چگونه خوشبخت شويم

خوشبخت کسی است که هم در بهداشت جسم خود و تغذیه سالم بادقت بکوشد و هم در بهداشت روح خود و تغذیه معنوی صحیح که با تذکر و موعظه و مطالعه زندگی میسر است تلاش و کوشش نماید:
انسان موجودی است دارای دو بعد که یک بعد آن نیازهای جسمی و بعد دیگر آن نیازهای روحی او می‌باشد. برای رسیدن به تعالی نیازمند ارتقای نیازهای روحی و مصنوعی می‌باشیم، اما در جامعه‌ای که مردم منتظران واقعی حضرت ولیعصر می‌باشند نیازمند انسانهایی هستیم که نه تنها به لحاظ حضوری و روحی در مراتب بالائی هستند بلکه از لحاظ جسمی توانائی مبارزه با دشمنان و مشکلات را داشته باشند.
در همین راستا مطالعه زندگی یشیاوندکه و موعظه پیشنهاد شد که یکی از بهترین رمز و رسیدن به سعادت واقعی می‌باشد.

 
گزیده ۲۰۷ ص ۷۰
سعادتمندان میانه‌رو هستند، حتی هنگامی که نماز می خوانند صدایشان را نه بسیار بلند می‌کنند و نه بسیار اهسته بلکه راهی بین این دو که حد وسط است اختیار می‌کنند.
«خَیر الامور اوسطها»
افراط و تفریط یکی از مشکلات بزرگ انسان‌هائی است که دچار شخصیت های دگرگون و ارزشهای دوگانه می‌باشند این انسانها هیچگاه نمی‌توانند یک زندگی همه‌ج انبه و موفق داشته باشند.
انسان یک موجود چندبعدی و همه جانبه است که توقع بیش از حد به یکی از نیازها باعث کمبود در دیگر نیازها و بوجود آمدن نوعی تعارض در شخصیت فرد می‌شود، پس برای رسیدن به سعادت راهی باید در جهت ارضای همه جانبه نیازها که به همان عضو میانه‌روی یا همان انتخاب حدوسط است می‌باشد.

 
گزیده ۶۰ ص ۳۳
سعادتمند کسی است که باعث نیکوکاری شود وب رای او از آن نیکویی بیهوده کامل خواهد بود و بدبخت کسی است که به وسیله کار زشتش گردد و از آن زشتش سهمی به سزا خواهد یافت و خداوند بر همه اعمال ما مراقب است.
در علم جدید روانشناسی به ضابطه‌ای دست یافته‌‌اند که آن را به عنوان قانون «کار ما» نامگذاری نموده اند طبق قانون کار ما:
«هر پدیده‌ای ، پدیده‌ای مشابه خود را به دنبال خواهد داشت از نوع و جنس همان پدیده‌ی اول»
مشاهده می‌شود که پیشرفت علم همیشه در مسیر تایید و تثبیت آیات قرآنی در سخنان ائمه مع صومین بوده است که این نیز گوشه‌ی دیگری از آن می‌باشد و در حقیقت آورده شده که برای دریافت نیکی باید کارهای نیکو انجام داد و نتیجه کارهای زشت بازگشت کارها به سوی خودمان می‌باشد.
بدیهی است که چنانچه در جامعه‌ای ملت برای کارهای نیک تلاش کنند یقیناً آن جامعه به سعادت واقعی خواهد رسید.

 
گزیده ۴۵ ص ۲۸
مهربانی و خوشرویی همانا خوشبختی و مایه سعادت است و تندخویی و سخت‌دلی مایه بدبختی و شقاوت می‌باشد، با دیگران خوش اخلاق باشید و به آن احترام گذارید و با مشورت دیگران را بزرگ بشمارید تا به سعادت و خوشبختی برسید.
در آیات و روایات مختلف مومنان به مهربانی و خوشرویی دعوت شده‌اند همان طور که آمده است:
«نیمی از دین اخلاق نیکوست»
یقین است که چنانچه در جامعه‌ای انسان ها با مهربانی و خوشرویی با هم برخورد داشته باشند و از تندخوئی و سخت دلی پرهیز کنند و به یکدیگر احترام بگذارند به جامعه‌ای متمدن و با فرهنگ عالی خواهیم رسید که هیچ عاملی نمی‌تواند خوشبختی و یا سعادت جامعه را خدشه‌دار بنماید.
آمده است با دیگران احترام بگذارید و با آنها مشورت کنید که این باعث بوجود آمدن یک نوع اتحاد در بین مردم جامعه و همچنین عملکردهای عاقلانه و باتدبیرند از آنها خواهد شد و این پایه و اساس جامعه‌ای سعادتمند خواهد بود.

 
گزیده ۴۰ ص ۲۷
به دنبال صبر و پرهیزگاری امدادهای الهی می‌رسد و آنکه به دنبال سعادت است بایستی تلاش و کوشش در راه هدف مقدس خویش نماید.
تفکر و تعمق در زندگی انسانهای موفق نشان داده است که این افراد همیشه اهدافی بزرگ داشته‌اند که رسیدن به هدف را نوعی رسالت الهی در خود احساس می‌کردند که در جهت کمک به مردم یا نزدیک شدن به ذات مقدس الهی می‌باشد و همین باعث وجود نوعی تقدس در اهداف آنها می‌شده است.
انسان با داشتن هدفی بزرگ و مقدس تلاش مضاعف در راه رسیدن به هدف خود دارد و برای پیروزی باید با مشکلات زیادی مبارزه کند همان طور که گفته‌اند: شکست مقدمه پیروزی می‌باشد.
در اینجا ابتدا توصیه به صبر شده که این امر به وضوح لازمه مقابله با مشکلات و شکستهای احتمالی می‌باشد و بعد مژده امدادهای الهی آمده که این تفکر باعث ایجاد نوعی توکل و اعتماد به نفس می‌شود و در حقیقت این همان مطلوب‌ترین مسیریست که می‌شود در راه رسیدن به سعادت پیمود.

 
گزیده ۲۳ ص ۲۲
انفاق به نیازمندان واقعی با توجه به موازین صحیح اقتصادی یکی از ارکان خوشبختی جامعه است و در این جامعه می‌توان به خوشبختی واقعی رسید.
همان طور که مسلم است به تاکید دستورات اسلام و موازین و مقررات که در قرآن دستور داده شده است تنها ترین و بهترین راه رسیدن به موفقیت و خوشبختی جامعه است در اینجا توصیه به انفاق باتوجه به موازین صحیح اقتصادی آمده است که چنانچه این امر انجام پذیرد اختلاف طبقاتی در جامعه کم شده و طبعاً بسیاری از مشکلات مانند دزدی، تجاوز به حقوق دیگران، حسادت‌ها،.. گرفته می‌شود.
در حدیثی نقل شده است که از دری که فقر می‌آید از در دیگری ایمان می‌رود بنابراین برای داشتن جامعه‌ای در پرتوی ایمان که لزوم داشتن جامعه‌ای خوشبخت است نیازمند از بین بردن فقر هستیم که در اینجا به بهترین شکل، بهترین راه حل برای مبارزه با این مسئله پیشنهاد شده است.

 
گزیده ۳۰ ص ۲۵
فکر و عمل خوش است که آدم را خوشبخت می‌کند به خصوص آنکه بداند آنچه کشت کند همان را درو نماید «آیه ۳۰ سوره آل عمران»
ای برادر تو همه اندیشه‌ای         ورنه باقی استخوان و ریشه‌ای
امروزه در علم جدید کنونی به روشنی مشخص گردید که هر مشکلی که در دنیای مادی تصویری در خود اختصاص داده شکلی از منور انرژی بوده که قابل تبدیل به انرژی می‌باشد و همچنین در قانون بزرگ به اثبات رسیده انیشتن:
E=mc2
ثابت شده که تحت شرایط خاص انرژی نیز قابل تبدیل به ماده‌ می‌باشد «سرعت صفر» پس می‌توانیم انسان را به عنوان یک منبع انرژی که در مباحث پیچیده‌تر این انرژی به چهار نوع الفا، بتا، گاما، لاندا تقسیم بندی خواهد شد و در نظر بگیریم و در حقیقت فکر انسان نوعی از انرژی است که طبق قانون انرژی قابلیت جذب انرژی هم نوع خود با درجه بالاتر از خود را داراست.
بدیهی است که آوردن کلمه «عمل» در پس از کلمه «فکر» نشانگر اهمیت فکر و نوعی پایه و اساس گذاری نحوه تفکر در هر عمل را یادآورد شده است، بنابراین فکر و عمل خوش نشات گرفته از همان فکر خوش و در یک نوع رابطه طولی و فرد در عرض یکدیگر می‌باشد.
انسان با تفکر خوش در حقیقت به بروز و تولید نوعی از انرژی پرداخته که طبق مباحث گفته شده این انرژی در تماس سطح کائنات جستجو کرده و به جذب خوشبختی و توانمندی موثر واقع خواهد شد.
در روانشناسی یکی از اصول مردم به عنوان «اصل کارما» تثبیت شده است که طب تعریف این اصل: هر نوع تفکر یا فعالیتی بازگشتن دارد از همان نوع و جنس که به نظر می‌رسد این اصل برگرفته شده از همین آیه می‌باشد و خداوند در این آیه از قرآن کریم با تعبیری لطیف تر و ملموس‌تر آورده است که آنچه کشت کند همان را درو نماید.
در مجموع باید گفت که مثبت نگری و زیبااندیشی که در اینجا با تعبیر فکر و عمل خوش آمده است در تمامی ادیان الهی و تئوری های بشری تاکید داشته که به نظر می‌رسد یکی از شروط لازم و اساسی برای دستیابی به خوشبختی دنیوی و اخروی می‌باشد.

 
گزیده ۳۵ ص ۲۶
به عهد و پیمان خویش پاینده باشید تا سعادتمند و خوشبخت شوید اگرچه با کافران و دشمنان خود پیمان بستید «آیه ۷۵ تا ۸۱ سوره ال عمران»
به طور کلی الزام بوجود آمدن هر نظم و انضباطی در هر تشکل و جامعه‌ای پاینده و متعهد بودن افراد آن تشکل یا جامعه به یک سری قوانین و انجام تعهدات پیمانهای منعقد شده بین فرد با فرد یا فرد با جامعه می‌باشد ، خوشبختی یک جامعه در گروی حضور نظم و نبود حرج و مرج و در راستای یکپارچگی و اتحاد به وقوع خواهد پیوست.
القای اعتماد به نفس که در علم روانشناسی به عنوان عامل اصلی تمامی مشکلات روانشناسی شناخته شده در مضمون این آیه نهفته شده است چرا که با به انجام تعهدات یکی از بزرگترین عوامل تاثیرگذار در اعتماد به نفس می‌باشد که البته لازم به ذکر می‌دانم که قبل از این عهد و پیمان را به سه بخش عمده تقسیم بندی کنم:
الف) تعهد با خدا
ب) تعهد با خویش
ج) تعهد با مخاطب «شخص یا جامعه»
الف) تعهد با خدا
هر انسانی در برابر وجود لایتناهی آفریدگار هستی و در برابر تعهدات و هر آنچه که خداوند در اختیار او قرار داده است وظیفه‌ای بر دوش دارد که از مهمترین آنها تقوا پیشگی و طاعت و بندگی خداوند می‌باشد که به طور قطع خوشبختی جز در بندگی حضرت حق حاصل نخواهد شد.
ب) تعهد با خویش
انسان در پیمودن مسیر کمال که ملزم است که از جانب خدا و ائمه معصومین به عهده او نهاده شده است وفای به عهد در این سنجش مربوط به انجام یک سری از واجبات الهی و دوری از حرامات در جهت پیمودن قله‌های کمال و رسیدن به تعالی می باشد.
ج) تعهد با مخاطب «شخص یا جامعه»
این نوع تعهد شامل قراردادهایی با توافقی طرفین یا تعهدهایی جهت انجام در یک جامعه نباید توافق اکثر آرای مردم و شکل پذیرفته است بنابراین شخص با پذیرفتن و انجام به عهد خویش باعث ایجاد اطمینان و آرامش در مجموعه خواهد شد که طبعاً این برخورد باعث افزایش اعتبار و افزایش ارتباطات مردمی نوعی عملکردهای دوست خواهانه و همکاریهای بیشتر در تمامی امور خواهد شد و این بنیان‌گذاری برای زندگی در سایه سعادت می‌باشد.
از آنجا که هر انسانی نشانگر نوعی شخصیت و مکتب خود می‌باشد در ادامه آیه تذکری هوشمندانه به چشم می‌خورد که تکیه بر وقای به عهد با کافران و حتی دشمنان خود را دارد، مسلماً در ادامه این نوع برخورد باعث ساختن باورهای درستی از اسلام و مسلمانان در دیگر فرقه‌ها و گروهها خواهیم شد که خود بهترین تبلیغ برای شریعتمان می باشد.

 
گزیده ۹۷ «آیه ۱۰۸ سوره انعام»
خوشبخت هیچگاه دهان به دشنام دادن به دیگران حتی به دشمنان خدا باز نمی‌کند زیرا ممکن است که دیگران دهان به دشنام بازنمایند و این چنین تیره بختی گشوده خواهد شد.
برای رسیدن به یک نوع خوشبختی منسجم در یک جامعه نیازمند وجود امنیت و آرامش در تک تک افراد خواهیم بود برای این منظور بر همه مرد و زن مسلمان این وظیفه نهاده می‌شود تا با ایجاد تفاهم و دوستی به تعالی بزرگ انبیا و پیغمبران الهی پرداخته و مسیرهای زیبای اسلام را در جهت رسیدن به کمال واقعی دنیوی و اخروی بر تمامی دنیا آشکارا سازد.
روایت شده است که در زمان پیغمبر ایشان نیزبر مسلمان می‌فرمودند که «عباده بر بتهای جاهلان فراموش کنید تا آنها بر خدای شما نسبت ناسزا ندهند.»
بدیهی است که این نگرش روشنکفرانه و متمدن است که می تواند قلب و جان مخاطب را مجذوب خویش کرده و در بوجود آوردن فضامین صمیمانه و همچنین پرورش اسلام و طبعاً سعادت و خوشبختی دنیوی و اخروی که پیامد اسلام و مسلمانی است موفق باشید.
نشان داده شده است که در به کارگیری نوعی کلمان و دشنام دادن ها باعث وجود تفکری انتزاعی در مخاطب گشته که در این حالت حتی تک تک اعضا و جوارح داخلی «غددها و ترشحات و سلولهاو…» در جهت مخالفت با توهیت یا اطلاحاً عامل برانگیخته فعلا خواهد شد. واضح است که در بروز چنین شرایطی توقعی جز درگیری پرخاشگری عدم امنیت بر فهش و توهین در مقدسات … نمی‌توان راست و سعادت و خوشبختی در این صورت امری غیرممکن به نظر می‌رسد.
 
گزیده ۱۴۹ ص ۵۶ آیه ۹۴ سوره یونس
سعادتمند کسی است که هرگاه شک و تردیدی داشت از آنها که دانا و دانشمندند بپرسد تا به حق و حقیقت دست یابد.
انسان سعادتمند همیشه در راستای توکل الهی دارای اعتماد به نفس بالا بودهو از آنجا که «ان الا یدافع ان الذین امنو» همیشه دارای عزت نفس و استواری در نگاه خود خواهد بود.
یکی از اصول مهم سه گانه اعتماد به نفس قاطع بودن و جدا شدن از شک و تردید می‌باشد  که مسلماً مفهوم ابتدائی در این آیه نظر به ایجاد اقتدار و اعتماد در وجود مومنان و مسلمانان داشته است.

در بخش دیگری از آیه آمده است که از آنها که دانا و دانشمندند بپرسید اولاً اشاره به تلاش کوشش برای رسیدن به معنا و مفهوم را دارد و در کنار این به بهره ور یاز منابع جامع و کامل دانا و دانشمند متذکر شد و ثانیاً بر انسانهای دانا و هوشمند پاسخ رهبر و راهنمایی دیگران را یادآور شده است .
در بخش آخر آیه آمده است تا به حق و حقیقت برسند از معنی آیه برمی‌آید که برای رسیدن به خوشبختی دستیابی به حقیقت و تلاش در این امر ضروری می‌باشد بنابراین از نگاهی دیگر می‌توانیم بگوئیم انسان برای رسیدن به خوشبختی باید در راه رسیدن به حق و حقیقت تلاش کند و در غیراین صورت سعادت امری دست نیافتنی می‌باشد.

 
گزیده ۹۱ ص ۴۱
نیکبختان اهل مسیر و مسافرت در زمین هستند و به آثار گذشتگان و عاقبت پیشینیان به دیده عبرت و پندی نگرند.
یکی از تعارضات روحی و روانی انسان که در زمان ماسیشن و در زندگی کار خانه‌ای نسل امروز بیشتر قابل لمس می‌باشد دچار یکنواختگی شدن و به دنبال آن برانگیزه شدن. کپل شدن و….. خواهد بود به طوری که یکی از بهترین فنون برای مقابله با آن تغییر محیط برای مدت کوتاه و به جهت ایجاد تنوع است مسافرت علاوه بر این باعث ایجاد یک گسترده‌نگری یا وسعت دید خواهد شد و فرد خود را محدود و محصور به محیط کوچک اطراف خود نمی‌بیند و بار فتن به نقاط دیگر با گویش‌های متنوع طبیعت‌ها، ادیان، فرقه‌ها، افکار، سنت‌ها، سیاستها و اقتصادهای مختلف آشنا خواهد شد، در هر مسافرتی انسان با پذیرفتن محدودیتها و همچنین با مقابله با تعلقات کاذب «مثلاً کسی که در محل سکونت خود علاقه عجیبی به گچبری یا نوع جوبکاری مبلمان خویش را دارد» به نوعی تذیب نفس را به ارمغان می‌آورد و با تعمق بیشتر آمادگی انسان را برای سفر تنهایی که همان مرگ می‌باشد بیشتر نموده و باعث بروز یک نوع تصحیح راه در ادامه مسیر زندگی می‌شود.
همان طور که می‌دانیم یکی از مسیرهای موفق در راه رسیدن به هر نوعی از الگوها می‌باشد که ما با دقت در روشها و عملکردهای دیگران می‌توانیم روش صحیح تری را انتخاب کنیم مثلاً کسی که در را ه رسیدن به خوشبختی سعید در انباشته کردن مال حرام و از طرق ناشایست می‌باشد را در نظر می‌گیریم، در قسمت دوم ایه آمده است که از آثار گذشتگان به دیده عبرت می‌نگرند، حال این شخص با سفر به کاخها و خانه‌های سست بنیادی که در هزاران سال گذشته به ثبت رسیدن و به سعادت و خوشبختی نباشد و تعمق در فرجام ها و عاقبتها قطعاً در مسیر خود شخیصه‌ای ایجاد کردهو با پند گرفتن که در این آیه فعل شده می‌تواند رویه‌ی جدیدی جهت آینده‌ی بهتری برای خویش ترسیم نماید.

 
گزیده ۴۴ ص ۲۸ آیه ۱۵۳ سوره آل عمران
خوشبختی آن است که بر آنچه از دست رفته است اندوهناک شویم و بر آنچه به دست آورده‌ای مبسیار شاد نگردیم بلکه لحظات عمر را غنیمت شمرده با افکار نیک کردار شایسته و گفتاری نیکو زندگی منیم.
در قسمت اول آیه به زیبایی تعبیری از توکل گوشزد شده است، اندوهناک نشدن از آنچه از دست رفته و شادنشدن از آنچه به دست آمده گویی نوعی شفاعت و رضایت یادآوری شده و به نظر می‌رسد خدا تضمین روزی رساندن خود را بدین وصف آورده است و از طرفی دیگر نوعی دنیازدگی و در بند مادیات نشدن آمده است بدین گونه که برای تحولات دنیای مادی چندان تحت تأثیر قرار نگیریم که البته این به معنای بی‌تفاوت بودن و نیز قیدن بود نیست بلکه نگرش خداگونه د رتمامی مواضع زندگی و قبول کردن وحدانیت خدا به معنی واقعی «الله اکبر» می‌باشد.
مادی گرائی و دنیا دوستی بزرگترین عامل جنایات و خیانات بشری در طول تاریخ بوده است که سرنوشت انسانهایی که به غلط برای رسیدن به خوشبختی این را برگزیدند گواه روشنی بر این ادعاست.
در قسمت دوم این گزیده همان جمله معروف زردتشت آمده است:
«گفتار نیک، پندار نیک، کردار نیک »
یقین در بعد از اجتناب از مادی گرائی و دنیامحوری جهت رسیدن به یک سعادت واقعی نیاز به یک نوع عملکرد صحیح داشته‌ایم که ستونهای اصلی آن به گفتار والا و کردار نیک پایه  گذاری شده باشد و البته بدیهی است که این عملکرد حاصل نمی‌شود مگر در راستای پذیرفتن اسلام و قبول این مکتب الهی و موازین و مقرراتی که از طریق ائمه معصومین و اهل بیت به ما رسیده است و در حقیقت خوشبختی چیزی نیست جز قدم نهادن در مسیری که از جانب خدا به ما رسیده است.
موفقیت توفیق بندگی خداست»

 
گزیده ۴۳۵ ص ۱۲۱
خوشبختی یعنی شادبودن از نیمه پر زندگی و بدبختی یعنی غمگینی از نیمه خالی زندگی. جمله ذکر شده بر نشانگر تأثیر عظیمی از یک مثبت نگری هوشمندانه در پردیدن قسمت پر لیوان و متعاقباً عواقب زیانبار یک نوع منفی‌نگری در خالی دیدن قسمت خالی لیوان می‌باشد.
در واقع شناخت منابع و تفکر در استفاده و بکارگیری آنها و نه به معنای تعیین اهداف و رسیدن به کمال مطلوب و رسالت انسانیت همین طور افراد بیشتر به چیزهای می‌رسند که انتظار رسیدن به آن را داشته‌اند مسلماً افرادی که دائماً به فکر توانمندیها و استعدادها و نیمه پر لیوان هستند دز زندگی دائماً موفق خواهند شد و سکوهای موفقیت را یکی پس از دیگری به پشت سرخواهند گذاشت این افراد هستند که می‌توانند احساس خوشبختی و سعادتمندی داشته باشد و با غرور و افتخار بر توکل به ذات مقدس الهی چنگ زده تا بیانگر آیه شریفه «وسخرنا لکم السماوات و العرض» باشند.
در مقابل این افراد، افراد دیگری هستند که دائماً بر تأکید به نداشته‌ها، ضعفها ، کمبودها «نیمه خالی لیوان» تکیه کرده و ناچاراً همیشه شکست و ناکاهی به دست خواهد آورد این گونه انسانها هیچگانه نمی‌توانند احساس خوشایندی از زندگی داشته باشند و بنابراین خوشبختی و سعادت برای این انسان افسانه‌ای دست نیافتنی است چرا که «ان الانسانی لفی خسر»

 
گزیده ۲۷۵ ص ۸۷ «آیه ۳۹ سوره روم»
آنان که رباخواری می‌کنند دیگر از خداوند افزایش مال نخواهند و برعکس دادن زکات به نیازمندان موجب افزایش ثروت و خوشبختی است.
رباخواری که به معنای قرض دادن پولی به شرایط پس گرفتن آن در موعد مقررو به مبلغ بالاتر از مبلغ اولیه می‌باشد از مواردی است که صراحتاً در قران ذکر شده و روایات و احادیث فراوانی نیز در منع این حرام آورده شده است به طوری که..
در یک گناه عامیانه شاید منظور از افزایش مال صرفاً به زیادشدن مقدار پول یا ثروت تعبیر شود ولی در نگاهی دقیق‌تر در خواهیم یافت که منظور از زیاد شدن در وحله اول عداد برکت و سلامت مال و روزیست به طوری که شاید نمونه‌های زیادی باشند که با رباخواری و اصطلاحاً دریافت نزول توانسته باشند زندگی مرفه و ثروتمندانه ای تشکیل داده باشند همان طور که قارون توانست کاخها و قصرها بنا کند اما وقتی که در زندگی این گونه افراد بدبین‌تر می‌شویم خواهیم دید که دائماً درگیر مشقتها، خرابی‌ها و مشکلات پی در پی هستند که شاید حتی خود هم متوجه نشوند ود رظاهر از عملکرد خویش در به دست آوردن سرمایه‌های این چنین احساس خوشایندی داشته باشند. اما هیچ گاه نمی‌توانند از پول به دست آورده‌شان در راه سعادت و خوشبختی استفاده نمائید.
طبق اصل خلاء «یابه قول برخی روانشناسها اصل گردباد» در تمام کائنات همیشه وقتی داشته‌هایی را از محلی دور کنیم، داشته های بیشتری در آن محل جذب خواهد شد و دلیل نوع نامگذاری گردباد نیز برگرفته از معنایی آن می‌باشد به طور یکه وقتی توسط گردش باد «خلا در محل گردباد بوجود می‌آید» همه چیز را به سمت خود جذب می‌نماید. انسان با پرداخت صدقه، زکات و خیرات و.. .می‌تواند موجبات جذب روزی و برکات خیر را برای خویش فراهم نماید.
لازم به ذکرمی‌دانم که افزایش ثروت نیز بیشت راز بعد معنوی مورد منظور بوده و افزایش برکت و رحمت الی را درپی خواهد داشت.

 
گزیده ۳۴۶ ص ۱۰۴ آیه ۴ سوره قلم
سعادتمند دارای اخلاق نیکوست:
برای توضیح این مطلب شایسته می‌دانم تا جمله را به گونه‌ای دیگر مطرح نمایم «اخلاق نیکو باعث سعادتنمندی است»
آنچه طبق تعاریف و احادیث از اخلاق نیکو برمی‌آید مراد از اخلاق نیکو: عدالت، صداقت، سخاوت و آراسته بودن، و با مردم به درستی معاشرفت کردن می‌باشد بنابراین انسان خوش اخلاق موجبات و عنایت همه کس را فراهم می‌کنم پس هم او را دوست دارند و او در روابط عمومی موفقیت بالایی دارد.

 
گزیده ۲۸۳
انسان خوش اخلاق هیچگاه، دهان به دشنام دادن به دیگران حتی به دشمنان خدا باز نمی‌کند و گزیده ۹۷، انسان خوش اخلاق، ظاهر خودرا آراسته نگه می‌دارد. و گزیده ۴۰۵ انسان خوش اخلاق هیچکاه رباخواری نمی‌کند و قطعاً برای ایجاد رضایت مخاطبان به آن قرض‌الحسنه داده و از کمک به دیگران دریغ نمی‌نماید و گزیده ۲۷۵ انسان خوش اخلاق خود را در شادی‌ها و غمهای دیگران شریک می‌کند تا دوستان زیادی داشته باشد و گزیده ۴۲۸ انسان خوش اخلاق با احترام به بزرگترها به ویژه پدر و مادر به نسل آینده آموزش می‌دهد تا این اصل همواره باقی بیماند. و اصل ۴۵۰ بنابراین خواهیم دید که انسانی با اخلاق نیکو تمامی موجبات سعادت و خوشبختی را خواهد داشت.

 
گزیده ۳۷۱ ص ۱۱۲
هنگام غروب و طلوع خورشید در فضای باز قدم بزنید.
به نظر من این کار یک تک نیک قوی و در ظاره ساده و با کارائی بالا می‌باشد که به دو علت اساسی: مورد برتری قرار خواهد گرفت.
۱ ـ همگام شدن با نظام آفرینش: «قانونمندی طبیعت»
انسان یک موجود نیازمند آفریده شده که یکی از نیازهای فطری او همگان شدن با کائنات «در دنیای یک انسان همه چیز به غیر از او و خدایش تحت عنوان کائنات نامگذاری شده است» و هم آغوشی با طبیعت و هم آهنگی با ریتم منظم شب و روز می‌باشد. همان طور که در روایات رسید از معصومین بر سحرخیزی توصیه فراوان شده است، نگاه کردن به طلوع و غروب خورشید باعث بلندتر فکر کردن انسان و تعمق در نظام آفرینش و عظمت خالق هستی خواهد شد.
این عملکرد نه تنها بر گرفته از اعتقادات مذهبی ما می‌باشد بلکه در دیگر فرقه‌ها یا در علوم دیگر نیز مورد تأیید و تأکید قرار گرفته است. به طوری که می‌دانیک که یکی از تعالیم بودا نگاه کردن روزی یک ساعت به طلوع و غروب خورشید درسی روز مداوم می‌باشد.
۲ – از نظر دریافت انرژی
همان طوری که در دیگر بحث‌های گفته شد انسان به شکلی از فور انرژی قابل احتساب خواهد بود که این انرژی می تواند در سطوح مختلفی قرار بگیرد.
مشخصاً هر چه اسنان وارسته تر و نزدیکتر به ذات اقدس الهی باشد از نظر انرژی در سطوح بالاتری قرار خواهد گرفت که باتوجه به این قطعاً انسان های خوشبخت انسانهایی هستند که در سطح انرژی بالاتری قرار دارند.
انسان در هفت نقطه بدن مکانهایی به نام چاکرا داشته که وظیفه چاکراها دریافت انرژی می‌باشد. یکی از انرژی‌های عظیم و تأثیرگذار انرژی خورشید است که ثابت شده این نوع انرژی در زمان طلوع و غروب خورشید به حداکثر مقدار خود می‌رسد، همان‌طور که در تعابیر مذهبی ما ره دعای در زمان نماز صبح در طلوع خورشید تاکید فراوان شده است و در یک مثال عامیانه زمانی که فرد در زمان غروب خورشید خوابیده است به دلیل عدم کسب این نوع انرژی معمولاً در زمان بیداری احساس کمبود و کسالت خواهد داشت و جالب اینجاست که در احادیث خوابیدن در زمان غروب مکروه شمرده شده است.

 
گزیده ۷۷۲ ص ۱۶۸
بدبختی تنها در فکر ما وجود دارد سعی کنید خوشبختی را در افکار خود جای دهید تا بدبختی سراغ شما نیاید.
زیبائی باید در نگاه تو باشد نه آنچه که به آن می‌نگری.
آنتونی رابینز مووج بزرگ علم NLA در ایالات آمریکا که در ۳۰ سالگی موفق به بوجود آوردن تفسیری بزرگ و تحولی شگرف در زندگی خود شد در پاسخ به نحوه بوجود آمدن چنین تغییری در زندگی خود می‌گوید: «بالاخره فهمیدم که آنچه باعث تفاوت انسانها در زندگی می‌شود نوع تفکر آنها نسبت به زندگی می‌باشد».
در تعریف رواشنناسی اصطلاحاً خوشبخت به کسی می‌گویند که از داشته‌های خود احساس رضایت داشته باشد مشخصاً این احساس رضایت در تفکر شخص می‌باشد.
طبق نظریه معروف الیس که در نتیجه آمار بر روی افراد مختلف به دست آمد «به طوری که شخص A نسبت به اتفاق m عکس العمل D را داشته و شخص B نسبت به اتفاق mr عکس العمل N داراست N
m                           m
A                D        B            N
تماس عکس‌العمل‌های افراد به نوع تفکرشان نسبت به یک پیامد وابسته است نه وابسته به پیامد.
در مطالعات و تحقیقات مختلف بروی افراد موفق همیشه این مطلب نشان داده شده است که افراد موفق همواره افکار بزرگ داشته‌اند و برعکس:
در یکی از تحقیقات در دانشگاه یونان نشان داده شده که اکثراً افرادی که در مسابقات سرعت با ماشین با موانع برخورد می‌کنند، درست در قبل از منحرف شدن ماشین به صحنه‌ی برخورد، دقیقاً به نقطه تصادف نگاه می‌کردند و این همان تصویری است که در خوشبختی و بدبختی افراد می‌تواند کاملاً تأثیرگذار باشد، همیشه و در همه جا در پشت سر هر موفقیتی تفکری موفق و در قبل از هر شکستی فکری مایوسانه و محکوم به شکست وجود داشته است.
بنابراین انسانی که دائماً به بدبختی‌ها، شکست‌ها و ناکامی‌ها می اندیشد با آغوش باز به استقبال آنها رفته و دیری نمی‌یابد که شاهد حضور آنها در صحنه زندگی خویش می‌باشد و برعکس انسانی که به موفقیت‌ها پیروزی ها و سعادتها فکر می‌کند در حقیقت زندگی خود را در دفتر خوشبختی ثبت می‌نماید.

 
گزیده ۱۵۵ ص ۵۸ ط«آیات ۷۷ تا ۸۴ سوره هود»
نیکبختان با غرور و برخورد منطقی و صحیح دارند هر نیازی را از راهی که به سلامت و خوشبختی نزدیک است براورده می‌سازند اگر راهی را بخواهند بدوزند ابتدا راهی می‌گشایند. دکتر ویکتورفرانکل در کتاب «انسان در جستجوی معنی» به یک تقسیم بندی کلی در نیازهای انسان پرداخته که ذکر آن را لازم می‌دانم، در این تفسیم‌بندی بعضی از نیازهای انسان که در میان انسان و حیوان مشترک است مانند غذا، آب، به عنوان نیازهای درجه دو و در بعضی دیگر به کمالات انسانی و فقط مخصوص انسان می شود ماند مهر مادری، محبت و…. عنوان نیازهای درجه دو را نسبت داده است که البته این نامگذاری در تعابیر دیگر ما به عنوان نیازهای محرزی و نیازهای فطری آورده شده است. فرانکل معتقد می‌باشد که اگر در میان نیازهای درجه یک و درجه ۲ هماهنگی وجود نداشته باشد و یا با تدبیر و برنامه‌ریزی خواص تنها بفهمیم یک نوع همگرایی و هم سوئی در پیش نیازها در شخص بوجود آوریم در نتیجه شخص دچار نوعی تعارض درونی، دوشخصیتی ، تضا و پیامدهای عصبی دیگری از این قبیل خواهد شد برای مثال می‌توانیم نوازنده‌ای را بگوئیم که برای ساز خود حرمت و احترام خاص قائل است «نیازهای ۱» ولی برای امرار معاش و خرید غذا و پوشاک «نیازهای درجه ۲» مجبور شده است که در میان رستورانی ساز نبرند که این کار مخالف نیازهای درجه ۱ این شخص می‌باشد.
در برخورد با غرور جنسی «نیاز درجه ۲» چنانچه رابطه منطقی و صحیحی با کمالات و تعالی های انسان «نیازهای درجه ۱» وجود نداشته باشد در نتیجه شخص از سلامت روان و خوشبختی واقعی برخوردار نبوده و باعث بروز عوارض فرسوده و فرد خواهد شد.
 
گزیده ۲۸۳ ص ۸۹ «آیات ۵۳ سوره احزاب»
خوشبختان آداب ارتباط با سایرین را به خوبی می‌دانند.
به طور کلی ارتباط به سه بخش ـ ارتباط با خدا ـ ارتباط با خود ـ ارتباط با مردم تقسیم‌بندی می‌شود که در اینجا بر ارتباط با مردم تأکید شده است .
امروز ارتباطات را کلید طلائی موفقیت می‌گویند و به همین دلیل روان‌شناسان در طبقه‌بندی هنرهای هفتگانه با کمبودی بزرک مواجه شدند تا با عث شود که ارتباطات را به عنوان هنر هشتم نامگذاری کنند.
دکتر آزمفریان نویسنده کتاب «چگونه راه سعادت یافتم» برای روشن شدن این مطلب به ذکر مثالهای متعددی می‌پردازند، من جمله شاگردی که در ارتباط موفق با استاد خود می‌تواند از بهره بیشتری از کلاس آن استاد ببرد.
از آنجا که نیمی از نیازهای انسانی در رابطه با دیگران شکل گرفته و یک انسان خوشبخت به تمامی نیازهای خویش پاسخ مثبت می‌دهد و نتیجه انسان خوشبخت، شخصیت که بتواند در تمامی جنبه‌های ارتباط با دیگران موفق عمل نماید، از جمله این نیازهای حجمی می‌توانیم دوست داشتن، دوست داشته شدن، تایید شدن، صحبت کردن، مباحثه کردن، ابراز وجود، نوع دوستی و… نام برد.
کاملاً مشخص است که نیازهای گفته شده از اهمیت بالایی برخوردار بوده و بدون دستیابی به آن خوشبختی و سعادت مفهومی ندارد.

 
گزیده ۴۰۵ ص ۱۱۷
ظاهر خود را آراسته نگهدارید تا احترام شما بیشتر شود البته با این شرط که تواضع داشته باشید و از فخرفروشی بپرهیزید:
هرچند ممکن است که در نگاه اول این جمله مفهومی مادی گرایانه یا غیرمعنوی دربرداشته باشد ولی با موشکافی بیشتر و تعمق در حالات و رفتار اهل بیت متوجه خواهیم شد که ظاهراً آراسته یکی از نشانه‌های مومن می‌باشد که در مفاهیم اسلامی توجه‌ای خاص به خود گرفته است.
از آنجا که حضرت محمد بیشترین هزینه زندگی‌شان هزینه برای عطر بود در یک کلی نگری و در نگاهی وسیع‌تر هر یک از موسسین و مسلمین از منظر اسلام نماینده‌ای مبلغ از اعتقادات مذهبی خویش می‌باشند و در ترویج اسلام نمایشگر الگو و معرف مکتب هستند.
ظاهر آراسته از نظر اسلام چنان مورد تأکید قرار گرفته که حتی منتخب دانسته شده که مسلمانان باید بهترین لبا سخود به مسجد بروند و بهترین لباس خود را برای اقامه نماز برگزیدند، ظاهر آراسته خود بخشی از  نظافت و پاکیزگی می‌باشد «ظاهر آراسته باعث بهتر پذیرفته شدن انسان و متقابلاً تأثیر گذاری بیشتر در کلام در عموم خواهد شد و فطرت زیبا دوستانه مخاطب را مجذوب خود خواهد کرد.
انسان خوشبخت در گام نهادن به سمت سعادت باید همان گونه که در باطن قلب و جان خود را زیبا و خداگونه ویرایش می‌نماید در ظاهر نیز آراسته داشته باشد  و بدیهی است که اینگونه انسانی از فخرفروشی و غرور کاذب به دور خواهد بود و تو را فتح خواهد داشت.