جستجو در تک بوک با گوگل!

تابعيت پايگاه تك بوك از قوانين جمهوري اسلامي ايران

میرزا کوچک خان

786

بازدید

میرزا کوچک خان ۱٫۰۰/۵ (۲۰٫۰۰%) ۱ امتیاز
میرزا که بود:
اسمش شیخ یونس, پدرش در استادسرا بود اما اصلا اهل زیده بود و بزرگ شده رشت بود. میرزا در مدرسه حاج حسن صالح آباد و مدرسه جامع راسته زرگرها و در مدرسه محمودیه تهران درس خواند. علی التحقیق میرزا صرفل را به پایان رسانید. انقدر خوش استعداد بود که در مسیر اجتهاد افتاد.
میرزا و کلمات ضد و نقیض:
میرزا کوچک یک مجاهدا و یک فرد مومن و آزاده بود که در راه آزادی می جنگید و می گوید او یک مبلغ آزادی بود و همیشه از حق و عدالت و حقوق انسانها دفاع می کرد. ژنرال دنسترویل از انگلستان آمده بود ماموریت داشت از همدان, تهران ـ قزوین سایه وار میرزا را تعقیب می کرد. کتابی دارد به نام خاطرات نسترویل یا سرکوبگر جنگل. در این کتاب درباره میرزا می نویسد:
((میرزا کوچک انقلابی معروف یک ایده آلیست با شرف و منصفی بود)). در جای دیگر می گوید میرزا کوچک از وطن پرستان بود و امثال میرزا کوچک در ایران کمیاب و یا خیلی نادر بودند.

چرا انقلاب کرد :
انگیزه انقلاب جنگل چه بود: یقیناً شما شخصیتها که در اینجا جمعید می دانید میرزا در سال ۱۹۱۴ میلادی قیام کرد. شما می دانید در سال ۱۹۱۴ میلادی دو سال از جنگ بین المللی عالم می گذشت و می دانید ایران هم اعلان جنگ نکرده بود با دنیا ولی عثمانیها, آلمانیها, انگلیسیها و روسها دیدند که برنده در این جنگ بین المللی آن کسی است که ایران را به عنوان پل داشته باشد. انگلیسیها و روسها می خواستند در مسئله ایران سر آلمانیها, سر عثمانیها را کلاه بگذارند.
در سال ۱۹۰۷ م کشور تزار با کشور سلطنتی انگلستان یک عهدنامه محرمانه بسته بودند. آن عهدنامه محرمانه این بود که ایران را دو قسمت کنند. شمال و جنوب. شمال مال روسها و جنوب مال انگلیسیها. همین که شهریور بیست تشخیص دادند ایران پل پیروزی است که اگر ایران نباشد روسها شکست می خورند و آلمانیها لنینگراد و استالینگرادا را می گیرند و تا پشت مسکو خواهند رفت از این عهدنامه هیچکس اطلاع نداشت وقتی که تروتسکی در سال ۱۹۱۷ م یک اعلامیه از باکو داد مثل بمب صدا خورد. تروتسکی در سال ۱۹۱۷ م که انقلاب شورویها بر علیه تزارها و انقلاب کمونیستیشان جان گرفت اعلام کرد قرارداد ۱۹۱۷ را زیر پا گذاشته و هیچکس حق تعرض به ایران را ندارد. تازه متن این عهدنامه بیرون آمد. فهمیدند که پشت پرده بین تزار و انگلیس تقسیم ایران بوده.

وقتی که میرزا دید عثمانیها, آلمانیها انگلیسیها و روسها آمدند به طرف ایران عثمانیها قسمت آذربایجان را داشتند. آلمانیها در طرف همدان بودند و انگلیسیها خودشان را رسانده بودند از طرف جنوب به گیلان و قزوین و روسها هم در بندر انزلی بودند.
غیرت مردانگی میرزا, شجاعت میرزا, حب وطن میرزا, شرافت میرزا اجازه نداد که میرزا ساکت بشود. چون روسها از میرزا را شناسائی کرده بودند اینها در انقلاب مشروطیت از میرزا سخت عصبانی بودند و پنج سال میرزا را به تهران تبعید کرده بودند.
میرزا از فرصت جنگ بین المللی خودش را به رشت میرساند و در رشت پنهان می شود. اول کسی که از ورود میرزا آگاه می شود مرحوم آسید محمود روحانی بود که از علمای بزرگ رشت داماد مرحوم آشیخ علی خمامی آنکسی که گفت: به مظفر بگوئید اینقدر پشت در من باشد تا پشت پایش علفها خشک بشود وی بجای اینکه بدیدن میرزا برود بدیدن قنسول روس رفت. گفت آمدم یک چیزی به تو بگویم اما باید قول بدهی. گفت چه قول بدهم. گفت باید قول بدهی بعد از شنیدن عکس العمل نشان ندهی. گفت قول می دهم. گفت میرزا به رشت آمده و آمده ام از تو برایش امان بگیرم که متعرض او نشوی. کنسول روس گفت: امان می دهم به شرطی که اگر کوچکترین خلافی این دفعه از او ببینم با جانش بازی می کنم. و میرزا به جای اینکار به جنگل رفت جنگل را انتخاب کرد. در جنگل هم همه نوع افراد پیدا می شد.

چون ایران عموماً شلوغ بود. مشهد شلوغ بود. تبریز شلوغ بود. اصفهان شلوغ بود. همه جا سخن از اتحاد اسلام بود من نمی دانم ریشه اتحاد اسلام را می دانید یا فقط خیال می کنید که میرزا مخترع و یا مبدع اتحاد اسلام بوده, نه در بسیاری از بلاد اسلام, اتحاد اسلام بود. اتحاد اسلام جمعیتی بود که توسط مرحوم سید جمال الدین اسدآبادی و شیخ عبده تشکیل شده بود برای بیداری اسلام. برای متحد شدن مسلمین و برای اینکه مسلمین از این فقر و مذلت بیرون بیایند.
ما آب خنک را نه به گلوی آمریکا نگذاشتیم فرو برد و نه به گلوی شوروی. انقلاب ما دنیا را طوری متحیر ساخت وقتی که امام می گوید:
((گورباچف, کمونیست را باید توی موزه گذاشت.))
آغاز جنگل از شوال ۱۳۳۲ شروع شد و تا ربیع الثانی ۱۳۴۰ فرو کشید ولی میرزا با ارتباطی که در تهران با رجال سیاسی پیدا کرده بود جنگل را انتخاب کرد. اما جنگل, کجای جنگل؟ دیوسالار مازندرانی بود, اهل کجور مازندران. دیوسالار عقیده داشت باید از جنگلهای کجور شروع بشود و میرزا عقیده داشت که باید از جنگلهای گیلان این قیام شروع شود و بین این دو اختلاف نظر افتاد دیوسالار نتوانست نقشه اش را پیاده کند و میرزا جنگل گیلان را انتخاب کرد. میرزا وقتی که داشت به جنگل می رفت با این ایدئولوژی رفت. اولین پیامی که داد این بود.

 ما قبل از هر چیز طرفدار استقلال مملکت ایرانیم. استقلالی به تمام معنا بدون اندک مداخله هیچ دولت اجنبی. اصلاحات اساسی مملکت. رفع فساد تشکیلات دولتی که هر چه بر سر ایران آمده از فساد تشکیلات دولتی و وابستگی اینها به اجانب آمده است. ما طرفدار یگانگی عموم مسلمانانیم. این است نظریات ما. اولین هدیه ای که در جنگل به میرزا رسید از طرف انورپاشا فرمانده ارتش عثمانی در تبریز بود. وی ۳۰۰ قبضه اسلحه به عنوان ارمغان فرستاد برای میرزا که بزرگترین پشتوانه را میرزا با این اسلحه ها بدست آورد. یک جلد قرآن.
میرزا اولین پیامی که در جنگل دریافت کرد, از انگلیسی ها بود که ماژور دنسترویل ژنرال انگلیسی برایش فرستاد, که اگر میرزا کاری در گیلان به ما نداشته باشد ما آماده ایم جنگل, حکومت جنگل و فرمانروایی میرزا را در جنگل به رسمیت بشناسیم ولی یک شرط دارد. باید میرزا دوستی خود و وفاداری اش را با دولت بریتانیا اعلام کند. میرزا وقتی با دوستانش این مطلب را مطرح می کند دوستانش دو جبهه می شوند. عده ای می گویند روز نیاز ماست ما به حمایت انگلستان نیاز داریم ما می خواهیم انگلستان یار ما باشد.
به امام گفتند: اماما, همه پلها را نبر, با همه سر جنگ نداشته باش او می فرمود: روس بدتر از امریکا, امریکا بدتر از روس. اسرائیل بدتر از همه گفتند انگلیسیها چطور, می گفتند با یکی بساز با یکی خوش و بش کن.
 

مبرزا و عقاید مذهبی او :
رضاخان و پسرش سعی داشتند در افکار عمومی عنوان کنند میرزا طرفدار چپی ها است. و می خواسته به زیارت لنین برود, می خواستند در افکار عمومی مردم از میرزا یک چهره ضد دین بسازند.
از میرزا در سخت ترین شرایط واجباتش از نماز و روزه ترک نمی شد و حتی ادعیه بین نمازها را ترک نمی کرد. میرزا این آیات را همیشه زیر لب در راه بیراه,. جلسه, نشسته بود این آیات زیر زبان میرزا بود.
قل اللهم مالک الملک توتی الملک من تشاء و تنزع الملک ممن تشاء و تغز من تشاء و تذل من تشاء و تذل من تشاء بیدک الخیر انک علی کل شیئی قدیر (آیه ۲۶ سوره آل عمران)
و دیگر آن آیه را زیاد می خواند. من یتوکل علی الله فهو حسبه … (آیه ۳ سوره طلاق) (هر که بر خدا توکل کند خدا او را کفایت خواهد کرد).
و نیز این آیه را میرزا زیاد در هر راه, سواره و پیاده با خود زمزمه می کرد.
ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا …
در تاریخ ۳۱ اردیبهشت ۱۲۹۹ پس از انقلاب کبیر در شوروی (۱۹۱۷ م) را سکولینکف فرمانده ارتش نیروی دریائی ارتش با میرزا ملاقات کرد.

درضمن ملاقاتش در لفافه به میرزا فهماند که اگر حکومت لنینیسم را پذیرا باشی تحت عناوین مایی. اگر در جنگل کمونیسم را تزریق کنی و اگر جنگل را بطرف ما بکشانی ما تو را تائید می کنیم ما الان حاضریم با شما معاده ای ببندیم و من ماموریت دارم و اختیار حق معاهده بستن با شما را دارم. اولین جمله ای که میرزا به آقای راسکولینکف گفت این بود. باید از تبلیغات مسلکی کمونیستی در گیلان جلوگیری شود. این خیلی قدرت می خواهد خیلی نیرو می خواهد. آدمی که امروز نیاز دارد. انگلیسیها تحت فشارش قرار داده اند دنیا تحت فشارش قرار داده, می گفت: پذیرفتن کمونیسم یعنی شکست انقلاب اسلام
میرزا گفت من قراردادی می نویسم باین ترتیب, خلاصه می گویم:

۱-    عدم اجرای اصول کمونیسم و مصادره اموال و املاک مردم
۲-    ممنوع بودن تبلیغات کمونیستی
۳-    تاسیس حکومت جمهوری انقلابی
۴-    تاسیس مجلس مبعوثان
۵-    هیچ حکومتی حق ورود به گیلان بدون اجازه ما را ندارد.
۶-    سپردن مقدورات و زندگی مردم به خود مردم
میرزا پس از آنکه به جنگل می رود اولین اعلامیه ای که می دهد می گوید ((هوالحق))
مرحوم طبرسی در کتاب مجمع البیان در تفسیر سوره قل هوالله احمد می نویسد:

حضرت علی (ع) عرض کرد یا رسول الله من دیشب خواب پیرمردی را دیدم به من گفت: فردا که به میدان میروی بگو ((یا هو)) ((یا من هو)) ((یا من لیس الا هو)) پیامبر یک نگاهی کرد و فرمود: یا علی آن خیر بود اسم مخصوص خدا را بتو آموخت آن اسمی که مطلق است همه اسماء مقیدند آن اسمی که قید نمی پذیرد. آن اسم خالص خداست ((هوالحق)) ((هوالله)) اسمی که در آخر سوره حجر است با کلمه هو امده است.
عظمت خانم می شنود که میرزا دارد به طرف او می آید. شصت نفر را برای یاری و آوردن میرزا می فرستد که میرزا را از گدوک بگذرانند. بین راه خلخال یک کوهی است که حتی در تابستان هم برف دارد. همانجائی که منافقین رفته بودند پناهنده شده بودند تا به گیلان ضربه بزنند. در همین وقت سردار سپه پیغام می دهد برای امیر مقتدر ضرغام السلطنه از تالش که میرزا از چنگ ما گریخته است و شنیدیم که به طرف خلخال دارد می آید راه را بر او ببند او با سیصد نفر می رود دنبال میرزا ـ تا خانقاه که یکی از روستاهای ماسال است می رود کرم نام کرد که از خلخال داشت می آمد دید چیزی توی برف دارد دست و پا می زند اول خیال کرد حیوانی است که گرفتار برف شده است خودش را به این موجود رسانید دو تا مرد ریشو دید یکنگاهی کرد میرزا را شناخت . دید میرزا رمق ندارد. نفسش را در نفس گائوک آلمانی انداخت هر چه سعی کرد که به او جانی بدهد نتوانست

آمد به خانقاه و گفت: من دو مرد را دیدم توی برف مرده بودند و فکر می کنم یکی میرزا است.
سالار شجاع برادر نصرت الله خان امیر مقتدر طالش, میرزا را به خانقاه آورد. اینجا به مشهدی رضای اسکستانی دستور داد سر میرزا را که مرده بود ببرند. پیش خودشان فکر می کردند میرزا رختی, پولی, طلائی دارد. مثل اعلیحضرت همایونی آریامهر که می رود بیست و پنج میلیارد دلار پول با خودش می برد. وقتی جیبش را نگاه کردند. دیدند یک قرآن پول توی جیبش هست و یک مهر که نوشته السجع میرزا. سر را آوردند به رشت. در نفت انبار. همین نفت انباری که الان نیروی دریائی است حدود چهار پنج روز سر را آنجا آویزان کردند که مردم بیایند تماشا بکنند هر که آمد نفرین کرد.
سر را دادند به خالوقربان .خالو قربانی که موزرش را باز کرد و به سردار سپه داد. و سردار سپه درجه سرهنگی به او داد. ولی سر انجام با بدبختی و فلاکت مرد. او را ترور کردند. سر میرزا را در تهران به سردار سپه دادند. او تلفن کرد سر را در حسن آباد تهران دفن کردند. حسن اباد جایی است که الان آتش نشانی است. بعدها مرحوم مشهدی کاس آقای خیاط عموی مرحوم حسام شبانه سر را می دزدد و از آنجا می آورد در همین جا که حالا دفن است, دفن می کند. در شهریور ۱۳۲۰ بدن میرزا و استخوانش را از خانقاه برمی دارند و به سرش ملحق می کنند.

دانلود کتاب






مطالب مشابه با این مطلب

    کارنامه تحصیلی احمد شاه قاجار در ۱۳ سالگی + عکس

    احمد شاه آخرین پادشاه سلسلۀ قاجار بود که در سال ۱۲۸۸ شمسی در ۱۲ سالگی به سلطنت رسید و در سال ۱۳۰۴ با رای مجلس شورای ملی از سلطنت خلع شد.

    ماهیت قضایی روابط خارجیان در دوره قاجار

    خارجیان علاقه خاصی به نظام قضایی ایران داشتند؛ زیرا تا سال ۱۳۴۷ه.ق/ ۱۹۲۸م از حقوق ویژه کاپیتولاسیون استفاده می‌کردند.

    عکس هایی رمزآلود از بناهای متروکه

    عکس هایی رمزآلود از بناهای متروکه ۱٫۰۰/۵ (۲۰٫۰۰%) ۱ امتیاز یک هنرمند و عکاس فرانسوی به نام دیمیتری، در صفحه اینستاگرام خود دست به کار جالبی زده است. او که یک طراح گرافیک است، به تاریخ و بقایای بناهای تاریخی بسیار علاقه دارد.

    نظریه ویل دورانت درباره عشق

    نظریه ویل دورانت درباره عشق/ ویل دورانت در کتاب لذات فلسفه قسمت چهارم، بحثهای بسیار مفصل و جامعی در زمینه مسائل جنسی و خانوادگی به عمل آورده است.

    تحلیل شخصیت شمر

    تحلیل شخصیت شمر ۴٫۰۰/۵ (۸۰٫۰۰%) ۲ امتیازs تحلیل شخصیت شمر/ تحلیل شخصیت شمر/ یکی از افراد مقابل ابا عبدالله الحسین علیه السلام، شمر بن ذی الجوشن است. از فرماندهان سپاه امام علی در جنگ صفین و جانباز امیر المومنین کسی که در میدان جنگ […]

    رمزگشایی از یک جراحی شیطانی

    رمزگشایی از یک جراحی شیطانی/ رمزگشایی از یک جراحی شیطانی؛ جمجمه‌هایی که سوراخ می‌شدند: هزاران سال پیش، یک شیوه خاص جراحی به نام (Trepanation) وجود داشت که در آن جمجمه سر بیمار را بوسیله‌ی نوعی مته بخصوص سوراخ می‌کردند. مردم دنیای باستان از این […]




هو الکاتب


پایگاه اینترنتی دانلود رايگان كتاب تك بوك در ستاد ساماندهي سايتهاي ايراني به ثبت رسيده است و  بر طبق قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند و به هیچ ارگان یا سازمانی وابسته نیست و هر گونه فعالیت غیر اخلاقی و سیاسی در آن ممنوع میباشد.
این پایگاه اینترنتی هیچ مسئولیتی در قبال محتویات کتاب ها و مطالب موجود در سایت نمی پذیرد و محتویات آنها مستقیما به نویسنده آنها مربوط میشود.
در صورت مشاهده کتابی خارج از قوانین در اینجا اعلام کنید تا حذف شود(حتما نام کامل کتاب و دلیل حذف قید شود) ،  درخواستهای سلیقه ای رسیدگی نخواهد شد.
در صورتیکه شما نویسنده یا ناشر یکی از کتاب هایی هستید که به اشتباه در این پایگاه اینترنتی قرار داده شده از اینجا تقاضای حذف کتاب کنید تا بسرعت حذف شود.
كتابخانه رايگان تك كتاب
دانلود كتاب هنر نيست ، خواندن كتاب هنر است.


تمامی حقوق و مطالب سایت برای تک بوک محفوظ است و هرگونه کپی برداری بدون ذکر منبع ممنوع می باشد.


فید نقشه سایت


دانلود کتاب , دانلود کتاب اندروید , کتاب , pdf , دانلود , کتاب آموزش , دانلود رایگان کتاب

تمامی حقوق برای سایت تک بوک محفوظ میباشد

logo-samandehi