری که وظیفه او فراهم کردن وسایل آسایش زندگی شوهرش می باشد، مطرح شداین نوع خانواده بتدریج الگوی طبقه متوسط قرن بیستم وایده آلی برای خانواده های کارگری شد. درخانواده های کارگری جدایی میان محل کاروزندگی وویژگی نان آوری پدربه خوبی مشخص شد، شرکت زن درتولیدبه علت جدایی محل کاربه صورت منقطع وبادرآمدکمترهمراه شد.
 خانواده هسته ای دراثردگرگونی تدریجی خانواده هاوگذرازمراحل خانواده صنایع خانوادگی، کارگری بوجودآمد. خانواده هسته ای روستایی تفاوت عمده ای باخانواده هسته ای شهری داردازویژگیهای عمده این خانواده فعال بودن زنان درانجام فعالیتهای اقتصادی ودرعین حال عدم دخالت زنان درتصمیم گیری های مهم خانوادگی می باشد. درجوامع صنعتی درحالیکه خانواده به عنوان یک واحدتولیدی بتدریج اهمیت خودراازدست می دهد روابط وآرمانهای درون خانواده نیزباید خودرابا شکل جدیدهمپاسازند اماهر اندازه که ازاهمیت خانواده به عنوان یک واحداساسی اقتصادی بیشترکاسته می شود تأکیدجامعه برروی حفظ شکل سنتی آن بیشترمی شودودراین میان بخصوص زنان بیشترازمردان صدمه می بینندزیرانه تنهابایدخودرابانقش نان آور درمیان مردان منطبق سازند بلکه مجبوربه ارائه نقشهای سنتی زن خانه دارنیزهستند.
خانواده هسته ای بامراحلی ازنظام صنعتی هماهنگی دارد. اینکه خانواده جدیدوظایف سنتی خویش راازدست داده درحقیقت یک تغییرشکل اساسی نیست وهنوزاقتدارپدرکه دردوران قبل دارای عینیت ضروری بودازطرف جامعه تبلیغ می شود. درجوامعی مثل ایران خانواده نهادی است که نه ضرورتأ برپایه عشق بلکه برپایه کارکرد و وظایف متعددآن بنانهاده شده است ،امری که آن رابه یکی ازمهم ترین نهادهای اجتماعی بدل ساخته است. خانواده یگانه نهادتولیدمثل، کوچک ترین واحداقتصادی جامعه، اصلی ترین نهادشروع وبرخورداری ازپذیرش اجتماعی برای پاسخگویی به نیازهای جنسی،اصلی ترین نهادحقوقی حفظ ماکیت وانتقال ارث ومهمترین نهادی است که وظیفه تربیت وپرورش اجتماعی کودک رابرعهده دارد وازسوی دیگرخانواده دراین جامعه دستگاه ایدئولوژیک نیرومندی است که اخلاق جمعی وهنجارهای اجتماعی رادرفرد درونی کرده وبه آنهامشروعیت می بخشد، درواقع خانواده درایران غالبأ نهادی استبدادی بوده وچگونگی توزیع قدرت درآن چگونگی توزیع قدرت درجامعه رامنعکس می کند.
درایران معمولأخانواده بزرگ درروستاها و خانواده هسته ای درشهرهای بزرگ شکل اصلی خانواده راتشکیل می دهند، بااین همه ساختار مسلط  درشهرها نیزخانواده پدرسالار است که درآن غالبأ پدر یا پسربزرگ تأمین کننده معاش کل اعضای خانواده اند. درنتیجه وابستگی اقتصادی زن به مرد یکی ازپایه های اصلی تقسیم کاری است که درخانواده های شهری ایرانی به چشم می خورد.
 این تقسیم جنسی کار برپایه کارخانگی زن وکاراجتماعی مرداستواراست. مرد رئیس، نان آور و سرپرست خانواده است و زن وظیفه انجام کارخانگی، تولیدمثل، رفع نیازهای جنسی وتأمین آسایش روحی مرد ومراقبت ازکودکان رابعهده دارد. چنین موقعیتی به مردقدرت بی چون وچرایی می دهد، حتی زنانی که به کاراشتغال دارندبه میزان زیادی ازاین نابرابری اقتصادی رنج می برند. خصلت اجباری خانواده درجامعه ایران دوام بیشتری به آن داده وجدایی رامشکل کرده است. تفکیک نقشهای زن ومردتنهاالگوی نابرابری نیست که درخانواده معاصربا ایفای نقشهای جداگانه زن ومردبه فرزندان القا می شود بلکه نقش محافظه کارانه خانواده معاصر، نابرابریهای اقتصادی واجتماعی کشورهای توسعه یافته وتوسعه نیافته ونابرابریهای نژادهای متفاوت رابه جوانان منتقل می کنند. خانواده هسته ای معاصر فرزندان راافرادی مصرف کننده وپرتوقع بارمی آورد که کمتر نگران مسائل آینده زندگی هستند، اختلاف بین رفتار معمول خانواده معاصروارزشهای برابری وعدالت آنقدرعظیم است که عکس العمل جوانان رانیزبرانگیخته ،اختلاف بین اصول وعمل خانواده می تواندبیان کننده حساسیت زیادجوانان عصر جدید نسبت به عوامفریبی نسل گذشته باشد و بنظرمی رسد عصیان بسیاری ازنوجوانان امروزی ازطبقات متوسطه علیه والدین دقیقأ معلول همین اختلاف بین اصول وعمل خانواده معاصراست، مثلأبسیاری از والدین اصول برابری نژادی ودینی راتأیید می کنند ولی ازمعاشرت فرزندان خودباافرادخارج ازنژادودین ناراضی اند.

دانلود کتاب






مطالب مشابه با این مطلب

    قوانین معاشرت در جمع

    قوانین معاشرت در جمع ۲٫۳۳/۵ (۴۶٫۶۷%) ۳ امتیازs مودب و فهیم بودن یک مهارت اجتماعی مهم است که می‌تواند به شما کمک کند تا دوستان جدید پیدا کنید، در حرفه‌ی خود موفق شوید و محترم شمرده شوید.

    ۲۰ دلیلی که شاید ازدواج را برای شما خسته کننده بکند

    در آغاز ازدواج، شاید انقدر همه‌چیز جدید و هیجان‌انگیز است که نگهداشتن هیجان و شور یک رابطه، کار دشواری نباشد.

    تهاجم فرهنگی از نوعی دیگر

    تهاجم فرهنگی از نوعی دیگر/ تهاجم فرهنگی از نوعی دیگر/ زمان در کشورمان خیلی سریع می‌گذرد ایران صد سال پیش خیلی با ایران امروز فرق دارد خیلی چیزها وارد ایران شد که ما مجبور شدیم فرهنگ خودمان را با آن هماهنگ کنیم مانند تلفن […]

    وضعیت حجاب در جامعه امروز ما

    وضعیت حجاب در جامعه امروز ما ۲٫۶۷/۵ (۵۳٫۳۳%) ۱۲ امتیازs وضعیت حجاب در جامعه امروز ما/ وضعیت حجاب در جامعه امروز ما/ اینکه وضعیت حجاب در جامعه به این صورت درآمده است و روز به روز کم رنگ تر می ‌شود، به این دلیل […]

    پدیده شوم تکدی گری

    پدیده شوم تکدی گری ۴٫۵۰/۵ (۹۰٫۰۰%) ۲ امتیازs پدیده شوم تکدی گری/ پدیده شوم تکدی گری/ دست طمع چو پیش کسان می کنی دراز پل بسته ای که بگذری از آبروی خویش تکدی گری، عوارض و مخاطرات زیادی دارد. بخشی از مطالعات مقطعی و […]

    قوانین آداب معاشرت

    قوانین آداب معاشرت/ قوانین آداب معاشرت/ زیگموند فروید می‌گوید: «نمی‌توان این مسئله را نادیده گرفت که تمدن تا چه حد بر پایه‌ی چشم‌پوشی از غریزه بنا شده است.» همواره میان اینکه چقدر باید غرایز خود را دنبال کنیم و چقدر باید تسلیم قراردادهای اجتماعی […]




هو الکاتب


پایگاه اینترنتی دانلود رايگان كتاب تك بوك در ستاد ساماندهي سايتهاي ايراني به ثبت رسيده است و  بر طبق قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند و به هیچ ارگان یا سازمانی وابسته نیست و هر گونه فعالیت غیر اخلاقی و سیاسی در آن ممنوع میباشد.
این پایگاه اینترنتی هیچ مسئولیتی در قبال محتویات کتاب ها و مطالب موجود در سایت نمی پذیرد و محتویات آنها مستقیما به نویسنده آنها مربوط میشود.
در صورت مشاهده کتابی خارج از قوانین در اینجا اعلام کنید تا حذف شود(حتما نام کامل کتاب و دلیل حذف قید شود) ،  درخواستهای سلیقه ای رسیدگی نخواهد شد.
در صورتیکه شما نویسنده یا ناشر یکی از کتاب هایی هستید که به اشتباه در این پایگاه اینترنتی قرار داده شده از اینجا تقاضای حذف کتاب کنید تا بسرعت حذف شود.
كتابخانه رايگان تك كتاب
دانلود كتاب هنر نيست ، خواندن كتاب هنر است.


تمامی حقوق و مطالب سایت برای تک بوک محفوظ است و هرگونه کپی برداری بدون ذکر منبع ممنوع می باشد.


فید نقشه سایت


دانلود کتاب , دانلود کتاب اندروید , کتاب , pdf , دانلود , کتاب آموزش , دانلود رایگان کتاب

تمامی حقوق برای سایت تک بوک محفوظ میباشد

logo-samandehi