جستجو در تک بوک با گوگل!

تابعيت پايگاه تك بوك از قوانين جمهوري اسلامي ايران

رشد اجتماعی و هویت نوجوان

4,562

بازدید

رشد اجتماعی و هویت نوجوان ۲٫۴۰/۵ (۴۸٫۰۰%) ۵ امتیازs
تعریف بلوغ و نوجوانی:
منظور از بلوغ  یا نوجوانی رشد درکلیه جنبه ها اعم از فیزیکی- عقلی و اجتماعی است به همین جهت این  واژه نسبت به واژه های بلوغ جنسی که مفهوم بسته تری دارد وسیع تر است . نوجوانی دوره ای است است حد فاصل میان کودکی و بزرگسالی و بسته به افراد و جوامع گوناگون و متغیر است شروع آن با بلوغ جنسی است . طول مدت نوجوانی در جوامع گوناگون متفاوت است از دوازده تا هجده الی بیست و یک سالگی طول می کشد برخی بلوغ را از واژه (crise) و به معنی بحران مشتق کرده اند و تغییرات قاطعی است که درجریان یک تحول پیش می آید و دارای ویژگی ها و شرایط زیر است :
۱٫    تغیرات ناگهانی و مهم در ارگانسیم- ذوق و علایق- نگرش و احساس و داوری ارتباط با دیگران.
۲٫    بروز مشکلات جدی که موجب عدم سازگاری نوجوان با محیط می شود.
نوجوانی مثل یک طوفان است و ژانژاک روسو آن را به یک انقلاب زایش دوباره تعبیرمی کند.در نوجوانی تغییرات شامل رشد طولی و وزنی- پیدایش صفات ثانویه جنسی- رشد غده های جنسی و توانایی تولید مثل است.
دگرگونی های رشد نوجوانی:
_بلوغ جنسی: بلوغ جنسی با پیدایش صفات ثانویه جنسی همراه است که تا پیش از آن وجود نداشته است و طی سه مرحله می باشد :
۱٫    مرحله بیش از بلوغ که در هر دو جنس به وسیله صفاتی مانند: ازیاد سرعت رشد- آغاز پیدایش صفات  جنسی یعنی رشد پستانها- رشد غدد تناسلی- روئیدن مو در اعضای تناسلی و زیر بغل آشکارمی باشد
۲٫    مرحله بلوغ که طی آن سرعت رشد کمتر می شود و صفات جنسی رشد خود را ادامه می دهد
۳٫    مرحله پس از بلوغ که کمال رشد جنسی است و طی آن اعضای تناسلی به رشد خود ادامه می دهد

_تاثیر تغییرات بلوغ جنسی بر شخصیت نوجوان:
از نقطه نظر روانی رشد شخصیت نوجوان در سه زمینه اصلی می باشد:
۱٫    رشد وبیداری علایق و احساسات جنسی
۲٫    رشد سریع قوای عقلانی
۳٫    ازدیاد دانش و پیدایش شکل های جدید فعالیت
بیش از هر چیز میبایست نوع مقیاسی را که برای تعیین تاثیر نمودهای بلوغ جنسی در روانشاسی نوجوان به  کار می رود مشخص ساخت که یکی از آسان ترین این مقیاس ها سن تقویمی است. به طور کلی می توان گفت تغییرات فیزیولوژیک و جسمانی خبر ار آغاز بلوغ می گردد و ورود نوجوان به اجتماع و پذیرش مسئولیت اجتماعی نیز نشان دهنده حد نهایی و پایان است. در میان این دو حد یک دگرگونی ژرف در شخصیت به وجود می آید که هم در رابطه شخص با خودش و هم در رابطه او با دیگری باز تاب میابدتعبیراجتماعی نوجوانی و رشد آن:دوران بلوغ به علت های درونی مانند تغییرات هورمونی و یا تغییرات ناشی از فشارهای غریزی نسبت داده نمی شود بلکه تاکید بر علت بیرونی و محیطی است. در عامل اجتماعی دو جهت یا دو سو را می توان ازیکدیگر تمیز داد. یکی بر تعامل های میان افراد نظر دارد و تاثیر آنان را از لحاظ رفتار و شخصیت نوجوان بررسی می کند و دیگر به ساخت جامعه و فرهنگ می نگرد که به شیوه تاثیر گذاری جامعه برای تغییر موقعیت غیر مسئول کودک به موقعیت مسئول و مستقل بزرگسال توجه دارد.                                                 
عوامل اجتماعی تعامل میان افراد:
تعبیر نوجوانی ازاین دیدگاه بر دو بعد اساسی تاکید دارد. بعد اول تجزیه و تحلیل نوجوانی اززاویه تندیس و نقش است. از این زاویه نوجوان که آنان را نه کودک و نه بزرگسال می پندارند باید با موقعیت های اجتماعی دست و پنجه نرم کند- بعد دیگر بیشتر از زاویه تحولی و تکوینی است و تاکید آن به عنوان یک عامل رشد می باشد که در قالب مکان ها و محیط هایی است که اجتماعی شدن درآن ها صورت می پذیرد. به طور کلی می توان افراد را بر حسب این که پدر- پسر- زن- مرد-  دانشجو وغیره باشند در طبقاتی قرار داد که هر یک نقش هایی دارند که می توان از آن ها در موقعیت های خاص اجتماعی رفتار های خاصی را توقع داشت. دو نوع تغییر در نقش ها و انتظاراتی را که از این رفتار می توان داشت عبارتند از: تغییراتی که در داخل خود نقش ها به وقوع می پیوندد مثلا از دانش آموز نوجوان انتظار می رود دارای استقلال فکری بیشتر در کار و تحصیل باشد تغییر دوم اینکه نوجوان در برابر لزوم سازگار شدن با نقش های جدیدی مانند نقش شغلی قرار می گیرد. تغییرات در نقش ها و رفتارهایی که مورد انتظار است چه به صورت کلی و چه به صورت جزئی می توانند مشکلات روانی برای فرد ایجاد کنند.
 این مشکلات عبارتند از:
مشکل اول: تعارضات است که در نقش ها و رفتارهایی که انتظارات به وجود می آید یعنی نوجوان باید بر اساس موقعیت های اجتماعی نقش های متعارفی را بازی کند و رفتارهای متناقضی داشته باشد و مسلما نوجوان نمی تواند از این تعارضات صددرصد در امان باشد.
مشکل دوم: در داخل خود یک نقش یا رفتار مورد انتظار نیز تعارض می تواند به وجود آید مثلا در برخی از زمینه ها نوجوان درپی استقلال بیشتر است در عین حال در برخی از موارد هنوز وابسته به خانواده است.    
مشکل سوم:هنگامی است که نوجوان مجبوراست که درنفش های ایفایی رفتار نماید که نه مطابق ذوق سلیقه اوست ونه انگیزه ای برای پرداختن به آن دارد مثلا: بسیاری ازشرکت کنندگان درکنکورکه تنهاهدف آن ها پذیرفته شدن در آزمون می باشد و پس از آن در می یابند که رشته تحصیلی آنان چقدر از خواسته های آن ها فاصله دارد و یا به عنوان مثال دیگر اینکه یک نوجوان توسط خانواده به فعالیتی وادار می شود که هیچ گونه انگیزه و شوقی به ایفای آن نقش ندارد.
مکان های رشداجتماعی نوجوان:‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‌‌پدیده اجتماعی شدن از سه جنبه رشد اجتماعی ناشی می شود:
ارتباط های بین فردی قراردادها و هنجارهایی که جنبه ایدولوژیکی دارند فعالیت ها یا رفتارهایی اجتماعی شده که شامل رفتارهای اجتماعی و فعالیت های شغلی هستند این موارد در محیط خانوادگی و مدرسه و گروهای هم سن تحقق می یابد.

به طور کلی می توان از دو محیط عمده جهت رشد اجتماعی نوجوان یاد کرد:
۱٫    محیط خانواده والدین و نوجوان
۲٫    گروههای هم سن و محیط مدرسه
_محیط خانواده:
طی یک پژوهش توصیف سه گونه نفوذ والدین مشخص شده است:
یک نفوذ- نفوذ مستبدانه والدین است که درآن والدین به جای نوجوان تصمیم می گیرند و اومجبوراست مطابق با اوامر والدین عمل نماید.
دوم نفوذ والدین که به صورت دموکراتیک و آزاد منشانه روی نوجوان تاثیر دارد که درآن نوجوان در تصمیم گیری و اعاده روش با والدین مشارکت دارد ولی حرف آخر را والدین می زنند.
سوم نفوذ مجاز یعنی کنترل خود مختارانه نوجوان که خود نوجوان تصمیم می گیرد و خود عمل می کند.
درنتیجه گیری ازاین سه نوع برخورد چنین آمده است که فراوانی اعتماد به نفس نزد دختران و پسران در خانواده هایی که به صورت آزاد منشانه و دموکراتیک برخورد می کنند بیشتراست اما این فراوانی نزد خانواده های مجاز کمتر است ولی به طور کلی با توجه به تفاوت های بین نوجوانان و مراحل رشد اجتماعی آنان باید به این نکته توجه داشت که هر رفتاراز سوی والدین باید با توجه به واکنش ها و بازتاب های نوجوان سنجیده شود تا بتوان ازآن نتایج مطلوبی گرفت بنابراین چنین به نظر می رسد که وجود برخی قوانین و مقررات نه تنها لزوم دارند بلکه مثبت نیز می باشند اما باید دانست زمانی این محدودیت ها تاثیر مثبت دارند که او بتواند آزادانه نظر دهد و انتقاد کند.
_گروههای هم سن و محیط مدرسه:
در این قسمت می توان جنبه تکوینی محیط آموزش و محیطی که متشکل از هم سن ها و هم کلاسی ها است را به عنوان یک محیط رشد در نظر گرفت.

طی یک تحقیق گروههایی از دانش آموزانی که ازهوش طبیعی با لاتر از حد طبیعی اما در خانواده ها و محیط های فقیر زندگی می کردند انتخاب کرده و دریک محیط با دانش آموزانی از خانواده های با فرهنگ رشت یافته تر و مرفه بودند قرار دادند
پس ازمدتی این مقایسه نشان داد که دانش آموزان مورد بررسی هم از جهت وضع تحصیل و هم از جهت نظام ارزشی تغییر یافته اند و برداشت های آنان از مسائل مختلف نیز دگزگون شده بود و به تعبیری شخصیت آن ها نیزدچار نوعی دگرگونی شدن را نشان می داد. در مجموع می توان گفت که رشد اجتماعی دوران نوجوانی
تنها نمی تواند ناشی از یک تحول فردی باشد بلکه تاثیر پذیری آن ها ازتعامل های اجتماعی تردید ناپذیراست.
رشد اجتماعی نوجوان ازدیدگاه جامعه شناسی:       
در گذشته طول دوره نوجوانی کوتاه تر بوده است اما در قرن معاصر با پیچیده تر شدن ساختار جوامع این گرایش رو به طولانی ترشدن می باشد. براساس یک بررسی مشخص شد انواع شکل های نوجوانی در جوامع مختلف متاثر از ساختارهای آن جوامع می باشد. می توان به چهار نوع نوجوانی اشاره کرد:
بدوی- انتقالی- نوجوانی ساده- نوجوانی طولانی
هر یک از شکل های فوق متاثر از برخوردها و دیدگاه ها و نحوه رفتار اعضای آن جامعه با نوجوان و نوجوان با آن جامعه را دارد.
دربعضی از جوامع نیز ساخت های اجتماعی را به  انواع مختلف تقسیم کرده اند مانند:
بدوی روستایی و شهری که در هر یک از موارد ذکر شده نحوه برخورد هر یک از بخش های اجتماعی با نوجوان و با لعکس متفاوت می باشد و بر گرفته از ماهیت آن اجتماع ما باشد.
رشد اجتماعی نوجوان و گسترش مناسبات اجتماعی:
رشد اجتماعی را به عناوین مختلف مانند تعلق طفرلیت- رشد شناخت اجتماعی یا فهمیدن فرد و دیگران- روابط با همسالان- شخصیت جنسی و غیره … می خوانند در این دوره تغییرات آشکار و گسترده ای در شیوه های ارتباطی با والدین و همسالان به چشم می خورد.تحقیقات به عمل آمده نشان داده است که رشداجتماعی باعث تجدید روابط آنان باخانواده می شود. نوجوانی و بلوغ باعث ایجاد فاصله عاطفی با والدین می شود که این امر باعث استقلال بیشتر نوجوان می شود ککه البته این تحول در دختران و پسران متفاوت است. فاصله گرفتن اواز والدین نشانه ای از خود مرکز بینی نوجوان می باشد که این خود مرکز بینی علت های مختلف می تواند داشته باشد:
بروز توانایی های جدید مغزی و خودآگاهی نوجوان از علت های عمده این مسئله- اشتغالات ذهنی نوجوان به خود مثلا توجه به بدن‌، عضلات، رشد قد، وزن و پاها و توجه به تغییرات ناگهانی جنسی از دیگر دلایل این خود مرکز بینی می باشد ولی رفته رفته این خود مرکز بینی به تدریجکم می شود و جایش را به تجدید روابط اجتماعی میدهد. نوجوان در ابتدا گرفتار تغییرات رشد جسمی، عاطفی و فکری خویش می شود و پس از
درونی کردن این تغییرات مجددا به عنوان یک فرد مستقل دست به گسترش روابط اجتماعی خود با دیگران می زند و در پایان این دوره و شکل گیری هویت نوجوان صمیمیت و نزدیک شدن به دیگران در وی گسترش می یابد و مقدمات لازم برای تقسیم زندگی و خواسته های خود با همسر و روابط فامیلی به همکاری در رشد اجتماعی مطرح می شود.
روابط اجتماعی نوجوان در مسیر تحول رشد اجتماعی:
ارتباط خود با دیگران در آغاز نوجوانی به طور عمده متمرکز به گروه همسالان و دوستان می باشد در این مقطع از زندگی نوجوانی احساس فرد این است که دیگران به ویژه همسالان همانند مخاطبین خیالی شاهد رفتار و احساسات و اندیشه های او هستند دو نیمه دوم دوران نوجوانی فرد مایل است بداند دیگران درباره او چه می اندیشند و بدین صورت نوجوان خود را در آئینه دیگران نظارت می کند تا هویت اجتماعی خویش را تثبیت کند.
ارزشیابی دیگران خاص همسالان و دوستان از نوجوان آغاز حرکت او به سوی روابط متقابل پیشرفته اجتماعی نوجوان است و در همین دوره است که نوجوان خود را متفاوت از خود عمومی خانواده به حساب می آورد و اهمیتی که نوجوان به گروه دوستان می دهد، نشان می دهد که در نوجوان رشد وابستگی اجتماعی چقدر مهم است. نوع ارتباطات اوایل نوجوانی با گروه دوستان معمولا در اواسط نوجوانی تعدیل می شود اما نوجوان در تدارک تجدید مناسبات با خانواده همیشه چنین نیست به خصوص نوجوانان با مشکلات خانواده در این دوران نیز همان ارتباطات قبلی را با گروه همسالان گسترش می دهند و ممکن است گرفتاربرخی از اغرافات و ناسازگاری نیزبشوند و به این طریق در شکل گیری هویت آنان نیز دشواری های جدی پدید آید با ورود به دوره جوانی بیشتر نوجوانان روابط شدید قبلی خود با گروه دوستان کاهش می دهند.عضویت در یک کلاس مدرسه راهنماییبا عضویت در یک تیم ورزشی مستلزم توانایی های افزایش یابند معین در ارتباط گیری  با دیگران و در موقعیت های اجتماعی ساختار یافته است. چگونگی رشد شخصیت و خلق و خوی نوجوان عامل مهمی در چگونگی یادگیری اجتماعی و شرکت او در فعالیت های مختلف اجتماعی است.
رشد سالم اجتماعی نوجوان مستلزم رشد طبیعی شخصیت و فراگیری مهارت های اجتماعی شدن است و در نوجوان متفاوت است و به برون گرایی یا درون گرایی نوجوان بر می گردد.
رفتارهاِِی مرضی اجتماعی نوجوان:
یکی ازآشکارترین نمونه های مرضی دررفتاراجتماعی نوجوان عضویت آنان دردارودسته های ضد اجتماعی مانند: هیپی، پانکی، گروه های ارتجاعی، باندهای دزدی و خراب کاری و منحرفین جنسی می باشند که مقدمات آن در اوایل نوجوانی و دوره فاصله گرفتن از خانواده فراهم می آیدو بقیه سال های نوجوانی را ادامه می یابد. این دارودسته ها در شهر های بزرگ و در میان گروه های اجتماعی، فرهنگی محروم جامعه بیشتر دیده می شود.ویژگی اصلی این دارودسته ها همانند سازی بی قید و شرط آنان با گروه خود به فراموشی سپردن الگوها و مناسبات اجتماعی می باشد در این گروه ها دارودسته خلاف کار حکم خانواده را برای نوجوان دارد، نوجوانی را که احساس تنهایی می کند باید کمک کنیم تا بر حسب نوع علایقی که دارند با یک گروه سالم از همسالان مدرسه ارتباط برقرار کند، فعالیت های سالماین گروه باعث کاهش تهدیدهایی می شود که فرد تنها احساس می کند.   

رفتار اجتماعی نوجوان و نقش فرهنگ دراین دوره:
بخش مهمی از فرآیند درک هویت فردی ایجاد روابط جدید با اشخاص گوناگون است یکی از این اشخاص که می توانند در نوجوان ایجاد فرهنگ نمایند والدین می باشند نوجوانی فرزندان، اغلب در دورانی نه ۱۵ جذاب برای والدین فراهم می سازد که بسته به به سن پدر و مادر در زمان ازدواج معمولا هنگامی که به سن نوجوانی می رسند والدین در حدود ۴۰ تا۵۰ ساله هستند و این مهم ترین مانع و مشکل برسر راه نوجوان می باشد که در فرهنگ یابی نوجوان بسیار مؤثر است اصولا فرهنگ نظام ارزشی است که مشتمل بر عقاید، باورها و تجارب یکسان یک نسل می باشد. راه های زندگی مردم یک جامعه، آداب و رسوم، افکار وعقاید، مذهب، زبان و غیره … ابزاری هستند که مردم یک به عنوان فرهنگ به کار می گیرند این فرهنگ از پدر و مادر و همسالان به نوجوان می رسد و از نسلی به نسل دیگر انتقال می یابد.
هدایت اجتماعی و مقابله با تهاجم فرهنگی درنوجوان:
اجتماع مسلما یکی از ارکانی است که در شخصیت نوجوان و در شکل گیری آن بسیار حایز اهمیت می باشد، زندگی اجتماعی مورد تاکید و سفارش همه انبیاء و دانشمندان می باشد انسان اجازه ندارد که به دوراز جامعه و بی تفاوت در برابر غم و درد مردم در گوشه ای سر گرم خود و زندگی خود باشد، آموزش حیات اجتماعی و تاثیرات دو جانبه آن بارها در روایات مختلف و توسط بزرگان اجتماعی و دینی یادآوری شده است که باید نوجوان را با آن آشنا ساخت یک نوجوان باید آشنا به اصول حلژیات اجتماعی باشد تا این آشنایی مبنایی جهت رشد اجتماعی وی فراهم آورد.
برخی از این اصول عبارتند از:
اصل کرامی انسانی، اصل نظارت اجتماعی، اصل وفای به عهد، اصل یکرنگی و صداقت و غیره ….
عوامل اجتماعی مؤثر در تکوین شخصیت اجتماعی نوجوان:
تعریف شخصیت:  شخصیت مجموعه رفتار ها و ویژگی هایی است که انسان خاص را مشخص می کند عموما مردم شخصیت فرد را عبارت از جلوه او در نزد دیگران فرض می کنند مثلا: زمانی که گفته می شود فلانی فردی با شخصیت است یا بی شخصیت می باشد، منظور مطلوب یا نامطلوب بودن فرد است. بسیاری از فلاسفه عناصر باطنی و درونی افراد را که مبانی رفتار ایشان را فراهم می آورد به عنوان پایه و اساس شخصیت می دانند اما در روان شناسی ابعاد فرد عمدتا در حوزه برخورد و رفتار او با دیگران مورد توجه است. غالب روان شناسان شخصیت را نتیجه تاثیر متقابل فرد ومحیط زندگی اس می دانند و ویژگی های اشخصیت هر شخص رفتار اجتماعی او را هدایت می کند، پس می توان گفت شخصیت دارای دو بعد ظاهری و باطنی است که می توان شخصیت را به صورت طبیعی و روش های دیگر مانند:  مصاحبه- پرسشنامه و
گروهی مورد ارزیابی قرارداد به طور کلی می توان گفت عونملی که در تکوین شخصیت نوجوان مؤثر است به قرار زیر است:
۱٫    عوامل ژنتیکی
۲٫    دوران بارداری
۳٫    زمان تولد
۴٫    عوامل بعد ازتولد یاعوامل محیطی ثانوی
نحوه شکل گیری شخصیت نوجوان و به ویژه شخصیت اجتماعی او و رشد ابعاد مختلف آن تحت تاثیرهر یک از عوامل بالا قرار بگیرد، ژن ها و عوامل وراثتی که از پدر و مادر به فرزند منتقل می شود می تواند به عنوان یک فاکتور مهم در چشم انداز اجتماعی آینده یک نوجوان مؤثر باشد و همچنبن است، عوامل دیگری که ازآن یاد شد. رشد اجتماعی نوجوان با توجه به اینکه انسان اصالتا موجودی است اجتماعی، جنبه اجتماعی
رشد یابد و اساس زندگی یک نوجوان را تشکیل می دهد آمادگی روانی- برخورداری از مهارت های اجتماعی- اعتماد به نفس وسازگاری اجتماعی از مهم ترین لازمه های یک زندگی اجتماعی است. یکی از مهم ترین زمینه های شکل گیری شخصیت اجتماعی نوجوان اصل همانند سازی یا الگوپذیری از دیگران می باشد به ویژه از پدر و مادرو گروه همسالان.

قرآن و تربیت شخصیت اجتماعی انسان:
رشد وکمال وشکوفایی ابعاد وجود انسان تنها در سایه زندگی اجتماعی و پذیرش مسئولیت اجتماعی میسر می شود، هدف های کلی تعلیم وتربیت بر جنبه های اجتماعی آن تاکید کرده است  خودشناسی- برقراری روابط مؤثر،مفیدو متعالی با دیگران- پذیرش مسئولیت اجتماعی و میل به کفایت های اقتصادی از مهم ترین هدف های تعلیم و تربیت فردی و اجتماعی است درواقع بزرگ ترین اصالت پیامبر(ص) تربیت اخلاقی واجتماعی انسان هامی باشد و می توان گفت اسلام دین کمالات اخلاقی و فردی و اجتماعی می باشد مبنی پذیرش هرفردی توسط فرد دیگر رفتار پسندیده اجتماعی می باشد، قرآن توجه به مسایل اخلاقی و روابط اجتماعی انسان ها را بر اساس رشد مطلوب شخصیت و بهداشت روانی او و جلوگیری از فساد و بزهکاری اجتماعی  می داند.
اهمیت توجه به نیازهای نوجوانی :
نوجوانی  مرحله  تغییرات اساسی است.  تغییراتی که در ابعاد  مختلف جسمی ، روانی و اجتماعی  نمود  پیدا می‌کنند. وجود این تغییرات نیازهای جدیدی را برای وی  بوجود می‌آورد.  برآورده  شدن مناسب این نیازها به نوبه خود سازگاری  سریع تر و بهتر او را با  آنها میسر می‌سازد. در کنار بحران و تحولی که نوجوان در این دوره  سنی تجربه می‌کند، عدم برآورده شدن این نیازها به شیوه مناسب مشکلات افزون‌تر را موجب می‌شوند. از این لحاظ توجه به شناخت این نیازها قدم اساسی در کمک به نوجوان در گذر از این دوران است. خانواده و در سطح گسترده‌ تر اجتماع با  کاربست شیوه‌ها و برنامه ریزیهای مناسب ، بهداشت دوران نوجوانی را فراهم آورده و زندگی وشخصیت
سالم‌تری را برای وی رقم می‌زند.

نیازهای زیستی دوره نوجوانی :
رشد جسمی ویژگی  بارز تغییرات  دوران بلوغ است. به  دنبال رشد قد  ، وزن ، رشد عضلات و حجم قلب و تغییرات  متابولیکی ، نیازهای تغذیه‌ای  وی تحت‌ الشعاع  قرار می‌گیرد.  در دوران نوجوانی نیازهای  غذایی نوجوان هم از لحاظ  کمیت (به علت ازدیاد سرعت رشد)  و هم از لحاظ کیفیت قابل اهمیت است. رشد بافتهای عضلانی  احتیاج به  رژیم غذایی سرشار از مواد پروتئینی دارد. پس از دوازده سالگی احتیاجات غذایی دختر و  پسر متفاوت می‌شود.  بنابراین  دستورالعمل درست  تغذیه آن ها نیز دیگر  نمی‌تواند  یکسان باشد.  دختران نوجوان به  2500 کالری  و ۸۰ تا ۱۰۰ گرم پروتئین نیاز دارند که تقریبا ۱۵% کالریهای لازم باید از طریق پروتئین ها ، ۲۵ درصد  از طریق چربی ها و ۶۰ درصد  از طریق گلوسیدها و مواد قندی تامین شوند.  تغذیه
درست  دختر نوجوان آماده  ساختن او برای  توانایی مادر شدن است. در حدود  بلوغ ، افزایش وزن پسران با پراشتهایی و سیری ناپذیری آنها نمود پیدا می‌کند.  حتی با یک فعالیت  طبیعی مصرف کالری  نوجوان پسر به اندازه احتیاجات یک بزرگسال که کارهای سنگین انجام می‌دهد، خواهد بود. احتیاجات غذایی ، نیاز به کلسیم و پروتئین  و مواد معدنی به علت بالا رفتن سرعت رشد نسبت به دیگر دوران افزایش چشمگیر پیدا می‌کند. عدم ارضا نیازهای تغذیه‌ای نوجوان صدمات و آسیبهای جدی  می‌تواند به بار آورد. مقاومت این نوجوان در برابر بیماریهای عفونی معمولا کمتر است. توان انجام  کارهای سنگین را ندارد و دختران به هنگامی که زن جوانی شده و باردار می‌شوند، شرائط بارداری را به سختی تحمل می‌کنند.
نیازهای عاطفی مرحله نوجوانی :
رشد  احساسات و عواطف  بخش اصلی  ویژگی دوران  نوجوانی را تشکیل می‌دهد.  شناخت ویژگی های این تحولات عاطفی  کلید اصلی حل مشکلات عاطفی این دوره  است. با توجه  به این که  در این  دوران  بیداری هیجانات  زندگی عاطفی نوجوان  را در بر می‌گیرد،  وی  با نیاز شدید  به دوست داشتن  و دوست داشته شدن مواجه است. گاه این نیاز به صورت برقراری  پیوندهای دوستی و گاه در خیالپردازی ها و رویاهای  نوجوان نمود پیدا می‌کند. بر این اساس و با توجه به  نیاز مبرم نوجوان به  تامل و تفکر و درونی شدن احساسات وی ، لازم است فرصت های کافی برای اینکه پاره ‌ای از ساعات با خود خلوت کند و به اندیشه فرو رود، در اختیار وی  قرار گیرد ووالدین و مربیان آگاهانه و ناآگاهانه خلوت مورد نیاز او را بر هم نزنند و با این عمل علاوه

بر ارضا نیاز طبیعی او ، اعتماد او را نسبت به خود سلب ننمایند. با این حال با توجه به سرکش بودن عواطف نوجوان و نیاز به  کنترل و نظارت  بزرگترها ، این نظارت نباید به صورت سختگیرانه و بی‌توجه به نیازها و شرائط  نوجوان صورت گرفته  و از حد اعتدلال خارج شود. با توجه  به  بی ‌ثباتی عاطفی این دوران  و  زود رنجی ، نوجوان نیاز دارد که همواره تکیه گاه مطمئنی برای خویش داشته باشد، به بزرگترها اعتماد کند و در مواقع  ناامیدی و  گرانی به  این  پناهگاه  مطمئن پناه ببرد. نوجوانان شدیدا نوجو و تازه  طلب هستند.  نیاز به تجارب جدید و متنوع دارند. این نیازها نیز با توجه  به شرائط  فرهنگی و اعتقادی  باید به شیوه  مناسب مورد توجه قرار گیرند. از نمودهای این ویژگی تمایل به مدلهای جدید لباس ، آرایش و … است. ماجراجوئی ویژگی مهم دیگر این دوران است  که باید مورد توجه قرار گرفته  و نیازهای نوجوان و شرائط و امکانات  سالم برای ارضا  این  نیاز وی  فراهم  گردد.  فراهم  کردن  امکانات  مناسب  از قبیل  رمانهای  سالم و مهیج ،  فیلمها ، ورزش های خاص  می‌تواند بطور سالم نیاز وی را برآورده  کند. برخلاف تصوری  که خود نوجوان از رشد فکری خود دارد، آنچه باید  مورد توجه  قرار گیرد،  این است که  هنوز تفکرات او رشد کامل و پخته‌ای نیافته
است. ارائه کمکهای  فکری و راهکارهای پیشنهادی برای کمک به تصمیم گیری را به عنوان یک نیاز باید از نظر دور داشت.
نیازهای اجتماعی نوجوان:
تمایل به برقراری پیوندهای اجتماعی،عضویت در گروههای خاص، پیدا کردن شغل وجایگاه مناسب اجتماعی بسیار  مورد توجه نوجوان است.  او نیاز دارد در میان دوستان و همسالان باشد، در گروههای ویژه‌ای جایگاه و نقشی  برای خود  داشته باشدو استقلال مالی را تجربه  کند. خانواده و جامعه  باید به  این دسته از  نیازهای نوجوان  ارج  نهاده و با راهنمایی  و نظارت  خود  نیاز او را به  صورت سالم  برآورده  سازند.  در غیر این
صورت عضویت در پیوندهای اجتماعی  نامناسب و مصرانه  به دنبال جایگاه  جمعی بودن  مضرات فراوانی می‌تواند به بار آورد.

اهمیت خانواده در دوران نوجوانی  :
  مرحله نوجوانی دوران حساسی است.  بطوری که در کنار سایر تحولات و تغییراتی که از جنبه‌های جسمانی و روانی در فرد اتفاق می‌افتد،  ویژگی  مشترک و مهم  دیگر آن دوران ، استقلال  طلبی نوجوان  در خانواده است. نوجوان می‌خواهد به طریقی رشد  استقلال خود  را به خانواده ثابت کند و بر این اساس شروع به  ایجاد فاصله بین خود و خانواده می‌کند و به گروه همسالان نزدیک می‌شود.در صورتی که خانواده در این دوران به توانست  عملکرد  تربیتی خود را  به نحو احسن ایفا نماید  و چه  بسا که  اقدامات  نادرست از سوی  خانواده ، فضای  نامناسب  موجود در خانواده و غیره ، بیشتر و بیشتر نوجوان را  از محیط  خانواده  دور ساخته  و در صورتی که خانواده در گذشته  نیز  کارکرد تربیتی خود را به شیوه درست اعمال نکرده باشد و فرد از پختگی
فکری کاملی برخوردار نباشد با گرایش  به زمینه‌های ناسازگارانه مثل عضویت در گروههای افراطی و سایر زمینه‌ها مشکلات فردی  و اجتماعی  زیادی  را به  بار خواهد آورد.سخت گیری زیاد والدین و خانواده در این دوران و همچنین  سهل‌ گیری و آزاد گذاری آنها فرزند را موجودی  سرکش ، طغیانگر و  متزلزل بار خواهند آورد. از این گذشته این دوران ،  دوران  الگو گیری و همانند سازی  و لازم است خانواده الگوهای مناسبی را برای نوجوان خود فراهم سازند. میزان حضور خانواده در اجتماع نیز در این اهمیت بسزایی دارد. هابز معتقد است که بسیاری از نوجوانان  پریشان حال  و آشفته به خانواده‌هایی تعلق دارند که از زندگی اجتماعی مجزا وبیگانه‌اند. خانواده در عین حال که کوچکترین واحد اجتماعی است،  مبنا و پایه هر اجتماع  بزرگ است. افراد سالم جامعه ، افراد موفق و افراد فعال اجتماعی از داخل خانواده‌های سالم بیرون آمده‌اند و افراد ناسالم پرورش یافته خانواده‌های ناسالم هستند.
اهمیت توجه به نیازهای نوجوانی:
نوجوانی  مرحله  تغییرات اساسی است.  تغییراتی  که  در ابعاد  مختلف  جسمی ، روانی و اجتماعی نمود پیدا می‌کنند. وجود این تغییرات نیازهای جدیدی را برای  وی بوجود می‌آورد. برآورده  شدن  مناسب این نیازها به نوبه خود  سازگاری  سریعتر و بهتر او را با آنها میسر می‌سازد. در کنار بحران و تحولی که  نوجوان در این دوره سنی تجربه می‌کند، عدم برآورده شدن این نیازها به شیوه مناسب مشکلات  افزون‌تر را موجب می‌شوند. از این لحاظ توجه به شناخت این نیازها قدم اساسی در کمک به نوجوان در گذر از این دوران است. خانواده و در سطح گسترده‌تر اجتماع با کاربست شیوه‌ها و  برنامه ریزیهای  مناسب ، بهداشت دوران نوجوانی را فراهم آورده و زندگی و شخصیت سالم‌تری را برای وی رقم می‌زند.
نگاهی بر شخصیت نوجوانان در این رده سنی
این رده سنی که جزء  حساس ترین  رده ها  به شمار می آید  برای  نوجوانان  بسیار حساس و سرنوشت  ساز است بنابر این باید شخصیت نوجوانان در این دوران  به خوبی هر چه  تمام تر شکل گرفته  و تکمیل شود. در این دوران نوجوانان تحت تاثیر بسیاری از مسائل قرار  میگیرند که تا کنون حتی ذره ای به آن ها فکر نکردندبرای مثال در این دوره  نوجوان برای خود ارزش قائل است  و خود را در حدی میبیند  که  در  مسائلی که در خانه و بیرون اتفاق می افتد اظهار نظر کنند . دیگر اینکه نوجوانان در این رده سنی به ظاهر خود بیشتر توجه میکنند و برای اینکه ظاهر خود را  بهتر جلوه بدهند از  بسیاری از ابزار و وسایل استفاده میکنند که همین امرموجب ضعف شخصیت  در آینده می شود .در این سن مسائلی چون کم رویی، اضطراب بیش از حد در مورد
مسائل  سطحی ،  پریشانی و گاه شادی  بیش از حد تند خویی ، لجبازی و…مشکل  زاست. نوجوان در این رده سنی بیشتر از پدر و مادر به دوستان خود بها می دهد و به عقاید و اندیشه های آنها بیشتر احترام میگذارد.حالا شما فکر کنید  نوجوان با  فردی که  از نظر فکری عقب افتاده و دارای خصوصیات بد است رفت و آمد داشته باشد چه مشکلاتی در  آینده  گریبان گیر او خواهد شد  در یکی از روزها با فردی که  در دانشگاه تحصیل می کند صحبت کردم وقتی در مورد سنم از او سوال کردم چیزهای مفیدی از او صاحب شدم:
۱٫تاثیر گذاری دوستان در محیط مدرسه و…
۲حساس بودن دوره نوجوانی و اینکه شخصیت انسان در این دوره رقم می خورد

کارهای لازم در این سن:
۱٫هدفمند بودن در زندگی
۲٫داشتن رابطه ای سالم با دوستان و اطرافیان
۳٫کمک گرفتن از افراد با تجربه در کارهای مهم
۴٫شرکت کردن در بحث ها
۵٫آشنا شدن با مسائل روز
۶٫ابتکار در زندگی
در پایان یک نتیجه گیری :
در این دوره است که نوجوان دارای شخصیت شکل گرفته است که دیگر تغییر در آن کار سختی است پس چه بهتر که بتوانیم در ابتدای راه از منحرف شدن شخصیت خود جلوگیری کنیم و بتوانیم آن را به سوی هدف های والا هدایت کنیم . چه بسیارنوجوانانی که  دارای هدف های والا بودند اما با کم توجهی نسبت به این سن تمام آن هدف ها نقش بر آب شده و مانند رویایی شیرین و به سرعت یک خیال در ذهن آنها گذشت
ویژه های دوره نوجوانی
امام خمینی (ره)« ای عزیزان اسلام و سرمایه های  ملت! مجاهده کنید  که خودیت را از قلب خود بزدایید و باید بدانید و بدانیم که هر چه هست  اوست و جلوه جمال او.  جسم و جان و روح و روان همه از اوست. بکوشید تا حجاب خودی را  بردارید  و جمال جمیل  او، جل  و علا را  ببینید،  آنگاه  است  که  هر مشکلی آسان  و هر رنج  و زحمتی
گواراست  و فدا شدن در راه او  شیرین تر از عسل بلکه بالاتر از هر چیز به گمان آید. مبادا غرور شجاعت و جوانی و پیروزی  در دل شما راه یابد که با آمدن آن، همه چیز فرو ریزد و طاق و رواق آمال در هم شکند. »دوران نوجوانی مرحله پر کشمکش وگاه دشواری در زندگی فرد است . در این  دوره تغییرات  زیادی  در نوجوان ایجاد  میشود ؛ از آنجا که  نوجوانی مقطعی خاص بین کودکی وجوانی است ،  نوجوان  دوران حساسی  را می گذارند؛ زیرا خود را با رشد  سریع  جسمانی ، پیدایش صفا ت ثانوی جنسی و ادای تکلیف های دینی به صورتی جدی تر مواجه می بیند .ازطرفی والدین و اولیای مدرسه از آنان توقع  رفتارهایی پخته و سنجیده دارند وهم اینکه باید خود را برای ورود به دانشگاه ، بازار کار و ازدواج ، مهیا سازند .والبته دام ها وزمینه  بسیاری ازانحرافات وناهنجاری های رفتاری ، عقیدتی و دینی افرادنیز از همین دوره آغاز و با افزایش  سن فرد اصلاح آنها دشوارتر می شود  .دریک نظر اجمالی ،  نوجوانی دورانی
پر از تغییرات  گوناگون است و مرحله ای انتقالی  و مهم به شمار می رود . در این مرحله  هر چه در زندگی گذشته  نوجوان ( کودکی ) رخ داده است ، در وضع فعلی او اثر می گذارد و  اتفاقات و تربیت این  مرحله نیز در وضع زندگی  آینده اش تاثیرات پایداری خواهد داشت .ازهمین  روبسیاری از  بزرگسالان به  فرصت های ازدست رفته در دوران  نوجوانی خویش برای ادامه تحصیل ، کار ، ازدواج ، پیشرفت مذهبی و غیره افسوس می خورند .در زمانی که  نوجوان  به  سرعت با تغییرات جسمانی مواجه می شود ، اجتماع از او می خواهد  که مستقل و مسئولیت پذیر باشد و روابطش را با همسالان به مسالمت تنظیم کند. دراین دوره از نوجوانان خواسته می شود که دروس  خود را به خوبی مطا لعه کنند ، از سد دانشگاه  بگذرند ، تکلیف های اسلامی را انجام دهند ، وارد بازار کار شوند و برخی  انتظارات دیگر که تحقق آن  برای  نوجوانان و جوانان با توجه  به واقعیتهای جامعه کار آسانی نیست . با توجه  به موارد  مذکور اهمیت مسجد  به منزله محیطی  تربیت کننده  و نمایان می شود .میزان  سازگاری و توانایی کنار آمدن  نوجوانان با بحران ها و مشکلات  این دوران متفاوت است و بستگی به
عوامل زیادی  دارد ، و چنانچه  نوجوان به طور همزمان  درگیر چندین مشکل  یا موضوع  باشد امکان بروز بحران  و ناسازگاری  او افزایش  می یابد ، مثلا  زمانی  که  نوجوان  دچار تغییرات  جسمانی ( بلوغ) شده  و مجبور به  انتخاب رشته  در دبیرستان  است  امکان بروز بحران د ر او بیشتر می شود . اهل خانواده و محیط نیز نقشی مهم دارند ؛ خانواده ای که در آن ارتباط افراد با یکدیگر مناسب ومثبت است ، مدرسه ای که مربیان آن افرادی دلسوز و  با دانش  و تجربه  کافی اند و جامعه ای که در آن برنامه ریزی امور ، به  نحوی  مناسب اجرا می شود  و جوانان در آن احساس امنیت می کنند ،  امکان بروز بحران را در نوجوانان و جوانان کاهش می دهد .  همچنین  درگیری کاری  والدین ، اختلافات  آنها ، مشکلات مالی ، مدارس شلوغ  و بسیاری موارد

دیگر سبب  ایجاد  سردرگمی  و تاخیر د ر ایجاد هویتی  مثبت در نوجوانان می شود  زمانی که  فرد به  سنین نوجوانی می رسد  تا حد زیادی شخصیت و ذهن او شکل گرفته است ، اگر نیازهای اولیه کودک ؛ میل نیاز به عشق ، احترام ، امنیت ، مهرورزی به دیگران و بازی و سرگرمی ،  به موقع ارضا شود،  دوره نوجوانی نیزبا همه تغییراتش با سادگی وآسانی و نشاط سپری خواهد شد .
 حس استقلال طلبی در نوجوانی
نیاز نوجوان  به استقلال واثبات وجود ،  همراه با این احساس که او را نمی فهمند ،  یکی از خصوصیات  مهم دوران نوجوانی است ؛ نوجوان می خواهد از ویژگی های دوران کودکی فاصله بگیرد و در جنبه های گوناگون به استقلال برسد . هر گاه  والدین از این حس استقلال طلبی  نگران شوند  و بخواهند  او را زیاده  از حد تحت نظارت گیرند ، درگیری ایجاد می شود ، والدین و مربیان نوجوانان باید این نکته مهم را مد نظر قرار دهند که جوان حق  انتخاب دارد  و برخی از رفتارهای او که در نظر آنها ناپسند می آید ؛ اقتضای سن نوجوانی است ؛ به علاوه اختلاف سنی بین نوجوان و والدین با مربیان ناسازگاری را افزایش می دهد ..نوجوان مایل است خود  را فردی مستقل معرفی کند ویژگی های دوره کودکی خود را کنار گذارد ؛ برای این منظور نوجوان شروع به انتقاد از والدین و اطرافیانی می کند  که در کودکی مورد پذیرش  و احترام  وی بوده اند. در برخی  موارد  نوجوان معایب  والدین  و بزرگترها را چند برابر جلوه می دهد و نقاط منفی در نظر او بیشتر  جلوه می کند ؛ گاهی  نوجوانی که خانواده او از دیدگاه مالی  در وضع  نامناسبی هستند ؛ می کوشد این موضوع را از دوستان خود مخفی سازد وازآشکار شدن این موضوع نزد دوستانش خجالت می کشد .همچنین اکثر نوجوانان تمایل دارند ، والدین  و خانواده خود را از دریچه  چشم دیگران ، ( به ویژه دوستان ) ،
ببینند  و درباره آنها  قضاوت کنند .بسیاری از نوجوانان ،  محبتها و رسیدگی های  والدین را مداخله وفضولی می دانند . موضوعی که رابطه نزدیکی با مطالب بالا دارد ، جستجو و نیاز به  نو شدن ، نزد نوجوانان است . این امر نمایشگر نیاز  نوجوان به  شکستن قالب های  موجود ، فاصله گرفتن از کودکی و نیاز به فاصله گیری از محیط است ، به عبارت دیگر ، مایل به  شکستن الگوهای سنتی موجود در خانواده  یا اجتماع است ؛ بر اثر این عامل ، نیاز به نوگرای در کلیه امور در نوجوانان به وجود می آید ،  از جمله د رموارد :  لباس پوشیدن ، آرایش مو و صورت ،  استعمال  اصطلاحات  و کلمات مخصوص  و طرز رفتار و حرکت های خاص، گروه همسالان نیز این وضع را تشدید می کنند و نوجوان به پیروی از دوستانش تمایل می یابد  و حس می کند که از این طریق به استقلال و هویت فردی دست یافته است .دید اقتصادی نوجوانان در جنبه های  فردی  به  خانوادگی و اجتماعی ، سیاسی و غیره با توانایی آنها در تذکر عملیات صوری ،  ارتباط  دارد . با توجه شدید نوجوان به معایب بزرگسالان ، نظم اجتماعی و خلق نظام های جانشین ، بیشترحرف است تا عمل، این پدیده ممکن است نشان دهنده رشد شناختی ناقص و ادغام نشده با جنبه های رفتاری نوجوان باشد .گاهی نوجوان از تفاوت بین وضع موجود و ممکن ، به سرکشی او کمک می کند . نوجوان از تفاوت بین وضع  موجود و ممکن ، به  سرکشی او کمک می کند . نوجوان همیشه موجود و ممکن را مقایسه وکشف می کند و غالبا تصور می کند از آنچه موجود است ؛ چیزی کم دارد .
خلاصه ای از موانع رشد یک فرد در جامعه:
 انسان در یک  خانواده  متولد  میشود. مغز یک  طفل توسط  متولدین  قبل  از او شکل  گرفته و برنامه ریزی میشود. یک کودک قبل از اینکه  مراحل کسب  آموزش در دبستان را شروع  کند از روش و رفتار دیگر افراد خانواده سرمشق می گیرد. رفتار بعضی از افراد برایش الگو میشود که هیچگاه آن را فراموش نخواهد کرد.در جوامعی  که قدرت در دست یک فرد از افراد خانواده است از کودک انتظار حرف شنوی میرود. کوچکتر باید مطیع و فرمان بر آن هایی باشد که قبل از او در آن خانواده  متولد  شده اند. آن ها برای  بچه استقلال قائل نمی شوند.  بزرگترها خود را مسئول حفاظت  کوچکترها میدانند. از کوچکترها انتظار نمیرود  که خودشان  کسب تجربه کنند.  فرزندان  موظفند تا به  والدین خود تا زمان مرگ احترام بگذارند و از آن ها حرف  شنوی  داشته باشند،  حتی اگر  کلام  والدین را منطقی ندانند.  کوچکتر حق تبادل نظر با بزرگتر را ندارد.در چنین جوامعی کودک رشد فکری و اجتمایی کمتری دارد.در جوامعی که در خانواده  قدرت  در دست  یک  فرد  نیست  امکان رشد  فکری  و استقلال در کودکان و نوجوانان بیشتر است.  استقلال فردی از همان دوران کودکی به آنها آموزش داده  می شود. به اطفال اجازه تبادل نظر داده میشود. کودکان و نو جوانان در بحث های خانوادگی شرکت می کنند و به نظراتشان اهمیت داده می
شود. در  چنین جامعه ای رشد  شخصیت در کودک شکل خواهد گرفت. با رفتن به دبستان کودک اولین قدم را به درون جامعه بزرگتر از خانواده  میگذارد. او دیگر کمتر با والدین، بزرگترها و فرهنگ خانواده کار دارد.  محیط  جدید  آمادگی و ظرفیت  ذهنی  جدیدی  برای فراگیری او فراهم می کند. طفل مجبور میشود به  میزانی 
فراگیری های خانوادگی خودش را با آموخته های دوران جدید جابجا کند. اما خیلی از آداب و رسوم خانوادگی هرگز از ذهنش  خارج  نخواهد شد و آنها را –  خوش و یا ناخوش –  در تمام طول زندگی با خود حمل خواهد کرد. روش  آموزش  در جوامع مختلف  و اثرات  آن  بر ذهن و فکر کودکان  و جوانان  متفاوت است  و تاثیربسزایی در شکل دادن به یک آینده ایده ال دارد.
در بعضی از جوامع حاکمیت  مطلق در شیوه  آموزش در دست معلم و مسئولین مدرسه است. در کلاس درس این معلم است که  گوینده  است. دانش آموز باید  شنونده  و مجری  تکالیف داده شده  باشد. شاگرد  مدرسه حق سوال ندارد و در قبال هر نوع  کوتاهی در انجام  تکالیف  تنبیه خواهد شد. تنبیهات میتواند  جسمی و یا روحی
همراه با  تحقیر باشد. گاها والدین نیز برای  تبادل نظر به دبستان دعوت میشوند. در این صورت والدین بیشتر در طرف مربیان مدرسه قرارمیگیرند. کودک باید تنبه شود  زیرا که کودک  است. او باید یاد بگیرد که همیشه مطیع باشد. کودک و نوجوان باید فراموش نکنند  که همیشه  حق با مسئولین مدرسه است.  در چنین جامعه ای استعداد اطفال و نوجوانان سرکوب و آینده روشنی برایشان متصور نیست.در سیستم  آموزشی جوامع مدرن  و پیش رفته  نوجوان حق  سوال از معلم را  دارد  و صاحب نظر است. اگر
اشتباه کند تنیه نخواهد شد بلکه به شیوه  بهتری آموزش خواهد دید. و الدینش برای پیگیری و  پیشرفت آموزش به مدرسه  دعوت خواهند شد.  والدین در حل اختلافات یک رابطه فعال با مربیان مدرسه بر قرار می کنند. آن ها جانب کسی را میگیرند که منطقی حرفش را بیان میکند.  آگر لازم باشد از فرزندشان در مقابل مربیان دفاع

خواهند کرد.در چنین جوامعی رشد فکری و جسمی نوجوانان به مراتب بالاتر است.
 بعد  از دوران تحصیل  فرد  مستقل از خانواده و مدرسه خواهد شد.  او بطور کلی  در جامعه غرق می شود.  شاغل  می شود  و در موسسه ای  مشغول کار خواهد  شد. او اکنون  مقدار زیادی  از فرهنگ  و آموخته های دوران زندگی در خانواده و  آموزش های  مدرسه را  در ذهن خود ضبط  کرده  و در صورت لزوم  آن ها را  بکار می گیرد . در بعضی از جوامع  حاکمیت در دست  یک حاکم خود  رای  و مقتدر است. او خودش  برای مردم قانون وضع میکند.  در سیستم  حکومتی او  نمایندگانی  از طرف مردم وجود ندارند. اگر هم داشته باشند انتصابی میباشند. اگر هم قانونی توسط نمایندگان وضع شده است به راحتی آن را ملغی میکند.اگر انتخاباتی در چنین  جوامعی برگزار شود  یک  انتخابات  نمایشی خواهد  بود. حاکم از قبل  مشخص میکند که  چه کسی در انتخابات پیروز شود. در چنین جوامع است  که انقلاب معنی پیدا  می کند. چرا که حاکم  به هیچ ترتیب حاضرنیست تا جای  خودش را با شخص  لایق تری عوض کند.  در چنین اجتماعی رشد افراد سرکوب و جامعه نیزدچار عقب ماندگی میشود.در جوامعی که حاکم با رای مردم انتخاب م شود انقلاب معنی ندارد. انتخابات بدون دخالت حاکم  و  با رای مستقیم مردم انجام خواهد  شد.  لذا حاکم  مجبور  است که  به سود  جامعه  و در مسیر پیشرفت آن حرکت کند. در غیر این صورت از کار برکنار خواهد شد. ذهن یک  فرد در تحت هر  حاکمیتی که  باشد همیشه پر از خاطرات از زمان زندگی در خانواده، در مدرسه، محل کار و جامعه ای  که در آن زندگی کرده است می باشد. ممکن است با جابجا  شدن  آن فرد از درون  یک جامعه  به  درون یک جامعه  دیگر  تغییراتی  در محتوای  ذهنی او  پیش  بیاورد اما  فرهنگ و رسم و رسوم آموخته در  خانواده  و جامعه  خود را فراموش  نخواهد کرد. او به  خیلی از فرهنگ و  سنت هایی که آموخته است و در ذهن خود دارد احترام میگذارد. تنها جوامعی که قادرند مغز یک انسان را کاملا  شست وشو و تغیر بدهند  و از او موجود  دیگری  بسازند  فرقه ها –  سکت ها –  هستند.   جامعه  فرقه ای   از مخرب ترین  و وحشتناکترین جوامع بشری است. در چنین جامعه ای انسان هیچ توانایی و امکان رشد فکری و اجتمایی ندارد. در فرقه  انسان را بی هویت می کنند و به او هویت  فرقه ای میدهند.  مغز را از معرفت و آگاهی تهی میکنند. آزادی را از انسان می گیرند. اعضای یک فرقه  در داخل یک چهارچوب بسته فکری و با ذهنیت های دور ازواقعیت زندگی میکنند. از تحولات و تغییرات در جوامع دیگر بی خبرند. از عشق و عاطفه بدور  هستند و بذر
کینه  و نفاق در درونشان افشانده اند. زبان و فرهنگ فرقه ای  دارند. براحتی انسانهای دیگر را  ترور میکنند. فرقه ها  در این زمان زندگی نمیکنند. افکارشان واپسگرایانه و متعلق به این دوران نیست.یک عضو فرقه حق تشکیل  خانواده ندارد.  ارتباط با نزدیکان و  فامیل برایش  ممنوع  است. صحبت و همفکری  با دیگر اعضای فرقه  برایش تابو است.یک عضو فرقه شاید  گلی را ببوید که ما  می بوییم  اما او  بوی آن را استشمام نمیکند. ممکن است  صدایی را بشنود که ما میشنویم اما معانی دیگری در ذهن او ایجاد می کند. ممکن است  از عشق و عاطفه با او صحبت شود اما عشق برایش مفهومی جدا از عشق  در جامعه عادی دارد.  عضو فرقه احساس ندارد: دیدن، بوییدن، شنیدن، لمس کردن برایش ممنوع  است.  مغز او را از وجود تمامی  این خواص  انسانی تخلیه و  آن را پر  از کینه و نفرت  کرده اند.در روابط فرقه ای تمامی محتویات ذهن یک فرد را که از روابط خانوادگی، دوران تحصیل، کار و جامعه ای  که در آن زندگی  کرده باقی مانده کاملا ثخلیه مینمایند. این رهبر فرقه است که کنترل مغز و جسم یک عضو را در دست خود دارد.
هویت یابی و بحران هویت نوجوانان :
رشد هویت
پدیده نوجوانی ،با این پرسش  اساسی همراه است که  نوجوان از خود می پرسد “من کیستم”  این پرسش را که چند سال ادامه خواهد یافت “جستجوی هویت” می نامند.  در واقع مساله این است که چه می‌شود که هیچ فردی نه مانند کسانی می‌شود که قبل از اودراین جهان زیسته اند ونه مانند کسانی خواهد شد که پس ازاوبه این جهان خواهند آمد. نوجوانی که با این پرسش اساسی روبروست می داند که  بزودی  باید  مسوولیت زندگی خویش را شخصاً برعهده  گیرد و از خود می پرسد:  باید چگونه زندگی کنم؟ چه حرفه ای راباید انتخاب کنم؟ در ارتباط باجنس مخالف وزندگی خانوادگی آتی چه خواهم کرد؟ با کدام باورهاوارزشها باید زندگی کنم؟ پاسخ به  این پرسش ها آسان  نیست و معمولاً با مقداری  تشویش نیز همراه است.  شاید بتوان گفت که تشویش
 والدین  نیز کمتر از خود نوجوانان  نیست. نوجوانانی که  سعی می کنند که بالهای خود را بگشایند  وبه  دنیای خاص خویش  پرواز کنند و والدینی که گاه به دلیل  وابستگی به فرزند خود و استقلال جویی اونگرانند  وگاهی نیز به دلیل  مخاطراتی که پرواز غیرقابل پیش بینی  ازآشیانه م‍‍ألوف درکمین  نوجوان آنهاست، احساس ایمنی نمی کنند.  در این  میان ممکن است نوجوان دچاراین احساس شود که والدین اوبه جای آنکه کمکش کنند،  وی را آرام  وبه حال  خود  نمی گذارند. اریکسون  اولین کسی بود که هویت را به عنوان  دستاورد مهم  شخصیت نوجوانی وگامی مهم به سوی تبدیل شدن به فردی  ثمر بخش وخشنودتشخیص داد . تشکیل هویت عبارت است از مشخص کردن چه کسی هستید، وبرای چه چیزی ارزش قائلید،وچه مسیری را می خواهید در زندگی دنبال کید . یک  کارشناس، هویت را به صورت  نظریه روشن  درباره  خود  به عنوان عامل  منطقی،  عاملی که براساس عقل عمل می کند، مسوولیت این اعمال را می پذیرد و می تواند آنها راتوضیح دهد،تعریف کرد.  این جستجو برای  آنچه  درمورد خود درست و واقعی است، نیروی پیش برنده  درپس خیلی از تعهدات جدید است ازجمله احساس تعهد نسبت به  جهت گیری جنسی،  شغلی، روابط میان فردی ودرآمیختگی باجامعه،‌عضویت درگروه قومی،  و آرمانهای  اخلاقی، سیاسی ، مذهبی ، و فرهنگی. اریکسون مراحل رشد انسان را به هشت مرحله تقسیم کردو دوران نوجوانی وبلوغ راپنجمین مرحله از مراحل هشت گانه رشد  قلمداد  کرده این مرحله بیدار شدن احساس هایی ازهویت  در مقابل  گم گشتگی نقش اتفاق می افتد. بیرون آمدن از دوره  نوجوانی  با  احساس هویت مستلزم آن است که خود پنداره به دوطریق تکامل یابد،اول، شخص باید خودپنداره هایی را که در طول چهارمرحله روانی پیشین شکل گرفته است تحکیم بخشد، دوم، خود این خود پنداره منسجم بایستی با تصوری که دیگران ازاودارندیکی باشد. تنها بدین طریق احساسی کامل ازهویت می تواند پدیدآید.
بدین ترتیب ازدیدگاه اریکسون هویت ازامتزاج خودپنداره های خصوصی واجتماعی سرچشمه می گیرد. پیامد این انسجام از تداوم فردی یا هم خوانی  درونی است. اریکسون تاکید بسیارزیادی  بر اهمیت رشد  احساسی ازهویت  قائل  بود. اواز جهات فراوانی یافتن احساس هویت را تکلیف عمده  زندگی فردی می دانست.  به عقیده
اریکسون هویت ممکن است ازدوراه منحرف شود.ممکن است پیش ازآن که رشدکند تثبیت شود(یعنی پیش از موعد شکل  بگیرد)،ویا اینکه بدون هیچ محدودیتی گسترش یابد.
هویت یابی زودرس
وقفه ای است درفرایندشکل گیری هویت، هویت یابی زودرس تثبیت زودرس تصورفرد ازخودش است که این تثبیت  در سایر امکانات و توانایی هایی که  شخص برای  توصیف خود دارد تأثیر می گذارد.  نوجوانانی  که هویت شان  پیش از موعد تثبیت می شود تأیید  دیگران بر ایشان اهمیتی اساسی دارد،عزت  نفس آنان تا حدود 
زیادی  بستگی به  تأیید دیگران دارد ، معمولا ًبرای  مراجع  قدرت اهمیت زیادی  قائل اند و بیشتر بانوجوانان دیگرهم نوایی می کنند و کمتر استقلال رأی دارند. درضمن این دسته به ارزشهای سنتی مذهبی بیشتر علاقمند اند وکمتر تأملی وبافکرعمل می کنند، مضطرب اند وافکارشان قالبی و سطحی است و با دیگران کمتر روابط نزدیک  برقرار می کنند.  هر چند که ازلحاظ هوش کلی  تفاوتی با همسالان ندارند، ولی به دشواری می توانند انعطاف ازخود نشان دهند وبه هنگام مواجهه با تکالیف شناختی وتنش زا نمی توانندواکنش مساعد ازخود نشان دهند؛ معمولاً ازنظم و ساخت درزندگی شان استقبال می کنند. با والدین شان روابط نزدیکی دارند. وارزشهای والدین رامی پذیرند.درعین حال والدین این گروه به طورکلی  پذیرا و مشوق هستند و نوجوانان را تحت  فشار
می گذارند که با ارزشهای خانواده همنوایی کنند.
سردرگمی درهویت یابی
برخلاف این دسته  گروهی دیگر ازنوجوانان،  یک دوره طولانی ازسردرگمی را می گذرانند.  شاید هیچ گاه احساس  هویتی  قوی و روشن درآنان ایجاد نشود،چنین نوجوانانی عزت نفس کمی دارند واستقلال اخلاقیشان رشد  نیافته  است. به  دشواری  مسوولیت زندگی خود را به عهده می گیرند، تکانشی هستند وتفکری  نامنظم دارند ، و آمادگی اعتیاد به مواد مخدر دارند، روابط فردیشان غالباً سطحی وگاه  وبی گاه است، هر چند که به طورکلی  با نحوه زندگی والدین شان مخالفند نمی توانند ازخودشان شیوه ای ابداع کنند. دیدگاه های اریکسون توسط بسیاری ازمتخصصان نیزتعبیر،تفسیر وگسترش یافته است. یکی از محققان، به نام جیمز مارسیا یک مصاحبه سازمان  یافته رابرای طبقه بندی  هویت نوجوانان  تدوین کرده است  تا وضعیت  رشد هویت آنان را
درزمینه های  بینش مذهبی،جهت گیری جنسیتی ویک مجموعه از ارزشهای سیاسی مشخص کند.
دراین طبقه بندی ها چهار نوع هویت برای نوحوانان مشخص می شود:
پراکندگی هویت
این  گروه  از نوجوانان هنوز به  مسائل هویت خود فکر نمی کنند،  واگرهم به این  موضوع  فکرکرده  باشندنتوانسته اند خودرا به یک جهت گیری آینده نگر برسانند.
تسلیم طلبی
نوجوانان این گروه افرادی هستند که بدون تجربه هیچ گونه بحرانی برای تصمیم گیری درباره هویت خودشان خود راتسلیم نظر والدین کرده اند بی آنکه به ارزیابی نظرآنان بپردازند.
وقفه
این خصوصیت بیانگر وضعیت نوجوانانی است که بابحران هویت درگیرهستند واگرچه فعالانه درتلاش برای کشف برای کشف ارزش هاوعلایق وبینشها وحرفه مورد نظر خود هستند؛اما هنوزنتوانسته اند تصمیم روشنی دراین مسائل اتخاذ کنند.
پیشرفت هویت
نوجوانانی که هویت خود راشکل  داداه اند کسانی هستند که  به  یک تعهد شخصی درباره حرفه یا بینش  مورد نظر خود(یا هردو مورد)دست یافته اند.
عوامل موثر برشکل گیری هویت
رشد هویت  نوجوانی  تحت تاثیر عوامل مختلفی است که  چند مورد مهم تر را می توان به شرح زیربرشمرد.

شخصیت
روش انعطاف پذیر وخالی ازتعصب برای  دست و پنجه نرم کردن با عقاید وارزش های متضاد، هویت  پخته راپرورش می دهد. نوجوانانی که  معتقدند واقعیت مطلق همیشه دست یافتنی است، هویت ضبطی(تسلیم طلب) دارند، وآن هایی که اطمینان ندارند تاکنون چیزی را به طور قطع فهمیده انداز هویت پراکند ه برخوردارند، یا
در وقفه هستند . نوجوانانی که  معتقدند برای انتخاب کردن از بین چندین دیدگاه می توان ازملاک های منطقی استفاده کرداحتمالاً،هویت کسب کرده اند.
ترتیب تولد وفاصله سنی فرزندان در خانواده
‍‍ ترتیب تولد بررشد هویت موثراست.فاصله سنی کودکان نیز موجب می شود که نه تنها برخورد والدین باآنها متفاوت باشد، بلکه این امر رابطه فرزندان بایکدیگر را نیزتحت تاثیر قرارمی دهد؛برای مثال فرزند کوچک خانواده، بخصو وقتی که فاصله سنی زیادی بابقیه فرزندان خانواده داردبرای آنکه به استقلال بیشتری برسد نقشهایی ایفا می کند که متفاوت از برادر وخواهربزرگتر  از اوست.فرزند اول نیز موضوع آزمایش تربیتی والدین جوان وبی تجربه است که به شدت به  وی  توجه می کنند .  این امرممکن است باعث خلقیات رهبری واحساس مسوولیت در وی  بشود.  همچنین،معمولاً گفته می شود نقش فرزند وسط خیلی برایش روشن نیست ونیز فرزندان کوچکتر معمولاًآزادی بیشتری را تجربه می کنند و والدین هم تجربه بهتری برای پرورش آنان دارند. در عین حال نباید فراموش کرد  که ترتیب تولد  و فاصله سنی بچه ها، برحسب اینکه  در چه خانواده وفرهنگی تربیت شوند، با تفاوتهای زیادی درتاثیر گذاری برهویت آنان همراه خواهد بود.
عوامل اجتماعی و فرهنگی :
عوامل فرهنگی، اجتماعی تاریخی نیز بر چگونگی شکل گیری هویت نوجوانان تاثیر زیادی دارند. نوجوانان متعلق به فرهنگ های قدیمی،ونقاط دورافتاده، تحت تأثیر زمینه اجتماعی وفرهنگی هویت متناسب با شرایط محیط زندگی خودرا کسب می کنند.

نقش والدین در هویت یابی فرزندان
والدین نیز درچگونگی شکل گیری هویت نوجوانان تأثیر زیادی دارند.کودکانی که ازخود درک سالمی دارند، از  والدینی برخوردارند که حمایت عاطفی وآزادی  کاوش کردن برای آنها تامین می کنند.همین  طور، در ضورتی که خانواده  “پایگاه امنی”  باشد که نوجوانان بتوانند با اطمینان از این پایگاه به سوی دنیای بزرگ تر پیش بروند،رشد هویت تقویت می شود، نوجوانانی که احساس می کنند به والدینشان دلبسته هستند ، اما در عین حال آزادند تا عقاید  خودشان را بیان کنند، هویت کسب کرده ویادر  حالت وقفه هویت هستند. نوجوانانی که از هویت تسلیم طلب برخوردارند، معمولاً روابطی صمیمی باوالدین دارند، اما از فرصت جدا شدن سالم بی بهره اند، ونوجوانانی که دچار پراکندگی هویت هستند، از کمترین رابطه صمیمانه وارتباط آزاد درخانواده خبر می دهند.  مدرسه نیز یکی از عوامل موثر برنحوه شکل گیری  هویت است .موفقیت  تحصیلی درطول سال های مدرسه وقبول شدن  بعدی نوجوانان  دردانشگاه، راه های زندگی آینده او را هموارتر می سازد وازنظرهویت
حرفه ای  نیز اطمینان  بیشتری  برای  او ایجاد  می کند . همچنین  تحصیلات  مدرسه ای  ودانشگاه  معمولاً اطلاعاتی را در اختیار نوجوانان قرار می دهد که برای شکل گیری هویت آنان مفیداست.الگو برداری ازسایر دانش آموزان  و دانشجویان نیز تا اندازه ای  در رشد هویت  نوجوان موثر است. علاوه بر موارد بالا عوامل دیگری مانندعوامل شناختی ،  رفتار خودنوجوان ،  گفتگو درجریان تعارضات با بزرگسالان، وخیال پردازی
نوجوانان نیزدر چگونگی رشد هویت نوجوان تأثیر دارد.
مشکلات ناشی ازناتوانی درهویت یابی
نوجوانانی  که  در کسب هویت  سالم به گونه ای دچار انحراف و اختلال گردیده اند ،  ممکن است  دچار یکی ازمشکلات وانحرافات زیرگردند.
۱- از خودبیگانگی: بیگانگی  به معنی  رد و انکار عمیق ارزشهای اجتماعی ودوری وجدایی از دیگران است که از حد بدبینی های نوجوانان معمولی بسیار فراتر می رود .شکل تازه تری از احساس بیگانگی در بین نوجوانان مشاهده شده است که ویژگیهای این نوع عبارتند ازاحساس عزلت وتنهایی،  تمنای رابطه صمیمانه و نزدیک  ولی دشواری در دستیابی  بدان ، احساس سرگشتگی،  نقصان در احساس معنی داربودن و جهت دار بودن زندگی واحساس هویت نامشخص وپراکنده.
۲- اعتیاد به مواد مخدر: نوجوانانی که هنوزهویت کسب نکرده اندممکن است برای فرار از تعاضهای روان به  مواد مخدر روی آورند. ازنظر کسانی که با  نوجوانان کا ر می کنند مهم ترین خطراین  نیست  که نوجوانی مقداری مشروب الکلی بنوشد و یا درمجلسی بادوستان برای تفریح حشیش مصرف کند، بلکه وضع وقتی خطرناک می شود که نوجوانی به صورتم مکرردر واکنش به احساس نا امنی، آشفتگی روانی، احساس حقارت، وطردشدگی وبیگانگی، تعارض باوالدین ویامشکلات زندگی روزمره به مواد مخدر روی می آورد. شمار بسیاری از نوجوانان آسیب پذرگمان می کنند که به خاطر تفریح یا تجربه مواد مخدر مصرف  می کنند اما به زودی  درمی یابند که مصرف این مواد به  صورت تکیه گاه روانی آن ها درمی آیدو نمی توانند آن  را بگذارند .برخی از علل روی  آوردن نوجوانان به مواد مخدرعبارتست از:دردسترس بودن مواد  مخدر، ‌فشار دوستان  و همسالان ،  طغیان علیه  والدین ، گریز ازناملایمات زندگی ،  آشفتگی عاطفی ، احساس بیگانگی وطردشدگی.
 3- بزهکاری: بزهکاربه جوانی گفته می شود که بین ۱۶تا۱۸ سال سن دارد ورفتارش به نحوی است که ازطریق قانونی قابل مجازات است. بعضی ازاعمال بزهکارانه مانند دزدی، حمله شدید،‌تجاوز، آدم کشی یا استفاده  از مواد مخدر در صورتی که از سوی  بزرگسالان صوزت گیرد نیزجرم  تلقی  می شود.سایر موارد خلافهای خاص نوجوانی محسوب می شود.این اعمال شامل نقض مقررات رفت وآمددراماکن یا اوقات خاص،
فرارازمدرسه، فرار ومصرف الکل پیش ازسن قانونی می شود. اوضاع و احوال اجتماعی ونیز تجارب ردی در بزهکاری  نوجوانان دخیل است.  فقر و شرایط سخت زندگی
یکی ازعوامل است.روابط بین والدین وفرزندو خصوصیات شخصیتی فردی نیز ازعوامل
مهمی است که باعث بروز رفتار بزهکارانه می شود.

 علاوه برمواردبالا ممکن است نوجوان دچار اختلالات روانی و روانی  فیزیولوژیکی گردد که برخی ازآن ها عبارتند از:
۴- .واکنشهای اضطراب:  نوجوانی که دچار اضطراب حاداست احساس ترس  ناگهانی بر او چیره می شود،  گویی  قرار است  برایش حادثه  بدی رخ  دهد. ممکن است بی قرار ونا آرام شود، به سادگی ازجا بپرد و علایم جسمانی  مثل تهوع،  سردرد ، سرگیجه ، و استفراغ  در اوظاهر می شود، فراخنای توجه و حواسش منحرف می شود دچاراختلال خواب می گردد اگرهیچ گونه دلیل بیرونی آشکاری برای اضطراب حاد نوجوان وجو د نداسته باشد ممکن است نگران شود  که این حالات اوازکجا سرچشمه  می گیرد،واوضاع  ووقایع بیرونی ونسبتاً جزئی به دنبال علت آن باشد البته بابررسی دقیقترمعمولاًروشن میشود که عوامل  به مراتب پراهمیت تری که ممکن است نوجوان به آن آگاهی نداشته باشدمانند اختلال در روابط فرزند ووالدین، نگرانی در مورد مشکلات بزرگ شدن وترس احساس گناه در مورد سائق های جنسی وپرخاشگری افسردگی نوجوانان:  بسیاری ازنوجوانان افسردگی خود رابه صورت  خستگی  وبی قراری  و….. نشان می دهند و درحالت  افراطی به صورت فعالیت های جنسی، پرخاشگری و نیز رفتار بزهکارانه بروز می کنند. افسردگی نوجوانان معمولاًدو حالت دارد.اول اینکه نوجوان احساس تهی بودن وبی احساسی می کند. گویی که  دوران کودکی سپری شده،  بی آنکه بزرگسال رشد  یافته ای جای آن را بگیرد.  این نوع افسردگی ناپایدار است ومعمولاًحل شدنی.نوع دوم افسردگی نوجوان به دشواری ازبین می رود. ریشه های آن درتجربه شکستهای مکرردر طی زمان طولانی است. نوجوان ممکن است واقعاً برای حل مشکلات ورسیدن به اهداف شخصی تلاش کرده  باشد، ولی به موفقیتی دست نیافته باشد. در این نوع افسردگی نوجوان  رابطه اش رابا والدین، دوست یا کسی که به شدت به او علاقه داشته ازدست می دهد.
۵- خود کشی: خودکشی نوجوان معنای آن است که اوبرای اوزندگی مشکل ترازمرگ جلوه کرده است. درصد قابل  توجهی ازنوجوانانی که به مراکز درمانی ارجاع می شوند  کسانی هستند که یا دست  به خودکشی زده ، یا نقشه خودکشی درسرداشته اند. این افراد عموماً در فاصله سنی ۱۵-۲۵سالگی هستند.  تعداد  دخترانی که دست به این کارمی زنند بیش ازپسران است هر چند که  خود کشی پسران بیشتر به نتیجه می رسد ودختران غالباً طوری خود کشی می کنند که امکان نجاتشان بیشتر است.آشکارترین  دلیل خودکشی  نوجوان، احساسات منفی  و نا امیدی  و ازدست دادن کنترل خود است. احساس گناه  شدید، احساس تنهایی و بی کسی و بی  پناهی ،فقدان حمایت از نوجوان، ناتوانی درکنترل فشارهای وارده ،  ناتوانی درکنترل احساسات ورشدنیافتگی وعدم
آمادگی برای مقابله بامشکلات پیش روی نوجوان مهمترین دلایلی است که ممکن است اورابه فکر یاعمل خود کشی وادارمی سازد.
زیر بنای شخصیت
در سنین آغازین  زندگی شکل می گیرد  و در نوجوانی  ثبات می یابد.  دوره  نوجوانی دوره  احساس استقلال است  آنچه والدین  باید توجه  کنند  شخصیت دادن به نوجوان است وحتی با او حرف می زنند  نباید یک طرفه ودستوری سخن بگویند زیرا در این دوره  پیام وحرف  آمرانه اصلا  نافذ  نیست و بلکه عکس العمل منفی نیز ایجاد می کند باید  فضایی برای اظهار نظر و مشارکت نوجوان به وجود آورد و در انجام کارها با او مشورت کرد . در دوره بلوغ حس توجه به  ظاهر و  زیبا نشان  دادن خود در فرد تقویت می شود این حالت با نیازهای دیگر نوجوان پیوند وارتباط دارد به خصوص دختران حساسیت بیشتری دارند حتی تمایل پیدا می کنند که شبیه دیگران باشند و والدین  آنها مثل والدین دیگران لباس بپوشند . اولا  به نظر می رسد  والدین باید این ویژگی را بپذیرند و رفتارهای او را غیر طبیعی محسوب نکنند و با او برخورد تند نداشته باشند بلکه  با روشهای مناسب و نصایح  به موقع  و توام با همدلی  نوجوان را  متوجه  جنبه های مختلف یک رفتار بنمایند .نوجوان در امور درسی نیاز به راهنمایی دارد والدین موظف هستند در طول زمان علایق فرزند را مورد توجه قرار دهند و در
دوره  نوجوانی  با توجه  به  شناخت  قبلی  درباره او قضاوت کنند . والدین باید  با مسوولان مدرسه یا مشاور مدرسه در تماس باشند وبه طور مرتب با آنان همفکری کنند .والدین باید در داخل منزل فضایی بوجود آورند که نوجوان بخشی از اوقات فراغت خود را در کنار پدر ومادر بگذراند و اگر  والدین در  گذراندن اوقات فراغت  فرزندشان اشکالی را مشاهده  کردند باید آن را با مسوولان مدرسه  در میان  گذارند و با تبادل اطلاعات  تصمیم معقول بگیرند و طوری رفتار نکنند که  عدم اطمینان در نوجوان بوجود آیدو او احساس کند که از رفتارهای او مطمئن نیستند و دائما مراقب او هست

اصل پرهیز از تحمیل کردن:
گاهی پدران و مادران به زمان وعصر خود خود اشاره می کنند وبی توجه به مقتضیات زمان ومکان تاکید می کنند  که  وقتی ما  به  سن  شما بودیم  این  گونه  رفتار می کردیم  در چنین موقعیتی بروز رفتارهایی از قبیل لجبازی ،  مقاومت منفی  و سرکشی قابل پیش بینی است .باید به نوجوان اعتماد کرد و  به وی اجازه داد که به تدریج پس از کسب آگاهیهای لازم ، خود تصمیم گیری در امور زندگی ، تحصیلی و شغلی را تمرین کند.
اصل پذیرش و احترام:
فرزند  بیش از هر چیز وجود  پدر ومادر را می خواهد و حضور آنها در خانه برای او ارزشمند است .با دقت گوش دادن به حرفهای نوجوان ،  پذیرفتن  و تشویق رفتارهای مطلوب او ،فراهم کردن فرصتهایی برای ابراز وجود و  خودنمائی و عدم تمسخر وسرزنش او از نشانه های برقراری یک رابطه انسانی سالم با نوجوان است .حتی زمانی که رفتار او را قبول نداریم به او بگوئیم که  او را و وجود او را دوست و قبول میداریم اما به وی تذکر دهیم که از رفتار او خوشمان نیامده است . اصل پذیرش نوجوان به این معناست که به یکتایی شخصیت ، بی همتا  بودن او و متفاوت  بودن او احترام می گذاریم . نوجوان  باید بداند که متفاوت  بودن به خودی خود بد نیست و هر شخصی می تواند  خصلت های  منحصر به فرد داشته باشد .  مشورت کردن  با  نوجوان ،  سهیم کردن او در برنامه  ریزی  زندگی خانوادگی ، توجه  به نیازها وعلایق او ، توجه  به اوقات فراغت او همگی بیانگر احترام گذاشتن به نوجوان است .
اصل پرهیز از مقایسه کردن :
در قرآن در سوره نوح آیه ۱۴ آمده است به تحقیق خداوند شمارا طور طور آفریده است این موضوع در روان شناسی  تحت عنوان اصل تفاوت های فردی مطرح است . تفاوتهای موجود در انسان بیانگر این نکته است که پدر ومادر باید با فرزندان خود مطابق روحیه ، علایق و ویژگیهای او رفتار کنند و هرگز توانائیهاو ناتوانیهای  نوجوانی  را با نوجوان دیگر مقایسه نکنند زیرا مجموعه عواملی که از بدو انعقاد نطفه تا زمان حیات فرد در فرآیند رشد وتحول او در ابعاد گوناگون دخالت داشته یا دارند متفاوت است .
اصل توجه به کسب هویت نوجوان:
یکی او ویژگیهای دوران نوجوانی وجوانی تلاش برای کسب هویت وشناخت هویت واقعی خوداست . نوجوان کسب هویت می خواهد  اما دقیقا نمی داند چه چیزهایی باید بخواهد در این دوره نوجوان فکر می کند هیچ چیز ندارد اما همه  چیزدارد ، در رویا زندگی می کند ،  امیال زود گذر دارد وبه آنچه نداردمی اندیشد نه به آنچه دارد  این بحرانها به قدری جدی هستند که  برخوردهای افراطی یا  تفریطی  والدین یا عدم  برقراری رابطه دوستی با نوجوان( مسخره، طرد، تحقیر کردن) پیامدهای نامطلوبی به دنبال خواهد داشت. دراین وضعیت که نوجوان  پدر و مادر خود را امین نمی داند وکانون   خانواده برای او پناه گاهی امن  نیست احتمال دورغگویی، پنهان کاری ،  فرار از خانه  وجود دارد. دراین دوره پدر ومادر باید با او مدارا نمایند تا نوجوان به سلامت
این  دوره را طی  کند  و به او  کمک کنند  تا خویشتن  خویش را همان  طور که هست  ببیند  و  بپذیرد  و به خودشناسی لازم نایل گردد.

دانلود کتاب






مطالب مشابه با این مطلب

    ازدواج هایی که عاقبت خوشی ندارند

    ازدواج هایی که عاقبت خوشی ندارند ۵٫۰۰/۵ (۱۰۰٫۰۰%) ۱ امتیاز بسیاری از رابطه‌ها و ازدواج‌ های امروزی به علت برخی ویژگی‌های اخلاقی طرفین و نداشتن شناخت کافی نمی‌تواند موفقیت آمیز باشد.

    بیشتر با وجدان هستید یا روشن فکر؟

    بیشتر با وجدان هستید یا روشن فکر؟ ۲٫۶۷/۵ (۵۳٫۳۳%) ۳ امتیازs شخصیت شما بر هر چیزی، از دوستان‌تان گرفته تا کاندیدی که به او رای می‌دهید تاثیرگذار است؛ اما با این حال خیلی از افراد وقت زیادی را صرف فکر کردن به ویژگی‌های شخصیتی‌شان […]

    شیوه های پاداش به کودکان

    شیوه های پاداش به کودکان ۵٫۰۰/۵ (۱۰۰٫۰۰%) ۱ امتیاز قبل از هر چیز باید تعریفی صحیح از پاداش داشته باشیم . قانون اثر در روانشناسی بیان می کند که وقتی به دنبال یک رفتار اتفاق خوشایندی روی می دھد احتمال تکرار شدن آن رفتار […]

    مهم ترین نشانه های تفاهم زوجین

    در مورد عشق از یکدیگر سوال نمی کنند می‌دانید که طرفتان را دوست دارید و او هم دوستتان دارد و هیچ شکی درمورد هیچکدام از اینها در ذهنتان نیست. کاملاً احساس امنیت می‌کنید و از رابطه‌تان خوشحالید. و حتی اگر ذاتاً آدم نگرانی باشید، […]

    نکته هایی برای خواندن صورت اطرافیانتان

    نکته هایی برای خواندن صورت اطرافیانتان ۳٫۳۶/۵ (۶۷٫۲۷%) ۱۱ امتیازs نکته هایی برای خواندن صورت اطرافیانتان/ جهانی بودن حالات صورت و رواج آن در بین انسانهای سراسر جهان نشان می دهند که این حالات در بیولوژی ذاتی ما انسانها ریشه دارند و حاصل میلیونها […]

    اختلال سلوک در کودکان

    اختلال سلوک در کودکان ۴٫۰۰/۵ (۸۰٫۰۰%) ۵ امتیازs اختلال سلوک چیست؟ این اختلال وضعیتی است که کودکان و نوجوانان دچار آن می‌شوند. کودکان درگیر این اختلال از آزاررساندن به مردم و انجام‌دادن کارهای ناشایست لذت می‌برند.




هو الکاتب


پایگاه اینترنتی دانلود رايگان كتاب تك بوك در ستاد ساماندهي سايتهاي ايراني به ثبت رسيده است و  بر طبق قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند و به هیچ ارگان یا سازمانی وابسته نیست و هر گونه فعالیت غیر اخلاقی و سیاسی در آن ممنوع میباشد.
این پایگاه اینترنتی هیچ مسئولیتی در قبال محتویات کتاب ها و مطالب موجود در سایت نمی پذیرد و محتویات آنها مستقیما به نویسنده آنها مربوط میشود.
در صورت مشاهده کتابی خارج از قوانین در اینجا اعلام کنید تا حذف شود(حتما نام کامل کتاب و دلیل حذف قید شود) ،  درخواستهای سلیقه ای رسیدگی نخواهد شد.
در صورتیکه شما نویسنده یا ناشر یکی از کتاب هایی هستید که به اشتباه در این پایگاه اینترنتی قرار داده شده از اینجا تقاضای حذف کتاب کنید تا بسرعت حذف شود.
كتابخانه رايگان تك كتاب
دانلود كتاب هنر نيست ، خواندن كتاب هنر است.


تمامی حقوق و مطالب سایت برای تک بوک محفوظ است و هرگونه کپی برداری بدون ذکر منبع ممنوع می باشد.


فید نقشه سایت


دانلود کتاب , دانلود کتاب اندروید , کتاب , pdf , دانلود , کتاب آموزش , دانلود رایگان کتاب

تمامی حقوق برای سایت تک بوک محفوظ میباشد

logo-samandehi